نام پژوهشگر: رسول حیدری سورشجانی

بررسی مقایسه ای مدل بومی با مدب مرتیه اندازه در تحلیل سیستم شهری ایران در سال 1385
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  رسول حیدری سورشجانی   اصغر ضرابی

سیستم شهری یک کشور یا منطقه از عوامل متعدد سیاسی، اقتصادی، جمعیتی و ... تأثیر می پذیرد. عامل زمان به عنوان یک عامل تعیین کننده سیستم های شهری را سمت و جهت می دهد. شناخت، بررسی، ارزیابی و تحلیل سیستم های شهری کشورهای در حال توسعه عمدتاً با استفاده از مدل هایی انجام می پذیرد که مختص کشورهای توسعه یافته است. بنابراین این مدل ها نمی تواند سیستم شهرهای کشورهای در حال توسعه را به خوبی ارزیابی و تحلیل نمایند. از جمله این مدل ها مدل مرتبه ـ اندازه می باشد. این مدل در حدود یک قرن بیش در کشورهای توسعه یافته ارائه گردید. دانشمندان غربی سطح بلوغ و توسعه یک کشور را در رابطه با تطابق سیستم شهری آن کشور با این مدل ارزیابی می کردند. اما دلایل بیشماری برای رد این مدل در ارزیابی سیستم شهری کشورهای در حال توسعه و یا هر کشور دیگری وجود دارد از جمله دلایلی چون بیگانه بودن این مدل با سیستم شهری کشور، عدم تطبیق با واقعیت، وجود پدیده نخست شهری در کشور، رشد لجام گسیخته شهر اول، عدم توجه به نیروهای موثر در سیستم شهری، تأکید صرف بر جمعیت شهر اول، تأکید بیش از اندازه بر روش کمی و استحاله جبر ریاضی و عدم توجه به منابع و شرایط جغرافیایی و ... . بنابر انتقادات بنیادی بر این مدل لزوم ارائه مدل هایی که تا حد بسیاری کیفی و کمی گشته و بتوانند چندین عامل را پشتیبانی نمایند ایجاب شد. در این تحقیق با روش توصیفی، تبیینی و تفسیری به بررسی سیستم شهری ایران در طول تاریخ پرداخته می شود. جامعه آماری 1012 شهر ( سرشماری نفوس و مسکن سال 1385) می باشد. ارائه مدلی بومی مستلزم دخالت دادن عوامل دیگری در بررسی سیستم های شهری است از جمله این عوامل عامل زمان می باشد که در این پایان نامه این عامل و فرایندهای تاریخی مسلط بر سیستم شهری ایران بررسی علمی گشت. با بررسی تاریخی سیستم شهری کشور و استفاده از مدل سنجش ـ تحلیل رشد آلومتریک شهر های اصلح از نظر رشد طی سال های گذشته شناسایی شد و ملاک مدل بومی قرار گرفتند. با آزمون و بررسی مقایسه ای مدل بومی با دیگر مدل های ممنشعب از قاعده مرتبه ـ اندازه، این نتیجه حاصل گشت که مدل بومی به واقعیت نزدیکتر است. در پایان سیستم شهری ایران با مدل بومی ارزیابی شده است. کلمات کلیدی: سیستم شهری، مدل مرتبه ـ اندازه، مدل بومی، جاده ابریشم، شهرهای بالای 500 هزار نفر.

بررسی پراکنش فضایی جاذبه های گردشگری طبیعی و مکان یابی بهینه تسهیلات گردشگری با استفاده از gis؛ (مطالعه موردی: شهرستان دورود)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  حاتم نیکبخت   یوسف قنبری

