نام پژوهشگر: حسن بلبل
حسن بلبل حسین ترابی
با وجود سابقه نسبتا طولانی مطالعات خاکشناسی در ایران که بیشتر آنها در اراضی مستعد کشاورزی انجام گرفته است، از روش طبقه بندی استعداد حاصلخیزی خاک (fcc) برای طبقه بندی این خاکها استفاده نشده و تنها تحقیقات محدود و پراکنده ای در این زمینه انجام گرفته است. هدف از انجام این پژوهش، استفاده از روش fcc جهت طبقه بندی خاک های زیرکشت برنج در منطقه زیباکنار استان گیلان به عنوان الگو و انجام مقایسه تفسیری میان این روش با روش طبقه بندی خاک آمریکایی می-باشد. این پژوهش از دو بخش مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی تشکیل شده است که با روش های استاندارد به انجام رسیده اند. تعداد 12 خاکرخ به فواصل یک کیلومتر از یکدیگر در اراضی شالیکاری منطقه مورد مطالعه حفر و پس از تشریح هریک از آنها، نمونه برداری از افق های سطحی و زیرسطحی آنها انجام و آزمایش های فیزیکی، شیمیایی و کانی شناسی بر روی آنها صورت پذیرفت. طبقه بندی خاک ها به روش آمریکایی، بیانگر تشابه خاک های مورد مطالعه در سطوح رده، زیررده، گروه بزرگ و حتی فامیل و تفاوت در سطح زیرگروه آنها شامل چهار زیرگروه آیریک، فلوونتیک، ورتیک و مالیک اندوآکوئپتز بود. در حالی که طبقه بندی خاک ها به روش طبقه بندی استعداد حاصلخیزی خاک تنوع بیشتری برای خاک های مورد مطالعه در نظر گرفت. همچنین خاک هایی که در سیستم آمریکایی همنام و مشابه تلقی شدند، در روش fcc دارای کلاس های طبقه بندی مجزا و متفاوت بودند. به عنوان مثال زیرگروه آیریک اندوآکوئپتز در سیستم fcc به پنج کلاس مختلف شامل cgb، clgb، cg، lgb و slg تفکیک گردید. علاوه بر آن تفسیر واحدهای fcc منعکس کننده شرایط و موقعیت حاصلخیزی خاک بود که در طراحی برنامه های مدیریت تغذیه ای و باروری خاک مفید می باشند و در سیستم آمریکایی به دلیل تنوع کم حاصل از کمبود اطلاعات متمایز کننده خاک در ارتباط با رشد گیاه، قابل حصول نبودند. با این حال، تفاسیر حاصل از واحدهای fcc به دلیل تغییرات ناشی از عملیات کشاورزی بر روی خاک سطحی، ارتباط روشنی با واحدهای طبقه بندی سیستم آمریکایی نشان ندادند. به عبارت دیگر، این سیستم نیازمند داده های تحلیلی بیشتری جهت تسهیل طبقه بندی های دقیق تر که در واحدهای سیستم آمریکایی به تنهایی قابل حصول نیستند، می باشد.