نام پژوهشگر: شهریار کارگر
شهریار کارگر مسعود علیخانی
اهداف این مطالعه بررسی اثرات روغن هیدروژنه نخل و روغن زرد بر نسبت ناپدید شدن مواد مغذی در in situ ، عملکرد، قابلیت هضم، فراسنجه های خونی و رفتار جویدن گاوهای شیری بود، که با جیره هایی بر پایه تخم پنبه کامل و یونجه به عنوان تنها منبع علوفه ای با تسبتهای متفاوت علوفه به کنسانتره تغذیه شدند. در این مطالعه هشت گاو هلشتاین در اوایل شیرواری و دو گاو نر هلشتاین با فیستولای شکمبه ای و کانولای دوازدهه ای مورد استفاده قرار گرفتند. گاوها دو بار در روز با tmr در حد اشتها تغذیه شدند. تغذیه چربی تاثیری بر مصرف ماده خشک نداشت اما dmi به طور معنی داری در جیره پرعلوفه کاهش یافت. تغذیه چربی تولید شیر را متاثر نکرد ولی تیمار yg تولید شیر را نسبت به تیمارهای شاهد، افزایش داد. تغذیه چربی تمایل به افزایش دادن درصد چربی شیر داشت اما تولید چربی شیر را به طور معنی داری زیاد کرد. جیره پر علوفه درصد و تولید چربی شیر را در مقایسه با yg متاثر نکرد. تغذیه چربی تاثیری روی درصد و تولید پروتئین شیر نداشت اما yg در مقایسه با جیره های hpo , yghf درصد و تولید پروتئین شیر را افزایش داد. قابلیت هضم dm در کل دستگاه گوارش در جیره yg نسبت به hpo بیشتر بود اگر چه، با تغذیه چربی متاثر نگردید. روغن زرد تمایل به کاهش قابلیت هضم dm در جیره پر علوفه داشت. قابلیت هضم cp فیبر واجزای آن در کل دستگاه گوارش تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت. اما قابلیت هضم کل اسید چرب با افزودن چربی به جیره ها و منبع چربی زیاد شد. سطح بالای علوفه درجیره در مقایسه با تیمار سوم به طور معنی داری قابلیت هضم کل اسید چرب کمتری داشت. غلظت پیش از تغذیه ای اسیدهای چرب غیر استریفیه در جیره های دارای چربی و در جیره پر علوفه به ترتیب بالاتر و کمتر بود. خوردن زمان نشخوار و کل زمان جویدن، در سه جیره اول با نسبت یکسان تحت تاثیر قرار نگرفت ولی آن فعالیتها در جیره دارای نسبت بالای متاثر f:c شدند. تغذیه چربی تمایل به کاهش قابلیت هضم شکمبه ای و کل اسید چرب با تغذیه چربی و منبع آن علاوه بر نسبت متفاوت f:c در جیره ها تحت تاثیر قرار نگرفت به استثنای قابلیت هضم سلولز که با افزایش مقدار علوفه در جیره به طور معنی داری زیاد شد. نتایج مطالعه حاضر پیشنهاد میکند که استفاده از روغن زرد در جیره هایی بر پایه یونجه منجر به کاهش چربی شیر نشده و پاسخهای تولیدی را در مقایسه با سایر تیمارها افزایش میدهد. افزودن چربی و منبع آن رفتار جویدن را در گاوای شیر هلشتایت متاثر نکرد اما با زیاد شدن pendf جیره ای تحت تاثیر قرار گرفت. تغذیه روغن زرد تاثیر زیان آوری روی قابلیت هضم شکمبه ای ، پس از شکمبه ای و کل دستگاه گوارش فیبر و اجزای آن نداشت. علاوه بر این استفاده از سطح پایین علوفه برای جلوگیری از تاثیر منفی چربی فعال در شکمبه بهینه بود.
