نام پژوهشگر: بهزاد برکت
حبیب الله شریعتی هوشنگ خوش سیما
به نظر میرسد که مترجمین و مدیران با تجربه نشریات چاپ و انتشار کتاب معیارهایی تجربی را برای انتخاب کتاب جهت ترجمه وچاپ کتاب مورد استفاده قرار داده که در طی سالیان متمادی آنها را تجربه کرده و در روند کاریشان از آنها بهره می جویند. در این تحقیق بعضی از این معیارها توسط محقق ارئه گردیده و اهمیت انها در دو بررسی که در این تحقیق صورت گرفته اند مورد سنجش قرار گرفته است. در این راستا مفهوم پتانسیل ترجمه ارائه شده که می تواند از اهمیت خاصی در این حیطه برخوردار باشد. نتایج دو بررسی انجام شده در طول تحقیق فوق ارائه گردیده که خود بیانگر وجود عاملی کلی به نام پتانسیل ترجمه بوده و از وجود معیارهای مربوط به ان خبر می دهد. در بررسی دوم نظرات مترجمین و ناشرین برجسته کشور که از لیست صد اثر برتر کشور انتخاب شده اند در این راستا گرد آوری شده اند. نتایج بدست آمده در این تحقیق بیانگر این مسئله است که پتانسیل ترجمه توانایی است که متن زبان مبدا در بافت زبان مقصد وطبق معیارهای این زبان به آن می رسد و اینکه معیارهایی در این راستا وجود دارند که تاثیر کلی آنها بوجود اورنده پتانسیل مورد نظر است. از جمله معیارهای ارائه شده در این تحقیق می توان به تطابق فرهنگی ایدئولوژیکی، مولف شناخته شده، تطابق در نوع و گرایش ادبی روز، وجود حامی، تقاضای خواننده، شمول عام و عدم محدودیت زمانی را نام برد. همچنین باید اذعان کرد که ممکن است ترتیب این معیارها در نوع و گرایشهای مختلف ادبی متفاوت باشد. اما این معیارها به صورتی واحد عمل کرده و پتانسیل کل بدست آمده حاصل مجموع کلی تاثیر این معیارها می باشد.
سیده آزاده غیاثیان امیر مهدوی زفرقندی
این پژوهش سبک های ترجیحی یادگیری فراگیران ایرانی زبان انگلیسی در سطح دانشگاه و برخورد آموزشی اساتید را با این سبک های ترجیحی مورد بررسی قرار می دهد. بنابراین پژوهش حاضر به سه قسمت تقسیم می شود: سبک های ترجیحی یادگیری دانش جویان، سبک های ترجیحی آموزشی اساتید و تطابق یا عدم تطابق بین سبک های ترجیحی دانش جویان و اساتید. در کل، 725 دانش جوی زبان انگلیسی در این پژوهش شرکت کردند. از میان آن ها 542 دانشجو در سه مطالعه ی مقدماتی برای معتبرسازی ابزار تحقیق شرکت کردند. آزمودنی های پژوهش اصلی، که کلاس های آن ها در طول یک ترم مشاهده شد، 183 دانش جوی زبان انگلیسی در مقطع کارشناسی و ده تن از اساتید آن ها از دانشگاه گیلان و دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت بودند. یک نسخه ترجمه شده از پرسش نامه ی رید (1987) اعتبارسنجی شد و سه مقیاس یادگیری جدید (مقیاس های یادگیری جمعی، بساوشی و مبتنی بر راهنمایی) کشف شد. پرسش نامه های سبک های ترجیحی یادگیری و سبک های ترجیحی آموزشی به ترتیب به دانش جویان و اساتید اعمال شد. سپس از همان اساتید و 42 نفر از 183 دانش جوی آزمودنی پژوهش مصاحبه به عمل آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که سبک ترجیحی یادگیری اصلی دانش جویان سبک بساوشی و پس از آن سبک یادگیری مبتنی بر راهنمایی بود. سبک های ترجیحی یادگیری فرعی آن ها سبک جمعی، و به دنبال آن سبک یادگیری مبتنی بر راهنمایی بود. آزمودنی ها هم چنین ترجیحی قابل چشم پوشی را برای سبک جمعی نشان دادند. بیشتر پاسخ های آزمودنی ها در پرسش نامه با پاسخ های آن ها در مصاحبه شفاهی تطبیق می کرد. نتایج مشاهده های کلاسی نشان داد که اساتید هیچ سبک ترجیحی آموزشی اصلی را نداشتند، در حالی که سبک آموزشی فرعی آن ها ترجیح مبتنی بر راهنمایی بود و ترجیح قابل چشم پوشی برای بساوشی و پس از آن برای ترجیح جمعی نشان دادند. با این وجود پاسخ های اساتید در پرسش نامه و عملکرد آن ها در کلاس ها در مقیاس های بساوشی و جمعی یکدیگر را تأیید نمی کردند و تنها استثنا در ترجیح مبتنی بر راهنمایی بود که سبک ترجیحی فرعی اساتید بود. بر اساس نتایج قسمت دوم پرسش نامه، اساتید از تئوری های سبک های یادگیری اطلاع کافی داشتند اما در عمل آن ها را در کلاس هایشان به کار نمی بردند. به ویژه، در حالی که سبک بساوشی ترجیح یادگیری اصلی دانش جویان بود، این سبک تنها یک سبک آموزشی قابل جشم پوشی برای اساتید به شمار می رفت. ترجیح فرعی اساتید سبک مبتنی بر راهنمایی بود در حالی که ترجیح های فرعی دانش جویان سبک جمعی و پس از آن سبک ترجیحی مبتنی بر راهنمایی بود. به علاوه، عملکرد اساتید نشان داد که آن ها ترجیح های یادگیری دانش جویان را نادیده می گرفتند. نتایج مصاحبه های اساتید بیانگر این موضوع بود که بیشتر آن ها تنها یک سبک ثابت آموزشی داشتند که بر اساس نیازهای یک درس خاص بود، نه بر اساس سبک های ترجیحی یادگیری دانش جویان.
زهرا ملک نیا بهزاد برکت
تحقیق حاضر به بررسی کاربرد روش ژانر-محور را در محیط آموزش زبان عمومی می پردازد.روش ژانر-محور به زبان آموزان کمک میکند که در زمینه خوانش پیشرفت کنند. بعضی از محققین معتقد اند که روش تدریس ژانر-محور به تدریج به زبان آموزان کمک می کند تا در درک ژانر های مختلف مهارت یابند (هایلند 2004).همچنین امروزه توجه روز افزونی به اهمیت استفاده از ادبیات در برنامه آموزشی زبان انگلیسی (esl/efl ) شده است. زمانی که ادبیات موضوع مطالعه قرار گیرد ، میتواند هم به عنوان فعالیتی در راستای زبان آموزی و افزایش مشارکت زبان آموزان باشد. ویدوسن معتقد است "مطالعه ادبیات اساسا" نمونه ای از استفاده زبان به صورت عملی میباشد"که ناشی از این شناخت است که ادبیات یک نمونه از استفاده زبان به طور کاربردی میباشد که در آن ادبیات محیطی برای یادگیری زبان انگلیسی است.با توجه به آنچه که در راستای کاربرد ادبیات در آموزش زبان گفته شد، متاسفانه همچنان کمتر توجه ای به استفادهی سیستماتیک از ادبیات در کلاس های آموزش زبان عمومی شده است. بنا براین هدف تقیق حاضر بررسی استفاده از ادبیات در یک روش ژانر-محور است که در آن زبان آموزان با یک مدل از خوانش متون ادبی آشنا می شوند . 24 زبان آموز دختر در سطح متوسط از زبان در یک آموزشگاه زبان انگلیسی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترول مورد بررسی قرار گرفتند.گروه آزمایش (n=12 ) توسط مدل ژانر-محورتدریس شدند، در حالی که به گروه کنترول در این زمینه روش خاصی اعمال نشد.برای تحلیل دیتای به دست آمده در ارتباط با فرضیه اول از آزمون tاستفاده شد.در مرحله بعد ، برای آزمون فرضیه دوم، از یک نظر سنجی غیر رسمی به شکل یک نامه بی نام توسط زبان آموزان به معلم استفاده شد.در این نظر سنجی که از طریق جمع آوری نظرات و عقاید زبان آموزان در دو گروه آزمایش و کنترول نسبت به استفاده از داستان کوتاه و علی الخصوص روش ژانر-محور در گروه آزمایش صورت گرفت.نتایج این بررسی از ارزش آموزشی روش ژانر-محور در درک خوانش متون ادبی حمایت میکند و نشان میدهد که زبان آموزان هنگامی که از مدل ژانر-محورپیروی میکنند نه تنها درک بهتری از متن دارند بلکه علاقه مندی بیشتری نسبت به متون ادبی نشان میدهند.
فاطمه خوشرو امیر مهدوی زفرقندی
مطالعه حاضر به بررسی رابطه ی بین میزان سرقت علمی و متغیرهایی می پردازد که در ادبیات تحقیق به ارتباط آنها اشاره شده است. این متغیر ها شامل سن، جنسیت، ساعات کاری برای کسب درآمد هفتگی، اصرار برای کسب نمرات بالای درسی ، معدل دانشگاهی، درک، و جدیت ادراکی از سرقت علمی است. همچنین در این مطالعه به بررسی دلایل دانشجویان به ارتکاب سرقت علمی پرداخته می شود. این پژوهش اطلاعات مفیدی را برای کارشناسان دانشگاهی در زمینه وضعیت کنونی سرقت علمی و منشاء احتمالی آن در میان دانشجویان کارشناسی ارشد زبان انگلیسی ایرانی فراهم می کند. در پژوهش حاضر از روش های تحقیقی کمی و کیفی استفاده شد. از مصاحبه نیم ساخت یافته برای بررسی دلایل ارتکاب به سرقت علمی دانشجویان انجام شد و برای بررسی این دلایل در سطح گسترده تر، از پرسشنامه ای محقق ساخته استفاده شد . برای بررسی میزان شیوع سرقت علمی و همبسته های آن، پرسشنامه ی این پژوهش از پرسشنامه دارای روایی و پایایی مکس ول، کرتیس، واردانگا (2006) و کرتیس- پوپال (در دست چاپ) اقتباس شد. پرسشنامه ی پژوهش میان 327 دانشجو(120 مرد و 207 زن) توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری کروسکال والیس، خی دو، یومن ویتنی و آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. در آخر به منظور بررسی متغیر های پیش بینی کننده سرقت علمی، رگرسیون چند متغیره به کار گرفته شد. در این پژوهش سطح معنا داری 05.p < در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که سرقت علمی میان دانشجویان مورد نظر کاملا رایج است و ایشان درک کافی از انواع مختلف سرقت علمی ندارند. همچنین بین میزان شیوع سرقت علمی و متغیر های جمعیت شناسی از قبیل سن و جنس، و متغیر های فردی همچون معدل دانشگاهی، میزان ساعات کاری برای کسب درآمد هفتگی، و اصرار برای کسب نمرات بالای درسی، همبستگی مشاهده نشد. با این وجود میان متغیر هایی همچون درک از سرقت علمی و جدیت ادراکی با میزان شیوع سرقت علمی همبستگی منفی وجود دارد. عمده ترین دلایل مطرح شده برای ارتکاب به سرقت علمی توسط دانشجویان شامل مهارتهای آکادمیک محدود ، عدم مهارت در انجام تحقیق، مهلت بسیار کوتاه ارائه مقالات، عدم آگاهی از انتظار استادان، عدم مهارت در ذکر منابع ، فقدان معیارهایی مانند ابتکار و خلاقیت در ارزیابی مقاله، عدم آشنایی به شیوه های اجتناب از سرقت علمی، و عدم دسترسی به منابع کافی هستند. این علل عمدتا مربوط به مسائل آموزشی می شوند. علاوه بر این با درنظر گرفتن همبسته های سرقت علمی و ماهیت غیر عمدی بیش از نیمی از موارد گزارش شده از سرقت علمی توسط دانشجویان، نتیجه گیری می شود که شیوع بالای سرقت علمی در میان دانشجویان مورد نظر عمدتا مربوط به مسائل آموزشی می شود. همچنین فقدان برنامه های آموزشی لازم برای دانشجویان حتی در ساده ترین نوع سرقت علمی، با عدم تفاوت در درک دانشجویان در سال های مختلف تحصیلی تایید شد. بنابراین اقدامات و تلاش ها برای کاهش سرقت علمی باید عمدتا به ارتقا سطح آموزش به طور کلی و به طور خاص به سرقت علمی معطوف شوند.
پروانه محمدنژاد پهمدانی بهزاد برکت
عنوان این پایان نامه، بررسی نشانه شناختی صفحه حوادث روزنامه های فارسی ( روزنامه های ایران، جام جم و اعتماد) می باشد. نشانه شناسی، دانشی است که به مطالعه ی نظام های نشانه ای می پردازد و به طور کلی، به دو شاخه ی نشانه شناسی ساختارگرا و اجتماعی تقسیم می شود. نشانه شناسی ساختارگرا به روابط موجود میان عناصر می پردازد، در حالی که نشانه شناسی اجتماعی، بر اهمیت معنایی که توسط خوانندگان به نشانه های متن داده می شود، تأکید می کند. نشانه شناسی رسانه ها، حوزه ای است که با آفرینش معنا در متون رسانه ای (فیلم، برنامه های رادیو و تلویزیونی، مطبوعات و...) سروکار دارد. یک تحلیل نشانه شناختی می تواند به ما هشدار دهد که قراردادهای موجود در رسانه ها با مهارت ساخته و پرداخته شده اند. روزنامه ها از ابزارهای سه گانه ی زبانی، پیرازبانی و تصویری استفاده می کنند که از جمله می توان به عناوین خبری، اندازه ی حروف، رنگ ها، اندازه و مکان عکس و... اشاره نمود. در این پژوهش، نگارنده، به طور تصادفی، دوازده خبر در زمینه ی حوادثی مانند قتل را انتخاب نموده تا راهکارهای روزنامه های یاد شده در ارائه ی اخبار حوادث را آشکار سازد. با توجه به یافته های این تحقیق می توان گفت که تهیه کنندگان یک خبر(گزارش گر، عکاس و ویراستار) از راهکارهای مختلفی استفاده می کنند تا افکار و احساسات خاصی را به خوانندگان خویش القاء نمایند. نحوه ی ارائه ی یک خبر یکسان در روزنامه های مختلف، به روشنی نشان می دهد که سیاست های یک روزنامه، تعیین کننده ی آن چیزی است که درباره ی یک حادثه گزارش می شود. این پایان نامه می کوشد با بررسی اخبار صفحه ی حوادث روزنامه های ایران، جام جم و اعتماد به خواننده امکان دهد تا با نشانه ها و نقش آن ها در بازنمایی واقعیت آشنا شده و به بینشی کلی در باره ی ویژگی های صفحه ی حوادث روزنامه های فارسی از منظر نشانه شناسی دست یابد.
