نام پژوهشگر: سعدی خسروی

: مطالعه بهره وری و تخصیص عوامل موثر بر تولید گندم دیم شهرستان دیواندره
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  سعدی خسروی   جعفر حقیقت

در وضعیت کنونی جمعیت جهان در حال افزایش و به تبع آن تقاضا برای مواد غذایی نیز بیشتر می شود، که این مهم افزایش تولیدات مواد غذایی را می طلبد. از این رو یا می توان امکانات تولیدی را افزایش داده و از این طریق به افزایش تقاضای مواد غذایی پاسخ داده شود و یا از امکانات موجود به نحو صحیحی استفاده کرد. با توجه به محدود بودن امکانات تولیدی در دسترس، راه حل اول منطقی به نظر نمی رسد. بنابراین محدود بودن نهاده های تولیدی لزوم اجرای مطالعات بیشتر در زمینه ارتقاء بهره وری جهت دستیابی به تولید بیشتر با استفاده از امکانات موجود را برجسته تر می-سازد. هدف اصلی از تحقیق حاضر محاسبه بهره وری و همچنین تعیین مقدار بهینه مصرف نهاده ها در تولید گندم دیم در شهرستان دیواندره می باشد. داده های این مطالعه از 190 کشاورز تولیدکننده گندم دیم در سال زراعی 90 - 1389 واقع در شهرستان دیواندره جمع آوری شده است. برای محاسبه بهره وری جزئی نهاده های شرکت کننده در تولید گندم دیم از رهیافت پارامتری و تخمین تابع تولید استفاده شده است. از این رو برای انتخاب تابع تولید، از میان توابع انعطاف پذیر ترانسلوگ، لئونتیف تعمیم یافته و درجه دوم تعمیم یافته با توجه به معیارهای مختلف، تابع تولید درجه دوم تعمیم یافته به عنوان تابع برتر انتخاب شد که در آن متغیر وابسته عملکرد گندم دیم و متغیرهای مستقل شامل کود شیمیایی، نیروی کار، سموم شیمیایی و ساعات کار تراکتور در هکتار می باشد. محاسبه بهره وری جزئی و تخصیص نهاده ها با استفاده از برابری قیمت نهاده ها با ارزش تولید نهایی هر یک از آنها مشخص ساخت که از تمامی نهاده های موجود در مدل برآورد شده در ناحیه دوم تولیدی اما کمتر از حد بهینه اقتصادی استفاده شده است. بنابراین مقادیر بهینه اقتصادی این نهاده ها جهت دستیابی به حداکثر سود محاسبه گردید که این مقادیر برای نهاده های کود شیمیایی، نیروی کار، سموم شیمیایی و ساعات کار تراکتور در هکتار به ترتیب 85/92، 69/1، 2 و 4/9 واحد برآورد شد. همچنین جهت محاسبه بهره وری کل عوامل تولید از شاخص کندریک استفاده شده است، که مقدار آن برابر با 29/4 واحد می باشد. مقایسه بهره وری کل عوامل تولید بنگاه های مورد مطالعه نشان داد که واحدهای با ظرفیت بالاتر دارای بهره وری کل بیشتری نسبت به واحدهای با ظرفیت پایین هستند. در همین راستا نتایج به دست آمده از کشش کل عوامل تولید نشان از بازدهی صعودی نسبت به مقیاس در واحدها را دارد که خود ادغام واحدها را منوط به کسب سود بیشتر می داند. همچنین برآورد پارامترهای کیفی نشان داد که دو متغیر تعداد قطعات سطح زیرکشت و شرکت مدیران مزرعه در کلاس آموزشی- ترویجی به ترتیب رابطه عکس و مستقیم با عملکرد در واحد سطح دارند.