نام پژوهشگر: محمدعلی رضوی

تاثیر برخی هیدروکلوئیدهای بومی بر خواص رئولوژیکی و حسی ماست چکیده ی بدون چربی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  سمیه رزمخواه شربیانی   محمدعلی رضوی

هدف این تحقیق بررسی کارایی دو ترکیب هیدروکلوئیدی بومی ایران(صمغ دانه های ریحان و مرو)در ماست چکیده ی بدون چربی بود.به این منظور اثرات این صمغ ها در مقادیر 0/05 ،0/1 ،0/15 و 0/2 درصد پس از 1 و 7 روز نگهداری روی ویسکوزیته، ویژگی های فیزیکوشیمیایی و حسی ماست چکیده ی بدون چربی تعیین و با پکتین به عنوان یک صمغ تجاری مقایسه گردید.ویژگی های فیزیکوشیمیایی شامل درصد مواد جامد،نرمی و میزان آب اندازی محصول ها شد.در آزمون حسی طعم،بو ،رنگ و احساس دهانی ماست چکیده ی فاقد چربی مورد ارزیابی قرار گرفت.بر اساس نتایج آزمایش های رئولوژیکی تمام نمونه ها رفتار سودوپلاستیک از خود بروز دادند.مدل قانون توان توانست رفتار رئولوژیکی کلیه ی نمونه ها را با ضریب همبستگی بالا به خوبی توصیف نماید. با افزایش غلظت صمغ مقدار شاخص رفتار جریان کاهش یافت و با افزایش غلظت صمغ تا 0/15 درصد ضریب قوام نمونه ها کاهش یافت اما با افزایش غلظت صمغ از 0/15 به0/2 درصد این شاخص افزایش یافت.داده های فیزیکوشیمیایی و حسی نمونه های حاوی پکتین و صمغ دانه ی ریحان در اکثر موارد تفاوت معنی داری (p>0/05) نداشتند و بهترین نتایج در نمونه های حاوی این دو صمغ مشاهده شد.صمغ دانه ی مرو تفاوت بیشتری نسبت به پکتین ایجاد کرد،اما این اختلاف در تمام صفات معنی دار (p>0/05) نبود.

بررسی اثر ترکیبی دو نوع جایگزین چربی بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و حسی پنیر موزارلای کم چرب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  مسعود مظاهری نسب   محمدباقر حبیبی نجفی

در این پژوهش تاثیر استفاده از کاراگینان در دامنه 0/05% تا 0/2% و ترکیب آن با میزان 5/0% تا 5/1% از کنسانتره پروتئین های آب پنیر(wpc) بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و حسی پنیر موزارلای کم چرب مورد بررسی قرار گرفت. استفاده از این نوع جایگزین های چربی منجر به ایجاد تفاوت معنی داری (0/05 ≥ p) در خصوصیات شیمیایی شد به طوری که افزایش در میزان کاراگینان و wpc سبب افزایش محتوای رطوبتی و درصد پروتئین گشت، در حالی که افزایش wpc منجر به کاهش ph شد و البته کاراگینان در این مورد بی تأثیر بود. خصوصیات فیزیکی پنیر موزارلا نیز به طور کامل تحت تأثیر قرار گرفتند به طوری که افزایش میزان کاراگینان و wpc سبب افزایش ذوب پذیری گشتند، هرچند که کاراگینان سهم بیشتری را به خود اختصاص داد. افزایش کاراگینان باعث افزایش درصد سطح روغنی شده گشت درحالی که افزایش wpc تغییر معنی داری را ایجاد نکرد. طول کش تحت تأثیر میزان کاراگینان قرار نگرفت ولی افزایش wpc منجر به کاهش طول کش شد. افزایش کاراگینان بر پارامترهای حسی رنگ، بو و مزه تأثیر نداشت اما امتیاز بافت و پذیرش کلی افزایش یافت. افزایش wpc منجر به کاهش امتیاز رنگ، بو و مزه شد اما بافت پنیر امتیاز بیشتری را کسب کرد. پذیرش کلی تیمارهایی که دارای بیشترین درصد کاراگینان و مقادیر بینابینی wpc بودند بالاترین امتیاز را بدست آوردند. در نهایت بررسی آماری نتایج حاصل از طرح آزمایشی مخلوط نشان داد بهترین پنیر موزارلای کم چرب زمانی بدست ِ می آید که از ترکیب کاراگینان به میزان 0/2% و wpc حداکثر تا 1% به عنوان جایگزین چربی استفاده شود.

بهینه سازی فرمولاسیون پنیر فتای فراپالایش آنالوگ و بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی، رئولوژیک و حسی آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  علی اکبر غلامحسین پور   محمدعلی رضوی

پنیر فتای فراپالایش پنیری است سفید با بافت نرم و مالش پذیر که در نتیجه فراپالایش شیر به دست می آید. پنیرهای آنالوگ نیز جایگزین هایی از پنیر می باشند که در آنها چربی یا پروتئین لبنی و یا هر دو به طور کامل یا جزئی توسط اجزای غیرلبنی جایگزین می شوند. این پژوهش به منظور بررسی امکان تولید پنیر فتای فراپالایش آنالوگ بازساخته در سه مرحله اجرا گردید. در مرحله اول اثر متغیرهای mpc، wpc، شیرسویا و مارگارین بر ویژگی های فیزیکوشیمیایی و حسی نمونه ها با استفاده از طرح مرکب مرکزی 4 فاکتوره با 6 تکرار در نقطه مرکزی بررسی و نتایج به روش سطح پاسخ مدل سازی و تجزیه و تحلیل شد. ضریب تعیین مدل های رگرسیونی برازش شده برای صفات مختلف بالاتر از 0/8 و فاکتور عدم برازش برای کلیه صفات در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار نبود، از این رو صحت مدل برای برازش اطلاعات تایید گردید. با توجه به نتایج، نقطه بهینه به دست آمده برای تولید پنیری با ویژگی های شیمیایی استاندارد و خصوصیات حسی مناسب عبارت بود از: 9/13 درصد mpc، 3 درصد wpc، 15درصد شیرسویا و 7/65 درصد مارگارین. پنیر تولید شده بر اساس این فرمول دارای امتیاز رنگ و ظاهر 4، آروما 3/9، بافت 2/4، طعم 3/9 و پذیرش کلی 4 و از نظر بافتی دارای سختی 1/09(نیوتن)، پیوستگی 0/28، حالت فنری 3/42 (میلی متر)، حالت صمغی 0/3 (نیوتن) و حالت آدامسی 1/01(نیوتن میلی متر) بود. همچنین مقدار ماده خشک، پروتئین و اسیدیته این پنیر به ترتیب 35/83 درصد، 10/60 درصد و 1/04 درصد اسید لاکتیک بود. در مرحله دوم اثر آغازگرهای r-704، frc-65 و safeit 2 و زمان رسیدگی بر خصوصیات مختلف پنیر بهینه شده مرحله اول مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج، نوع آغازگر و زمان رسیدگی تاثیر معنی داری (0/05≥p) بر خصوصیات بافتی و رئولوژیک پنیرها داشتند هرچند این تاثیر بر ویژگی های حسی نمونه ها معنی دار نبود. با این حال پنیرهای تهیه شده از آغازگر safeit 2 نسبت به پنیرهای تولید شده از دو آغازگر دیگر از امتیاز حسی بالاتری برخوردار بودند. بر این اساس و همچنین با توجه به مقاومت فاژی بالاتر آغازگر safeit 2، پنیرهای تهیه شده از این آغازگر انتخاب و وارد مرحله سوم گردید. در این مرحله خصوصیات فیزیکوشیمیایی، رئولوژیک و حسی پنیر انتخاب شده از مرحله قبل با پنیر فتای فراپالایش صنعتی در طول دوره رسیدگی مقایسه گردید. نتایج حاکی از بالاتر بودن معنی دار ((0/05≥p)مقادیر پارامترهای بافتی و رئولوژیک (مدول های ذخیره و اتلاف) پنیرهای صنعتی از نمونه های آزمایشگاهی بود. ارزیابی حسی پنیرها نیز نشان داد که امتیاز بافت، طعم و پذیرش کلی پنیرهای آزمایشگاهی به طور معنی داری (0/05≥p) از پنیرهای صنعتی بالاتر بود.