افسانه فرقدانی بهزاد برکت
رنسانس، نه تنها فروپاشی قرون وسطا را در پی داشت، بلکه شیوه ی تفکر و دیدگاه بشر را نیز نسبت به جهان پیرامون و انسان دگرگون کرد. رنسانس که به دنبال خود عصر روشنگری سده ی هجده را به دنبال داشت زمینه ساز جهان و اندیشه ی مدرن بود. جریان مدرنیسم به نوبه ی خود، همراه با موج علمی و اندیشه ی سیاسی و تجربه گری هنری سده ی نوزدهم، ادراک بشر از واقعیت را در سده ی بیستم دگرگون کرد. اما این تحول موجی ناگهانی نبود بلکه اندک اندک و به طور آشکار پس از جنگ اول جهانی اتفاق افتاد. این دگرگونی ستــرگ که به تبع دستــاوردهای مادی و فرهنـــگی اتفاق افتاد، بسیــاری از امکانات، از جمله مذهب، تقدس آسمانی و کلیسا را از انـسان گرفت و فردیـت و تجرید انـسان زمینی و مادی را جایگزین آن کرد. بسیاری از متفکرین، تصویر نوینی از بنیادی ترین ارکان زندگی بشر را پایه ریزی کردند. کارل مارکس،با تکیه بر عوامل اقتصادی، داروین با پژوهش های زیست شناسی، زیگموند فروید بر اساس روانکاوی، فریدریش ویلهلم نیچه،با تکیه بر بنیادهای فلسفی و فردینان دو سوسور،بر پایه های زبانشناسی،درک بشراز واقعیت را تغییر دادند و به تبع آن بر سیاست،اجتماع،اقتصاد، فرهنگ و هنر و ادبیات تأثیر نهادند. صنعت و ماشینیسم نوعی از زندگی را برای انسان اروپــایی به همراه آورد که بازتـاب آن در هنر و ادبیات مکـتب های هنـری سوررئالیسم، اکسپرسیونیسم، دادائیسم و ... نمایان شد. در حالی که غرب با ورود مدرنیته از رمانتیسم قرن نوزدهم فاصله می گرفت، نگاه انسان شرقی همچنان به گذشته بود. هرچند که تعداد بی شماری از ماشین های مدرن، پیرامون او را گرفته بود، نظام اداری ارتش و پارلمان او اقتباسی از غرب و نیز درس های مدارس محصول اندیشه ی خردورزی غربی بود. بنابراین انسان شرقی نه دیگر متعلق به گذشته بود و نه اقتباس درستی از تجدد داشت. هنگامی که انسان غربی، با تجربه ی چهارصد سال فردیت و تجربه از ترس نابودی فردیت اش و از بیگانگی انسان با خویشتنش سخن می گوید، انسان شرقی هنوز به این ادراک از بیگانگی دست نیافته است. بر این اساس، فرهنگ ایرانی با ورود مدرنیته دچار بحران ساختار شد؛ بحران اشتقاق میان دو دنیا، دو دنیای بیگانه و جدا از هم.
نینا آمیغ بهزاد برکت
دانش آموزان در بیان موثر مقاصد خویش در کلاس با مشکلات زیادی مواجه می گردند اما اگر این تجربه با ارتباط موثر در مکالمه مدرس-دانش آموز بهبود یابد، هم مدرسین و هم دانش آموزان می توانند به بهترین وجه ممکن از تدریس و یادگیری استفاده کنند، اگر بدانند مراحل درک چگونه کار می کنند و چه مراحلی در عملکردهای گفتار بینابینی به کار می رود مانند توافق در معنا، درخواست تکرار یا استفاده از استراتژی های اصلاحی. این تحقیق به بررسی موثر بودن ارتباط پنج معلم در چهار جلسه تصادفی کلاس متوسط موسسه علوم و فنون کیش شعبه رشت می پردازد. داده های حقیقی از رونوشت مکالمات مدرس-دانش آموز در طول کلاس های واقعی بدست آمده اند. برای دست یابی به عقیده مدرسین در خصوص رفتار کلامی واقعی از مکالمات ضبط شده، بعضی از قطعات رونوشت ها به صورت تصادفی با برخی دستورالعمل ها انتخاب شد از جمله: «مشخص کنید در کجا رفتار کلامی استفاده شده به روابط مناسب بینابین کمک می-کند»، «مشخص کنید در کجا رفتار کلامی موفق نبوده» (نوعی مجموعه خود آزمای). داده های ضبط شده، مصاحبه های مدرسین و ارزیابی آنها از کلاس های زبان انگلیسی به کار گرفته شدند تا مشخص کنند که آیا مدرسین موسسه علوم و فنون کیش آگاه به موثر بودن ارتباطی خود هستند و اگر بله از چه طرقی آنها به این موثر بودن دست می یابند. نتیجه خود ارزیابی مدرسین از کاربرگ مشاهدات و رونوشت ها بیانگر آگاهی آنها از موثر بودن ارتباطی شان بود و نشان می داد آنها به طور قابل ملاحظه سوالات بیشتر و انواع بازخوردهای اصلاحی استفاده می کنند که به آنها امکان ارتباط بهتر با دانش آموزانشان را می دهد. این دستاوردها قادرند از طریق نشان دادن اینکه تا چه حد درک مفهومی موثر بودن ارتباطی مدرسین می تواند منجر به بهبود روابط با دانش آموزانشان شود برای رشته آموزش زبان کاربرد داشته باشند.
مهناز معدل بهزاد برکت
در ادبیات مرتبط با مباحث انگلیسی به عنوان زبان دوم/انگلیسی به عنوان زبان خارجی ، استفاده از زبان اول یا زبان مادری در کلاس یک مسئله پیچیده شده است. هدف مطالعه حاضر دوگانه میباشد.در مرحله اول، تاثیر روش "ترجمه کارکردی"پیشنهاد شده بوسیله وشلر (1997) بررسی شده است، که بهترینهای هر دو روش"دستور-ترجمه ای" و "ارتباطی" را استفاده، و زبان اول را در آموزش زبان انگلیسی به کار میگیرد. بدین منظور، 50 شرکت کننده به طور تصادفی در دو گروه کنترل و گروه آزمایش قرار گرفتند. کلاس آزمایش از طریق روش "ترجمه-کارکردی" آموزش داده شده، درحالیکه کلاس کنترل به روش "فقط-انگلیسی" اداره شده است. نتایج این مرحله از تحقیق نشان داده است که روش استفاده شده مفید بوده، به این معنی که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل نتایج بهتری کسب کردند. در مرحله دوم، نگرشها و عقاید معلم ها و دانش آموزان درباره استفاده فارسی در کلاسهای انگلیسی مورد بررسی قرار گرفت. بنابراین دو پرسشنامه متفاوت اما مرتبط مورد استفاده قرار گرفت. یکی برای کشف نگرشهای معلمین و دیگری برای بررسی عقاید زبان آموزان در سه سطح مختلف مقدماتی،متوسط و پیشرفته. نتایج کلی توزیع پرسشنامه معلم ها نشان داد که معلمان ایرانی تمایل به استفاده فارسی در کلاسهای انگلیسی دارند. همچنین نتایج نشان داد که معلمین ایرانی تمایل به استفاده فارسی در این موارد را دارند: آموزش لغات جدید، توضیح نکات گرامری پیچیده، آگاهی دادن، توضیح مفاهیم سخت، و پیشنهاد دادن برای یادگیری موثرتر. به طور کلی نتایج مربوط به پرسشنامه زبان آموزان نشان داد که زبان آموزن ایرانی در سه سطح مقدماتی،متوسط و پیشرفته مایل به استفاده فارسی در کلاسهای انگلیسی هستند.
برجیس بنی اسدی بهزاد برکت
این مطالعه بر آن است تا اجتناب از کاربرد فعل مرکب توسط انگلیسی آموزان ایرانی در سطح دانشگاه را مورد بررسی قرار دهد. سوالی که این مطالعه در صدد پاسخ به آن بود، این است که آیا توانایی نوشتاری یادگیرندگان تحت تاثیر استراتژی اجتناب از کاربرد فعل مرکب قرار میگیرد. برای پاسخ به این سوال، چهل و چهار شرکت کننده سطح متوسط توسط آزمون opt انتخاب شدند. برای بررسی از جوانب مختلف، از سه آزمون استخراجی ( چهار گزینه ای، یادآوری، ترجمه) استفاده شد بدین منظور که تمایل شرکت کنندگان در انتخاب فعل مرکب یا فعل یک کلمه ای مورد آزمون قرار گیرد. نتایج نشان داد که شرکت کنندگان متمایل به استفاده از استراتژی محافظه کارانه بوده و استفاده از افعال یک کلمه ای با معانی چند منظوره عمومی را بر استفاده از افعال مرکب با معانی خاص و اصطلاحی ترجیح می دهند. همچنین نتایج نشان داد که شرکت کنندگان بیشتر متمایل به استفاده از افعال مرکب لفظی بوده اند تا افعال مرکب مجازی. نمره میانگین کل شرکت کنندگان به عنوان معیاری برای تقسیم آن ها به دو گروه مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس این که تا چه اندازه نمرات شرکت کنندگان بالاتر یا پایین تر از میانگین بوده است، شرکت کنندگان در یکی از گروه های a (گروه بالا) یا b (گروه پایین) قرار گرفتند. گام بعدی بررسی این بود که آیا اجتناب از افعال مرکب عملکرد نوشتاری آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. برای تحقق این هدف از شرکت کنندگان خواسته شد تا یک فعالیت نگارشی انجام دهند. نوشته ها توسط دو مصحح مستقل با استفاده از معیار ارزیابی weigle (2004) مورد سنجش قرار گرفت. برای این مطالعه، از یک آزمون تی به عنوان میانگین آماری برای فرایند تست فرضیه استفاده شد و نتایج تفاوت معنی داری را میان عملکرد نوشتاری دو گروه نشان داد. شرکت کنندگان گروه b نسبت به شرکت کنندگان گروه a عملکرد بهتری داشتند. با استنباط از این یافته می توان نتیجه گرفت که ارتباط تنگاتنگی میان اجتناب از کاربرد فعل مرکب و توانایی نوشتاری یادگیرندگان وجود دارد.
سعیده محمدی بهزاد برکت
قطعا" مهمترین هدف تدریس زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی، توانمند کردن یادگیرندگان برای برقراری ارتباط به صورت خلاقانه می باشد. با این وجود، نظام آموزش زبان انگلیسی در دبیرستان های دولتی ایران به سختی می تواند به این هدف مهم نائل آید. پیرو ادراک باختین (1981) از گفتمان، الگوهای یک سویه و دوسویه را میتوان به عنوان دو سرحد مخالف پیوستار گفتمان معلم در کلاس در نظر گرفت. در همین راستا، تحقیق حاضر به طور کلی قصد دارد تا تعیین کند آیا می توان با استفاده از استقرار الگوی گفتمان دوسویه در کلاس درس، توانایی گفتاری انگلیسی یادگیرندگان را ارتقا داد. به منظور تحقق این هدف کلی، این مطالعه، اولا"، بر آن بود تا مشخص کند آیا معلمان دبیرستان های ایران از الگوی گفتمان یکسویه در کلاسهایشان استفاده میکنند یا الگوی گفتمان دوسویه. به این منظور، مطالعه جامعی برای یافتن ویژگی های متمایز دو الگوی مزبور انجام شد و سیزده تمایز بدست آمد. سپس، بر اساس ویژگیهای فوق با ده نفر از معلمان دبیرستانی مصاحبه به عمل آمد. همچنین، به منظور ارتقاء اعتبار نتایج بدست آمده، دریک مطالعه موردی کلاسهای یک معلم به منظور تعیین نوع الگوی گفتمان مورد استفاده معلم مشاهده، فیلمبرداری، رونوشت و تحلیل شدند. ثانیا"، به منظور فهم چگونگی استقرار الگوی گفتمان دوسویه در کلاس، شناسایی پیش شرط ها و قوانین ضروری این الگو مورد نیاز بود. با بررسی جامع و عمیق ادبیات مرتبط، کار با مطالعه موردی دوم آغاز گردید و از معلم مورد مطالعه خواسته شد تا قوانین الگوی گفتمان دو سویه را در کلاس خود به کار ببندد. بنابراین، این تحقیق با در نظر گرفتن دانش آموزان معلم مطالعه موردی اول به عنوان گروه گواه و دانش آموزان معلم مطالعه موردی دوم به عنوان گروه آزمایشی، طرح گروه گواه را بکار برده است. دو گروه دانش آموزان شامل سی و هشت دانش آموز پیش دانشگاهی از دو دبیرستان در شهرستان طارم می باشند. پیش از اعمال رفتار، توانایی گفتاری انگلیسی دانش آموزان هر دو گروه مورد پیش آزمون قرار گرفت و نتایج، تفاوت معنی داری میان دو گروه نشان نداد . در انتها، به منظور تعیین وجود یک پیشرفت معنی دار، از دانش آموزان پس آزمون به عمل آمد. تحلیل نتایج بدست آمده از مصاحبه و مطالعه موردی اذعان داشت که معلمان الگوی گفتمان یک سویه را در کلاس هایشان بکار میبرند. علاوه بر این، استفاده از آزمون تی مستقل نشان داد که تفاوت معنی داری میان دو گروه آزمایشی و گواه وجود دارد ( . بر اساس اطلاعات بدست آمده، می توان به این نتیجه رسید که استفاده معلمان از الگوی گفتمان دوسویه تا حد زیادی می تواند در ارتقاء توانایی گفتاری دانش آموزان نقش داشته باشد.
مریم شرکت العباسی امیر مهدوی زفرقندی
نیاز روزافزون به یک زبان بین المللی در حوزه علم و تکنولوژی به تقاضای جهانی انگلیسی با اهداف ویژه منجر شده است. در ایران که انگلیسی عمدتا برای اهداف دانشگاهی استفاده می شود سه موقعیت مختلف انگلیسی با اهداف ویژه وجود دارد که در آن استادان تخصصی هر رشته ،استادان زبان و یا استادان متخصص انگلیسی با اهداف ویژه در گروه های زبان هر دانشکده این درس را تدریس می کنند. هدف از این پژوهش ارزشیابی اثربخشی استادان در این سه موقعیت آموزشی در چند دانشگاه ایران ازجمله دانشگاه گیلان، دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه اصفهان می باشد. در این راستا از دو روش تحقیقی کمی وکیفی و تکنیک های سه-گانه جمع آوری داده ها استفاده شد. اولین گام در اجرای این تحقیق مشاهده چندین کلاس در دانشگاه های مختلف بود. گام دوم، اجرای مصاحبه های شفاهی آزاد با دانشجویان و استادان بود. گام بعد طراحی پرسش نامه ای پایا و معتبر به عنوان ابزار اصلی این تحقیق و بر اساس مطالعات قبلی، مشاهده ها و مصاحبه ها بود. فرآیند اعتبارسنجی پرسش نامه از طریق دو آزمون نمونه و همچنین مشورت با چندین متخصص این حوزه انجام شد. متعاقبا پرسش نامه به دو شکل 101 سوالی ویژه معلمان و 83 سوالی ویژه دانشجویان در بین 420 دانشجو و 50 استاد از دانشکده های پزشکی و پیراپزشکی توزیع شد. پس از آن مصاحبه هایی با یک نمونه از آزمودنی ها انجام شد تا نتایج پرسش نامه ها تایید گردد و اطلاعات بیشتری نیز به دست آید. نتایج نشان می دهد که تفاوت معنا داری میان این سه موقعیت آموزشی وجود دارد و موقعیت استادان متخصص انگلیسی با اهداف ویژه در گروه های زبان واقع در هر دانشکده موثرترین می باشد ودانشجویان و استادان از دروس خود دراین موقعیت رضایت دارند. از طرف دیگر موقعیت آموزشی استادان تخصصی به عنوان کم ارزش ترین شناسایی شده و بیشترین نقاط مشکل آفرین نیز در آن دیده می شود. و استادان زبان بسیار موثرتر از معلمان تخصصی شناخته شده، اگرچه به اندازه ی موقعیت استادان متخصص انگلیسی با اهداف ویژه مطلوب واقع نمی شوند. پیشنهاد می شود این دروس توسط استادان متخصص انگلیسی با اهداف ویژه در گروه های زبان سازمان-یافته در هر دانشکده ارایه شوند تا کمبودها به حداقل رسیده و موقعیت این واحد درسی به طور چشم گیری ارتقا یا بد. به علاوه، نتایج دیگر نشان می دهد که تجربه ی بالاتردر تدریس زبان انگلیسی به تدریس موثرتر می انجا مد، در حالی که چنین موضوعی درباره تجربه ی بالاتر در تدریس زبان تخصصی و یا داشتن مدرک تحصیلی بالاتر صدق نمی کند. همچنین، در بین استادان زبان و متخصصان انگلیسی با اهداف ویژه، استادانی که در رشته ی آموزش زبان انگلیسی تحصیل کرده اند موثرتر می باشند. و در آ خر، تفاوت اثر بخشی استادان زن و مرد به جز در دو طبقه بندی روش تدریس زبان و عوامل تدریس انگلیسی با اهداف ویژه که استادان زن در آن ها موثرتر بوده اند، معنا دار نیست.
