نام پژوهشگر: طاهره ناجی
علیرضا کیهانی سهیلا اژدری
لیشمانیوز از بیماریهای مشترک انسان و دام میباشد و به صورت ضایعات پوستی، احشایی و مخاطی- پوستی بروز میکنند. عامل بیماری تکیاختهای به نام لیشمانیا است که بر حسب محیط زندگی خود به دو شکل بی تاژک و تاژکداردیده میشود. ناقل انگل گونههای پشه خاکی جنس فلبوتوموس و میزبان نهایی انگل شامل انسان، سگسانان و جوندگان است. نوتروفیلها اولین سلولهایی هستند که در محل تلقیح انگل حضور مییابند. این سلول ها در مواجهه با انگل لیشمانیا آنها را فاگوسیتوز می کنند.مطالعات مختلف نشان میدهند نوتروفیل ها در اثر محرکهای مختلف می توانند تعدادی سایتوکاین تولید کنند و این سایتوکاینها میتوانند نقش مهمی درفعال شدن یکی از سلولهای th1یا th2 داشته باشد. با توجه به آنکه محیط سایتوکاینی ایجاد شده در ساعات اولیه تاثیر مهمی بر روند ایجاد یا عدم ایجاد پاسخ محافظت بخش دارند در این مطالعه سایتوکاین های il- 12 tgf-? mip,il-8, il-1? تولید شده توسط نوتروفیلها پس از روبرو شدن با انگل بررسی شد. histopaque®- مواد و روشها: از 30 فرد سالم خونگیری شد و نوتروفیلهای خون محیطی با استفاده از 1119 و سانتریفیوژ جدا شد. پس از انجام آزمون تعیین درصد زنده بودن سلولها، سلولها شمارش شد. سپس به مدت یک ساعت انکوبه co این سلولها با اشکال پروماستیگوت انگل در فاز ایستا مجاور شد و در انکوباتور 2 با استفاده از آنزیم rna شد نوتروفیلهای تحریک نشده به عنوان کنترل استفاده شدند.پس از استخراج و rnase inhibitor و m-mulv توسط مجموعه آنزیم rna ،% و اتانول 70 db,ra1,ra2,ra3 استفاده شد. ژنهای real time pcr برای انجام cdna تبدیل شد . از cdna به random hexamer هم به عنوان ژن رفرانس ?-actin بوده و از tgf-? و il-12p40 ،il-1? انتخاب شده ژنهای سایتوکاینهای استفاده شد و سپس از فرمول-??ct تغییر بیان ژنها بررسی شد. در میان نوتروفیل های تحریک نشده و تحریک شده نتایج: تغییری در بیان بعد از مواجه با لیشمانیا نشان دادند. mip و il-8,il- با لیشمانیا مشاهده نشد. اما نوتروفیل ها بیان بالایی از il-1 و 12 tgf-? ژنهای mrna محل انجام تحقیق انستیتو پاستور ایران بخش ایمونولوژی و زمان تحقیق از اردیبهشت سال 90 تا خرداد سال91
زهرا جوانمیر پور شیرزادی طاهره ناجی
با توجه به مزیتهای دارویی هیرودین و ارجحیت مصرف آن در مقایسه با هپارین بعنوان داروی ضد انعقاد، تولید آن در داخل کشور برای مصارف دارویی امری ضروری می باشد. بدست آوردن مقادیر زیاد هیرودین از منابع طبیعی بسیار مشکل بوده، بنابراین استفاده از تکنولوژی تولید پروتئینهای نوترکیب اجتناب ناپذیر می باشد.هیرودین یک پروتئین کوچک با 65 تا 66 اسید آمینه می باشد که از غدد بزاقی زالو ترشح میگردد. هیرودین قوی ترین بازدارنده ترومبین می باشدو بعنوان یک داروی ضد انعقاد می تواند در بیماریهای قلب و عروق و عمل های جراحی مورد استفاده قرار گیرد و خطرات ناشی از لخته شدن خون را که غالبا به مرگ می انجامد کاهش دهد. از طرفی بیان بالای هیرودین برای سلول میزبان (e. coli) توکسیک بوده که برای حل آن استفاده از سیستم های ترشحی به منظور ترشح پروتئین هدف در دستور کار ما قرار دارد. بعلاوه هنگامیکه میزان بالایی از پروتئینهای هترولوگوس در e.coli بیان میشوند روند طبیعی فولدینگ مختل میشود؛ در اینحالت پروتئین تولید شده دارای ساختار سوم طبیعی نبوده و در نتیجه فعالیت بیولوژیک خود را از دست میدهد ، همچنانکه نمیتواند از سلول ترشح شود.لذا برای تولید هیرودین نوترکیب دارای سیگنال پپتید phoa این مراحل را انجام دادیم: 1- در مرحله اول سفارش ساخت ترادف 66 نوکلئوتیدی واریانت hv3 ژن هیرودین (فرم دسیرودین) آنرا به شکل سنتتیک دادیم. 2- سپس انتقال ژن به یک وکتور بیانی قوی (مثل وکتورهای خانواده pet) . 3-به منظور تسهیل در تخلیص این پروتئین، استفاده از his-tag در انتهای n ژن . 4-درج سیگنال پپتید phoa در ابتدای ژن هیرودین با هدف ترشح آن به فضای پری پلاسمیک باکتری و محیط کشت. 5- بیان پروتئین توسط سویه های bl21(de3)، origamib(de3) و اندازه گیری میزان بیان هیرودین توسط هر یک از سویه ها. 6- در مرحله بعدی میزان محصول تولید شده در درون سیتوپلاسم، فضای پری پلاسمی و محیط کشت انداره گیری شد.
صبا قراگوزلو همایون حسین زاده صحافی
در این تحقیق اثر عصاره ی گیاه سیر و 17 بتااسترادیول بر ساختار گنادی ماهی ماده ی نابالغ گورامی سه خال trichogaster trichopterus) ) بررسی و مقایسه شد. مراحل انجام کار بدین صورت بود که 24 ساعت قبل از ورود ماهیان به منظور آماده سازی محیط ، آکواریوم ها آبگیری و کلرزدایی شده و هم چنین سطح اکسیژن و دمای آب آن ها کنترل شد. سپس ماهیان ماده ی نابالغ گورامی با میانگین وزنی 5/2- 5/1 گرم ، در آکواریوم ها رها سازی شده و به آن ها مهلت داده شد تا با محیط سازگار شوند. آداپته شدن ماهی ها با محیط 48 ساعت به طول انجامید. پس از اندازه گیری طول و وزن ، ماهیان در 10 گروه که شامل 4 گروه تیمار برای سیر (دوزهای 10-20-30-50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن ماهی) ، 4 گروه تیمار برای 17 بتااسترادیول (دوزهای 10-20-30-50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن ماهی) و دو گروه شاهد (کنترل 1 دریافت کننده ی 20 میکرولیتر اتانول و کنترل 2 بدون تزریق) بودند تقسیم بندی شدند. تزریقات به مدت 20 روز به صورت یک روز در میان و هر بار به میزان 20 میکرو لیتر به گروه های مربوطه انجام شد. در پایان آزمایشات ، پس از سه روز طول و وزن ماهیان اندازه گیری شده و جهت تشریح با ماده ی pi222 بیهوش شدند. سپس بافت تخمدان آنها خارج گردید و پس از تهیه ی برش بافتی تحت مطالعات بافت شناسی قرار گرفتند. بررسی حاصل از مقایسه ی درصد شاخص گنادی تیمارهای سیر و 17 بتااسترادیول با گروه کنترل حاکی از تأثیر مثبت آن ها بر رشد و رسیدگی اووسیت ها بود
فریبا فرخی امین همایون حسین زاده صحافی
در این تحقیق اثر عصاره ی تخم گیاه آفتابگردان (helianthus annus) به عنوان یک فیتواستروژن و 17 بتااسترادیول بر رشد و رسیدگی اووسیت ها در ماهی ماده ی نابالغ مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور پس از کلرزدایی آب آکواریوم ها ماهیان ماده ی نابالغ گورامی سه خال با میانگین وزنی 5/2-5/1 گرم در 10 گروه شامل 4 گروه تیمار برای تخم آفتابگردان (دوزهای 10-20-30-50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن ماهی) ، 4 گروه تیمار برای 17 بتااسترادیول (دوزهای 10-20-30-50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن ماهی) و دو گروه شاهد (کنترل 1 دریافت کننده ی 20 میکرولیتر اتانول و کنترل 2 بدون تزریق) در محیط رها شدند. آداپته شدن ماهی ها با محیط 48 ساعت به طول انجامید. طول و وزن ماهیان قبل از شروع آزمایشات و بعد از اتمام آن اندازه گیری شد. تزریقات به مدت 20 روز به صورت یک روز در میان انجام شد.در روز بیستم پس از پایان آزمایشات ماهی ها با ماده ی pi222 بیهوش و تشریح شده ، بافت تخمدان آنها خارج و توزین گردید. سپس ساختار بافت شناسی تخمدان و میانگین درصد شاخص گنادی ماهیان تحت تیمار با گروه کنترل مقایسه گردید. بررسی حاصل از مقایسه ی درصد شاخص گنادی تیمارهای تخم آفتابگردان و ( ) با گروه های کنترل نشان دهنده ی اثر مثبت آفتابگردان و 17 بتااسترادیول ( ) بر تخمدان و رسیدگی اووسیت ها بود.
