نام پژوهشگر: رویا راجی
رویا راجی عبدالرحیم جلالی
توجه به وقوع زلزله های قوی و مخرب در سال های اخیر و خساراتی که به تبع آن ایجاد شده است، ضرورت توجه و اهمیت بیشتر در امر طراحی ساختمان ها را آشکار می کند. از این رو توجه همگان به سمت ارزیابی و بهسازی ساختمان هایی که بتوانند در مقابل زلزله های محتمل در آینده مقاومت کنند، معطوف شده است. در حال حاضر طراحی سازه ها به روش نیرو صورت می گیرد ولی تحقیقاتی که در سال های اخیر صورت گرفته به وضوح نشان می دهد که طراحی بر اساس عملکرد می تواند نتایج مطلوب تری در پی داشته باشد. لازمه طراحی بر اساس عملکرد انجام روش های تحلیل غیر خطی می باشد تا بتوان به درکی درست از رفتار سازه در خارج از حدود الاستیک آن دست یافت. روش های تحلیل غیر خطی می تواند شامل روش های دقیق و وقت گیر و یا روش های نسبتا دقیق با پیچیدگی کمتر باشد. تحلیل های غیر خطی دینامیکی بدون شک پاسخ هایی دقیق و کامل از رفتار سازه در اختیار قرار می دهند، لیکن پیچیدگی ها و زمان بر بودن این تحلیل ها ما را به کنکاش برای یافتن روش هایی ساده با زمانی کوتاه تر و در عین حال دارای پاسخ های قابل قبول وامی دارد. از این رو در سال های اخیر تمایل در جهت گسترش تحلیل های استاتیکی غیر خطی فزونی یافته است. در این تحقیق هدف بررسی میزان دقت تحلیل استاتیکی غیر خطی در مقایسه با تحلیل دینامیکی تاریخچه ی زمانی و بررسی امکان جایگزینی می باشد. چهار سازه با تعداد طبقات 6، 9، 12 و 15 بر اساس ویرایش سوم آیین نامه 2800 زلزله درنرم افزار etabs2000 طراحی شده و سپس با استفاده از نرم افزار المان محدود abaqus تحت تحلیل استاتیکی غیر خطی(پوش اور) و تحلیل دینامیکی غیرخطی (تاریخچه ی زمانی) با استفاده از 3 شتاب نگاشت قرار گرفته اند. تحلیل پوش اور با دو نوع الگوی بارگذاری یکنواخت و مثلثی صورت گرفته است. پارامترهایی که مورد ارزیابی قرار گرفته اند، دریفت بین طبقات و برش پایه می باشند. در مورد پارامتر دریفت در سازه های با ارتفاع کمتر تحلیل پوش اور با توزیع بار یکنواخت نتایج نزدیکتری نسبت به تحلیل تاریخچه زمانی ارائه کرده است، ولی در سازه های با ارتفاع بیشتر نتایج تحلیل غیر خطی استاتیکی با الگوی بارگذاری مثلثی دقیق تر می باشد. در کل تحلیل پوش اور در تخمین دریفت خطای کمی نسبت به تاریخچه زمانی غیرخطی ایجاد نموده است، از این رو با توجه به مشاهدات شاید بتوان گفت که این تحلیل در تخمین دریفت مناسب می باشد. در ضمن با توجه به مشاهدات الگوی بارگذاری یکنواخت برای ارتفاعات کمتر و الگوی بارگذاری مثلثی برای ارتفاعات بالاتر مناسب می باشد. اما در مورد برش پایه، بررسی سازه های دیگر نیز ضروری به نظر می رسد، چرا که در سازه های با ارتفاع کمتر برش پایه تخمین زده شده توسط دو روش تحلیل اختلاف زیادی با هم داشتند ولی با افزایش ارتفاع تا حدودی این اختلاف کاهش یافته و در سازه 15 طبقه در مقایسه با بقیه سازه ها کمترین مقدار را دارد. ضمنا در کلیه موارد تحلیل استاتیکی غیرخطی با الگوی مثلثی در قیاس با الگوی یکنواخت دقیق تر بوده است. در کل به نظر می آید که تحلیل پوش اور برای تخمین دریفت مناسب باشد ولی بر اساس این مشاهدات، با توجه به تحلیل پوش اور اظهار نظر در مورد برش پایه دقیق به نظر نمی رسد.