نام پژوهشگر: محمد کریمی
محمد کریمی زهرا عالمی پور
نانو لوله های کربن لوله هایی در مقیاس نانو هستند که از یک ورقه گرافن لوله شده هم چون استوانه ای بدون درز ساخته شده اند. این مواد بخاطر قطر کوچک ((nm و طول بلند (mµ) و پیو ندهای قوی c-c دارای خواص فیزیکی منحصربه فردی هستند. یکی از این خصوصیات رسانش الکتریکی این مواد است. در این پروژه رسانایی الکتریکی نانو لوله های کربنی چند لایه بوسیله روش اتصال شکسته ی کنترل شده بررسی شد. با استفاده از نرم افزار های لب ویو و اوریجن داده های لازم جمع آوری و تحلیل شدند. هیستوگرام رسانندگی نانو لوله های کربنی چند لایه بوسیله داده های جمع آوری شده در محیط های مختلف از جمله در محیط آزمایشگاهی، فشار پایین، گاز آرگون و گاز نیتروژن ساخته شد. هیستوگرام های رسانندگی پیک هایی نزدیک به مقادیر صحیح کوانتوم رسانندگی ( g_0=(2e^2)/h ) را نشان می دهند. بنابراین رسانش الکتریکی در نانو لوله های کربنی چند لایه کوانتیزه و بالستیک است.
محمد کریمی محسن الوندی
هر سازمان به منظور آگاهی از میزان عملکرد و مطلوبیت فعالیت واحدهای خود به یک نظام ارزشیابی جهت سنجش این مطلوبیت نیاز دارد و این موضوع برای مؤسسات مالی از جمله بانک ها اهمیت بیشتری دارد. شعب این مؤسسات عملاً با وجود انجام وظایف مشابه، به دلیل قرار گرفتن در شرایط محیطی متفاوت و تأثیرپذیری از آن شرایط، عملکرد متفاوت خواهند داشت. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر متغیر محیطی بر امتیاز کارایی شعب بانک، به عنوان واحدهای تصمیم گیری ( dmu) می باشد. با توجه به مزیت مدل غیر پارامتریک تحلیل پوششی داده ها( dea) نسبت به سایر مدلهای پارامتریک و غیر پارامتریک، جهت سنجش کارایی از مدل dea استفاده گردید و به دلیل اینکه مناطق تحت پوشش هریک از شعب بانک تفاوت قابل توجهی با یکدیگر دارند، از متغیر محیطی تراکم جمعیت به عنوان یکی از ورودی های مدل در محاسبه کارایی، به روش dea فازی، استفاده گردید. نمونه ای شامل 56 شعبه از بانک ملت انتخاب گردید. پس از مدلسازی کارایی بر مبنای مدل پایه ایbcc ورودی محور، مسأله یکبار در حال قطعی و بار دیگر در حالت فازی (با روش برشα و تئوری امکان ) حل گردید. در حالت قطعی تعداد 17 و در حالت فازی (با تأثیر متغیر محیطی تراکم جمعیت) تعداد 18 شعبه کارا محاسبه گردید و همچنین میانگین امتیاز کارایی در حالت فازی نسبت به حالت قطعی افزایش یافت.مقایسه دو مدل قطعی و فازی نشان می دهد میان متغیر محیطی و امتیاز کارایی همبستگی ضعیف و معکوس وجود دارد، با افزودن متغیر محیطی تراکم جمعیت به متغیرهای سنجش کارایی، ضمن افزایش میانگین امتیاز کارایی و تعداد شعب کارا، درجه بندی شعب نیز تغییر می یابد.
محمد کریمی سید مصطفی عاصی
از آنجایی که نام بخش مهمی از هویت فرهنگی و اجتماعی هر انسانی است، پژوهش حاضر به مطالعه ی اسامی کوچک اشخاص (مذکر و مونث) در شهر ترکمانچای واقع در استان آذربایجان شرقی در سه گروه سنی متفاوت پرداخته است. برای این منظور نام ها در دو سطح زبان شناختی و جامعه شناختی مطالعه شده اند. در سطح زبان شناختی، نام ها از نظر ساختواژی و آوایی بررسی شده اند. در بخش ساختواژی نام های بسیط و غیربسیط در تمامی گروه های سنی و جنسی از هم تفکیک شده و در بخش آوایی برخی تغییرات آوایی نام واژه های دخیل در گفتار روزمره ی مردم ترکمانچای مشخص و برای هر کدام از این تغییرات، الگو یا فرمول مربوطه با استفاده از مشخصه های تمایز دهنده ی هله و چامسکی (1968) ارائه شده است. در سطح جامعه شناختی نیز، اسامی پربسامد، ریشه ی زبانی نام ها و مقوله های رایج نام گذاری و گرایش های والدین در گزینش نام برای فرزندان در این جامعه ی زبانی در تمامی گروه های سنی و جنسی تعیین و مقایسه شده اند تا سیر تحولات نام ها در دوره های سنی مورد مطالعه، مشخص شوند. حجم نمونه در این پژوهش، اسامی 1500 نفر از اهالی ترکمانچای است که در سه گروه سنی بزرگسالان، نوجوانان و خردسالان در دو جنس مذکر و مونث قرار می گیرند (در هر گروه سنی برای هر جنس اسم 250 نفر انتخاب شده است). داده ها از دو منبع مختلف با مراجعه ی مستقیم گردآوری شده اند و در تعیین تغییرات آوایی از تلفظ ضبط شده ی چند گویشور استفاده شده است. داده ها نیز به روش توصیفی و تحلیلی بررسی شده اند. از مهمترین نتایج این تحقیق می توان به موارد زیر اشاره کرد: در همه ی گروه های سنی و جنسی تنوع نام ها از گروه سنی بالا به پایین کاهش یافته است. نام های عربی در هر دو جنس بیش ترین فراوانی را دارند، اما گرایش به سوی این نام ها با کاهش سن رو به کاهش رفته است. در میان تمامی نمونه های مورد بررسی، نام های مذهبی پر بسامدترین نام های انتخابی هستند که همگی ریشه ی عربی دارند. تحول الگوی نام گذاری در افراد مونث بیش تر از افراد مذکر است، به طوری که در جنس مونث از گروه سنی بالا به پایین استفاده از نام های دینی کاهش و گرایش به سوی نام های غیردینی به ویژه ترکی و فرنگی افزایش یافته است. فرهنگ غربی هیچ تأثیری در نام گذاری افراد مذکر نداشته است. نام های بسیط در هر دو گروه جنسی نسبت به نام های غیربسیط کاربرد بیش تری دارند، اما افراد مونث نام های بسیط بیش تری نسبت به افراد مذکر دارند. بسیاری از نام واژه های دخیل پس از ورود به زبان ترکی آذربایجانی با نظام آوایی این زبان هماهنگ می شوند و تغییراتی را در تلفظ متحمل می گردند و در این پژوهش بیش ترین نوع تغییرات آوایی مربوط به فرایند هماهنگی واکه ای است. نام های خاص گروه خاصی از فهرست واژگانی هر زبانی را تشکیل می دهند و همانند آنها دائماً تعدادی منسوخ و تعداد جدیدی به این لسیت اضافه می شوند. کلید واژه ها: نام واژه ی اشخاص ، نام گذاری ، هماهنگی واکه ای ، برخورد زبان ها ، تغییرات آوایی
عدنان رستمی عباس علیمحمدی
امروزه میزان هزینه های بالایی که بابت حمل ونقل صرف می شود، نشان می دهد که سرمایه گذاری های این بخش، باید با دقت فراوان مورد ارزیابی قرار گیرد. انتخاب گزینه ای مناسب از میان گزینه های متفاوت، برای احداث یک راه برون شهری زمینی، جهت نیل به اهداف توسعه پایدار، یک مسئله تصمیم گیری چندمعیاری مکانی است. تصمیم-گیری چند معیاری معمولاً در رابطه با مجموعه ای از گزینه ها به کار گرفته می شود که برپایه معیارهای متعارض و ناسازگار مورد ارزیابی قرار گرفته باشند. در این تحقیق ضمن ارائه معیارهای موثر در انتخاب بهترین گزینه جهت احداث یک راه برون شهری زمینی، وزندهی به معیارها با روشahp، ارزش گذاری به معیارها در محیط gis و استاندارد سازی نمرات با روش های مبتنی بر دامنه نمرات، مجموع نمرات و نمره حداکثر انجام شده است. بهترین گزینه جهت احداث راه سنندج-مریوان (منطقه مورد مطالعه) با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاری (saw، topsis ،electre) انتخاب و نتایج حاصل از مدل های mcdm در مسائل مکانی مرتبط با راه مقایسه می گردد. نتایج بیانگر اینست که روش های saw و topsis رتبه بندی مشابهی از گزینه ها را ارائه می دهند و با توجه به وابستگی اندکی که میان معیارها وجود دارد روش topsis، نتایج بهتری را ارائه می دهد. همچنین، انتخاب روش استاندارد سازی نمرات بر نتایج روش های تصمیم گیری چندمعیاری موثر خواهد بود.
محمد کریمی علی اصغر نصراله نژاد قمی
افزایش کمبود آب نیازمند سامانه ای از آبیاری است که نسبت به آبیاری غرقابی آب کمتری مصرف کند. این آزمایش در مزرعه ای در شهرستان آبدانان واقع در استان ایلام در سال 1387 برای تعیین اثرات متقابل آبیاری و نیتروژن بر روی عملکرد و اجزای عملکرد برنج رقم صدری انجام شد . طرح به صورت کرتهای خرد شده در سه تکرار اجرا گردید. کرت اصلی شامل چهار شیوه آبیاری:1) آبیاری غرقابی پیوسته،2) آبیاری غرقابی متناوب یک روز در میان،3) آبیاری غرقابی متناوب دور روز در میان و 4) آبیاری غرقابی متناوب سه روز در میان بودند . کرتهای فرعی شامل مقادیر 50 ، 100 و 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بودند. نتایج نشان داد که آبیاری یک روز در میان و دو روز در میان دارای کارآیی مصرف آب و عملکرد بیشتری نسبت به آبیاری غرقابی بودند.با این که بیشترین عملکرد و کارآیی مصرف آب با کاربرد 150 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. اثر متقابل تیمارهای مختلف آبیاری و نیتروژن معنی دار بود. بیشترین عملکرد در آبیاری یک روز در میان با کاربرد 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بدست آمد، اما بیشترین کارآیی مصرف آب مربوط به تیمار آبیاری دو روز در میان با کاربرد 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بود. بیشترین همبستگی مثبت بین عملکرد دانه، طول خوشه، تعداد دانه در خوشه، تعداد پنجه در بوته،وزنزیست توده و تعداد پنجه بارور در بوته وجود داشت. بنابراین تیمار آبیاری یک روز در میان با کاربرد 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار را می توان به دلیل تولید بیشترین عملکرد و کارآیی بالای مصرف آب بعنوان راهکاری مناسب برای مقابله با خطر کم آبی و ذخیره آب در منطقه پیشنهاد نمود.
محمد کریمی بهرام دارایی
هدف از انجام این تحقیق، اجرا و بهینه سازی یک روش ساده، حساس و دقیق کروماتوگرافی مایع با کارکرد عالی(hplc) جهت آنالیز کمی و کیفی همزمان چندین بنزودیازپین (کلردیازپوکساید، دیازپام، کلونازپام، میدازولام، فلورازپام و لورازپام) در نمونه های نوشیدنی های غیرالکلی جهت آنالیزهای قانونی و بالینی می باشد. آماده سازی نمونه ها طی یک مرحله ساده و با تنظیم ph با استفاده از پتاسیم هیدروکساید و فیلتر نمودن آن انجام پذیرفت. جداسازی کروماتوگرافی با استفاده از ستون highchrom c-18 column (250mm×4.6 mm, 5µm) با دمای 45 درجه سانتیگراد و با استفاده از فاز متحرک متشکل از بافر پتاسیم دی هیدروژن فسفات 15 میلی مولارو متانول با نسبت های حجمی 50/50 در شرایط ایزوکراتیک و با سرعت جریان 4/1 میلی لیتر بر دقیقه انجام گرفت. دتکتورuv با طول موج 245 نانومتر انتخاب گردید. منحنی کالیبراسیون برای همه داروها در محدوده 5/0 تا 10 میکروگرم رسم گردید که برای همه ی داروها خطی و دارای ضریب رگرسیون بیشتر از 996/0 بودند. میزان بازیافت مطلق برای کلردیازپوکساید، کلونازپام، دیازپام، فلورازپام، لورازپام و میدازولام به ترتیب در محدوده 13/99 تا 106، 9/94 تا 99، 25/98 تا 7/108، 1/93 تا 69/103، 3/96 تا 6/99 و 96 تا 106 درصد قرار داشت. حداقل مقدار قابل شناسایی برای داروهای کلردیازپوکساید، کلونازپام، دیازپام و میدازولام برابر 01/0 و برای داروهای فلورازپام و لورازپام برابر 02/0 میکروگرم بر میلی لیتر محاسبه گردید. حداقل مقدار قابل اندازه گیری برای داروهای کلردیازپوکساید، کلونازپام، دیازپام و میدازولام برابر 03/0 و برای داروهای فلورازپام و لورازپام برابر 05/0 میکروگرم بر میلی لیتر محاسبه گردید. دقت تغییرات درون روزی و بین روزی برای همه داروها در همه غلظت ها در محدوده 45/0 تا 69/7 درصد بدست آمد. این روش جهت آنالیز نمونه های غیربیولوژیک در سم شناسی قانونی قابل استفاده می باشد.
ندا کفاش چرندابی محمد کریمی
توسعه ی روزافزون فناوری های کامپیوتری و تئوری های تصمیم گیری منجر به طراحی مدلهای نوین در حیطه ی مسائل تصمیم گیری چندمعیاره شده است. روشهای فرارتبه ای نمونه ای از این مدلها می باشند که با الگوریتمی ساده، بدون نیاز به اطلاعات بیش از اندازه از سوی کارشناس، به مدلسازی دقیق تر مسائل تصمیم گیری می پردازند. مدلهای گوناگونی در قالب خانواده ی روشهای فرارتبه ای ارائه شده اند که در این میان روشهای electre و promethee در تحلیل مسائل رتبه بندی، بهینه سازی و انتخاب جایگاه ویژه ای پیدا کرده اند. لیکن روشهای مذکور به تنهایی قادر به تحلیل مسائل چندمعیاره مکانی نمی باشند. ادغام روشهای فرارتبه ای با gis پیشنهادی است که برای تحلیل بهتر و کارامد مسائل مکانی ارائه شده است. بسیاری از پدیده های موجود در دنیای واقعی و مسائل تصمیم گیری مکانی دارای ماهیت پویا می باشند. بنابراین در کنار ترکیب مدلهای تصمیم گیری با gis، ادغام بُعد زمان با gis نیز بسیار حائز اهمیت است. روشهای نوین مدلسازی نظیر شبکه های عصبی مصنوعی، اتوماتای سلولی و مدلسازی های عامل مبنا از جمله مدلهای پیشنهادی برای مدلسازی پدیده های پویا می باشند. بیماری مالاریا مهمترین بیماری انگلی جهان است و دارای ماهیتی پیچیده، غیر قابل پیش بینی و پویا می باشد. این بیماری تحت تأثیر فاکتورهای گوناگونی است که از آن جمله می توان به عوامل محیطی و جغرافیایی، وضعیت بهداشت منطقه، وضعیت آموزشی و تربیتی افراد ساکن در منطقه اشاره کرد. بنابراین بررسی میزان آسیب پذیری ناشی از مالاریا در مناطق مختلف و مدلسازی انتشار این بیماری بسیار حائز اهمیت می باشد. در این تحقیق، از روشهای فرارتبه ای برای تهیه ی نقشه های آسیب پذیری مالاریا استفاده شد. طراحی نقشه های آسیب پذیری در سه سطح استان هرمزگان، شهرستان میناب و دهستان بندزرک به کمک روشهای electre iii و promethee ii و با معیارهای ارزیابی دما، رطوبت، فاصله از پوشش گیاهی، فاصله از آبهای راکد، تراکم جمعیت و ارتفاع صورت گرفت. سپس دقت نقشه های طراحی شده به کمک شاخص prevalence و موارد مثبت مالاریا در سالهای 85 و 86 مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس یافته های این تحقیق می توان اذعان کرد که نقشه های تولید شده به کمک روشهای مذکور به داده های واقعی نزدیکتر هستند و نسبت به روشهای متداول نظیر saw (در حدود 20 درصد) دارای دقت بالاتری می باشند. در ادامه برای شبیه سازی انتشار بیماری مالاریا در سطح دهستان بندزرک مدل ca مورد استفاده قرار گرفت. نوآوری های پیشنهادی این پژوهش برای بهبود دقت شبیه سازی انتشار مالاریا با ca شامل بهره گیری از نقشه های آسیب پذیری حاصل از روشهای فرارتبه ای به عنوان لایه ی احتمال آلودگی، برآورد اوزان لایه های اطلاعاتی با روش ahp، توسعه ی تابع انتقال با افزایش پارامترهای موثر، محاسبه ی احتمال جابجایی پشه و افراد آلوده می باشند. در نهایت نیز، صحت مدل پیشنهادی به دلیل عدم وجود داده های واقعی انتشار مالاریا، به کمک نقشه های آسیب پذیری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج ارزیابی های ذهنی و مقایسات منطقی، حاکی از افزایش دقت در شبیه سازی انتشار بیماری مالاریا (به دلیل افزایش دقت نقشه ی آسیب پذیری و افزایش پارامترهای موثر در مدلسازی) نسبت به مطالعات پیشین بوده است.
سمیه باصری محمد کریمی
در این پژوهش، الیاف پلی(اتیلن ترفتالات) با نسبت های کشش مختلف در دمای محیط کشیده شدند تا مقادیر متفاوتی از ساختارهای میانی در آنها تشکیل گردد. سپس نمونه های مختلف را تحت دو شرایط تحت تنش و بدون تنش در معرض دی اکسیدکربن فوق بحرانی قرار داده و به مطالعه تغییرات ایجاد شده در ریز ساختار آنها با استفاده از روش های متداولی چون گرماسنجی پویشی تفاضلی(dsc)، پراش پرتو ایکس با زاویه زیاد(waxd)، طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه(ftir)، اندازه گیری خواص مکانیکی دینامیکی (dma) و کششی، ضریب شکست مضاعف و چگالی پرداخته شده است. سازگاری خوبی میان نتایج آزمایشهای مختلف مشاهده گردید. ساختار میانی یا واسطه ای، نقش بسیار مهمی را در شکل گیری و توسعه ساختار نهایی الیاف ایفا نموده و لذا شناسایی این ساختار و نحوه شکل گیری بلورینه ها و تغییرات ایجاد شده در آن بر اثر عملیات مختلف، حائز اهمیت می باشد. از طرف دیگر در معرض سیال فوق بحرانی قرار دادن نمونه ها روش سازگار با محیط زیستی می باشد که امکان مطالعه ریز ساختار الیاف را فراهم می سازد. با وجود پژوهش هایی که روی نقش سیالات فوق بحرانی در مطالعه ساختار پلی(اتیلن ترفتالات) انجام گرفته، اما تاکنون هیچ مطالعه ای روی اثر سیالات فوق بحرانی در تغییرات ساختار میانی این الیاف صورت نگرفته است. مسلماً درک صحیح از تغییرات ایجاد شده در ریز ساختار الیاف پلی(اتیلن ترفتالات) عمل شده با سیال فوق بحرانی، می تواند به شناخت بهتر ساختار کلی این الیاف و به بهبود فرآیند تولید آنها به منظور تولید الیاف با خواص متنوع تر و بهتر کمک کند. نتایج آزمایشهای چگالی و ضریب شکست مضاعف نشان داد که با اعمال کشش سرد به الیاف اندکی آرایش-یافته(poy) و همچنین افزایش نسبت کشش، آرایش یافتگی کلی زنجیرها نسبت به محور الیاف و همچنین تراکم زنجیرهای پلیمری در نواحی غیربلوری افزایش می یابد. مقایسه نتایج حاصل از طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه و dsc نشان داد که با اعمال کشش سرد و افزایش نسبت کشش، مقدار زنجیرهای کشیده شده در نواحی بی نظم و در نتیجه آن مقدار ساختار میانی، افزایش یافته است. نتایج اندازه گیری خواص مکانیکی نمونه-ها نشان داد که کشش سرد و افزایش نسبت کشش در نمونه ها منجر به افزایش استحکام کششی و کاهش ازدیاد طول تا حد پارگی نمونه ها می گردد. کاهش ازدیاد طول تا حد پارگی نمونه ها به همراه افزایش چگالی و درصد تبلور آنها، بدون ظاهر شدن قله بلوری خاصی در منحنی های پراش اشعه ایکس، نشان دهنده افزایش تراکم و بسته بندی زنجیرهای مولکولی و همچنین کاهش قابلیت کشش آنها در نواحی بی نظم نمونه ها، با افزایش نسبت کشش می باشد. در آزمایشهای dma مشاهده شد که در دمای بالای صفر درجه، منحنی تانژانت دلتای الیاف کشیده شده می تواند به سه قله تجزیه گردد. وجود قله های مختلف نشان دهنده وجود استراحت های مختلف مولکولی و در نتیجه نشانه وجود ساختارهای مولکولی با درجـه های متـفاوت نظـم و آرایـش یافتگی در نواحی بی نظم آنها می باشد. مطالعه تانژانت دلتا در دمای زیر صفر درجه نشان داد که با اعمال کشش سرد و همچنین افزایش نسبت کشش در نمونه ها، تغییر محسوسی در موقعیت و دمای بیشینه قله ها، مشاهده نمی گردد. به عبارت دیگر به نظر می رسد که کشش در شرایط ذکر شده، اثری بر استراحت های مولکولی در این محدوده دمایی ندارد. به طور کلی می توان چنین نتیجه گرفت که کشش الیاف پلی(اتیلن ترفتالات) در شرایط ذکر شده منجر به تشکیل ساختار میانی و نواحی بی نظم با درجات متفاوتی از نظم و آرایش یافتگی مولکولی در آنها می گردد و با افزایش نسبت کشش، مقدار آرایش یافتگی مولکولی و ساختار میانی افزایش می یابد. نتایج آزمایشها نشان داد که در معرض سیال فوق بحرانی قرار دادن نمونه ها منجر به جذب دی اکسیدکربن در حجم آزاد نواحی بی نظم نمونه ها، افزایش تبلور و کاهش مقدار ساختار میانی آنها می گردد. نحوه قرار گرفتن نمونه در سیال فوق بحرانی روی تغییرات ساختاری ایجاد شده در آن و همچنین روی انتقال ساختار میانی به نواحی بلوری یا بی نظم، موثر می باشد. نمونه هایی که تحت تنش در معرض سیال فوق بحرانی قرار گرفته اند در مقایسه با نمونه هایی که در شرایط مشابه و بدون تنش عمل شده اند، از درصد تبلور، آرایش-یافتگی، استحکام و مدول بیشتر، نواحی بی نظم متراکم تر و همچنین از ازدیاد طول تا حد پارگی و مقدار ساختار میانی کمتری برخوردار می باشند. قرار دادن نمونه ها در معرض سیال فوق بحرانی تحت تنش، منجر به انتقال بخشی از ساختار میانی به نواحی بلوری گردیده و لذا باعث افزایش سختی نمونه ها و افزایش مقادیر مدول ذخیره در آنها می گردد. در مقابل، دی اکسید کربن فوق بحرانی منجر به رها شدن بخشی از زنجیرهای کشیده شده در نواحی مزوفاز نمونه هایی که بدون تنش در معرض آن قرار گرفته اند، شـده و آنها را به نواحی بی نظــم منتقــل می سازد. به این ترتیب پاسخ ویسکوز در این نمونه ها تقویت شده و منجر به نرم شدن نواحی بی نظم و کاهش قابل ملاحظه مدول ذخیره آنها می گردد. کاهش آرایش یافتگی و نرم شدن نواحی بی-نظم نمونه هایی که بدون تنش با سیال فوق بحرانی عمل شده اند، منجر به تسهیل حرکت موضعی زنجیرها در نواحی بی نظم آنها گردیده و لذا امکان بررسی تغییرات ایجاد شده در آنها را با افزایش نسبت کشش، در دماهای زیر صفر درجه فراهم می سازد. همچنین مشاهده شد که اعمال کشش سرد و افزایش نسبت کشش در نمونه هایی که در معرض سیال فوق بحرانی قرار گرفته اند، منجر به کاهش ابعاد بلورها در جهت محور الیاف گردیده و همچنین منجر به افزایش ابعاد بلورها در جهات جانبی می گردد. در حالت کلی ملاحظه گردید که در معرض سیال فوق بحرانی قرارگرفتن نمونه ها تحت تنش، منجر به افزایش بیشتر نواحی بلوری و درصد تبلور نمونه ها گردیده و همچنین منجر به تشکیل بلورهایی با ابعاد بزرگتر در آنها می شود. بر مبنای کلیه مشاهدات انجام شده می توان گفت که دی اکسیدکربن فوق بحرانی و نحوه قرار گرفتن نمونه در آن اثر قابل ملاحظه ای بر انتقالات ساختار میانی و تغییر ریزساختار الیاف پلی( اتیلن ترفتالات) دارد.
