نام پژوهشگر: جواد عرفانی مقدم
فروغ صیدپور محمد سیاری
تنش سرمایی یکی از اصلیترین تنشهای اکسیداتیو است که رشد گیاه را کاهش میدهد. از آنجایی که گیاه خیار یکی از گیاهان مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر است و این گیاهان به سرما حساس هستند تحقیقی جهت افزایش مقاومت به سرمای گیاهچههای خیار با استفاده از متیل سالیسیلات (mesa)، متیل جاسمونات (meja) و گلایسین بتائین (gb) انجام گرفت. با استفاده از این مواد، 3 آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و به صورت گلدانی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام اجرا گردید. در هر کدام از این آزمایش ها یکی از مواد با 2 روش کاربرد برگی و بذری و با غلظت های مختلف (متیل سالیسیلات در غلظت های 0، 25/0، 5/0 و 75/0 میلیمولار، متیل جاسمونات در غلظتهای 0، 05/0، 1/0 و 15/0 میلیمولار و گلایسین بتائین در غلظتهای، 10، 20 و 30 میلیمولار) بکار رفتند. نتایج حاصل از تجزیه آماری نشان داد کاربرد متیل سالیسیلات، متیل جاسمونات و گلایسین بتائین سبب کاهش آثار تنش سرمایی بر رشد گیاه شد، به طوری که این ترکیبات به طور معنیداری سبب افزایش پارامترهای رشدی، محتوای نسبی آب، محتوای پرولین و کلروفیل و همچنین فعالیت آنتیاکسیدانی و نیز کاهش تجمع مالون دی آلدئید، نشت یونی، شاخص سرمازدگی و میزان پراکسیدهیدروژن گردید. روش کاربرد بذری در هریک از مواد به کاربرده شده تاثیر بیشتری بر روی پارامترهای مورد بررسی از جمله میزان پرولین، میزان مالون دی آلدئید و پراکسید هیدروژن داشت. لذا کاربرد خارجی متیل جاسمونات، متیل سالیسیلات و گلایسین بتائین بخصوص با تیمار بذری میتواند گیاهچه های خیار را از آسیب تنش سرمایی محافظت نماید.
امیدعلی قاسم بیگی جواد عرفانی مقدم
انگور یاقوتی به عنوان رقمی بی دانه، زودرس ترین رقم انگور در ایران است که بیشتر در مناطق نیمه گرمسیری کشور به منظور تولید میوه نوبرانه کشت می¬شود. در این پژوهش، به منظور بهبود صفات کمی و کیفی انگور یاقوتی از دو تیمار اسید جیبرلیک و حلقه¬برداری به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با چهار تکرار استفاده شد. اسید جیبرلیک در چهار غلظت صفر (شاهد) 15، 25 و 40 میلی¬گرم در لیتر در سه مرحله و عملیات حلقه¬برداری همزمان با محلول¬پاشی مرحله سوم در قاعده شاخه¬های یکساله بوته¬ها انجام شد. نتایج نشان داد اثر تیمار محلول-پاشی اسید جیبرلیک بر تمامی شاخص¬های مورد بررسی شامل وزن خوشه، طول خوشه، عرض خوشه، تراکم حبه در خوشه، وزن حبه، طول حبه، قطر حبه، اندازه حبه، وزن تر و خشک شبه بذر، مقدار مواد جامد محلول، درصد اسیدیته قابل تیتراسیون و شاخص طعم معنی¬دار بود. هر سه غلظت اسید جیبرلیک استفاده شده به طور معنی¬داری موجب افزایش طول خوشه در مقایسه با شاهد شدند. به طوری که 14 روز پس از محلول پاشی طول محور خوشه در نمونه شاهد 46/13 سانتی¬متر بود ولی در غلظت¬های 15، 25 و 40 میلی گرم در لیتر اسید جیبرلیک به ترتیب 87/17، 73/19 و 95/23 سانتی-متر به ثبت گردید. محلول¬پاشی اسید جیبرلیک و حلقه¬برداری باعث افزایش وزن حبه و خوشه گردید. به طوری که حداکثر وزن حبه (42/1 گرم) و خوشه (7/483 گرم) در برهمکنش بین غلظت 40 میلی-گرم اسید جیبرلیک و حلقه¬برداری به دست آمد. انجام عمل حلقه¬برداری در مقایسه با شاهد به طور معنی¬داری منجر به افزایش وزن حبه گردید. ولی اثر حلقه¬برداری در برخی از شاخص¬های مورد بررسی معنی¬دار نبود. حداکثر مواد جامد محلول (34/21 درصد) مربوط به غلظت 40 میلی¬گرم بر لیتر اسید جیبرلیک بود که اختلاف معنی¬داری با غلظت 15 میلی¬گرم و شاهد داشت. اثر برهمکنش بین تیمارهای اسید جیبرلیک و حلقه¬برداری بر شاخص¬های وزن خوشه، وزن، طول، قطر و اندازه حبه معنی¬دار بود.
محسن مظفری جواد عرفانی مقدم
چکیده زالزالک یکی از میوه¬های جنگلی مناطق معتدله در سراسر جهان است. هدف از این تحقیق، ارزیابی تنوع ژنتیکی و گروه¬بندی برخی از ژنوتیپ های زالزالک بر اساس صفات کمی، کیفی و نشانگر مولکولی rapd به منظور تعیین فاصله ژنتیکی بین آنها بود. بدین منظور این تحقیق با ارزیابی 30 ژنوتیپ زالزالک از چهار گونه مختلف در دانشگاه ایلام انجام شد. نتایج ارزیابی صفات مورفولوژیکی نشان داد در برخی از صفات مانند وزن میوه، طول و سطح برگ تنوع بالایی بین نمونه¬ها وجود دارد. در آزمایش دوم، تنوع ژنتیکی میان 30 ژنوتیپ زالزالک با 10 آغازگر rapd مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع 69 آلل از 10 مکان rapd شناسایی و اندازه آلل در محدوده 180 تا 2700 جفت¬باز متغیر بود. تعداد آلل مشاهده شده برای هر مکان در دامنه 5 تا 9 آلل (olige_32 و olige_35) با میانگین 9/6 آلل برای هر مکان بود. شاخص محتوی چند شکلی (pic) برای مکان olige_32 بالا (79/0) و برای مکان olige_339 دارای کمترین مقدار (64/0) و میانگین آن 72/0 در بین همه مکان¬های rapd بود. دامنه ضریب تشابه ژنتیکی جاکارد میان ژنوتیپ ها از 12/0 تا 95/0 متغیر بود. نتایج تجزیه خوشه ای با روش upgma بیانگر 3 گروه اصلی در فاصله 55/0 بود.