ندا کاظمی مقدم طاهره فروتن
یکی از انواع سلولهای بنیادی بالغ سلولهای بنیادی بدست آمده از بافت چربی می باشد. این سلولها در مقایسه با دیگر انواع سلولهای بنیادی بالغ پتانسیل بالاتری برای خودتجدیدی (self renewal) و همچنین متمایز شدن به انواع مختلفی از سلولها از جمله آدیپوسیت ها،میوسیت ها،استئوبلاست ها و کندروسیتها را از خود نشان می دهند. از سوی دیگر دوباره برنامه ریزی سلولهای مشتق از چربی از کارآمدی بیشتری نسبت به فیبروبلاست های انسان و موش (که بیشترین نوع سل لاین مورد استفاده برای تولید ips است.) نشان دادهاست. مطالعه دیگری نشان داده است که ساولهایips مشتق از چربی بیشتر از بقیه سلولهای خصوصیات و مورفولوژی های سلولهای بنیادی جنینی را نشان می دهند. لذا در این مطالعه بر آن شدیم که میزان بیان این4 فاکتور رونویسی مهم oct4, c-myc, klf4و sox2 را در دو منبع ips و سلولهای بنیادی چربی مورد مقایسه قرار دهیم. سلول های بنیادی می توانند به عنوان سلول های "اولیه" تعریف شوند که توانایی تمایز به انواع مختلفی از بافتها را پس از القا دارند. این سلول ها می توانند عملکرد را به بافت آسیب دیده با القای رشد به بافت جدیدی که برای عملکرد از دست رفته تخصصی شده است بازگردانند. سلول های بنیادی پتانسیل ویژه و مهمی را در درمانهای طب رژنراتیو دارند ، توانایی بازگردانی عملکرد به بافت تخریب شده یک امتیاز بسیار ارزشمند به شمار می رود.هدف این درمانهای رژنراتیو می تواند بوسیله سلول های بنیادی به تحقق بپیوندد.برای کاربردی کردن این پدیده باید از جنبه های مختلفی نظیر خلوص، کافی و کارآمد بودن ، مقرون به صرفه بودن ، نیازمندی سلولی مورد بررسی قرار گیرد. سلول بنیادی درمانی (stem cell-therapy) با تمام این سدها روبرو شده است.فراوانی ، در دسترس بودن و خالص بودن ، کارآمد بودن و پیچیدگی تمایز از خصوصیات این سلول ها است که در جنبه درمانی این سلولها اثرگذار است. یکی از انواع سلولهای بنیادی که خصوصیات ویژه ای را به عنوان یک فاکتور خوب درمانی به خود اختصاص داده است سلولهای بنیادی مشتق از چربی می باشد که adsc نامیده می شوند.
فاطمه فخری همایون حسین زاده
در این تحقیق اثرات گیاه رازک و 17بتا استرادیول (e2) بر رشد و رسیدگی اووسیت ها در ماهی ماده گورامی سه خال مورد مطالعه قرار گرفت. جهت این مطالعه ،100 قطعه ماهی نابالغ با میانگین وزنی 3-2 گرم در 10 گروه شامل 4 گروه تیمار برای عصاره الکلی رازک (دوزهای50و10،20،30میلی گرم بر کیلوگرم) ،چهار گروه تیمار برای 17بتا استرادیول (e2)(دوزهای50،30،20،10 میلی گرم بر کیلوگرم ) و دو گروه شاهد(1-کنترل بدون تزریق 2-کنترل دریافت کننده µl 20 آب مقطر) مورد بررسی قرار گرفت. در روز بیستم پس از پایان آزمایشات ماهی ها بیهوش و تشریح شده وسپس بافت تخمدان و کبد آن ها خارج و توزین گردید. سپس ساختار بافت شناسی تخمدان و کبد و درصد شاخص گنادی و کبدی ماهی های تحت تیمار، با گروه های کنترل مقایسه شد. نتایج بافتی حاکی از تاثیر مثبت رازک و 17بتا استرادیول (e2) بر تخمدان و رسیدگی اووسیت ها در مقایسه با گروه کنترل و نیز تاثیر بیشتر دوز های بالای 17بتا استرادیول (e2 ) نسبت به رازک بر بافت کبد بود. از نظر gsiو hsi اختلاف معنا داری در گروه های تیماری با رازک و همچنین 17بتا استرادیول (e2) با گروه کنترل و شاهد، مشاهده شد (0.01>p ). بررسی قطر و تعداد اووسیت ها نیز اختلاف معنا داری بین گروه های تیماری با رازک و 17 بتا استرادیول (e2)در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (0.01>p ) که در خصوص دوزهای بالای هر دو این اختلاف معنا دارتر بود.
مانا صفاری همایون حسین زاده صحافی
عصاره بابونه منبع غنی از فیتو استروژن ها است ،این ترکیبات خواص آنتی اکسیدانی ،ضد سرطان و استروژنیک دارند. در این تحقیق اثر عصاره بابونه و 17بتا استرادیول (e2 ) بر رشد ورسیدگی اووسیت ها، در ماهی گورامی ماده نابالغ بررسی گردید. بدین منظور 100 قطعه ماهی ماده نابالغ گورامی با میانگین وزن 3-2 گرم در 10 گروه تیماری مورد ارزیابی قرار گرفت. تیمار ها در قالب طرح آزمون کاملا تصادفی و با دوز های مختلف گیاه بابونه (10-20-30-50 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن ماهی ) و 4تیمار برای 17بتا استرادیول) (e2 (دوزهای50،30،20،10 میلی گرم بر کیلوگرم ) به همراه گروه شاهد ( بدون تزریق) و گروه کنترل اتانولی ( تزریق حلال ) و با 3 تکرار، تحت آزمایش قرار گرفتند. مراحل آداپتاسیون ماهی ها به مدت 3 روز به طول انجامید.تزریق عصاره به مدت 20 روز، در 10 نوبت به صورت یک روز در میان صورت پذیرفت. سه روز پس از پایان آزمایش ماهیان در هر تیمار بیهوش و پس از توزین و سنجش وزن تخمدان وکبد، مراحل پاساژ بافتی و رنگ آمیزی هماتوکسیلین –ائوزین جهت مطالعات هیستولوژیک انجام شد. در نهایت ساختار بافت شناسی تخمدان وکبد میانگین در صد شاخص گنادی و کبدی ماهیان تحت تیمار با گروه کنترل مقایسه گردید. بررسی نتایج حاصل از میانگین درصد شاخص گنادی و کبدی، اختلاف معناداری بین گروه شاهد و گروه کنترل اتانولی نشان نداد (p>0.05). بررسی ها نشان داد که میانگین درصد شاخص گنادی وکبدی،با افزایش دوز عصاره بابونه همانند17بتا استرادیول (e2 ) ،سیر صعودی داشته است که این امر در تیمار چهارم (دوز mg/kg50) به شکل بارزتری خود را نشان داد. همچنین تفاوت بین قطر اووسیت ها با افزایش دوز عصاره بابونه و17بتا استرادیول (e2 ) مشاهده گردید ودر مقایسه با گروه شاهد اختلاف آن معنی دار بود است (p<0.05). نتایج بافتی نشان داد که افزایش دوز عصاره بابونه همانند 17بتا استرادیول (e2 ) موجب تسریع رسیدگی اووسیت ها در ماهی گورامی سه خال می گردد. نتایج به دست آمده در (e2 ) در مقایسه با بابونه به شکل بارزتری خود را نشان داد.
آنایتا عطارحمیدی همایون حسین زاده صحافی
مطالعات نشان می دهد که فیتواستروژن موجود در زیره سبز بر بافت تخمدان تأثیرگذار است. فیتواستروژن ها خواص آنتی اکسیدانی، ضد سرطانی و استروژنیک دارند. هدف این مطالعه بررسی اثرات عصاره ی گیاه زیره سبز و 17- بتا استرادیول (e2) بر بافت تخمدان و کبد در ماهی ماده گورامی سه خال نابالغ بود. جهت این مطالعه، 100 قطعه ماهی با میانگین وزنی 3-2 گرم در 10 گروه شامل 4 گروه تیمار برای عصاره زیره سبز (دوزهای 50،30،20،10 میلی گرم بر کیلوگرم)، 4 گروه تیمار برای 17- بتا استرادیول (دوزهای50،30،20،10 میلی گرم بر کیلوگرم) و دو گروه کنترل شامل (1- شاهد 2-کنترل متانولی) به طور یک روز در میان و با سه بار تکرار تحت تزریق عضلانی قرار گرفت. در روز بیستم ماهی ها بیهوش و بافت تخمدان و کبد آن ها خارج و توزین گردید. سپس پاساژ بافت و رنگ آمیزی با هماتوکسیلین ائوزین انجام شد و ساختار بافت شناسی تخمدان و کبد بررسی شد. نتایج بافتی حاکی از تأثیر مثبت 17- بتا استرادیول (e2) بر وزن تخمدان و کبد در مقایسه با گروه کنترل، تأثیر منفی زیره سبزبروزن تخمدان و کبد در مقایسه با گروه کنترل بود. از نظر gsi و hsi اختلاف معناداری در گروه کنترل متانولی و شاهد مشاهده نشد (p>0.05). وزن تخمدان در تیمار زیره سبز به طور معنی داری کاهش یافت (p<0.05). در صورتی که کاهش وزن کبد در این تیمار معنی دار نبود همچنین مطالعات بافت شناسی حاکی از تغییرات بافت شناسی در بافت کبد و تخمدان بود. در بررسی قطر تخمک ها نیز اختلاف معناداری بین گروه های تیماری 17- بتا استرادیول (e2)در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (p<0.01). همین طور افزایش دوز زیره سبز منجر به کاهش قطر تخمک ها شد که این تغییر در مقایسه با گروه کنترل معنی دار نبود (p>0.05).