ویکتوریا صیاد دقت کار مسعود خلیلی ثابت
مطالعه گزارش شده در این پایان نامه به بررسی اثرات آموزش نگارش به وسیله رویکرد الگو-فراورده بر زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در نگارش مقالات جدلی می پردازد. به طور خاص، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی رویکرد الگو–فراورده در آموزش نگارش در کمک به دانش آموزان به منظور توسعه استراتژی است که به آنها این امکان را خواهد کرد که مقاله های جدلی بهتری بنویسند. پنجاه و چهار زبان آموز از سطح متوسط از دو کلاس آمادگی آزمون تافل در مرکز جهاددانشگاهی شعبه گیلان برای مطالعه انتخاب و به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند. در گروه آزمون آموزش بر اساس رویکردالگو -فراورده و در گروه کنترل بر اساس رویکرد فراورده محور بود. به هر گروه ده جلسه چهل دقیقه ای وقت آموزش داده شد.افراد قبل از شروع آموزش و بلافاصله بعد از آموزش مورد امتحان قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل نمرات نشان داد که زبان آموزانی که تحت آموزش بر اساس رویکردالگو–فراورده قرار گرفته بودند، قادر به برقراری ارتباط ایده های خود در نوشتن به طور موثر تری به خواننده بودند ودر توسعه ایده ها و درحمایت از هدف کار خود در نوشتن مقالات جدلی در مقایسه با زبان آموزانی که بر اساس رویکرد فراورده محور آموزش دیده بودند موفق تر بودند. همچنین، برای آگاهی ازنگرش زبان آموزان در مورد آموزش به وسیله رویکرد مبتنی بر الگو-فراورده مجموعه ای پرسشنامه در گروه آزمون مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به تاثیر استفاده از روش الگو-فراورده در نگارش دانش آموزان، نتایج پرسشنامه نشان داد که دانش آموزان نگرشی مثبت نسبت به این رویکرد دارند ومعتقدند که این رویکرد درنگارش مفیدترمی باشد و فضای آموزشی دلپذیرتری را ایجاد می کند.
الهه پناهنده بهزاد برکت
هدف این تحقیق تحلیل استشهاد در پایان نامه های دانشجویان ایرانی به عنوان محققین غیرمتخصص و بررسی عناصر بلاغی بکار گرفته شده در استشهاد در دو فصل ابتدایی پایان نامه ها (مقدمه و تاریخچه تحقیق) به عنوان فصول مهم از نظر گستردگی ارجاع به تحقیقات مرتبط در گذشته، می باشد. اهمیت این تحقیق به نقش استشهاد به عنوان یک ویژگی مهم در نگارش دانشگاهی، و گسترش رو به رشد تحلیل گفتمان بر روی ژانرهای نوشته شده توسط دانشجویان در سالهای اخیر، و همچنین عدم توجه کافی به پایان نامه های کارشناسی ارشد در مقایسه با تز دکترا مربوط می شود. تحقیق حاضر به مطالعه ی مجموعه ای از پایان نامه های کارشناسی ارشد رشته آموزش زبان انگلیسی در یکی از دانشگاههای ایران به منظور بررسی و مقایسه عناصر بلاغی بکار گرفته شده در استشهاد می پردازد. یافته های این تحقیق حاکی از مشاهده شباهتها در استراتژی های بکار رفته در استشهاد توسط محققین دانشجو و محققیق متخصص در حوزه تحصیلی مرتبط (زبانشناسی کاربردی)، از قبیل الویت دهی به ارجاع درون متنی، تخصیص موقعیت فاعلی به محقق مرجع، تلخیص/ تفسیر، و افعال گزارشی بیانی، می باشد. اما از طرفی یافته های تحقیق حاضر، همچنین گواه بر وجود پاره ای تفاوت ها بین استراتژی های بکار رفته از جمله نسبت ارجاع درون متنی و خارج متنی؛ نسبت موقعیتهای دستوری برای محقق مرجع، و شیوه بکارگیری متون محققان در متن، توسط هر یک از دانشجویان در پایان نامه ها می باشد. مهم ترین نتیجه حاصل از این تحقیق به شرح زیر می باشد: در مراحل بکارگیری استشهاد، نزدیکترین و سودمندترین الگو، برای محققین غیر متخصص پایان نامه ها، مقاله های تحقیقاتی می باشند. به عبارت دیگر، محققینی که در حوزه های تحصیلی مرتبط مشغول به فعالیت هستند، علی رغم تفاوتهای فرهنگی و ملیتی، از اصول و قوانین مشابهی در انتقال دانش و گزارش مطالعات انجام شده، پیروی می کنند (هایلند،1999). بنابراین با توجه به اهمیت استشهاد در مقالات و پایان نامه های دانشگاهی، تاکید تحقیق حاضر بر توجه و اهمیت بیشتر به استشهاد و آموزش استراتژی های مربوط به آن به دانشجویان در دوره های آموزشی انگلیسی برای اهداف ویژه می باشد.
زهرا مجیب بهزاد برکت
اکثر افراد موافق این مطلب اند که تفکر و خوانش انتقادی در زمره مهارتهای اساسی به شمار می روند.با این وجود آنها با روشهای مناسب جهت بهبود این توانایی ها آشنایی ندارند.در این میان بسیاری از انگلیسی آموزان ایرانی نیز آموزش کافی در زمینه ی تفکر و خوانش انتقادی،مباحثه منطقی و یا بیان استدلالی عقایدشان را دریافت نمی کنند.در امتداد مطالعات انجام شده در کلاس های آموزش زبان انگلیسی که اهمیت خوانش انتقادی و به کارگیری متون ادبی را تایید می کنند (ویدوسن1983،والاس 2005) ،این تحقیق به کار بستن عملی روش خواننده محور در آموزش داستان های کوتاه به انگلیسی آموزان ایرانی مورد بررسی قرار میدهد.در این رویکرد از دفتر ثبت وقایع که فرصت های مناسبی جهت خوانش انتقادی متون ادبی ارائه می کرد استفاده شد.دفتر ثبت وقایع ابزاری ساده و مستقیم است که زبان آموزان را به کشف و ورود به افکار و احساساتشان هنگامی مشغول به خواندن یک اثر ادبی هستند،تشویق می کند.روش متداول سنتی و رویکرد جدید خواننده محوردر آموزش داستان های کوتاه انگلیسی در دو کلاس سطح متوسط زبان انگلیسی در یکی از آموزشگاههای زیان در شهر رشت به کار برده شد.در گروه آزمایش(n=29)،رویکرد خواننده محور دنبال شد که در آن دانش آموزان ملزم به داشتن دفتر ثبت وقایع بودند و در این گروه مدرس تنها نقش راهنما را ایفا می کرد.در مقابل در گروه کنترل(n=28)،مدرس مرکز اصلی کلاس بود و زبان آموزان را جهت رسیدن به یک تفسیر"درست" از داستان هدایت می کرد.یک پرسشنامه جهت سنجش توانایی خوانش انتقادی انگلیسی آموزان ایرانی پس از بررسی سوالات ارائه شده توسط محققان در این زمینه و مشورت خواستن از اساتید مربوطه با درجه ی اعتبار 85%(کرنباخ،( ?=0.85 تدوین شد.این پرشسنامه شامل 30 سوال و 5 گزینه برای هر سوال بود که در ابتدای تحقیق به دو گروه ارائه شد.پس از آن زبان آموزان بر روی 8 داستان کوتاه که 20 ساعت آموزش در کلاس را در پی داشت کار کردند. داستان در شکل کامل و اصلی خود ارائه شدند.محقق بر آن بود تا تفاوتها را در زمینه ی خوانش انتقادی،انگیزه برای مطالعه ی بیشتر متون ادبی انگلیسی و نیز توانایی درک مطلب دو گروه را بررسی کندنتایج نشان دادند که هر دو گروه در خوانش انتقادی داستان کوتاه پیشرفت قابل توجهی داشتند،گرچه تفاوت بین دو گروه به لحاظ آماری معنی دار نبود.همچنین در مقایسه با ابتدای تحقیق هر دو گروه تفاوت معنی داری برای مطالعه ی بیشتر متون ادبی نشان دادند.در پایان گروه آزمایش عملکرد بهتری در زمینه ی درک مطلب نشان داد.
پرشنگ صالحی عبدالحسین جودکی
چکیده : نقد ادبی فمینیستی در دهه ی 70 میلادی و از دل موج دوم فمینیسم شکل گرفت. این دوره ، دوره ی رشد و همه گیری نقدهای نظری و آکادمیک در حوزه ی فمینیسم بود. دو شیوه ی نقد و مطالعه ی آثار ادبی در این دوران رواج داشت. شیوه ی اول مطالعه ی تصویر زن در آثار ادبی نوشته شده توسط مردان بود ، اما الین شوآلتر ،منتقد آمریکایی، شیوه ی جدیدی را مطرح کرد که آن مطالعه ی خود نویسنده ی زن و آثار ادبی نوشته شده توسط زنان بود. او نام این شیوه را نقد زن محور نهاد. شوآلتر از چهار مدل تفاوت نوشتار زنان نام برد که آنها مدل بیولوژیک، زبان شنا سانه ، روان تحلیلی و فرهنگی هستند. این پایان نامه دو رمان خاطرات یک زن معمولی اثر نویسنده ی انگلیسی مارگرت فورستر و زنان بدون مردان اثر نویسنده ی ایرانی شهرنوش پارسی پور را بصورت مقایسه ای در چارچوب مدل فرهنگی تفاوت نوشتار زنان بررسی می کند. مدل فرهنگی، تجربیات زنان را به عنوان گروه خاموش در درون گروه مردسالارانه غالب مورد توجه قرار می دهد و به دو صدایی بودن نوشتار زنان می پردازد و معتقد است که تجربیات مشترک زنانه به عنوان گروه خاموش باعث شباهت و نزدیکی زنان از ورای زمان و مکان شده و آنان را بهم پیوند میدهد. در این پایان نامه چهار موقعیت فرهنگی برای مطالعه ی تجربیات زنانه انتخاب شد : جستجوی هویت، دوستی های زنان، انتخاب شغل و تبعیت و مقاومت زنان از هنجارهای ظاهر و رفتار. اگرچه تجربیات زنان در این دو رمان و چهار موقعیت نشان دهنده ی دو صدایی بودن زندگی و تجربیات آنهاست اما کیفیت و سطح این تجربیات در دو فرهنگ ایران و انگلستان بسیار متفاوت است که احتمال نزدیکی و پیوند بین نویسنوگان و زنان را کمرنگ می کند.در نتیجه برای مطالعه ی آثار ادبی نویسندگان زن ایرانی چارچوبی ایرانی هماهنگ با فرهنگ و موقعیت بومی ایران پیشنهاد می شود. کلیدواژه ها : نقد زن محور. مدل تفاوت فرهنگی. گروه خاموش. گروه غالب. دو صدایی بودن نوشتار.
سیده راضیه احمدی امیر مهدوی ظفر قندی
هدف اصلی این تحقیق این است که میزان آگاهی و نوع رفتار دانشجویان انگلیسی با اهداف ویژه را در مورد اسنقلال در یادگیری زبان مورد بررسی قرار دهد. این تحقیق جنبه های زیر را مورد توجه قرار داد، میزان آگاهی دانشجویان از میزان مسوولیت خودشان و استادان، میزان آگاهی دانشجویان از توانایی در تصمیم گیری، میزان شرکت دانشجویان در فعالیتهای خود مختار داخل و خارج از کلاس، میزان به کار گیری راهبردهای فراشناختی، ر ابطه بین میزان توانایی دانشجویان در تصمیم گیری و مسوولیت پذیری، و نقش جنسیت در میزان آگاهی دانشجویان از مسوولیت پذیری و توانایی در یادگیری مستقل. برای دست یابی به اهداف فوق، پرسشنامه استقلال در یادگیری زبان بر اساس پرسشنامه چان، هامفریز، و اسپرات (2002) و پرسشنامه راهبردهای فراگیری زبان آکسفورد (1990) به 133 نفر از دانشجویان در دانشگاه گیلان داده شد. نتایج این مطالعه نشان داد، شرکت کنندگان در این تحقیق آماده پذیرش مسوولیت و کنترل در برخی از جنبه های یادگیری زبان هستند، به عنوان مثال؛ شناسایی نقاط ضعف, افزایش تلاش در یادگیری, انتخاب مطالب مناسب زبان برای مطالعه خارج از کلاس, و بررسی و ارزیابی یادگیری.نتایج این تحقیق نشان داد که دانشجویان آماده پذیرش مسوولیت در این جنبه ها نبودند: تعیین کردن اهداف در کلاس زبان, تعیین مطلب جدید, انتخاب فعالیت ها و مطالب یادگیری. یافته ها همچنین نشان داد که جنسیت نقشی در میزان آگاهی دانشجویان از مسوولیت پذیری و توانایی در یادگیری مستقل ندارد, تفاوت معنا داری بین توانایی و مسوولیت پذیری دانشجویان وجود دارد, و آنها بعضی اوقات از راهبردهای فرا شناختی در یادگیری زبان استفاده می کنند. نتایج این تحقیق مفاهیمی برای طراحان دوره های آموزشی، نویسندگان کتابهای درسی، و مدرسان داشت و آنها می توانند این اطلاعات را قبل از هر گونه ترویج استقلال در یادگیری زبان در میان دانشجویان به کار گیرند.
معصومه تکلو بهزاد برکت
منتقدان فراوانی در دهه های پایانی قرن بیستم، جین ایر (1847) اثر شارلوت برونته را رمانی فمنیستی و یا ضد مسیحیت دانسته اند. این رمان، بی تردید، در لایه های معنایی خاصی از بافت متنی متناقض خود بدین خوانش های فمنیستی و یا ضد مسیحی با آغوشی باز پاسخ می دهد. این لایه های معنایی ویژه در سطح متن قرار داشته و غالباً کاملاً آشکاراند. تز حاضر وجود این لایه های مفهومی آشکارتر را در رمان برونته صراحتاً می پذیرد. لیکن، با دنبال کردن ردیکرد تاریخ گرایی نو، این تحقیق لایه هایی از مفاهیم جین ایر را می شکافد که پنهان تر و تلویحی تراند. از این رهگذر تز حاضر در پی آن است تا نشان دهد که چگونه گفتمان قدرت غالب در انگلستان عصر ویکتوریا که همانا گفتمانی مردسالارانه، مذهبی، امپریالیستی، و نژادپرستانه است خود را، همسو و یا به رغم خواست برونته مولف اثر، در متن رمان جین ایر و در اشکالی تلویحی و پوشیده تر می نگارد و تثبیت می کند. این تحقیق در فصول میانی خود مفاهیم فرهنگی چون "جنسیت"، "مسیحیت" (فرقه انجیل گرایی)، و "نژاد" و بازنمایی آنها را در رمان برونته مورد مطالعه قرار داده و سرانجام پس از ارایه شواهد و عدله تاریخی- اجتماعی و متنی، با این فرضیه کار خود را به پایان می رساند که رمان جین ایر با دارا بودن ساختی متناقض، چندمعنایی، و دیالکتیک به ترتیب در لایه های پیدا و پنهان خود، همزمان متنی فمنیستی/ ضدفمنیستی، ضدمسیحی/ مسیحی، و ضدنژادپرستی/ نژادپرستانه می باشد.
