نام پژوهشگر: علی ایمانپرست
علی ایمانپرست منصور پهلوان
توحید اصل اول همه ی فرق و مذاهب اسلامی است. با این وجود در جزئیات این اصل میان آنها اختلافات اساسی وجود دارد. از جمله ی مهم ترین و بحث برانگیزترین شاخه های توحید، موضوع اسماء و صفات خداوند متعال است. اینکه خداوند اسم یا صفت دارد یا خیر و اگر دارد، چگونگی اتصافش به اسماء و صفات، مهم ترین مسائل این بحث است. یکی از گروه های مهم اسلامی، «مکتب اعتزال» است. عمده شاخصه ی این مکتب، خلاف دیگر فرق اهل سنت، توجه بسیار زیاد آن به عقل و استنباط گزاره های دینی از مجرای عقل و خرد است. آنچه بررسی این گروه را دارای اهمیت خاص می کند، ادعای آنها بر اخذ معارف در توحید و عدل از امیرالمومنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) است. در این تحقیق، سعی در شناخت عقیده ی معتزله در بحث «اسماء و صفات» خداوند و آن گاه تطبیق آن با سخنان امیرالمومنین (علیه السلام) و ائمه ی معصومین (علیهم السلام) شده است تا نشان دهیم که معتزله در نقاط قوتشان وام دار تشیع هستند و اکثر معضلاتشان به سبب عدم پایبندی کامل ایشان در پیروی از امیرالمومنین (علیه السلام) است. دانشمندان معتزله در موضوع اسماء و صفات هم رأی نیستند. عقاید آنها در این موضوع را می توان طور خلاصه این گونه بیان کرد: 1. نفی صفات و عینیت آنها با ذات، 2. سلب اضداد از ذات خداوند 3. نظریه ی حال، 4. نیابت ذات از صفات. با این حال می توان به طور کل گفت که همه ی آنها هم سعی در نفی صفات و هم حفظ کمالات حق متعال داشته اند و این خود منجر به نظریات مختلف در این باب شده است. با بررسی روایات می یابیم که امیرالمومنین (علیه السلام) و اهل بیت (علیهم السلام)، به نفی صفات از ذات خداوند متعال قائل هستند. نکته ی مهم دیگر، خروج از دو حدّ تعطیل و تشبیه در مورد خداوند است. ذات خداوند دارای ترکیب و قابل تجزیه نیست و اثبات صفات برای ذات، ناچار به وادی ترکیب ذات و تشبیه آن به مخلوقات وارد می شود که هر دو باطل است. در دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام)، ذات خداوند قابل شناخت و تعقل و تفکّر نیست و عقل تنها تا مرتبه ی اثبات و تنزیه ذات می تواند پیش رود. به همین دلیل این ذات نه قابل تصوّر و نه قابل وصف است، چرا که هر وصفی، تشبیهی در دل خود دارد. به طور اجمال، روایات امیرالمومنین و اهل بیت (علیهم السلام) معانی ثبوتی برای ذات قائل نیستند و صفات ثبوتی را به معانی سلبی باز می گردانند. ما دلائل عقلی و نقلی مختلف در این باره را بررسی کرده راه جمع بین قائل شدن به کمالات حق متعال و نفی صفات را نیز از زبان روایات بیان نموده ایم. در پایان نیز، دو دیدگاه معتزله و روایی شیعی را با هم مقایسه کرده به این نتیجه رسیدیم که تنها نظر معتزله که مطابق روایات شیعی است، نظریه ی سلب اضداد از خداوند می باشد. پس از نظریه ی سلب اضداد، نظریه ی نیابت ذات از صفات بیشترین شباهت را با بیان روایات دارد. نظریه ی حال نوعی تشبیه خفی است و مطابق روایات نظر صحیحی نیست. نفی صفات و عینیت صفات با ذات نیز ـ هر چند در بیان بعضی از معتزله از حیث عبارات شباهت هایی با روایات دارد ـ اما در مجموع با آنها تطابق ندارد.