علی کمربندی شراه طاهره ناجی
بیماری تب مالت یا بروسلوز یک بیماری مشترک بین انسان و دام است و این بیماری از زمان های گذشته در نقاط مختلف ایران شایع بوده و با توجه به عوارض اختصاصی و پزشکی حائز اهمیت است. با توجه به خسارات ناشی از شیوع بروسلوز ، کنترل و پیشگیری آن از اولویت ویژه ای برخوردار است.تشخیص به موقع و دقیق این بیماری نقطه شروع هر گونه برنامه موثر به منظور کنترل آن در انسان می باشد.انسان نسبت به آلوده شدن با سه گونه اصلی بروسلا حساس است و همچنین تظاهرات بالینی عفونت در انسان متغییر می باشد، در نتیجه روشهای متداول تشخیصی همراه با مشکلات فنی برای تشخیص عفونت می باشند. در این طرح برای به دست آوردن ژنوم، از کلنی های به دست آمده 30سویه کلینیکی بروسلا که بر اساس استانداردهای میکروب شناسی تایید شده بودند، استفاده شد که برای استخراج ژنوم از 2 روش چلکس100 و کیت تخصصی استفاده شد. سپس ازdna استخراج شده برای شناسایی 2 ژن omp25 و trpe استفاده شد. در این مطالعه، به بررسی روش ملکولی pcr در تشخیص بروسلوز پرداخته شد و مشخص شد که pcr ابزار بسیار مناسبی برای تشخیص سریع بروسلوز با توجه به ژن های omp25 و trpe می باشد. با توجه به موارد ذکر شده می توان به جای روش های سرولوژیکی برای تشخیص بروسلوز از روش pcr همراه با ژن های omp25 و trpe سود جست.
مهدیه ایمنی طاهره ناجی
بیماری های رایج معمولا یک الگوی وراثتی ساده نشان نمی دهند ، بلکه عامل های ژنتیکی اغلب چند گانه و به سبک پیچیده ای در تعامل با هم و با عوامل محیطی هستند . در واقع، این که هر کدام از عوامل ژنتیکی یا محیطی به شکل کامل مسئول یک بیماری رایج ویژه در فرد باشد، امری غیر متعارف است.یکی از مهم ترین بیماری رایج که انسان ها امروزه با آن روبرو هستند ، آترواسکلروزیس عروق کرونر است چون علت مرگ و معلولیت بسیاری در جهان است .بیماری های قلبی عروقی(cvd) آترواسکلروتیک شامل بیماری عروق کرونر قلب (cad) ، بیماری عروق محیطی ، و سکته است . این بیماری ها با یکدیگر هستند که از علل عمده مرگ و میر در کشورهای توسعه یافته مانند ایالات متحده است .بیمار ی های قلبی اولین علت مرگ در اثر بیماری در جمعیت ایرانی است .مطالعات ژنتیکی cad عقب تر ازسایر اختلالات قلبی و عروقی است . مهم ترین دلیل برای موفقیت محدود در زمینه ژنتیک cad این است که cad یا mi یک بیماری پیچیده است، اعتقاد بر این است که به بسیاری از عوامل ژنتیکی، عوامل محیطی، و تعامل میان این عوامل علت آن است مطالعات ژنتیکی cad عقب تر ازسایر اختلالات قلبی و عروقی است . مهم ترین دلیل برای موفقیت محدود در زمینه ژنتیک cad این است که cad یک بیماری پیچیده است، اعتقاد بر این است که به بسیاری از عوامل ژنتیکی، عوامل محیطی، و تعامل میان این عوامل علت آن است .در کل ، وراثت ژنتیکی cad حدود %40-60 برآورد شده است . این نسبت اساسا شامل ژن هایی است که عوامل ریسک شناخته شده را تنظیم می کنند (مثل متابولیسم چربی) همچنین شامل ژن- هایی است که در مسیرهای متابولیک در گیر هستند که تا کنون ناشناخته اند.یکی از ژن هایی که در مسیر متابولسم چربی نقش دارد لیپوپروتئین لیپاز(lpl) است .ژن lpl انسان در کروموزوم 8p22 جای گرفته اند. آنزیم لیپوپروتئین لیپاز (lpl) نقش اصلی در متابولیسم لیپوپروتئین دارد و ذرات غنی از تری گلیسرید، در عضله، بافت چربی، و ماکروفاژها هیدرولیز می کند. در نتیجه، تولید اسیدهای چرب آزاد و گلیسرول برای استفاده به عنوان انرژی و ذخیره سازی .به طور خاص ، جهش ها بعلاوه پلی مورفیسم های ژنومی ژن های درگیر در متابولیسم لیپید افزایش سطح کلسترول و / یا tg نیز ریسک سکته قلبی را شرح می دهد .بسیاری از بیماریها از جمله cad، آترواسکلروزیس و چاقی دیده شده که مستقیما یا غیر مستقیم در ارتباط با عملکرد نا معمول در lpl است .از جمله مهم ترین پلی مورفیسم هایی که در ارتباط با این ژن شناسایی شده عبارتند از : hind iii ، pvuii ، s477x و تعدادی جهش در c ترمینال و n ترمینال .اهمیت بررسی پلی مورفیسم های ژن های مختلف و ارتباط آنها با بیماریهای قلبی عروقی در تعیین ریسک ابتلا به بیماری بسیار با اهمیت است. بررسی ارتباط یا عدم ارتباط هر پلی مورفیسم در جمعیت های مختلف ، خاص آن می باشد که در صورت داشتن ارتباط می توان بررسی آن را به عنوان مارکری برای تعیین ریسک ابتلا در نظر گرفت. پس از آنجایی که در جمعیت های متفاوت هر پلی مورفیسمی ارتباط خاصی با بیماری عروق کرونر دارد ، پس بررسی این پلی مورفیسم ها در جمعیت ایرانی نیز با اهمیت است . به دست آوردن اثرات این پلی مورفیسم ها بر بیماری های قلبی کمک می کند تا بتوانیم پیشگیری های لازم را در این زمینه بعمل آوریم .
مهرنوش عصاره همایون حسین زاده صحافی
در این تحقیق اثرات هیستولوژیکی عصاره ی چای سبز و 17 بتا استرادیول بر بافت تخمدان و کبد ماهی گورامی سه خال به عنوان یک مدل اندوکراینی بررسی گردید . بدین منظور شرایط مناسب جهت رها سازی ماهیان در آکواریوم که شامل کلرزدایی آب است ، فراهم گردید . به علاوه فاکتورهای فیزیکو شیمیایی آب مانند ph؛ درجه حرارت و قلیائیت اندازه گیری شد . آزمایشات در 10 گروه (2 گروه تحت کنترل و 8 گروه تحت تیمار) که هر گروه شامل 10 قطعه ماهی نابالغ با میانگین وزنی 5/2-2 گرم بود ، انجام شد و دوزهای مختلف از عصاره ی چای سبز و 17 بتا استرادیول (10 ، 20 ، 30 ، 50 ) میلی گرم بر کیلوگرم به صورت عضلانی و به مقدار ml 02/0 در هر نوبت تزریق شد. تزریقات به مدت 20 روز و یک روز درمیان ادامه داشت . پس از انجام مراحل تزریق ، ماهیان را بی هوش کرده ، اندازه گیری طول و وزن انجام شد . پس از تشریح ماهیان ، بافت کبد و تخمدان توزین گردید . پس از فیکس کردن بافت ها در فرمالین 10% مراحل پاساژ بافت صورت پذیرفت و مقاطع بافتی با ضخامت 7-5 میکرون تهیه و رنگ آمیزی با هماتوکسیلین – ائورین (h&e) انجام گرفت . سپس میانگین درصد شاخص گنادی ، میانگین قطر بزرگ و کوچک تخمک های بالغ و نابالغ تخمدان ، درصد شاخص کبدی و ساختار بافت شناسی کبد و تخمدان ماهیان تحت تیمار با گروه شاهد مقایسه گردید . بررسی نتایج حاصل از مقایسه ی موارد ذکر شده بین تیمارهای مختلف از نظر فاز تکاملی غالب اووسیت ها در هر گروه نشان داد که دوزهای 10 ، 20 و 30 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره ی چای سبز مانند هورمون 17 بتا استرادیول می تواند سبب تسریع بلوغ نهایی در ماهی گورامی سه خال شود اما دوز 50 میلی گرم بر کیلوگرم اثر آنتا گونیستی یا سمیت ایجاد کرده و اثر عکس مشاهده شد. محاسبه ی شاخص های گنادوسوماتیک در تیمارهای مختلف نشان داد که تجویز عصاره ی چای سبز تا مقدار 30 میلی گرم بر کیلو گرم سبب افزایش شاخص گنادوسوماتیک تا 9/1 درصد و تسریع در بلوغ اووسیت ها شد اما مقدار 50 میلی گرم بر کیلوگرم اثرات عکس ایجاد کرد به طوری که 95/0 درصد این شاخص کاهش یافت و اختلاف معنی داری با گروه کنترل داشت. (p<0.01) محاسبه ی قطر تخمک ها در تیمار های مختلف نشان داد که تجویز عصاره ی چای سبز تا دوز 30 میلی گرم بر کیلوگرم سبب افزایش قطر تخمک ها تا میزان 59/62 میکرو متر شدو اختلاف معنی داری با گروه کنترل ایجاد نمود. (p<0.01 ) اما در دوز 50 میلی گرم بر کیلوگرم در قطر تخمک ها اختلاف معنی داری نسبت به گروه کنترل ایجاد نشد (p>0.01). مقایسه ی شاخص رشد کبدی در تیمار های مختلف نشان داد که تجویز عصاره ی چای سبز سبب ایجاد یک روند صعودی در شاخص هپاتوسوماتیک می شود.به طوری که این شاخص در دوز 50 میلی گرم بر کیلوگرم تا میزان 07/2 درصد نسبت به گروه کنترل افزایش یافت و اختلاف معنی داری با گروه کنترل ایجاد نمود (p<0.01).