قاسم جوادی محمد کریمی
نحوه ی قرارگیری کاربری های شهری، تأثیر بسزایی در سطح کیفیت زندگی و کارایی خدمات مربوط به کاربری های مختلف دارد. پس از آغاز قرن بیستم، اساس برنامه ریزی شهر بر تفکیک کاربری ها قرار گرفت. وجود اتومبیل و گسترش استفاده از حمل و نقل مکانیزه نیز به این تفکیک کاربری ها، شدت بخشید. اما با گذشت زمان، به علت کمبود و گرانی منابع سوختی و فسیلی، رشد انواع آلودگی در شهرها، زیاد شدن مسافت بین مناطق مسکونی، اداری و تجاری و غیره، نیاز به تغییر نگرش در برنامه ریزی های فضایی شهرها احساس می شود. در طول چند دهه ی گذشته، توسعه تبدیل به یک الگو برنامه ریزی مهم در کشورهای توسعه یافته شده و به سبب مزایایش مورد استقبال قرار گرفته است. اختلاط کاربری هنگامی به بهترین نحو کار می کند که تحت یک برنامه اندیشیده شده، توسعه یابد، در این رابطه سامانه اطلاعات مکانی به علت دارا بودن قابلیت تجزیه و تحلیل بالا در حل مسائل مکانی می تواند به توسعه و فهم درست این مفهوم جدید کمک کند. هدف از این تحقیق، توسعه مدل ارزیابی اثرات اختلاط کاربری های شهری بر پایه ی شاخص ها و تحلیل های مکانی، به منظور بررسی و شناخت وضعیت موجود کاربری ها یا طرح های تفصیلی پیشنهادی و مشخص نمودن مسائل و مشکلات آن ها در این خصوص می باشد. در این تحقیق ضمن ارائه یک چارچوب مفهومی جهت ارزیابی اثرات اختلاط کاربری های شهری، به وسیله ی شاخص ها و تحلیل های مکانی، یک مدل ارزیابی برای اختلاط کاربری ها نیز پیشنهاد شده است. در مدل ارائه شده، ارزیابی اختلاط کاربری های شهری، با توجه به شاخص های مکانی از قبیل میزان قابلیت دسترسی و نزدیکی واحدهای مسکونی به سایر کاربری های مورد نیاز آن ها، میزان تراکم و سرانه مورد نیاز کاربری های اساسی شهری در رده های مختلف شهر (محله و ناحیه) و همچنین نحوه ی قرارگیری کاربری ها در کنار هم به وسیله شاخص های میزان تنوع و خوشه بندی، مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به مدل مفهومی ارائه شده، شاخص های فوق برای بُعد افق در مقیاس محلات و نواحی شهری در منطقه هفت شهرداری تهران بکار گرفته شد. در نهایت با توجه به خروجی مدل حاصل از تلفیق معیارهای مختلفِ بررسی شده، به ارزیابی اثرات اختلاط کاربری های منطقه مورد تحلیل پرداخته شد. نتایج حاکی از توانایی مدل فوق در شناسایی اثرات اختلاط کاربری ها و همچنین تعیین میزان محدودیت ها و توانایی های هر محله و ناحیه در رابطه با هر کدام از شاخص های ارائه شده، می باشد. با توجه به شاخص های در نظر گرفته شده، در مقیاس محله، چهار محله ی شهید دکتر قندی، اندیشه، کاج و نیلوفر و در مقیاس ناحیه، نواحی چهار و سه از لحاظ اختلاط کاربری های شهری در وضعیت مطلوب تری قرار دارند.
الهه خزاعی محمد کریمی
پایش و پیش بینی پارامترهای کیفیت هوا در مناطق شهری یکی از چالش های محیط زیست انسانی محسوب می شود. این مهم وابسته به عوامل متعددی مانند توپوگرافی، اقلیم، جمعیت، شبکه ی حمل و نقل می باشد که نحوه تعامل این عوامل مکانی به عنوان پدیده ای دینامیک، غیر خطی و دارای ابهام عنوان شده است. در این راستا تکنیک های هوش مصنوعی در مدل کردن پدیده های غیر خطی و پیچیده دارای قابلیت فراوانی می باشند. شبکه ی فازی- عصبی این قابلیت را در اختیار ما می گذارد که با استفاده از توانایی یادگیری شبکه ی عصبی، دانش مورد نیاز در مورد پدیده ی مورد نظر را بدون نیاز به شخص خبره، در قالب قوانین مناسب بیان کنیم. همچنین سیستم اطلاعات مکانی در قالب سیستمی توانمند، فرایند جمع آوری، ذخیره، پردازش و بصری سازی داده های مکانی را تسهیل می بخشد. به علت اهمیت پیش بینی و مدلسازی مکانی پارامترهای کیفیت هوا، در این تحقیق با بهره گیری از مزایای شبکه ی فازی-عصبی و gis، دانش حاکم بر محیط را در قالب قوانین فازی، از داده ها استخراج نموده و با استفاده از این قوانین، آلودگی هوا پیش بینی و مدلسازی شد. برای این منظور از شبکه ی فازی- عصبی و gis در قالب دو مدل متفاوت استفاده شده است. در مدل اول برای آموزش شبکه، داده های آموزشی (شامل پارامتر های هواشناسی و غلظت مونوکسید کربن) با استفاده از روش زمین آمار (کریجینگ) ایجاد و به کار رفته است. برای هر ایستگاه ناحیه ای در نظر گرفته شد و از داده های موجود در آن ناحیه برای آموزش آن استفاده شد. برای هر ناحیه قوانین فازی ممدانی و سوگنو استخراج شده و قوانین ایجاد شده به هر پیکسل آن ناحیه اعمال و میزان آلاینده تخمین زده می شود. در مدل دوم هر ایستگاه به طور جداگانه با استفاده از داده های خود آموزش داده شد. برای هر ایستگاه قوانین فازی ممدانی و سوگنو آن استخراج شده و با استفاده از این قوانین غلظت آلاینده تخمین زده شد. به علت اینکه پیش بینی در نقاط ایستگاه ها صورت می گیرد، در نهایت برای مدلسازی مکانی غلظت در محدوده مورد مطالعه از روش کریجینگ استفاده شده است. برای انجام تست عملی این تحقیق، از داده های هواشناسی ایستگاه های واقع در سطح شهر تهران استفاده شد. میانگین rmse تمام ایستگاه ها در مدل اول با قوانین سوگنو،1.613 ppm و با قوانین ممدانی، 1.484 ppm و در مدل دوم با قوانین سوگنو، 1.445 ppm و با قوانین ممدانی، 1.374ppm به دست آمد. مدل اول با هدف به دست آوردن قوانین برای ناحیه توسعه داده شد که در این مدل گسستگی در نقشه ی غلظت آلاینده مشاهده می شود که این به دلیل کمبود ایستگاه های پایش و گستردگی ناحیه ها می باشد، ولی توانست علیرغم کمبود ایستگاه های پایش هدف اصلی این تحقیق که اکتشاف دانش است، برای ناحیه مرتفع سازد. در مدل دوم که قوانین هر ایستگاه به دست آمد، به این علت که مدلسازی توسط کریجینگ صورت گرفته است، نقشه ی غلظت آلاینده پیوسته است. با توجه به مقادیر rmse و همچنین نقشه ی غلظت پیش بینی شده و چون تعداد ایستگاه های پایش کم هستند، مدل دوم مدلی مناسب تر از نظر مدلسازی می باشد.
ساناز علایی مقدم محمد کریمی
با توجه به گستردگی نواحی پتانسیل دار ذخیره معدنی در کشور، وجود نگرشی سیستماتیک جهت شناسایی و تبدیل اندیس های معدنی به معادن، ضروری به نظر می رسد. تنوع مدل مفهومی ذخایر گوناگون معدنی، وجود داده های متنوع کمی و کیفی اکتشاف ذخایر معدنی و هم چنین وجود نظرات کارشناسی و سلایق مختلف، فرایند تهیه نقشه پتانسیل معدنی را بسیار پیچیده می گرداند. تاکنون روش های مختلفی مانند هم پوشانی شاخص، منطق فازی، شبکه عصبی و وزن های نشانگر برای مدل سازی این پیچیدگی به کار گرفته شده است. در فرایند اکتشاف ذخایر معدنی توجه همزمان به مدل سازی ماهیت غیر قطعی داده های اکتشافی، به کارگیری دانش کارشناسی و انعطاف پذیری روش برای انواع ذخایر معدنی در قالب سامانه ای یکپارچه، ضروری است. در مقایسه با روش های دیگر سیستم استنتاجگر فازی ویژگی های مذکور را داراست. به منظور بررسی این امر، در این پایان نامه دو مدل با استفاده از سیستم استنتاجگر فازی ارائه و در اندیس مس چاه فیروزه، پیاده سازی گردید. نقشه های فاکتور در دو مرحله با یکدیگر تلفیق می گردند. در مدل اول، تلفیق نقشه های فاکتور مرحله اول توسط عملگرهای فازی و در مدل دوم، تلفیق نقشه های فاکتور مرحله اول توسط روش آنالیز رابطه نامتقارن فازی و ارزیابی جامع چندسطحی فازی انجام می گیرد. تلفیق نقشه های فاکتور مرحله دوم در هر دو مدل با استفاده از سیستم استنتاجگر فازی صورت می پذیرد. در نقشه پتانسیل معدنی تهیه شده، مناطق مستعد کانی سازی مس پرفیری، در نواحی مرکزی و با گسترش شمالی–جنوبی شناسایی شده اند. جهت ارزیابی، گمانه های اکتشافی موجود در منطقه با نقشه پتانسیل معدنی انطباق داده می شوند. بر این اساس نقشه پتانسیل معدنی تهیه شده توسط روش آنالیز رابطه نامتقارن فازی و ارزیابی جامع چندسطحی فازی و سیستم استنتاجگر فازی، در دسته بندی سه کلاسه به روش jenk، بیش ترین تطابق را با گمانه های اکتشافی منطقه دارد. میزان تطابق مدل مذکور 52/65 % است. مدل های پیاده سازی شده در این پایان نامه، موقعیت گمانه هایی با وضعیت ضعیف، را دقیق تر ارزیابی می کنند.
مریم مرادی محمد کریمی
افزایش سهم جمعیت شهری جهان بطور عمده در مناطق در حال توسعه اتفاق افتاده است. رشد بی رویه ی جمعیت شهری و افزایش مهاجرت به شهرها، منجر به ساخت و سازهای بدون برنامه ریزی و گسترش مهار نشدنی شهرها در ساختار فضایی شهرها گردیده است؛ که نیازمند سازماندهی اساسی و طراحی فضایی مناسب است. از آنجا که مدلها، ساختار ساده شده ای از واقعیت هستند که عوارض یا روابط مهم را در یک شکل عمومی به تصویر می کشند؛ آنها تمامی مشاهدات و یا اندازه گیری های مرتبط با سیستمی را که مدل می کنند، در بر نمی گیرند. بنابراین، اصلی ترین خصوصیت مدلها، ساختار آنهاست؛ در همین راستا، شهرها و ماهیت خودسازمانده آنها از یک سو و عوامل مختلف محیطی، اجتماعی، اقتصادی از سوی دیگر از اصلی ترین عوامل استفاده از مدل اتوماسیون سلولی برای مدلسازی روند توسعه ی شهرها می باشد. در بررسی این روند، نیاز به داده های مختلف از منابع متفاوت احساس می شود که به دلیل وجود ابهام در داده ها از یک سو و عدم قطعیت در محیط های شهری از سوی دیگر، از تئوری مجموعه های فازی نیز استفاده می گردد. هدف از انجام این تحقیق، ارائه ی روشی نوین جهت مدلسازی روند توسعه ی مسکونی شهرها در حاشیه ی آنها می باشد. در این راستا از ترکیب اتوماتای سلولی و تئوری مجموعه های فازی در قالب یک مدل متشکل از سه بخش استفاده گردید؛ در بخش اولیه ی مدل، ارزیابی تناسب سرزمین با استفاده از تلفیق نقشه های تناسب فیزیکی سرزمین، دسترسی به سیستم حمل ونقل، بررسی اثرات کاربری های تاثیرگذار در همسایگی سلول مرکزی و محدودیت ها حاصل شد. از آنجا که در این بخش از مدل، از دو روش مختلف فاکتور غنی شدگی و استنتاج فازی به منظور محاسبه ی اثر همسایگی کاربری های آموزشی، مسکونی، صنعتی، خدماتی، ورزشی و توریستی بر فرآیند توسعه ی مسکونی استفاده شد، سهم اعظمی از نوآوری پایان نامه ی حاضر در همین بخش و در قسمت محاسبه ی اثر همسایگی صورت پذیرفت؛ بدین منظور از قوانین استنتاجگر فازی به منظور مدلسازی هر چه بهتر و شبیه تر به واقعیت موجود، استفاده گردید. در بخش دیگر، با مقایسه ی گستره ی فعلی و گستره ی گذشته، میزان نیاز سرزمین به توسعه حاصل شد که در نهایت با تلفیق این دو در بخش نهایی مدل پیشنهادی، نقشه ی تخصیص مناطق مستعد توسعه ی مسکونی به مناطق نیازمند تهیه گردید. مدل پیشنهادی برای داده های سال 1383 محدوده ی شهری شیراز اجرا شد. پس از شبیه سازی و به منظور ارزیابی مدل ارائه شده، از تصاویر ماهواره ای سال 1388 شیراز استفاده شد. در بازه ی زمانی مورد نظر، توسعه ی کلی شهر شیراز در جهت جنوب شرقی انجام گرفته است؛ پس از بررسی های تحلیلی بر روی مساحت نواحی توسعه یافته در دو حالت شبیه سازی و واقعی، مشاهده شد که مدل پیشنهادی در روش فاکتور غنی شدگی حدود 50% و در روش استنتاج فازی بیش از 60% با واقعیت موجود مطابقت دارد. نتایج این تحقیق، مسئولین شهری را در خصوص استقرار بهینه امکانات خدماتی در حومه ی شهرها کمک می کند.
احید نعیمی محمد کریمی
تراکم ترافیک با توجه به رشد سریع شهرها و افزایش وسایل نقلیه موتوری یک مسئله بحرانی در کل دنیا محسوب می شود. یکی از روش های کاهش حجم ترافیک استفاده از سیستم های هدایت خودروها است که با یافتن سریعترین مسیر رانندگان را تا رسیدن به مقصد هدایت کرده و از تراکم ترافیک در یک محدوده جلوگیری می کند؛ لذا یکی از زمینه های تحقیقاتی در حمل و نقل یافتن کوتاه ترین مسیر محسوب می شود. به دلیل زمانمند بودن ترافیک و وابستگی آن به رفتارهای انسانی مانند میزان فشار بر پدال گاز، حرکت به طرفین، عبور عابران پیاده و ... نمی توان زمان سفر در هر یال را برای خودروها به طور دقیق محاسبه کرد. در این حالت، برای زمان سفر عدم قطعیت داریم. مسئله یافتن کوتاه ترین مسیر وقتی ارزش یال ها به طور قطع مشخص نیست یکی از مشکلاتی است که می تواند به کمک تئوری فازی مورد مطالعه قرار گیرد. همچنین تعداد زیادی از شبکه های موجود در جهان از جمله شبکه راه ها ساختار بدون مقیاس دارند و پارامتر های شبکه (وزن یال ها) با گذشت زمان تغییر می کنند. برای یافتن کوتاه ترین مسیر در این شبکه ها به جای عدد ثابت به عنوان وزن، از تابع وزن استفاده می شود. در این پایان نامه با در نظر گرفتن عدم قطعیت در زمان سفر در هر یال و پیش بینی آن با استفاده از ترافیک گذشته، و سپس ترکیب با ترافیک لحظه ای وزن هر یال محاسبه گردید. همچنین از قابلیت برچسب گذاری الگوریتم دایجسترا برای پیش بینی ترافیک و ترکیب هم زمان داده های گذشته و لحظه ای استفاده شد. در این حالت تأثیر ترافیک لحظه ای در یال های نزدیک بیشتر است و هر چه از موقعیت راننده دورتر شویم، ارزش ترافیک گذشته بیشتر شده و از ارزش ترافیک لحظه ای کاسته می شود. نتایج بدست آمده نشان می دهد که استفاده از پیش بینی ترافیک و ترکیب داده های گذشته و لحظه ای باعث می شود تا علاوه بر دور شدن از ترافیک ناشی از حوادثی نظیر تصادفات، از ترافیک در خیابان های منتهی به خیابان وقوع حادثه کاسته شود در این صورت امدادرسانی به مصدومان حادثه با سرعت بیشتری انجام خواهد گرفت. ولی با توجه به سرعت پایین محاسبه و عدم پاسخگویی بلادرنگ، این روش نمی تواند مورد استفاده قرار گیرد لذا از روش دیگری استفاده کردیم. در این روش مسیریابی با پیش بینی ترافیک گذشته انجام می گیرد و در صورت بروز تصادف در مسیر، ابتدا زمان برگشت جریان ترافیک به حالت عادی در یال حادثه دیده با استفاده از سیستم استنتاج فازی سنجیده می شود، سپس مقایسه می شود که آیا با ترافیک ایجاد شده از تصادف تداخل زمانی داریم یا خیر. در این صورت اگر به ترافیک ناشی از این تصادف برخورد می کنیم، مسیریابی مجدد انجام می گیرد و مسیر جدید تا رسیدن به مقصد نشان داده می شود. نتایج نشان می دهد که یافتن کوتاه ترین مسیر بدین طریق سرعت بالاتری دارد زیرا مسیریابی در صورت نیاز انجام می گیرد و نیازی به تکرار الگوریتم در هر تقاطع نیست
گلبرگ کامروز خدایار محمد کریمی
مسئله اسکان موقت در مدیریت بحران زلزله اهمیت فراوانی دارد، به طوری که استفاده از آن می تواند باعث کاهش چشمگیری در تلفات جانی ناشی از پس لرزه ها شود. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی و مقایسه عملکرد دو الگوریتم هوش جمعی، تحت عناوین الگوریتم زنبورعسل(bees) و الگوریتم اجتماع ذرات یا الگوریتم پرندگان(pso) در بهینه سازی تابع هدف مذکور می باشد. به منظور بهینه نمودن اسکان موقت باید اهداف مهمی مانند حداقل کردن جایجایی جمعیت و توزیع همگن افراد متناسب با ظرفیت مکان های امن در سطح شهر درنظرگرفته شوند. پس از تعریف ریاضی دو تابع هدف مذکور، وزن هریک از آن ها بوسیله ahp محاسبه شد. سپس با استفاده از روش میانگین گیری وزندار ترکیب خطی آن ها به عنوان تابع هدف نهایی برای بهینه سازی ساخته شد. به منظور کالیبره نمودن الگوریتم های فوق از شش سری داده فرضی و به منظور ارزیابی عملکرد الگوریتم ها از داده های منطقه هفت تهران به عنوان داده های واقعی استفاده شد. نتایج حاصل بدین صورت است که میانگین اعداد همگرایی الگوریتم زنبور و الگوریتم پرندگان برای داده های فرضی به ترتیب 0.0165 و 0.0177 است که نشاندهنده عملکرد نسبتاً بهتر (با دقت هزارم) الگوریتم زنبور در کمینه سازی تابع هدف مسئله است. برخلاف نتایج حاصل از اجرای دو الگوریتم روی داده های فرضی، عدد همگرایی هریک از دو الگوریتم زنبور و پرندگان برای داده های واقعی به ترتیب برابر 0.187 و 0.0383 است که نمایانگر عملکرد بسیار بهتر الگوریتم پرندگان در کمینه سازی تابع هدف مسئله است. شایان ذکر است که در هر دو دسته داده های فرضی و واقعی، تعداد تکرارهای الگوریتم زنبور برای رسیدن به همگرایی کمتر از تعداد تکرارهای الگوریتم پرندگان است. همچنین به منظور ارزیابی کیفیت و دقت الگوریتم از تست تکرار پذیری برای نتایج حاصل از اجرای هر الگوریتم روی داده ها استفاده شد. نتایج حاصل از این آزمون ها نمایانگر عملکرد دقیق هر یک از دو الگوریتم در بهینه سازی تخصیص افراد به مناطق امن می باشد.
محمد کریمی حمید رضا ناجی
چکیده انرژی گره ها یکی از مهمترین چالش ها در طراحی در شبکه های حسگر بی سیم می باشد.طول عمر شبکه شدیدا وابسته به طول عمر باطری گره می باشد واین باطریها بندرت قابل تعویض می باشند. بنابرین مصرف بهینه انرژی و الگوریتم های انرژی کارا به موضوع تحقیقاتی بسیاری از پایان نامه ها و مقالات تبدیل شده است.روش های مختلفی برای حل این مشکل پیشنهاد شده است که یکی از این استراتژیها برای مدیریت انرژی ، خوشه بندی می باشد. الگوریتم leachاز مشهورترین الگوریتم های خوشه بندی در شبکه های حسگر بیسیم می باشد که استفاده از گزینش تصادفی سرخوشه ها و نادیده گرفتن موقعیت و انرژی گره در این الگوریتم باعث بوجود آمدن مشکلاتی چند در این شبکه ها می شود. در این پایان نامه ضمن بررسی روش های مختلف خوشه بندی ، با استفاده از الگوریتم های هوشمند رایانش نرم روش خوشه بندی leachرا بهبود داده و طول عمر شبکه را افزایش داده ایم. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که الگوریتم های پیشنهاد شده ضمن پشتیبانی ازتعداد سرخوشه های ثابت و بهینه دارای خوشه های نسبتا متوازن می باشند و همچنین با کاهش مصرف انرژی سبب افزایش طول عمر شبکه می شود.
محمد کریمی محمد عامری
توربین های گازی یکی از مهمترین ماشین های تولید توان بشمار می آیند. با توجه به جایگاه مهم این توربین ها و بکارگیری گسترده آنها در نیروگاه ها همواره تلاش های زیادی در راستای افزایش توان و راندمان سیکل کاری توربین گازی صورت پذیرفته است. یکی از مهمترین راهکارهای افزایش توان توربین های گازی خنک کاری هوای ورودی به کمپرسور می باشد. این تحقیق به بررسی دو روش تأثیر گذار و متداول خنک کاری هوای ورودی به کمپرسور توربین گاز یعنی روش تبخیری و تبریدی می پردازد. در ابتدا نتایج تجربی بدست آمده از تست دو نمونه عملی از خنک کاری تبخیری (فاگ و مدیا) مورد آنالیز اگزرژی و انرژی قرار می دهد. و نشان می دهد که دمای گازهای حاصل از احتراق در ورودی توربین ثابت می ماند و نسبت فشار تابعی از شرایط ورودی کمپرسور بخصوص دبی جرمی می باشد. سپس با استفاده از نرم افزار ees و به کمک نتایج حاصل از تست تجربی، بصورت تئوری به بررسی درصد تغییرات ایجاد شده ناشی از بکارگیری هر یک از سیستم های اتخاذ شده برای خنک کاری (تبخیری و تبریدی) در شرایط مختلف محیطی بر توان تولیدی و راندمان و میزان تلفات اگزرژی کل سیکل نسبت به شرایط بدون خنک کاری می پردازد.
محمد کریمی سید فرهاد موسوی
یکی از پوشش های معمول سازه های آبی و هیدرولیکی، پوشش بتنی است. مزایایی از قبیل عمر متوسط زیاد، هزینه نگهداری کم و عدم رشد گیاهان در اطراف و داخل آن باعث شده است که این نوع پوشش از بهترین نوع پوشش ها قلمداد شود. یکی از فاکتورهای مهم کیفی مصالح بتن، مقاومت و پایداری آنها در شرایط جوی سخت و محیط های مخرب اسیدی و قلیایی می باشد. در چند سال اخیر، فناوری نوظهور نانو، امیدهای بسیاری برای بهبود خواص مواد مختلف در جهان پدید آورده است. آنچه باعث ظهور نانو تکنولوژی شده، نسبت سطح به حجم بالای نانو مواد می باشد. افزایش نسبت سطح به حجم نانو ذرات باعث می شود که اتم های واقع در سطح، اثر بسیار بیشتری نسبت به اتم های درون حجم ذرات، بر خواص فیزیکی ذرات داشته باشند. این ویژگی، واکنش پذیری نانو ذرات را به شدت افزایش می دهد. در این تحقیق به بررسی استفاده از خاکستر و نانو ذرات خاکستر مخروط کاج به عنوان سمنته کننده و پوزولان در بتن سازه های آبی پرداخته می شود و برخی خصوصیات مکانیکی مانند مقاومت فشاری، مقاومت کششی و دوام در محیط آب معمولی و آب حاوی سولفات منیزیم، بتن حاوی خاکستر و نانو ذرات خاکستر مخروط کاج مورد مطالعه قرار می گیرد. در این پژوهش، خاکستر و نانو ذرات خاکستر مخروط کاج به میزان 10، 20 و 30 درصد وزنی جایگزین سیمان شدند. نتایج نشان داد که میزان بهینه نانو ذرات خاکستر و خاکستر مخروط کاج، 20 درصد می باشد. در این درصد، بالاترین مقاومت فشاری، مقاومت کششی و دوام در برابر حمله سولفات به دست آمد. در سن 180 روز، نمونه حاوی 20 درصد خاکستر، 8/118 درصد و نمونه شامل 20 درصد خاکستر حاوی نانو ذرات، 51/139 درصد افزایش مقاومت فشاری پیدا کردند. در سن 180 روز، نمونه حاوی 20 درصد خاکستر، 93/121 درصد و نمونه شامل 20 درصد خاکستر حاوی نانو ذرات، 1/142 درصد افزایش مقاومت کششی پیدا کردند. در سن 180 روز، نمونه حاوی 20 درصد خاکستر، 18/127 درصد و نمونه شامل 20 درصد خاکستر حاوی نانو ذرات، 37/162 درصد افزایش مقاومت فشاری در محیط سولفات منیزیم پیدا کردند. کاهش وزن نمونه کنترل در محیط سولفات منیزیم، 35/1 برابر نمونه حاوی 20 درصد خاکستر و 2 برابر نمونه شامل 20 درصد خاکستر حاوی نانو ذرات می باشد. تخریب ظاهری نمونه ها در محیط سولفات منیزیم به میزان کم مشاهده گردید و کمترین تورم و آسیب را نمونه های شامل خاکستر حاوی نانو ذرات پیدا کردند. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق، می توان از خاکستر و نانو ذرات خاکستر مخروط کاج به عنوان یک روش مناسب برای دفع موثر این زائده کشاورزی در صنعت بتن استفاده نمود، که علاوه بر افزایش مقاومت و دوام بتن، باعث کاهش مصرف انرژی و اثرات زیست محیطی تولید سیمان می گردد.