بررسی اثر ایزوله پروتئین خلر (lathyrus sativus) بر ویژگی های فیزیکوشیمیایی امولسیون روغن در آب تثبیت شده با صمغ گزانتان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  فاطمه قربانیان   الناز میلانی

در این پژوهش اثر ایزوله پروتئین خلر (lathyrus sativus) (صفر تا 5 درصد) و ph (3 تا 7) بر ویژگی های فیزیکوشیمیایی امولسیون روغن ذرت در آب مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور اندازه ذرات امولسیون، دامنه پراکندگی ذرات (pdi)، پتانسیل زتا، فعالیت امولسیون کنندگی، پایداری امولسیون، رویه بستن و گرانروی بررسی گردید. همچنین کشش سطحی برای هر یک از دو فاز و کشش بین سطحی بین دو فاز امولسیون به عنوان تابعی از غلظت پروتئین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایشات نشان داد که با افزایش غلظت پروتئین تا 1 درصد، کشش سطحی به طور چشمگیر کاهش یافته است. با افزایش غلظت پروتئین تا حدود 5/3 درصد در تمامی ph ها، اندازه ذرات، دامنه پراکندگی ذرات و رویه بستن کاهش یافت در حالی که گرانروی و پتانسیل زتا با افزایش غلظت پروتئین افزایش یافت که این افزایش پتانسیل زتا در ph های پایین چشمگیرتر بود. همچنین بهینه یابی به منظور دستیابی به حداقل اندازه ذرات، رویه بستن و حداکثر ویژگی های امولسیون کنندگی و گرانروی جهت بهینه سازی فرآیند انجام شد. شرایط بهینه جهت تولید امولسیونی پایدار غلظت پروتئین از 23/3 گرم و در 7 ph=بود. در این حالت اندازه ذرات 16/207 نانومتر، دامنه پراکندگی اندازه ذرات 26/0، پتانسیل زتا 58/15- میلی ولت، فعالیت امولسیون کنندگی 71/72 درصد، پایداری امولسیون 94/73 درصد، رویه بستن 26/42 درصد و گرانروی 52/9 پاسکال ثانیه بود. اثر صمغ گزانتان (0 تا 3/0 درصد) بر امولسیون تثبیت شده با ایزوله پروتئین خلر (5/0 درصد) نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که افزودن صمغ گزانتان رابطه مستقیم با اندازه ذرات و پایداری امولسیون داشته و با افزایش صمغ گزانتان اندازه ذرات افزایش یافت. نتایج نشان داد افزایش غلظت صمغ تا 3/0 درصد اثر معنی داری بر بار الکتریکی سطح قطرات نداشته است. با این وجود پایداری امولسیون با افزودن این هیدروکلوئید افزایش یافت که می تواند به دلیل افزایش ویسکوزیته فاز پیوسته باشد.

بررسی و مدل سازی رفتار جذب و دفع آب در نان و بهینه سازی جذب آب در بازسازی نان خشک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  امیر سالاری   مصطفی مظاهری

در این پژوهش،نان خشک به وسیلهروش هایتنوریوآون هوای داغدر سه دما خشک شدهوسپسنان خشکتولیدشدهبه وسیلهاینروش هاازلحاظویژگی هایفیزیکوشیمیایی و رئولوژیکیباهممقایسه شدند. مدل سازی ریاضی پختن و خشک کردن نان خشک به صورت لایه نازک مورد بررسی قرار گرفت. فرآیند خشک کردن لایه نازک در سه دمای مختلف 110، 150 و 190 درجه سانتی گراد در سرعت هوایm/s 1/0±5/0و رطوبت مطلقg/kg 04/0±6/. هوای خشک صورت گرفت. بر اساس یافته ها فرآیند پخت و خشک کردن در دوره نزولی اتفاق می‏افتد. انتقال رطوبت از نان خشک به وسیله مدل نفوذ فیک توصیف شد. نفوذ موثر در دامنه بین8-10×88/2 تاm2/s7-10×11/1برای نان خشک بدون سبوس و از 8-10×47/2 تا m2/s 8-10×84/8 برای نان خشک سبوس دار می‏باشد. انرژی فعال سازی برای نمونه‏ بدون سبوس و نمونه سبوس دار به ترتیب 22/25 و kj/mol 43/23 میباشد که نشان دهنده‏تاثیر دما بر روی ضریب نفوذ است. هشت مدل معروف از مدل‏های پخت خشک کردن لایه نازک با داده های آزمایشگاهی و با استفاده از تکنیک آنالیز رگرسیون غیر خطی برازش شدند. براساس آنالیز آماری با استفاده از ضریب تبیین (r²) و میانگین ریشه‏ی مربعات خطا (rmse) بهترین مدل برای برازش داده های پخت و خشک کردن با هوای داغ نان خشک بدون سبوس، مدل وانگ و سینگ و لگاریتمی بود، در حالی که نمونه های نان خشک سبوس دار با مدل های پیج، لگاریتمی و وانگ و سینگ بهترین برازش را داشتند. هم دمای جذب و دفع نمونه ها در سه دمای مختلف اندازه گیری شده و مقدار پسماند نیز تعیین شد. در قسمت دیگر این تحقیق نمونه های نان خشک تولیدی پودر شده و خواص رئولوژیکی آنها بررسی شد. همچنین از نمونه های نان خشک آسیاب شده در تولید نان ترکیبی در سه سطح 0، 10 و 20 درصد جایگزینی استفاده شد. به منظور بازسازی نان خشک و فرآیند جذب آب از دو تکنیک اسپری آب سرد و بخار اشباع استفاده شد و نتایج ارزیابی های حسی - چشایی، اسپکتروسکوپی مادون قرمز فوریه و همچنین تصویربرداری رزونانس مغناطیسی(mri) نشاندهنده جذب بهتر آب در روش پاشش آب سرد می باشد.

