نام پژوهشگر: ناصر فکوهی
پریسا پولادیان حسین علیزاده
این پژوهش با هدف دستیابی به چگونگیِ عملکرد آیین های موسیقی درمانی در راستای بهبود بیماران آغاز گردید. در ابتدای راه پژوهشگر لازم می بیند دلایلی را که پرداختن به این موضوع را از دیدگاه اش ضروری جلوه می دهد، بیان کند که در قسمت مقدمه به توضیح مختصری از این ضروریّات می پردازد. از آن جایی که پرداختن به کلیّه ی آیین های درمانی در یک پژوهش دانشگاهی با توجه به زمان در دسترس غیر ممکن می نماید، پژوهشگر در اِوان راه یک آیین مرسوم در استان سیستان و بلوچستان ایران را موسوم به آیین "گواتی" انتخاب کرده و برای انجام بررسی های دقیق و مشاهده ی این آیین رو به نابودی به این استان سفر می کند. با همه ی افرادی که به نحوی در این آیین نقش و وظیفه ای دارند،و با چند بیمار بهبود یافته از طریق این آیین و همچنین چند بیمار درگیر با "گوات" مصاحبه به عمل می آورد. بدیهی است که در راستای رسیدن به هدف مورد نظر نیاز به گذر از مراحلی است که یکی از آن ها بررسی کامل نحوه ی اجرای چنین آیین هایی و همچنین اعتقادات زیر بناییِ چنین مناسکی است، که سعی شده در فصل اول با توجه به مشاهدات و مصاحبه ها به تفصیل بیان شود. در فصل دوم آیین مورد نظر با نخستین آیین موسیقی درمانی در کل دنیا، موسوم به آیین "شمنیسم" مورد مقایسه قرار می گیرد. که با توجه به محدود بودن زمان، آیین "گواتی" تنها با آیین شمنیسم از دیدگاه شخص "میرچا الیاده" تطبیق داده می شود. پژوهشگر به تشابهاتی میان این دو آیین دست یافته است که در فصل دوم به طور کامل توضیح داده می شود. در فصل سوم کلیّه ی اظهارات افراد مصاحبه شونده در راستای آیین "گواتی" از دیدگاه های دیگری مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه ی حاصله ی این پژوهش نیز در همین فصل بیان خواهد شد. امّید که چنین پژوهش مختصری راه را برای پژوهش های گسترده تر در راستای چنین موضوع پر اهمیّتی بگشاید.
مریم ارمغان حسین سلطانزاده
خانه های اعیانی در دوره ی قاجار تغییرات بسیاری را، به ویژه در شهر تهران که دارالخلافه بود، پذیرا شدند. نقش غرب در تغییرات پیش آمده بسیار برجسته بوده و از جنبه-های مختلفی بر روی فرهنگ ایرانیانِ آن دوره تأثیر گذاشته است. اغلب مطالعات معماری، تغییرات کالبدی به وجود آمده را گزارش داده اند اما علل این تغییرات، فرآیند و چگونگی آن ها، به صورت دقیق، مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تغییرات رخ داده در معماری خانه بر اساس فرهنگ زندگی می باشد. فرضیه ی تحقیق بیانگر آن است که تغییرات روی داده در فرهنگ زندگی، تحت تأثیرِ غرب باعث ایجاد تغییراتی در معماری داخلی خانه شده است. البته این فرضیه با پیش-روی پژوهش، دقیق تر شده و تغییرات روی داده در معماری خانه را در دو دسته ی کالبدی و ساختاری قرار داده است. روش تحقیق، از نوع کیفی و به روش تفسیری - تاریخی می-باشد. جمع آوری داده ها از منابع دسته اول و گاه دسته دوم، شرح حال ها، تصاویر، مصاحبه ها و همچنین به صورت میدانی توسط حضور در برخی بناها صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که برخی تغییرات فرهنگیِ رو-ی داده شامل ایجاد نوعی زندگی نمایشی التقاطی، تغییر شیوه ی زندگی، سست شدن مرزهای زنانه و مردانه، بازتعریف زن در جامعه و خانواده، و تغییر ساختار خانواده می باشد. می بایست این موضوع نیز ملاحظه شود که بستری برای پذیرش این تأثیرات و تغییرات وجود داشته است و این موضوع از ابراز نارضایتی از وضع موجود و حسرت فرنگ در نوشته های آن دوره آشکار می باشد. تغییرات فرهنگی یاد شده بر روی معماری خانه های اعیانی در لایه-های مختلف تأثیر گذاشت؛ بدین ترتیب که ابتدا کالبد خانه در لایه های سست، تزئینات، به ویژه تزئینات نقاشی و مبلمان را تغییر داد و منجر به اضافه شدن برخی عناصر معماری الحاقی غربی گردید. سپس تغییرات در سطوح سخت تری صورت گرفت؛ تغییر چیدمان فضایی، مختصرشدن فضاها و شکل گیری فضاهایی با کارکرد مشخص از جمله تغییرات یاد شده بودند. مهم ترین بخش تغییرات، تغییر در ساختار خانه، در نتیجه ی تغییر شیوه ی زندگی، سست شدن مرزهای زنانه-مردانه و بازتعریف زن در جامعه و خانواده بوده است. چگونگی این تغییرات در کالبد و ساختار خانه به همراه تحولات در فرهنگ زندگی، که شامل شیوه ی زندگی و سلیقه ی زیباشناسی می باشد، در این رساله مورد بررسی قرار گرفته است. نظریه ی تبیین شده در این رساله، در کاخ های سلطنتی و در خانه های اعیانی ییلاقی، درون حصار شهر و بیرون آن، با ساماندهی پیرامون حیاط یا درون باغ، تفسیر و بررسی شده است.
آیت اله میرزایی محمدسعید ذکایی
چکیده ندارد.
امیر هاشمی مقدم ناصر فکوهی
چکیده ندارد.
زهرا شعربافچی زاده ناصر فکوهی
چکیده ندارد.