نام پژوهشگر: پریسا صفارزاده
پریسا صفارزاده سهیلا فغفوری
هدف از این پایان نامه مطالعه ابعاد فلسفی نمایشنامه انسان و ابرانسان(1903) نوشته جرج برناد شاو از دیدگاه فلسفی آرتور شوپنهاور و ژان باپتیست لامارک میباشد. برنارد شاو نویسنده رئالیستی بود که علاقه وافری به مطرح کردن موضوع " نیروی زندگی" (یا نیروی ارده) در در زندگی انسانها در آثارش داشت. در واقع،هدف غایی این نمایشنامه نیز آشکار ساختن نقش "نیروی اراده" در زندگی شخصیتهای آن می باشد. از دید برنارد شاو نیروی اراده نه دانای کل است و نه قادر مطلق، بلکه همواره در تلاش برای دست یافتن به هردو مهم می باشد.این نیرو، نیرویی انتزاعی ولی ناکامل میباشد که از طریق تکامل تدریجی برای کمال خود می کوشد و هدف نهایی آن خلق "ابر انسان" می باشد. برنارد شاو در بسط نظریه اراده و تکامل تدریجی اش مستقل از فیلسوفان معاصر خود عمل نکرده است ؛ بلکه بنظر می رسد که او عمیقا تحت تاثیر مفهوم "اراده"ی شوپنهاور و همچنین "تئوری تکامل تدریجی" لامارک قرار گرفته باشد. از آنجا که هدف از تحقیق پیش رو مطالعه و بررسی این تاثیر در نگارش نمایشنامه انسان و ابر انسان می باشد، لذا ضروری است که آثار عمده این دو نظریه پرداز، یعنی کتاب فلسفه جانورشناسی لامارک و همچنین کتاب جهان همچون اراده و تصور نوشته ی شوپنهاور ،مورد تفحص و بررسی قرار گیرد.روش بکار گرفته در این پایان نامه تجزیه و تحلیل متنی نمایشنامه انسان و ابرانسان میباشد از این جهت که نشان دهیم برنارد شاو در نگارش این اثر تا چه میزان تحت تاثیر آراء فلسفی شوپنهاور و لامارک قرار گرفته است. این پایان نامه برا آن است که از طریق بررسی تطبیقی، شباهت ها و تفاوت های عقاید فسفی برنارد شاو را با این دو فیلسوف نشان دهد و امید می رود که به این مهم دست یابیم که برنارد شاو ،آنچنان که خود می خواست، شایسته نام " هنرمند فیلسوف " میباشد. به زعم شاو، هنرمند فیلسوف آن هنرمندی است که هنرش را در خدمت تعالی روح و ذهن انسان مدرن قرار داده است به این امید که بعد زندگی معنوی خود را غنی تر و پر بار تر سازد.