نام پژوهشگر: حسین رستمی جلیلیان
حسین رستمی جلیلیان علی اصغر مصلح
این رساله در پی شرح و بسط تفسیر هیدگر از هگل بویژه در باب مسأله وجود و روح در ترتیب زمانی نگارش آثار هیدگر درباره اوست. از اینرو به آراء شارحان نیز در باب موضوع رساله توجه شده است. داده های این پژوهش با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. فرضیه اصلی رساله این است که توجه هیدگر به مسأله تفاوت وجودشناختی در بررسی مولفه های مهم تفکر هگل دارای نقشی اساسی است. اما مسأله اصلی این بررسی این است که تفسیر هیدگر از هگل درباره مسائلی نظیر نسبت روح و زمان، وجود، پدیدارشناسی روح، مفهوم مطلق و... چیست؟ در پاسخ به نسبت زمان و روح می توان گفت، از نظر هیدگر، زمان در هگل، زمان عرفی و عامیانه است، و هگل این نسبت را تنها به طریقی صوری و به عنوان نفیِ نفی شناخته است. هیدگر درباره شاهکار هگل یعنی پدیدارشناسی روح به بررسی غرض، شرح برخی از سوءتعبیرها درباره آن و نسبت امر متناهی و نامتناهی با توجه به کلید واژه فلسفه او یعنی روح پرداخته است. او پدیدارشناسی روح را به مفهوم پدیدارشناسی هوسرلی ندانسته و معتقد است که هگل تنها به نحو صوری واقعیت متناهی را به امر نامتناهی اعتلاء بخشیده است. او در مفهوم تجربه هگل، پدیدارشناسی هگل را حضور یا ظهور مجدد مطلق می خواند و سپس با برقراری نسبت بین متافیزیک دوره جدید و نیست انگاری حاصل از تفکر حیث موضوعی، نیست انگاری دوره جدید را حاصل این نحوه از برداشت هگل می خواند. از نظر هیدگر، متافیزیک هگل، انتو- تئو- لوژیک یا به عبارتی، وجودشناختی- الهیاتی است. در این بررسی به نقش مفهوم موضوع شناسایی در نسبت هگل و یونانیان نیز اشاره شده است. سپس در نتایج حاصل از بحث به نقد تجدد و متافیزیک دوره جدید پرداخته شده است. در پایان نتیجه گرفته می شود که علی رغم تعاریف هیدگر از هگل که او را از نخستین متفکرانی می داند که در باب تاریخ و به نحو تاریخی می اندیشیده است، اما تصویر واقعی هیدگر از هگل آنست که فلسفه او را فلسفه ای متافیزیکی و موضوع(شناسایی) محور می داند که غایت آن در متافیزیک تکنولوژیکی تجدد رقم خورده است. در عین حال به نظر نگارنده در هر دو نحوه از تفکر در باب مسأله اینهمانی و تفاوت با گونه ای انسداد مواجهیم و تفکر هیدگر نیز نتوانسته است کاملاً رافع تمامی تعارضات در این باره باشد.