رکسانا شمسایی بهزاد برکت
بیگمان،صادق هدایت و آلبرکامو از تأثیرگذارترین و برجستهترین نویسندگانی هستند که آثار آنها مورد توجه بسیاری از مترجمان، منتقدان و نویسندگان در سراسر جهان قرارگرفته است.درون مایه داستان های این دونویسنده از ویژگی های بی همتایی برخوردار است که آثار آنها را از نظر سبک وسیاق متمایز ساخته است.از آنجا که مطالعه ویژگی های ادبی بین فرهنگ-ها ازحوزه های تحقیق در ادبیات تطبیقی است در این جستار سعی شده است با روش اسنادی و تحلیل محتوا نشانه های معنا باختگی در بیگانه کامو و سه قطره خون هدایت و درنتیجه شباهت ها و تفاوت های معناباختگی غربی و ایرانی به صورت تطبیقی تحلیل و تفسیر شود تا از این رهگذر امکان درک دقیق تر این دو اثر و وجوه تشابه و تفریق آنها فراهم آید.یافته های تحقیق روند مشابهی را در مورد تکراری بودن زندگی ، ویرانگری زمان،انزوا و احساس بیگانگی،مشغله های ذهنی عذاب آورنشان می دهد .اما تفاوت هایی نیز میان دو نویسنده وجود دارد. عمده ترین این تفاوت ها پس از بسترهای اجتماعی و فلسفی متفاوت ، مضامین و زمینه داستان های دو نویسنده و تجلی متفاوت معناباختگی است.جان مایه های معناباختگی در این دو اثر سیر مشخّصی را دنبال نمیکند و شخصیّتها هرکدام بر اساس ویژگیهای درونیشان تنهایی و ناامیدی را تعریف و تجربه میکنند. واژگان کلیدی: معنا باختگی، صادق هدایت، آلبرکامو ، بیگانه ، سه قطره خون،نقد تطبیقی
سعیده محمدزاده ژاله حساسخواه
تحقیقات نقش تعامل زبان آموز را به عنوان یک ساختار بیرونی و یا چند بعدی بر روی عملکرد تحصیلی نشان داده است. البته، مطالعات اندکی رابطه تعامل درونی زبان آموزان با معدل کل تحصیلی را بررسی کرده اند. هدف از این تحقیق، بررسی رابطه تعامل شناختی و عاطفی با عملکرد تحصیلی زبان آموزان انگلیسی است. به این منظور، یک پرسشنامه 40-موردی شناختی و عاطفی (caeq)، طراحی و روایی سنجی (?=.91) شده، روی 312 نفر از دانشجویان زبان انگلیسی (222 زن و 90 مرد) اجرا شد. در این تحقیق جهت و توان رابطه بین تعامل درونی زبان آموزان با معدل بررسی شد. علاوه بر این، نوع تعامل به عنوان پیش بینی کننده برتر موفقیت زبان آموزان مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، تاثیر ویژگی های زبان آموزان (سن، جنس و سال تحصیلی) بر رابطه وتوان پیش بینی بررسی شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که رابطه قوی منفی بین تعامل درونی و معدل کل تحصیلی وجود دارد. به عبارت دیگر, معدل کل تحصیلی بالاتر برابر با میزان کمتر تعامل شناختی و عاطفی بود. تحلیل رگرسیون، تعامل شناختی را به عنوان پیش بینی کننده اصلی موفقیت زبان آموزان نشان داد. تاثیر ویژگی های زبان آموزان بر ارتباط و پیش بینی، نیز محدود بود. یافته های این تحقیق، مفاهیمی برای مدیران و معلمان زبان انگلیسی در به کارگیری تکنیک های آموزشی خاص به منظور تقویت تعامل درونی زبان آموزان ارائه می کند. واژه های کلیدی: : تعامل شناختی , تعامل عاطفی, نتیجه عملکرد تحصیلی
ناهید فرهنگ آسا ژاله حساس خواه
با ظهور فن آوری های آنلاین و غیر قابل اجتناب بودن سواد دیجیتالی، دانشجویان در سراسر جهان برای بهترین استفاده از اطلاعات موجود در حداقل زمان ، ملزم به خوانش روان در محیط دیجیتال هستند. علیرغم این اهمیت ، تحقیقات متمرکز بر روان خوانی متون دیجیتال ، بخصوص در محیط انگلیسی به عنوان زبان دوم ، اندک است. بعلاوه ، نتایج حاصل از آن تحقیقات اندک متناقض هستند. به منظور پر کردن چنین شکافی، پژوهش حاضر درصدد است تا دریابد که آیا اصولا" تفاوتی میان روان خواندن این دونوع متن وجوددارد یا خیر . بعلاوه این پژوهش ضمن بررسی گرایش شرکت کنندگان به هرکدام از این متون به ارزیابی تاثیرجنسیت بر روان خواندن شرکت کنندگان می پردازد . به همین منظور، روان خوانی 30 دانشجوی کارشناسی ارشد زبان انگلیسی درهنگام خواندن دو نوع متن بررسی شدو سپس شرکت کنندگان با استفاده از یک چک لیست اولویت خود را نسبت به هر متن درجه بندی کردند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بیانگر آن است که نه تنها میزان روان خوانی شرکت کنندگان در متون چاپی بالاتر بوده، بلکه اکثر شرکت کنندگان ، متون چاپی را به متون دیجیتال ترجیح داده اند. بعلاوه،یافته های این پژوهش نشانگر آن است که شرکت کنندگان مردنسبت به همتایان زن خود از نظر روان خوانی ازعملکرد بهتری برخوردار بوده اند. نتایج بدست آمده بر ضرورت اقدام سیاستگزاران, طراحان برنامه و مواد درسی درزمینه ایجاد تغییرات لازم برای آموزش خواندن متون دیجیتالی و تغییر تمرین های کلاسی در جهت سودمند بودن بیشتر برای دانش آموزان و معلمان به عنوان شهروندان جامعه اطلاعاتی جدید تاکیددارد. کلید واژه: نوع متن ، متون دیجیتال ، روان خوانی ، عصر اطلاعات
معصومه مهری بهزاد برکت
گرایش از گرامر به توانش ارتباطی در یادگیری زبان سبب شد که محققان زبانی به جستجوی بهترین روش های تدریس عناصر کاربردی زبان به منظور ارتقا آگاهی کاربردی در زبان دوم برای دانش آموزان در یادگیری زبان دوم یا زبان خارجه برآیند. به همین منظور، اولین و مهمترین هدف این تحقیق بررسی تاثیر نسبی دو نوع آموزش مبتنی بر وردی، آموزش فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی و آموزش فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی همراه با بازخورد، در یادگیری ساختارهای درخواست های تحمیلی بوده است. هدف دیگر این تحقیق بررسی تاثیر احتمالی تفاوت های فردی، انگیزه و سطح زبانی، بر روی توجه دانش آموزان به ساختارهای تعدیل درخواست در دو گروه تحت آموزش بوده است. این تحقیق با سه کلاس دست نخورده که به صورت تصادفی به گروهای کنترل،گروه آموزشی فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی و گروه آموزشی فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی همراه با بازخورد، تخصیص یافتند. تمام شرکت کنندگان این سه گروه، ابتدا به یک پرسشنامه انگیزش پاسخ داده و سپس در یک امتحان تعیین سطح شرکت نمودند. علاوه بر آن به منظور بررسی تاثیر آموزش بر یادگیری تعدیل های درخواستی، پیش آزمون و پس آزمون و آزمون با تاخیر از تست نوشتاری گفتمان برگذار شد. عملکرد دانش آموزان در تست گفتمان نوشتاری توسط دو شخص زبان اصلی نمره گذاری شد. نتیجه پیش آزمون هیچ تفاوت معناداری بین گروه های مذکور نشان نداد. دوره آموزش ده جلسه به طول انجامید و تمامی شرکت کنندگان گروه های آموزش، گروه ارتقای آگاهی و گروه ارتقای آگاهی همراه با بازخورد، در زمان کلاس خود آموزش میدیدند. در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی مبنی برنوع درخواست کردن دریافت نمی کرد. سپس عملکرد دو گروه تحت آموزش با گروه کنترل در پس آزمون و آزمون با تاخیر مقایسه شد. نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که عملکرد دو گروه تحت آموزش در پس آزمون و آزمون باتاخیر به طور معناداری بهتر از گروه کنترل بوده است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که گروه آموزشی فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی همراه با بازخورد عملکرد بهتری نسبت به گروه آموزشی فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی داشتند. بعلاوه، نتیجه ضریب همبستگی بین پس آزمون شرکت کنندگان دو گروه تحت آموزش و عوامل انگیزش نشان داد که سه عامل: انگیزه درونی، عناصر انتظاری و قدرت انگیزش، بسیار مرتبط با نتیجه عملکرد زبان آموزان در تست نوشتاری گفتمان می باشند. اما هیچ رابطه معناداری بین نتیجه عملکرد زبان آموزان در پس آزمون و سطح زبانی آنها در هیچ یک از گروه های تحت آموزش دیده نشد.نتایج این تحقیق تاثیر مثبت آموزش در یادگیری کاربردی زبان انگلیسی در ایران را نشان می دهد و همچنین نشان دهنده تاثیر بیشتر فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی زمانی که با بازخورد همراه باشند می باشد. و در آخر، می توان نتیجه گرفت که سه عامل انگیزشی اشاره شده در بالا بسیار مرتبط به توجه زبان آموز به ویزگی های کاربردی زبان مقصد می باشد اما سطح زبانی زبان آموز تاثیری بر توجه آنها به ویزگی های زبان مقصد ندارد.
سمانه کرمی بهزاد برکت
چکیده عملیاتی سازی نگرش احساسی مدرسان نسبت به دانش اموزان همکاران و محل کارشان نتایج حاصل از محیط زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی سمانه کرمی با توجه به روند رو به رشد اهمیت یادگیری زبان انگلیسی و نیز نقش مهم مدرسان در یادگیری دانش اموزان تحقیق در زمینه ی دیدگاه های احساسی مدرسان بخصوص در محیط یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی دارای اهمیت بسیار می باشد. با این وجود تاکنون احساسات مدرسان و روابط انها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بویژه اینکه این عوامل می توانند بر پیشرفت شغلی انها تاثیر گذار باشد. بنابراین هدف این مطالعه طراحی ابزاری به منظور اندازه گیری دیدگاه های احساسی مدرسان نسبت به دانش اموزان همکاران و محیط کارشان است. از انجایی که پرسشنامه ی طراحی شده قادر است موثرترین احساسات مدرسان را ارائه دهد ما قادر به یافتن راه حل هائی به منظور بهبود تعامل مدرسین خواهیم بود که در نهایت بر یادگیری زبان اموزان اثر خواهد گذاشت. برای دستیابی به هدف تحقیق مصاحبه هائی با 30 مدرس زبان انجام شده و اطلاعات بدست امده در طراحی پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله بعد ابتدا 15 کارشناس پرسش ها را مورد ارزیابی قرار داده و سپس بررسی مقدماتی با شرکت 60 معلم صورت گرفت و درجه اعتبار پرسشنامه برابر با 0.93 محاسبه گردید. در نهایت نمونه ای 200 نفره از مدرسین زبان از نواحی مختلف ایران در این تحقیق شرکت کردند. تحلیل داده ها عمده ترین احساسات مدرسین را در هر کدام از 11 گروه پرسشنامه مشخص کرد. این احساسات در ارتباط با زبان اموزان عمدتا مثبت بوده در حالیکه رویکرد احساسی مدرسین نسبت به همکاران و محیط کارشان عمدتا منفی گزارش شد. بر اساس نتایج بدست امده از تحقیق می توان نتیجه گرفت که مدرسین نیاز به تعامل بیشتر در مورد تجارب و احساسات خویش دارند. کلید واژه: احساسات مدرسین،عملیاتی سازی، محیط یاگیری زبان به عنوان زبان دوم، نگرش خویش دارند.
مهسا حریری عبدالرضا تحریری
the present study sought to investigate the impact of using mind-mapping technique instruction on female elementary efl learners reading comprehension; it also investigated their attitudes towards using mind-mapping technique as a tool to improve their reading comprehension. this study followed a quasi-experimental design with two intact groups as experimental, and control groups. the participants of the experimental group and control groups were 36 and 30 female students respectively at hakiman institute of higher education, bojnourd. the participants were first-year university students majoring in business management. during one semester, they took two placement tests (general & reading comprehension), one pretest, and two posttests. the mind mapping-based teaching was introduced as the treatment to the experimental group. also, a likert-type questionnaire was given to the participating students to explore their attitudes towards the use of mind maps while reading. oral interviews with ten participants of the experimental group were also conducted to gain further insights into the perceptions of participating students. the quantitative data of two placement tests, a reading pretest, and two reading posttests (the first without mind map & the second with a mind map) were analyzed using mann-whitney u and wilcoxon tests. in the qualitative part of the study, to analyze the questionnaire’s data, the mean score of each item was calculated and then the frequency and the percentage for each item were given. the data of the interview were also transcribed and analyzed via a cross-case analysis and the frequencies of the common responses for each item were calculated. based on the findings, the effectiveness of the treatment was confirmed by the quantitative data. further, the students’ responses to the questionnaire items indicated that their attitude towards using mind-mapping technique to improve reading comprehension was positive. in addition, the findings of the oral interview also revealed that all the participants enjoyed this technique, and nearly all of them agreed with the fun nature of mind maps, but about half of them liked to design mind maps on their own.
سمانه قلیزاده بهزاد برکت
تحقیق بینامتنی حاضر می کوشد با تمرکز بر روی جنبه های فمینیستی رمان پنلوپیاد اثر مارگارت آتوود به بررسی بازنویسی شیوه ی به تصویر کشیدن زنان در ادبیات ،به طور کلی، و ادیسه ی هومر،به طور خاص،بپردازد. با بکارگیری تعدادی از مفاهیم بینامتنی ارائه شده توسط ژرار ژنت، رولان بارت، و میخائیل باختین ،تلاش شده است شیوه هایی که آتوود برای رسیدن به اهداف بازبینی کننده ی خود استفاده نموده شرح داده شود.همچنین، به منظور روشن نموندن ماهیت و رویکرد پنلوپیاد نسبت به متن پیشین خود، مطالعه ی حاضر به بررسی روابط کارکردی و ساختاری مابین پنلوپیاد و اودیسه می پردازد.مشخص شد که آتووداز طریق ترانسپوزیسیون فرمی و مضمونی متن را به خواننده نزدیک تر نموده و نمایش تبعیض آمیز زنان در ادبیات را با معیاری جدید ارزش گذاری کرده است. به عنوان یک نویسنده ی زن، آتوود از طریق دادن امکان صحبتبه زنان داستان و فراهم نمودن تاریخچه ی این شخصیت ها، و همچنین با به تصویر کشیدن زنان نه به عنوان طبقه ای واحد و جبرگرایانهبلکه به صورت افرادی با تجربیات متفاوتادیسه را اسطوره زدایی می کند. فضای بینامتنی پنلوپیاد، که در آن تعداد زیادی از متن ها،صداها، و زبان ها باهم ترکیب شده و یا با هم برخورد می کنند، فرصتی را برای آتوود فراهم می کند تا سلسله مراتب هنر والا و فرودست ، و مرزهای بین داستان و حقیقت راجا به جا کند.علاوه بر این،آتوود تلاش کرده است با به کارگیری تکنیک های روایی همچون تغییر مداوم زاویه ی دید و استفاده از راوی غیرقابل اعتماد، درون مایه ی متن را، که عبارت است از ماهیت ذهنی و درنتیجه غیر قابل اطمینان بودن تمام روایت ها، استحکام بخشد.
