نام پژوهشگر: رحیم نظری مقدم اقایه
رحیم نظری مقدم اقایه عباس یداللهی
گزیلا 6 هیبرید بین cerasus × p. canscens p. می باشد. یک پایه نیمه پاکوتاه جدید برای هسته دارها خصوصاً گیلاس و آلبالو است که درختی در حدود ?? تا ??% اندازه ی مازارد تولید می کند. این پایه به دامنه ی وسیعی از خاک ها مخصوصاً خاک های سنگین سازگاری دارد. درختان پیوند شده روی این پایه مشکل تولید پاجوش ندارند. به منظور دست یابی به محیط مناسب تولید درون شیشه ای گزیلا 6 آزمایشهای مختلفی طراحی شد. در اولین آزمایش، جوانه ها پس از ضدعفونی به محیط ms دارای 3 غلظت سایتوکینین (7/0، 4/1 و 1/2 میلی گرم/لیتر) و تیمار شاهد منتقل شدند. نتایج نشان داد بیشترین تعداد نو ساقه در غلظت 4/1 میلی گرم به دست آمد. در دومین آزمایش، 2 نوع محیط کشت (ms و wpm) دارای دو نوع هورمون (بنزیل آمینو پورین و تیدیازرون) در غلظت های 4/0، 8/0، 2/1 و 6/1 مورد بررسی قرار گرفتند. بیشترین تعداد نوساقه در محیط کشت ms دارای 2/1 میلی گرم/لیتر بنزیل آمینو پورین به دست آمد. بیشترین میزان کالوس نیز در محیط کشت ms دارای 6/1 میلی گرم تیدیازرون به دست آمد. در سومین آزمایش، تأثیر نفتالین استیک اسید (2/0، 4/0 و 6/0 میلی گرم) در ترکیب با سایتوکینین بر روی پرآوری مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج نشان داد نفتالین استیک اسید نه تنها منجر به افزایش تعداد نوساقه در مقایسه با تیمار شاهد نمی شود بلکه باعث افزایش تشکیل کالوس نیز می شود. در آزمایش بعدی، بررسی تأثیر نفتالین استیک اسید (2/0، 4/0 و 6/0 میلی گرم) در ترکیب با تیدیازرون (1 میلی گرم/لیتر) نشان داد که نفتالین استیک اسید باعث کاهش تعداد نوساقه در مقایسه با تیمار شاهد شد از طرفی دیگر منجر به افزایش میزان کالوس و طول نوساقه شد. در آخرین آزمایش پرآوری، اثر تیدیازرون (4/0، 8/0، 2/1 و 6/1 میلی گرم/لیتر) در ترکیب با بنزیل آمینو پورین (1 میلی گرم/لیتر) مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، تعداد نوساقه با افزایش غلظت تیدیازرون کاهش یافت و تیدیازرون تاثیری بر افزایش تعداد نوساقه در مقایسه با تیمار شاهد نداشت. میزان کالوس نیز با افزایش غلظت تیدیازرون افزایش معنی داری در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد. به طور کلی بهترین نتایج پرآوری در محیط کشت ms دارای 2/1 میلی گرم بر لیتر بنزیل آمینو پورین بدست آمد. برای مرحله ریشه دهی، محیط های مختلف رشد در ترکیب با هورمون های مختلف اکسین شامل ایندول بوتریک اسید، نفتالین استیک اسید و ایندول استیک اسید مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیشترین درصد ریشه دهی که 100% بود در تیمار دارای 1 میلی گرم/لیتر ایندول بوتریک اسید تنها مشاهده شد. به دلیل کیفیت پایین ریشه های بدست آمده از این آزمایش که ضخیم و شکننده بودند و همچنین نقش مثبت تیامین و سکسترون آهن در افزایش کیفیت و کمیت ریشه های درختان میوه در کشت بافت، آزمایشی جهت بررسی نقش عناصر ذکر شده ی فوق انجام گردید. بنابراین ریزنمونه هایی با طول 5-3 سانتی متر به محیطی که منجر به 100% ریشه دهی در آزمایش قبل شده بود منتقل شدند. نتایج نشان داد که تیامین و سکسترون آهن در واکنش با یکدیگر منجر به بهترین نتایج از نظر کیفیت و کمیت ریشه های تولید شده شدند. ریشه ها در این تیمار در مقایسه با سایر تیمارها، نازک و قابل انعطاف بودند. داشتن چنین ریشه هایی نه تنها باعث موفقیت گیاه طی مرحله ی سازگاری می شود بلکه منجر به کاهش میزان تلفات در این مرحله می شود.