نام پژوهشگر: رقیه رضایی
رقیه رضایی محمدحسین امین فر
امروزه با توجه به تغیییراتی که در صنعت فراساحلی اتفاق می افتد، آنالیز قابلیت اعتماد سکوهای فراساحلی از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. معرفی روش "تعیین هدف" روش طراحی و بازبینی سازه های فراساحلی را بسیار انعطاف پذیر کرده است و روش بازبینی سازه ها بر مبنای قابلیت اعتماد را رواج داده است. بعد از چندین دهه پیشرفت، تکنولوژی قابلیت اعتماد سازه ای هنوز در مراحل اولیه ی خود قرار دارد و جای پیشرفت وجود دارد. این تکنولوژی به عنوان ابزاری قدرتمند برای طراحی و بازبینی در صنعت فراساحلی می باشد. هدف این تحقیق، تعیین مقدار قابلیت اعتماد سازه های جاکتی در آبهای ایران در اثر تغییرات تراز عملیاتی آنها می با شد. این تغییر تراز آب به عنوان مثال در دریای خزر مورد بررسی قرار گرفته است. چرا که تراز آب دریای خزر در حدود 20 سال گذشته به مقدار 2.5 متر افزایش داشته است و این افزایش همچنان ادامه دارد. نوسانات تراز آب در این دریاچه در گذشته نیز وجود داشته است ولی در حال حاضر سرعت آن بی سابقه است. آنالیز قابلیت اعتماد سازه های فراساحلی به بارگذاری محیطی وارده بر سازه بستگی دارد. در این تحقیق، ابتدا جهت بررسی رفتار سازه در اثر تغییرات عمق آب، تغییرات پاسخ سازه در اثر تغییر فوق مورد بررسی قرار گرفته است. در این مرحله تنش فون میزز و جابجایی عرشه ی سکو در عمق-های مختلف بررسی شده و عمق طراحی بحرانی برای سازه ی جاکت تعیین شده است. برای آنالیز دقیق تر سازه، آنالیز incremental بر روی سازه انجام شده است. سپس ضرایب بهره ی المان های مختلف سازه بر اساس آئین نامه ی api rp 2a-wsd محاسبه و تغییرات آنها بدقت بررسی شده است. در نهایت المان های بحرانی سوی جاکتی تعیین شده و آنالیز قابلیت اعتماد برای این المان ها و نیز سایر المان های سازه انجام شده است. نتایج این آنالیز برای طراحی سکوهای جاکتی بر مبنای قابلیت اعتماد، که در معرض این پدیده قرار دارند، قابل استفاده است.
رقیه رضایی سهیلا ابراهیمی
مقدمه: سلولهای استرومائی مغز استخوان (bmscs) سلولهای بنیادی چند استعدادی هستند و قابلیت تمایز به سلولهای استئوژنیک را دارند. هدف از این تحقیق بررسی پیوند این سلولها جهت ترمیم نقص استخوان در موش صحرایی می باشد. مواد و روشها: در این بررسی 56 سر موش صحرائی نر بالغ در چهار گروه مساوی قرار گرفتند. گروه شاهد که بعد از ایجاد نقص استخوانی هیچگونه درمانی دریافت نکردند. گروه شم (sham) که بعد از ایجاد نقص استخوان محیط کشت در محل آسیب تزریق شد. گروه سوم که پیوند سلولهای bmsc به صورت غیر اتولوگ در محل آسیب انجام شد. گروه چهارم که سلولها به صورت اتولوگ در محل آسیب پیوند گردید. جهت بررسی ترمیم از تصاویر رادیوگرافی، آزمون بیومکانیک و نتایج هیستومورفومتری استفاده شد. نتایج: حاصل از بررسیهای رادیوگرافی، بیومکانیک و هیستومورفومتری استخوانها هیچگونه اختلاف معنی داری را میان گروههای شاهد و شم نشان نداد. در بررسی رادیوگرافی، دانسیته محل آسیب استخوان در گروههای سلول درمانی اتولوگ و غیر اتولوگ در مقایسه با گروه شاهد افزایش داشت اما افزایش معنی دار نبود. یافته های حاصل از آزمون بیومکانیک نشان داد که میانگین حداکثر مقاومت استخوان در گروههای درمانی اتولوگ و غیر اتولوگ در مقایسه با گروه شاهد افزایش یافته بود بدین ترتیب که در گروه اتولوگ افزایش معنی دار و در گروه غیر اتولوگ افزایش غیر معنی دار بود. میانگین مساحت ترابکولای استخوانی بر حسب میلیمتر مربع در گروههای پیوند سلول اتولوگ وغیر اتولوگ نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری را نشان داد. همچنین میانگین تعداد استئوسیتها در ناحیه آسیب در گروههای سلول درمانی اتولوگ و غیر اتولوگ نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری داشتند بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد پیوند سلولهای bmsc به هر دو صورت اتولوگ و غیر اتولوگ بتواند در ترمیم نقص استخوان موثر باشد.