بررسی تاثیر سیکل های انجمادی بر خصوصیات عملکردی صمغ دانه بالنگوی شیرازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  دیاکو خدایی   محمدعلی رضوی

چکیده در این تحقیق تاثیر سیکل¬های انجمادی (تا سه مرحله)، طی دو دمای عملیاتی (ºc 18- و 30-) و غلظت¬های مختلف صمغ بر برخی از خصوصیات عملکردی صمغ دانه بالنگو (رفتار رئولوژیکی وابسته و مستقل از زمان، خصوصیات بافتی، قابلیت امولسیون کنندگی و کف زائی) مورد مطالعه قرار گرفت. صمغ دانه بالنگو رفتار شل شونده با برش و وابسته به زمان را از خود نشان می¬داد که متاثر از سیکل¬های انجمادی بود. عملیات انجماد مقادیر تنش تسلیم، ضریب قوام، تنش تسلیم اولیه و تعادلی را افزایش می-داد، در حالی که شاخص رفتار جریان تقریباً ثابت باقی ماند. همچنین مشاهده شد که تاثیر دمای عملیاتی پایین¬تر و غلظت¬های صمغی بالاتر بر پارامترهای رئولوژیکی شدیدتر بود. ژل صمغ دانه بالنگو ظرفیت نگهدارندگی آب بالایی داشت و طی سیکل¬های متوالی انجماد هیچ¬گونه سینرسیسی برای آن مشاهده نگردید. میزان سفتی ژل به طور خفیفی توسط انجماد افزایش پیدا می¬کرد (p>0.05). ظرفیت امولسیون کنندگی و پایداری آن هم با غلظت و سیکل انجماد افزایش پیدا کرد. صمغ دانه بالنگو ظرفیت کف کنندگی و پایدار کنندگی مطلوبی را نشان می¬داد که متاثر از غلظت و عملیات انجماد بود. این نتایج نشان دهنده خصوصیات عملکردی مطلوب برای صمغ دانه بالنگو بود که می¬تواند برای غذاهای منجمد و به منظور کاستن تاثیر مخرب شرایط انجماد و جلوگیری از رشد کریستال یخ مورد استفاده قرار گیرد. واژه¬های کلیدی: انجماد، خواص عملکردی، خواص بافتی، هیدروکلوئیدها، رئولوژی

ارزیابی خصوصیات کیفی پسته برشته با استفاده از روش های تحلیل فرایند: مطالعات تجربی و مدل سازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  تکتم محمدی مقدم   محمدعلی رضوی

برشته کردن یکی از متداول ترین شکل های فرآوری دانه ها بوده و هدف از آن افزایش پذیرش کلی فراورده است. این فرایند باعث تغییر و بهبود معنی دار عطر و طعم، بافت و ظاهر دانه ها و افزایش پذیرش کلی آن ها می شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر شرایط مختلف برشته کردن شامل دما (90، 120 و 150 درجه سانتی گراد)، زمان (20، 35 و 50 دقیقه) و سرعت جریان هوا (m/s 5/0، 5/1 و 5/2) بر خصوصیات هندسی (ابعاد اصلی، فاکتور شکل، ضریب کرویت، سطح، فاصله دهانه خندان و درصد پوسته چوبی)، ثقلی (جرم واحد، حجم واقعی، دانسیته واقعی، درشتی، یکنواختی، اندازه و عیار)، شیمیایی (رطوبت)، حسی (رنگ، سختی، طعم، تلخی، نیروی لازم برای خروج مغز از پوسته چوبی)، بافتی (نیروی شکست، سختی، مدول ظاهری الاستیسیته، انرژی فشاری، خصوصیات بافتی توده مغزهای پسته، آزمون رهایی تنش) و تصویری (رنگ، بافت و خصوصیات هندسی) دانه و مغز پسته بوده است. همچنین طیف سنجی فروسرخ و تصاویر ابرطیفی برای پیشگویی رطوبت و پارامترهای بافتی مغزهای پسته برشته مورد استفاده قرار گرفتند. در انتها رابطه بین خصوصیات مختلف دانه و مغز پسته های برشته با استفاده از روش کمترین مربعات جزئی به دست آمد. افزایش دمای برشته کردن باعث کاهش رطوبت، سختی حسی، نیروی شکست، سختی دستگاهی و انتروپی و افزایش تلخی و یکنواختی در تصاویر مغزهای پسته برشته گردید. افزایش زمان و سرعت جریان هوای برشته کردن رطوبت مغزهای پسته برشته را کاهش داد. نتایج مربوط به آزمون حسی نشان داد مغزهای پسته برشتهدارای پذیرش خوبی از نظر طعم، رنگو بافت هستند.شبکه عصبی مصنوعی به خوبی توانست برای پیشگویی خصوصیات هندسی و ثقلی مغزهای پسته برشته (به استثناء دانسیته ظاهری) به کار رود. نتایج حاصل از طیف سنجی مرئی- فروسرخ نشان داد رگرسیون کمترین مربعات جزئی می تواند جهت پیشگویی داده های مکانیکی بافتی و رطوبت به کار رود. شبکه عصبی مصنوعی به خوبی توانست داده های مکانیکی بافتی و رطوبت حاصل از تصاویر ابرطیفی را پیشگویی کند. نیروی شکست، سختی حسی و دستگاهی، مدول ظاهری الاستیسیته، انرژی فشاری و رطوبت بزرگ ترین ضرایب استاندارد را دارا بوده و بیشتر از سایر موارد تحت تأثیر دمای برشته کردن قرار گرفتند. رنگ حسی و طعم بزرگ ترین ضرایب استاندارد را دارا بودند و بیشترین اثر را بر پذیرش کلی پسته های برشته داشتند.