شهریار کارگر محمد خوروش
در پژوهش اول، اثرات منبع غله و مکمل روغن بر مصرف خوراک، رفتار تغذیه ای و رفتار جویدن و نیز بر پاسخ های عملکردی و الگوی اسیدهای چرب شیر با استفاده از هشت رأس گاو هلشتاین چند شکم زا (1/22 ± 9/76) در قالب آزمایش فاکتوریل 2 × 2 و بر پایه طرح مربع لاتین دو بار تکرار شده ارزیابی شدند. جیره های آزمایشی بر پایه دانه های جو یا ذرت آسیاب شده با 2 درصد (بر اساس ماده خشک) روغن ماهی یا روغن سویا بودند. اثر متقابل بین منبع غله و مکمل روغن برای مصرف ذرات باقیمانده بر روی الک 19 میلی متر و ضخامت لایه چربی پشت معنی دار بود اما فعالیت انتخاب تحت تأثیر آن قرار نگرفت. با نسبت یکسان علوفه به کنسانتره در جیره ها و نیز با اندازه ذرات مشابه از نظر میانگین هندسی، جیره هایی بر پایه دانه جو در مقایسه با جیره هایی بر پایه دانه ذرت زمان بیش تری برای فعالیت نشخوار نیاز داشتند که این زمان خود متأثر از افزایش طول (مدت زمان) هر وعده نشخوار بود. روغن ماهی در مقایسه با روغن سویا تمایل داشت مدت زمان نشخوار در روز را کاهش بدهد اما زمان نشخوار وقتی به صورت دقیقه به ازای کیلوگرم الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده خنثی علوفه ای مصرفی بیان شد، افزایش داد. بدون توجه به منبع غله، کاهش در ماده خشک مصرفی با تغذیه روغن ماهی به خاطر کاهش اندازه وعده غذائی و افزایش سطح مالون دی آلدهید پلاسما بود بدون این که فاصله بین وعده های غذائی تغییر پیدا بکند. تغییر دادن تخمیرپذیری جیره، الگوی مصرف خوراک و ماده خشک مصرفی را تحت تأثیر قرار نداد و در نتیجه تولید شیر و ترکیبات آن تحت تأثیر منبع غله قرار نگرفتند. به علاوه، پاسخ های تولیدی به مکمل روغن مستقل از منبع غله بود و جیره های حاوی روغن ماهی آن را به طور منفی متأثر کردند. گوارش پذیری ظاهری ماده خشک (05/0 = p) و عصاره اتری (01/0 > p) در کل دستگاه گوارش در جیره هایی بر پایه دانه ذرت در مقایسه با جیره هایی بر پایه دانه جو بیش تر بودند. روغن ماهی گوارش پذیری ظاهری کربوهیدرات غیر الیافی (07/0 = p) و عصاره اتری (03/0 = p) را در مقایسه با روغن سویا کاهش داد. غلظت مولاری پروپیونات متأثر از اثر متقابل بین اثرات اصلی شد (09/0 = p). در جیره هایی بر پایه دانه جو در مقایسه با جیره هایی بر پایه دانه ذرت، غلظت مولاری پروپیونات شکمبه گاوهای تغذیه شده با روغن سویا افزایش یافت. هم منبع غله و هم مکمل روغن در تغییر الگوی اسیدهای چرب شیر موثر بودند اما اثر متقابلی بین آن ها (به جز در مورد برخی از اسیدهای چرب که اهمیت بیولوژیکی شان هنوز به خوبی شناخته نشده است) وجود نداشت به طوری که دانه ذرت و روغن ماهی باعث افزایش اسید واسنیک و اسید رومنیک شیر شدند. با این وجود، هم دانه جو و هم روغن ماهی توانستند نسبت اسیدهای چرب فرد کربن و شاخه دار که خواص ضد سرطانی آن ها در انسان به اثبات رسیده، افزایش دهند. در کل، اثر متقابل بین منبع غله و مکمل روغن توانست رفتارهای خوردن و جویدن و غلظت مولاری پروپیونات را تحت تأثیر قرار بدهد، اما تأثیری بر عملکرد تولیدی و الگوی اسیدهای چرب شیر نداشت. در پژوهش دوم، اثر جیره هایی بر پایه دانه جو، دانه ذرت و یا مخلوط یکسانی از آن ها توأم با تغذیه مخلوطی از روغن ماهی و روغن سویا (1 به 5؛ 2 درصد ماده خشک) بر عوامل مذکور پژوهش اول با استفاده از نه رأس گاو هلشتاین چند شکم زا (0/11 ± 6/75 روز شیردهی) در قالب طرح مربع لاتین سه بار تکرار شده ارزیابی شدند. مصرف خوراک در تمامی تیمارهای آزمایشی به خاطر این که اندازه وعده غذائی و یا فاصله بین وعده های مصرف خوراک با تغییر نسبت دانه جو به دانه ذرت تحت تأثیر قرار نگرفتند، یکسان بود. اگر چه گوارش پذیری ظاهری ماده خشک، ماده آلی و پروتئین خام در جیره ای بر پایه دانه جو نسبت به دانه ذرت افزایش پیدا کرد، گوارش پذیری الیاف تحت تأثیر قرار نگرفت که عدم تغییر در فراسنجه های تخمیر شکمبه ای بر آن صحه گذاشت. عدم تأثیر جایگزینی دانه جو به جای دانه ذرت بر الگوی فعالیت نشخوار و نیز زمان صرف شده برای نشخوار کردن ممکن است دال بر این حقیقت باشد که مصرف الیاف نامحلول در شوینده خنثی علوفه ای جهت مرتفع کردن برخی اثرات ناشی از تفاوت در تخمیر پذیری نشاسته دانه غلات استفاده شده در شکمبه کافی بوده است. تغییر دادن نسبت دانه جو به دانه ذرت در جیره هایی با 2 درصد مخلوط روغن ماهی و روغن سویا کمینه تأثیر را بر رفتار های خوردن و نشخوار داشت و عملکرد تولیدی را تحت تأثیر قرار نداد هر چند که باعث القاء سندروم کاهش چربی شیر شد. الگوی اسیدهای چرب شیر تحت تأثیر نسبت دانه غله در جیره قرار گرفت به طوری که جیره هایی بر پایه دانه ذرت در مقایسه با جیره هایی بر پایه دانه جو احتمالاً با افزایش فراهمی اسیدهای چرب در شکمبه باعث افزایش اسید های چرب واسنیک و رومنیک شیر شد. بر این اساس نشان داده شد حضور سوبسترا در مقایسه با عوامل تغییر دهنده شرایط شکمبه در افزایش اسید های چرب واسنیک و رومنیک شیر تأثیرگذارتر هستند.