حسن گزمه علی اصغر آل شیخ
جنگل ها جزو سرمایه های هر کشور محسوب شده و بقای انسان ها و این کره خاکی به وجود اکسیژن تولید شده توسط جنگل ها (درختان) استوار است. هر ساله میلیون ها هکتار از جنگل های سراسر دنیا طعمه حریق های طبیعی و انسانی می شوند. آتش سوزی های مهیب اتفاق افتاده در دنیا موید این قضیه می باشد که این پدیده مخرب، تاثیرات بسیار ناسازگاری بر اکوسیستم منطقه، پوشش گیاهی و حیات وحش دارد. بنابراین ارائه راهکارهائی موثر در راستای جلوگیری و مدیریت این پدیده پیچیده همواره مورد توجه مدیران و برنامه ریزان محیط زیست بوده است. به عبارت دیگر، مدلسازی گسترش آتش سوزی که بتوان با استفاده از آن نیروها و امکانات را به نحو احسن استفاده نمود به عنوان یک ضرورت محسوب می شود. اتوماسیون سلولی از روش های بسیار ساده با کارائی بالا محسوب می شود که قدرت و قابلیت بالائی در مدلسازی پدیده های پویا نظیر رشد و توسعه شهری، گسترش آتش سوزی جنگل، شیوع بیماری ها و ... دارد. یکی از چالش های مهم در خصوص استفاده از روش اتوماسیون سلولی، کالیبراسیون این مدل می باشد. استفاده از الگوریتم زنبور عسل برای کالیبراسیون اتوماسیون سلولی در آتش سوزی جنگل ها از نوآوری این تحقیق محسوب می شود. در این تحقیق لایه های نوع و تراکم پوشش گیاهی، توپوگرافی، سرعت و جهت باد و مناطق غیر قابل سوختن به عنوان مبنا مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج شبیه سازی بر پایه اتوماسیون سلولی و الگوریتم زنبور عسل، قدرت بالای این روش را در ادغام با سیستم اطلاعات مکانی نشان می دهد. مدل ارائه شده بر روی جنگل های جنوبی شهرستان مینودشت واقع در شرق استان گلستان آزمایش شد. منطقه مورد مطالعه به دو بخش تقسیم گشت، در بخش اول، مدل اولیه بر منطقه اجرا شد و کاپا 58% بدست آمد، سپس به منظور کالیبراسیون مدل، پس از 2000 تکرار الگوریتم زنبور عسل، این مقدار به 92% رسید. برای اعتبارسنجی مدل ارائه شده، مدل کالیبره شده بر روی منطقه دوم اجرا گردید و نتایج خروجی آن ضریب کاپای 88 درصد و دقت کلی 98% را نشان داد. مدت زمان کل آتش سوزی واقعی در منطقه ارزیابی مدل تقریبا 11 ساعت بوده و کل مساحت سوخته در این مدت 351.62 هکتار می باشد و نتایج شبیه سازی مدت زمان 95/11 ساعت و مساحت سوخته 25/375 هکتار را پیش بینی نموده است. با توجه به مقدار کاپا و ارقام مذکور، می توان از این روش برای پیش بینی در سایر مناطق و همچنین به عنوان یک سیستم حامی تصمیم گیری در آتش سوزی جنگل استفاده نمود. کلمات کلیدی: آتش سوزی جنگل، اتوماسیون سلولی، الگوریتم زنبور عسل، سیستم اطلاعات مکانی، شاخص کاپا
لیلا نعیمی محمد طالعی
عدالت مفهومی است که هیچگاه دغدغه ی بشر از آن عاری نبوده است. عدالت به میزان دستیابی انسان ها به آنچه استحقاق آنها است، اطلاق می شود. مفهوم عدالت از منظرهای مختلف قابل تأمل است و مفاهیمی چون عدالت اجتماعی، عدالت فضایی، عدالت جغرافیایی و عدالت محیطی نیز متأثر از چند بعدی بودن این مفهوم است. در برنامه ریزی شهری آنچه که می تواند به تحقق پذیری بیشتر عدالت شهری کمک نماید، توجه به عدالت فضایی و برنامه ریزی هایی است که تمرکز جمعیتی و خدماتی را عادلانه در مناطق مختلف توزیع نمایند. توزیع نامناسب و نابرابر خدمات در شهرها به علت جا ماندن توسعه ی شهر از رشد آن، در حال حاضر یکی از چالش های مدیریت شهری در پاسخگویی به شهروندان است. استفاده از فضاها و توزیع مناسب خدمات شهری و به عبارتی کامل تر، عدالت فضایی یکی از مهمترین دغدغه های مطرح در برنامه ریزی شهری می باشد. مفهوم عدالت خیلی گسترده است و دامنه ی وسیعی را در بر می گیرد ولی با هدف ارزیابی توزیع خدمات شهری که بیشتر به ارزیابی توزیع جغرافیایی مراکز خدمات شهری می پردازد، به بحث دسترسی گره خورده است. هدف پژوهش پیش رو ایجاد یک مدل یکپارچه برای ارزیابی وضعیت عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری است. در این مدل برای سنجش عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری از شاخص دسترسی استفاده شد و کاربری ها به هشت گروه اصلی آموزشی، بهداشتی- درمانی، فرهنگی و تفریحی، پارک و فضای سبز، مذهبی، تجاری، ورزشی و اداری تقسیم بندی شد. با توجه به استانداردها و سرانه های خدمات شهری و با بهره گیری از دانش کارشناسی و اولویت های ساکنین شهری و به کمک مدل تحلیل سلسله مراتبی، وزن کاربری ها تعیین شد و با در نظر گرفتن سطح عملکرد کاربری ها و استفاده از تحلیل شبکه ی دسترسی، مدلی توسعه داده شد که وضعیت عدالت فضایی را در سه سطح مجزا مورد بررسی قرار داده است. مدل توسعه داده شده در ناحیه سه از منطقه هفت تهران پیاده سازی شد. این مدل از انعطاف پذیری بالایی برخوردار است و با توجه به اهداف برنامه ریزی شهری، در سطوح و شاخه های مختلف قابل ترکیب و پیاده سازی می باشد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی توزیع نامتعادل برخی خدمات شهری در سطح محلات ناحیه ی مورد مطالعه می باشد. ولیکن در مجموع و پس از ترکیب شاخص عدالت فضایی مربوط به خدمات شهری، با در نظر گرفتن امکان جبران کمبود برخی خدمات توسط سایر خدمات با سطح پوشش مناسب تر، ناحیه ی مورد مطالعه از شرایط کلی بهتری از دیدگاه توزیع عادلانه خدمات شهری برخوردار می گردد. میانگین عدالت فضایی یکپارچه ی ترکیبی حاصل از مجموع کاربری های خدمات شهری نشان می دهد، که به ترتیب محله های خاقانی، سهروردی، باغ صبا، امجدیه و بهار با توجه به توزیع مجموع کاربری های خدمات شهری وضعیت مطلوب تری دارند و از سطح بالاتری از عدالت فضایی برخوردار هستند. با توجه به کلاس های مفهومی، محله ی سهروردی و خاقانی در سطح خیلی بالا، باغ صبا بالا، امجدیه متوسط و بهار در سطح خیلی پایین از عدالت فضایی قرار می گیرند.
علی طالع جنکانلو محمد کریمی
بکارگیری سامانه اطلاعات مکانی (gis) و تلفیق آن با روش های تصمیم گیری چند معیاره (mcdm)، ابزارها و قابلیت های سودمندی برای مدلسازی در شاخه های مختلف علوم مکانی فراهم می کند. مدلسازی تناسب اراضی به عنوان پیش نیاز برنامه ریزی به منظور استفاده صحیح از اراضی ازمسائل تصمیم گیری چند معیاره است. با توجه به تعدد معیارها و ذینفع های مختلف، حل آن توسط یک فرد تصمیم گیرنده امکان پذیر نمی باشد. با این حال در طی سالهای اخیر، تلفیق gis و mcdm به طور وسیعی در قالب مدلهای تصمیم گیری انفرادی، درمدلسازی تناسب اراضی بکار گرفته شده اند، اما مدلهای مبتنی بر تصمیم گیری گروهی، به دلیل وجود اختلاف در نظرات انفرادی و لزوم مدلسازی این شرایط، به ندرت مورد استفاده قرار گرفته اند. در مدلسازی تناسب اراضی، معمولاً فاکتور های مختلف مانند اقلیم، ناهمواری، تیپ اراضی، کاربری و پوشش، دسترسی به زیر ساختها، ازدحام جمعیت، خطر زلزله، دسترسی به منابع آب، مناطق حفاظت شده و ... را با استفاده از مدلهای mcdmو gis تلفیق می نمایند. به دلیل وجود ذینفع های مختلف در فرآیند مذکور، لازم است که اختلاف نظرات گروههای مختلف به نوعی لحاظ شودکه این مهم مسئله فوق را به یک تصمیم گیری گروهی تبدیل می نماید. در این پژوهش از روش تصمیم گیری چند معیاره گروهی میانگین وزنی مرتب شده (owa) فازی و iowa در محیط gis برای مدلسازی تناسب اراضی مسکونی ناحیه کرمانشاه که شامل شهرستان های کرمانشاه، هرسین، کنگاور، صحنه و سنقر می باشد، استفاده شده و 11 فاکتور، براساس نظرات 4 کارشناس به صورت انفرادی و با استفاده از کمیت سنج های فازی در اپراتور owa، براساس استراتژی های مختلف کارشناسان، وزن دهی و تلفیق شده اند. سپس وزن ها با استفاده از iowa با تعیین حد آستانه 3/0، فیلتر شده و در نهایت تلفیق فاکتورها به منظور ایجاد مدل گروهی نهایی صورت گرفته و نظراتی که دارای تعارض بیشتری هستند با وزن کمتری در تلفیق نهایی، لحاظ شده اند. در مدل نهایی حدود 36739 هکتار از مساحت ناحیه در محدوده خیلی مناسب، 303646 هکتار در محدوده مناسب، 434236 هکتار با تناسب متوسط، 248395 هکتار نامناسب و 134581هکتار خیلی نامناسب بدون احتساب مناطق حفاظت شده به دست آمده است.
میثم آقامحمدی محمد طالعی
امروزه رشد سریع شهرهای جهان بخصوص در کشورهای در حال توسعه مشکلات فراوانی را در حوزه های زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... ایجاد کرده است. به همین دلیل جایگاه مدلسازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در آینده برای مدیریت شهری و محیط زیست و مسئولین و محققان ذیربط بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. مدل اتوماتای سلولی یا به اختصار ca بدلیل داشتن ماهیت دینامیک و همچنین ساختاری ساده، کاربرد نسبتا وسیعی در مدلسازی تغییرات کاربری اراضی و همچنین توسعه اراضی شهری یافته است. این روش با وجود قابلیت هایی که در زمینه مدلسازی فرآیند های مکانی دارد، در لحاظ کردن پیچیدگی های موجود در پدیده های طبیعی با مشکلات اساسی مواجه است، بنابراین برای بهبود عملکرد مدل نیاز است این روش با روش های دیگر تلفیق شود. هدف و نوآوری این تحقیق، بکارگیری تلفیقی مدل اتوماتای سلولی(ca)، استنتاج فازی و روش میانگین وزنی مرتب (owa) بر مبنای سیستم اطلاعات مکانی و ارائه مدلی ساده ودر عین حال قدرتمند جهت مدلسازی و پیش بینی توسعه شهری می باشد. استفاده از روش های فازی در مدل پیشنهادی این تحقیق، در راستای پوشش ضعف های اتوماتای سلولی بکار گرفته شده و سعی می شود مراحل مختلف مدل ca از جمله قوانین انتقال به صورت فازی بیان شوند. همچنین روش owa برای مدلسازی عدم قطعیت موجود در پدیده های طبیعی، سناریوهای مختلف برای شرایط مختلف تولید می کند. مدل پیشنهادی این پایان نامه روند توسعه شهر شیراز را از سال 1383 تا 1388 مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است. دراین راستا مدل از چهار بخش اصلی تناسب فیزیکی، سطح دسترسی، اثر همسایگی و محاسبه تناسب کلی تشکیل شده است. در دو بخش تناسب فیزیکی و سطح دسترسی با تعریف سیستم فازی و بکارگیری داده های مورد نیاز نقشه های مربوط به هر بخش تهیه می شوند. اما برای محاسبه اثر همسایگی از دو روش فاکتور غنی سازی و روش ترکیبی فاکتور غنی سازی با owa استفاده می شود. ازمقایسه نتایج مدلسازی با تصاویر ماهواره ای و تشکیل ماتریس خطا، دقت کلی و شاخص سازگاری برای روش majority owa به ترتیب 9781/0 و 449/0 محاسبه شدند که نسبت به چهار روش دیگر دقت بالاتری می باشد. در این روش، هم تعداد پیکسل هایی که درست تخصیص شده اند بالا می باشد و هم تعداد پیکسل های اشتباه کم هستند. با توجه به دقت های حاصل برای روش سیستم های فازی، می توان نتیجه گرفت که روش تلفیقی اتوماتای سلولی با فازی و owa دقت بهتری نسبت به روش fuzzy-ca دارد.
مجتبی کلارستاقی نژاد عباس علیمحمدی
در درازای تاریخ و در پی کنش های گوناگون انسانی، زمین و پوشش آن همواره دستخوش دگرگونی و تحول بوده است. شناسایی، آشکارسازی و پیش بینی این دگرگونی ها می تواند در پایش و مدیریت پایدار کاربری و پوشش زمین ها چه در مناطق شهری و چه غیرشهری سودمند باشد. درک بهتر روند این تغییرات مکانی- زمانی به کمک فن آوری ها، ابزارها و مهارت های نوین آسانتر شده است. بررسی روند دگرگونی ها و تعمیم آن به آینده نیازمند به کارگیری سامانه هایی شبیه ساز است. در این میان، خودکاره های سلولی به سبب ساختار ساده و پویای خویش و نیز برخورداری از ویژگی های قدرتمند مکانی به طور گسترده در شبیه- سازی رشد و گسترش شهرها مورد بهره برداری قرار گرفته اند. از این رو بررسی چگونگی بهره گیری از توانایی های گوناگون آن ها برای دستیابی به نتایجی مطلوب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زمانی که رشد و گسترش یک منطقه با این روش شبیه سازی می شود، میزان خطا در تمام منطقه یکنواخت فرض می شود در حالیکه مدلسازی قسمت های مختلف منطقه با توجه به ویژگی ها و شرایط شان- که به اندازه آنها مربوط است- دقت های متفاوتی دارد و میزان خطا پراکندگی یکسانی ندارد. در این پژوهش رشد و توسعه شهری ناحیه ای از مازندران-که شامل شهرهای ساری به وسعت 3685، نکاء به وسعت 1358، جویبار به وسعت 285 و سورک به وسعت 6 کیلومتر مربع است- بوسیله مدل خودکاره- سلولی تلفیق شده با روش بهینه سازی توده ای ذرات - جهت بهینه کردن قواعد انتقال- در یک بازه زمانی 22ساله (از سال 1988 تا سال 2010میلادی) شبیه سازی شده است. دقت نتایج حاصل از این روش با دقت بدست آمده از روش رگرسیون لجستیک، مقایسه شده است. مقایسه نشان داد که دقت مدل بهینه سازی توده- ای ذرات از دقت مدل رگرسیون لجستیک بیشتر می باشد. در ادامه 4 شهر موجود در این ناحیه به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته و جهت بهبود دقت شبیه سازی، حدآستانه بهینه مربوط به هر شهر محاسبه شده است. از مقایسه شاخص کاپای شهرها در حدآستانه بهینه خود- ساری 10/72، نکاء 39/70، 02/68، 84/66- نتیجه می شود که مدلسازی توسعه شهری در شهر ساری بهتر انجام شد. در ادامه دقت مدلسازی هر شهر، در حریم ها محاسبه گردید که در این حالت نیز، دقت شهر ساری در همه حریم ها - 250،500، 750 و 1000متری - از شهرهای دیگر بهتر است و همچنین صحت پیش بینی تغییرات و دقت آن توسط مدل در شهر ساری- به ترتیب 7/0 و 48/0- در مقایسه با 3شهر دیگر ناحیه- نکاء 66/0 43/0، جویبار 63/0 39/0 و سورک 61/0 37/0- بهتر می باشد. از مقایسه همه این اعداد می توان نتیجه گرفت که مدل خودکاره ی سلولی در شهر بزرگتر این منطقه (ساری) دقت بهتری از شهرهای کوچکتر دارد.
زهرا اکبری محمدسعدی مسگری
خرید و یا انتخاب مسکن از جمله مسائلی است که همه افراد، در طول زندگی خود کم و بیش آن را تجربه می کنند. از جمله مشکلاتی که در این راستا افراد با آن مواجه هستند، زمانبر بودن دسترسی به اطلاعات توصیفی املاک و همچنین تشخیص قیمت مناسب برای آنها می باشد؛ علاوه بر این، قسمتی از معیارهای دخیل در انتخاب املاک به مکان ملک و نیز ارتباطات مکانی ملک با سایر کاربریها و عوارض مورد نیاز برمی گردد؛ در همین راستا و نیز به منظور سرعت بخشیدن به جستجوی خریداران، در این تحقیق از سیستم های توصیه گر تحت وب به منظور ارائه اطلاعات املاک متناسب با شرایط و معیارهای خریداران با به کارگیری سیستم اطلاعات مکانی وب مبنا ، استفاده گردید. پس از بررسی روش های مختلف مورد استفاده در سیستم های توصیه گر، روش دانش مبنا (مورد مبنا ) با قابلیت تعامل با خریداران (پس از ارائه پیشنهادات)، به کار گرفته شد. در راستای تدقیق پیشنهادات، معیارهای مکانی مانند فاصله ملک تا نزدیکترین مدرسه، پارک و ... نیز به سیستم اضافه شد تا املاک پیشنهادی به اندازه کافی به خواسته خریدار نزدیک شوند. سیستم پیاده سازی شده از روش tweak application به منظور وارد کردن شرط و یا انتقادات کاربران از پیشنهادات ارائه شده، استفاده می کند و از این طریق موجب افزایش سرعت کاربر در دستیابی به ملک مورد علاقه اش و ایجاد امکان معرفی معیارهای غیر جبرانی توسط او می شود. در راستای راهنمایی خریداران و فروشندگان در زمینه قیمت املاک، یکی دیگر از قابلیت های سیستم توسعه یافته، برآورد قیمت املاک با استفاده از مدل هدانیک و به کارگیری "رگرسیون موزون جغرافیایی " و زمانمند نمودن آن با استفاده از مدل واقعه مبنا می باشد. در راستای پیاده سازی سیستم، 56 ملک به فروش رسیده و 70 ملک ثبت نام شده برای فروش از طریق سایت دلتا و نیازمندی های روزنامه همشهری و با مراجعه به آژانس های املاک واقع در منطقه ونک جمع آوری گردید. در نهایت به منظور ارزیابی نتایج سیستم، مقادیر ورودی مربوط به چند کاربر نمونه و نتایج ارائه شده به آنها بررسی گردید. نتایج ارزیابی سیستم نشان می دهد، مدل استفاده شده در برآورد قیمت املاک از دقت بالایی با rmse حدود 0.04 برخوردار است و با استفاده از مدلهای به کار گرفته شده در پیشنهادات، املاک پیشنهادی نسبت به سایر املاک از شباهت بیشتری با نیازمندی های کاربران برخوردارند که این امر موید صحت عملکرد سیستم می باشد.
پرستو پیله فروش ها محمد طالعی
با توجه به رشد سریع جمعیت، توسعه و گسترش شهرها و در نتیجه محدود شدن اراضی کشاورزی، انتخاب کاربری بهینه و به عبارتی ارزیابی اراضی جهت استفاده بهینه و افزایش تولید در واحد سطح از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با توجه به تاثیر پویای فاکتورهای محیطی، اقتصادی و اجتماعی در مقیاس های مکانی و زمانی مختلف، برنامه ریزی صحیح استفاده از سرزمین و تخصیص کاربری اراضی به عنوان فرایندی مشکل نام برده می شود. در این پایان نامه، مدلی دو سطحی برای تخصیص محصولات کشاورزی در محیط سیستم اطلاعات مکانی (gis) توسعه یافته است. در سطح اول، تخصیص دو کاربری کشاورزی و سکونتگاه و فعالیت با لحاظ نمودن افزایش و کاهش مساحت کاربری کشاورزی مدلسازی شد. در مدلسازی این سطح، فاکتورهای تناسب محیطی، دسترسی، همسایگی و محدودیت ها به عنوان تناسب برای افزایش مساحت کاربری و فرسایش و شوری خاک به عنوان تناسب برای کاهش مساحت کاربری لحاظ شدند و از روش های اتوماسیون سلولی، میانگین وزندار خطی، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و زنجیره مارکوف استفاده شد. در سطح دوم، ابتدا با در نظر گرفتن مراحل مختلف رشد هر محصول و با بهره گیری از یک سیستم استنتاجگر قاعده مبنای فازی، تناسب زمین برای محصولات مختلف محاسبه شده است. سپس با تعریف واحدهای همگن مدیریتی – محیطی به عنوان واحدهای تقاضای ریزدانه و استفاده از روش برنامه ریزی آرمانی وزنی، تقاضای محصولات مختلف تعیین شد. در نهایت، با تعامل تناسب و تقاضای تعیین شده و همچنین توالی کشت محصولات انتخابی، نوع محصول کشاورزی در مناطق تخصیص یافته به کاربری کشاورزی در بازه زمانی برنامه ریزی تعیین شد. مدل های توسعه داده شده در این تحقیق، با استفاده از نرم افزارهای gams 23.7، matlab و arcgis 9.3 در شهرستان برخوار و میمه واقع در استان اصفهان پیادهسازی شد. در مرحله اول، با لحاظ نمودن نقشه کاربری سال 1377 به عنوان نقشه مبنا، نقشه کاربری سال 1384 به عنوان نقشه افق تهیه شد که دقت های 609/0 و 510/0 برای دو حالت (مدلسازی همزمان افزایش و کاهش سطح کاربری کشاورزی و مدلسازی تنها افزایش سطح کاربری کشاورزی) بیانگر آنست که مدل توسعه داده شده، نسبت به مدل های پیشین دارای دقت بهتری می باشد. در مرحله دوم، با لحاظ نمودن نقشه کاربری سال 1384 به عنوان نقشه مبنا و با در نظر گرفتن سه نوع تناوب زراعی موجود، نقشه محصولات کشاورزی (گندم، گندم-ذرت، جو، جو-ذرت، ذرت، یونجه و سیب زمینی) در سال 1394 به عنوان نقشه افق تهیه شد. توزیع مکانی این محصولات به گونه ای است که به منظور دستیابی به تولید بهینه، کشت گندم، جو و ذرت به صورت سیستم کشت دو محصولی، می بایست در قسمت جنوبی شهرستان و کشت یونجه و ذرت عمدتا در قسمت های شمالی شهرستان صورت گیرد. با استفاده از مدل ارائه شده، می توان مناسب ترین محصول برای کشت در یک ناحیه مشخص را تعیین و با تعریف سناریوهای مختلف اطلاعات مفیدی را برای برنامه ریزان بخش کشاورزی تولید نمود.