اندازه گیری شار نوترونی در قلب رآکتور تحقیقاتی تهران به روش فعال سازی میله مسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی کرمان - دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر 1393
  محمدعلی رضوی   محمدرضا رضایی

اندازه گیری شارنوترون داخل قلب رآکتور از اهمیت بالایی برخوردار است. روش های کلی اندازه گیری شار نوترونی به دو صورت، محاسباتی وشبیه سازی شده با کد های رایج می باشد. یکی از روش های اندازه گیری شار، محاسبه اکتیویته موادی از قبیل مس است که به راحتی توسط نوترون ها فعال می شوند[11]. که این کار به دو صورت محاسبه در محل رآکتور تهران وبا شرایط تقریبا مشابهی، شبیه سازی با کد mcnpx2.6 در این پایان نامه صورت گرفته است. اطلاع از نقشه شار نوترونی رآکتور تحقیقاتی تهران تاکنون با استفاده از فعال سازی میله مسی قرار داده شده داخل قلب صورت گرفته است. اما تاکنون اندازه گیری شار نوترونی با فعال سازی میله مسی توسط شبیه سازی با کد mcnpx2.6 در رآکتور تحقیقاتی تهران انجام نشده است. در این بایان نامه فعال سازی به کمک میله مسی با کد mcnpx2.6شبیه سازی شده است. روش کار در سه مرحله، ابتدا توزیع شار نسبی سپس توزیع شار مطلق در نقطه خاص روی میله مسی ودر نهایت توزیع شار مطلق قلب رآکتوراندازه گیری شده است. جهت نرمالیزه کردن نتایج عملی نیز از محاسبه اکتیویته پولک طلای قرار داده شده روی میله مسی و محاسبه شار آن درحالی که پولک در یک مکان خاص روی میله باشد استفاده شده است[5]. این روش داخل قلب فقط در مکان خاصی که آشکار ساز تعبیه می شود امکان پذیر بود. برای رفع این مشکلات و مطالعه دقیق تر نقشه شار نوترونی داخل رآکتورتحقیقاتی تهران، از فایل ورودی کد mcnpx2.6 رآکتور تهران که با استفاده از مشخصات دقیق این رآکتور نوشته شده، نقشه شار نوترونی داخل قلب رآکتور در هر نقطه امکان پذیر است. در نتیجه شبیه سازی انجام شده با دقت بالایی بانتایج عملی هم خوانی داشتند.

مدل سازی و اندازه گیری خواص حرارتی – فیزیکی عصاره مالت تحت تاثیر دما و غلظت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  فاطمه حیدری دلفارد   مسعود تقی زاده

تعیین خواص حرارتی- فیزیکی مواد غذایی جهت تخمین سرعت انتقال حرارت، تولید، حمل و نقل و نگه¬داری همچنین ارزیابی و مدل¬سازی فرایند¬هایی از قبیل خشک کردن و تغلیظ ضروری است. با توجه به اهمیت عصاره مالت به عنوان یک محصول با ارزش تغذیه¬ای بالا، برخی از خواص حرارتی – فیزیکی عصاره مالت شامل ضریب هدایت حرارتی، گرمای ویژه، ضریب انتشار حرارتی و جرم حجمی در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت. ضریب هدایت حرارتی و گرمای ویژه در سه سطه غلظت 60، 70 و 80 درصد و در محدوده دمایی 25 تا 90 درجه سانتی¬گراد و ضریب انتشار حرارتی و جرم حجمی در سه سطح غلظت 60، 70 و 80 درصد و سه سطح دمایی 25، 60 و 90 درجه سانتی¬گراد اندازه¬گیری شد. همچنین خواص مذکور توسط مدل¬های ریاضی وابسته به دما و ترکیبات شیمیایی پیش¬بینی شد. بر اساس نتایج بدست آمده در این پژوهش درصد ماده جامد محلول و دما بر خواص حرارتی - فیزیکی عصاره¬مالت تاثیر گذارند ولی تاثیر درصد ماده جامد بیشتر است. با افزایش درصد ماده جامد گرمای ویژه، ضریب هدایت حرارتی و ضریب انتشار حرارتی کاهش یافته ولی جرم حجمی افزایش می¬یابد. همچنین با افزایش دما گرمای ویژه، ضریب هدایت حرارتی و ضریب انتشار حرارتی افزایش یافته ولی جرم حجمی کاهش می¬یابد. در دمای 25 و 90 درجه سانتی¬گراد مدل-سری و دمای 60 درجه سانتی¬گراد مدل¬تجربی بهترین همبستگی را با داده¬های آزمایشگاهی ضریب هدایت حرارتی نشان دادند. در دمای 25 درجه سانتی¬گراد مدل چن و دمای 60 و 90 درجه سانتی¬گراد مدل تجربی بهترین همبستگی را با داده¬های آزمایشگاهی گرمای ویژه داشتند.

بهینه سازی شرایط اکستروژن کره حاوی آلفالینولنیک اسید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  مرتضی کاشانی نژاد   محمدعلی رضوی

در بازار های رقابتی، ارزش غذایی، ساختار و خصوصیات رئولوژیکی پارامتر های مهم در تعیین پذیرش فرآورده های لبنی به ویژه کره توسط مصرف کننده گان می باشد، لذا در این طرح ضمن ارزیابی خصوصیات حرارتی، بافتی، رئولوژیکی و ترکیب کره حاوی آلفالینولنیک ناشی از تغذیه دام و مقایسه آن با کره های گاوی تجاری و کره گوسفندی با پروفایل اسید های چرب مختلف، شرایط بهینه سازی بافت این نوع کره با استفاده از فرآیند اکستروژن مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله اول طرح با توجه به نتایج حاصل از آزمون نفوذ بالاترین میزان سختی در دمای 5 درجه سانتیگراد به نمونه کره گوسفندی و کمترین آن به نمونه کره حاوی آلفالینولنیک اختصاص داشت. در آزمون های رئولوژیکی دینامیک، نتایج آزمون کرنش متغیر برای نمونه های مختلف کره نشان داد که طول ناحیه ویسکوالاستیک خطی (lve) برای کره با درصد بالاتر اسیدهای چرب اشباع شده بیشتر است و افزایش دما از 5 تا 20 درجه سانتیگراد نیز باعث کاهش lve می شود. در آزمون فرکانس متغیر، وابستگی مدول های الاستیک و ویسکوز با فرکانس به صورت معادله قانون توان نشان داد نمونه های کره رفتار ویسکوالاستیک شبه جامد با وابستگی اندک به فرکانس را دارند زیرا مقادیر(78/2-02/0) k بالاتر از مقادیر(83/0-002/0) k بودند. در آزمون دما متغیر نیز مقادیر g و g به طور پیوسته بین 5 تا 60 درجه سانتیگراد کاسته می شد و در کمتر از 40 درجه سانتیگراد، g بالاتر از g بود که این امر رفتار شبه جامد کره را در این بازه دمایی نشان می داد. همچنین درآزمون حرارتی dsc در منحنی ذوب چربی، سه پیک گرماگیر در نمونه های کره وجود داشت که پیک اول به میزان آب نمونه ها، پیک دوم به اسیدهای چرب غیر اشباع و پیک سوم به اسید های چرب اشباع ارتباط داشت. در مرحله دوم طرح، اثر شرایط اکستروژن شامل درجه برش اکسترودر ( 500 ،750 ،1125، 1500 و s-11750 )، دمای خوراک ورودی(5 ،7 ،10، 13 و°c15) و دمای نگهداری (5 ،7 ،10، 13 و°c15) بر خواص فیزیکوشیمیایی و حسی کره آلفالینولنیک بعد از 10 روز ذخیره سازی مورد بررسی قرار گرفت. افزایش درجه برش اکسترودر سبب کاهش سختی و افزایش چسبندگی، پارامتر ?l و ویژگی های حسی (گسترش پذیری و پذیرش کلی) شد، در حالی که افزایش دمای نگهداری کره سبب افزایش اسیدیته وکاهش سختی، طعم کره ای، طعم اسیدی و پذیرش کلی شد. دمای خوراک ورودی به اکسترودر نیز هیچ گونه اثر معنی داری بر ویژگی های فیزیکوشیمیایی وحسی محصول نهایی نداشت. نقطه بهینه فرآیند تولید با توجه به صفات فیزیکوشیمیایی، درجه برش اکسترودر (s-11345 )، دمای خوراک ورودی به اکسترودر (°c13) و دمای نگهداری (°c7) به دست آمد. چنین محصولی دارای سختی 19 نیوتن، نرم شدگی 28/67 درصد، چسبندگی 5/42(g f cm) ، اسیدیته 4/4 میلی گرم سود برکیلوگرم و?l 57/99 بود.

