نام پژوهشگر: ربابه طاهری قرمزگلی
ربابه طاهری قرمزگلی اسکندر فتحی آذر
هدف: این پژوهش به منظور مطالعه ی تجربیات دانشجویان جدیدالورود دانشکده ی علوم تربیتی و روانشناسی در خصوص آشنایی با رشته ی تحصیلی خود در سالتحصیلی 89-90 و ارتباط آن با نگرش آنها، انجام شده است. روش: با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش حاضر، از روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدار شناختی آن استفاده شده است. اعضای نمونه ی این مطالعه 37 دانشجو از رشته های مختلف بود که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند. در این پژوهش محقق با انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته تلاش کرده است تا دیدگاههای افراد مورد مصاحبه را نسبت به موضوع مورد پژوهش تجزیه و تحلیل نماید. در این پژوهش، محقق ضمن انجام مصاحبه، داده-های حاصله را سازماندهی کرده سپس طبقه بندی نموده و در مرحله ی نهایی به نتایج کلی حاصله از آن که ویژگی های انسان شناختی و بومی- فرهنگی را در نظر دارد، دست یافته است. محقق با تحلیل پدیدار شناختی، دیدگاه مصاحبه شوندگان را در ارتباط با رشته ی تحصیلی خود مقوله بندی و استخراج نموده است. یافته ها: این مطالعه نشان داد که بیشتر دانشجویان مورد مطالعه در این پژوهش از رشته ی تحصیلی خود، آشنایی قبلی نداشته اند و یا آگاهی آنها بسیار محدود بوده است. این آشنایی محدود و عدم آشنایی موجب شده است که دانشجویان نگرشی مثبت نسبت به رشته ی خود نداشته باشند. گذشت زمان و عوامل مختلف که مهمترین آنها کسب آگاهی و شناخت نسبت به جنبه های مثبت رشته ی تحصیلی است، موجب تغییر نگرش در آنها شده است. قابل ذکر است که تفاوت هایی نیز در زمینه ی علاقه مندی و ادامه ی تحصیل در رشته های مختلف دیده شد. که رشته ی روانشناسی بالینی و تربیت بدنی رشته ی خود را با علاقه ی قبلی انتخاب کرده بودند. و دیگر اینکه دانشجویان رشته ی کتابداری به ادامه ی تحصیل در این رشته نمی اندیشند. نتیجه گیری: شناخت و آشنایی قبلی نسبت به رشته ها در زمان انتخاب رشته می تواند باعث شود تا فرد با انگیزه ی بیشتر و ترس و نا امیدی کمتری وارد دانشگاه شود.کسب آگاهی و شناخت از اهمّیت بسیار بالایی برخوردار است که تمام جوانب زندگی پس از قبولی در دانشگاه را تحت تأثیر قرار می دهد. داوطلبان مجاز به انتخاب رشته باید از این نیاز مهم آگاهی یابند و همچنین سازمان سنجش و سایر سازمان های مرتبط می بایست زمینه-ی کسب آگاهی گسترده تر را فراهم نمایند.