محدثه موسی زاده بهزاد برکت
خواندن شکاف اثر دوریس لسینگ، خواننده را با داستان جامعه ای فقط-زن که داعیه ی تاریخ اولیه بشر بودن را دارد، رو به رو می کند. در شکاف، لسینگ جهانی پیشا جنسیتی ارائه می کند که ساکنان فقط-شکاف (فقط-زن) آن به گونه ای غیر جنسی تولید مثل می کرده و زندگی آرامی داشتند تا قبل از تولد اولین نوزاد پسر، که هیولا، و یا آب پران نامیده شد. حین آفرینش جایگزینی که در آن زن جنس اول است، او (لسینگ) این واقعیت را که ایده هر انسانی از "دیگری" متاثر از باور های جنسیتی او، و همچنین دیگر قراردادهای فرهنگی-اجتماعی است. با در نظر گرفتن شکاف در بستر مطالعات فرهنگی و مطالعات زنان، پایان نامه ی حاضر خوانشی آرمانی در زمانه ای پاد آرمانی، که متقارن با تولد ناگهانی مردان و تفاوت های جنسیتی است، ارائه می دهد. این تحقیق سعی دارد تا به سه سوال تحت آرا سیمون دوبوآر، فردریک جیمسون و پیتر فیتینگ پاسخ دهد. تحقیق حاضر قرار است که به این پرسش ها بپردازد که آیا شکاف می تواند به عنوان یک آرمانشهر و یا پاد آرمانشهر دیده شود؛ و لسینگ از طریق چه مفاهیم و استراتژی هایی به نیت خود دست می یازد؛ و همچنین در صدد کشف امتیازاتی است که چنین رویکرد آرمانی/ پادآرمانی به درک رمان می افزاید. پایان نامه ی حاضر در نهایت نتیجه می گیرد که شکافِ لسینگ، به خواننده اش این فرصت را می دهد که وضعیتی آرمانی و فارغ از جنسیت را از طریق حذف کامل پدرسالاری، ارزش های مردانه، و تفاوت های جنسیتی، زندگی و تجربه نماید. بنابراین او (لسینگ) هم تبعیض های جنسیتی جامعه ی مدرن و معاصرمان را نقد می کند؛ و هم طرحی کلی برای آینده ی بهتر ارائه می دهد. لسینگ در شکاف سعی کرده تا دوگانه ی مرد/ زن را از نو بسازد؛ و امکان بودش جامعه ای را که در آن زن و مرد به مثابه ی نیمه های مکمل، که با هم انسان را می سازند. کلید واژه ها: پا دآرمانشهر، داستان علمی تخیلی فمینیستی، آرمانشهر فمینیستی، "دیگری"، آرمانشهر، مطالعات آرمانی/ پادآرمانی، مطالعات زنان
مرجان مدرس سبزواری بهزاد برکت
این تحقیق از روش ترکیبی کیفی و کمی استفاده کرد . شرکت کنندگان در این تحقیق ، 50 معلم زبان انگلیسی ایرانی بودند. پرسشنامه ای پیرامون دانش بین فرهنگی و جنبه های مختلف آن ، به تمامی معلمان داده شد و متعاقبا" 10 نفر از میان آنها در مصاحبه شرکت کردند تا تجارب خود را در مورد سختی های تدریس عناصر فرهنگی مورد بحث و بررسی قرار دهند . پس از جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آن ها ، این تحقیق گزارش داد که معلمان زبان انگلیسی ایرانی باور دارند ، علی رغم درجه ای از تفاوت در نظراتشان ، تدریس زبان و تدریس فرهنگ اساسا" در هم بافته شده اند . این تحقیق همچنین کشف کرد که رابطه معنی داری بین دانش معلمان درباره ماهیت عناصر فرهنگی و پرورش توانش بین فرهنگی در زبان آموزان وجود دارد . سرانجام ، این تحقیق ثابت کرد که برای حمایت از یادگیری بین فرهنگی ، معلمان زبان انگلیسی به دانش افزوده ، توانش و مهارت احتیاج دارند و به علاوه باید رفتاری مثبت و محکم نسبت به فرهنگ داشته باشند تا توانش بین فرهنگی را در زبان آموزانشان پرورش دهند .
سالار عاقل مسجدی منصور هاشمی
یکی از مهمترین مفاهیم در نمایشنامه های موخر اونیل توهم یا هرز انگاشت می باشد. هدف این مطالعه، بررسی کارکرد مفهوم توهم و مفاهیمی مشابه ای مانند حقیقتت، دروغ و مرگ در دو نمایشنامه یوجین اونیل با نامهای مرد یخی می آید و سفر دراز روز در شب می باشد. علی رغم برخی از بحث های انتقادی در مورد ناکارامدی شیوه های اونیل در تحلیل مفاهیم فلسفی و وجودی، ولی به عنوان یک نمایشنامه نویس برجسته وی در آثارش شخصیت هایی به یاد مانندنی خلق کرده و تلاش می کند برای چنین سوالات مبهمی جوابهایی منطقی ارائه دهد که در نتیجهبررسی دقیق و جامع این مفاهیم ضروری است. همیشه سوالاتی مرتبط با توهم و حقیقت توجه اونیل را به خود جلب کرده است و درون مایه اصلی اکثر نماشنامه های وی کشمکش بین نیروهای حیات و مرگ می باشد. اونیل درنمایشنامه های موخرش شخصیت های توهم زده ای را به تصویر میکشد که در نتیجه رویارویی باحقایق غیر قابل انکار،کم کم نقاب خود را کنارگذاشته ومعمولا زندگی تلخی را تجربه میکنند- زندگی یاس آور و خالی از امید. سوال اساسی این می باشد که نتایج این توهم زدایی چه می باشد و اینکه شخصیت ها چگونه با لحظه حقیقت روبرو می شوند؟ سوال اساسی دیگر این است که اگر ارزشی در زندگی همراه با توهم وجود ندارد راحل های اونیل درقبال این مشکل چه است؟ اونیل گرچه هنرمندی بزرگی بود ولی هیچگاه فیلسوف خوبی نبود. وی همیشه خود را درگیر سوالات غائی و مهم می کرد و در موردشان می اندیشید و تلاش می کرد در لابه لای فلسفه نیچه یا شوپنهاور جوابی برای این سوالات بیابد و یافته هایش را در نمایشنامه هایش منعکس کند. مرشد و راهنمای اصلی وی فردریش نیچه می باشد و اونیل حجم کثیری از مفاهیم نیچه ای را در آثارش گنجانده است. به علت این قرابت و رابطه ی نزدیک، برخی از مفاهیم نیچه ای مانند "عشق به سرنوشت"و"ابرمرد" مورد برسی جامع قرار خواهد گرفت. محقق امیدوار است که یافته ها و بحث های این تحقیق برای خواننده گان و محققان آتی مفید واقع شود.
پوران مرادپور عبدالرضا تحریری
کتاب ها و مطالب درسی مربوط به آموزش زبان انگلیسی در همه ی موسسات اعم ازمدارس دولتی، دانشگاه ها و مدارس زبان در سراسردنیا نقش مهمی را در محیط کلاس ایفا می کنند. شایان ذکر است که در بررسی کتاب های درسی مفهوم جنسیت بحث برانگیز است و نحوه ارائه آن در کتاب های درسی ممکن است بر شیوه فکر کردن زبان آموزان در مورد جنسیت تآثیر گذارد و هم چنین همیشه معیارهای فرهنگی-اجتماعی و ایدئولوژیکی محل انتشار را بازگو می کند. مساله جنسیت یکی از مهم ترین موضوعاتی است که این گونه مطالب را تحت تاثیر قرار داده است. بدیهی است که سیستم آموزشی هر جامعه نقشی اساسی در شکل گیری ماهیت جنسیت در اشخاص ایفا می کند. با در نظر گرفتن موارد فوق، این تحقیق به بررسی یک سری از کتاب های درسی زبان انگلیسی یعنی تاپ ناچ از نظر رویکرد به مساله جنسیت پرداخته است. هدف این تحقیق آشکارسازی ایدئولوژی نهفته دراین سری از کتاب ها در مورد مساله جنسیت است. برای این منظور مدل تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف )مدل سه بعدی : روابط موقعیت و محتوا ) مورد استفاده قرار گرفته است. این تحقیق نشان می دهد که مکالمات این سری کتب رویکردی مناسب ومتعادل در مورد جنسیت دارند بطوریکه معیارهای کلیشه ای نهادینه شده درزهن زبان اموزرا پاک میکند. هم چنین به نظر می رسد که گفتمان کتاب های تاپ ناچ بر پایه ایدئولوژی نظام سرمایه داری وبازاریابی وبا بهره گیری ازهردو جنسیت بوِیژه جنس مونث تهیه و تدوین شده است.
لیلا اردبیلی بهزاد برکت
در این پژوهش با عنوان "معناشناسی شناختی و نقش نظریه آمیختگی مفهومی در قصههای عامیانه ایرانی" تلاش ما آن است که با توجه به دستاوردهای معناشناسی شناختی به طور عام، و نظریه آمیختگی مفهومی به طور خاص، تخیل، تصویرسازی و ماهیت پویایی و خلاقیت فرایندهای ساخت معنا را در قصههای عامیانه ایرانی مورد بررسی قرار دهیم تا شاید از این رهگذر بتوانیم به تحلیل و خوانش دقیقتری از این روایتها دست یابیم. ژ. فوکونیه و م. ترنر در کتاب شیو? اندیشیدن ما (2002)، چهارچوب نظری آمیختگی مفهومی را به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار داده اند، پژوهش حاضر با توجه به تحقیقات و بررسیهای این دو اندیشمند، نخست رویکرد نظری آمیختگی مفهومی را معرفی می کند و سپس بر مبنای آن به توصیف و تبیین چگونگی فرایند معناسازی و شخصیت پردازی در 10 قصه از قصه های عامیانه ایرانی که به صورت تصادفی انتخاب شده اند می پردازد. فرض ما این است که خلاقیت و پویایی فرایندهای معناساز موجود در قصه های عامیانه به استناد انگارههای نظری? آمیختگی، تا حد زیاد و البته به شکل تازهای، قابل تبیین است. نتایج برآمده از تحقیق موید این فرض هستند و نشان میدهند که نظریه آمیختگی مفهومی نه تنها قابلیت و ظرفیت کافی برای توصیف خلاقیت و پویایی این فرایندها را دارد بلکه تبیین متفاوت و تازهای از آنها ارائه میکند.
لیلا حاجی آقاسی بهزاد برکت
امروزه، این که زبان انگلیسی سریع ترین و گسترده ترین زبان مورد استفاده در سراسر جهان است به عنوان یک واقعیت پذیرفته شده است. استفاده مشترک از زبان انگلیسی به عنوان یک زبان بین المللی مستلزم هنجارها و مدل های یادگیری و تدریس زبان است. زبان شناسان توجه ویژه ای به مفهوم "زبان مادری" به عنوان تنها منبع درست و قابل اعتماد از داده های زبان می داده اند.با این حال، این اصطلاح به اندازه کافی روشن به نظر نمی رسد و تفسیرهای مختلفی از این اصطلاح وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی سطح انطباق و عدم انطباق و عدم پیروی از نگرش زبان آموزان ایرانی نسبت به هنجارهای زبان مادری در یادگیری تلفظ انگلیسی است. شرکت کنند گان در این مطالعه 102 نفر بودند که 59 مرد و 43 زن، زبان آموز انی با متوسط سن 21.26 (انحراف معیار = 6.28) از سه موسسه زبان انگلیسی در استان گیلان بودند. بر اساس یک پژوهش کمی و کیفی، یک نمونه آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت معنا داری بین دانشجویان دختر و پسر وجود ندارد تمایل به انطباق وجود دارد. علاوه بر این، یک نمونه آزمون tنشان می دهد که زبان آموزان ایران تمایل نسبتا بیشتری به یادگیری تلفظ زبان انگلیسی به عنوان زبان مادری دارند. همچنین نشان داد که زبان آموزان ایران براین باورند که تلفظ زبان انگلیسی به عنوان زبان مادری برایشان دست یافتنی است. کسب مهارت تلفظ انگلیسی به عنوان زبان مادری تا حد زیادی در میان دانش آموزان جوان تر معنا دار تر است. به طور کلی، نتایج نشان می دهد که با وجود افزایش استفاده از زبان انگلیسی در زمینه های بین المللی، یک اولویت بیان شده برای تلفظ زبان مادری، هنجارهایی در میان زبان آموزان ایرانی وجود دارد
محسن بتلاب اکبرآبادی احمد رضی
ساختارگرایی با طرح اید? نظام، به خوانشی علمی و روشمند از متون می پردازد که در طی آن همه اجزای درونی متن به یکدیگر مرتبط و کارکرد هر جزء وابسته به نظام تلقی میشود. روایت به سبب بنیان علّی و ظرفیت بالایی که در تحلیل ساختاری دارد توجه بسیاری از روایت شناسان را به خود جلب کرده است. عطّار یکی از بزرگترین روایتگران حوز? عرفان - چه در نظم و چه در نثر- محسوب می شود و دقت در ساختار روایت های او می تواند زمینه ساز رسیدن به دستور زبان روایت هایی با مشخصات عرفانی شود. در این رساله تلاش شده است تا با استفاده از آرای روایت شناسان ساختگرا، ساختار روایی سه منظومه الهی نامه، منطق الطیر و مصیبت نامه- که فرم روایی و معنایی مشابهی دارند- با روش توصیفی-تحلیلی بررسی شود و قراردادها و قواعد حاکم بر روایت های منظومه های عطار کشف و معرفی گردد. این بررسی نشان می دهد که منظومه های عطار هم در سطح داستانی(کنش و کنشگران) و هم در سطح گفتمانی و شیو? روایتگری(راوی، زاویه دید، زمان و...) اشتراکات چشمگیری دارد و قواعد روایی آنها با اصول روایت ساز جهانی، هماهنگ و مطابق است. عرفان به عنوان یکی از معانی برجست? این منظومه ها ارتباطی تنگاتنگ با فرم روایی دارد، بدین صورت که ساحت زبانی و فرمی روایت، تحت تأثیر معنای عرفانی، صورتبندی جدیدی مانند پایان باز، پیرنگ دوری(حلقوی)، شخصیت پردازی وحدت وجودی و... یافته و از طرفی، فرم روایت به سبب غلب? بُعد علّی و منطقی پیرنگ، جلوه های خاص و دیگرگون به معنای عرفانی داده است.
شهربانو محمدی لیجارکی مسعود خلیلی ثابت
تفاوت های میان زبان آموزان یکی از دغدغه های اساسی جهت طرح , پیشبرد و کاربرد محتوای آموزشی و برنامه های تحصیلی است (اسکینر,1954). هر زبان آموزسبکی منحصر به فرد برای یادگیری , دسته بندی و پردازش کردن مطالب دارد. نکته ی قابل توجه در آموزش، به خصوص آموزش کامپیوتر محور مربوط به تاثیرات تفاوت های فردی در نتیجه بخش بودن آموزش و یادگیری و همچنین ایجاد و گسترش محیط های یادگیری به منظور افزایش نقاط قوت و کاهش نقاط ضعف دانش آموزان می باشد (گراف, 2003;ماگولاس, پاپنیکولو, گریگوریادو, 2003 ; اسنوو, 1997). این مطالعه بر آن است که تاثیرسبک های یادگیری نابسته به زمینه (if) و وابسته به زمینه (fd) را بر توانایی خواندن و درک مطلب زبان آموزان سطح متوسط بررسی کند. آگاهی یافتن از نقطه نظرات زبان آموزان یکی دیگر از اهداف این مطالعه است. به منظور دستیابی به این اهداف 90 دانشجو در امتحان تعیین سطح (opt) شرکت داده شدند که از این تعداد60 نفر به عنوان زبان آموز سطح متوسط انتخاب شدند. سپس از این افراد آزمون گروهی شکل های نهفته (geft) به عمل آمد تا میزان وابستگی آنها به زمینه تعیین شود. این تست زبان آموزان را به دو گروه وابسته به زمینه (fd) و نابسته به زمینه (fi) تقسیم کرد. سپس این دو گروه در امتحان خواندن و درک مطلب شرکت کردند. در پایان هر دو گروه به سوالات پرسشنامه ی بازخورد دانش اموزان به منظور ارزیابی نظرات و عقاید زبان آموزان در رابطه با درک مطلب پاسخ دادند. میانگین نمرات افراد نابسته به زمینه و افراد وابسته به زمینه به ترتیب 08/27 و72/24 بود. مقایسه ی میانگین نمرات این دو گروه توسط آزمون نمونه های ناهمگون نشان داد که تفاوت آشکاری بین این دو گروه در خصوص توانایی انها در خواندن و درک مطلب وجود دارد. تحلیل پرسشنامه ی بازخورد دانش اموزان (گروههای نابسته به زمینه و وابسته به زمینه) نیز مشخص کرد که زبان آموزان ایرانی وابسته به زمینه در سطح متوسط در فهم موضوع اصلی متن خواندنی و هم چنین مفاهیم و مطالبی که بطور واضح در متن به آنها اشاره میشود موفق تر عمل میکنند. این گروه همچنین یک الگوی کلی را در خواندن و درک متن دنبال میکنند. در حالی که زبان آموزان ایرانی نابسته به زمینه در سطح متوسط در فهمیدن مطالب خاص, موضوعات و مفاهیمی که به شکل غیر مستقیم در متن به آنها اشاره شده است وهمچنین استنتاج کردن بهترعمل میکنند. این افراد در خواندن و درک متن از الگوی جزء به جزء پیروی میکنند. این یافته ها مسیر آموزش را برای معلمان جهت اهمیت دادن به شیوه های یادگیری و تفاوت های فردی در سطح متوسط هموار میسازد.بر همین منوال علایق فردی زبان آموزان و پیش آگاهی در مورد آنها باید از قبل زمینه سازشود.این امرنقش دست اندرکاران مسایل آموزشی را در بازبینی محتوای آموزشی غیر پویا که در پست متد برای معلمان مهیا شده بود ضروری میسازد.