بهینه سازی فرمولاسیون و شرایط فرآیند تولید پروتئین بافت داده شده سویا براساس افزایش چربی با دانه کامل سویا و بررسی خصوصیات عملکردی آن به روش سطح-پاسخ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  شادی شریفی ازغندی   مصطفی مظاهری طهرانی

چکیده کیفیت و کمیت پروتئین موجود در رژیم غذایی روزانه بسیاری از مردم در جهان، نامطلوب است. این کمبود می تواند با جایگزین های دارای پروتئین ازجمله پروتئین سویا که از مهمترین منابع پروتئین تجاری با ویژگی های تغذیه ای و عمل کنندگی مطلوب است، اصلاح شود. با توجه به اهمیت ویژه پروتئین بافت داده شده سویا، هدف از انجام پژوهش دستیابی به شرایط بهینه فرآیند به منظور تولید این محصول با درصد چربی بالا (حدود 5 درصد) بود. شایان ذکر است که کمپلکس پروتئین و چربی نقش های کلیدی و ساختاری به سزایی در صنعت مواد غذایی دارد. در این پژوهش در فرمولاسیون پروتئین بافت داده شده سویا، 20 درصد دانه کامل سویا جایگزین کنجاله سویا شد و تاثیر شرایط متغیر فرآیند اکستروژن شامل دمای اکسترودر (185-145درجه سانتی گراد)، سرعت هلیس (rpm 325 -250) و رطوبت خوراک ورودی(27-20 درصد) بر خصوصیات عملکردی، فیزیکوشیمیایی و بافتی پروتئین محصول از جمله خصوصیات شیمیایی، ظرفیت نگه داری آب، دانسیته توده، ضریب پراکندگی پروتئین، جذب مجدد آب، جذب مجدد چربی و خصوصیات بافتی مورد مطالعه قرار گرفت. طراحی آزمایش شامل استفاده ازطرح رویه سطح پاسخ و مرکب مرکزی بود. در این تحقیق توانستیم به شرایط بهینه فرمولاسیون فرآیند بر مبنای افزایش چربی طبیعی محصول و کاهش خروج چربی حین اکستروژن دست یابیم. این محصول دارای ویژگی های بافتی مطلوب تری نسبت به نمونه حاوی 100 درصد کنجاله سویا بود. دمای اکستروژن و استفاده از سود در تهیه مواد اولیه تاثیر معنی داری بر کیفیت و اندیس پراکسید نمونه ها نداشت. متغیر دما نسبت به رطوبت و دور هلیس بیشترین تاثیر را داشت. بهترین بازه برای متغیر های فرآیند جهت حصول شرایط بهینه از نظر ویژگی های بافتی، عمل کنندگی، رنگی و شیمیایی برای تولید tsp نیز دمای(2 175) درجه سانتی گراد، رطوبت 20 درصد و دور هلیس rpm5/287 می باشد.

اثر کنسانتره پروتئین آب پنیر و صمغ قدومه شهری بر خصوصیات فیزیکی و حسی سس مایونز کم چرب و کم کلسترول
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  هدی سیف الدین   آرش کوچکی

در این تحقیق کاربرد صمغ قدومه شهری به عنوان جایگزین بخشی از چربی و کنسانتره پروتئین آب پنیر به عنوان جایگزین بخشی از تخم مرغ در فرمول سس مایونز مورد مطالعه قرار گرفت. سس های مایونز با 35 و 50 درصد چربی، 5/0، 75/0 و 1 درصد صمغ قدومه شهری و 2، 4 و 6 درصد کنسانتره پروتئین آب پنیر تهیه شدند. نمونه با 70 درصد چربی به عنوان شاهد مورد استفاده قرار گرفت. رفتار جریان مستقل از زمان و وابسته به زمان، پایداری، ریز ساختار و ارزیابی حسی نمونه های با چربی کامل و نمونه های کم چرب و کم کلسترول مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که تمام نمونه ها دارای رفتار غیر نیوتنی ضعیف شونده با برش بودند و ویسکوزیته آنها با افزایش نرخ برش کاهش یافت. با کاهش مقدار چربی ویسکوزیته نمونه ها کاهش یافت و با افزودن صمغ قدومه شهری و کنسانتره پروتئین آب پنیر ویسکوزیته مجددا افزایش یافت. درواقع با افزودن صمغ قدومه شهری و کنسانتره پروتئین آب پنیر سس مایونز کم چرب و کم کلسترول با ویسکوزیته مشابه به مایونز با چربی کامل ایجاد شد. بررسی رفتار وابسته به زمان سس های مایونز نشان داد که نمونه ها دارای رفتار تیکسوتروپ بوده و با گذشت زمان در نرخ برش ثابت ویسکوزیته کاهش یافت و به حد تعادلی نزدیک شد. سرعت و میزان کاهش ویسکوزیته به عواملی چون مقدار سرعت برش، درصد چربی، غلظت صمغ و پروتئین وابسته بود. ویسکوزیته نمونه ها در سرعت های برشی بالاتر، سریعتر کاهش یافته و به حد تعادلی نزدیک شد. با کاهش مقدار چربی نیز ویسکوزیته سریعترکاهش یافته و به مقدار تعادلی نزدیک شد. با افزودن صمغ قدومه شهری و کنسانتره پروتئین آب پنیر مجددا ویسکوزیته افزایش یافت. پایداری نمونه ها با افزایش غلظت صمغ قدومه شهری و کنسانتره پروتئین آب پنیر افزایش یافت. صمغ قدومه شهری به عنوان جایگزین بخشی از روغن و کنسانتره پروتئین آب پنیر به عنوان جایگزین بخشی از تخم مرغ عملکرد بالایی در پایدار سازی سس مایونز نشان دادند. بررسی های میکروسکوپی نشان داد که اندازه ذرات با افزایش غلظت صمغ و کنسانتره پروتئین آب پنیر کاهش یافت. ارزیابی های حسی نیز نشان داد که سس مایونز جایگزین شده با صمغ قدومه شهری و کنسانتره پروتئین آب پنیر، قابل قبول بود. نتایج این بررسی توانایی بالای صمغ قدومه شهری به عنوان جایگزین بخشی از روغن و پروتئین آب پنیر به عنوان جایگزین قسمتی از تخم مرغ را نشان داد.

