نام پژوهشگر: سکینه شاعری
سکینه شاعری فرانک جهانگرد
ابوالحسن علی بن احمد خرقانی (352-425 ه.ق.)، از صوفیان قرن چهارم و پنجم هجری است. وی فردی امّی و نانویسا بوده، که در بیان سخنان خود متأثر از زبان محاوره و گویش منطقه ی خود (قومس) بوده است. به گفته ی خود تمام تعلیماتش را از خداوند می گرفته است. از نظر فکری می توان او را دنباله رو افکار عارفان بزرگ منطقه اش به ویژه، ابوالعباس قصاب (م. نیمه ی دوم قرن چهارم.) و بایزید بسطامی (م. 261 ه.ق.) دانست. این پژوهش که با توجه به سخنان خرقانی زبان و اندیشه ی وی را بررسی و تحلیل می کند، در چهار فصل انجام شده است؛ در ابتدا شرح احوالی از خرقانی، اوضاع سیاسی- مذهبی زمان وی، هم چنین کلیاتی درباره ی ویژگی های زبانی و فکری او آورده شده است و در فصل های بعد دیدگاه های عرفانی او با محوریت دو اصل زبان و فکر به عنوان اساس مباحث و موضوعاتی چون خداشناسی، رابطه ی انسان با خدا، شطحیات و کرامات عرفا، جوان مردان در نگرش عرفانی، دنیا، مرگ و جهان پس از آن، شفاعت و...، موضوع بندی و بررسی شده است، سپس نگرش خرقانی به اجتماع اطراف به ویژه، طبیعت، گل ها و گیاهان، رنگ ها، شغل، خانواده و مردم آمده است. ویژگی های آوایی، واژگانی و نحوی کلام وی نیز در سطح زبانی تحلیل گردیده است. در بُعد زبان و سه سطح موسیقایی، واژگانی و نحوی، پیروی از زبان محاوره، آرایه ی سجع و موازنه، تکرار، به ویژه، تکرار حروف، هم چنین استفاده از واژه های کهنه و مهجور، کاربرد برخی واژه ها و ترکیبات عربی، پیشوندهایی که بعدها به پیشوندهای مرده ی زبان تبدیل می شوند و نیز استفاده از حذف، تقدیم و تأخیر نقش های مختلف دستوری و کاربرد حروف در معانی مختلف، از ویژگی های بارز سخنان خرقانی به شمار می رود. در بُعد فکری، خرقانی عقل را در شناخت حق نارسا و عشق حقیقی را بر آن پیروز می داند. او به مرگ ارادی (فناء فی الله) معتقد است و از نظر او نفس سرکش را با مبارزه ی همیشگی می توان مهار کرد. وی هم چنین در سخن خود به بیان شطحیاتی می پردازد که عوام از درک آن ناتوانند. از جلوه های طبیعی نظیر آتش و آب و باد و حتی رنگ ها و پرندگان در سخن خرقانی می توان برداشت های عرفانی و رمز گونه کرد. وی جوان مردان را انسان های کامل معرفی می کند و خود به اصول آنان بسیار پایبند است.