نام پژوهشگر: سمانه خبیری
سمانه خبیری محمد رضا پورجعفر
دلبستگی مکانی از دهه 60 و به دنبال طرح مفهوم مکان در مطالعات روانشناسی محیطی مطرح شد و به حوزه های دیگر مطالعاتی چون جغرافیای انسانی، جامعه شناسی، معماری و برنامه ریزی شهری نیز راه یافت. عدم اجماع صاحب نظران در حوزه های مختلف مطالعاتی بر چیستی و چگونگی فرایند شکل گیری دلبستگی مکانی و کاربست مفاهیم نزدیک به آن مانند حس مکان و حس تعلق به جای اصطلاح دلبستگی مکانی بدون توجه به مرزهای موجود میان این تعابیر، دلبستگی مکانی را به مفهومی بی ثبات و لغزنده تبدیل کرده است. هدف از این مقاله بازشناسی مفهوم دلبستگی مکانی به عنوان یکی از سطوح روابط مردم – مکان است. در این پژوهش سعی شده است با مطالعات اسنادی و مرور مستندات مربوط به پژوهش های انجام شده ، به تعریفی مشخص از مفهوم دلبستگی مکانی، اصول و معیارها و فرایند شکل گیری آن، که تمیز آن از سایر مفاهیم مرتبط را ممکن کند، دست یافته شود. شناسایی ابعاد متفاوت دلبستگی مکانی و معیارهای موثر بر هریک از این ابعاد، در قالب مدل مفهومی فرایند دلبستگی مکانی و چارچوبی از مولفه های سازنده آن ارائه شده است. بر اساس مدل مفهومی بدست آمده دلبستگی مکانی به عنوان هسته اولیه شکل گیری حس مکان، فرایندی احساسی، ادراکی و رفتاری است که در تعامل افراد با فضاهایی که بدان معنای ویژه ای بخشیده اند و با ایجاد دو سطح وابستگی مکانی و هویت مکانی شکل می گیرد. این پیوند در چارچوب رفتارهای تمایل به حفظ نزدیکی به مکان، حزن و اندوه ناشی از جدایی و دوری از مکان، حمایت اجتماعی مکان و انتخاب مکان های مشابه قابل بازشناسی است. بر اساس چارچوب پیشنهادی، اصول و معیارهای دلبستگی مکانی در چهار دسته اصلی خودبسندگی، تداوم، تمایز و عزت نفس شناسایی شدند.