بررسی برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی نانو ذره صمغ دانه شاهی (لیپدیوم ساتیوم)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  افسانه طاهری   محمدعلی رضوی

نانو ذرات گروهی از مواد نانو ساختار هستند که در سه بعد در مقیاس نانومتر قرار دارند. در تهیه نانوذرات از مواد ماکرومولکولی طبیعی و یا سنتتیک استفاده می شود. دسته ای از ماکرومولکولهای طبیعی که در ساخت نانو ذرات مورد توجه قرار دارند، هیدروکلوئیدها هستند. در تحقیق حاضر، صمغ دانه شاهی به عنوان یک منبع هیدروکلوئیدی جدید به دلیل دارا بودن ارزش تغذیه ای و خواص عملکردی مطلوب برای تهیه نانو ذرات آن به روش نامحلول کردن انتخاب شد. برای این منظور از روش سطح پاسخ و طرح مرکب مرکزی برای بررسی تأثیر غلظت محلول صمغ، میزان استون و دور همزن بر خصوصیات فیزیکو شیمیایی نانو ذره صمغ دانه شاهی و بهینه سازی شرایط تولید نانو ذرات استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش غلظت محلول صمغ و میزان استون از عوامل بسیار تاثیر گذار بر خصوصیات نانو ذرات بودند. شرایط تولید نانو ذره بهینه با کمترین اندازه و بیشترین پایداری، ویسکوزیته نسبی و ویسکوزیته ذاتی در غلظت 28/0 w/v% محلول صمغ، مقدار استون 86/4 ml و سرعت هم زدن 500 rpm، به دست آمد. اندازه، پایداری، ویسکوزیته های نسبی و ذاتی در شرایط بهینه به ترتیب 97/38 نانومتر، 33/34- میلی ولت، 11/1 و 33/0 dl/gr محاسبه گردید.

بررسی فرایند هضم نشاسته های طبیعی و اصلاح شده گندم در سیستم مدل و مدلسازی رهایش گلوکز با استفاده از منطق فازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  علیرضا یوسفی   محمدعلی رضوی

دراین تحقیق نشاسته های فسفریله و هیدروکسی پروپیله با درصد های جایگزینی به ترتیب 096/0 و 106/2 درصد از نشاسته طبیعی گندم تولید شدند. تغییرات شیمیایی ایجاد شده در نتیجه هیدروکسی پروپیله و فسفریله کردن نشاسته گندم به وسیله طیف سنجی ft-ir تایید شد. نتایج افتراق سنجی اشعه ایکس نمونه ها نشان داد که نشاسته طبیعی و فسفریله گندم با 34/17 و 14/16 درصد بیشترین و کمترین میزان کریستاله بودن را دارا بودند. نتایج بررسی تغییرات قدرت تورم در آب نشاسته ها با دما نشان داد که نشاسته طبیعی گندم دارای بیشترین (111/46ea=) و نشاسته هیدروکسی پروپیله آن دارای کمترین (603/26ea=) حساسیت دمایی بود. در بررسی مشابه مربوط به شاخص حلالیت، نشاسته های طبیعی و فسفریله گندم به ترتیب بیشترین (674/77ea=) و کمترین (478/44ea=) حساسیت دمایی را نشان دادند. نتایج بررسی تغییرات شفافیت خمیر نشاسته ها نشان داد که هیدروکسی پروپیله و فسفریله کردن نشاسته گندم سبب افزایش 65/2 و کاهش 58/17 برابری این مشخصه در مقایسه با نشاسته طبیعی گردید (05/0p<). خصوصیات رئولوژی دینامیک نمونه های ژل نشان داد که نشاسته هیدروکسی پروپیله در هر دو غلظت (8 و 12 درصد) دارای تنش تسلیم بیشتری بود ( pa4/166- 3/48f = ?). بر خلاف ژل نشاسته های طبیعی و فسفریله که رفتاری حدواسط بین ژل ضعیف و الاستیک داشتند (64/0-14/0tan ? =)، نشاسته هیدروکسی پروپیله تقریباً رفتار ژل الاستیک را نشان داد (11/0-10/0tan ? =). در شرایط دهان شبیه سازی شده میزان کاهش ویسکوزیته برای نمونه های ژل هیدروکسی پروپیله (33/83 درصد) بیشتر از سایر نمونه ها بود. در شرایط عدم حضور بزاق، مدل های هرشل-بالکلی و سیسکو بهترین مدل ها برای بیان رفتار جریان تمام ژل های نشاسته بودند. بیشترین مقدار تیکسوتروپی برای نمونه های ژل نشاسته هیدروکسی پروپیله بدست آمد (26/9-98/1)، در حالی که از این نظر تفاوت معنی داری بین نمونه های نشاسته طبیعی و فسفریله مشاهده نشد (05/0p>). مدل تنزل تنش درجه یک، نزدیک ترین داده ها را در شرایط دهان شبیه سازی شده پیش بینی کرد (981/0-914/0r2 =). نتایج هیدرولیز آنزیمی در سیستم درون شیشه ای نشان داد که نشاسته هیدروکسی پروپیله دارای بالاترین مقدار نشاسته مقاوم (15/13rs=) و کمترین مقدار اندیس قند خون بود (04/89gi=). حدود 87-82، 81-76 و 84-77 درصد از میزان گلوکز رهایش یافته نهایی، در 15 دقیقه ابتدایی هضم در شرایط روده شبیه سازی شده به ترتیب برای نشاسته های طبیعی، فسفریله و هیدروکسی پروپیله رهایش یافت. میزان گلوکز رهایش یافته برای نشاسته فسفریله 11-6 درصد و برای نشاسته هیدروکسی پروپیله 19-16 درصد کمتر از نشاسته طبیعی پس از هضم در شرایط روده شبیه سازی شده بود. پس از هضم در شرایط روده شبیه سازی شده، ضریب قوام (k) شدیداً کاهش یافت (27/90-02/73 درصد)، در حالیکه شاخص رفتار جریان (n) افزایش پیدا کرد (46/363-56/155 درصد). نتایج مدلسازی با استفاده از جدول جستجوی منطق فازی نشان داد که این روش توانایی بالایی (991/0-951/0r2 =) در تخمین میزان گلوکز رهایش یافته در شرایط روده شبیه سازی شده، حتی بهتر از مدل ریاضی نمایی دو ترمه (995/0-992/0r2 =) دارد.