مریم حسینی محمد سعدی مسگری
امروزه به دلیل ارزش بالای زمین و محدودیت منابع طبیعی، پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در آینده برای مدیران، متخصصان محیط زیست و سایر محققان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. برای هدفمند نمودن تغییرات کاربری اراضی نیاز به اعمال دانش کارشناسی در قالب یک سیستم می باشد، به نحوی که کاربر بتواند تأثیر عوامل مختلف محیطی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در تغییر کاربری اراضی در نظر بگیرد. در حال حاضر در غالب طرح های برنامه ریزی شهری مانند طرح های جامع شهری، طرح های راهبردی-ساختاری و تفصیلی که به صورت روزمره برای پیش بینی وضعیت آتی شهرها تهیه می شود، اگرچه از gis در تحلیل وضعیت موجود و پردازش لایه ها استفاده می شود ولی هنوز یک سیستم که در آن کارشناسان، برنامه ریزان و سیاست گذاران بتوانند اهداف، سناریوها و معیارهای خود را وارد نمایند، طراحی نشده است، لذا ایجاد و توسعه یک سیستم حامی برنامه ریزی (pss) از چالش های برنامه ریزی شهری محسوب می شود. هدف از انجام این تحقیق، توسعه یک سیستم حامی برنامه ریزی مکانی برای تغییر کاربری اراضی شهری تحت عنوان ulcms می باشد که در توسعه آن از فرایند rup استفاده شده است. سیستم توسعه داده شده شامل ماژول ارزیابی تناسب زمین، محاسبه مساحت مورد نیاز کاربری ها و تغییر کاربری اراضی می باشد. در طراحی و پیاده سازی ماژول های مذکور، از مدل های دسترسی، مدل های تعامل میان کاربری ها و روش های تصمیم گیری چند معیاره، عملگرهای فازی، رگرسیون خطی، ماکزیمم پتانسیل و بهینه سازی سلسله مراتبی استفاده شده است. تست عملی سیستم برای سنجش تغییر کاربری های مسکونی، تجاری، صنعتی، زراعی و خدماتی بر اساس سال مبنای 1383 و برای سال افق 1390 با استفاده از روش های جمع خطی وزن دار، نقطه ایده آل و فازی در شهر شیراز انجام گرفت. سپس این نقشه ها با نقشه واقعی شهر با استفاده از شاخص مطلوبیت مقایسه گردیدند. نتایج نشان داد که روش فازی نسبت به دو روش دیگر در مدلسازی جهت توسعه شهر موفق تر عمل کرده زیرا شاخص مطلوبیت روش های جمع خطی وزندار، نقطه ایده آل و فازی به ترتیب 0.34، 0.39 و 0.48 است و پس از بررسی با نتایج موجود در سایر تحقیقات روش فازی، به عنوان روش برتر در مدلسازی تناسب زمین انتخاب گردید.
مهدی حیدری محمد سعدی مسگری
آمایش سرزمین شامل سه جزء تعیین کاربری اراضی آینده، توسعه منابع سرزمین و ساماندهی و چیدمان منطقی کاربری های مختلف در یک منطقه می باشد. رویکرد آمایش سرزمین در تلاش است که با توزیع مناسب منابع، پایداری توسعه در ابعاد گوناگون را حاصل کند. یکی از مراحل اساسی آمایش سرزمین تخصیص کاربری است. با توجه به اینکه مدلسازی تخصیص کاربری اراضی به دلیل تاثیر عوامل مختلفی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... فرایندی پیچیده است، ایجاد و توسعه یک سیستم که در آن بتوان مراحل مختلف تخصیص کاربری را به راحتی مدل سازی نمود و برنامه ریزان و سیاست گذاران بتوانند در آن محیط اثرات اجرای تصمیمات و سناریوهای مورد نظر را به صورت گرافیکی ملاحظه و تفسیر نمایند از چالش های برنامه ریزی فضایی محسوب می شود. این تحقیق به توسعه یک سیستم حامی برنامه ریزی یکپارچه برای تخصیص کاربری اراضی منطقه ای تحت عنوان rlas (regional landuse allocation system) که بر پایه سیستم اطلاعات مکانی طراحی شده، پرداخته است. سیستم rlas شامل سه بسته نرم افزاری اصلی تناسب کاربری اراضی، تقاضای مورد نیاز و تخصیص کاربری می باشد. در بسته نرم افزاری تناسب کاربری سه نقشه توان اکولوژیکی، دسترسی و اثر همسایگی برای کاربری های مختلف تعیین می شوند. در سیستم توسعه داده شده کاربر می تواند نقشه های مذکور را به تناسب هر نقشه با استفاده از روش های مختلفی مانند ترکیب خطی وزن دار، نقطه ایده آل و استنتاج فازی تولید نماید. همچنین جهت تعیین میزان تقاضا از روش رگرسیون خطی در سناریو های مختلف رشد جمعیتی استفاده گردیده است. فرایند تخصیص کاربری با استفاده از سیستم توسعه داده شده در شهرستان برخوار از استان اصفهان پیاده سازی شد و تخصیص کاربری برای کاربری های سکونتگاه شهری، سکونتگاه روستایی، صنعت و کشاورزی در سال افق 1395 انجام گرفت. این سیستم قادر است تا طرح های کاربری اراضی پیشنهادی را برای مناطق مختلف مطابق با نظرات کارشناسان و برنامه ریزان تولید کند و به هدایت و حمایت مباحثه در طی فرایند برنامه ریزی کمک نماید.
محمد کریمی علی حیدری
اشتهار خاقانی به قصیده سرایی و گرایش ذوق و قریحه ی او به قالب قصیده موجب شده است تا غزلیاتش در زیر سایه ی سنگین قصایدش مغفول بماند. حال آنکه وی درغزل شاعری صاحب سبک و از حلقه های زنجیره ی تکامل غزل به شمار می آید. نقش وی در تکامل غزل تا آنجاست که شاعران بزرگی چون مولانا، سعدی و به خصوص حافظ تحت تاثیر او بوده اند. غزل سرایی شیوه ی خاص خاقانی نیست. تمایل دستگاه فکری وی به قصیده موجب شده است تا وی در سرودن غزلیات تحت تاثیر قصاید و عادات قصیده سرایی قرار بگیرد و غزل هایی بسراید که قصیده گونه است. به همین دلیل است که زبان غزل وی کاملا هموار نشده و دارای فراز و نشیب است. غزل زبان گویای عواطف و هیجانات درونی شاعر است. بنابراین با تکلف سازگار نیست. تعلق خاطر خاقانی به قصیده سرایی باعث می شود که گاهی تکلفاتی که متناسب قصیده است در غزل او وارد شود. وی از نظر زبان؛ ( به کارگیری تعابیر و الفاظ خشن، استفاده ازتعابیری که برگرفته از خوی قصیده سرایی است، استفاده از مصطلاحات لغوی، استفاده از تعابیری که از ارکان قصیده به شمار می آید، استفاده ی بی رویه از اصطلاحات علمی از قبیل طب، نجوم و... ) محتوا؛ (حال و هوای تغزل در غزل، مدح در غزل، مرثیه در غزل، استفاده از مضامین رایج در قصیده و... ) شکل؛ ( تعداد ابیات زیاد در غزل، به کارگیری ردیف های طولانی و قوافی دشوار، شریطه در غزل و... ) و زیباشناسی ( استفاده از تشبیهات وتصاویری که لطیف نیستند، استفاده از اوزان نامطبوع عروضی، استفاده ی بی رویه از صنایع بدیعی از قبیل ترصیع و موازنه، رد الصدر الی العجز و فروعات آن، التزام، حسن طلب و... ) تحت تاثیر عادات قصیده سرایی قرار گرفته است.
محمد کریمی حسنعلی سینایی
امروزه بازار سرمایه به عنوان زمینه ای نوین برای سرمایه گذاری در نظر گرفته می شود.سرمایه گذاران در این بازار با چالش های متنوعی برای تصمیم گیری در شرایط عدم اطمینان مواجه هستند. ریسک بالای ورقه تک سهم از یک طرف و پایین بودن تنوع در بازار اوراق بهادار تهران از طرف دیگر سرمایه گذاران عقلایی را بر این داشته است که برای سرمایه گذاری در بازار سرمایه از سبد سهام استفاده کنند. در دهه های اخیر مدل های تصمیم گیری چند معیاره باتوجه به ماهیت چند بعدی این بازار برای مدل بندی و حل مدل انتخاب سبد سهام رواج یافته اند. این پژوهش به بهینه سازی سبد سهام با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند هدفه می پردازد. در این پژوهش از روش تبدیل تابع هدف به محدودیت برای حل مدل برنامه ریزی چند هدفه مختلط اعداد صحیح استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1386 تا 1390 است که در نهایت جهت بررسی کارایی مدل 50 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. بازدهی سهام، سود تقسیم شده، قدرمطلق انحراف از میانگین و بتای سهام به همراه محدودیت های الزامی و خط مشی به عنوان متغیرهای ورودی و سبد سهام انتخاب شده به عنوان متغیر خروجی مدل می باشند. در این تحقیق از نرم افزار های excel و gams برای دسته بندی و تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از نمونه آماری استفاده شد. در نهایت با تشکیل سبد های متفاوتی با استفاده مدل پیشنهادی و با رسم آنها در محیط بازده و ریسک مرز کارای مدل پیشنهادی رسم گردید و با مرز کارای مدل مارکویتز مقایسه شد که نتایج این مقایسه نشان داده است که در ریسک های بالا مدل پیشنهادی امکان دسترسی به سبد سهام کاراتری نسب به سبد سهام مارکویتز فراهم می آورد و همچنین به هر اندازه که محدودیت های مدل بیشتر باشد پرتفلیو ایجاد شده متناسب تر با تصمیم گیرنده می باشد در حالی که فاصله آن از مرز کارا بیشتر می شود.
فرزانه موسوی علی اصغر آل شیخ
تغییرات کاربری شهری بعنوان یکی از عوامل موثر بر فضای شهری مطرح است. بطور کلی تغییرات کاربری ناشی از دو عامل کلی تقاضا برای یک کاربری در مقیاس کوچک و پتانسیل تغییرات کاربری از یک کاربری به کاربری دیگر در مقیاس بزرگ است. تقاضا تحت عنوان مساحت مورد نیاز برای یک کاربری مطرح می شود که واحد های تقاضا منطبق بر تقسیمات شهری می باشد. در این تحقیق به بررسی پتانسیل تغییرات کاربری در سطح سلول پرداخته شده است، به این معنی که در نهایت با بررسی عوامل تاثیر گذار پتانسیل هر سلول از منطقه مورد مطالعه برای تغییر به هر کاربری محاسبه شده است. پتانسیل تغییرات کاربری تحت تاثیر چهار المان اصلی اثر همسایگی، دسترسی، محدودیت و تناسب فیزیکی در نظر گرفته شده است. از عوامل تاثیر گذار بر تغییرات کاربری شهری، سیستم حمل و نقل است که دسترسی بعنوان یکی از نتایج این مسئله موجب تغییرات کاربری می شود. در غالب تحقیقات، شاخص دسترسی به صورت تابعی از فاصله مستقیم از زیرساخت های حمل و نقل و سرویس ها و بازارها لحاظ می شود. در این تحقیق با بررسی اثرات سیستم حمل و نقل در تغییرات کاربری، سعی به تدقیق مدل سازی شاخص دسترسی شد. دسترسی در چهار نوع محلی، زونی، واضح و ضمنی در نظر گرفته شده است. در تست عملی این تحقیق، اقدام به مدل سازی تغییرات کاربری شهر شیراز در بازه زمانی 1383 تا 1390 شد. ابتدا نقشه کاربری شهر شیراز در هفت گروه کاربری مسکونی، تجاری، صنعتی، خدماتی، فضای سبز، زمین زراعتی و زمین های بایر خلاصه سازی شد و نقشه های فاکتور تناسب فیزیکی، دسترسی، اثر همسایگی و محدودیت برای کاربری های مورد نظر تهیه شد. لازم به توضیح است که در این خصوص از اتوماسیون سلولی، روش میانگین وزندار و منطق بولین استفاده شد. با ترکیب نقشه های عوامل موثر مذکور میزان پتانسیل تغییر در سطح سلول برای کاربری های موردنظر محاسبه شد و با درنظر گرفتن تقاضای کاربری ها، تغییرات کاربری برای سال 1390 محاسبه شد. به منظور ارزیابی مدل سازی های انجام شده نقشه کاربری منتج از مدل سازی با نقشه کاربری شهر شیراز در سال 1390 با استفاده از روش های کاپا و سازگاری بررسی شد. نتایج عددی تحقیق بیانگر 52 درصد انطباق می باشد. در نهایت به پیش بینی این تغییرات کاربری در سال 95 پرداخته شده است. برنامه ریزان شهری می-توانند با استفاده از مدل سازی انجام شده در این تحقیق، وضعیت آتی شهر را در سناریوهای مختلف ملاحظه و تفسیر نمایند.
سرور هاشمی ابوالحسن غفاری
این رساله تحقیقی است درباره موضوع مهم مسأله "بداء" که شیعه آن را یکی از مسایل اعتقادی مهم اسلامی می داند و مخالفین در برابر این اعتقاد سلیم اتهامات زیادی را به شیعه روا داشته و مسأله بداء را مردود دانسته اند، لذا از مسایل مورد مناقشه بین فریقین قرار دارد. این پایان نامه ضمن تعریف لغوی کلمه بداء به اثبات آن بوسیله آیات و روایات مورد تصدیق اهل سنت در یک مقدمه و کلیات که شامل 10 عنوان و 9 فصل یک خاتمه است، می پردازد.
حسین علی محقق حسین دیبا
پژوهش حاضر تحت عنوان رابطه خاتمیت و امامت از دیدگاه امامیه در چهار فصل تنظیم گردیده و سعی دارد به این پرسش اصلی و اساسی پاسخ دهد رابطه خاتمیت و امات از دیدگاه امامیه چیست. با توجه به اینکه خاتمیت یکی از اعتقادات مسلم وانکارناپذیر اسلامی است، یک مسلمان از آن جهت که مسلمان است همانگونه که معتقد به اصل دین اسلام است، اعتقاد به خاتمیت آن نیز دارد. از سوی دیگر امامت یکی از اصول دین در نزد امامیه می باشد و امام تمام وظایف پیامبر (جز دریافت وحی) را به عهده دارد با توجه به منصب نبوت و امامت که خطوط هم مرز با هم پیدا می کنند بررسی رابطه خاتمیت و امامت یکی از مهمترین مسایل کلامی است. تبیین رابطه این دو اصل مسلم اسلامی نیازمند به بررسی مفاهیمی همچون نبی، رسول، امام و خاتمیت می باشد که فصل اول این پژوهش به آن پرداخته است. همچنین فهم اصل ضرورت وجود امام معصوم بعد از ختم نبوت و نقش و جایگاه آن در دین خاتم از دیگر راه رسیدن درست به درک حقیقت رابطه خاتمیت و امامت می باشد فصل دوم این تحقیق ضرورت، ویژگی، و وظایف امام را با توجه به ضرورت شئون و وظایف پیامبر(ص) مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده که امام تمام شئون نبی (جز دریافت وحی) را به عهده دارد و از تمام ویژگی های نیز برخوردار است. مطلب دیگری که بدون فهم صحیح و درست آن نمی توان رابطه خاتمیت و امامت را خوب درک نمود معنا و حکمت ختم نبوت است. در فصل سوم این رساله به این مهم پرداخته شده و به این نتیجه دست یافته که خاتمیت به معنای قطع ارتباط با عالم غیب و پایان حجیت کلام و سخن نیست و با خاتمیت ارتباط با عالم غایب قطع نگردیده و حجیت سخن نیز پایان نیافته بلکه خاتمیت به معنای پایان نبوت و پیامبری است و با آن نبوت ختم گردیده. با توجه به شئون و وظایف پیامبر اکرم (ص) و حکمت ختم نبوت به جد می توان گفت رابطه خاتمیت و امامت از دیدگاه امامیه یک رابطه تلازمی است به گونه ای که اگر وجود امامان معصوم بعد از ختم نبوت نبود، ختم نبوت با حکمت الهی سازگار نبود، علاوه بر اینکه این تلازم مورد تایید عقل است آیات و روایات زیاد بر آن تاکید دارد.
زینب اخوان کاظم زاده محمد کریمی
ساختارهای واسطه مزوفاز در الیاف پلی (ایتلن ترفنالات) ممکن است طی فرایند کشش تشکیل شوند که درجه ای از نظم انباشتگی بین فاز بلوری و فاز آمورف دارند تکامل تدریجی ساختارهای میانی به درجه حرارت و نسبت کشش الیاف وابسته است و باعث افزایش شدید چگالی قعطعات پلیمر بصورت محلی می شود که بطور کلی ماهیت بلوری ندارن در نهایت این ساختارها می توانند با انرژی فعالسازی کمتری نسبت به ساختارهای آمورف متبلور شوند. به نظر می سد وجود این ساختارها احتمالا بر خواص مکانیکی پلیمر و نفوذ کوچک مولکولهادر آن موثر است در این تحقیق وجود ساختار واسطه در الیاف پلی اتیلن ترفتالات کشیده شده بصورت سرد با استفاده از آنالیز حرارتی و آنالیز دینامیکی مکانیکی نشان داده می شود سپس اثر حضور ساختارهای میانی بر برداشت میانی بر برداشت تعادلی نفوذ کننده مورد مطالعه قرار می گیرد بهنظر می رسد وجود ساختارهای واسطه باعث کاهش و احذب نمونه در اثر بسته بندی فشرده تر زنجیره ها کاهش حجم آزاده و کاهش انکان بازآرایی قطعات پلیمر می گردد.
سبحان موحدی محمد کریمی
در نظام سنتی شهرنشینی در ایران، عنصر محله و مرکز آن، عنصری هویت بخش به حساب می آمده است که اهالی محل نیازهایشان را با مراجعه به آن مرتفع می ساختند. توسعه سریع شهرها که از پیامدهای انقلاب صنعتی محسوب می شد، منجر به گسترش نظریه های نوین شهرنشینی که بر پایه توسعه حمل و نقل شکل گرفته بودند، گردید. در این نظریه ها کاربری ها اغلب به علت ماهیت آلوده کننده خود، از هسته های سکونتی شهرها فاصله گرفته و محله و مرکز آن جایگاه خود را از دست داد. در دهه های اخیر رویکرد های نوین شهرسازی بر توسعه اختلاط کاربری های شهری و احیا بافت مرکز محله و ناحیه تاکید دارند. بر این اساس میتوان محلات نوینی را شکل داد که در آنها عنصری به نام مرکز محله وجود داشته که کلیه کاربری های مورد نیاز ساکنان محله در این مرکز واقع هستند. وجود چنین مراکزی باعث کاهش و از میان رفتن پیامد های منفی تفکیک کاربری ها از جمله افزایش عبور و مرورهای غیر ضرور شهری خواهد شد. هدف از این تحقیق مکانیابی مراکز محلات و نواحی شهری بر پایه توسعه مدلی مبتنی بر گزاره های شهرسازی مطرح شده در رابطه با مکانیابی مراکز محلات و نواحی شهری و مفاهیم اختلاط کاربری ها، در محیط سیستم اطلاعات مکانی و با استفاده از تحلیل های آن است. در این تحقیق ضمن ارائه و معرفی پنج شاخص مکانی مرکز محله به منظور سنجش مجاورت تقاطع ها به عنوان واحد تحلیل مکانی با کاربری های شاخص آموزشی، مذهبی، تجاری و فضای سبز، شاخص دسترسی به گره به منظور سنجش دسترسی تقاطع ها به قطعات ملکی، شاخص دسترسی به زیرساخت حمل و نقل عمومی به منظور سنجش دسترسی تقاطع ها به زیرساخت های حمل و نقل عمومی، شاخص اختلاط کاربری به منظور سنجش وضعیت اختلاط کاربری پیرامون تقاطع های کاندید مرکز محله و ناحیه و شاخص ارتباط مراکز به منظور سنجش وضعیت ارتباط مراکز محله و ناحیه پیشنهادی در قالب مدلی یکپارچه به مکانیابی مراکز محلات و نواحی شهری پرداخته شده است. ضمن بررسی نتایج بدست آمده، مدل در یک فرایند تکرار و تعدیل، تا حد ممکن اصلاح شد. شاخص ها برای محلات ناحیه سه منطقه هفت شهر تهران به کارگرفته شده و مدل در دو مرحله، ابتدا در شناسایی نقاط کاندید و سپس در رتبه بندی مراکز پیشنهادی برای محلات پنج گانه ناحیه سه و خود ناحیه به طور مجزا استفاده گردید. نتایج حاصل شده، نشان دهنده عملکرد مناسب و قابل توجیه مدل در شناسایی تقاطع ها و راسته های جاذب جمعیت در سطح محلی و ناحیه ای است. با توجه به شاخص های محاسبه شده، راسته های میدان هفت تیر و خیابان انقلاب و تقاطع های خیابان های مفتح و مطهری و بهار و طالقانی، برای مرکز ناحیه مناسب تشخیص داده شدند.
محمد کریمی محمد رضا ایران نژادی
از آنجا که اکثر ذخایر مس ایران از نوع پورفیری می باشند، اکتشاف بهینه کانسارهای پورفیری در ایران اهمیت بالایی دارد. در اکتشاف این تیپ کانسارها برداشت های ژئوفیزیکی و زمین شناسی اطلاعات مفیدی جهت تعیین محل کانی سازی، جدایش زون پر عیار از زمینه و تعیین مکان گمانه های اکتشافی در اختیار محققان قرار می دهند، اما تحلیل و تفسیر این داده های خام به دلیل پیچیدگی های بسیار، کاری مشکل است. بنابراین به کارگیری آنالیزهای آماری چند متغیره و روش های کلاس بندی نظارتی می تواند ریسک تصمیم گیری ها را تا حد قابل ملاحظه ای کاهش دهد. به این منظور در این پایان نامه جهت جدایش زون های پر عیار از زون کم عیار (باطله) در کانسار های مس پورفیری به کمک داده های ژئوفیزیکی شامل پلاریزاسیون القایی،مقاومت ویژه و مغناطیس سنجی و نیز داده های زمین شناسی شامل سنگ شناسی و دگرسانی، سه روش کلاس بندی نظارتی ماشین بردار پشتیبان (svm) ،آنالیز تمایز خطی (lda) و آنالیز تمایز غیرخطی (qda) به کار گرفته شده اند. در این پایان نامه اطلاعات و داده های دو کانسار مس پورفیری علی آباد و دره زرشک مورد آنالیز قرارگرفته اند و برای هر کانسار کلاس بندی به هر سه روش فوق انجام گرفته است که در کانسار علی آباد روش svm با صحت برابر با 80 درصد در مقایسه با روش lda با صحت 5/65 درصد و qda با صحت 60 درصد عملکرد بهتری را در کلاس بندی داده ها ارائه نموده است. در کانسار دره زرشک نیز روش svm با صحت 81 درصد در مقایسه با روش lda با صحت 7/60درصد و qda با صحت 5/59 درصد در کلاس بندی داده ها موفق تر عمل نموده است.
محمد کریمی بهروز ارباب شیرانی
هدف اصلی این پایاننامه اندازهگیری بهرهوری عوامل تولید در شرکت ذوب آهن اصفهان میباشد. در جهت دستیابی به این هدف بهرهوریهای جزیی عوامل از روش اندازهگیری شاخصی و بهرهوری کل عوامل تولید و رشد آن از روش تابع تولید اندازهگیری شده است. تابع تولید مورد استفاده به فرم ترانسلوگ و عوامل تولید در نظر گرفته شده شامل نیروی کار، سرمایه، مواد اولیه و انرژی می باشند. تابع تولید فوق الذکر با استفاده از دادههای سری زمانی سال های 1384-1352 و از روش حداقل مربعات معمولی(ols) برای شرکت ذوب آهن اصفهان تخمین زده شده است. نتایج نشان میدهند که علیرغم فراز و نشیب های بسیار در مقادیر شاخص های جزیی بهره وری عوامل تولید، در مجموع در طول دوره مورد بررسی روند تغییرات اغلب این شاخص ها کم و بیش صعودی بوده است. همچنین اگرچه در طول این دوره به تناوب شاهد افزایش و کاهش بهره وری کل عوامل تولید هستیم اما به طور کلی بهرهوری کل عوامل در شرکت ذوب آهن اصفهان در طول دوره مورد بررسی از روند نزولی برخوردار بوده است.
علی کریمی حسین دیبا
در کلیات این تحقیق سه مبحث مطرح شده که عبارت است از: الف: اثبات پذیری وجود خدا. ب: روشهای مختلف اثبات وجود خدا. ج-ویزگیهای روش کلامی در اثبات وجود خدا و مقایسه آن با روشهای دیگر که در این بحث هم مسائلی از قبیل: برتری روش عقلی بر سایر روشها، روش عقلی و کاربرد آن در مسائل کلامی، اهمیت تفکر عقلی از دیدگاه قرآن کریم و امام علی و سایر ائمه معصومین ادله مخالفان روش عقلی، نظیر خطاپذیری معرفت عقلی، و تحلیل و بررسی آن. در فصل اول برهان امکان و وجوب طرح گردیده که ضمن آن، تاریخچه برهان و تعاریف مفاهیمی نظیر واجب الوجود، ممکن بالذات، امکان فقری، علت، دور، تسلسل مطرح و چهار دلیل برای استحاله تسلسل و تقریرات برهان از نظر خواجه نصیرالدین طوسی، و عبدالرحمن بن احمد ایجی، و معلم ثالنی فارابی، و ابن سینا و صدرالمتالهین مورد بررسی قرار گرفته. در فصل دوم: برهان حدوث، تاریخچه برهان، حادث و قدیم در لغت و عرف و اصطلاح و تعریف قدم زاتی و قدم زمانی، و تقریرات برهان از عبدالجبار معتزلی، و از محقق طوسی، و اشکال و پاسخ آن و برهان حدوث و مفاد آن مطابق با محتوی متون دینی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و نظریات فیلسوفان و نقد ایشان نسبت به این برهان از مطالب مهم این بخش است. در فصل سوم: برهان حرکت و تاریخچه آن و مباحث مرتبط نظیر اقسام حرکت و تقریرات مختلف برهان مورد بررسی قرار گرفته و سیر تاریخی این برهان در کلمات متکلمان و فیلسوفان به خوبی گزارش شده است. در فصل چهارم: برهان ترتب و تقریرهای برهان از صدرالمتالهین، عبدالرزاق لاهیجی و ملاهادی سبزواری مورد بررسی قرار گرفته. در فصل پنجم: برهان صدیقین، تاریخچه برهان و تقریر آن از ابن سینا، صدرالمتالهین، ملاهادی سبزواری، علامه طباطبایی و امتیازات تقریر علامه و فرق میان فسلفه مشا و حکمت متعالیه در تقریر برهان، به همراه نقدها مورد توجه قرار گرفته. فصل ششم برهان فظرت، لغت فطرت، فطرت در قرآن، مقصود از فطریات و نشانه های فطریات طرح گردیده. در فصل هفتم: برهان نظم، تاریخچه برهان تعریف نظم و اقسام آن و و نظم مطلوب و تقریر برهان نظم مورد بررسی قرار گرفته و در نهایتا در فصل هشتم به دسته بندی دلائل اثبات وجود خداوند و نیز به جمع بندی و مقایسه ادله پرداخته شده.
