نام پژوهشگر: علی آذرپناه

تحلیل مناسبات اجتماعی شخصیتهای اصلی نمایشی در فیلم های متأخر ایرانی، با رویکردی به آثار اصغر فرهادی، مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی – پروژه عملی: نگارش نمایشنامه«نادر»
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  علی آذرپناه   سید حبیب الله لزگی

شخصیت یکی از شش عنصر بنیادی درام از دید ارسطو و یکی از مهمترین عناصر شکل دهنده به هر متن نمایشی است. کنش هر شخصیت از درون او نشات گرفته و در بیرون جریان می یابد و به همین علت انگیزه شخصیت ها دارای اهمیت فراوان می باشد. بررسی مناسبات اجتماعی شخصیت ها، بررسی کنش های اجتماعی شخصیت ها در برخورد با یکدیگر است. بررسی کنش اجتماعی افراد جامعه ، بخشی چشم گیر از نظریات ماکس وبر، جامعه شناس شاخص آلمانی را به خود اختصاص داده است. او در بررسی های خود، کنش را از جنبه ی ارتباط آن با انگیزه های کنشگر مورد مداقه قرار داده و انواع آن را بر اساس معنای ذهنی آن مشخص می کند و به نوعی سنخ شناسی رفتار اجتماعی بر اساس وابستگی انگیزه های کنشگر به عقل و عقلانیت می رسد. در این سنخ بندی، کنش عقلایی هدفمند از سایر انواع کنش مهمتر است و به شکل تمایل به سازمان عقلانی در کلیه وجوه جامعه مدرن از بنگاه های اقتصادی تا دیوانسالاری مشاهده می شود. رفتارهای غیر عقلانی یا ناشی از عواطف، باید به عنوان انحراف از نوع خالص رفتار معطوف به هدف در نظر گرفته شود که خود را در عرضه اجتماع به صورت ساختهای سنتی و کاریزمایی نشان می دهند. در این پایان نامه به بررسی مناسبات اجتماعی شخصیت های نمایشی اصلی فیلم های نمونه ای سه کارگردان ایرانی: مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، اصغر فرهادی بر اساس نظریات وبر پرداخته شده و نشان داده شده که کنش های شخصیت های اصلی نمایشی فیلم های نمونه ای این سه کارگردان کاملاً متاثر از تاریخ، فرهنگ و ساخت قدرت ایران می باشند. علاوه بر این نشان داده شده که چگونه تغییرات ساختاری جامعه ایران و گذر از جامعه ای سنتی به جامعه ای مدرن خود را در نوع کنش های اجتماعی شخصیت ها نشان می-دهد به نحوی که نوع کنش ها به تدریج از سنتی و ارزشی به عقلایی تغییر می یابند.