نام پژوهشگر: لیدا آریامنش
لیدا آریامنش عباس قدیمی قیداری
جامعه ی ایران در دوران قاجار در نتیجه ی جنگ های ایران و روس، اعزام دانشجویان به غرب، رفت و آمدهای سفرا و سیاحان خارجی به ایران و برخورد آنان با نوع زندگی و معیشت مردم و همچنین آشنایی هر چه بیشتر مردم با افکار و اندیشه ها و حتی ظواهر زندگی غربیان، دستخوش تغییراتی شد که این دوره را از دوران قبل از خود متفاوت و متمایز نمود. آشنایی بیشتر ایرانیان با تحولات تمدن غرب، افکاری را در میان زنان که نیمی از جامعه محسوب می شدند و تا آن زمان در بی خبری کامل به سر می بردند به وجود آورد و موجب بیداری زنان آن دوران گردید. می توان نمودهای این بیداری را در عرصه های مختلفی همچون حضور آنان در فعالیت های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مشاهده کرد. تحولات مشهود و بارزی در جایگاه و اندیشه زن از دوران ناصرالدین شاه قاجار آغاز شد. در این دوره بود که اندیشه های جدید و انتقادی درباره وضع زنان شکل گرفت که می توان به عنوان مثال رساله انتقادی معایب الرجال بی بی خانم استرآبادی را نام برد که در انتقاد از رساله تأدیب النسوان –از مولفی ناشناس- نگارش یافته است. همچنین در دوره ناصری بود که زنانی مانند قره العین و تاج السلطنه اندیشه های نوینی را در مورد زنان مطرح کردند و برخلاف سنت جامعه رفتار نمودند. وجود این عناصر تغییر در جامعه ی آن عصر، نتایج مختلفی از جمله ایجاد مدارس به سبک نوین، تغییر در نوع نگرش، تغییر در نوع پوشش و حتی ایجاد روابط اجتماعی بازتری را برای زنان به ارمغان آورد. عصر ناصرالدین شاه، با توجه به شروع دگرگونی در بستر جامعه، و تأثیر آن بر زنان آن عصر و انعکاس آن در منابع و اسناد بجای مانده، می تواند ما را به درک بهتری از وقوع رویدادهای بعدی چون انقلابات ایران راهنمایی کند. حضور زنان این دوره در امور سیاسی، فرهنگی، اجتماعی از لابه لای اسناد و آثار مشهود و قابل بررسی است و می توان آن را سرآغاز تحولاتی دانست که در آینده جامعه زنان را در بر می گیرد. اما در برابر این تحولات عناصری بودند که به شدت مخالفت کردند و موانع بسیاری را برای پیشرفت آنان به وجود آودند، از جمله این عوامل می توان به دیدگاه سنتی جامعه و برخی عناصر متعصب مذهبی و غیره اشاره کرد.