تریفه بهیار همایون حسین زاده صحافی
خارمریم با نام علمی (silybum marianum) نام گیاهی دارویی از خانواده گل ستاره ای هاست که حاوی ماده ای به نام گلوتاتیون می باشد. این ماده نقش عمده ای در سم زدایی کبد ایفا می کند(41). عصاره این گیاه باعث کاهش سیتوکروم میکروزومال انسانی p450 می شود. چای تُرش یا چای قرمز از کاسبرگ گیاه( hibiscus sabdariffa) تهیه میشود. در این تحقیق به مقایسه اثرات محافظتی و نیز اثرات درمانی گیاه چای ترش و گیاه خار مریم به عنوان عوامل آنتی اکسیدان قوی بر روی کبد بچه ماهی کپور با نام علمی cyprinus carpio) ) با سمیت کبدی القا شده توسط تتراکلریدکربن پرداخته شد که به صورت invivo انجام گرفت. ماهیان با میانگین وزن 8±40 گرم رهاسازی شدند ، فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی آب نظیر ph ، درجه حرارت، سختی آب و do قبل از آزمایش ودرطی آن اندازه گیری شد. آزمایشات در 9 گروه (3 گروه کنترل و 6 گروه تیمار) وهرگروه شامل 15 قطعه ماهی ،انجام گرفت. در 2گروه تیماراول اثرات درمانی چای ترش(با دوزهای 50 و100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن ماهی) برروی کبد سمی شده ماهی کپور بررسی شد. در 2 گروه دیگر، اثرات محافظتی چای ترش(با همان دوزهای فوق) بر روی کبد ماهی کپورمطالعه گردید. در گروه تیمار 5 ، اثرات محافظتی عصاره خارمریم با دوز100 میلی گرم برکیلوگرم وزن ماهی ودر آخرین گروه تیماراثرات درمانی این گیاه با همین دوز بر روی سمیت کبدی بررسی شد. درگروه کنترل اول اثرروغن زیتون ودرگروه کنترل دوم اثرتتراکلریدکربن رقیق شده با روغن زیتون برسمیت کبد ماهی بررسی شد. گروه کنترل سوم جهت بررسی های مقایسه ای بصورت دست نخورده باقی ماند. یک روز پس از آخرین تزریقات ماهیان با pi222 بی هوش شدند، بیومتری ماهیان انجام شد و بافت کبدی ماهیان جهت تعیین وزن کبد و نیز تعیین مقدار آنزیم های آمینوترانسفراز کبدی آماده شد. سپس با نرم افزار spssماهیان در گروه های کنترل و تیمار از نظر بیومتریشان و همچنین وزن کبد و مقدار آنزیم های کبدی با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج حاصل از اندازه گیری آنزیم های آمینوترانسفراز کبدی نشان دهنده کاهش بیشتر این آنزیمها در تیمار تحت درمان با خار مریم نسبت به تیمار تحت درمان با چای ترش می باشد(05/0? p). همچنین نتایج نشان داد که اثر درمانی هر دو گیاه نسبت به اثر محافظتیشان بیشتر بود و اثر درمانی گیاه خار مریم تا حدی است که اختلاف معنی داری بین تیمار تحت درمان با گیاه خار مریم و کنترل دست نخورده وجود نداشت(05/0? p) . همچنین با افزایش دوز تزریقی چای ترش در تیمارهایی که قبلا در آنها بوسیله تتراکلریدکربن سمیت کبدی القا شده بود هم اثر درمانی و هم اثر محافظتی افزایش یافت(05/0?p) . نتایج بافت شناسی کبد نشان دهنده ضایعات هیستوپاتولوژیک کمتر در تیمار تحت درمان با خار مریم نسبت به تیمار تحت درمان با چای ترش بود که ضایعات هیستوپاتولوژیک هر دوی این تیمارها نسبت به کنترلی که به آن تنها تتراکلریدکربن تزریق شده بود کمتر بود که این نشان دهنده اثر درمانی بیشتر گیاه خارمریم می باشد همچنین ضایعات هیستوپاتولوژیک در هر دو گیاه در شرایطی که بصورت محافظتی استفاده شده اند نسبت به شرایطی که بصورت درمانی استفاده شده اند بیشتر است که نشان دهنده اثر درمانی بهتر گیاهان بر روی هپاتوسیت ها نسبت به اثر حفاظتیشان می باشد .
صدیقه قائدی مجید حسن پور عزتی
تماس مزمن با میکرو و نانوذرات اکسید منگنز (mno2) سبب افزایش احتمال بروز اثرات ناخواسته این ذرات بر افراد جامعه شده است. لذا بررسی اثرات بافتی ناشی از این ذرات به دلیل توان بالای آنها برای ایجاد عواقب پاتولوژیک و توکسیکولوژیک در بدن از اهمیت فراوانی برخوردار است. در این پژوهش، میکرو ذره (3μm) و نانوذره (25-85nm)، اکسید منگنز (μg/kg 100)، به مدت 14 هفته هر دو هفته یکبار به صورت زیر جلدی به موش های بزرگ آزمایشگاهی (n=5) تزریق شد. نمونه های بافت کلیه، کبد و بیضه موش ها هر دو هفته یکبار تهیه و توسط روش هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی شدند. در ادامه، برش های بافت کلیه به روش جونز و بافت کبد به روش تری کروم ماسون رنگ آمیزی شدند. نتایج رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین گویای نکروز بافتی شدید در هر سه بافت بود. رنگ آمیزی جونز در ناحیه توبول ها، آسیب به گلومرول ها و افزایش غشای پایه گلومرولی و رنگ آمیزی تری کروم، نکروز پراکنده هپاتوسیت ها و التهاب خفیف این سلول ها را در هر دو گروه نانو و میکرو ذره مشخص کرد. به این ترتیب، هر دو اندازه اکسید منگنز مشابه با بسیاری از اکسیدهای فلزی دارای قدرت اکسید کنندگی بالایی هستند و تماس طولانی مدت با آنها سبب بروز علائم نکروز و آپوپتوز در این بافت ها شد.
مصطفی صابریان علی صمدی کوچکسرایی
زمینه و هدف: امروزه استفاده از محصولات پروبیوتیک برای سلامت انسان رواج یافته است و در مطالعات مختلف و در زمینه های گوناگون مورد ارزیابی قرار گرفته اند. به عنوان نمونه در ایمنی و سرطان تحقیقات زیادی صورت گرفته است. همچنین تاثیر پروبیوتیک ها بر تکثیر سلولهای رویانی بررسی و نتایج آن منتشر شده است. سلولهای بنیادی مزانشیمی نسبتا دارای رشد کمتر و تعداد پاساژ محدود تری هستند. در این مطالعه بررسی سوپرناتانت باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس به عنوان یکی از پرمصرف ترین پروبیوتیک ها بر تکثیر سلولهای بنیادی مزانشیمی به هدف افزایش تکثیر آنها جهت درمان بیماران نیازمند به پیوند با استفاده از سلولهای بنیادی مزانشیمی صورت گرفته است. روش بررسی: مطالعه بر روی سلولهای بنیادی مزانشیمی جدا شده از مغز استخوان رت انجام شد که سلولهای بنیادی جداشده را در پاساژ دوم به رده های قابل تمایز سوق داده تا مزانشیمی بودن آنها تایید گردد. در ادامه سلولها در پاساژ دوم با سوپرناتانت باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس که از قبل جدا شده بودند مواجه شدند و تعداد سلولها را با استفاده از تست mtt نسبت به استاندارد مورد بررسی قرار گرفتند. بعلاوه محیط کشت mrs broth نیز بطور جداگانه با سلولها مواجه شد و نتایج آماری بررسی گردید. یافته ها: نمودار رشد سلولها در مقادیر مختلف رسم شد و نتایج تست mtt را با استفاده از نمودار استاندارد به تعداد سلول تبدیل گردید. سپس با استفاده از آتالیز آماری با نرم افزار spss میانگین داده ها و significant بودن آنها با anova تعیین گردید. یافته ها حاکی از تاثیر سوپرناتانت لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس مضاعف بر تاثیر ضعیف محیط گشت mrs broth است. نتیجه گیری: استفاده از سوپرناتانت باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس می تواند به عنوان یک روش کاربردی و کم هزینه برای افزایش تکثیر سلولهای بنیادی مزانشیمی که از مغز استخوان جدا شده اند باشد.
آنیتا چیت ساز مهدی زمانی
مولتیپل اسکلروزیس، بیماری اتوایمیون سیستم عصبی مرکزی است که تخریب غشا میلین و آکسون از خصوصیات بارز آن است. اگرچه اتیولوژی این بیماری کاملاً مشخص نیست ولی هم ژنتیک و هم محیط نقش مهمی را در استعداد به بیماری ایفا می کنند. مطالعات، نقش تنوع اللی hla کلاس ii را نه تنها در ریسک بیماری بلکه بر روی شدت بیماری نشان می دهد. گرچه نتایج ضد و نقیضی در جمعیت های مختلف در این ارتباط گزارش شده است. اینترفرون بتا داروی تعدیل کننده سیستم ایمنی است که در درمان rrms استفاده می گردد. یافته ها نشان می دهد که درصد قابل توجهی از این بیماران به درمان پاسخ نمی دهند که شناسایی آنها در مراحل اولیه درمان برای انتخاب روش درمانی متفاوت مهم است. در این مطالعه نقش الل هایhla-drb1*1001 و hla-dqb1*0303 هم بر روی استعداد به بیماری و شدت آن و هم بر روی پاسخ به درمان در 200 بیمار مبتلا به rrms مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که الل drb1*1001(p=0.0004) در محافظت از بیماری ms نقش دارد. همچنین به نظر می رسد الل dqb1*0303 با شدت بیماری ارتباطی داشته باشد. 6/51% ازبیماران به درمان با اینترفرون بتا پاسخ مثبت و 3/48% پاسخ منفی دادند. و ارتباطی بین این دو الل با پاسخ به درمان مشاهده نشد. در مجموع یافته ها نشان داد اگرچه این دو الل تا حدودی بر روی شدت بیماری و یا استعداد ابتلا به آن موثر است ولی روی پاسخ به درمان تأثیری ندارند.
