نام پژوهشگر: رستم صفراف

بررسی رابطه میان تعلق سازمانی کارکنان و اعتماد:تبیین نقش فرهنگ سازمانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1390
  رستم صفراف   علی اصغر فانی

هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه تعلق سازمانی کارکنان و اعتماد، با در نظر گرفتن نقش فرهنگ می باشد. یک فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی در خصوص رابطه تعلق سازمانی و اعتماد با در نظر گرفتن فرهنگ سازمانی در این پژوهش مطرح شده است که عبارتند از: 1- فرهنگ سازمانی رابطه میان اعتماد و تعلق سازمانی کارکنان را تعدیل می کند. 2- اعتماد با تعلق سازمانی کارکنان رابطه معناداری دارد. 3- فرهنگ سازمانی با تعلق سازمانی کارکنان رابطه معناداری دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان بخش مرکزی دانشگاه تربیت مدرس به صورت سرشماری می باشد. روش پژوهش حاضر، از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد تعلق سازمانی کارکنان و فرهنگ سازمانی استفاده شده است و برای گردآوری داده های مربوط به اعتماد سازمانی پرسشنامه محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش آمار استنباطی برای نرمال بودن داده ها از آزمون گولموکروف-اسمیرنف و همچنین با استفاده از آزمون tاستیودنت ابتدا، هر یک از متغیر های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار گرفته اند و سپس وضعیت چهار مولفه اصلی پژوهش با استفاده از همین آزمون مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه تحقیق این گونه می باشد که سازمان هایی که در آن اعتماد در حد بالایی است تعلق سازمانی کارکنان نیز درحد بالا است. بر عکس اعتماد پایین در سازمان موجب پایین بودن تعلق سازمانی کارکنان می باشد. به عبارت دیگر رابطه بین این دو متغیر خطی می باشد. همچنین فرهنگی که بر این سازمان حاکم است بر رابطه بین این دو عامل تأثیر گذار است. به عبارت دیگر فرهنگ سازمانی نقش تعدیل گر را در رابطه بین این دو متغیر ایفا می کند.