فاطمه رستمی امیر مهدوی زفرقندی
تشخیص و تحلیل نیازها از عوامل مهمی هستند که در برنامه آموزش زبان خصوصا در برنامه های آموزش انگلیسی با اهداف دانشگاهی و با اهداف ویژه مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. بخودی خود، یک برنامه آموزش انگلیسی با اهداف دانشگاهی باید هم بر پایه بررسی نیازها وهم با در نظر گرفتن حوزه های مشکلاتی که این فراگیران تجربه میکنند، بنا گردد. بنا بر این هدایت اصولی تحلیل نیازها و ارزیابی حوزه های مشکلات بر اساس جنبه های فکری دانشجویان و اساتید در جا یی که انگلیسی با اهداف دانشگاهی بکار برده میشود امری لاینفک میباشد. این پژوهش تحلیلی از درک نیازها ، کمبودها و نقصهای مداوم دانشجویان شیمی را در یادگیری زبان مورد بررسی قرار داده و همچنین از نظرات فارغ التحصیلان شیمی و اساتید زبان انگلیسی در این راستا بهره برده است. با توجه به این اهداف در این پژوهش از دو روش کمی و کیفی و تکنیکهای سه گانه جمع آوری داده ها استفاده شد. اولین مرحله در اجرای این تحقیق مشاهده کلاسهای متفاوت انگلیسی با اهداف ویژه در دانشگاههای مختلف بود. مرحله دوم اجرای مصاحبه های شفاهی آزاد با دانشجویان و اساتید بود. مرحله سوم روند جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه بود که یکی از ابزارهای اصلی این پژوهش را تشکیل می داد.این ابزار بر اساس ادبیات موجود، مشاهدات حاضر و مصاحبه های انجام شده بود. 120 دانشجوی شیمی 20 استاد در دانشگاههای شیمی گیلان و تهران و مرکز تحقیقات شیمی و مهندسی ایران به این پرسشنامه ها پاسخ دادند که در باره مهارتهای ضروری زبان انگلیسی دانشجویان و حوزه های مشکلات از آنان پرسش می کرد. سپس پاسخهای دانشجویان با یکدیگر و با پاسخهای اساتید مقایسه شد تا میزان موافقت پاسخها بین گروهها بدست آید. بعد با یک نمونه از شرکت کنندگان شیمی مصاحبه شد و پاسخ آنان با پاسخ های پرسشنامه مطابقت شد تا اطلاعات حقیقی بدست آورده شود. نتایج حاصله از همه پاسخ دهندگان نشان داد که در رابطه با مطالعات دانشگاهی و مشاغل آینده انگلیسی بسیار مهم است. دانشجویان مشابه با اساتید زمانیکه میزان درجه اهمیت مهارتها مورد سوال بود خواندن را بعنوان مهمترین مهارت بیان نمودند. آنان همچنین دامنه لغات و سرعت خواندن را بعنوان مهارتهای اصلی و مهارت نوشتاری را دارای اهمیت کمتر در مطالعات دانشگاهی لحاظ نمودند. به طور کلی با توجه به مشکلات، کمبودها و نقایص بسیاری از دانشجویان موارد زیر را دارای اهمیت ارزیابی نمودند: سطح پایین مهارت زبانی، دامنه محدود لغات، سرعت پایین خواندن، درک خواندن ضعیف، توانایی گفتاری ضعیف، کلاسهای خسته کننده، سطح پایین مهارت زبانی اساتید، کلاسهای معلم محور و کمبود فعالیتهای کلاسی دانشجویان. در حالیکه اساتید توانایی ضعیف نوشتاری و ضعف دانش محتوایی اساتید را بعنوان دو محدوده دیگر از مشکلات بیان کردند، دانشجویان سرعت پایین خواندن و توانایی پایین صحبت کردن و کلاسهای خسته کننده و ضعف مهارت انگلیسی اساتید را مطرح نمودند.علاوه بر این با توجه به اختلاف بارز بین این دو گروه اساتید به همان درجه که دانشجویان در یافتند، مهارت پایین زبان انگلیسی اساتید را حایز اهمیت بالا ندانستند.مطابق با این میزان درجه بندی اهمیت دانشجویان از کلاسهای خسته کننده و توانایی ضعیف خواندن بطور معنی داری از درجه بندی اساتید بالاتر بود. وقتی از آنان درباره پیشنهاد یک برنامه تحصیلی مفید و پر بار سوال شد شرکت کننده گان برنامه تحصیلی زبان عمومی در ترم اول که به دنبال آن سه سال کلاسهای زبان تخصصی پی در پی در سالهای بعد را در بر داشته باشد، پیشنهاد نمودند. این تحقیق پیشنهادهایی را درباره بهبود کلاسهای آموزش زبان انگلیسی با اهداف دانشگاهی در آموزش دانشگاهها و برای پیشرفت توانایی انگلیسی دانشجویان و رسیدن به نیازهای زبانی و تخصصی دانشگاهی دانشجویان، دارا می باشد.
النا رمضانی نژاد بهزاد برکت
مادرانگی در گستره وسیعی از رشته ها مانند روانشناسی، جامعه شناسی، و فمینیزم از جایگاهی اساسی برخوردار است. با وجود اهمیت مادرانگی در شکل گیری نسل هایی سالم، مادران، به ویژه آنهایی که عضو اقلیت ها هستند همیشه با شوربختی های بسیاری مواجه شده اند. نویسندگان زن سعی کرده اند که تجسم مادرانگی را به عنوان نهادی که اساسا مختص سفیدپوستان و طبقه متوسط جامعه است، به چالش کشیده و تجربیات رنج آور خود یا زنان دیگر را در آثار ادبیشان شرح دهند. رمان دلبند (1987) تونی موریسون و ناخوانده ای دور از کارولینا (1992) ی دوروتی الیسون دو مورد از مشهورترین رمان های آمریکایی هستند که شخصیت های مادر آن ها، سته و آنی، به دلیل تصمیمات بحث برانگیزشان از نظر منتقدان مور توجه قرار گرفته اند. تحقیق حاضر در نظر دارد که به بررسی عوامل جامعه شناختی و روانشناختی تاثیرگذار بر وظیفه مادری سته و آنی، بر پایه تعدادی از مفاهیم مهم و تفکرات سیمون دو بووآر، آدرین ریچ، پاتریشیا هیل کالینز، آندریا اوریلی، و نانسی چادارو پیرامون مادرانگی بپردازد. این تز همچنین قصد دارد استراتژی های مقابله ای مادران را معرفی کند. این استراتژی ها به مادران کمک میکند تا در برار بی رحمی های زندگی در دنیایی مردسالار که زنان را از ابتدایی ترین حقوق خود محروم میکند بایستند. تحقیق در فصول اصلی خود به مطالعه سه نمود اساسی جامعه شناختی و روانشناختی رنج و آسیب در ‘رابطه مادر-دختر’، ‘رابطه عشق/ازدواج’، و ‘زندگی در جامعه ای مردسالار’ می پردازد. این تز نهایتا پس از بررسی دشواری های وظیفه مادری در دو رمان مهم، به این نتیجه رسید که زنان اقلیت ها مانند برده ها و مادران طبقه کارگر به دلیل برده داری و برخورد ظالمانه آن با زنان سیاه پوست، بی نسیب بودن از حق مادری، فقر، تبعیت از مردان، روابط بی ثبات زناشویی، و روابط مادر-دختری سرد و نامناسب بسیار رنج کشیده اند. به علاوه این تحقیق دریافت که برخی اوقات استراتژی های مقابله ای آن قدر قدرتمند نیستند که بر شوربختی هایی که مادران با آن ها روبرو می شوند غلبه کنند.
حوریه ابراهیمی ژاله حساس خواه
عبارات تمجید همواره موردتوجه محققان بوده اند زیرا: (1) این عبارات ارزش های فرهنگی و معیارهای رفتاری را منعکس می کنند؛ (2) اوصاف پرمحتوایی هستند که انگلیسی زبان های بومی در زمینه های مناسب مورداستفاده قرار می دهند؛ و (3) همچنین، دربسیاری از موارد برای زبان آموزان بسیارمفیدند: " این عبارات می توانند ارتباط متقابل را حفظ کنند؛ اثرات انتقاد را فرونشانند؛ قدردانی و تبریک رابیان نمایند، ونیزمی توانند آغازگر مکالمات با انگلیسی زبان های بومی باشند". ازآنجایی که کتاب های درسی موجود قادر به تامین اطلاعات کافی در زمینه ی پراگماتیکس نیستند و همچنین امکان تمرین برای زبان آموزان انگلیسی در تمرینات این کتابهافراهم نمی باشد، محققان بر آن شدند تا نقش تدریس را در پر کردن این خلاء بررسی نمایند، وبرخی از آنها که حامیان آموزش مداخله ای نامیده شده اند، به این نتیجه رسیدند که تدریس بی واسطه ی پراگماتیکس برای آموزش افعال گفتاری، همچون "تمجید"، ضروری است؛ زیرا تدریس بی واسطه ی تمجیدو پاسخ تمجید باعث افزایش آگاهی انگلیسی زبان های غیربومی درزمینه ی ویژگی های پراگماتیکس می گردد. علاوه براین، شماری از حامیان آموزش مداخله ای براین باورند که استفاده از گفتمان های معتبری همچون کلیپ های ویدیویی فیلم هاو تلویزیون، که نمایانگر گفتمان وابسته به طرح اصلی فرهنگ بومی و زبان مقصد هستند، بسیارمهم است و به راحتی می تواندبر آگاهی زبان آموزان از فنون و جریانات پراگماتیکس بیفزاید.هرچند که دانش اندکی درمورد اینکه کدام نوع تدریس و چه روش آموزشی می تواند به پیشرفت (فرا) پراگماتیکس زبان آموزان انگلیسی بینجامد، وجود دارد. بعلاوه، این کمبود، زمانیکه دریابیم بخش اعظم تحقیقات، بر زبان آموزان سطوح متوسط یا پیشرفته متمرکز است، درحالیکه زبان آموزان انگلیسی سطوح مبتدی یا مقدماتی درمطالعات نادیده گرفته شده اند، وسیعترمی شود. از این رو، پژوهش حاضر با موردمطالعه قراردادن "تمجید" به عنوان ساختار پراگماتیکس اصلی تحت تدریس به زبان آموزان انگلیسی مبتدی یا مقدماتیدوهدف اصلی را دنبال می کند: (نخست) بررسی تاثیر دو نوع رسانه ی آموزشی (رسانه معلم و فیلم) بر دانش (فرا) پراگماتیکس زبان آموزان انگلیسی در سطح مقدماتی ازنظر پراگماتیکس زبانی و پراگماتیکس اجتماعی و (دوم) یافتن اینکه کدام رسانه در بالا بردن توانایی (فرا) پراگماتیکس زبان آموزان ازنظر بالابردن توانایی پراگماتیکس، و رفتارپراگماتیکس حاصل شده (کاربرد و انتقال بین فرهنگی) موثرتر است. به این منظور، 32زبان آموز مونث در سطح مقدماتی در این تحقیق شرکت نمودند. شرکت کنندگان، پس از همسان شدن براساسآزمون ket(آزمون راهنمای انگلیسی)، به دو گروه آموزشی تقسیم شدند و سپس هرگروه تحت یک نوع از آموزش (رسانه معلم یافیلم) در طی ده جلسه ی 30 تا 40 دقیقه ای قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون های کتبی تکمیل گفتمان با پاسخ باز(wdct) و پنج متن سناریوی مکالمهدر موقعیت های تمجید، تحت تجزیه وتحلیل آماری ancova و chi-square قرار گرفتند. نتایج نشانگر آن بودند که هردو گروه به صورت قابل توجهی از هردو رسانه ی آموزشی در دوآزمون نهایی بهره مند شدند. این امر گواه بیشتری فراهم می آوردو برخی اختلاف نظرها رادر مورد تاثیر آموزش در فراگیری زبان دوم ازبین می برد، و نیز از عقیده ی حامیان آموزش مداخله ای مبنی براینکه آموزش درچگونگی یادگیری زبان آموزان موثراست، پشتیبانی می کند. همچنین، نتایج حاکی ازآنند که آموزش، صرفنظر از نوع رسانه ی آموزشی، تفاوت چشمگیری را در سطح آگاهی و کاربرد (فرا) پراگماتیکس زبان آموزان ایجاد نمود. به عبارت دیگر، هیچکدام از رسانه ها موثرتر از دیگری نبود. اگرچه، زبان آموزان علاقه ی بیشتری به آموزش همراه با فیلم نشان دادند و انگیزه ی بیشتری به ادامه ی یادگیری ساختارهای تمجید با تماشای بخش های متنوع داشتند. یافته های این تحقیق ضمن تاکید بر اهمیت آموزش در پیشرفت دانش (فرا) پراگماتیکس درسطح مبتدی، به طراحان برنامه ی درسی، توسعه دهندگان منابع درسی و معلمان زبان انگلیسی پیشنهاد می کند که از مزایای آموزش پراگماتیکس دراین سطحبه هر وسیله ممکن بهره جویند تا بتوانند آگاهی و کاربری (فرا) پراگماتیکس را تقویت کنند؛ چرا که احتمالا آنچه زبان آموزان دراین سطح می آموزند، ماندگار تراست.
حامد نوبختی بهزاد برکت
این پژوهش تاثیر مواد آموزشی معتبر و نامعتبر، و همچنین شیوه های آموزشی آشکار و نهان را بر توانایی درک شنیداری زبان آموزان سطح میانی مورد بررسی قرار داده است. برای این منظور آزمون تعیین سطح ای ال تی کمبریج (آکسفورد) میان 116 زبان آموز در موسسه ی فرهنگی نوین پویان اراک برگزار شد، که بر اساس آن 60 زبان آموز سطح میانی برای این پژوهش گزینش شدند. سپس این زبان آموزان در چهار گروه مساوی قرار داده شدند. برای سنجش تفاوت احتمالی میان گروه های مقایسه ای یک پیش آزمون درک شنیداری نیز برگزار شد. همگنی این گروه ها با انجام تست تحلیل واریانس یک طرفه روی نمره های پیش تست تایید شد. هر گروه طبق برنامه ی تعیین شده ی ویژه ی خودش از آموزش توانایی شنیداری بهره مند گردید. در پایان تحقیق، یک پس آزمون درک شنیداری همسان با پیش آزمون از زبان آموزان گروه ها برای بررسی تأثیر آموزش بر بهبود توانایی درک شنیداری آنها گرفته شد. سپس نتایج پیش آزمون و پس آزمون با هم مقایسه شد. نتایج نشان داد که توانایی شنیداری در گروه های آزمایشی بهبود بهتری نسبت به گروه های کنترلی داشته است.
هنگامه تشکری بهزاد برکت
چکیده یادگیری زبان دوم به علت عوامل گوناگونی مانند عوامل زیست شناختی ،عصب شناختی و روانشناسی همیشه مقوله پیچیده و بحث برانگیزی است. در این تحقیق ، رابطه بین انگیزه و استراتژیهای یادگیری زبان از دیدگاه روانشناختی در میان 102 دانشجوی کارشناسی دانشگاه آزاد واحد بندرانزلی بررسی شده است. پاسخنامه انگیزه گاردنر(2004) و پاسخنامه استراتژیهای یادگیری زبان اکسفورد (1990) توزیع شد.علاوه براین، آزمون تعیین سطح جک سی. ریچارد (2000) شامل 70 مورد سوال گرامر، لغت و درک مطلب برای تشخیص سطوح دانشجویان شرکت کننده بکار گرفته شد. همچنین، برای رفع هرگونه ابهام و نامفهومی در سوالات با دانشجویان مصاحبه شد. نتایج بیانگر این است که رابطه معنی داری بین شش حوزه یادگیری و استراتژی درحد01/0 وجود دارد که نشانگر رابطه زیادی بین عوامل یادگیری است. همچنین یافته ها حاکی از این است که رابطه مهمی بین شش حوزه یادگیری و انگیزه( درحد 05/0 سطح معنی داری) وجودندارد. درمعادله رگرسیون بین شش حوزه استراتژی ، استراتژی جبرانی از سطح معنی داری بیشتری برخوردار است. واژگان کلیدی:انگیزه، استراتژیهای یادگیری زبان، شناخت، انگیزش درونی، انگیزش بیرونی، طرز تفکر.
