نام پژوهشگر: پریسا مکی نیری
پریسا مکی نیری حسن دانایی فرد
هدف از این پژوهش بررسی پدیده ی نفوذ رو به بالا در سازمان های دولتی ایران است. این پژوهش در دو مرحله انجام شده است. در مرحله ی نخست و طی بخش کیفی پژوهش، پس از مصاحبه های اکتشافی استراتژی های نفوذ رو به بالا شناسایی شده و نظریه ی فرآیند مدیریت فرادستان ارائه شد. بر اساس مدل پیشنهادی فرآیند نفوذ رو به بالای موفق در سه مرحله ی کلی و به هم پیوسته و در قالب هفت استراتژی مشخص شد. در مرحله ی پیش از نفوذ عامل نفوذ به پرورش نگرش های هدف برای شکل دهی به ادراکات او می پردازد. چهار استراتژی در این بخش قرار می گیرند: وابسته سازی، اعتمادسازی، مدیون سازی و ائتلاف سازی. در زمان نفوذ به اقتضای شرایط با اتکا بر یکی از چهار استراتژی مرحله ی قبل درخواست خود را به مدیر منتقل می کند. در این مرحله عامل نفوذ دست به تغییر نگرش مدیر برای ایجاد تغییرات رفتاری مطلوب در او می زند. تنها استراتژی این مرحله متقاعدسازی است. در نهایت در مرحله ی پس از نفوذ با تقویت نگرش های مدیر با دو استراتژی شرطی سازی و پنهان سازی، احساسات او نسبت به فرآیند نفوذ، مدیریت می شود. در مرحله ی دوم این پژوهش و طی مطالعه ای کمی متغیرهای شناخته شده در مرحله ی نخست، در دو دانشگاه تربیت مدرس (نمونه = 111 نفر) و چمران (نمونه = 32 نفر) به عنوان سازمان های دولتی منتخب مورد آزمون قرار گرفت. نتایج بخش کمی حاکی از آن است که میزان استفاده از استراتژی های نفوذ رو به بالا به ترتیب 47% به مرحله ی پیش از نفوذ، 32% در زمان نفوذ و 21% به پس از نفوذ اختصاص یافته است. همچنین رتبه بندی استفاده از استراتژی ها به این ترتیب است: (1) مدیون سازی، (2) اعتمادسازی، (3) ائتلاف سازی، (4) وابسته سازی، (5) متقاعدسازی، (6) پنهان سازی و (7) شرطی سازی (میزان استفاده از استراتژی های متقاعدسازی، پنهان سازی و شرطی سازی پایین تر از حد متوسط، ائتلاف سازی و وابسته سازی در حد متوسط و مدیون سازی و اعتماد سازی بالاتر از حد متوسط شناخته شد). نتیجه ی دیگر بخش کمی نشان دهنده ی بی تأثیری متغیرهای جنسیت، سابقه ی کاری، سطح سازمانی و نوع استخدام بر استفاده از استراتژی های نفوذ رو به بالا در این سازمان ها است. همچنین در بخش کمی به این نتیجه رسیدیم که ارزیابی کارکنان از رفتارهای نفوذی خودشان (خودارزیابی) متفاوت از ارزیابی آن ها از رفتار نفوذ اطرافیانشان (دگراریابی) است. به این صورت که استفاده از استراتژی های وابسته سازی و مدیون سازی را بیشتر به خود نسبت داده و استفاده از استراتژی های اعتمادسازی، شرطی سازی و پنهان سازی را بیشتر به دیگران نسبت می-دهند و در استفاده از دو استراتژی متقاعدسازی و ائتلاف سازی تفاوت معناداری وجود ندارد.
عبدالرحمن هزاریان احمد شمیرانی
به منظور شناخت توالی چینه شناسی و بررسی محیطهای رسوب گذاری ته نشست های وندین فوقانی و کامبرو - اردویسین منطقه تکاب ، با توجه به تکتونیک و زمین ساخت ناحیه، دو مقطع در شرق و شمالشرق شاهین دژ به ترتیب در حوالی روستای کردکندی و قزل قیه انتخاب و نمونه برداری گردید. در مقطع کردکندی به دلیل فعالیت های شدید تکتونیکی بویژه در رسوبات وندین، تنها مجموعه سازندهی باروت ، زایگون، لالون و میلاد مورد بررسی و مطالعه دقیق صحرایی قرار گرفت . از این رو به جهت انجام مطالعه بر روی سازند سلطانیه مناطق مختلفی با توجه به نقشه زمین شناسی 250000:1 سازمان زمین شناسی بررسی شد و بدنبال آن مقطع قزل قیه جهت برداشت نمونه مناسب تشخیص داده شد.