فاطمه محمدی زهره رحیمی
مالتیپل اسکلروز (ms) بیماری مزمن ژنتیکی شایع سیستم اعصاب مرکزی (cns) می باشد که در اثر تخریب غلاف میلین در سلولهای عصبی ایجاد می شود. تظاهرات بالینی آن شامل: اختلالات عملکرد نورولوژیک مانند بینایی، مسایل حسی، ضعف اندام و یا اختلال در راه رفتن می باشد. شیوع ms بین 2 تا 160 مورد در هر 100000 نفر در کشورها متفاوت است. یکی از فاکتورهایی که موجب پیشرفت ms می شود افزایش فعالیت ماتریکس متالوپروتئینازها (mmps) با همزمانی کاهش مهارکنندگان بافتی ماتریکس متالو پروتئینازها (timps) است. mmps خانواده ای از اندوپپتیدازهای وابسته بهzn2+ در ماتریکس خارج سلولی است؛ که قابلیت هضم آنزیمی در غشای پایه اندوتلیال و دیگر اجزای خارج سلولی را داراست. مطالعات انجام شده بر روی بافت مغز، سرم و مایع مغزی نخاعی (csf) بیمارانی که ms داشته اند عدم تعادل و تنظیم mmp های مختلف را نشان داده است. ماتریکس متالوپروتئیناز-7 (mmp-7) یک عضو مهم از خانواده mmp ها می باشد که بر روی تعداد زیادی از سوبستراهای ماتریکس خارج سلولی (ecm) و غیر ecm اثر می گذارد. پلی مورفیسم شایعmmp-7 -181 a:g باعث تعدیل فعالیت رونویسی ژن شده و با برخی سرطان ها مرتبط است. از این رو ما در مطالعه حاضر بدنبال یافتن ارتباط احتمالی و ارزشیابی پلی مورفیسم شایع ژن mmp-7 شامل -181 a:g بعنوان مارکر مرتبط با استعداد ابتلاء در جمعیت استان کرمانشاه مبتلایان به مالتیپل اسکلروز می باشیم. روشها: درمطالعه مورد - شاهدی حاضر، پلی مورفیسم شایع ژن mmp-7 شامل-181 a:g در 118 بیمار ms و 118 فرد سالم توسط روش pcr-rflpمورد بررسی قرارگرفت. سپس داده های حاصل توسط نرم افزار spss16 تجزیه و تحلیل گردید. نتیجه: در مطالعه کنونی ارتباط معنی داری ما بین پلی مورفیسم mmp-7 و بیماری ms مشاهده نگردید (05/0p >). اما در مقابل ارتباط معنی داری بین پلی مورفیسم mmp-7 -181 a:g با خطر ابتلا به ms در افراد زیر 20سال در مقایسه با افراد بالای 20سال مشاهده شد (01/0 p =).
ارسلان همت زاده سهیلا اژدری
لیشمانیوز از بیماری های مشترک انسان و دام می باشد و به صورت ضایعات پوستی، احشایی و مخاطی- پوستی بروز می کنند. عامل بیماری تک یاخته ای به نام لیشمانیا است که بر حسب محیط زندگی خود به دو شکل تاژک دار و بی تاژک دیده می شود. ناقل انگل گونه های پشه خاکی جنس فلوبوتوموس و میزبان نهایی انگل شامل انسان، سگ سانان و جوندگان است. نوتروفیل ها اولین سلول هایی هستند که در محل تلقیح انگل حضور می یابند. این سلول ها در مواجهه با انگل لیشمانیا آن ها را فاگوسیتوز می کنند. مطالعات مختلف نشان می دهند نوتروفیل ها در اثر محرک های مختلف می توانند تعدادی کموکاین تولید کنند و این کموکاین ها می توانند نقش مهمی در فعال شدن یکی از پاسخ های th1 یا th2 داشته باشند. در این مطالعه کموکاین های cxcl8 ,ccl4, ccl3 تولید شده توسط نوتروفیل ها پس از روبرو شدن با انگل بررسی شد. از 30 فرد سالم خونگیری شد و نوتروفیل های خون محیطی با استفاده از 1077-histopaque، دکستران و سانتریفیوژ جدا شد. پس از انجام آزمون تعیین درصد زنده بودن و خلوص، سلول ها شمارش شد. سپس این سلول ها با اشکال پروماستیگوت انگل در فاز ایستا مجاور شد و در انکوباتور co2 به مدت یک ساعت انکوبه شد نوتروفیل های تحریک نشده به عنوان کنترل استفاده شدند. پس از استخراج rna با استفاده از کیت qiazol lysis reagent، rna توسط مجموعه آنزیمm -mulv و rnase inhibitor و random hexamer به cdnaتبدیل شد. از cdna برای انجام real time pcr استفاده شد. ژن های انتخاب شده ژن کموکاین های cxcl8 ,ccl4, ccl3بوده و از ?-actin هم به عنوان ژن رفرانس استفاده شد و سپس از فرمول –??ct2 تغییر بیان ژن ها بررسی شد. تغییری در بیان mrna ژن های3 ccl و ccl4 در میان نوتروفیل های تحریک نشده و تحریک شده با لیشمانیا مشاهده نشد. اما نوتروفیل ها بیان بالایی از cxcl8 بعد از مواجه با لیشمانیا نشان دادند
زهره ثمری همایون حسین زاده صحافی
در این تحقیق اثرات هورمون 17 بتا استرادیول و ایزوفلاونهای روغن سویا، بر رشد و رسیدگی اووسیت ها درماهی گورامی ماده نابالغ مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. بدین منظور پس از کلرزدایی آب آکواریوم ها، ماهیان ماده نابالغ با میانگین وزنی g2/5-1/5 در آب رها شدند. آداپته شدن ماهیان با محیط، به مدت یک هفته انجام شد. سپس آزمایشات در 12 گروه ( 1 گروه شاهد، 1 گروه کنترل و 10 گروه تحت تیمار، شامل 5 گروه تحت تیمار با سویا و 5 گروه تحت تیمار با 17 بتااسترادیول) که هر گروه شامل 10 قطعه ماهی بود انجام گرفت. ماهیان در گروههای تحت تیمار، 5 دوز از روغن سویا با مقادیر μg⁄kg 50، 40، 30، 20، 10 و 5 دوز از هورمون 17 بتااسترادیول با مقادیر μg⁄kg 50، 40، 30، 20، 10 را به صورت تزریق در عضله زیر باله پشتی (im) و به مقدار ml02/0 دریافت نمودند و پس از گذشت یک هفته ماهیان تشریح و تخمدان آنها خارج گردید و در فرمالین %10 فیکس گردید. سپس مراحل پاساژ بافت صورت پذیرفت و مقاطع بافتی با ضخامت 7-5 میکرون تهیه و رنگ آمیزی با هماتوکسیلین- ائوزین (h&e) انجام گرفت. سپس میانگین درصد شاخص گنادی، درصد فراوانی سلولهای بالغ و نابالغ تخمدان، میانگین قطر بزرگ و کوچک تخمک های بالغ و نابالغ تخمدان، و ساختار بافت شناسی کبد و تخمدان ماهیان تحت تیمار با گروه شاهد مقایسه گردید. بررسی نتایج حاصل از مقایسه موارد فوق بین تیمارهای مختلف از نظر فاز تکاملی غالب اووسیت ها در هر گروه نشان داد، که استفاده از ایزوفلاونهای روغن سویا هم مانند هورمون 17 بتااسترادیول می تواند سبب تسریع بلوغ نهایی در ماهی گورامی سه خال شود .
مرضیه ذاکری قادی جهانبخش اسدی
والپروئیک اسید یک اسید چرب 8 کربنه است که دارای اثرات ضد صرع می باشد همچنین برای بیماران دو قطبی و میگرنی استفاده می شود .به عنوان یک مهار کننده هیستون داستیلاز اخیرا این ترکیب در درمان سرطان مورد بررسی قرار گرفته است که می تواند به تنهایی و یا در ترکیب با سایر درمان های رایج سرطان از جمله شیمی درمانی و پرتو درمانی به کار رود. در این پژوهش اثر والپروئیک اسید بر پاسخ سلول ها نسبت به پرتو درمانی مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا سلول های mcf-7 از انستیتو پاستور ایران خریداری شد. با غلظت های 2، 8 و 16 میلی مولار والپروئیک اسید به تنهایی ودر ترکیب با دوز 4 گری پرتو درمانی تیمار و سپس انکوبه شدند. پس از بررسی سمیت سلولی با تست رنگ آمیزی نوترال رد، نزدیک ترین نتایج به ld50 انتخاب شدند. زیست پذیری سلول ها با رنگ آمیزی تریپان بلو بررسی شد. بررسی آماری داده ها از نرم افزار آماری ((version 16spss و روش تحلیل واریانس (anova) و آزمون t-test و آزمون بونفرونی استفاده شد. ضریب معنی دار بودن داده ها نیز در سطح 95% مشخص گردید. نتایج مطالعه نشان داد که نزدیک ترین نتایج به ld50 در کاربرد ترکیبی غلظت های 2، 8 و 16 میلی مولار والپروئیک اسید و دوز gy 4 پرتو درمانی می باشد. همچنین بررسی زیست پذیری سلول ها، کاهش معنی دار زیست پذیری سلول ها را به طور وابسته به غلظت والپروئیک اسید نشان داد. نتایج این بررسی نشان داد که والپروئیک اسید هم به تنهایی و هم در ترکیب با پرتو درمانی، باعث کاهش معنی داری در زیست پذیری سلول ها می شود. همچنین در مطالعه حاضر کاربرد ترکیبی این دو عامل اثر افزایشی بر کاهش زیست پذیری سلول ها نشان داده است.