محمد علی بلتستانی محمدرضا موسوی فراز
در این پایان نامه شبهات وهابیون درباره توسل و شفاعت جواب داده شده است این پایان نامه در چهار فصل نگارش شده است. فصل اول: کلیات است که در آن بیان مسئله شفاعت و توسل و تاریخچه مختصری از فرقه وهابیت و موسس آن و درباره شیعه بحث شده و علاوه بر آن سوال های تحقیق، سابقه و ضرورت انجام تحقیق، فرضیه ها و اهداف تحقیق و روش و ابزار گردآوری تحقیق بیان شده است. فصل دوم: درباره شفاعت است که از نظر آیات و روایات و تقسیم های شفاعت و شفاعت کنندگان چه کسانی هستند و شرایط شوندگان و دیدگاه ها درباره شفاعت و در آخر شبهاتی که بر علیه شفاعت می کنند و جواب آنها را بیان کردیم. فصل سوم: درباره توسل است از نظر آیات قرآنی و روایات و سیره مسلمین درباره توسل را بیان کردیم و اقسام توسل و شبهاتی که بر علیه توسل می کنند و جواب آنها را بیان کردیم. فصل چهارم: خلاصه مطالب و در آخر منابع این پایان نامه را بیان کردیم.
سارا آذری محمد کریمی
در این تحقیق، اثر تغییر ضخامت فیلم محلول پلی اکریلونیتریل بر تشکیل بزرگ حفره ها در فرآیند انعقاد بررسی شده است. میزان تخلخل، مقدار جمع شدگی، قابلیت تراوایی و شدت کدری فیلم های تهیه شده با ضخامت های بین 5 تا 50 میکرومتر اندازه گیری شد. برای تحلیل ساختار از تصاویر میکروسکوپ الکترونی استفاده گردید. تصاویر میکروسکوپ الکترونی از سطح مقطع نمونه ها نشان داد که نمونه هایی که دارای ضخامت بیشتر از 9 میکرومتر هستند دارای بزرگ حفره می باشند. در ضخامتهای کمتر از 9 میکرومتر ساختار کاملا اسفنجی است. از طرف دیگر ملاحظه شد در محدوده ضخامت بحرانی حذف بزرگ حفره ها بطور تدریجی انجام می شود. بررسی درصد جمع شدگی فیلمها و میزان تخلخل آن ها در ضخامت های مختلف، مشخص کرد که ناحیه اسفنجی بین بزرگ حفره ها متراکم تر از ناحیه اسفنجی نمونه های کم ضخامت بدون بزرگ حفره می باشد. همچنین ترسیم تغییرات اختلاف ضخامت اولیه و نهایی در مقابل تغییرات ضخامت، این استنباط بدست آمد که بعد از تشکیل پوسته در فرایند انعقاد، نرخ جریان های حلال و غیرحلال در فصل مشترک برابر است ( ). این موضوع می تواند همراه با نتایج جمع-شدگی برای تحلیل تشکیل بزرگ حفره ها و یا حذف آنها مورد توجه قرار گیرد.
محمدباقر امینی محمد کریمی
از نظر علامه طباطبایی دیدگاه تعارض و تمایز عقل با دین از استحکام لازم برخوردار نیست و عقل و دین با هم تعارضی ندارند و مطابق هم اند. در رابطه میان ایمان و عقل، ایمان در اصل تعقل هیچ دخالتی ندارد. آنچه که متعلق تفکر و تعقل قرار می گیرد متعلق ایمان است نه خود ایمان. مرحوم علامه طباطبایی معتقد است: گزاره های که متعلق ایمان قرار می گیرد باید علمی و یقینی باشد. تمام گزاره های عقلی توجیه گر گزاره های ایمانی می باشد ولی از آن طرف تمام باورهای دینی تنها توسط عقل اثبات و توجیه نمی گردد. در رابطه با اثبات و باورهای دینی توسط عقل بطور کلی در جهان مسیحیت سه نظریه تحت عنوان ایمان گرایی، عقل گرایی انتقادی و عقلانیت حداکثری مطرح است دیدگاه ایمان گرایی، ایمان را مقدم بر عقل می داند. آگوستین می گوید: من ایمان می آورم تا بفهمم. دیدگاه عقل گرایی انتقادی معتقد است: سیستم های باور دینی می توانند و بلکه باید به لحاظ عقلانی نقادی شوند هر چند اثبات قطعی یک سیستم باور خاص غیر ممکن است. دیدگاه عقلانیت حداکثری معتقد است: پذیرش عقلی و منطقی یک مجموعه باور دینی، منوط به امکان صدق عقلانی آن مجموعه است. برای توجیه عقلانیت حداکثری دو معنا متصور است: 1- عقل می تواند همه باورهای دینی را اثبات و توجیه عقلی نماید. 2- عقل فی الجمله قدرت اثبات و توجیه عقلی باورهای دینی را دارد. از نظر علامه طباطبایی معنای اول (قادر بودن عقل بر اثبات و توجیه عقلی همه ی باورهای دینی) مردود است. و معنای دوم (قادر بودن عقل بر اثبات و توجیه فی الجمله باورهای دینی) مورد قبول است.
فداحسین صابری محمد کریمی
نوشتار حاضر مشتمل بر یک مقدمه و پنج فصل و یک خاتمه می باشد، درمقدمه بحث از اصول دین بودن امامت مورد بررسی قرارگرفته است وبا دلایل عقلی ونقلی به اثبات رسیده است بنابراین ادعای صاحب کتاب که امامت را از فروع دین می شمارد، باطل گردیده است. در فصل اول بعد از تعریف امامت از دیدگاه فریقین بحث وجوب نصب امام از دیدگاه فریقین مطرح شده است، اشاعره نصب امام را بر مردم واجب می داند بنابر دلایلی که ذکر می کنند، اول می گویند: اجماع مسلمین بر مسیله نصب امام از جانب مردم، به تواتر رسیده است، دوم می گویند: وجوب نصب امام برای دفع ضرر های احتمالی است و چون این دو دلیل نقلی است پس وجوب نصب امام نیز نقلی و بر مردم خواهد بود، ولی امامیه می گوید: امامت چون جانشین پیامبر اکرم ? است، چنانکه در تعریف امامت نیز این مطلب روشن است، باید انتخاب و نصب امام نیز بدست خداوند متعال باشد نه بدست مردم، در غیر این صورت، امام خلیفه نبی ? نخواهد بود بلکه خلیفه مردم خواهد شد و این خلاف مقصد ما است. بنابراین دلیل اشاعره بر وجوب نصب امام بر مردم، خود بخود باطل می شود. در فصل دوم شرایط امام از نگاه فریقین مورد بحث و بررسی قرارگرفته است، صاحب کتاب مهم ترین شرایط امام را مجتهد بودن در اصول و فروع دین می داند ولی امامیه این شرط با برای امامیکه خلیفه نبی ? باشد، شایسته نمی داند بلکه مقام امامت را بالاتر از اجتهاد، صاحب علم لدنی می داند چنانکه خود رسول اکرم ? نیز صاحب علم لدنی و صاحب وحی الهی بود (مگر اینکه بر امام وحی تشریعی نمی شود). زیرا که اجتهاد ظن آوور است و حفظ اصل دین که از وظایف امام می باشد با ظن و گمان امکان پذیر نیست پس علم امام به یک منبع علمی متصل باشد که خطاء در آن راه نداشته باشد و آن فقط علم لدنی است و بس. و شرط دیگری که صاحب کتاب مطرح نموده است، قریشی بودن امام است، ولی این شرط نیز صحیح نیست و فرمایش پیامبراکرم ? که فرموده است «کلهم من قریش» جهت تعیین مصداق است نه بیان شرط چنانکه دلایل این مطلب در همین فصل بیان شده است. و از شرایط امامت نزد امامیه، اعلم الناس و افضل الناس و عصمت، می باشد، باوجود این شرایط، شرایط دیگری را که اشاعره و صاحب کتاب ذکر کرده اند، مانند شجاع بودن، عالم بودن، عادل بودن و غیره، خود بخود برای امام ثابت می شود و نیازی به ذکر آنها نیست. در فصل سوم، راههای نصب وتعیین امام از دیدگاه فریقین بررسی شده است. صاحب کتاب راه تعیین امام را علاوه بر نص از جانب خدا و رسول ? بیعت اهل حل و عقد نیز می داند و دلیل آنرا نیز عمل صحابه بیان نموده است. ولی شعه این روش را قبول نداردو فقط نص از جانب خدا و رسول ? را راه تنصب و تعیین امام می داند و با دلایل عقلی و نقلی «از آیات و روایات» این مطلب را ثابت کرده است و می کند. صاحب کتاب برای مدعای خود دلیلی از قرآن حدیث ذکر نکرده و تنها به عمل صحابه بسنده نموده است، این دلیل بدلیل مصادره بودن باطل می شود، بنابراین عقیده امامیه که علاوه بر دلایل عقلی از دلایل نقلی «آیات و روایات» نیز برخوردار است ثابت می شود. فصل چهارم، در این فصل امامت خاصه یعنی امامت ابوبکر و امیرالمومنین ? مطرح شده است، صاحب کتاب با بافتن احادیث زیادی بر خلافت و افضلیت ابوبکر و با منطبق نمودن آیات متعدد قرآن مجید بر خلافت و افضلیت ابوبکر، سعی کرده است، خلافت او را ثابت کند. و ما در جواب او گفتیم که چگونه صاحب کتاب برای اثبات خلافت ابوبکر به آیات متوسل شده است، در حالیکه درباره خلافت ابوبکر نظر خود آنها است که می گویند: «اما النص فلم یوجد» نص بر امامت هیچ کس یافت نمی شود و درباره افضلیت می گویند: افضل بودن برای امام شرط نیست، چگونه به افضلیت او روی آورده است؟ ولی در مقابل صاحب کتاب آیات و روایات زیادی را برای اثبات ولایت وامامت امیرالمومنین ? و همچنین برای اثبات افضل الناس بودن آن حضرت ? آورده ایم که بسیاری از آنها را علمای صاحب نام اهل سنت نیز، قبول دارند، بنابراین امامت امیرالمومنین ? ثابت و امامت ابوبکر باطل. فصل پنجم، در این فصل، وظایف و قلمرو امامت نزد فریقین مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. صاحب کتاب وظایف امام را در حد یک قاضی و یک رییس، می داند، ولی امامیه وظایف امام را همان وظایف وشیون پیامبراکرم ? ، مانند قضاوت وحکومت وغیره، به جز نبوت می داند، زیراکه امام خلیفه نبی است و خلیفه باید مانند مستخلف عنه در کلیه شیون باشد، در غیر این صورت خلیفه نخواهد بود.
صمد زاهدی مهدی بابایی المشیری
تلاش و کوششی که در این تحقیق به انجام رسیده، این است که دیدگاه های دو اندیشمند جهان اسلام را در باره نسبت عقل و دین مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است. نگارنده کوشیده است که دیدگاه ها و نظرات هر کدام را از مجموعه آثار و نوشته های آنان به اندازه توان علمی خود در باره نسبت عقل و دین مورد بحث و بررسی قرار دهد، بررسی رابطه عقل و دین یکی از بحث های دیرینه در میان دین پژوهان و فلاسفه بوده است که هر کدام نسبت به سازگاری و ناسازگاری آن پرداخته اند. در این رساله دیدگاه اختصاصی این دو شخصیت جهان اسلام که هر کدام نقش مهمی در این میان دارد مطرح شده است. آنچه مطالب این رساله را در بر خواهد داشت چهار فصل است و یک خاتمه. فصل اول به عنوان کلیات مطرح شده است. در کلیات بیان میاله تحقیق، سوالات تحقیق، هدف و اهمیت تحقیق، نوع و روش تحقیق، فرضیه های تحقیق، موانع و محدودیت تحقیق آمده است و همچنین پیشینه تاریخی بحث عقل و دین در جهان غرب و جهان اسلام مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. فصل دوم به عنوان چیستی عقل مطرح شده است در این فصل بعد از مقدمه به تعریف گوناگون عقل پرداخته شده همچنین به بیان اقسام عقل، دیدگاه های برخی اندیشمندان در باره عقل عملی و نظری و مراتب عقل نظری اشاره شده است. فصل سوم به عنوان چیستی دین مطرح شده در این فصل بعد از مقدمه به تعریف دین با رویگردهای مختلف اشاره شده است و همچنین بحث دین و ایمان دین و وحی دین و نیازهای عقلانی و احساسی مورد بحث قرار گرفته است. فصل چهارم تحت عنوان نسبت عقل و دین مطرح شده در این فصل به موضوعات انواع نسبت میان عقل و دین تعابیر مرتبط با عقل و دین (عقل و وحی، عقل و نقل، عقل و ایمان) پرداخته شده است. همچنین نسبت عقل و دین از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و استاد مصباح یزدی و تعارضات ظاهری بین عقل و دین و راه حل آنها و بیان مصادیقی از ارتباط عقل و دین (عقل یکی از ادله اربعه، عقل و فلسفه احکام) مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
اخترحسین شریعتی محمد کریمی
این پایان نامه بر یک مقدمه و چهار فصل مشتمل است اولا ارزش و اهمیت توحید و معنای لغوی و اصطلاحی توحید و از پیشینه موضوع و توحید از دیدگاه علامه نیز به طور اجمالی ذکر شده توحید از دیدگاه شدیدترن مرتبه آن وجود واجبی است که از جهت قدرت و کمال نامحدود است و مستقل اما مراتب دیگر به او وابسته هستند و در پرتو نو درخشش آن وجود واجبی محو و مستهلکند این کاملترین توحید است بعد از مقدمه و بیان اجمالی نظریات فصول شروع می شود. فصل اول در ادله توحید است دلیل اول بر توحید برهان تمانع است از قرآن گرفته شده در این برهان روشهای متعدد است و دلیل دوم برهان محبت است که در قصه حضرت ابراهیم بیان شده در این برهان نیز مفسران راههای متعدد پیموده اند سوم برهان صرف الوجود است و دلیل چهارم برهان بسیط الحقیقه است و دلیل پنجم برهان صدیقین است و در فصل دوم از اقسام توحید بحث شده که توحید ذاتی توحید صفاتی توحید افعالی می باشد. در فصل سوم شبهاتی که در توحید مطرح می شود مانند شبهه شرور در توحید و توحید افعالی و نظام علیت و اختیار انسان و در فصل چهارم خاتمه و نتیجه مباحث می باشد.
محدثه موسوی محمد کریمی
فیلتراسیون غشا به عنوان سدی انتخابی بین دو سیال عمل می نماید. غشاهای نانوفیلتراسیون دارای ساختار متخلخل و حفره هایی با قطر کمتر از 2 نانومتر هستند و دارای عملکردی بین غشای الترافیلتراسیون و اسمز معکوس می باشند. در این تحقیق جهت دست یابی به غشای پلی اکریلونیتریل با خاصیت نانوفیلتراسیون، دو روش غشای مرکب لایه نازک و قالب گیری خشک-تر مورد بررسی قرار گرفته است. از آن جا که ضخامت و اندازه حفره در غشای به دست آمده حایز اهمیت است. قابلیت عبور مواد رنگزا از طریق غشا، مورد بررسی قرار گرفته و میزان تخلخل آن ارزیابی شده است. نتایج بیان کننده این مطلب است که غشای تولید شده از طریق قالب گیری خشک-تر نسبن به غشای مرکب لایه نازک از نظر تراوایی عملکردی مطلوب داشته اما در پس زنی عملکرد ضعیفی را از خود نشان می دهد.
طاهر علیجان محمدرضا موسوی فراز
نوشتار حاضر، به بررسی بخشی از دیدگاه های ناصرالدین قفاری، یکی از عالمان اهل سنت با گرایش های وهابی گری می پردازد. و نقدهای وی در اعتقادات شیعه امامیه در زمینه امام و ویژگی های او و مبانی و اصول حاکم بر امامت را ارزیابی می کند. نویسنده در پنج فصل ابعاد مختلف امامت را از منظر شیعه امامیه اثبات کرده و شبهه های قفاری در این زمینه را پاسخ می گوید. فصل اول به کلیات تحقیق اختصاص دارد. در فصل دوم ابتدا تعریفی از امامت در لغت و اصطلاح ارائه شده، سپس نیاز و ضرورت وجود امام، صفات اصلی امام از منظر شیعه اثناعشری، مانند افضلیت، علم، عصمت امام همراه با ادله قرآنی، روایی و عقلی مبتنی برآن ها مطرح شده و اشکال های قفاری درمفهوم امامت و امام، منشأ پیدایی شیعه و افسانه عبدالله بن سبأ نقد گردیده است. پاسخ ایرادهای قفاری در زمینه مقام و موقعیت ویژه امام معصوم( و نقد دیدگاه های وی در تقیه، از دیگر مندرجات این بخش محسوب می شود. در فصل سوم به تبیین حصر امامت در دوازده امام از منظر شیعه پرداخته شده و شبهه های قفاری مطرح و ادله انحصار امامت در علی( و فرزندان معصوم آن حضرت به وسیله نص صریح و صحیح ذکر شده است. در فصل چهارم حکم منکر امامت و کفر وی از منظر اعتقادات شیعه و دیدگاه ائمه مذاهب چهارگانه اهل سنت مطرح و نقد می گردد. تکفیر صحابه از سوی شیعه و تصریح اهل سنت بر عدالت صحابه، اثبات ارتداد و عدم عدالت برخی صحابه، شروط عدالت آنان و نقد دیدگاه های قفاری، از دیگر مطالب همین فصل به شمار می آید. در فصل پنجم به بحث در این مسأله می پردازد که: تنها راه شناخت امام معصوم، نص صریح و صحیح است و با اجماع، انتخاب و شورا نمی توان امام را تعیین کرد. نویسنده در این موضوع نیز به اشکال های قفاری پاسخ می دهد.
جواد حسینی محمد مهدی گرجیان
این تحقیق در چهار فصل تنظیم شده است. فصل اول، آن به عنوان کلیات مطرح شده است در این فصل توضیح و شرح کوتاه برای اصل مساله تحقیق اهمیت و ضرورت آن داده شده است. و همین طور به ضرورت و موانع مسئله و سابقه و کلید واژه های آن اشاره شده است. و در تفاوت عقل و عقلانیت و دین و عقلانیت و دین و عرفی شدن نیز مطالب بیان شده است. فصل دوم: به عنوان چیستی عقل مطرح شده است در این فصل به تعریف و خصوصیات عقل پرداخته و آن را رویکردهای مختلف مورد ارزیابی قرار داده است همچنین به بیان اقسام آن نیز اشاره نموده است. فصل سوم: تحت عنوان چیستی دین مطرح شده است در این بخش دین به عنوان یک جنبه اصلی قضیه مورد بحث واقع شده است و از دیدگاه دین گریزی اشاره نموده است و همین طور به نسبت و رابطه آن با جهان بینی و ایدئولوژی و وحی و ایمان و علم اشاره کرده است. فصل چهارم: که تحت عنوان نسبت عقل و دین مطرح شده است به موضوعات مراتب و لایه های عقل ارزش و اهمیت عقل از نظر دین، احتیاج و نیاز عقل به دین پرداخته است.
امیر قاسمی محمدرضا محدث مجتهدی
در این پروژه اثر پلی پروپیلین اکسید شده بر خواص نمونه نخهای تولید شده بررسی شد. بدین صورت که ابتدا پلی پروپیلن بدون مواد آنتی اکسیدان به شکل پودر تهیه گردید و پودر تهیه شده در شرایط حرارتی مناسب اکسید گردید و بادرصد های مختلفی به پلی پروپیلن معمولی اضافه شد تا مخلوطی از oppو pp معمولی داشته باشیم سپس مخلوطی حاصله ریسیده شد و تحت شرایط مشخص کشیده و تکسچره گردید و خواص نمونه نخها در هر مرحله بدست آمد. نتایج حاصله نشان داد که افزودن پلی پروپیلن اکسید شده به صورت مخلوط به پلی پروپیلن معمولی بر روی ریز ساختار نمونه نخها تاثیر گذاشته و تکتیسیتی و بلورینگی آنها را کاهش می دهد اما بر روی آرایش یافتگی تاثیر چندانی ندارد همچنین خواص نخهای کشیده شده با کشش ثابت نشانداد که در چند درصد پلی پروپیلن اکسید شده افزایش یابد خواص فیزیکی آنها کاهش می یابد چنی کاری بر روی نخهای تکسچره شده نیز نتیجه مشابهی داشت همچنین خواص موجهای حاصل شده نیز در نخهای تکسچره شده با افزایش پلی پروپیلن اکسید شده در نمونه نخها کاهش می یافت
یعقوب هاشمی حسین فقیه
مسأله اصلی در این تحقیق بررسی عصمت انبیا علیهم السلام از دیدگاه چهار نفر از بزرگان شیعه شیخ صدوق، سید مرتضی، علامه طباطبایی و علامه عسکری می باشد. در فصل اول: کلیات و برخی از واژگان کلیدی بحث ذکر می شود واژه عصمت در لغت به معنای منع کردن و بازداشتن است و در اصطلاح علم کلام نیز از آن به لطف الهی و ملکه ای نفسانی یاد می شود که انسان برخوردار از آن را از هرگونه خطا و گناه باز می دارد. در فصل دوم ادله عقلی و نقلی عصمت انبیا از دیدگاه افراد یاد شده مورد بحث قرار گرفته و روشن گردیده که ادله عقلی و نقلی فراوان بر عصمت انبیا وجود دارد و عصمت را برای آنها ثابت می کند. در فصل سوم پس از بررسی عوامل مختلف عصمت رابطه عصمت با اختیار از دیدگاه این چهار نفر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و بیان شده که عصمت با اختیار معصوم منافات ندارد و باعث سلب اختیار از او نمی شود از همین رو عصمت یک نوع فضیلت برای صاحب آن تلقی می شود. در فصل چهارم: قلمرو عصمت انبیا از دیدگاه افراد یاد شده مورد بحث و تحقیق قرار گرفته مبنی بر اینکه قلمرو عصمت انبیا شامل عصمت در تلقی حفظ و ابلاغ وحی و همچنین عصمت از هر نوع خطا و گناه می شود اما در عصمت از سهو و نسیان میان این چهار شخصیت اختلاف است شیخ صدوق سهو و نسیان در امور عادی را که مشترک بین پیامبر و سایر مردم است بر پیامبر جایز می داند. بر خلاف دیگران که هیچ نوع سهو و نسیانی را بر انبیا علیهم السلام جایز نمی دانند. در فصل پنجم بررسی و نقد برخ از مهمترین شبهات عصمت انبیا علیهم السلام بیان شده است. در فصل ششم به جمع بندی و آوردن خلاصه ای از مطالب گذشته پرداخته شده است.
سبحانی پور محمد کریمی
در این تحقیق، کمپلکس کلرید کلسیم-متانول به منظور انحلال گرانول پلی آمید 6،6 به کار گرفته شد. به منظور تولید غشا، محلول پلی آمید 6،6 با ضخامت um 200 بر روی سطح شیشه ای پهن گردید و سپس بلا فاصله به حمام انعقاد (آب) منتقل شد. رفتار فازی سیستم سع تایی آب/کلرید کلسیم-متانول/پلی آمید 6،6 به کمک تعیین نقطه ابری شدن محلول پلیمری و مدل ترمودینامیکی قلور-هاکینز بررسی گردید. سه پارامتر بر هم کنش در این مدل مورد نیاز است که آن ها ثابت در نظر گرفته سدند. مقدار 12% بر اساس مراجع 47% در نظر گرفته شد. مقدار 13% از طریق آزمون تورم 52/1 و 37/1 به ترتیب در محلول آبی کلرید کلسیم و آب خالص بدست آمد. همچنین مقدار 23% از طریق برازش منحنی باینودال به داده های تجربی محاسبه شد. دو مقدار متمایز 4/0 و 2 برای 23% بدست آمد. تصاویر sem نشان دهنده شکل گیری پوسته بسیار نازک و متخلخل برای غشا است. همچنین لایه زیرین غشا دارای بزرگ حفره است و هندسه منافذ سلولی است. مشاهده گویچه بر روی سطح غشا و دیواره بزرگ حفره وقوع تبلور در حین جدایی فازی را تایید می نماید. با این حال تخلخل بیش از 80% برای غشا و دمای ذوب و درصد تبلور کمتر از معمول غشا از آزمون dsc چیرگی جدایش مایع-مایع را متحمل می نماید. مقدار 07/11 l.h-1.m-2 برای تراوایی غشا بدست آمد. همچنین غشای سنتز شده به طور متوسط قادر به پس زدن 57/61، 90/83 و 100% رنگزاهای c.i.direc blue,c.i.direct orange c.i. direct blue 158.86 بود این نتایج بیانگر عملکرد مطلوب غشای سنتز شده می باشد.