سیده محدثه فیاضی مسعود خلیلی ثابت
واژگان جزء اصلی وبسیار مهم در مهارت زبانی هستند. یافته های مثبت فراوانی دربارهء تاثیر خواندن های وسیع برروی دانش لغوی وجود دارند. این تحقیق بررسی یادگیری لغات در متنهای پرتکراربرروی دانشجویان ایرانی است . شرکت کنندگان شامل 50 دانشجوی دختر 20تا24 سال که در حال مطالعه ریشه شناسی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت بودند. پس ازآزمون تععین سطح استاندارد تافل،درپیش آزمون و پس آزمون شرکت کنندگان بصورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند .در گروه تجربی شرکت کنندگان تعدادی متنهایی که در آنها لغات تکرار شده بودند دریافت کردند ودر گروه کنترل متنهای مشابه البته بدون تکرار را دریافت نمودند.نتایج نمونه آزمون t زوج و آزمون مستقل t نشان می دهد که یادگیری تصادفی لغات تاثیر قابل توجهی بر روی دانش لغوی دانشجویان ایرانی داشته است
ابراهیم برزگر علیرضا فرح بخش
مطالعه حاضر به بررسی عناصر فراداستانی در دو اثر جاده مالهولند و امپراطور داخلی از دیوید لینچ میپردازد. برای رسیدن به این هدف، پژوهشگر فیلم های انتخاب شده را از منظر نظریه ی روایت خود آگاه ارائه شده توسط پاتریشیا وو و لیندا هاچن مبنی بر اینکه اثر توجه خواننده را بر ماهیت ساختگی خود معطوف میکند مورد بررسی قرار میدهد. همچنین این پایان نامه به مفهوم هستی شناسی از نگاه برایان مک هیل و دو تکنیک رایج نمایش در نمایش و فریبندگی پاسخ می دهد. به علاوه به جستجوی مفاهیم چندآوایی میخائیل باختین و بینامتنیت جولیا کریستوا در این دو اثر می پردازد. پس از تجزیه و تحلیل ، نشان داده شد که لینچ از طریق تکنیک و روایت سینمایی روایتی خود آگاه که بر ساخت و خلق اثر تاکیید می ورزد در ارائه میدهد. به عبارت دیگر، این دو فیلم روایتی خودشیفته از خود به نمایش می گذارند. جاده مالهولند هر دونوع آشکار و پنهان و امپراطور داخلی فقط نوع آشکار فراداستان را در بر دارد. هر دو فیلم در بردارنده دو تکنیک، نمایش در نمایش و فریبندگی می باشند. در آخر، نشان داده شد که هر دو فیلم وام دار تکه ها و آواهایی از دیگر متون ادبی، سینمایی و نقاشی می باشد.
پریسا فرخیان بهزاد برکت
این پژوهش به منظور پیدا کردن اینکه آیا زیرنویس مستند تاثیر مثبت بر درک شنیداری زبان آموزان ایرانی دارد و اگر چنین است، کدام یک از دو زیرنویس فارسی و انگلیسی برای زبان آموزان موثرتر واقع شده است.شرکت کنندگان 90 دانشجو در سطح متوسط هستند که از 135 دانشجو سال اول مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه ازاد اسلامی تنکابن توسط تست اکسفورد ((opt بر گزیده شدند و سپس به صورت تصادفی به 3 گروه, 2 گروه ازمایش و یک گروه شاهد تقسیم شدند.هر یک از گروه های ازمایش به صورت مجزا به منظور مقایسه با تست پیش از ازمون و پس از ازمون از روش ازمون" مقایسه تست صحیح مستقل" استفاده کردند. بعلاوه , داده های جمع اوری شده از ازمون شنیداری پسین از میان 3 گروه توسط روش ازمون یکطرفه ( ( one-way anova به منظور تعیین تاثیر زیرنویس مستند بر درک شنیداری دانش اموزان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج کلی حاکی از ان است که هیچ یک از گروه های زیرنویس انگلیسی و فارسی تفاوت معنی داری را جداگانه نسبت به یکدیگراز لحاظ اثر زیرنویس نشان ندادند , اما هر دو گروه نمره ی قابل توجه و بالاتری را در ازمون شنیداری پسین به هنگام مقایسه با گروه شاهد از خود نشان دادند.
زینب خان میرزایی علیرضا فرح بخش
تحقیق حاضر به بررسی دو رمان از آلیس واکر به نام های "رنگ ارغوانی" و "زندگی سوم گرنج کوپلند" می پردازد و سعی دارد، با استفاده از نظریه های گایاتری اسپیواک، تصویری روشن تر از وضعیت زنان سیاه پوست آمریکایی که زندگیشان تحت تاثیر استعمار داخلی و تبعیض جنسیتی در جامعه ی آمریکاست ارائه دهد. گروه مطالعات ساب آلترن، مفهوم "ساب آلترن" یا همان "دیگری فرودست" را، که برگرفته از آثار گرامشی درباره ی رعیت جنوب ایتالیا بوده، به کار گرفته و تغییر دادند تا آنجا که به مقوله ی جامع فرودستی از هر حیث، اعم از طبقه،جنسیت، نژاد، فرهنگ و غیره، تعمیم داده شد. در توصیف مفهوم ساب آلترن، اسپیواک مطالعات فمینیستی و پسا استعماری را در هم می آمیزد تا بتواند تصویری روشن تر از شخصیت زن ستمدیده ی جهان سومی که از مسیر تحرک اجتماعی به دور است ارائه دهد. اسپیواک توجه ما را به راه هایی جلب می کند که به واسطه ی آنها استعمار،فرهنگ استعماری و تعصبات جنسیتی دست به دست یکدیگر میدهند تا بر شکل گیری فردیت زنانه سلطه داشته و صدای زن را خاموش کنند. آلیس واکر به عنوان یک رمان نویس سیاه پوست آمریکایی سعی دارد در رمان هایش به بازگویی داستان های گفته نشده از زنان سیاه پوستی بپردازد که همیشه در حاشیه بوده و مشکلاتشان معمولا در پس کلی نگری های آثار فمینیستی غربی گم شده است. تحقیق حاضر، بعد از بررسی این دو رمان، چنین نتیجه می گیرد که شخصیت های زن رمان های واکر، با توجه به سواستفاده های مداوم فیزیکی، روحی و اجتماعی چه در خانه و چه در اجتماع، می توانند بازتابنده ی مضمون ساب آلترن باشند. آنان تا حد ابزاری مادی پایین آورده شده و صدایشان پاک می شود و یا شنیده نمی شود. همچنین، از مطالعه ی حاضر چنین استنباط می شود که مردان رمان های واکر نیز به علت قدرت های مشابهی که شخصیت آنها را تحت تاثیر قرار داده، مردانگی آنها را زیر سوال برده و پیشرفت اجتماعی آنان را محدود می کنند، می توانند در گروه ساب آلترن اسپیواک قرار گیرند. افزون بر اینها، پژوهش زیر به تحلیل ایستادگی و مقابله ی شخصیت های داستان برای احقاق حقوقشان می پردازد و امکان هرگونه تغییر در شرایط آنها را بررسی می کند.
ملیحه السادات بنی فاطمی بهزاد برکت
ریموند کارور و ابراهیم گلستان هر دو بعنوان نویسندگانی که توجه خاصی به فرم و زبان نوشتارشان می کنند، شناخته شده اند. با در نظر گرفتن این ویژگی های نثری ریموند کارور و ابراهیم گلستان، این پایان نامه به بررسی خصوصیات ظاهری و نهانی نثر در کلیسای جامع اثر ریموند کارور و جوی و دیوار و تشنه اثر ابراهیم گلستان می پردازد. تحقیق بر این است تا ببیند آیا این دو مجموعه داستان کوتاه به صورت معماری ای ساخته شده از واحدهای ساختاری که مجموعه ای منسجم می سازند است. لزوما در این پایان نامه، تلاش بر انجام نوعی از مقایسه بین دو اثر برگزیده کارور و گلستان است. با در نظر گرفتن رویکرد زبان شناسی صوری، این تحقیق شش مفهوم روساختار، ژرف ساختار، سطح خرد، سطح کلان، محور نحوی، و محور پارادایمی را دنبال می کند و بعضی از نمودهای اصلی این مفاهیم را در داستان های مجموعه های منتخب نشان می دهد. در عمل هر یک از شش مفهوم مورد مطالعه با زیرشاخه هایشان در بخش های مجزای بدنه فصل بررسی شده و یافته ها اشاره شده اند. بر اساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گرفت که اگرچه تفاوت هایی در روش کار در سبک نگارش کارور و گلستان دیده می شود، آن ها هر دو به ساخت متون خود و انتخاب واحدهای زبانیشان توجه ویژه ای دارند به نحوی که این چنین انگاشت می شود که به معماری ساختمانی مستحکم می پردازند.
حسین شمشیری منصور هاشمی
این پایان نامه عمدتاً بر ارتباط میان آرمانشهر و پادآرمانشهر، و ایدئولوژی به عنوان عامل ارتباطی تمرکز یافته است. با بهره گیری از ایده های پُل ریکور در خصوص تعامل آرمانشهر و ایدئولوژی، نویسنده ی این تحقیق در تلاش برای اثبات این امر است که در رمان شکسته، اثر دوریس لسینگ، تعاملی مثبت و سازنده بین عناصر آرمانشهری رمان یاد شده و ایدئولوژی عرفانی لسینگ وجود دارد. سپس با در نظر گرفتن خصوصیاتی که آرمانشهر را از پادآرمانهشر مجزا می سازد، نویسنده بر نقش ایدئولوژی عرفانی در شکل گیری رمان لسینگ تأکید دارد. در حقیقت، نویسنده ی تحقیق حاضر معتقد است که ایدئولوژی در تمامی لایه های رمان شکسته حضور دارد و عناصر آرمانهشری و پادآرمانهشری این رمان می توانند در سایه ی عرفان و تصوف بررسی شوند. بحث اصلی تحقیق حاضر این است که معرفت شناسی و هستی شناسی لسینگ می تواند در کالبد دو تمثیل بیان شود: عرفان به عنوان مذهب؛ و عرفان به عنوان هنر. عرفان به عنوان مذهب بیانگر این است که مبحث آخرت شناسی عرفانی که دنیای شکسته به تصویر می کشد به مانند توضیح المسائلی است که پیش نیاز ایجاد آرمانشهر و شکوفایی روحی نوع بشر می باشد و در ایجاد هویتی جهانی موثر است؛ لذا عرفان در شکسته به عنوان مذهب استفاده شده است. عرفان به عنوان هنر بیانگر این امر است که گرایش عرفان به سمت سمبُل و استعاره، عرفان را با دنیای خیالی هنر مرتبط می سازد. کشش و تمایل لسینگ به خیال و پندار در بیان روایت آرمانشهری و پادآرمانشهری شکسته قرابت با عناصر سمبُل و استعاره در عرفان دارد. لذا عرفان به عنوان هنر و شعریت نیز در شکسته به کار گرفته شده است.
اشرف راستکردار بهزاد برکت
سیاست های آموزشی زبان خارجی باید به عنوان یک عنصر گسترده در چارچوب سیاست های نظام آموزش و پرورش یاد می شود.مفهوم سیاست،با نظر به متون مرتبط ، و همچنین برخی از دستورالعملهای نظری از انتصاب و / یا ارزیابی سیاستهای آموزش زبان خارجی درچارچوب سیاستهای اجتماعی وآموزشی لازم رابرای انجام چنین تحقیقی بودند.این دستورالعملهای اصلی و چندین اسناد مبتنی برطرح ملی و در برخی موارد اسناد غیر نهایی که نشان دهنده برخی از ویژگیهای سیاستهای آموزش زبان ایران برای پیداکردن دستورالعملهایی از این قبیل است در نظر گرفته شده اند. این مطالعه به بررسی ادراک معلمان زبان ایرانی مقطع دبیرستان درکلاس درس وبرداشتشان از این سیاستها و اثرات آنها درپیشرفت دانش آموزان میپردازد. سه هدف دقیقا دنبال میشوند : هدف اول: مشاهده میزان پایبندی معلمان انگلیسی دبیرستان ایران به تعهدات خود وسیاستهای زبان خارجی ایجاد شده توسط وزارت آموزش و پرورش . هدف دوم : بررسی نظرات معلمان و نقطه نظرها نسبت به این اصول در زمینه کلاس درس و هدف سوم : بررسی نظرات معلمان درباره اثرات این سیاستها بر پیشرفت زبانی دانش آموزان خود. به منظور به انجام رساندن این اهداف سه ابزار به کار گرفته شده اند : به منظور پیدا کردن یک راه برای پاسخ به اولین سوال این تحقیق مشاهده کلاسی یک ابزار مناسب انگاشته شد تا کلاسهای درس سی نفر ازمعلمان مشاهده شود. در مشاهدات از تدریس مهارت های صحبت کردن و گوش دادن غفلت میشد و اصلی ترین عذرها کمبود تجهیزات و کمبود زمان مکفی برای نیل به این اهداف بود.به منظور پاسخدهی به سوال دوم تحقیق پرسشنامه ای طرح شد با 13 بخش در قالب 46 پرسش که نتایج نشان داد که تفاوت های بخش گروه های پرسشنامه و زیر شاخه ها چشمگیر است. مصاحبه به عوان ابزار نهایی به خدمت گمارده شد تا پرسش سوم تحقیق پاسخ داده شود و نتیجه این بود که معلمان دیدگاه مثبتی نسبت به پیشرفت دانش آموزان خویش در زمینه زبان در چنین چارچوبی از سیاست های زبانی ندارند.
شهره رحیمی زاده اصلی ژاله حساس خواه
روش تدریس تکلیف-محور به عنوان تاثیر گذارترین روش تدریس همچنان موردتوجه مدرسین زبان می باشد.از این رو این پژوهش قصد دارد تا تاثیر نوع تکلیف بر بهبود توانایی زبانی شفاهی را در سه حوزه پیچیدگی روانی و صحت کلام (caf) بررسی نماید. پژوهش حاضر مخصوصا بدنبال دستیابی به اهداف زیر است: 1) تاثیر نوع تکلیف( مدل- محور یا دانشجو ساخته ) بر توانایی زبانی شفاهی دانشجویان 2) تاثیر نقش گروه(دانشجویان گفت و شنود1 دربرابر دانشجویان گفت و شنود2 ) بر توانایی شفاهی دانش آموزان غیر انگلیسی زبان و 3) بررسی روند تغییرات در سه حوزه caf در هر دو تکلیف.