بهینه یابی و مدلسازی فرآیند نانوفیلتراسیون پساب کارخانه رب گوجه فرنگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  علی الغونه   محمدعلی رضوی

پساب کارخانه رب گوجه فرنگی حاوی مقادیر زیادی مواد معلق، رنگ قرمز و بوی نامطبوع می باشد. در این پژوهش، ابتدا به صورت تجربی امکان به کارگیری فرآیند نانوفیلتراسیون در تصفیه پساب کارخانه رب گوجه فرنگی مورد بررسی قرار گرفت، سپس این فرآیند مدلسازی و بهینه سازی شد. برای این منظور اثر اختلاف فشار در عرض غشاء در سه سطح (10، 15 و 20 بار) ، ph در سه سطح (4 ، 5 و 6) و دما در سه سطح (30 ، 40 و 50 درجه سانتی گراد) بر میزان شار تراوه، گرفتگی غشاء، مقاومت هیدرولیکی و ضریب دفع cod در طی فرایند نانو فیلتراسیون پسآب حاصل از کارخانه رب گوجه فرنگی بررسی شد. نتایج نشان داد که شار تراوه در یک بازه زمانی طولانی تقریباً در حالت پایا می باشد. به علاوه شار تراوه با کاهش ph کاهش می یابد و از طرف دیگر با افزایش دما و فشار افزایش می یابد. هم چنین با افزایش فشار، دما و کاهش ph درصد گرفتگی افزایش یافت. با افزایش دما از 30 درجه سانتی گراد به 50 درجه سانتی گراد میزان مقاومت هیدرولیکی کل (در 5 =ph و اختلاف فشار در عرض غشاء 15 بار) از 1013×5/79 به 1013×7/25 افزایش می یابد. بیشترین میزان ضریب دفع (85/35) در شرایط اختلاف فشار در عرض غشاء 20 بار ، دمای 30 درجه سانتی گراد و 6 = ph به دست آمد. از روش سطح پاسخ بر مبنای قالب آزمایشی d-optimal برای ایجاد طرح آزمایشی و آنالیز داده های تجربی استفاده گردید. نتایج نشان داد مدل چند جمله ای درجه دوم، برهمکنش دو عامله و مدل خطی برای پیش بینی میزان شار تراوه (ضریب تبیین 98/)0، گرفتگی غشاء (ضریب تبیین0/93) ، مقاومت هیدرولیکی (ضریب تبیین0/96) و ضریب دفع cod (ضریب تبیین 0/90) مناسب می باشد. شرایط بهینه عملیاتی بر اساس بیشترین میزان شار ترواه و ضریب دفع و کمترین میزان گرفتگی به ترتیب در اختلاف فشار در عرض غشا 20 بار، دمای 30 درجه سانتی گراد و 5/6 = ph به دست آمد. همچنین تفاوت معنی داری بین نتایج به دست آمده از روش سطح پاسخ و داده های تجربی در نقطه بهینه مشاهده نشد.

بررسی تاثیر فرآیند شفاف سازی غشایی اولترافیلتراسیون (فراپالایش) و پیش تیمارهای آنزیمی و کمک صافی بر کیفیت آب انار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1388
  صمد بدبدک   مهدی کاشانی نژاد

چکیده ندارد.

بهینه سازی فرمولاسیون پنیر پیتزای پروسس با تاکید بر خواص رئولوژیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1387
  رضا حاجی محمدی فریمانی   محمدباقر حبیبی نجفی

در این تحقیق چگونگی تاثیر افزودن پنیر سفید در دامنه 0 تا 30 درصد و تری سدیم سیترات در دامنه 0 تا 2 درصد به فرمول، بر ویژگی های شیمیایی و رفتاری پنیر پیتزای پروسس به منظور تولید محصولی با ارزش افزوده بالا مورد بررسی قرار گرفت. افزودن پنیر سفید به کاهش معنی دار (05/0 ≥p ) ph و پروتئین و افزایش معنی دار (05/0 ≥ p) چربی و نمک منجر شد. افزودن تری سدیم سیترات موجب شد ph و چربی محصول افزایش و رطوبت کاهش یابد. تاثیر اجزای مخلوط بر درجه ذوب پنیر پیتزای پروسس معنی دار (05/0 ≥p ) بود. با این وجود در ارتباط با نسبت اجزای مخلوط روند خاصی مشاهده نشد. میزان روغن آزاد تحت تاثیر نسبت تری سدیم سیترات در مخلوط قرار گرفت به طوری که با افزایش نمک ذوب، از میزان روغن آزاد کاسته شد. طول کش محصول با افزایش میزان پنیر سفید کاهش یافت. مقایسه داده های حاصل از طول کش، از وجود همبستگی معنی دار (001/0 ≥p ) با ضریب همبستگی پیرسون 906/0 بین آزمون چنگال و آزمون حلقه و گلوله حکایت داشت. لزوم استفاده از تری سدیم سیترات به عنوان نمک ذوب، جهت تولید توده ای یکنواخت با قابلیت ایجاد ورقه ای صاف و یکدست بدون ایجاد شکستگی به اثبات رسید. بررسی آماری نتایج با طرح آزمایشی مخلوط نشان داد بهترین پنیر پیتزای پروسس زمانی تولید می شود که فرمول آن حاوی 90 درصد پایه، 6/8 درصد پنیر سفید و 4/1 درصد تری سدیم سیترات باشد. در این پژوهش، دو روش اندازه گیری که حاصل اصلاح و بهبود روش های پیشین بود، جهت مطالعه خواص فیزیکی پنیر پیتزا مورد استفاده قرار گرفت.

بررسی اثر شرایط مختلف فرآیند بر ویژگی های شیمیایی ، فیزیکی و حسی پنیر فتای فراپالایش شده تولیدی از مخلوط شیر گاو و شیر سویا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  محسن قدس روحانی   مصطفی مظاهری تهرانی

