نام پژوهشگر: زهره خشنود

بررسی مقایسه ای تاثیر آموزش بر مبنای مدل باور بهداشتی به مادران مبتلا و غیر مبتلا به استئوپروز بر بکارگیری رفتارهای پیشگیری کننده از استئوپروز دخترانشان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  زهره خشنود   منیره انوشه

زمینه و هدف: استئوپروز شایع ترین نوع از بیماریهای متابولیک استخوان و بیماری خاموشی است که با کاهش تراکم در مواد معدنی و ماتریکس استخوانی مشخص می شود. این بیماری به عنوان یک مشکل بزرگ در سلامت عمومی جامعه، خصوصا در زنان شناخته شده است. با توجه به اینکه سبک زندگی در دوران نوجوانی و جوانی نقش اصلی در پیشگیری از استئوپروز در سنین سالمندی دارد و همچنین مشارکت والدین، به خصوص مادر، در آموزش رفتار های پیشگیری از استئوپروز به دختران آنها نقش اصلی را دارد، هدف از این مطالعه بررسی مقایسه ای تاثیر آموزش بر مبنای مدل باور بهداشتی در دو گروه مادران مبتلا و غیر مبتلا به استئوپروز بر بکار گیری رفتار های پیشگیری کننده از استئوپروز در دخترانشان می باشد. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بوده که در دو گروه آزمون(42 نفر)و کنترل(41 نفر) صورت گرفته است.این دو گروه به صورت نمونه گیری تصادفی و از میان مراجعین به مرکز سنجش تراکم استخوان ثامن الحجج شهر کرمان انتخاب شده اند.گروه آزمون در یک برنامه آموزشی طراحی شده بر اساس مدل باور بهداشتی که طی 4 جلسه بر اساس نیاز مادران و به مدت 60-90 دقیقه، شرکت کردند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه اجزای مدل باور بهداشتی و چک لیست خود گزارش دهی دریافت کلسیم و قرار گیری در معرض نور خورشید و همچنین فعالیت بدنی روزانه بود، که پرسشنامه اجزای مدل قبل و بعد از مداخله توسط مادران و چک لیست خود گزارش دهی توسط دختران قبل، یکماه و سه ماه بعد از مداخله توسط هر دو گروه تکمیل شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss 16 استفاده شد. یافته ها: در رابطه با اجزای مدل باور بهداشتی در مادران گروه آزمون، قبل و بعد از مداخله، در رابطه با منافع درک شده نسبت به دریافت کلسیم(03/0p=)، منافع درک شده نسبت به ورزش(004/0p=)، موانع درک شده نسبت به دریافت کلسیم(00/0p=) و موانع درک شده نسبت به ورزش(00/0p=)، اختلاف معنی داری از نظر آماری مشاهده شد. در رابطه با دریافت کلسیم(00/0p=)، مدت زمان قرار گیری در معرض نور خورشید(00/0p=) و میانگین فعالیت بدنی روزانه(001/0p=)، قبل از مداخله، یکماه و سه ماه بعد از مداخله در دختران گروه آزمون ارتباط معنی داری از نظر آماری مشاهده شد. در مقایسه ی قبل و بعد از مداخله در دو گروه مادران مبتلا و غیر مبتلا به استئوپروز از نظر میانگین میزان کلسیم دریافتی و فعالیت بدنی دخترانشان برای هر دو گروه آزمون و کنترل تفاوت معنی داری از نظر آماری مشاهده نشد(05/0p>). نتیجه گیری: با توجه به اینکه آموزش بر مبنای مدل باور بهداشتی بر افزایش بکارگیری رفتار های پیشگیری کننده از استئوپروز توسط دختران تاثیر معنی داری دارد، لذا پیشنهاد می گردد برنامه آموزشی طراحی شده به عنوان یک روش موثر در بکارگیری رفتار های پیشگیری کننده از استئوپروز توسط مادران و دخترانشان بکار گرفته شود.