شهلا باقری بلقیس روشن
موضوع این رساله بررسی نمود، نفی و رابطة آنها از منظر زبان¬شناسی شناختی است. این پژوهش براساس باورها و فرضیه-های مطرح در یکی از بارزترین رویکردها به دستور در این چهارچوب، یعنی دستور شناختی لانگاکر، انجام گرفته است. نمود در این دستور یک مقولة معنایی مربوط به بند زماندار است و براساس این که یک تغییر در جهان را بیان کند یا به یک وضعیت یکنواخت بدون تغییر اشاره کند به انواع کامل و ناکامل تقسیم می¬شود. نفی در این رویکرد یک مقولة معرفت-شناختی است که در همپایه ساختن فضاهای ذهنی طرفین گفتگو نقش دارد. با نفی جمله¬ای همزمان دو فضای ذهنی برانگیخته، یکی کنار گذاشته و دیگری به کار گرفته می¬شود. این پژوهش کوشیده است دریابد در چهارچوب زبان¬شناسی شناختی مقوله¬های نمود و نفی در زبان فارسی چگونه تحلیل می¬شوند، رابطة آنها به چه صورت است و آیا می¬توان براساس رابطة نمود و نفی چگونگی توزیع قید نمودی هنوز را توضیح داد. داده¬های پژوهش برگرفته از شش کتاب داستان منتشرشده در سال¬های اخیر و همچنین از متون روزنامه¬ای است تا طیف گسترده¬تری از انواع کاربرد زبان را شامل شود. نوع زبان به کار رفته در داده¬ها نوشتار و گفتار معیار فارسی است. اکثر داده¬ها به صورت جمله هستند، مگر در موارد معدودی که، بنا به ضرورت موضوع، از قطعه¬های بزرگ¬تر از جمله استفاده شده است. روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جهت انجام کار داده¬ها براساس موضوع مورد بحث انتخاب، دسته¬بندی و مورد بررسی قرار گرفتند. انتخاب نمونه¬هایی که به صورت آشکارتر موضوع مطرح شده را نشان می¬دهند ترجیح داده شد. بررسی داده¬ها حاکی از آن بود که در زبان فارسی نیز علاوه برمعنای فعل، متمم¬های آن، و برخی قیدها در تعیین نمود نقش دارند و نمود به عنوان یک مقولة معنایی با ایجاد پس¬زمینه و پیش¬زمینه در گفتمان آن را مدیریت می¬کند. فرایند کامل، فرایندی که از لحظات ناهمگون تشکیل شده و ابتدا و انتهای آن مشخص است به تغییری در جهان اشاره دارد، و فرایند ناکامل که در نماسازی آن ابتدا و انتها دور از نظر است و از لحظات یکسان تشکیل شده برای بیان وضعیت های بدون تغییر و در گفتمان برای ایجاد پس¬زمینه به کار می¬رود. آنچه در رویکردهای پیشین نمود دستوری قلمداد می¬شد، براساس دستور شناختی، در واقع ابزاری برای ایجاد نمای ناکامل از یک فعل کامل است، یعنی نمود تام و نمود استمراری بند ساده را در سطحی بالاتر سازماندهی می¬کنند و به همان محتوای واژگانی از دیدگاه متفاوتی می¬نگرند. بررسی داده¬ها نشان داد در زبان فارسی تقابل نمود کامل و ناکامل لایه¬ای است و نیز کاربرد ساخت دارای نمود تام در مواردی دارای خوانش گذشته¬ای است. همچنین بررسی داده¬ها نشان داد که در زبان فارسی با نفی جمله¬ای همزمان دو فضای ذهنی برانگیخته و صحنة مرکبی ایجاد می¬شود که در نفی واژگانی یا اشتقاقی چنین نیست. اثر نفی بر بند کامل و ناکامل حاکی از آن بود که نفی با بند کامل سازگار است، اما با ایجاد مفهوم انکار یا رد معنای نمودی آن را تغییرداده و آن را به نوعی ناکامل می¬کند. ناسازگاری نفی با بندی که در آن فعل طرحواره¬ای داشتن به کار رفته چنین توجیه شد که با فعل کمکی داشتن وجود رابطه به صورت آشکار رمزگذاری¬ می¬شود و بند از این نظر نشاندار است. چنین بندی نمی¬تواند با صورت دیگری از نشانداری، که در آن نفی رابطه به طور آشکار رمزگذاری شده، سازگار باشد. با توجه به سازگاری قید نمودی هنوز با وضعیت¬های یکنواخت و با استفاده از تعامل نمود و نفی در مورد توزیع این قید، نگارنده به این نتیجه رسید که قید هنوز با بندهای نا¬کامل(مثبت یا منفی) و با بند کاملِ منفی¬شده سازگار است.
رضا شادنیا بهزاد برکت
هدف این تحقیق مشخص کردن تاثیر آموزش استراتژیهای فراشناختی برروی درک شنیداری زبان آموزان پیشرفته مرد و زن ایرانی است. برای نشان دادن تاثیر استفاده از استراتژیهای فراشناختی در بهبود درک شنیداری زبان از پرسشنامه یادگیری و فراشناختی و خودکارآمدی توماس و همکاران (2007) استفاده گردید. این تحقیق همچنین به بررسی این موضوع می پردازد که عناصر تشکیل دهنده فراشناختی که به تعبیر توماس و همکاران (2007) شامل آگاهی از احتمالات یادگیری (aw)، تحریک و تحیج، ارزیابی و برنامه ریزی (mep)، کنترل تمرکز (co)، خودکارآمدی (se) و اتصال سودمندانه و مفید(cc) می باشند، می توانند قابلیتهای شنیداری افراد را پیش بینی کند. نفرات شرکت کننده در این تحقیق مجموعا 60 نفر از زبان آموزان مرد و زن بوده اند که 30 نفر از آنها مرد و 30 نفر ازآنها زن که در بین سنین 16 تا 18 سالگی بوده و در موسسه زبان تاک در رشت ایران، مشغول به یادگیری زبان بودند. این زبان آموزان با استفاده از آزمون nelson عمومی میان 120 نفر انتخاب شدند. در نوع تحقیق شبه تجربی کمی، تاثیر(استراتژیهای فراشناختی) به عنوان متغیر مستقل برروی متغیر وابسته (مهارت درک شنیداری) مورد بررسی قرار گرفت. بعداز تعیین رندم نفرات به دو گروه کنترل و آزمایش، بخش شنیداری ielts به عنوان پیش آزمون به زبان آموزان داده شد. گروه آزمایش بطور جداگانه برایشان جلسات آموزش فراشناختی ارائه شد. بعداز 12 جلسه آموزش یافته های درک شنیداری در 2 گروه مختلف مرد و زن بوسیله آزمون استاندارد ielts بعنوان پس آزمون مورد بررسی قرار گرفت . در این آزمون مشخص گردید که تفاوتهای چشمگیری بین گروه کنترل و گروه آزمایش وجود دارد. علاوه بر این مشخص گردید که تفاوت قابل توجه ای بین زبان آموزان مرد و زن وجود نداشته است. درپایان زبان آموزان در گروه آزمایش نگرش و گرایش مثبتی نسبت به دریافت استراتژیهای فراشناختی از خود نشان دادند. این تحقیق قابلیت استراتژیهای فراشناختی که قابل آموزش و انتقال به موقعیتهای دیگر، چه در همین حیطه و یا در حیطه های دیگر است را تائید و تصدیق نمود.
نعیمه امین افشار بهزاد برکت
. در دهه های اخیر شاهد پیشرفت چشمگیری در یادگیری زبان از طریق برنامه کامپیوتری بوده ایم. با این وجود، برنامه کامپیوتری در بسیاری از مراکز آموزش زبان انگلیسی وآموزشگاههای ایران یک رویکرد کاملا شناخته شده نیست. از این رو، مطالعه کنونی تلاشی به جهت بررسی تاثیر دو تکنیک، به نام های برنامه کامپیوتری و فلش کارت برای یادگیری لغات جدید انگلیسی در سطح مقدماتی می باشد. بدین منظور، 45 پسر و دختر یادگیرنده انگلیسی به عنوان زبان خارجه در محدوده سنی بین 9 تا 15 سال در این مطالعه شرکت نمودند. آنها بطور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: گروه برنامه کامپیوتری یا ( cap)، گروه فلش کارت یا (fc) و گروه برنامه کامپیوتری و فلش کارت (fc and cap) که هریک متشکل از 15 دانش آموز بوند. در ابتدا از یک آزمون مهارت زبانی به منظور یکدست کردن شرکت کنندگان استفاده گردید. سپس، برای هر گروه از یکی از روش های ذکر شده در بالا جهت تدریس لغات جدید استفاده شد و سر انجام یک پس آزمون از همه گروهها برای سنجش پیشرفت فراگیران در یادگیری لغات گرفته شد. در نتیجه، می توان از لحاظ آموزشی اینگونه برداشت نمود که بهتر است برای تدریس لغات به فراگیران انگلیسی به عنوان زبان خارجه از برنامه کامپیوتری استفاده نمود.
مریم دوکوهکی امیر مهدوی زفرقندی
چکیده تحقیق حاضر تاثیر به کار گیری دو رویکرد مختلف اصلاح تعاملی داده(imi) و آموزش راهبردهای فراشناختی (mst)را بر روی درک مطلب شنیداری و سطح آگاهی فراشناختی زبان آموزان را بررسی میکند. بعلاوه مقایسه ای بین میزان سودمندی این دو رویکرد به عنوان دو روش مجزا در آموزش شنیداری انجام میشود. مقایسه بین نتایج دو گروه آزمایشی با کنترل حاکی از این است که بکارگیری این دو رویکرد در آموزش شنیداری به زبان آموزان موجبات پیشرفت مهارت شنیداری آنها را در مقایسه با روشهای متداول و سنتی فراهم می آورد.
الهام ناصری منصور هاشمی
this thesis aims at putting together two of the vestest areas of study there is in humanities: bioethics and literature. the two novels in question, oryx and crake and the year of the flood, are considered as some of the most succssful examples of spculative fiction. in these novels the biological and environmental issues raised as looked at from a bioethics point of view.
زهرا توشنی بهزاد برکت
چکیده داستانهای پریان از جمله داستانهای پر نقل است که در زمره ی اولین تلاشهای آگاهانه جوامع برای آموزش عموم به ویژه در رابطه با حد و مرزهای تعریف جنسیت و شرایط و ضوابط زندگی شکل گرفته بر اساس هویت جنسی است. در نتیجه این عملکرد ، این گونه داستانها برای تطابق با نیازهای متغیر جوامع در اعصار گوناگون در حال تغییر و تحول دایمی اند. در نتیجه تعاریف مفاهیمی چون "خود" و "دیگری" و به عبارت دیگر ضوابط خودشناسی بر مبنای جنسیت که در این گونه داستانها نمایان است نیاز به تبیین بر اساس پیش فرضهای مرتبط با جنسیت و همچنین دیگر عوامل اجتماعی فرهنگی دارد.پژوهش حاضر خوانشی دقیق از داستان های - منتخب پریان متعلق به دوره های مختلف تاریخی و دارای ابزار روایتی مختلف را ارایه می کند. براساس رویکردی باتلری پایان نامه حاضرتلاش کرده است تا ابعاد مختلف این داستانها را براساس روش شکل گیری هویت جنسی/جنسی شده روشن نماید.برای نیل به این هدف این پژوهش روایتی تحلیلی از داستانهای کلاسیک وداستانهای پریان امروزی را به منظور تبیین تفاوت ها و شباهت های این گونه داستانها و آشکار نمودن عوامل اجتماعی فرهنگی ناپیدا و مرتبط به پیدایش این داستانهای متفاوت - ارایه کرده است.برای بیشتر آشکار نمودن این هدف چهارسوال در طول تحقیق مد نظر قرار داده شده است. این پژوهش تلاش دارد تا امکان ردیابی اصطلاحات ابداعی باتلر به خصوص اجرا ی جنسیت را در داستانهای کلاسیک و اقتباسهای جدید سینمایی بررسی کند این پایان نامه همچنین تفاوتها و شباهتهای بین داستانهای پریان کلاسیک و اقتباسهای جدید سینمایی و به ویژه روشهایی که خود شناسی بر مبنای هویت جنسی بر مبنای آن شکل گرفته است مورد سوال قرار میدهد . پژوهش حاضر در پایان نتیجه میگیرد که به وسیله تعریف نمودن سطوح مختلفی از دوگانه ی خود / دیگری در دوره های رمانی مختلف داستانهای پریان تصاویر گوناگونی از "خود" زنانه و "دیگری" مردانه را بر اساس ضروریات و عرف جوامع ارائه کرده اند .همانگونه که روایتهای جدید داستانهای پریان همچون محبوس ) 202 ( و شجاع ) 200 ( به طور غیر مستقیم بیان تبیین مفاهیم "خود" و "دیگری" در اقتباسهای سینمایی از داستانهای پریان : رویکردی باتلری زهرا توشنی میکنند این داستانها به تدریج این مفاهیم را به سمت شکل گیری ساختارهایی در برگیرنده و عاری از هویت جنسی سوق داده اند. کلمات کلیدی : اقتباس سینمایی، داستان پریان، اجرا جنسیت ، "دیگری"،"خود" ، فرد
حمیدرضا علیکی هوشنگ خوش سیما
چکیده ندارد.
سهیلا نوروزی بهزاد برکت
چکیده ندارد.
محسن شفقی بهزاد برکت
چکیده ندارد.
حسین برازنده خدمت بهزاد برکت
چکیده ندارد.
لیلا اردبیلی بهزاد برکت
نظریه قطبهای استعاره و مجاز یاکوبسن از جمله دستاوردهای راهگشای زبانشناسی جهت تبیین برخی ویژگی های سبکی متون ادبی به ویژه شعر است.یاکوبسن کاربرد استعاری زبان را مرتبط با بهره گیری از امکانات محور جانشینی و کاربرد مجازی را در ارتباط با استفاده از امکانات محور همنشینی می داند.در عین حال کاربرد استعاره را شاخص ادبیات رمانتیک و سمبولیستی و استفاده از مجاز را مشخصه ادبیات حماسی و واقعگرا به شمار می آورد.
بهزاد برکت
چکیده ندارد.
بهزاد برکت علی محمد حق شناس
رساله حاضر ترجمه فصل های (10-13) از کتاب "درآمدی بر زبان" می باشد. در این بررسی پیرامون گوناگونی زبان، الفبای زبان و ماده خاکستری زبان مباحثی مطرح شده و پیرامون گوناگونی زبان چنین آمده است که لهجه فردی در هر شخص منعکس کننده مختصه های تمایزدهنده ویژه گفتار او می باشد. هر زبان، جدا از نمایش اختلافات زبانی فردی می تواند نمایانگر اختلافات نظام یافته ای نیز باشد. این اختلافات موجب بروز "لهجه" می گردند. لهجه بعلت تغییرات زبانی تقویت شده و گسترش می یابد. در غالب کشورها یک لهجه نقش "لهجه معیار" را ایفاء می کند. هر چند از دیدگاه زبانی این لهجه بر سایر لهجه ها برتری ندارد، با این همه برخی آن را تنها صورت "صحیح" زبان به حساب می آورند. در مناطقی که گروههای زبانی گوناگون وجود دارند، برای دستیابی به امکان ارتباط متقابل از "زبان میانجی" استفاده می شود. واژگان، ساخت واجی و ساخت نحوی یکی از زبانهای درگیر، ساده شده و "پی چین" را پدید می آورد. پی چینی که زبان بومی یک گروه شود "کریول" نام دارد. موانع زبانی که زائیده کاربرد هزاران زبان در سراسر جهان می باشند، انگیزه اصلی ایجاد زبانهای ساختگی هستند. زبان عامیانه، زبان لاتی، زبان ولگردان و زبان حرفه ای از گونه های دیگر زبان هستند. پیدایش این زبان گواه توانایی خلاقیت زبان بشر است . خط یکی از اساسی ترین ابزار تمدن است . نخستین بار سومریها یک نظام خطی تصویرنگار جهت حفظ قراردادهای بازرگانی خود پدید آوردند. پس از چندی این خط برای مصارف دیگر گسترش یافت و سرانجام به خط میخی بدل گشت که از سبک والایی برخوردار بود. ملل گوناگون خط میخی را قرض گرفتند و سپس از آن با بکاربستن اصل "ربوس " در جهت ایجاد نظام هجانگار، بهره گرفتند. برطبق اصل ربوس نماد یک واژه برای هر واژه یا هجای هم آوای آن بکار می رفت . مصریها نظام تصویرنگار دیگری پدید آوردند که به هیرروگلیف موسوم گشت . فنیقی ها همچون بسیاری از اقوام دیگر این نظام را قرض گرفته، اصلاح نمودند و بعنوان نظام هجانگار مورد استفاده قرار دادند. در نظام هجانگار برای هر هجای جداگانه یک نماد بکار می رفت . یونانیها نظام فنیقی ها را وام گرفته و آن را بگونه ای با زبان خود هماهنگ ساختند که هر نماد برای نشان دادن یک واحد آوایی جداگانه بکار می رفت . بدین ترتیب نخستین الفبا بوجود آمد. در حال حاضر سه نوع نظام خطی واژه نگار، هجانگار و الفبایی در سراسر جهان مورد استفاده می باشد. ماده خاکستری زبان و زبان در عصر ماشین حسابگر از دیگر موضوعات مطروحه در این پژوهش است .