گردشگری بخش عمده¬ی اقتصاد جهانی را تشکیل می¬دهد و یکی از بزرگترین صنایع جهان می¬باشد. در دهه¬های اخیر، اهمیت گردشگری در سطح بین¬المللی هم از لحاظ تعداد گردشگران و هم از لحاظ درآمد ارزی همواره و به¬طور بی¬سابقه در حال افزایش بوده است. کشور ایران به دلیل دارا بودن پتانسیل¬های متنوع و گسترده همواره به عنوان یکی از کانون¬های گردشگری در قلمرو سرزمینی مطرح بوده است. از همین رو، از میان فرصت¬های گردشگری موجود در کشور، جاذبه¬های طبیعی و چشم-اندازهای بکر و آب و هوای مناسب، زمینه را برای توسعه اکوتوریسم، بیش از دیگر جنبه¬های گردشگری تقویت می¬کند. شهرستان دورود در استان لرستان با دارا بودن جاذبه¬های متنوع طبیعی هر سال شاهد پذیرش تعداد زیادی از گردشگران داخلی و گردشگران خارجی می¬باشد.از مهمترین عواملی که موجب جذب گردشگران بین¬المللی و داخلی می¬شود تسهیلات و تجهیزات مربوط به صنعت گردشگری می¬باشد. از این رو توزیع بهینه و مکانیابی صحیح این تسهیلات و خدمات از درجه اهمیت بالایی برخورد است، زیرا مکانیابی صحیح این مراکز می¬تواند باعث آرامش خاطر گردشگران و رفع نیازهای آن¬ها در زمینه¬ی اقامت، رونق گرفتن هرچه بیش¬تر صنعت گردشگری و همچنین موجب رشد اقتصادی و افزایش درآمدهای گردشگری شود. هدف این پژوهش بررسی پراکنش فضایی جاذبه¬های گردشگری طبیعی و مکانیابی بهینه تسهیلات گردشگری در شهرستان دورود می-باشد. این پژوهش از نظر رویکرد روش¬شناسی از نوع قیاسی– استقرایی بوده و به شیوه توصیفی– تحلیلی صورت گرفته است. به منظور گردآوری داده¬های مورد نیاز از دو روش کتابخانه¬ای یا اسنادی (بررسی کتاب¬ها، مقالات، طرح¬ها، سالنامه¬های آماری و نقشه¬ها) و میدانی (مشاهده محلی) بهره گرفته شده است. داده¬های توصیفی مربوط به شاخص¬ها (راه، جاذبه¬ها و...) از طریق مراجعه به سازمان¬های زیربط جمع¬آوری شد و برای تهیه لایه¬های مکانی (نقشه¬ها) از شاخص¬های مکانیابی بهینه تسهیلات گردشگری با استفاده از پیاده¬سازی مدل تاپسیس در محیط gis انجام گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می¬دهد که به رغم وجود جاذبه¬های فراوان و متنوع گردشگری طبیعی در سطح شهرستان، تسهیلات و خدمات لازم برای ارائه خدمات به گردشگران با محدودیت¬های بسیاری مواجه است و عدم تناسب تسهیلات گردشگری با توان¬ها و قابلیت¬های فعلی منجر به بروز چالش¬های مختلفی در زمینه توسعه گردشگری در ناحیه مورد مطالعه گردیده است.

بررسی تأثیرات فقرشهری بر ساختار فضایی-کالبدی بافت های فرسوده، نمونه موردی؛محلات قدیمی سلطان میراحمد و درب اصفهان در شهر کاشان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده منابع طبیعی 1394
  مهدی موسوی   رسول حیدری سورشجانی

فقر شهری یکی از چالش های اصلی در بافت های فرسوده می باشد که در ابعاد مختلفی چون محرومیت¬های اجتماعی-فرهنگی و محرومیت¬های کالبدی-فضایی، ظهور یافته است. در این راستا بافت های قدیمی شهر کاشان از منظر کالبدشناسی ساختاری و عملکردی نشان دهنده¬ی تجلی مشکلاتی نظیر تعارض با ساختار کلی شهر، افول اقتصادی، افول کیفیت کالبدی، شرایط نامطلوب زیست محیطی، دشواری های دسترسی و مشکلات مهاجرتی می¬باشد. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی مهمترین ابعاد فقر شهری(وضعیت اقتصادی و اجتماعی ساکنین) محلات قدیمی سلطان میراحمد و درب اصفهان در بافت قدیمی شهر کاشان پرداخته و تأثیرات این عوامل را بر وضعیت کالبدی و فضایی محلات ارزیابی می¬کند، در واقع مقوله فقر شهری را در بافت های قدیمی مورد بررسی قرار می¬دهد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ابزار اصلی گردآوری داده¬ها پرسشنامه محقق ساخته می¬باشد. جامعه آماری مورد مطالعه ساکنین محلات قدیمی سلطان میراحمد و درب اصفهان در بافت قدیمی شهر کاشان می¬باشد، که جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از روشهای مدل¬یابی معادلات ساختاری(sem) با استفاده از نرم افزار amos و همچنین روش کای اسکوئر (خی دو) از طریق نرم افزار spss و برای بدست آوردن نقشه¬های مورد نیاز از نرم افزار gis استفاده شده است. در نهایت تأثیرات زیرشاخص¬های درآمدی و اقتصادی بر زیرشاخص¬های کالبدی و فضایی با استفاده از الگوی معادلات ساختاری(sem) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت، که نتایج نشان می¬دهد افت شاخص¬های درآمدی و اقتصادی باعث افزایش نارسایی کالبدی و فضایی در سطح محلات می¬شود. همچنین بر اساس مدل کای اسکوئر یک طرفه علت سکونت ساکنان درکنار یکدیگر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت که اطلاعات بدست آمده نشان می¬دهد علت اصلی سکونت ساکنین در انتخاب این محله برای سکونت، قیمت پایین مسکن و همسطح بودن با سایر همسایگان از نظر مالی و اقتصادی می-باشد. در ادامه تأثیرات اقتصادی و اجتماعی مهاجرین بر وضعیت کالبدی و فضایی محلات بر اساس الگوی معادلات ساختاری(sem) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت که نتایج حاصله نشان می¬دهد مهاجرین نیز به دلیل درآمد کم و سطح سواد پایین و عدم تمایل به بهبود وضعیت محیطی، تأثیرات منفی بر ساختار فضایی محلات قدیمی شهر کاشان دارند.