آرمین احمدی محمد سعدی مسگری
بیماری مالاریا دارای گستردگی مکانی و آمار شیوع بسیار بالایی در سطح جهان و بخصوص آفریقا و آسیا می باشد. در تحقیق حاضر توسط روش های هوش مصنوعی مورد استفاده در کاوش داده ها به بررسی الگوی بیماری و تولید نقشه های آسیب پذیری پرداخته می شود. با استفاده از روش های شبکه عصبی و سیستم استنتاج فازی عصبی تطبیقی پروسه داده کاوی اطلاعات در دسترس انجام شده، تا الگوی همبستگی مکانی و زمانی داده ها و گستره مکانی و زمانی بیماری استخراج شود و نقشه های آسیب پذیری بیماری مالاریا تولید شود. ابتدا توسط روش های شبکه عصبی و سیستم استنتاج عصبی فازی ارتباط مکانی کاربری های مختلف اراضی، دما ،رطوبت، بارش، ارتفاع و سایر عوارض مکانی با الگوی بیماری مالاریا ویواکس در استان سیستان و بلوچستان کاوش شده و سپس نقشه آسیب پذیری بیماری تولید شده است. در این قسمت از تحقیق فقط به داده کاوی مکانی بیماری در طول دوره چهارساله پرداخته می شود و این کار توسط میانگین گیری از نرخ وقوع گزارش شده سالیانه بیماری در چهار سال گذشته و همچنین میانگین دما، رطوبت و بارش چهار ساله در کنار سایر عوارض مکانی در استان سیستان و بلوچستان انجام می گیرد. در قسمت بعدی تحقیق با داشتن نرخ ابتلای ماهیانه بیماری ( incidence rate) در استان هرمزگان به بررسی زمانی بیماری و داده کاوی زمانی مالاریا پرداخته شده است. با استفاده از گزارش ماهیانه بیماری در ماه های مختلف از سال 85 تا 86 با استفاده از ، و نیز مقادیر ماهیانه بارش پیش بینی نرخ ابتلای شهریور ماه انجام گرفته و الگوی مکانی بیماری مالاریا در این ماه و نقشه آسیب پذیری در تولید شده است. در بخش سوم و آخر تحقیقات بررسی زمانی مکانی و داده کاوی مکانی زمانی بیماری انجام گرفته است و با بررسی و مدلسازی همبستگی مکانی بیماری و عوارض و کاربری های اراضی مختلف، همچنین مدلسازی روند زمانی بیماری در نقاط مختلف استان هرمزگان نتایج بر اساس بررسی همزمان زمانی و مکانی در قالب نقشه های آسیب پذیری ارایه گردیده است.
محمد کریمی وحید محمدی
نانوکامپوزیت های مغناطیسی کبالت فریت پخش شده در سیلیکا از طریق فرآیند سل- ژل تهیه می شود. با کنترل دما و به واسطه افزودن اسید امکان تهیه نانوکامپوزیت هایی با اندازه ذرات و خواص مغناطیسی مختلف بوجود می آید. در این کار ما از teos بعنوان پیش ساز سیلیکا برای تهیه ماتریس بی اثر استفاده کرده و نیز برای تهیه کبالت فریت از پیش ساز های نیترات آهن و نیترات کبالت بهره برده ایم . این مطلب قابل توجه است که افزودن اسید به سل ها باعث افزایش میانگین اندازه ذرات ، بلند و باریک شدن توزیع کبالت فریت در نانو کامپوزیت می شود. نانو کامپوزیت ها بوسیله دستگاههای مختلفی چون xrd, vsm, tg/dta ft-ir و tem مورد بررسی قرار گرفته اند.
عباس قنبری محمد کریمی
تولید الیاف پلی آمید 6 با وزن مولکولی زیاد و ساخت غشاء پلی آمید 6، بطور متداول، از طریق شکل دادن محلول پلی آمید 6/اسید فرمیک بصورت لیف یا فیلم و غوطه ور کردن آن در حجم زیادی از غیرحلال انجام می گیرد. کنترل رفتار فازی سیستم های غیرحلال/حلال/پلیمر برای دستیابی به ساختارهای متنوع و ویژه اهمیت زیادی دارد. در این تحقیق رفتار فازی سیستم آب/اسید فرمیک/پلی آمید 6 در حضور نانوورقه های سیلیکا بررسی شده است. حضور نانوورقه های سیلیکا در سیستم پلیمری بر ترمودینامیک و سینتیک جدایی فازی سیستم تاثیر گذار است. دو نوع نانوورقه سیلیکا با نام های تجاری cloisite 15a و cloisite 30b مورد استفاده قرار گرفتند و تاثیر آنها بر منحنی نقطه ابری شدن سیستم آب/اسید فرمیک/ پلی آمید 6 مورد بررسی قرار گرفت. مشاهده شد که نوع پرکننده مصرفی(نانوورقه سیلیکا) بر محل منحنی نقطه ابری شدن تاثیر گذار است. در اصل حضور نانوورقه های سیلیکا – بسته به نوع اصلاح کننده آلی آن- می تواند سبب افزایش یا کاهش پایداری ترمودینامیکی محلول پلیمری شود. اگر رفتار فازی سیستم های پلیمری در اثر اضافه کردن نانوذرات را مشخص نکنیم نمی توانیم با قطعیت کامل منتظر بهتر شدن خواص با اضافه کردن نانوذرات باشیم.
محمد کریمی شهرام کریمی گوغری
سرریزها سازه های هیدرولیکی هستند که در سد های ذخیره ای و تأخیری به منظور رها سازی آب اضافی یا سیلاب از مخزن و انتقال آن به پایین دست رودخانه ساخته می شوند. به عنوان یکی از کاربردی ترین نوع سرریزها، می توان از سرریز اوجی نام برد. به منظور مطالعه تأثیر تغییرات شیب وجه بالادست و تغییرات هد طراحی بر روی دبی و عمق جریان عبوری از نرم افزار فلوئنت استفاده شده است. برای شبیه سازی مدل آشفتگی روش k-? استاندارد و برای مدل جریان دوفازی روشvof مورداستفاده قرار گرفته است. نتایج نشان داد که کاهش عمق طراحی مبنا، موجب افزایش دبی متوسط و عمق جریان عبوری از روی سرریز و افزایش عمق طراحی مبنا موجب کاهش دبی متوسط و عمق جریان عبوری از روی سرریز می شود. علاوه براین نتایج نشان داد که با شیبدار کردن وجه بالادست، دبی عبوری افزایش می یابد
محمد کریمی کیومرث کلانتری
تبیین جایگاه خانواده به عنوان عامل و مانع بزهکاری اشخاص و شناسایی عوامل نابسامانی خانواده و تاثیر آن در بزهکاری نظیر طلاق و فوت والدین تعارض و تضاد میان ایشان و ....
محمد عرب امیری عباس علیمحمدی سراب
منابع هیدروکربنی مهمترین منابع تأمین انرژی در جهان محسوب میشوند. منابع هیدروکربنی دارای انواع و شرایط وقوع فیزیکی و شیمیایی متنوع میباشند، بنابراین از فرآیند اکتشاف منابع هیدروکربنی به عنوان فرآیندی بسیار پیچیده و پرهزینه عنوان میشود. در این فرایند نقشه های فاکتور متعدد زمین شناسی، ژئوشیمی و ژئوفیزیک تهیه و با هم تلفیق میشوند. با توجه به مکانی بودن نقشههای فاکتور، در این تحقیق طراحی و پیادهسازی یک مدل gis مبنا برای پتانسیلیابی منابع هیدروکربنی در نظر قرار گرفت. مراحل اکتشاف منابع هیدروکربنی در محیط gis و توسعه یک مدل gis مبنا برای اکتشاف منابع هیدروکربنی، شامل بررسی سطوح اکتشاف منابع هیدروکربنی، تهیه مدل مفهومی ذخایر نفتی، بررسی روشهای پتانسیلیابی در gis، تعیین فاکتورهای کنترلکنندهی تجمعات نفتی در منطقه مطالعه، آمادهسازی نقشههای فاکتور، و تلفیق آنها به منظور تهیهی نقشهی پتانسیل منابع هیدروکربنی میباشد. به منظور ترکیب نقشههای مختلف در gis، روشهای متنوع دادهمبنا و دانشمبنا وجود دارد؛ که در این تحقیق از دو روش دادهمبنای توابع باور شهودی و نسبت فراوانی استفاده شد. در این تحقیق مدل توسعه داده شده در دو منطقهی متفاوت، شامل برگه 1:250000 اهواز در ایران و جنوب شرقی سسکچوان در کانادا طراحی و پیادهسازی شد. فاکتورهای در نظر گرفته شده در برگه اهواز شامل کل کربن آلی، بازده پتانسیل برای تولید هیدروکربن، شاخص tmax، وجود و مجاورت به مناطق دارای آنومالی باقیمانده ثقل بوگه بالا، سازندهای زمینشناسی و مجاورت به محور طاقدیسها بودند؛ از سوی دیگر، فاکتورهای در نظر گرفته شده در جنوب شرقی سسکچوان شامل کل کربن آلی، شاخص tmax، ضخامت سازندهای مخزن و پوش، ناهمواری و انحنای حاصل از نقشهی ساختمانی مخزن بودند. لازم به ذکر است که در مدل اول در ایران، نقشه پتانسیل به صورت کلی تهیه شد؛ اما در کانادا، با توجه به مفاهیم سیستمهای نفتی، نقشه پتانسیل تنها برای یک سیستم نفتی در منطقه مطالعه تهیه شد. نقشهی تناسب بهینه در برگه اهواز، حدود 24 درصد از منطقه مطالعه را در طبقهی با تناسب بالا برای وقوع میادین طبقهبندی نمود، که به ترتیب بیش از 72 درصد ذخایر آموزشی و بیش از 65 درصد از ذخایر تست را پیشبینی نمود. از سوی دیگر، نقشه تناسب بهینه در جنوب شرقی سسکچوان، حدود 15 درصد از منطقه مطالعه را مناسب برای وقوع میادین نفتی سیستم مورد نظر طبقهبندی نمود، و بیش از 94 درصد ذخایر آموزشی و 88 درصد ذخایر تست را پیشبینی نمود. در نهایت، نتایج نشان داد که پتانسیلیابی برای یک سیستم نفتی به صورت جداگانه، نتایج دقیقتر و منطقیتری داشت.
محمد کریمی علی شادرخ
در این پایان نامه،رکوردها و آماره های مرتب معرفی می شوند.سپس مساله پیش گویی آماره های مرتب آینده بر اساس مقادیر رکورد مشاهده شده و به طور مشابه، پیش گویی رکوردهای آینده بر اساس آماره های مرتب مشاهده شده ،بحث خواهیم کرد. احتمال پوشش این فاصله ها دقیق بوده و آزاد نوزیع می باشد. از دو نمونه داده ی مستقل برای نشان دادن روش های ارائه شده استفاده شده است. فواصل پیش بینی بیرونی و درونی برای فواصل رکوردی آینده و فاصله بین رکوردهای آن ها بر اساس آماره های مرتب مشاهده شده با توزیع مشترک آورده شده است. سه حالت متفاوت در نظر گرفته می شود ودر هر حالت یک بیان دقیق و صریح برای ضریب پیش بینی به دست آمده است و همچنین با ذکر یک مثال عددی نتایج به دست آمده را تشریح می کنیم.
هادی اسمعیل پوراسطرخی عباس علیمحمدی سراب
افزایش جمعیت و محدود بودن اراضی کشاورزی قابل استفاده، همچنین تغییرات سریع جوامع و توسعه کاربریها، بر اهمیت برنامه ریزی صحیح جهت استفاده از زمین و بهینه سازی الگوی کشت می افزاید. در کشور ما به دلیل رشد روز افزون جمعیت و گسترش صنایع گوناگون، از امکان گسترش سطح زیر کشت به مرور زمان کاسته می شود و در نتیجه نیاز شدیدی به استفاده بهینه از اراضی کشاورزی موجود احساس می شود. همچنین تخصیص بهینه منایع آب، بخصوص در بخش کشاورزی که بزرگترین مصرف کننده آب در ایران است ضروری می باشد. زیرا آبیاری بیش از اندازه زمین های کشاورزی باعث شوری خاک و در نتیجه کاهش میزان بهره وری مزارع می گردد و آبیاری با آب کمتر از نیاز آبی گیاهان، باعث افت شدید محصولات می شود. در این پایان نامه، برنامه ریزی و بهینه سازی الگوی کشت محصولات کشاورزی مد نظر قرار گرفته است که طی سه مرحله اساسی پیاده سازی شد. در مرحله اول، نیاز آبی محصولات کشاورزی برای منطقه مورد مطالعه محاسبه شد. برای این کار، با استفاده از اطلاعات ایستگاههای هواشناسی همجوار، پارامترهایی نظیر دما، رطوبت و بارش برای منطقه مورد مطالعه محاسبه و نقشه های مربوطه تهیه شد. سپس به کمک این پارامترها میزان تبخیر-تعرق مر جع برای این منطقه محاسبه و با اعمال ضریب گیاهی، نیاز آبی هر قطعه به ازای هر محصول محاسبه گردید. در مرحله دوم، تعیین تناسب زمین برای محصولات کشاورزی مد نظر قرار گرفت. به منظور نیل به این مهم، ابتدا نقشه های معیار نظیر دما، بارش و تبخیر-تعرق برای هر ماه از سال زراعی تولید گردید. در ادامه با استفاده از جداول sys که نیاز رویشی محصولات در آن مشخص بود تناسب محصولات مختلف در منطقه تعیین گردید و نقشه تناسب قطعات زراعی در چهار کلاس تناسب به ازای هر محصول تهیه شد. در مرحله سوم، به منظور بهینه سازی الگوی کشت، از مدل برنامه ریزی خطی با هدف بیشینه نمودن درآمد خالص به همراه یکسری محدودیت ها، استفاده گردید. در این روش، به منظور مقایسه نتایج، سه سناریو تعریف و مدل برای هر یک از سه سناریو در سال اول و دوم زراعی اجرا شد. سناریو سوم با در نظر گرفتن محدودیتهای منطقه مورد مطالعه اجرا شد و در نهایت نقشه الگوی کشت برای این منطقه تولید گردید. مدل های توسعه داده شده در این تحقیق، در جنوب شهرستانهای برخوار و شاهین شهر و میمه واقع در استان اصفهان پیاده سازی شدند. این مدل برای سه سناریو با محدودیت های مختلف اجرا شد که میزان درآمد خالص حاصل از سناریو اول، دوم و سوم به ترتیب برابر 2457358، 887137 و 783299 میلیون ریال برای منطقه مورد مطالعه می باشد و برنامه ریزان با توجه به محدودیت های موجود می توانند از هر یک از، سه سناریو استفاده نمایند. در حالت بهینه سطح زیر کشت محصولاتی مانند سیب زمینی، یونجه و آفتابگردان به دلیل مصرف بالای آب و قرار گرفتن دوره رشد آنها در فصول بهار و تابستان، از الگوی کشت حذف شدند و محصولات گندم و جو سطح زیر کشت بیشتری نسبت به سایر محصولات به خود اختصاص دادند. با استفاده از مدل ارائه شده، می توان مناسب ترین محصول برای کشت در هر قطعه را تعیین و میزان آب مورد نیاز و درآمد حاصل از آن را برای برنامه ریزان بخش کشاورزی محاسبه نمود.
سمیه ابوالحسنی محمد طالعی
در طی چند دهه اخیر، به دلیل افزایش جمعیت و در پی آن ازدیاد شهرنشینی، مسئله گسترش و توسعه بی سامان شهرها مطرح می باشد. لزوم هدایت رشد شهرها در مسیر ساختار بهینه شهری، برنامه ریزان و مدیران را بیش از پیش به سمت توسعه سیستم های پیش بینی رشد شهری سوق می-دهد. در میان مدل های پیش بینی توسعه شهری مدل های خودکاره سلولی، به طور قابل ملاحظه ای مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج اعلام شده از تحقیقات اخیر حاکی از آن است که مدل متعارف خودکاره سلولی به اندازه سلول و ترکیب همسایگی حساسیت داشته و با تغییر در اندازه این پارامترها، نتایج نیز دستخوش تغییر می گردند. در این راستا مدلهای خودکاره برداری معرفی شدند که در طی دوره تکامل خود توانسته اند بر محدودیت های ذکر شده در مدل متعارف فائق آمده و به ارائه نتایج بهتر کمک نمایند. هدف از این تحقیق ارائه مدل شبیه سازی رشد شهری به وسیله خودکاره سلولی برداری، با کاربرد قطعات پارسلی کاداستری به جای ساختار رستری و همچنین امکان نمایش توسعه شهر در قالب پارسل مبنا می باشد. در این مدل ساختار همسایگی به صورت یک همسایگی شعاعی و بر اساس یک تابع وزن دار از مولفه های فاصله و مساحت کاربری ها تعریف می شود. از طرفی استفاده از مدل های خودکاره سلولی در صورتی توجیه پذیر است که قوانین همسایگی به درستی تعریف شوند. بنابراین به جهت ارزیابی صحیح تر و دقیق تر اثر همسایگی، این پارامتر در سه مولفه متمرکزسازی، وابستگی و سازگاری مورد بررسی قرار گرفته، و نحوه تعاملات کاربری ها در سه آستانه فعالیت محله ای، ناحیه ای و منطقه ای مورد ارزیابی قرار می گیرد. همچنین تناسب محیطی و میزان دسترسی فضای قابل توسعه، در قالب پارسلی، به منظور ارزیابی میزان پتاسیل هر پارسل برای کاربری های مختلف شهری محاسبه می گردد. از آنجایی که در این مدل، امکان تخصیص کاربری های مختلف شهری فراهم شده، می توان از آن در زمینه تصمیم گیری های مکانی و برنامه ریزی کاربری اراضی شهری بهره جست. مدل ارائه شده با استفاده از داده های مکانی و آماری منطقه 22 شهرداری تهران پیاده سازی شده؛ و تخصیص کاربری ها بر مبنای دو روش اولویت ارزش کاربری ها و ماکزیمم ارزش صورت می گیرد. نتایج ارائه شده نشان دهنده توانایی بالای مدل در شبیه سازی تعاملات کاربری ها و نمایش رشد شهر در یک سطح قابل قبولی از تناسب همجواریِ کاربری ها می باشد.
آزاده نصیری دهج علی منصوریان
با افزایش روزافزون استفاده مدیران و کارشناسان از داده های مکانی در جهت انجام تحلیل های مکانی و تصمیم گیری مناسب و کارآمد، توسعه نرم افزارهای مکانی رو به افزایش است. در این راستا شرکت های بزرگ رایانه ای اقدام به سرمایه گذاری و توسعه نرم افزارهای جامعی در این زمینه نموده اند. هزینه بالای خریداری این نرم افزارها، عدم امکان دسترسی به کد برنامه ها و برخی دلایل دیگر، بسیاری از متخصصان را به توسعه نرم افزارهای متن باز در حوزه فناوری اطلاعات مکانی تشویق نمود تا دنیای جدیدی فرا روی استفاده کنندگان از این نرم افزارها گشوده شود. در این تحقیق جهت ارزیابی کارایی این گونه نرم افزارها در انجام تحلیل های مکانی، ابتدا مبانی نظری، پیشینه، انواع و نقاط قوت و ضعف نرم افزارهای متن باز مورد بررسی قرار گرفت. سپس برای یک کاربرد تحت عنوان فرآیند تخصیص کاربری اراضی شهری که از آن به عنوان فرآیندی دینامیک، پیچیده و غیرخطی نامبرده می شود یک سیستم در بستر نرم افزارهای اطلاعات مکانی متن باز، توسعه داده شد. در راستای رسیدن به هدف اصلی تحقیق، توسعه یک سیستم تخصیص کاربری اراضی متن باز، یک api جداگانه بر روی یک نرم افزار متن باز مکانی تحت عنوان mapwindow به نامmwlas توسعه داده شد. سیستم mwlas، علاوه بر قابلیت های پایه یک سیستم اطلاعات مکانی (همچون نمایش و بازیابی اطلاعات مکانی و توصیفی، ایجادمنطقه حایل، درون یابی، همپوشانی لایه های برداری و رستری و...)، شامل منو های تخصیص کاربری اراضی (پتانسیل، تقاضا و تخصیص کاربری اراضی) است. در منو پتانسل سه نقشه معیار تناسب فیزیکی، دسترسی و اثر همسایگی برای کاربری های مختلف تعیین می-شوند. در منو تقاضا، میزان مساحت موردنیاز هر یک از کاربری ها برای سال افق محاسبه می شود و در نهایت در منو تخصیص، کاربری برای سال افق بر اساس نتایج دو منو قبلی به پیکسل های مورد نظرتخصیص می یابد. سیستم توسعه داده شده برای تخصیص کاربری اراضی شهری ناحیه هفت از منطقه یک شهر تهران پیاده سازی شد. در این خصوص کاربری ها شامل اداری، آموزشی، بهداشتی-درمانی، فضای سبز، تجاری، فرهنگی-مذهبی، مسکونی، بایر و سایر لحاظ شدند و نقشه کاربری اراضی برای سال افق 1400 پیش-بینی شد. فرآیند اعتبارسنجی مدل با استفاده از نقشه های موجود 1374، 1381و 1392 انجام گرفت. به منظور مقایسه نقشه های کاربری شبیه سازی شده با نقشه های کاربری واقعی از شاخص های کاپای استاندارد استفاده شد که مقدار 73/0 برای آن بدست آمد.
محمد شاه حیدری محمد طالعی
مدیریت رواناب در مناطق شهری، موضوعی است که در بسیاری از مطالعات به چشم می خورد، البته نحوه ی اجرای بسیاری از تحقیقات، اطمینان به نتایج به دست آمده را با چالش جدی مواجه می کند. مهم ترین بخش از ارائه ی راهکار برای مدیریت آب طوفان در مناطق شهری محاسبه ی انباشت جریان است که از الزامات تمام مطالعات بوده است. نگارندگان بسیاری بدون توجه به سیر تکاملی الگوریتم های محاسبه ی روا ناب در مناطق شهری و تحقیقات نوین که به کلی روش های محاسبه و تخمین روا ناب را متحول ساخته، از خروجی های نرم افزارهای تجاری همچون arcgis و idrisi ، استفاده کرده اند و خروجی حاصل را به عنوان اصلی ترین داده ی کلیدی برای مراحل بعدی به کار بسته اند. در پایان نامه ی پیش رو سعی شده است با استفاده از یکی از برترین الگوریتم های موجود به نام wasi انباشت جریان محاسبه گردد. در این الگوریتم از روش روی هم اندازی جریان در زیرساخت های روسطحی و زیرسطحی آب طوفان و اضافه کردن نقاط ورودی و ریزشگاه آب به مدل برای محاسبه ی جریان نهایی استفاده شده است. همچنین از الگوریتم بازگشتی برای شناسایی سینک های واقعی و مجازی و همچنین حل لوپ های موجود که به سبب وجود عوارض مصنوعی بوجودآمده، بهره گرفته شده است و از طرفی در این مطالعه به مبانی شهرسازی و رویکردهای نوین در حل مسائل شهری همچون توسعه پایدار و روش های کم تأثیر بر روی طبیعت که می توان به عنوان راهکار جامع برای مدیریت روا ناب ارائه شوند، توجهی ویژه ای شده است و تجربه ی موفق سایر کشورها در این رابطه برای اثبات عملی بودن راهکارهای فوق آورده شده است. با اجرای الگوریتم در منطقه ی 22 تهران با توجه به موقعیت راهبُردی آن مشخص شد، افزایش سطوح نفوذپذیر تا حد کاملاً قابل قبولی می تواند از حجم رواناب بکاهد، تا آنجایی که در استفاده از بیوسویل، شهر می تواند تا 500% درصد افزایش حجم رواناب به راحتی واکنش طبیعی مناسب نشان دهد، و در واقع به مفهوم "طبیعت در مقابل طبیعت " به صورت عملی رسید.