این طرح جهت بررسی امکان تولید پنیر فتای فراپالایش از مخلوط شیر گاو و شیر سویا در سه مرحله به اجرا درآمد. در مرحله اول تأثیر شرایط مختلف فرایند (درصد شیر سویا، درصد کلرور کلسیم و دمای انعقاد) بر ویژگی های حسی، شیمیایی و فیزیکی محصول بررسی شد. نتایج در قالب طرح مرکب مرکزی (ccd) بررسی و به روش سطح پاسخ (rsm) مدل سازی و تجزیه و تحلیل شد. با توجه به اینکه ضریب تبیین (r2) برای مدل های به دست آمده برای کلیه صفات حسی، شیمیایی و فیزیکی بالاتر از 8/0 بوده و فاکتور عدم برازش نیز برای تمامی صفات مذکور در سطح 95% معنی دار نبود، صحت مدل ها برای برازش اطلاعات مورد تأئید قرار گرفت. در این مرحله همچنین نقاط بهینه فرایند محاسبه گردید. نتایج نشان داد که بهترین شرایط فرایند، استفاده از 15 درصد شیر سویا، 3/0 درصد کلرور کلسیم و دمای انعقاد 38 درجه سانتی گراد می باشد. محصولی که با استفاده از این شرایط حاصل می شود دارای نمرة طعم 9/3، نمرة بافت 72/4، درصد کل مواد جامد 13/35، درصد پروتئین 45/13 و درصد چربی 05/14 خواهد بود. در مرحلة دوم تأثیر دوره نگهداری بر ویژگی های حسی، شیمیایی و فیزیکی محصول مورد بررسی قرار گرفت. در این مرحله، تیمارهای تولید شده در مرحله اول به مدت دو ماه نگهداری شده و کلیه آزمایشات حسی، شیمیایی و فیزیکی مذکور در مرحله اول، در فاصله های زمانی 3، 20، 40 و 60 روز پس از تولید بر روی آن ها انجام گرفت و تغییرات آن بررسی شد. در مرحلة سوم، میزان علاقه مصرف کنندگان به محصول پیشنهادی مورد بررسی قرار گرفت. در این مرحله پنیر مخلوط با استفاده از فرمول بهینه به دست آمده از مرحله اول تولید شده و به مصرف کنندگان واقعی داده شد تا میزان علاقه مندی خود را نسبت به آن با استفاده از یک آزمون هدولینک پنج نقطه ای عنوان نمایند. به طور همزمان پنیر فتای فراپالایش تجاری نیز به عنوان شاهد به مصرف کنندگان داده شد. میانگین نمره علاقه مندی مصرف کنندگان نسبت به محصول پیشنهادی 54/3 و نمونه شاهد 51/3 بود که البته از نظر آماری اختلاف معنی داری با هم نداشتند.

بررسی کینتیک، خصوصیات فیزیکوشیمیایی و بعد برخالی کیوی (actiniadia deliciosa) خشک شده به روش ترکیبی اسمزی- هوای داغ با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1388
  میلاد فتحی   محبت محبی

کیوی به علت میزان بالای اسید اسکوربیک میوه ای با ارزش تغذیه ای بالا محسوب می شود. با این وجود به دلیل میزان رطوبت بالا و دسترسی فصلی، زمان ماندگاری کمی داشته، استفاده از روش های مناسب مانند خشک کردن برای افزایش زمان ماندگاری آن ضروری می باشد. هدف از این پژوهش استفاده از سه پیکر بندی مختلف شبکه عصبی برای پیشگویی کینتیک انتقال جرم، برخی ویژگی های فیزیکوشیمیایی و بعد برخالی کیوی خشک شده به روش ترکیبی اسمز- هوای داغ بوده است. آبگیری اسمزی در محلول اسمزی با غلظت های 30، 40، 50 و 60 درصد (w/w)، با دماهای 20، 40 و 60 درجه سانتی گراد به مدت 30، 60، 90 و 120 دقیقه و خشک کردن توسط هوای داغ در دماهای 60، 70 و 80 درجه سانتی گراد و به مدت 5، 6 و 7 ساعت صورت گرفت. بررسی ها نشان داد به ترتیب شبکه های عصبی دارای 9، 6 و 11 نورون در لایه پنهان بیشترین تطابق را با داده های آزمایشی برای تخمین کینتیک انتقال جرم (به ترتیب ضریب همبستگی 0/93 و 0/99 برای درصد جذب مواد جامد و کاهش آب)، ویژگی های فیزیکوشیمیایی (به ترتیب ضریب همبستگی 0/93، 0/92 و 0/91 برای درصد محتوای رطوبتی، ظرفیت آبگیری مجدد و چروکیدگی) و بعد برخالی (ضریب همبستگی 0/89) دارند. همچنین نتایج نشان داد بعد برخالی خط فصل مشترک بین کیوی و پس زمینه تصویر همبستگی فوق العاده ای (ضریب همبستگی 0/93) با چروکیدگی دارد و لذا تئوری برخال می تواند به عنوان یک روش غیر مخرب برای تعین غیر مستقیم چروکیدگی استفاده شود.

بهینه سازی شرایط استخراج صمغ از دانه شاهی و بررسی خواص عملکردی آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1388
  حجت کاراژیان   محمدعلی رضوی

دانه شاهی بعنوان یک منبع جدید هیدروکلوئیدی انتخاب شد و ترکیبات شیمیایی، پارامترهای وزن ملکولی و خواص رئولوژیکی آن اندازه گیری شد. استخراج آبی صمغ دانه شاهی با استفاده از متدولوژی رویه پاسخ بهینه یابی شد.متغیرهای مستقل عبارت بودند از دمای استخراج، ph، نسبت آب به دانه و زمان استخراج . اثر ترکیبی این متغیرها بر متغیرهای وابسته که شامل راندمان استخراج ، ویسکوزیته ظاهری و مقدار پروتئین بودندمورد بررسی قرار گرفت. شرایط بهینه برای استخراج صمغ دانه شاهی دمای c ْ35، ph معادل 10، نسبت آب به دانه، 1 به 30 و زمان استخراج 15 دقیقه بدست آمد. جزء ماکروملکولی صمغ دارای وزن ملکولی 540 کیلودالتون می باشد و این جزء ماکروملکولی در صمغ دانه شاهی زنجیره سفت قابل مقایسه ای با گزانتان دارد. طیف ft-ir پلیمر صمغ دانه شاهی نشان داد که پلیمر متشکل از کربوهیدرات با گروه های عملگر کربوکسیل و هیدروکسیل است . ویسکوزیته ذاتی در آب دیونیزه 33/1 میلی لیتر بر میلی گرم به دست آمد.هیدروکلوئید دانه شاهی دارای طبیعت پلی الکترولیتی با یک تمایل به نمک ها است بطوریکه افزودن نمک ها باعث کاهش ویسکوزیته ذاتی عصاره گردید. مطالعات رئولوژیکی نشان داد که صمغ دانه شاهی همانند یک سیال رقیق شونده با برش عمل می کند. میزان رقیق شوندگی حتی خیلی بیشتر از میزان مشاهده شده برای گزانتان بوده است. افزایش در غلظت یا دما منجر به افزایش سودوپلاستیسیته شد. عصاره رفتار تیکسوتروپیک از خود نشان می دهد.خواص ویسکوالاستیک دینامیک نشانگر ساختار ویسکوالاستیک ، شبه ژل و شبه مایع در غلظت های مختلف است. مقادیر ویسکوزیته برشی پایا کمتر از مقادیر ویسکوزیته مرکب به دست آمد که بیانگر انحراف از قانون کوکس – مرز می باشد.