محمد رسول زاده همایون حسین زاده صحافی
در حال حاضر تعداد داروهایی که برای درمان اختلالات کبدی استفاده می شوند بسیار کم اند و عوارض قابل توجهی نیز همراه دارند، بنابراین استفاده از گیاهان دارویی در درمان اختلالات کبدی حائز اهمیت است در این تحقیق به بررسی اثرات محافظتی ریشه ی گیاه withania somnifera بر سمیت کبدی القا شده توسط استامینوفن بر آنزیم های کبد ماهی کپور و مقایسه آن با سیلی مارین پرداخته شد.بدین منظور 96 قطعه ماهی کپور با میانگین وزنی 0/5±8 گرم به صورت تصادفی به 8 گروه شامل 3 گروه کنترل و 5 گروه تحت تیمار تقسیم شدند. در 4 گروه تحت تیمار به طور همزمان استامینوفن با دوز 500 میلی گرم بر کیلوگرم و عصاره تام متانولی ریشه w.somnifera با 4 دوز (100،50،25و200) میلی گرم بر کیلوگرم تزریق شد. در تیمار 5 نیز استامینوفن با دوز 500 میلی گرم بر کیلوگرم به همراه silybum marinum با دوز 25 میلی گرم بر کیلوگرم تزریق شد. یکی از گروه های کنترل متانول دریافت نمود، گروه کنترل دوم دست نخورده باقی ماند و کنترل سوم داروی استامینوفن با دوز 500 میلی گرم بر کیلوگرم دریافت کرد. تزریقات در 7 روز و به صورت هر روز انجام شد. یک هفته پس از اتمام مراحل تزریق ماهیان توسط یک قطره ماده ی بیهوشی pi222 بی هوش شدند و کبد خارج گردید، سپس توسط ترازوی دیجیتال با دقت 0/1 گرم توزین و بررسی آنزیم های کبدی با استفاده از کیت های شرکت پارس آزمون و دستگاه اتو آنالایزر انجام شد. نتایج نشان داد که عصاره ی w.somnifera با مقادیر بالاتر از 100میلی گرم بر کیلوگرم اثر حفاظت کبدی معادل silybum marinum ایجاد کرد و اختلاف معنی داری بین گروه کنترل استامینوفن با silybum marinum و گیاه w.somnifera در دوزهای 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم مشاهده شدp>0/01
پگاه مرادی نفت چالی همایون حسین زاده صحافی
آزمایشات در 8 گروه که هر گروه شامل 12 قطعه ماهی با میانگین وزنی 5/ 0±8 گرم بود انجام شد . در گروه کنترل 1 ، 5 میلی گرم بر کیلوگرم متانول تزریق شد . در گروه کنترل 2،استامینوفن 500 میلی گرم بر کیلوگرم تزریق شد.ودر 4 گروه دیگر ترکیب استامینوفن و عصاره تام متانولی ریشه w.somnifera با 4 دوز (200،100، 50 ،25)میلی گرم بر کیلوگرم تزریق شد . در گروه تیمار 5 استامینوفن با دوز 500 میلی گرم بر کیلوگرم و سیلی مارین با دوز 25 میلی گرم بر کیلوگرم تزریق شد. تزریق هابه صورت عضلانی و به مقدار ml 02/0 و به مدت 7 روز ادامه داشت . پس از انجام مراحل تزریق ، ماهیان را بیهوش کرده ، اندازه گیری طول و وزن انجام شد . پس از تشریح ماهیان ، بافت کبد توزین گردید . پس از فیکس کردن بافت ها در فرمالین 10% مراحل پاساژ بافت صورت پذیرفت و مقاطع بافتی با ضخامت 7-5 میکرون تهیه و رنگ آمیزی با هماتوکسیلین – ائورین (h&e) ، تری کروم ماسون و پاس انجام گرفت . سپس درصد شاخص کبدی و ساختار بافت شناسی کبد ماهی های تحت تیمار با گروه کنترل مقایسه گردید . بررسی نتایج حاصل از مقایسه ی موارد ذکر شده بین تیمارهای مختلف از نظر ساختار بافت کبد در هر گروه نشان داد که دوزهای 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره ی w.somnifera مانند سیلی مارین می تواند سبب حفاظت کبدی در مسمومیت با استامینوفن شود اما دوز 25و50 میلی گرم بر کیلوگرم اثر محافظتی چشمگیری ایجاد نکرده اند.
فاطمه علیزاده آهنگری اعظم بوالحسنی
چکیده اخیرا ترکیبات طبیعی برای توسعه داروهای ضدسرطانی مورد توجه قرار گرفته اند. زعفران و مواد تشکیل دهنده آن به عنوان یکی از موارد مناسب برای شیمی درمانی سرطان مطرح می باشند. ترکیبات عمده زعفران، کاروتنوئیدها و منوترپن آلدئیدها هستند. مهمترین کاروتنوئیدهای زعفران، کروسین و کروستین می باشند که مسئول رنگ زعفران هستند. عمده ترین منوترپن آلدئیدها شامل پیکروکروسین و سافرانال بوده که به ترتیب مسئول طعم و بوی زعفران هستند. در مطالعه حاضر، استخراج دو جزء مهم زعفران ایران، کروسین و پیکروکروسین، توسط کروماتوگرافی جذب سطحی با آلومینیوم اکساید صورت گرفت. سپس، اثرات سیتوتوکسیک و آپوپتوزی عصاره زعفران و دو ترکیب عمده آن، کروسین و پیکروکروسین، بر روی رده های مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که عصاره آبی cos- و غیر توموری 7 tc- سلول توموری 1 زعفران و ترکیباتش توانایی زنده ماندن سلولهای توموری را در روشی وابسته به غلظت و زمان کاهش می دهند. بیشتر آن به همراه ic در شرایط آزمایشگاهی بود، اما 50 tc- اگرچه پیکروکروسین قادر به مهار رشد سلولهای 1 اثرات آپوپتوزی کمتر، نشان داد که فعالیت سیتوتوکسیسیتی در عصاره زعفران بیشتر ناشی از کروسین می باشد. در مجموع این بررسی نشان داد که زعفران و ترکیباتش، اثر پیشگیرنده شیمیایی مشخصی در مقابل تومور از طریق مهار تکثیر سلولها و القاء آپوپتوز دارند.
پریناز شهروزی فر همایون حسین زاده
خلاصه فارسی مطالعات نشان می دهد که فیتواستروژن موجود در شنبلیله بر بافت تخمدان تأثیرگذار است. فیتواستروژن ها خواص آنتی اکسیدانی، ضدسرطانی و استروژنیک دارند. در این تحقیق اثر عصاره تام تخم شنبلیله به عنوان یک فیتواستروژن و 17 بتا استرادیول (e2) بر بافت تخمدان و بافت کبد ماهی ماده ی گورامی سه خال مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور پس از کلرزدایی آب آکواریوم ها، ماهیان ماده با میانگین وزنی 5/1 تا 5/2 گرم در آکواریوم ها رهاسازی شده، سپس به منظور آداپته شدن با محیط به مدت یک هفته نگهداری شدند. بعد از اندازه گیری آزمایشات اولیه (اندازه گیری ph، درجه حرارت، سختی، قلیائیت)، آزمایشات در ده گروه (دو گروه تحت کنترل و هشت گروه تحت تیمار) که هر گروه شامل ده قطعه ماهی ماده بود، انجام گرفت. به ماهیان به صورت جداگانه عصاره ی تخم شنبلیله در دوزهای (10-20-30-50 mg/kg) و e2 در دوزهای (10-20-30-50mg/kg) به مدت 20 روز و به صورت یک روز در میان در عضله زیرباله ی پشتی به روش (im) تزریق شد. بعد از گذشت 24 ساعت نمونه برداری ماهیان انجام و بافت های مورد نظر خارج شد. پس از انجام مراحل پاساژ بافت و رنگ آمیزی در زیر میکروسکوپ، بافت تخمدان و کبد ماهیان مورد بررسی قرار گرفت و با تیمارهای کنترل مقایسه شد. سپس با استفاده از بسته نرم افزاری spss و آزمون های آماری anova و duncon بافت تخمدان و کبد تیمارهای شاهد با تیمارهای کنترل مقایسه شد. همچنین شاخص های گنادوسوماتیک و هپاتوسوماتیک نیز اندازه گیری شد. از نظر gsi و hsi اختلاف معناداری در گروههای تیماری با شنبلیله و همچنین 17 بتا استرادیول (e2) با گروه کنترل و شاهد، مشاهده شد (p<0/01). بررسی قطر اووسیت ها نیز اختلاف معناداری بین گروههای تیماری با گیاه و 17 بتا استرادیول (e2) در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (p<0/01) .که در خصوص دوزهای بالای هر دو این اختلاف معنادارتر بود. واژگان کلیدی: 17 بتا استرادیول، ماهی گورامی سه خال، بافت تخمدان، بافت کبد، عصاره تخم شنبلیله.
