نام پژوهشگر: برهان منصوری
برهان منصوری علیرضا پورخباز
چون که سمیت بر اساس اثراتی است که تولیدات سمی در مکان هدف در یک موجودات زنده پایگذاری می نمایند، لذا تعیین ارتباط بین غلظت ماده (سمی) در مکان هدف و اثرات سمی بعدی آن می تواند ابزاری برای پیش بینی سمیت فراهم آورد. زمینه های علمی فراوانی وجود دارد که از ماهی بعنوان یک مدل تحقیقاتی در زمینه تنفس و شریان های قلب، کشت سلول، بوم-سم شناسی، پیری، فارماکولوژی و مطالعات ژنتیکی استفاده شده است. رفتار یک سم بدون دانستن این حقیقت که خواص شیمیایی و فیزیکی ماده می تواند تغییر کند، قابل درک نمی باشد. از ماهیان مهم قنات های منطقه شرق ایران، سیاه ماهی (capoeta fusca) بوده، که از خانواده کپور ماهیان cyprinidae و جنس capoeta می باشد. هدف این مطالعه بررسی تجمع زیستی و دفع کبالت و نیکل توسط بافت های کبد، آبشش، ماهیچه و پوست سیاه ماهی است. به همین منظور از تیر تا شهریور 1389، سیاه ماهی با وزن (3/2±) 5/19 گرم و (9/0±) 6/13 از قنات های بخش مرکزی بیرجند جمع آوری گردید. طول دوره آزمایش به مدت یک ماه (از تیر تا مرداد) و به صورت دو مرحله تجمع (15 روز) و دفع (15 روز) بود. استخراج فلزات از بافت های کبد، آبشش، ماهیچه و پوست به روش هضم تر با کمک دستگاه جذب اتمی شعله مدل shimadzu aa/680 صورت گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که بافت کبد و پوست به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تجمع زیستی را در دو غلظت کبالت داشتند. از طرفی بیشترین و کمترین تجمع زیستی در دو غلظت نیکل به ترتیب مربوط به بافت های آبشش و پوست بود. حداکثر و حداقل میزان دفع در غلظت های کبالت به ترتیب مربوط به بافت های کبد و پوست بود. از طرفی بافت های آبشش و پوست، به ترتیب حداکثر و حداقل میزان دفع را در دو غلظت نیکل داشتند. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین غلظت کبالت و نیکل در هر دو دوره تجمع زیستی و دفع در بیشتر بافت های مورد مطالعه در سطح 1 درصد (01/0> p) وجود دارد. از اینرو می توان چنین نتیجه گرفت که بافت کبد اندام هدف برای فلز کبالت بوده، در صورتی که برای فلز نیکل، بافت آبشش اندام هدف می باشد.