عبدالرحمن هزاریان شهریار خالدی
منطقه مورد مطالعه در حاشیه جنوبی البرز مرکزی و در فاصله ای در حدود 90 کیلومتری جنوب شرق تهران بین طولهای 35 دقیقه و 52 درجه تا 15 دقیقه و 52 درجه شرقی و عرضهای 17 دقیقه و 35 درجه تا 5 دقیقه و 35 درجه شمال واقع شده است . از لحاظ مرفولوژی به صورت یک مخروط افکنه کلاسیک بوده که حاصل رسوب گزاری رودخانه طی هزاران سال می باشد. کشتهای غالب منطقه شامل گندم، جو، خربزه، پنبه و یونجه بوده که بیشترین نیاز آبی این گیاهان مربوط به ماههای مرداد و شهریور و کمترین نیاز آبی مربوط به ماههای دی و بهمن می باشد. طبق مطالعات انجام شده بیشترین آبدهی رودخانه مربوط به ماههای فروردین و اردیبهشت و کمترین میزان آبدهی رودخانه در ماههای دی و بهمن می باشد. به طوری که در دورهء پرآبی حجم آبدهی رودخانه بیش از ظرفیت کانالهای انتقال آب بوده و همچنین رسوب موجود در آب و خسارتهای احتمالی آب از کانالها خارج شده و به مسیرهای طبیعی هدایت می گردد. مطالعات انجام شده در زمینه آبخوان دشت حاکی از دو آبخوان آزاد در بالادست مخروط افکنه و یک آبخوان محبوس در پائین دست دارد. جهت جریان آب زیرزمینی تا حد زیادی از مرفولوژی ظاهری تبعیت می کند. عمق آب زیرزمینی در شمال دشت به بیش از 100 متر و در قسمت میانی بین 10 تا 60 متر می رسد و در قسمت حاشیه مخروط افکنه سطح ایستابی آب همان سطح زمین می باشد. برای جلوگیری از هدر رفتن آب رودخانه و استفاده بهینه از آن راه کارهای پیشنهاد شده عبارتند از: -1 احیاء مسیرهای طبیعی و شبکه آبیاری سنتی جهت استفاده آب در مواقع سیلابی -2 ایجاد و توسعه حوضچه های تغذیه مصنوعی در قسمتهای شمال شرقی دشت به دلیل نفوذپذیری بالای این منطقه -3 نرخ گذاری قیمت آب متناسب با توان اقتصادی کشاورزان.
سعید غلام قاسمی عزت الله رییسی
سد میرزای شیرازی در 70 کیلومتری جنوب غربی شیراز در دره بین دو تاقدیس کارستی سبزپوشان در ساحل چپ و دالو - سفیدار در ساحل راست احداث می گردد. رخنمون عمده این تاقدیسها، آهکهای آسماری - جهرم بوده که توسط سازند غیر قابل نفوذ پابده - گورپی در زیر و سازند فیر قابل نفوذ رازک در قسمت فوقانی محصور شده است و به همین جهت این دو تاقدیس به عنوان دو آبخوان مستقل مورد مطالعه قرار گرفته اند. وجود تکیه گاهها و پی کارستی در این سد از یک طرف و همچنین تماس سطح زیادی از آهکها با آب دریاچه آتی سد از طرف دیگر، خطر فرار آب از آنها را قطعی می سازد. در این مطالعه، آب بندی مخزن سد در سه بخش مطالعه هیدروژئولوژیکی آبخوانهای کارستی، مطالعه لوگ گمانه ها و برآورد حجم آب نفوذی در آهکهای مخزن بررسی شده است . مطالعه هیدروژئولوژیکی آبخوانهای کارستی و برآورد بیلان اجمالی در آنها بیانگر این است که در شرایط فعلی در ساحل راست سد جریانی به میزان حدود 310 لیتر در ثانیه از محور سد عبور می کند. این جریان در مواقع تر سالی و دبی اوج چشمه ها (peak flow) می تواند تا یک متر مکعب در ثانیه افزایش یابد که معرف وجود جریان مجرایی (conduit flow) در محور سد می باشد. از طرفی مطالعه لوگ گمانه ها و بررسی نفوذپذری در آنها نشان می دهد که در آهکهای موجود در تکیه گاهها بویژه تکیه گاه راست به دلیل عملکرد شدید نیروهای تکتونیکی و انحلال زیاد آهکها، مقدار نفوذپذیری بسیار بالا بوده و به بیش از 2000 لوژان می رسد که این امر نیز معرف وجود جریان مجرایی در محدوده محور سد می باشد. مقدار آب نفوذی در آهکهای مخزن با فرض وجود جریان مجرایی، حداقل 50.56 متر مکعب در ثانیه برآورد گردید که این مقدار معادل 70 درصد متوسط ورودی رودخانه قره آغاج بوده و می تواند به راحتی از یک مجرایی به قطر 1.52 متر عبور نماید. به منظور کاهش فرار آب ، احداث پرده آویزان با گسترش جانبی محدود در تکیه گاهها و همچنین احداث پوشش غیر قابل نفوذرسی و شاتکریت در سطح آهکها توسط مهندسین مشاور پیشنهاد گردیده است . در مورد 91 درصد از آهکهای داخل مخزن که در عمق کمتر از 15 متری دریاچه سد واقع شده اند، با توجه به اینکه ضخامت ستون آب بر روی آنها کم بوده و همچنین قسمت عمده ای از این مناطق در فصول کم آبی از زیر آب خارج می گردند، مشکل خاصی وجود نداشته و با احداث پوشش رسی بر روی آنها فرار آب از آنها کاهش می یابد. ولی حدود 9 درصد ار آهکها در نزدیک محور سد در ساحل راست بوده که ضخامت ستون آب بر روی آنها بین 15 تا 45 متر می باشد. با توجه به خردشدگی شدید و انحلال زیاد این آهکها و همجنین ضخامت زیاد ستون آب ، خطر شستشوی مواد پرکننده درزها و مجاری انحلالی و ایجاد آبفروچاله (sinkhole) و فرار آب در آنها بسیار جدی بوده که این مسئله بایستی به طور دقیق بررسی گردد.