ستاره غفوری سعید محمدی معتمد
با توجه به فراوانی گیاهان و آماده سازی راحت و ارزان آنها به عنوان دارو و عوارض جانبی محدود شان ,استفاده از آنها به عنوان ماده موثره دارو در درمان بسیاری از بیماری ها انتخاب مناسبی است.ناباروری از اختلالات مهم و شایع بشر امروز است لذا در این تحقیق به مقایسه اثرات باروری عصاره ی گیاهان فیتواستروژنی چون دانه ی کدوتنبل,دانه ی کتان,دانه ی خار مریم ومیوه پنج انگشت با 17 بتا استرادیول بر ساختار هیستولوژیکی بافت تخمدان ماهی گورامی سه خال نابالغ پرداختیم. بدین منظور220 قطعه ماهی ماده نابالغ با میانگین وزن 2-1.5 گرم را در 22 گروه تیمار مورد ارزیابی قرار داده شد(2گروه کنترل,20گروه تیمار)پس از کلرزایی و رها ساختن ماهیان در آب و سازگار شدن آنها با محیط به مدت 1 هفته انجام شدعصاره گیاهان با دوزهای10-20-30-50 به ازای وزن بدن ماهی بصورت عضلانی تزریق شد.20 روز پس از پایان آزمایش ماهیان تشریح و بافت تخمدان آنها خارج و توزین گردید.در نهایت ساختار بافت شناسی تخمدان و میانگین درصد شاخص گنادی ماهیان تحت تیمار با هم مورد مقایسه قرار گرفت و با استفاده از بسته نرم افزاریspssزمون anova بافت تخمدان تیمارهای مختلف هورمونی با هم مورد مقایسه قرار گرفت. . بررسی نتایج حاصل نشان می دهد با افزایش دوز تا دوز mg/kg50 تیمار e2 در صفت قطر تخمک با تیمارهای عصاره کتان,پنج انگشت,کدوتنبل اختلاف معنی داری داشته است.p<0.05) ), در صفت وزن با تیمارهای عصاره پنج انگشت اختلاف معناداری داشته است .( p<0.05)در صفت gsiنیز به جز تیمارهای عصاره سیلی مارین سایر تیمارها اختلاف معنی داری با e2 داشته است. p<0.05)) در میانگین درصد رشد اووسیت ها هم تیمارهای عصاره سیلی مارین بیشترین نزدیکی را با تیمار های e2 داشته است.در نهایت نتیجه اینکه عصاره گیاه سیلی مارین بیشترین اثر را بر روی باروری بر ماهی گورامی سه خال نابالغ داشته است.
صدیقه باقری زیاری همایون حسین زاده صحافی
مرزنجوش گیاهی از خانواده ی نعنابوده و به عنوان تسکین دهنده مشکلات قاعدگی مصرف سنتی دارد. مطالعه حاضر به مقایسه ی اثرات محرک گنادوتروپین((lhrh-a2)، هفده بتااسترادیول وعصاره ی هیدروالکلی سر شاخه ی هوایی مرزنجوش بر بافت تخمدان ماهی گورامی سه خال نابالغ پرداخته است. بدین منظور،بعد از کلرزدایی آب اکواریوم 150 ماهی گورامی سه خال با میانگین وزنی 1±1/2 گرم و میانگین طولی 1±1/5 سانتی متر در محیط رها شدند تا با محیط سازگار گردند.سپس نمونه هابا 10 ماهی در هر گروه به12 گروه تجربی، نرمال سالین، دارونما، اتانولی پراکنده شدند. در 12گروه تجربی، ماهیان در معرض 4 دوز از مرزنجوش و 17 بتا استرادیول(10، 20، 30 و 50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن ماهی) و 4 دوز از محرک گنادوتروپین (001/0، 002/0، 003/0 و 005/0 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن ماهی) قرار گرفتند. تزریقات به صورت im، یک روز درمیان و در 7 دوز انجام گرفت.بعد از پایان تزریقات، ماهیان هر تیماربیهوش و پس از سنجش طول و وزن،مراحل پاساژ بافتی و تهیه ی گرید جهت مطالعات هیستولوژیکی و فراساختاری انجام شد. در نهایت ساختار بافت شناسی و فراساختاری تخمدان، فراساختار هیپوفیز قدامی و میانگین درصد شاخص گنادی در سه نوع تیمار، اندازه گیری و با تیمار کنترل مقایسه شد.نتایج حاصل از بررسی های آماری میانگین شاخص گنادها در سه تیمار کنترل، اختلاف معناداری نشان نداد (p?0.05). بررسی ها نشان داد که میانگین درصد شاخص گنادی با افزایش دوز عصاره ی مرزنجوش سیر صعودی داشته و این امر در تیمار 50 میلی گرم بر کیلوگرم مرزنجوش به طور بارزتری مشخص است.هم چنین درنتایج میانگین درصد شاخص گنادوسوماتیکدر ماهی گورامی سه خال نشان داده شد که در دوز50میلی گرم بر کیلوگرم مرزنجوش بعد از 17بتا استرادیول سبب تسریع در رسیدگی اووسیت ها می گردد. در واقع میانگین درصد شاخص گنادوسوماتیک درتیمارمرزنجوش از lhrh-a2بیشتر بوده است (p?0.05). نتایج بدست آمده از قطر اووسیت ها و فراساختار تخمدان نیز تاییدی بر شاخص گنادوسوماتیک بود. علاوه بر این مطالعات و نتایج حاصل از فراساختار هیپوفیز قدامی مرزنجوش در دوز50 میلی گرم بر کیلوگرم نشان داد که این گیاه می تواند سبب تحریک سلول های گنادوتروپ شود.
سحر رضایی همایون حسین زاده
دریاها و اقیانوس ها به عنوان بزرگترین منبع حیات در کره زمین، غنی از تنوع بیولوژیکی و شیمیایی هستند. توتیای دریایی یک مدل عالی در پزشکی و سم شناسی است و دارای ترکیباتی است که خواص ضد سرطانی، ضد میکروبی و آنتی اکسیدانی را دارا می باشد. اخیرا با توجه به اثرات جانبی و مقاومتی که میکرو ارگانیسم های پاتوژن علیه آنتی بیوتیک ها کسب نموده اند، در پزشکی به عصاره ها و ترکیبات با خواص بیولوژیکی توجه زیادی شده است، آنتی اکسیدان ها از تشکیل رادیکال های آزاد در سلول ها جلوگیری می کنند. هدف تحقیق این بود تا اثرات توتیای دریایی جدا شده از یکی از جزایر خلیج فارس بررسی شود. نمونه اورکین دریایی را در تیر ماه 93 به آزمایشگاه انتقال داده شد، خارها و پوسته کراتینی آن جدا گردید و عصاره گیری با استفاده از حلال متانول انجام شد. خاصیت آنتی اکسیدانی عصاره متانولی با روش dpph در غلظت های 50µg/ml, 25µg/ml, 10µg/ml, 125µg/ml, 100µg/ml, 60µg/ml بررسی شد و بر اساس محاسبات صورت گرفته میزان ic50 برای عصاره مورد نظر µg/ml610/132 شد و برای bht برابر با µg/ml 23/20 است .که با توجه به داده ها عصاره توتیای دریایی دارای اثر آنتی اکسیدانی قابل قبول بود.اثر ضد میکروبی با روش دیسک و چاهک بر روی 3 باکتری گرم مثبت شامل، staphylococcus aureus ، staphylococcus epidermidis ، bacillus sereusو 3 باکتری گرم منفی شامل، klebsiella pneumonia،pseudomonas aeruginos، escherichia coli در غلظت های75µg/ml, 250µg/ml,125µg/l ، انجام شد.در هر دو روش، با افزایش غلظت عصاره، هاله های عدم رشد نیز افزایش پیدا کرد و در کل تاثیر این عصاره بر روی سوش های منتخب گرم مثبت بیشتر از سوش های منتخب گرم منفی بود که علت این امر را می توان وجود غشای خارجی اضافی در باکتری های گرم منفی دانست.
یاسمن محسنی توکلی همایون حسین زاده
در دهه اخیر نانو ذره نقره به دلیل خاصیت آنتی باکتریال بعنوان یکی از پرکاربردترین ذرات در حوزه نانو تبدیل شده است. مطالعاتی درباره ی عوارض سمی نانوذرات نقره و افزایش مرگ ومیر در ماهی ها انجام شده است که این مواد برروی بافت ریه، کبد، تخمدان و همچنین جنین ممکن است اثرات سمی داشته باشند.از آنجا که عوامل فیزیکی و محیطی موجب نوسانات هورمونی و تغییر در روند تولیدمثل ماهی میشود لذا در این تحقیق قصد بر آن است تا تأثیرات نانوذرات نقره برروی میزان هورمون های استروئیدی جنسی و همچنین تغییرات بافت گناد ماهی مولی بررسی شود
سمیرا بنفشی همایون حسین زاده صحافی
در این تحقیق اثرات 17- آلفا متیل تستوسترون و عصاره گیاه خولنجان بر سیستم تولید مثلی و سیستم آدرنال ( هورمون کورتیزول ) در ماهی مولی بالغ نر بررسی شد. بدین منظور ، پس از کلر زدایی آب آکواریوم ها ، 100 قطعه ماهی نر بالغ مولی با میانگین وزنی 3 ±1گرم در آکواریوم رها شد . آداپته کردن ماهی به مدت 48 ساعت انجام شد . سپس فاکتورهای فیزیکوشیمیایی آب مثل دما ، ph، سختی آب و فشار اکسیژن محاسبه شد . آزمایش در 10 گروه انجام شد . ( 2 گروه کنترل و 8 گروه تیمار) هر گروه شامل 10 قطعه ماهی نر و بالغ بود . دوزهای مختلف عصاره خولنجان و 17- آلفا متیل تستوسترون به مقدار 0/02 میلی لیتر در هر نوبت تزریق شد و ماهیان تیمار خولنجان ، عصاره گیاه با دوزهای 10، 20 ، 30 و 50 میلی گرم بر کیلوگرم و ماهیان تیمار 17- آلفا متیل تستوسترون با دوزهای 1 ، 5، 10و 20 میلی گرم بر کیلوگرم دریافت کردند . تزریق بصورت داخل عضله ای در عضله زیرباله پشتی ، بصورت 1 روز در میان و به مدت 20 روز انجام شد . سپس ماهی ها کشته شدند . بافت بیضه آن ها جدا و در فرمالین 10 درصد فیکس شد . آزمایشات بیومتری ماهی ها شامل اندازه گیری طول و وزن انجام شد . سپس مقایسه هیستولوژیکی بیضه تیمارها با گروه های کنترل انجام شد . نتایج نشان داد که شاخص گنادو سوماتیک در دو دوز 30 و 50 میلی گرم از گیاه خولنجان افزایش یافت . بررسی نتایج حاکی از آن است که عصاره گیاه خولنجان در کلیه تیمارها مانند 17- آلفا متیل تستوسترون باعث افزایش بلوغ اسپرم و بلوغ نهایی ماهی شد .
