نام پژوهشگر: سمیه بلبلی قادیکلایی
سمیه بلبلی قادیکلایی علی محمد حاضری
در این پژوهش ضمن بررسی مفهوم تحولات سیاسی-اجتماعی موسوم به انقلاب های رنگی و متمایز نمودن آنها از دیگر انواع انقلاب ها، چرائی وقوع انقلاب های رنگی با توجه به دو کشور پسا-کمونیستی گرجستان و اوکراین مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور به دلیل متمایز بودن جنبش های اجتماعی از نوع انقلاب های رنگی از دیگر انواع جنبش های اجتماعی و همچنین متفاوت بودن فرایند دموکراتیزاسیونی که در انقلاب های رنگی به وقوع می پیوندد با دیگر فرایندهای دموکراتیزاسیون، به جای بهره گیری مستقیم از ادبیات نظری موجود در خصوص دو حوز? جنبش های اجتماعی و دموکراتیزاسیون، الگوی نظری جدیدی با کمک نظریات موجود و فاکتورهای استخراج شده از مطالع? انقلاب های رنگی در سطح تجربی گرجستان و اوکراین پیشنهاد شده است. سپس دو مدل پیشنهادی با استفاده از روش توافقی میل در دو سطح تجربی به محک آزمون گذاشته شد و یکسری فاکتورهائی به عنوان فاکتورهای نهائی و مشترک بین دو کشور گرجستان و اوکراین استخراج شدند. در فصل پایانی پژوهش مصادیق فاکتورهای نهائی شده در سطح جامع? کنونی ایران (دولت احمدی نژاد و انتخابات دهم ریاست جمهوری) به منظور بررسی امکان یا عدم امکان وقوع انقلاب رنگی ردیابی شدند. برای ردیابی هر فاکتور علاوه بر اظهارات طرفداران دو جناح رقیب انتخاباتی از شاخص های استاندارد و رتبه بندی ها و اندیس های بین المللی نیز بهره گرفته شده است. مطابق بررسی های انجام شده امکان وقوع یا عدم وقوع انقلاب رنگی در شرایط کنونی جامعه ایران پاسخ سرراست و قاطعی همراه ندارد. زیرا اگر وجود تمامی 14 فاکتور مذکور به طور همزمان برای وقوع انقلاب رنگی ضروری باشد، آنگاه چنین تحولی در سطح جامعه کنونی ایران به دلیل عدم حضور همزمان هر 14 فاکتور قابل طرح نیست. همچنین اگر قدرت برخی از فاکتورها بر قدرت برخی دیگر فائق آید، آنگاه باز هم نتیجه منتفی بودن امکان وقوع انقلاب رنگی است. این در حالی است که اگر وجود تمامی فاکتورهای علی به طور همزمان برای رخداد انقلاب رنگی ضروری نباشد و همچنین امید ریاضی تمامی فاکتورها یکسان باشد، آنگاه می توان چنین نتیجه گیری کرد که احتمال وقوع انقلاب رنگی در ایران چندان دور از ذهن نیست.