نام پژوهشگر: غلامعلی سبعه
غلامعلی سبعه رسول قبادیان
ضریب آبگذری یا هدایت هیدرولیکی اشباع خاک ضریبی است که نشان دهنده سرعت وضعیت حرکت آب در خاک می باشد و یکی از خصوصیات بسیار مهم فیزیکی خاک است که کاربردهای وسیعی در علوم خاک و آب دارد. در تعیین ضریب آبگذری اشباع خاک، مشکل زمانی پیش می آید که سطح ایستابی موجود نباشد. روش هایی که در چند سال گذشته در این مورد انجام شده یا از لحاظ تئوری و یا از لحاظ عملی دارای مشکلاتی بودند. برای رفع این نقیصه مطالعات زیادی انجام گرفته و روشهای معرفی شده اند.از جمله این روش ها روش پرمامترگلف می باشد. روش پرمامترگلف یک روش ساده بوده و در عین حال از پایه تئوری بسیار قوی برخوردار است که به تنهایی توسط یک نفر و در مدت زمان کوتاهی آزمایش انجام پذیر می باشد. البته در ابتدا که محیط غیر اشباع چاهک در محاسبات منظور نمی گردید، نتایج خوبی حاصل نمی شد که پس از رفع این نقیصه این مشکل نیز حل شده است. در حال حاضر تنها مشکل روش گلف، در آزمایشات دو عمقی می باشد که به علت ناهمگونی در حل معادلات، باعث ایجاد جواب های منفی و پوچ در بعضی از مقادیر kfs می گردد که این مشکل هم با آنالیزهای تک عمقی دستگاه گلف قابل حل است. این مطالعه بر مبنای نتایج به دست آمده حاصل از آنالیزهای تک عمقی روش گلف و آنایز چند عمقی و مقایسه آنها با نتایج حاصل از روش چاهک معکوس در سه عمق مختلف می باشد. در این تحقیق همچنین تغییرات عمقی هدایت هیدرولیکی خاک با هر دو روش چاهک معکوس و پرمامترگلف مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت انجام آزمایش ها تعداد 30 چاهک و در سه عمق مختلف 60، 90 و 120 سانتی متر حفر شد. همزمان با حفر چاهک ها نمونه گیری از محل حفر چاهک ها جهت انجام آزمایش های شناسایی انجام شد. آزمایش های شناسایی عبارتند از محاسبه وزن مخصوص ظاهری، تعیین حدود اتربرگ، تعیین بافت خاک و اندازه گیری مقدار مواد آلی، کلسیم و سدیم خاک. نتایج آزمایشات نشان داد که آنالیزهای پرمامتر گلف مقدار هدایت هیدرولیکی را به میزان سه برابر در عمق 60 سانتی متر و 5 برابر در اعماق 90 و 120 سانتی متری کمتر از نتایج به دست آمده از روش چاهک معکوس محاسبه می کند. همچنین در میان آنالیزهای مختلف پرمامترگلف، آنالیز لاپلاس بزرگترین مقادیر را به دست می دهد و نتایج به دست آمده از آنالیز رگرسیون پایه ای ریچاردز دارای کمترین میزان تغییرات بوده و به آنالیز دو عمقی بسیار نزدیک است. در اراضی مورد مطالعه تغییرات هدایت هیدرولیکی با عمق روندی نزولی دارد. اما این تغییرات ثابت نبوده و گرادیان این تغییرات نیز با افزایش عمق کاهش می یابد.