علی رضا میرزایی مسیح قایمیان
روند رو به رشد استفاده از کامپیوتر، ضرورت تولید بیشتر و سریعتر نرم افزارهای مورد نیاز رابه دنبال دارد. یکی از راههای بالابردن تولید نرم افزار، استفاده از کامپیوتر در تولید نرم افزار می باشد. زبانهای نسل چهارم و مولدهای کاربرد، که محدوده کاربردهای تجاری را تحت پوشش دارند، یکی از ابزارهایی هستند که استفاده از کامپیوتر در تولید نرم افزار را فراهم می کنند. دراستفاده از زبانهای نسل چهارم، کاربرد نیازش رااعلام می کند و کاری به روش حل مساله ندارد. دراین پروژه ضمن بررسی زبانهای نسل چهارم، یک مولد کاربرد تهیه شده است که مشخصات کاربرد رابه روش سوال و جوابهای به زبان فارسی دریافت کرده و برنامه هایی به زبان c راتولید می کند. برنامه های تولیدی ترجمه و به هم متصل می شوند تاعمل مورد نظر کاربرد را انجام دهند. برای هرکاربرد سه بخش ورودی، خروجی و فهرست درنظر گرفته شده است و متناظر باهربخش یک زیر سیستم تهیه شده است . هرزیر سیستم مشخصات بخش مربوطه را گرفته و برنامه های متناظر را تولید می کند. استفاده از دستور زبان و روش تجزیه در دو زیر سیستم ورودی ساز و خروجی ساز، باعث کارآیی و پویایی این زیر سیستم ها می باشد. دررابطه با خروجی سیستم، روش تولید برنامه به زبان بسیار متداول c در مقابل روش تولید جدول و اجرای کاربرد مطرح می باشد که روش اول انتخاب شده است .
سیروس داودی حسین یوزباشی زاده
پروژه حاصل، شامل آزمایشهای درزمینه فسفرزدایی در دو بعد تئوری و آزمایشگاهی است . دربعد تئوری دریافته شد که : -1 (si)f درصد دریک عملیات فسفرزدایی شدیدا تابع دما و c درصد است و ارتباط ضعیفی با mn درصد sia(feo) درصد دارد. -2 رابطه ای برای فسفرزدایی بوسیله سرباره با توزیع فسفر d و نسبت مصرف m درسرباره nام بصورت : (p)nf=(p)i/(1+m.d)n بدست آمد که براساس آن، رابطه بازده فسفرزدایی به صورت : np=m.d/1+m.d حاصل شد. از رابطه اخیر دیده می شود که دریک واکنش کامل فسفرزدایی، بازده، ارتباطی به تعداد سرباره گیری و (p)i درصد ندارد و تنها درشرایط ایده آل (واکنش کامل سرباره ایده آل باتوزیع فسفر و نسبت سرباره به فلز بی نهایت) فسفر کاملا از مذاب حذف می شود. -3 جهت تعیین d، رابطه هیلی به صورت : log d=22350/t-16.0+2.5log(fet)+0.08(cao) بهترین تطبیق راباسایر روابط ارائه شده، داشته است . دربعد تجربی، آزمایشهاتی درچهارگروه (چدن و کربنات سدیم، فولاد 4130 و کربنات سدیم، فولاد 4130 و سرباره آهکی -آهنی و نهایتا فولاد 37 st و سرباره آهکی -آهنی) از طریق ذوب در بوته های ساخته شده از گرافیت بایا بدون پوشش نسوز با کوره مقاومتی تامن انجام پذیرفت . طی این آزمایشها دریافته شد که تحت شرایط آزمایشی و درمحدوده مورد بررسی : -1 فسفرزدایی کربنات سدیم قویتر ازسرباره های آهکی-آهنی بوده و به کمک آن، امکان دستیابی به کاهش فسفر تامرز ppm 40 محقق گردید. -2 اثرات تعدد سرباره، دما، مقدار سرباره، به ترتیب قویتر از عامل بعدی بوده است . -3 درسرباره های آهکی - آهنی، دمش گاز موثرتر از بازیسیته است .
فریده مرادحسینی محمدهادی پارسایی
چکیده ندارد.