سنجش کیفیت زندگی در سکونت گاه های غیررسمی با تأکید بر شهر زیست پذیر نمونه موردی: منطقه امیرآباد شهر بوکان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده منابع طبیعی 1394
  کمال حاج محمدی   رسول حیدری سورشجانی

توسعه روزافزون جمعیت شهری و جایگزینی رویکردهای کیفی به جای توجه به استانداردهای کمی باعث طرح موضوعاتی نظیر کیفیت زندگی شهری و زیست پذیری شهری شده است که در مقیاس ها، قلمروها و ابعاد مختلف قابل بررسی است. منطقه امیرآباد واقع در منطقه یک و غرب شهر بوکان که بخشی از آن دارای اسکان های غیررسمی می باشد که با توجه به سکونت جمعیت زیادی در این بخش و از طرفی فراموش شدن این گونه سکونت گاه ها در مدیریت شهری، بررسی وضعیت کیفیت زندگی در این گونه اسکان ها ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش با توجه به چارچوب نظری حاصل از اشتراک قلمروهای کیفیت زندگی و شهر زیست پذیر، از جنبه های کالبدی، دسترسی، حمل ونقل و خدمات شهری وغیره مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف سنجش کیفیت زندگی در سکونت گاه غیررسمی امیرآباد با توجه بر شاخص های شهر زیست پذیر می باشد که با استفاده از روش های آماری مانند تحلیل عاملی و آزمون خی دو ( x2) در نرم افزار های spss و amos مورد سنجش قرار گرفت در این پژوهش از سه روش اسنادی، پرسشنامه و تحلیلی استفاده شده است در این راستا ابتدا شناخت وضعیت کیفیت زندگی محله امیرآباد وضعیت کلی محله از لحاظ فیزیکی و کالبدی غیره مورد مطالعه قرار گرفت سپس استفاده از شیوه ی پیمایشی ابعاد رضایتمندی از کیفیت زندگی از منظر ساکنین جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری (تحلیل عاملی و آزمون خی دو و نرم افزار amos) مورد سنجش قرار گرفت. نتایج مبین این مطلب است که کیفیت زندگی شهری در منطقه امیرآباد در سطح پایینی می باشد و ابعاد کیفیت زندگی پایین تر از سطح استاندارد قرار دارند. همچنین ارتباط معناداری بین کیفیت زندگی شهری با مشارکت شهروندان وجود دارد. به گونه ای که کیفیت پایین زندگی بر رفتار اجتماعی شهروندان، بخصوص بر مشارکت در امور شهری تأثیر داشته است و آن را تحت شعاع قرار می دهد. بر اساس نتایج نظرسنجی و مشاهدات میدانی، محله امیرآباد به لحاظ برخورداری از امکانات و تأسیساتی چون؛ آب، برق، تلفن مخصوصاً گاز در وضعیت مناسبی به سر نمی برند به طوری که اکثراً به امکانات و تأسیسات ذکر شده یا دسترسی ندارند یا در سطح بسیار پایین می باشد. در حوزه اجتماعی- اقتصادی نیز مسائلی چون؛ کم سوادی، اشتغال غیررسمی، درآمد کم و ... گریبان گیر اهالی می باشد. از لحاظ زیست پذیری شهری نیز به منظور برخورداری شهروندان این محله از زیست پذیری شهری بر اساس یافته ها و نتایج آزمون، زیست پذیری شهری محله امیرآباد در سطح پایین قرار دارد.