نام پژوهشگر: سید علیرضا ارباب زادگان هاشمی
سید علیرضا ارباب زادگان هاشمی محمد رضا پور جعفر
طراحی شهری علم و هنری است چند وجهی و توجه همزمان به تمامی وجوه است که طرحی را موفق یا ناموفق می نماید. افول فضاهای شهری در دهه 80 میلادی به دلیل توجه صرف به کالبد طراحان شهری را بر آن داشت تا به دیگر وجوه طراحی شهری نیز توجه ویژه نمایند . در طی این سالهای مباحث مختلفی جهت دستیابی به فضاهای شهری موفق ارائه شده است. وجه اشتراک تمامی این مباحث توجه ویژه اشان به انسان به عنوان مصرف کننده فضای شهری است.توجه به انسان در حقیقت بیانگر توجه به وجوه غیر کالبدی فضا است چیزی که فضای شهری را تبدیل به مکان می کند . یعنی کالبد فضای شهری به علاوه معناو عملکرد(جنبه های غیر کالبدی مرتبط با انسان) و تجربه فضا توسط انسان آن را تبدیل به مکانی موفق و پویا جهت استفاده انسان خواهد کرد. توجه به انسان در گرو شناخت ویژگی های اوست و شناخت ویژگی ها انسان ها نیز در گرو شناخت فرهنگی است که او در آن شکل گرفته است. در این میان باید توجه داشت که توجه طراحان به تفاوت ها و سلیقه ها انسان ها در فرهنگ های مختلف(خرده فرهنگ های مختلف) از آن جهت درطراحی شهری مهم است که سنگ بنای ساخت جامعه انسانی و محیطی فرهنگی است. فرهنگ، به عنوان نحوه پاسخگویی جامعه به نیازهای خود، یکی از مواردی است که بی شک دربالاترین مرتبه از دستیابی به طراحی شهری خوب قرار دارد و حذف آن از نگاه طراح، طرحی بی روح و خشک را به جامعه انسانی تحمیل می نماید. از این رو در این تحقیق ابتدا با مرور توصیفی – تحلیلی ادبیات موضوع اصول کلی حاکم بر طراحی فضای شهری مبتنی بر خرده فرهنگ های قومیتی به روش میدانی و مشاهده ای شناسایی شده است. جهت دستیابی به اصول خاص طراحی نیز انگاره های فرهنگی قابل تبدیل به کالبد شهری در شش خرده فرهنگ های قومیتی ایران (کرد،لر بختیاری، قشقایی، بلوچ، گیلک، آذری) ، شناسایی شده است. انگاره های بررسی شده در این تحقیق شامل چهار دسته ، نقوش و ترکیبات شکلی دو بعدی، ریتم و تناسبات و رنگ میباشد.که با مطالعه این انگاره های اصول نظم دهنده به طراحی از آن ها استخراج شده و در طراحی بکار گرفته شده است.