ریحانه نعمت اللهی محمدسعدی مسگری
امروزه تمامی و یا اغلب فعالیت های انسان ها در داخل املاک و بر اساس حقوق ملکی دایر در این املاک انجام می گیرد. این فعالیت ها اغلب در طول زمان تغییرات زیادی دارند و باعث تغییرات زیادی در محدوده املاک (همچون تفکیک، تجمیع، تغییر هندسه و ماهیت املاک) و ویژگی های آن مانند مسائل حقوقی، مالی و کاربری ملک می گردند که تمامی این تغییرات لازم است در یک سیستم منعکس و ثبت گردند. سیستم اطلاعات کاداستر که در آن داده های مکانی و توصیفی املاک ساختار پویا دارند و به فراوانی تغییر می کنند، یکی از حوزه های کاربردی gis زمانمند است. gis زمانمند یکی از زمینه های تحقیق و توسعه در سیستم های اطلاعات مکانی است که در آن زمان به عنوان یک المان اساسی و جزء ضروری پایگاه داده مکانی محسوب می¬شود. تاکنون به منظور ذخیره سازی، بازیابی، بهنگام رسانی و مدیریت داده¬های مکانی-زمانی، تلاش های بسیاری برای توسعه مدل های داده مناسب جهت gis زمانمند انجام شده است. در این زمینه می توان مدل های snapshot، ترکیب مکانی-زمانی، رویداد مبنا و شئ مکانی-زمانی را نام برد. روند توسعه مدل داده¬های تخصصی در کاربردهای مختلف رو به گسترش است که در این تحقیق بررسی انواع مدل داده¬های مکانی-زمانی توسعه یافته برای کاداستر مورد توجه قرار گرفته است. افزونگی داده، کارآیی پایین پرسش و پاسخ برای ردیابی تاریخچه قطعه زمین، کارآیی پایین آنها در مدلسازی تغییرات پیچیده، حمایت ننمودن از انواع اصلی پرسشهای مکانی-زمانی کاداستر از نقاط ضعف مدل های موجود محسوب می شود. هدف این تحقیق این است که با بررسی انواع تغییرات ممکن در املاک و مستغلات، بررسی داده های موجود در کاداستر ایران و سپس طبقه بندی تغییرات و همچنین با بررسی و ارزیابی مدل های مکانی-زمانی موجود در این زمینه، یک مدل داده مکانی-زمانی طراحی شود. به عبارت دیگر، در این تحقیق، به منظور ذخیره سازی، بازیابی و جستجوی بهتر داده های کاداستر، یک مدل داده بر مبنای انواع اصلی رویدادهایی که موجب این تغییرات می شوند ارائه شده است. در این مدل، سوابق تغییرات قطعات زمین بر اساس دسته بندی رویدادهای مکانی و غیر مکانی بوجود آورنده این تغییرات و نحوه ارتباط مکانی-زمانی آنها با قطعات زمین مدلسازی شده است. به دلیل دسته بندی انواع رویدادها و ثبت زمان تغییر قطعه زمین، این مدل می تواند تاریخچه قطعه زمین و دلایل تغییرات آن را پرس و جو نماید. به علاوه در این مدل با لحاظ نمودن ماهیت قطعه زمین می¬توان از افزونگی بی مورد در پایگاه داده اجتناب نمود و ردیابی تغییرات با پیچیدگی کمتری انجام خواهد شد. علاوه بر آن در این مدل به منظور ذخیره سازی تغییرات هندسی پیچیده راهکاری ارائه شده است. مدل پیشنهاد شده در محیط نرم افزار arc gis پیاده سازی شده است و در پایان یک واسط کاربر تحت وب برای ارزیابی مدل، توسعه یافته است. به منظور تست عملی مدل، داده های کاداستر شهرستان اشتهارد واقع در استان البرز مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این تست نشان می هد که مدل پیشنهادی توانایی اعمال و ذخیره سازی تمامی تغییرات در نظر گرفته شده را دارد و می تواند پاسخگوی جستجوهای اطلاعات مورد نظر باشد.
سمیرا سنگینیان محمد طالعی
کلانشهر تهران به علت وجود چندین گسل فعال در اطراف و درون شهر و همچنین تراکم بالای جمعیت انسانی، تراکم ساختمانها و مراکز اداری و صنعتی، به یکی از شهرهای با آسیب پذیری بالا در مقابل خطر زمین لرزه تبدیل شده است. بعد از زلزله افرادی که جان سالم به در برده اند باید برای در امان بودن از پس لرزه ها یا ریزش احتمالی سازه های خسارات دیده، محل سکونت خود را ترک و به مکان های امن جهت اسکان مراجعت نمایند. از طرفی با توجه به اینکه میزان تخریب مناطق مختلف متفاوت است و مکان های امن ظرفیت محدود دارند و همچنین توزیع آنها در سطح شهر به صورت منظم و عادلانه نیست لذا وجود یک برنامه ریزی حساب شده و هدف مند قبل از وقوع زلزله امری ضروریست. وجود عوامل غیرقابل پیش بینی تاثیرگذار مثل گسل فعال در ایجاد زلزله، بزرگا و زمان وقوع زلزله، باعث دسته بندی تصمیمات این حوزه در قالب مسائل نیمه ساختاریافته می شود که به صورت خودکار قابل برنامه ریزی نبوده و وجود سیستمی در تعامل با کاربر در دستیابی به راه حل بهتر ضروریست. بنابراین در این تحقیق به توسعه یک سیستم حامی تصمیم گیری جهت برنامه ریزی برای اسکان موقت در بستر gis پرداخته شد که شامل سه زیر سیستم اصلی برآورد تقاضا، تعیین تناسب اماکن امن و تخصیص می باشد. در زیرسیستم برآورد تقاضا، ابتدا میزان آسیب پذیری فیزیکی به عنوان مهمترین عامل دخیل در میزان تلفات با تعیین سناریوی گسل فعال، با روش های جمع وزنی ساده و جمع وزنی مرتب شده تعیین شد و سپس میزان آسیب پذیری انسانی با روش جمع وزنی ساده و با در نظر گرفتن فاکتورهای، آسیب پذیری فیزیکی، تراکم جمعیت، تراکم جمعیت آسیب پذیر، تراکم جمعیت دانش-آموز، تراکم بیمارستان ها، تراکم ادارات و تراکم مراکز خطر تعیین و در نهایت با توجه به میزان تلفات، تعداد بازماندگان که در واقع متقاضیان اسکان هستند در دو سناریو روز و شب به صورت تقریبی تعیین شد. در زیرسیستم تعیین تناسب اماکن امن، تناسب اماکن مستعد جهت اسکان در دو سناریو با توجه به اهمیت کاربری مکان با استفاده از روش شباهت به گزینه ایده آل و روش شباهت به گزینه ایده آل- سلسله مراتبی و با در نظر گرفتن فاکتورهای، دسترسی به منابع آب، راه، مراکز درمانی، مراکز انتظامی و دوری از پمپ بنزین ها و مراکز خطر تعیین شد. در نهایت در زیرسیستم تخصیص، به منظور بهینه نمودن تخصیص در اسکان موقت فاکتورهای مهمی مانند حداقل کردن تعداد پناه گاه شرکت کننده در تخصیص جهت کاهش هزینه، حداقل کردن جابه جایی متقاضیان اسکان برای رسیدن به اماکن امن، توزیع تقاضا مطابق با ظرفیت اماکن امن، تخصیص جمعیت به اماکن امن با تناسب بیشتر، در نظر گرفته شد. پس از تعریف توابع هدف از الگوریتم فراابتکاری مجموع ذرات در بهینه سازی استفاده شد. به منظور تست سیستم، داده های مکانی و آماری مربوط به بلوک های شهر تهران اخذ شد و با تعیین تقاضا و تناسب، تخصیص تقاضای اسکان به مناطق امن انجام شد.
پگاه اخوان علی منصوریان
امروزه یکی از نیازهای اساسی تمام کشورهای جهان، یافتن عوامل بیماری¬زا و چگونگی انتشار آن در محیط می¬باشد. لیشمانیوز جلدی (سالک) نام نوع خاصی از بیماری¬های انگلی است که توسط انگل لیشمانیا ایجاد و به وسیله پشه خاکی¬هایی از جنس فلبوتوموس به انسان منتقل می¬گردد. بررسی¬ها نشان می¬دهد که شیوع و انتشار این بیماری علاوه بر مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تحت تاثیر شرایط محیطی و اکولوژیکی نیز می¬باشد. در تحقیق حاضر به منظور یافتن الگوی توزیع مکانی و تهیه نقشه آسیب¬پذیری و پیش¬بینی نرخ شیوع بیماری از فن¬آوری داده کاوی مکانی استفاده شده است. در این خصوص بر اساس پارامترهای محیطی موثر بر بیماری سالک، از روش¬های فازی عصبی و شبکه عصبی بهره برده شد. سیستم¬های فازی عصبی به سبب بهره گیری از توانایی یادگیری موجود در شبکه¬های عصبی از یک سو و قدرت استنتاج سیستم¬های فازی از سوی دیگر از کارایی فوق العاده¬ای برخوردار می¬باشند. در این تحقیق برای پیش بینی میزان نرخ شیوع بیماری، سیستم استنتاج تطبیقی فازی عصبی با دو نوع ساختار استنتاج فازی، خوشه بندی کاهشی و خوشه بندی فازی جهت تعیین ضرایب توابع عضویت و همچنین شبکه عصبی مصنوعی به کار گرفته شده است. با توجه به میزان بروز بالای سالک در استان ایلام، منطقه مورد مطالعه، شهرستان¬های این استان انتخاب گردید. با تهیه نقشه¬های محیطی و توپوگرافی موثر همچون دما، رطوبت، بارش سالیانه، پوشش گیاهی و ارتفاع; و اجرای دو نوع ساختار مختلف مدل فازی عصبی، میزان نرخ شیوع بیماری برای سال 1391 پیش بینی شد. نتایج حاکی از آن است که دقت مدل با ساختار خوشه بندی فازی نسبت به ساختار خوشه بندی کاهشی و شبکه عصبی پرسپترون چندلایه دارای عملکرد بهتری بوده است. همچنین در مدلسازی بیماری سالک، اولویت دهی از بین پارامترهای موجود انجام شد که نتایج نشان می¬دهد عامل رطوبت و ارتفاع دارای بیشترین اولویت هستند و برای سایر پارامترها با توجه به سه روش فوق اولویتی تعیین نشد. با استفاده از فن¬آوری داده کاوی مکانی و بهره¬گیری از روش¬های فازی عصبی، الگوی توزیع مکانی بیماری و مناطق آسیب پذیر این نوع بیماری قابل شناسایی بوده و می¬تواند به عنوان ابزاری مفید در جهت مدیریت و تصمیم¬گیری بهینه در زمینه بهداشت عمومی در اختیار کارشناسان و تصمیم¬گیران قرار گیرد.
آمنه السادات حسینی طاهر علی محمدی
مساله اثبات در دعوی، چگونگی و ادله آن از دیرباز مورد توجه بوده است. سوگند یکی از ادله اثبات ادعا است و در تعریف آن می توان گفت، سوگندگواه گرفتن یکی از مقدسات است ( به حسب اعتقاد سوگند یاد کننده) بر صدق اظهار خود به طور قطع و یقین. این پایان¬نامه به بررسی سوگند در امور مالی پرداخته است. سوگند خود به قضایی و غیر قضایی تقسیم می¬شود. سوگند قضایی که مورد بحث می¬باشد عبارت از سوگندی است که در دادگاه به عنوان یکی از ادله اثبات دعوی به کار می¬رود. سوگند، به عنوان ادله اثبات دعوا در درجه آخر ادله قرار دارد که در صورت نبود سایر ادله کارایی دارد، اما نمی¬توان نقش آن را با توجه به آسان بودن توسل بدان در اثبات حق نادیده گرفت. قانون گذار با وضع مجازات¬هایی برای جلوگیری از توسل به سوگند دروغ و پیش¬بینی موادی در قانون آیین¬دادرسی¬مدنی جهت جلوگیری از قسم دروغ و احراز قسم صحیح،گام¬هایی برداشته، ولی با توجه به گسترده شدن نقش اثباتی شهادت در قوانین بعد از انقلاب و به تبع آن گسترده شدن نقش اثباتی سوگند، به نظر می¬رسد که این مقدار کفایت نمی¬¬کند و باید به دنبال کشف را¬ه¬های جدید برای جلوگیری از توسل به سوگند دروغ بود.
محمد کریمی محمد هادی میرشمسی
یکی از قرارداد های که معمولا بعد از ظهور و ثبت حقوق مالکیت ثبت و بویژه بعد از توسعه حقوق مربوط به علامت تجاری اهمیت یافته قرارداد فرانشیز می باشد. قرارداد فرانشیز قراردادی است که بین فرانشیز دهنده و فرانشیز گیرنده به عنوان مالک حقوق مالکیت فکری منعقد می شود به عبارت دیگر فرانشیز گیرنده معمولا از حقوق مربوط به علامت تجاری و بعضا حقوق مالکیت فکری متعلق به فرانشیز دهنده که محدود به مدت زمان است استفاده میکند. در قرارداد فرانشیز یک حق برای اجرای روش تجاری فرانشیز دهنده که در درون شبکه اجرا می شود، وجود دارد( این روش شامل اجازه استفاده از حقوق مالکیت فکری و دانش فنی می باشد) این قرارداد شرایط مفصلی دارد و ارتباط نزدیکی با حقوق مالکیت فکری و حقوق رقابت دارد. فرانشیز باید از قرارداد توزیع، نمایندگی تجاری و لیسانس متمایز گردد. بموجب این قرارداد فرانشیز گیرنده وارد شبکه فرانشیز می شود و متعهد به استفاده از روش تجاری فرانشیز دهنده و پرداخت عوض ، حق امتیاز و دیگر پرداخت های دوره ای می شود
فرهاد فقیهی محمد کریمی
امروزه رشد سریع شهرهای جهان بخصوص در کشورهای در حال توسعه مشکلات فراوانی را در حوزه¬های زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... ایجاد کرده است. به همین دلیل جایگاه مدلسازی و پیش¬بینی تغییرات کاربری اراضی در آینده برای مدیریت شهری و محیط زیست و مسئولین و محققان ذیربط بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. مدل¬ اتوماسیون سلولی یا به اختصار ca بدلیل داشتن ماهیت دینامیک و همچنین ساختاری ساده، کاربرد نسبتا وسیعی در مدلسازی تغییرات کاربری اراضی و همچنین توسعه اراضی شهری یافته است. این روش با وجود قابلیت¬هایی که در زمینه مدلسازی فرآیند¬های مکانی دارد، در لحاظ کردن پیچیدگی¬های موجود در پدیده¬های طبیعی با مشکلات اساسی مواجه است، بنابراین برای بهبود عملکرد مدل نیاز است این روش با روشهای دیگر تلفیق شود. هدف و نوآوری این تحقیق، به کارگیری تلفیقی مدل اتوماسیون سلولی(ca)، استنتاج فازی و روش تصمیم گیری چند معیاره میانگین وزنی مرتب (owa) بر مبنای سیستم اطلاعات مکانی و ارائه مدلی ساده ودر عین حال قدرتمند جهت مدلسازی و پیش¬بینی توسعه شهری می¬باشد. استفاده از روشهای فازی در مدل پیشنهادی این تحقیق، در راستای پوشش ضعف¬های اتوماسیون سلولی به کار گرفته شده و سعی می¬شود مراحل مختلف مدل ca از جمله قوانین انتقال به صورت فازی بیان شوند. همچنین روش owa برای مدلسازی عدم قطعیت موجود در پدیده¬های طبیعی، سناریوهای مختلف برای شرایط مختلف تولید می¬کند. مدل پیشنهادی این پایان¬نامه با تلفیق روشهای ذکر شده، روند توسعه شهر کرمانشاه را از سال 1381 تا 1391 مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است. دراین راستا مدل از چهار بخش اصلی تناسب فیزیکی، سطح دسترسی، اثر همسایگی و محاسبه تناسب کلی تشکیل شده است. در دو بخش¬ تناسب فیزیکی و سطح دسترسی با تعریف سیستم فازی و به کارگیری داده¬های مورد نیاز نقشه¬های مربوط به هر بخش تهیه می¬شوند. اما برای محاسبه اثر همسایگی از روش فاکتور غنی سازی و برای محاسبه تناسب کلی از روش owa فازی استفاده می¬شود. ازمقایسه نتایج مدلسازی با تصاویر ماهواره¬ای و تشکیل ماتریس خطا، دقت کلی و شاخص سازگاری برای روش majority owa به ترتیب 844/0 و 569/0 محاسبه شدند که نسبت به چهار روش دیگر دقت بالاتری می¬باشد. در این روش، هم تعداد پیکسل¬هایی که درست تخصیص شده¬اند بالا می¬باشد و هم تعداد پیکسل¬های اشتباه کم هستند.
محمد بشیر فهیمی علیرضا کرمانی
در بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه غزالی و علامه طباطبایی، که معتقدند که هم دین حرف دارد و هم عقل و میان حرف دین و عقل هیچگونه ناسازگاری وجود ندارد. و مایه الامتیاز از ناحیه شرع یعنی این که برخی از قلمروها قلمروهای اختصاصی شرع است که اصلا عقل توان دسترسی و درک آن قلمروها را ندارد و چون توان درک و فهم آن را ندارد هیچگاه آن را نفی نمیکند و با آن مخالفت نمیکند و همینطور برخی از قلمروها قلمروی اختصاصی عقل است که یقینا شرع هم آن را با پیروی از عقل میپذیرد. بنابراین آن چه در این رساله از بیانات و عبارات این دو محقق و دانشمند بزرگ عالم اسلام بدست می آید هماهنگی میان عقل و دین است البته به صورت جزئی اختلافات هم در میان دو دیدگاه وجود دارد که در متن رساله به آن پرداخته شده است ولی عمدتا دو دیدگاه به صورت کلی هماهنگی عقل و دین را اثبات میکند.
لیلا شادی دیزناب کاظم دیندار صفا
مهندسی بافت با اینکه از شروع آن کمتر از پنجاه سال می گذرد، علاقه مندی فراوانی را به خود جلب کرده است. مهندسی بافت به ترکیبی از سلولها، مواد مورد استفاده در داربست ها و پپتیدهای فعال بیولوژیکی اشاره دارد که برای بازسازی یا شکل گیری بافت های آسیب دیده استفاده می شود. در این میان، پلی استرهای زیست تخریب پذیر و زیست سازگار تحقیقات جذابی را به روی محققین گشوده است. پلیمرهای زیست تخریب پذیر به علت عدم سمیت و امکان جذب و تجزیه در بدن به عنوان داربست در مهندسی بافت مطرح شده اند. استفاده از این پلیمرها برای تهیه نانو الیاف پلیمری با خواص و ویژگی های مختلف و متنوع با استفاده از روش الکتروریسی بسیار گسترش یافته است. طراحی پلیمرها با ساختارهای مناسب و جرم های مولکولی کنترل شده به منظور بهبود خواص الیاف حاصل از تکنیک الکتروریسی، می تواند منجر به تهیه داربست ها با خصوصیات بهبود یافته و اثر بخشی بهتر گردد. در این راستا تهیه نانو الیاف پلیمری با روش الکتروریسی مورد بررسی قرار گرفته است. در کار پژوهشی حاضر، کوپلیمرهای دو و سه دسته ای شامل پلی اتیلن گلیکول و پلی آنیلین با روشی دو مرحله ای سنتز شد. ابتدا با استفاده از 4- آمینو بنزئیک اسید و واکنش استری شدن پلی اتیلن گلیکول با جرم های مولکولی 20000،6000،2000 گرم بر مول در حضور پارا تولوئن سولفونیک اسید، پلی اتیلن گلیکول با عامل انتهایی آمین سنتز گردید. سپس پلی اتیلن گلیکول های استری و آنیلین به روش بین فازی برای سنتز کوپلیمرهای دو و سه دسته ای مورد استفاده قرار گرفت. ساختار و جرم های مولکولی پلیمرهای سنتزی با آنالیزهای ftir، 1hnmr مورد بررسی قرار گرفت. رفتار حرارتی و خواص الکتروشیمیایی کوپلیمرهای سنتزی نیز توسط آنالیزهای tga، uv-vis و cv مورد مطالعه قرار گرفت. سپس مخلوط کوپلیمرهای دو و سه دسته ای با پلی کاپرولاکتن خطی در سیستم حلال (کلروفرم/2-کلرو اتانول) تهیه گردید و توسط فرآیند الکتروریسی به الیاف تبدیل شدند. نانو الیاف بدست آمده از مخلوط کوپلیمرهای سه دسته ای با جرم های مولکولی 93000، 28000 گرم بر مول/پلی کاپرولاکتن، به علت وجود پلیمر رسانای پلی آنیلین در ساختار کوپلیمر، ساختاری یکنواخت و بدون گره و قطر الیافی در حدود 200-150 نانومتر را دارا می باشند. نانو الیاف بدست آمده از نظر داشتن ساختار همگن و داشتن قطر الیاف نانومتری و الکترواکتیویته الیاف، پتانسیل استفاده به عنوان داربست در مهندسی بافت را دارا می باشد. به منظور بررسی اثر کوپلیمر با جرم مولکولی پایین روی نانو الیاف پلی کاپرولاکتن، کوپلیمر دو دسته ای با جرم مولکولی 6200 گرم بر مول به صورت مخلوط با پلی کاپرولاکتن خطی در دستگاه الکتروریسی تزریق گردید. نتایج نشان داد که الیاف بدست آمده از این مخلوط دارای قطری در محدوده میکرومتری می باشند که احتمالا از جرم مولکولی پایین کوپلیمر دودسته ای پلی آنیلین نشات گرفته است. در ادامه ساختارهای ستاره ای با چهار و پنج بازو از پلی کاپرولاکتن با استفاده از پلیمریزاسیون باز شدن حلقه کاپرولاکتن در توده منومر با استفاده از کاتالیزور اکتانوات قلع و آغازگرهای پنتااریتریتول و گلوکز سنتز گردید. سپس توسط آنالیز 1h nmr، جرم مولکولی پلی کاپرولاکتن های چهار و پنج بازو تخمین زده شد. سپس پلی کاپرولاکتن های شاخه ای به صورت مخلوط با پلی آنیلین (سنتز شده به روش کلاسیک) در مخلوط حلال (کلروفرم/دی متیل فرم آمید) برای تهیه الیاف توسط تکنیک الکتروریسی آماده گردید. آنالیز sem نشان داد که نانو الیاف بدست آمده از پلی کاپرولاکتن های ستاره ای با چهار و پنج بازو هر دو دارای گره در ساختار خود بودند. سپس تاثیر افزایش پلی آنیلین روی مورفولوژی الیاف بدست آمده مورد بررسی قرار گرفت. الیاف بدست آمده در مخلوط های پلی کاپرولاکتن ستاره ای/پلی آنیلین دارای ساختار همگن، یکنواخت، بدون گره و قطر الیاف زیر 100 نانومتر بودند. بدست آمدن چنین نتایجی از آنالیز sem، از تاثیرات استفاده از پلی آنیلین می باشد که به علت رسانایی الکتریکی و افزایش دانسیته بار در سطح قطره در حال الکتروریسی، موجب سهولت حرکت جت و بدست آمدن نانو الیاف مناسب گردیده است. این نانو الیاف فعال الکتریکی می توانند کاندیدای مناسبی برای کار در زمینه مهندسی بافت باشند. همچنین، کوپلیمر ستاره ای ab2، که دارای یک شاخه پلی اتیلن گلیکول 2000، و دو شاخه پلی کاپرولاکتن بود سنتز گردید. که ابتدا تهیه پلی اتیلن گلیکول با عامل انتهایی اپوکسید و سپس باز کردن حلقه اپوکسید و تبدیل آن به گروه هیدروکسیل و سپس پلیمریزاسیون کاپرولاکتن از دو انتهای هیدروکسیل در توده منومر و بدون حلال در حضور کاتالیزور اکتانوات را شامل گردید. نتایج بررسی محلولهای الکتروریسی شده این کوپلیمر سه شاخه با پلی آنیلین نشان داد که این کوپلیمر با وجود داشتن جرم مولکولی مشابه پلیمرهای ستاره ای چهار و پنج بازو، به علت جرم مولکولی پایین پلی اتیلن گلیکول در مقایسه با دو شاخه پلی کاپرولاکتن، الیاف مناسبی را بدست نمیدهد.
