نام پژوهشگر: رویا زلقی

پیامد کاربرد گلومرالهای جداسازی شده از خاک معدن سرب آهنگران، بر برداشت سرب و بردباری برخی گیاهان روغنی در یک خاک آلوده به سرب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  رویا زلقی   علی اکبر صفری سنجانی

امروزه آلودگی فلزهای سنگینی که در زیستگاه¬ها رها میشوند، یکی از مهمترین نگرانی¬های زیستی است. برای زیستگاههای آلوده به عناصر کمیاب، برداشت عناصر از خاک در گیاهان بیشاندوز را گیاه بهسازی میگویند. همچنین تیمار گیاه با قارچهای میکوریزی راسته گلومرال مایه افزایش رشد گیاه و توانایی آن در برابر آلودگی¬ها و تنش های خاک میشود و بر برداشت فلز به گیاه نیز تاثیرگذار است. این پژوهش با هدف بررسی پیامد کاربرد قارچهای میکوریزی در افزایش پایداری گیاهان روغنی و بهبود گیاه بهسازی در یک خاک آلوده به سرب در سه گام پایهریزی شده است. در گام نخست قارچهای میکوریزی glomus constrictum (g.c.)، glomus mosseae (g.m.) و glomus etunicatum (g.e.) که به ترتیب از خاک کانسار سرب و روی آهنگران، کانسار سرب و روی زنجان و دشت شور تبریز جدا شده بودند، در بستر شن استریل با کمک گیاه ذرت تکثیر شدند و زادمایه به اندازه 70 گرم برای هر گلدان چهارکیلوگرمی آماده شد. در گام دوم یک خاک کشاورزی با نمک نیترات سرب با اندازههای صفر (کنترل)، 600، 1200 و 1800 میلی گرم بر کیلوگرم به سرب آلوده شد و در زمانهای گوناگون تا 90 روز پس از آلودگی خاک، ریختهای گوناگون سرب و فراسنجههای بیولوژیکی خاک اندازهگیری شد. در این گام دیده شد که افزایش آلودگی سرب مایه کاهش فراوانی ریزجانداران خاک، تنفس خاک، فعالیت آنزیم فسفاتاز اسیدی و قلیایی و کربن زیتوده میکروبی شد. با گذشت زمان ریختهای تبادلی (قابل عصارهگیری با kno3) و فراهم (dtpa) سرب کاهش یافته و ریختهای کربناته (edta) و باقیمانده (hno3) افزایش یافته و همزمان فراسنجههای بیولوژیکی نیز افزایش یافتند. در گام سوم گلدانهای دو بخشی با خاک آلوده به سرب سترون شده پر شدند و با توری گالوانیزه با سوراخهای 25 میکرون دو بخش گلدان جدا شد و در بخش بالایی گلدان مایهزنی با قارچهای تکثیر شده و کشت گیاهان شاهدانه، آفتابگردان و گلگاوزبان انجام شد. برای تیمار نامیکوریزی نیز 70 گرم زادمایه سترون شد و به کار برده شد. در یک گلدان خاک بخشهای چسبیده به ریشه (خاک بخش بالای گلدان)، ریزوسفری (1 سانتیمتر خاک زیر توری) و ناریزوسفری (خاک پایین گلدان) بررسی شد. پس از رشد و برداشت گیاهان، ریشه و بخش هوایی جدا شده و وزن خشک هر بخش و غلظت سرب، روی و کادمیم در آنها و نیز کلروفیل برگ و درصد کلونیزاسیون ریشه گیاه با قارچ بررسی گردید. همچنین خاک هر بخش گلدان جداگانه آنالیز شده و ریختهای گوناگون عناصر یاد شده و فراسنجههای شیمیایی و بیولوژیکی بررسی گردید. توزیع ریختهای سرب در خاک به گونه hno3>edta>naoh>kno3، روی به گونه hno3>edta>kno3≥naoh و کادمیم به گونه kno3>hno3=edta>naoh بود. از بالا به پایین گلدان اندازه تنفس خاک، فعالیت فسفاتاز و فسفر اولسن کاهش یافت که نشاندهنده پیامد مثبت ریشه گیاه و قارچ میکوریزا بر این فراسنجهها میباشد. با افزایش آلودگی سرب کلروفیل برگ، وزن خشک زیتوده هوایی و ریشه، فسفر اولسن خاک، تنفس خاک و فعالیت فسفاتاز کاهش و غلظت سرب در زیتوده هوایی و ریشه افزایش یافت. میکوریزی شدن گیاهان مایه افزایش کلروفیل برگ، وزن خشک و افزایش برداشت فلزها از خاک شده و به گیاه بهسازی کمک مینماید. گیاهان بررسی شده بیشاندوز سرب نبودند اما در غلظتهای بالای سرب نیز رشد کردند که نشاندهنده مقاومت آنها به آلودگی سرب میباشد. در این پژوهش شاهدانه برای سرب انباشتگر بهتری بود درحالیکه آفتابگردان بیشترین غلظت روی زیتوده هوایی و گلگاوزبان بیشترین غلظت کادمیم زیتوده هوایی را داشتند. همچنین با افزایش آلودگی سرب، درصد کلونیزاسیون ریشه با قارچ تا سطح آلودگی 1200 میلی گرم بر کیلوگرم افزایش یافته ولی درصد وزیکول کاهش یافته که میتواند نشاندهنده پیامد سودمند قارچ در شرایط تنش فلز سنگین برای کمک به گیاه باشد. قارچها از نظر کمک به گیاه بهسازی ناهمانند بودند و با توجه به همه برداشت فلزها از خاک و نیز درصد کلونیزاسیون ریشه، قارچهایg.e. و g.c. برتر از g.m. بودند.