زهرا مریدسادات همایون حسین زاده
سیلی مارین عصاره تخلیص شده بذر گیاه خار مریم با نام علمی silybum marianum است که واجد 80-70 درصد فلاولینگنان های سیلی بین ، ایزو سیلی بین، سیلی دیانین و سیلی کریستین و 30-20 درصد ترکیبات پلی فنلیک می باشد. همچنین گیاه سنا با نام علمی (cassia italica) نیز در این تحقیق مورد استفاده و بررسی قرار می گیرد. در این تحقیق به مقایسه اثر محافظتی گیاه سنا و عصاره سیلی مارین به عنوان عامل آنتی اکسیدان قوی بر روی بافت کبد بچه ماهی کپور با نام علمی (cyprinus carpio) باسمیت کبدی القا شده توسط تتراکلرید کربن پرداخته شد که به صورت invivo انجام گرفت. ماهیان مورد آزمایش با میانگین وزنی 5/0±5 گرم در محیط آکواریوم ها رهاسازی شدند و فاکتورهای شیمیایی و فیزیکی آب در طی زمان آزمایش اندازه گیری شد. این آزمایش در 7 گروه (3 گروه کنترل و 4 گروه تیمار) و هر گروه شامل 20 قطعه ماهی انجام گرفت. در گروه تیمار اول و دوم اثر محافظتی گیاه سنا (با دوزهای 100و200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن ماهی) بر روی کبد بچه ماهی کپور بررسی شد. در گروه تیمار سوم و چهارم اثر محافظتی عصاره سیلی مارین (با دوزهای 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن ماهی) بر کبد بچه ماهی کپور مطالعه گردید. گروه کنترل اول که شامل ماهیان دست نخورده بودند جهت بررسی مقایسه ای به همان صورت دست نخورده باقی ماندند. گروه کنترل دوم شامل ماهیانی بودند که به آنها روغن زیتون ترزیق می شد در گروه کنترل سوم نیز اثر تتراکلرید کربن رقیق شده با روغن زیتون بر سمیت کبد ماهی بررسی شد یک روز پس از آخرین ترزیقات، ماهیان با pi222 بی هوش شدند. بیومتری ماهیان مورد بررسی قرار گرفت و بافت کبدی آنها جهت تعیین وزن کبد و نیز تعیین مقدار آنزیم های آمینوترانسفراز کبدی آماده شد. نتایج حاصل از اندازه گیری آنزیم های آمینوترانسفر از کبدی نشان دهنده کاهش بیشتر این آنزیمها در تیمار مربوط به عصاره سیلی مارین نسبت به تیمار مربوط به گیاه سنا می باشد. (01/0>p)همچنین نتایج نشان داد که اثر محافظتی عصاره سیلی مارین نسبت به گیاه سنا بیشتر می باشد و اثر محافظتی عصاره سیلی مارین تا حّدی است که اختلاف معنی داری بین تیمار تحت درمان با عصاره سیلی مارین و کنترل دست نخورده وجود نداشت. هم چنین با افزایش دوز تزریقی عصاره سنا و سیلی مارین میزان آنزیمهای کبدی نیز بطور چشمگیری کاهش یافت. (01/0>p)
فرشته رمضانلو طاهره ناجی
در این تحقیق عصاره برگ گیاه پنج انگشت از روش maceration (خیساندن) آماده گردید. سپس آزمایشات روی 30 سر موش صحرایی نر از نژاد spragu – dawely با وزن حدود 240-180 گرم انجام شد، به گروه آزمایش 1 و 2 و 3 عصاره هیدروالکلی اتانولی برگ پنج انگشت با دوزهای 165 ،265، 365 میلی گرم بر کیلوگرم و به گروه آزمایش 4 به عنوان گروه شم معادل حجم و مدت تجویز عصاره در گروه های آزمایش، حامل و به گروه 5 به عنوان کنترل مثبت سویا با دوز 120 میلی گرم بر کیلو گرم خورانده شد. تمام مراحل گفته شده به مدت 48 روز است. در روز 49 کلیه رت ها تحت بیهوشی عمیق با اتر قرار گرفتند و خونگیری برای اندازه گیری هورمونی انجام شد و بعد از تشریح از یک سانتیمتر انتهایی مجرای دفران چپ اسپرم گیری به عمل آمد و در 2 سی سی محلول نرمال سالین قرار دادیم و مشاهده تعداد اسپرم ها از طریق لام نئوبار انجام شد.برای بررسی تغیرات ساختمانی بیضه مطالعات بافت شناسی انجام گرفت. در پژوهش حاضر خوراندن عصاره هیدروالکلی برگ گیاه پنج انگشت در سه دوزmg/kg165 و mg/kg265 و mg/kg 365 نشان می دهد که تفاوتی در وزن موش و وزن بیضه موشها دیده نشد که این نشانه عدم اثر منفی عصاره بر موش است. تعداد اسپرم ها در گروه های آزمایشی و کنترل مثبت(سویا) نسبت به شم کاهش معنی دار داشته (p<0.01) و میزان هورمون lh در گروه های آزمایشی عصاره پنج انگشت و کنترل کاهش معنی داری را نسبت به گروه شم (حامل) داشته است (p<0.0001)، میزان هورمون fsh در گروه های آزمایشی عصاره پنج انگشت و کنترل کاهش معنی داری را نسبت به گروه شم داشته است (p<0.0001) ، میزان هورمون تستوسترون در گروه های آزمایشی عصاره پنج انگشت و کنترل کاهش معنی داری را نسبت به گروه شم داشته است (p<0.05) میزان هورمون استرادیول در گروه های آزمایشی عصاره پنج انگشت و کنترل افزایش معنی داری را نسبت به گروه شم داشته است (p<0.017) و همچنین از نظر بافت شناسی بیضه ، مجاری اسپرم ساز نسبت به گروه حامل شکل نامنظم پیدا کرده و اسپرماتوزوئیدهای موجود در مجاری اسپرم ساز کاهش یافته است یا قابل روئیت نیستند(در دوز mg/kg 365 حتی در بعضی قسمتها، دیواره لوله های اسپرم ساز کاملا تخریب شده است)، در برخی موارد نکروز هم دیده شده است و در بافت بینابینی مویرگها گشاد شده و نشانه هایی از ادم قابل روئیت است که این حالت با افزایش دوز عصاره بیشتر شده است.
رقیه احمدنیا همایون حسین زاده صحافی
اثر عصاره جلبک بروی سمیت ناشی از تتراکارید کربن روی کبد ماهی بررسی شد که نشان دهنده تاثیر مثبت عصاره روی بافت کبد بود در این مطالعه تاثیر تتراکلرید کربن روی بافت انزیم کبد بصورت افزایش انزیمهای کبدی و تغییر در پروفایل لیپیدی بود و نیز دژنراسیون بافت کبد بود که عصاره این جلبک توانست میزان پروفایل لیپیدی را بهبود بخشیده و کاهش دژنراسیون بافت کبد را ایجاد نماید که این تغییرات وابسته به دوز بوده و در 0.05>p بهترین پاسخ مشاهده شد
سمیه حقیقی همایون حسین زاده صحافی
این مطالعه به بررسی اثر پروتکتیو جلبک سارگازوم سیلیفوریوم بر روی کبد و آنزیم های کبدی در برابر سمیت ناشی از استامینوفن در ماهی گلد فیش پرداخت . پس از بررسی های آماری و مقایسه گروههای درمانی با گروههای کنترل نتایج حاکی از این است که در گروه هایی که سارگازوم را با دوز بالا دریافت کرده بودند اثر سمیت کبدی کمتری درکبد ماهیها مشاهده شد. اما در گروه هایی که دوز پایین از سارگازوم دریافت کرده بودنر سمیت کبدی مشاهده شد. بررسی هیستولوژیکی کبد تیمارها ، نشاندهنده اثر درمانی عصاره جلبک سارگازوم سیلیفوریوم بود، این اثر با کاهش التهاب بافت کبد و کاهش سلولهای چربی نسبت به گروه کنترل استامینوفن همراه بود . که با مشاهده بافتهای کبد ماهیان و مقایسه با گروه های درمانی نتایج ذکر شده مشود بود.