طاهره قائمی راد محمد کریمی
آتش سوزی جنگلی یکی از رایج ترین خطرات اکولوژیکی محسوب می شود که پیش بینی صحیح گسترش آن موضوعی حیاتی در حداقل نمودن اثرات مخرب ناشی از آن محسوب می شود. این پدیده به عواملی از جمله توپوگرافی، پوشش گیاهی و اقلیم بستگی دارد. در میان مدل های موجود مدلهای قطعی تجربی که در قالب رستر ارائه شده اند از جمله اتوماتای سلولی، به دلیل سادگی مدل سازی و توانایی در مدل سازی سیستم های پیچیده دارای محبوبیت بیشتری هستند. در حال حاضر یکی از چالش های موجود در مدلسازی جبهه ی آتش را می توان نحوه ی تعامل مدل های موجود با پارامترهای استاتیک و دینامیک مکانی و زمانی از جمله شیب و سرعت و جهت باد برشمرد. در بررسی دقیق این پارامترها می توان سه رویکرد کارافیلیدیس، برجاک و پروجیاس را ملاحظه نمود. بخش اول این پژوهش به بررسی و مقایسه ی سه رویکرد فوق به منظور اعمال اثر پارامترهای مد نظر و مقایسه و ارزیابی نتایج حاصل با در نظر گرفتن اهمیت ابعاد پیکسل و بازه های زمانی شبیه سازی اختصاص یافته است. در شبکه ی اتوماتای سلولی، پارامتر همسایگی، یکی از پارامترهای موثر بر نتایج مدلسازی می باشد. در بخش دوم، رایج ترین همسایگی های مطرح در اتوماتای سلولی بر روی مدل منتخب اجرا شده و نتایج حاصل از شبکه های مربعی و شش ضلعی ارائه شده اند. در بخش سوم این پایان نامه نیز، دو روش بهینه سازی ازدحام ذرات و زنبور عسل جهت کالیبراسیون ضرایب مدل منتخب برای منطقه ی مورد مطالعه مورد استفاده قرار گرفته اند. مجموعه ی بررسی ها نشان می دهد که از میان رویکردهای موجود، مدل برجاک با استفاده از شبکه ی مربعی با سلول هایی به ضلع پنج متر قادر است شبیه سازی تا سطح دقتی معادل 0.83 را تولید نماید. از میان همسایگی ها نیز همسایگی ون نیومن توسعه یافته در ابعاد پیکسل بالاتر قابل رقابت با شبکه ی شش ضلعی می باشد. در زمینه ی استفاده از روش های بهینه سازی نیز روش زنبور عسل نسبت به انبوه ذرات قادر است با سرعت بالاتری، به کالیبراسیون ضرایب موجود در مدل بپردازد. با استفاده از این دو روش، مقادیر کالیبره ی 0.9 و 0.02 به ترتیب برای ضرایب ? و ? موجود در مدل برجاک محاسبه شدند. نتایج حاصل از شبیه سازی نشان داد که استفاده از این ضرایب در منطقه ی اول دقت شبیه سازی را از 0.79 به 0.83 و در منطقه ی دوم از 0.75 به 0.80 افزایش می دهد. لذا از میان رویکردهای بررسی شده مدل برجاک با سلول هایی به ضلع 5 متر و همسایگی ون نیومن توسعه یافته می تواند شبیه سازی با دقت بالاتری را در منطقه ی مورد مطالعه تولید نماید.
رضا ابراهیمی مهر محمد طالعی
پارک ها به عنوان یکی از زیرگروه های کاربری فضای سبز می باشد که هم بازده اجتماعی و هم بازده اکولوژیکی دارند. به علاوه، پارک ها به انواع مختلفی تقسیم بندی می شوند که هر یک وسعت و شعاع عملکردی مشخصی دارند. پارک ها و فضای سبز شهری بایستی به گونه ای مکان یابی شوند که با سایر کاربری ها و ویژگی های منطقه سازگار باشد و با توجه به ساختار سلسله مراتبی شهرها، نحوه پراکنش انواع پارک ها در کالبد شهری به طور عادلانه رعایت شود. هدف اصلی از انجام این تحقیق ایجاد الگویی مناسب برای مکان یابی سلسله مراتبی پارک ها می باشد. در راستای رسیدن به این هدف، ناسازگاری نظرات 30 مشارکت کننده در قالب دو گروه متخصص و غیر متخصص در روش مقیاس اولویت مورد بررسی قرار گرفت و فرآیند مکان یابی انواع پارک های شهری به صورت مشارکتی مدل سازی گردید. در این مدل سازی از تحلیل های دسترسی به عنوان تناسب ارضی و روش greedy adding به منظور رسیدن به بیشترین پوشش استفاده شده است. چرا که نحوه پراکندگی پارک ها با در نظر گرفتن تناسب در سطوح مختلف کالبد شهری مسئله ای است که چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. به علاوه، استفاده از نظرات غیر کارشناس در روش ahp، باعث ناسازگاری در ماتریس مقایسات می شود. از این رو از ابزار مقیاس اولویت استفاده شده است که ناسازگاری در آن وجود ندارد. در این تحقیق دو رویکرد متفاوت مورد بررسی قرار گرفت. تفاوت دو رویکرد در نحوه تخصیص افراد به گزینه تصمیم گیری بوده است. با توجه به اینکه منطقه 7 تهران، یکی از مناطقی است که به شدت از کمبود فضای سبز رنج می برد، این منطقه به عنوان مورد مطالعاتی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داده است که با رویکرد اول که میزان فاصله افراد از گزینه تصمیم گیری تأثیری در تخصیص افراد به منابع نداشته، 59.9 % از جمعیت، تحت پوشش پارک های همسایگی قرار گرفته اند. در حالی که این مقدار در رویکرد دوم 47.4% بوده است که در این رویکرد این فاصله در نحوه تخصیص موثر بوده. در رویکرد دوم میزان میانگین مسافت پیموده شده برای دسترسی به پارک همسایگی 209.24 متر بوده و این میزان در رویکرد اول به 360.51متر رسیده. بنابراین در رویکرد اول جمعیت بیشتری نسبت به رویکرد دوم تحت پوشش قرار گرفته اند. این در حالیست که در رویکرد دوم مسافت پیموده شده برای دسترسی به پارک همسایگی، کمتر بوده است. کلمات کلیدی: مکان یابی سلسله مراتبی، تصمیم گیری چند معیاره، ahp، مقیاس اولویت، بیشترین پوشش، greedy adding
سیده یگانه موسوی میرک محمدجواد ولدان زوج
انرژی تجدیدپذیر جایگزینی برای سوخت های فسیلی بوده و پایدار و بی ضرر برای محیط زیست می باشد. همچنین میزان گازهای گلخانه ای آزاد شده در زمان تولید انرژی، قابل چشم پوشی است. اما تولید پیوسته انرژی توسط یک نوع انرژی تجدیدپذیر به دلیل وابستگی آن به شرایط آب و هوایی غیر ممکن است. برای غلبه بر این مشکل دو یا تعداد بیشتری سیستم انرژی تجدیدپذیر با یکدیگر یا با نیروگاه سوخت فسیلی، و یا نوعی سیستم ذخیره ترکیب می شوند. استان فارس به علت موقعیت جغرافیایی خود دارای یکی از بالاترین پتانسیل های جذب انرژی خورشیدی در ایران می باشد. از این رو در این تحقیق، مکان یابی نیروگاه حرارتی خورشیدی از نوع متمرکزکننده های سهموی خطی که با نیروگاه سوخت فسیلی ترکیب می شوند، برای استان فارس مورد بررسی قرار می گیرد. به این منظور پارامتر میانگین روزانه تابش فرودی موج کوتاه خورشیدی با استفاده از محصولات سنجده terra- modis و مدل سینوسی محاسبه شد، که در شرایط آسمان بدون ابر مقادیر bise، rmse و r2 به ترتیب برابر با w/m223.96، w/m229.90و 0.88 می باشد. در شرایط ابری امکان ارزیابی این پارامتر وجود نداشت. سپس از میانگین فصلی تابش فرودی موج کوتاه برای امر مکان-یابی استفاده شد. جهت انجام پروسه مکان یابی ابتدا فاکتورهای فنی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی موثر در امر مکان یابی تعیین شده و سپس در محیط gis فاکتورها به روش فازی وزن دهی شده و توسط دو شبکه متفاوت استنتاج فازی ترکیب شدند. نتایج به دست آمده نشان دادند که منطق های اولیه طراحی شبکه با نتایج هماهنگی دارند. که این موضوع قابل انعطاف بودن روش فازی و توانایی آن در مدل کردن منطق ها و ارتباطات مختلف و پیچیده را نشان می دهد. نکات کلیدی: تابش فرودی موج کوتاه خورشیدی، انرژی تجدید پذیر، gis، terra-modis، استنتاج فازی
جاوید حسین جواد نقوی
پایان نامه مشتمل بر یک مقدمه و هفت فصل می باشد: در مقدمه از ضرورت تحقیق، اهداف، فرضیه ها، پرسش ها، پیشینه و مفاهیم همچون معنا، حجیت، عقل، سنت و ... بحث شده است. در فصل اول ریشه عقل، معانی آن در لغت و مترادفات آن بیان کرده ایم. ریشه عقل عقال به معنای (بند شتر) نمی باشد بلکه عقل (قوه دراکه) ریشه اش عقل (مصدر به معنای منع) یا عقال (که مصدر و به معنای منع است) و یا از معقل منقول می باشد و حجا، کیاست و ... مترادفات عقل اند. در فصل دوم اصطلاحات علمی عقل بیان شده است که به معنای وجود مجرد ذاتا و فعلا آمده و به معنای قوه دراکه و عماله و به سرشت انسان که ممیز انسان از دیگر حیوانات است آمده است. در فصل سوم معانی و اطلاقات روایی عقل بیان شده است که از جمله معانی آن وجود مجرد ذاتا و فعلا که اولین مخلوق نامیده شده است و به معنای عقل عملی و نظری و ... آمده است. در فصل چهارم پژوهش به حجیت عقل در سنت پرداخته شده است که در اقوال معصومین و در سیره علمی آنها حجیت عقل یک امر بدیهی و روشن است. در فصل پنجم دیدگاه قرآن درباره حجیت عقل مطرح شده است و ثابت شده که قرآن ماها را به تعقل تحریک و بر می انگیزد. در فصل ششم بحث از حجیت عقل از دیدگاه خود عقل به میان آمده است. در فصل هفتم که فصل آخر این پژوهش می باشد از محدوده حجیت عقل بحث شده است و در ضمن عقیده امین استرآبادی نیز نقد شده است.
فائزه فراهانی محمد کریمی
حمل¬و¬نقل و جابجایی از جنبههای اصلی حیات شهری است و ساماندهی حملونقل و ایجاد یک سیستم حمل¬و-نقل کامل، منظم و گسترده از نیازهای اولیه هر شهر به شمار میآید. در حال حاضر سیستمهای حملونقل در بسیاری از کلانشهرها با مشکلات جدی همچون تراکم ترافیکی در شبکه خیابانها و در نتیجه دسترسی نامناسب به مراکز مهم تجاری، اداری و اقتصادی و افزایش اثرات مخرب زیست محیطی روبرو هستند. با توجه به گستردگی شبکه¬های حمل¬و¬نقل، جهت رسیدن به یک سیستم حمل¬و¬نقل کارآمد و موثر نیاز به برنامه-ریزی مداوم و مدیریت صحیح برای تامین نیازمندیها در یک سطح قابل قبول است. اهداف برنامه¬ریزی ممکن است از بهبود و اصلاح سیستم موجود حمل¬و¬نقل تا ارائه یک طرح جامع از یک سیستم توسعه یافته جدید را شامل گردد. در این تحقیق، ساختار شبکه حمل¬و¬نقل شهری جهت دستیابی به مراکز مهم خدماتی مورد ارزیابی قرار گرفته است. جهت حصول این امر از شاخص دسترسی استفاده شده و یک مدل مکانی در دو بخش شبکه حمل¬ونقل عمومی و خصوصی، برای تعیین دسترسی و سنجش عدالت فضایی با استفاده از تحلیلهای مکانی ارائه شده است. این مدل در سطح بلوک¬های آماری شهر تهران پیاده¬سازی شده است. پنج مرکز مهم خدماتی آموزشی، مذهبی، ورزشی، درمانی و پارک مد نظر قرار گرفته است که با تعیین محدوده¬های تحت پوشش هر یک از شبکه¬های راههای اصلی، خطوط مترو و خطوط اتوبوس تندرو و استفاده از تحلیل شبکه، وضعیت شبکه حمل¬ونقل مورد بررسی قرار گرفته است. این مدل، در گام نخست، دسترسی بلوک¬ها را به تک تک کاربری¬های خدماتی ارائه می¬دهد و سپس، شاخصی برای مقایسه وضعیت دسترسی در دو شبکه حمل¬ونقل عمومی و خصوصی معرفی می¬شود. سپس، شاخص دسترسی در سطح مناطق 22 گانه شهر تهران تعیین می¬گردد. در نهایت نیز شاخص دسترسی به ازای هر یک از انواع تسهیلات موجود در کل منطقه مورد مطالعه مشخص می¬شود. خروجی این مدل تعیین میزان دسترسی در منطقه مورد مطالعه در هر یک از شبکه¬های مذکور و در سطح بلوک¬ها و نیز مناطق می¬باشد. نتایج بیانگر آن است که در شبکه حمل¬ونقل عمومی در سطح دسترسی خیلی بالا، دسترسی به مراکز ورزشی از طریق اتوبوس تندرو (6/8 درصد از بلوک¬ها) در بالاترین مقدار قرار دارد. همچنین در بخش حمل¬ونقل خصوصی، در 48 درصد از بلوک¬ها، دسترسی به مدارس از وضعیت مطلوب¬تری برخوردار است. شاخص دسترسی در کل منطقه مورد مطالعه نیز نشان می¬دهد که در شبکه مترو دسترسی به اماکن ورزشی، در شبکه اتوبوس تندرو دسترسی به مدارس و در تلفیق دو شبکه مذکور دسترسی به مدارس دارای بالاترین مقدار است. نتایج این تحقیق میتواند در شناسایی مناطق دارای زیرساختهای نامناسب و کمک به تصمیمگیرندگان جهت اولویتبندی مناطق در امر طراحی و برنامهریزی توسعه و طراحی سیستمهای حملونقل شهری مورد استفاده قرار گیرد.
محمد کریمی سهیلا کوشا
اسلام به عنوان دینی جامع، بزرگ ترین حامی و تأمین کننده حقوق بنیادین انسان ها است و حساسیّت فوق العاده ای بر اجرای این حقوق، چه در عرصه فردی و چه در عرصه اجتماعی دارد، به نحوی که هیچ دولتی نمی تواند حقوق اولیه و مشروع افراد را نادیده بگیرد. به همین دلیل در نظام حقوق بین الملل اسلام اگرچه اصل بر عدم دخالت در امور سایر کشورها است، اما همه دولت ها موظفند نسبت به افرادی که حقوق آنها پایمال شده بی تفاوت نبوده، بلکه برای استیفا و یا اعاده حقوق مذکور ولو با اقدام نظامی و توسل به زور اقدام نمایند .این موضوع تحت عناوین « استنصار و استنقاذ» در متون حقوقی اسلام از آن یاد شده است. در حقوق بین الملل مدرن نیز اگرچه اصل بر عدم مداخله در امور دیگر دولت ها است، اما آن زمان که افرادی تحت ظلم و ستم قرار گرفته، از حقوق مسلّم و مشروع خود محروم شده باشند و دولت متبوع نخواهد و یا نتواند نسبت به تغییر وضع موجود اقدام کند، دولت های دیگر در قالب نظریه « مداخله بشردوستانه و مسئولیت حمایت» مکلّف به رفع ظلم و ستم و اعاده حقوق محرومین خواهند بود. در تحقیق حاضر آنچه به عنوان موضوع اساسی مورد نظر بوده است ، نگاه مقایسه ای مبتنی بر میزان تاکید در قانون اسلام و حقوق بین المل مدرن نسبت به حقوق بنیادین انسان ها، جلوگیری از نقض شدید این حقوق و چگونگی برخورد با ناقضان آن خواهد بود. با نگاه مزبور و دقت نظر در منابع و متون حقوق بین الملل اسلام و حقوق بین الملل مدرن می توان« استنصار » را معادل « مداخله بشر دوستانه » و« استنقاذ » را معادل « مسئولیت حمایت » در نظر گرفت. اما باید اذعان داشت که در خصوص شرایط و نحوه اجرا، نظریه استنصار و استنقاذ در حقوق بین الملل اسلام از سختگیری ها و محدودیت های بیشتری نسبت به مداخله بشر دوستانه و مسئولیت حمایت در حقوق بین الملل مدرن برخوردار بوده و دایره شناسایی حقوق و ملاحظات انسانی در آن پر رنگ تر و دارای ضمانت اجرای بیشتری است
محمد کریمی -
چکیده ندارد.
محمد کریمی حسین نگارش
چکیده ندارد.
نعیمه طهماسبی زاد اصغر عسگری
چکیده ندارد.
محمد کریمی گودرز افتخارجهرمی
آنچه مسلم است حقوق بشر دارای ابعاد تاریخی، فلسفی، انسان شناختی، جامعه شناسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، حقوقی و سیاسی است که نباید آن را از نظر تقسیم بندی حقوقی با حقوق انسانی (بشردوستانه) برابر دانست . در خصوص ابعاد حقوقی آن بطور اجمال باید گفت که حمایت و رعایت واقعی حقوق بشر مستلزم دو شرط است ، -1 شناسایی این حقوق -2 اعمال و اجرای آن بر اساس ابزارهای حقوقی داخلی و بین المللی. از نظر داخلی اغلب کشورها حقوق بشر را در قوانین اساسی خود وارد کرده اند در سطح بسیار کلی، نخستین متون موجود در این زمینه قانون hebeas corpus 1679 و اعلامیه جهانی حقوق بشر 1789 هستند. میثاق جامعه ملل فصل ویژه ای به این موضوع اختصاص نمی دهد. منشور سازمان ملل متحد، در مقدمه و مواد 1 و 13، 55، 62، 68 و 76 احترام به حقوق بشر را مورد تاکید قرار داده است اما در هیچکدام از این مواد واژه تصمیم گیری به چشم نمی خورد. سازمان مذکور دو میثاق حقوق بشر را در مورد حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و پروتکل اختیاری را در سال 1966 پس از اختلافات و بررسیهای زیاد به تصویب رساند که بدین ترتیب اعلامیه جهانی حقوق بشر 1948 را نیز تکمیل نمود. بطور کلی باید گفت که در نیم قرن گذشته مساله حقوق بشر، اجرا و حمایت آن و همچنین نقض این حقوق از مسائل بسیار مهم، اختلافی و جنجال برانگیز میان کشورها بوده است که به همین خاطر، کنوانسیونها، قطعنامه ها و مکانیسم های اجرایی و حمایتی زیادی بوجود آمده اند و در مقابل اینها مساله خیلی مهمی که مطرح بوده و هست ، مساله حاکمیت و صلاحیت ملی کشورهاست که مباحث زیادی را بدنبال داشته است چرا که نهایتا قواعد و مقررات حقوق بشر بایستی توسط دولت در قلمرو کشور خود نسبت به افراد اعمال و اجرا شود که مساله اراده و صلاحدید دولت مطرح می شود که به نوعی با مکانیزمهای اجرایی و حمایتی حقوق بشر چه در سطح بین المللی و چه در سطح منطقه ای اختلاف پیدا می کند و حدود صلاحیت ملی را زیر سئوال می برد. که در این رساله به این موضوع و مشکل پرداخته می شود.
محمد کریمی رضا قراخانلو
هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط بین میزان شیوع ناهنجاریهای وضعیتی بالاتنه و عملکرد عضلات ضدجاذبه در دانش آموزان پسر دوره راهنمایی استان قم می باشد. بدین منظور در مرحله اول تحقیق 273 نفر از دانش آموزان با دامنه سنی 11 تا 15 سال به صورت تصادفی بعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. میانگین سن، قد و وزن آزمودنیها به ترتیب 3/13 سال، 52/158 سانتی متر و 36/43 کیلوگرم بود. آزمودنیها از نظر ابتلا به ناهنجاریهای لوردوز، کیفوز و اسکولیوز مورد معاینه قرار گرفتند. انحنای پشتی و کمری آزمودنیها با استفاده از خط کش منعطف (flexible ruler)اندازه گیری شد. عارضه اسکولیوز نیز با مشاهده وضعیت ستون فقرات از نمای پشتی و آزمون خم شدن به پهلو از حالت ایستاده مورد ارزیابی قرار گرفت. در مرحله دوم تحقیق یک گروه 15 نفری از بین افارد سالم و سه گروه 15 نفری از بین افرادی که بیشترین شدت ابتلا به لوردوز، کیفوز و اسکولیوز را داشتند، انتخاب شدند و عملکرد عضلات ضدجاذبه آنها با استفاده از آزمونهای حرکتی کشش از بارفیکس، دراز و نشست، sit & reach ، اکستنشن تنه، خم شدن به پهلو از حالت ایستاده و بلند کردن تنه در وضعیت خوابیده به پهلو، مورد ارزیابی قرار گرفت و میانگین رکورد گروه سالم با هریک از گروههای سه گانه ناهنجار در هر آزمون با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس (anova) مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد:1- 26/73 درصد از آزمودنیها دارای زوایای غیرطبیعی کیفوز (79/8% شدید، 85/53% متوسط و 62/10% خفیف) ، 4/30 درصد دارای زوایای غیرطبیعی لورودوز (4/5% شدید، 18% متوسط 7% خفیف) و 77/56 درصد دارای اسکولیوز (62/13% شدید، 34/36% متوسط، 81/6 % خفیف) می باشند. 2- بین عملکرد عضلات ضد جاذبه گروه سالم و گروه های سه گانه ناهنجار در آزمون کشش از بارفیکس تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. 3- بین عملکرد عضلات ضد جاذبه گروه سالم و گروههای سه گانه ناهنجار در آزمون دراز و نشست تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. 4- بین عملکرد عضلات ضدجاذبه گروه سالم و گروههای سه گانه ناهنجار در آزمون sit & reach تفاوت معنی داری مشاهده گردید که براساس آزمون lsd این تفاوت بین گروه سالم و گروه لوردوز معنی دار بود. 5- بین عملکرد عضلات ضد جاذبه گروه سالم و گروههای سه گانه ناهنجار در آزمون اکستنشن تنه تفاوت معنی داری مشاهده گردید که براساس آزمون lsd این تفاوت بین گروه سالم و گروه های لوردوز و کیفوز معنی دار بود.6- بین عملکرد عضلات ضد جاذبه گروه سالم و گروههای سه گانه ناهنجار در آزمون خم شدن به پهلو از حالت ایستاده تفاوت معنی داری مشاهده گردید که براساس آزمون lsd این تفاوت بین گروه سالم و گروه اسکولیوز معنی دار بود. 7 - بین عملکرد عضلات ضدجاذبه گروه سالم و گروههای سه گانه ناهنجار در آزمون بلند کردن تنه در وضعیت خوابیده به پهلو تفاوت معنی داری مشاهده گردید که براساس آزمون lsd این تفاوت بین گروه سالم و گروه اسکولیوز معنی دار بود. در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد که در حفظ وضعیت بدنی دانش آموزان انعطاف پذیری عضلات ضدجاذبه مهمتر از سایر عملکردهای عضلانی آنها مانند قدرت و استقامت می باشد و در ساعات تربیت بدنی در مدارس باید بر کشش این عضلات و بویژه کشش عضلات همسترینگ تاکید بیشتری شود.
محمد کریمی محمد طبیبیان
دراین پایان نامه مساله رانت جویی از زاویه بودجه مورد بررسی قرار گرفته است. منظور از بودجه، بودجه عمومی دولت است که هرساله به صورت قوانین بودجه به تصویب مجلس می رسد.در این پایان نامه برای محاسبه شاخص رانت جویی بودجه ای برای سایر کشورها و مقایسه آن با ایران از آمارهای مالی دولتی که بوسیله صندوق بین المللی پول منتشر می شوند استفاده شده است. در همین راستا ، با استفاده از منابع مالی خارج از بودجه حاصل نرخ ارز ، بودجه عمومی دولت دوباره محاسبه شده و با استفاده از آن نیز شاخص رانت جویی بودجه ای دوباره محاسبه شده است.سری زمانی رانت جویی بودجه ای بدست آمده برای ایران ، وجود چندین جهش در رانت جویی بودجه ای را نشان می دهد که از نظر زمانی، با حوادث بوقوع پیوسته در فاصله زمانی مورد بررسی، دقیقا تطابق دارند. جهش های موجود در رانت جویی بودجه ای مقارن هستند با دوره های افزایش قیمت نفت و انقلاب(1360-1354)، جنگ(1367-1361)، بازسازی و تعدیل اقتصادی(1374-1368) و تثبیت اقتصادی و اصلاحات(1380-1375)
محمد کریمی
چکیده ندارد.
محمد کریمی علی شاهنده
تغییرات نوین در دهه گذشته در عرصه فعالیت سازمانها، بویژه مساله توسعه سازمان تجارت جهانی و جهانی شدن اقتصاد باعث تغییرات اساسی در ساختار بازارهای محلی گشته ، بطوریکه نوآوری و تنوع در محصولات تولیدی و سرعت در ارائه آنها به بازار بعنوان معیارهای نوین رقابت ، به معیارهای قدیمی شامل قیمت، کیفیت و تحویل بموقع اضافه شده است. در واقع مفهوم نوین mass customization جاگزین مفهوم قدیمی mass production شده است. این روندها، منجر به ناکارایی روشهای قدیمی مبتنی براصول تولید انبوه گشته و نیاز به روشها و فلسفه های نوین که امکان بقا و پیشرفت یک سازمان را در شرایط نامطمئن و متغیر کنونی تضمین نماید، بخوبی احساس می شود. تولید چابک بعنوان رویکردی جدید برای تحقق این هدف بوده و هدف آن فراهم آوردن بستری می باشد که قابلیت پاسخگویی و سرعت عمل یک سازمان را در مواجهه با تغییرات احتمالی درابعاد مختلف سازمانی مثل بازار ، رقبا، تکنولوژی و عوامل سیاسی/اقتصادی/اجتماعی و همچنین اتخاذ استراتژیهای رقابتی مناسب بهبود بخشد. در این مطالعه ابتدا مفهوم تولید چابک و مفاهیم مرتبط با آن که تاکنون مورد توجه محققین بوده است، تشریح شده و سپس یک چارچوب عملی جهت پیاده سازی مفهوم چابکی در سازمان پیشنهاد گردیده است.