نام پژوهشگر: اسداله رجب
بهارک بیاتی اسداله رجب
این پژوهش به بررسی رابطه هوش هیجانی و راهبردهای مقابله ای با کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع دو پرداخته است.از طرح همبستگی استفاده شده وجامعه آماری را کلیه مبتلایان به دیابت نوع دو مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران تشکیل داده اند. 110 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند و پرسشنامه کیفیت زندگی وابسته به دیابت ،هوش هیجانی بار-ان و راهبردهای مقابله ای لازاروس فولکمن در مورد آنها اجراگردیده است.روشهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد استفاده قرار گرفته است. از نرم افزار spssجهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش بهره گرفته شد.یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی و راهبردهای مقابله ای با کیفیت زندگی رابطه معنی دار وجود ندارد.از میان زیر مقیاس های هوش هیجانی کنترل تکانه،شادکامی وهمدلی پیش بینی کننده کیفیت زندگی بودند.از میان زیر مقیاسهای راهبردهای مقابله ای نیز مسولیت پذیری ،خویشتن داری و گریز و اجتناب پیش بینی کننده بودند.تنها زیر مقیاس هوش هیجانی که راهبردهای مقابله ای را پیش بینی کرد،خوش بینی بود.بیمارانی که دارای عوارض دیابتی بودند به طور معنی دار کیفیت زندگی پایین تر داشتند.بین کیفیت زندگی زنان و مردان دیابتی تفاوت معنا دار مشاهده نشد.
مریم شیرازی منیره انوشه
دیابت بیماری مزمنی است که به رفتارهای خودمراقبتی ویژه ای تا پایان عمر نیازمند است. چنانچه ابتلا به این بیماری مزمن با دوران نوجوانی همراه شود به علت ماهیت و خصوصیات دوران نوجوانی مشکلات سازگاری با بیماری و مشکل در انجام رفتارهای خودمراقبتی را برای نوجوان و والدین او ایجاد می کند. از طرفی مطالعات نشان داده که در بیماری های مزمن از جمله دیابت خودمراقبتی با تصور از خود در تعامل است و این در حالیست که نوجوانان مبتلا به دیابت در تصور از خود مشکل دارند لذا از آنجائیکه در این نوجوانان چگونگی تأثیر خودمراقبتی بر تصور از خود از اهمیت ویژه ای برخوردار است لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر برنامه خود مراقبتی بر تصور از خود دختران نوجوان دیابتیک انجام شده است. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که در سال 1388-1387 و با انتخاب 80 دختر نوجوان 15 تا 19 ساله مبتلا به دیابت (40 نفر به عنوان گروه آزمون و 40 نفر به عنوان گروه شاهد) در انجمن دیابت ایران انجام شده است. بعد از گردآوری اطلاعات حاصل از مرحله قبل از مداخله با استفاده از پرسشنامه دانش، عملکرد و تصور از خود و نیازسنجی آموزشی در هر دو گروه، برنامه خود مراقبتی طراحی شد و سپس برنامه خود مراقبتی طی 8 جلسه بحث گروهی برای گروه آزمون اجرا شد. سپس بلافاصله و یکماه بعد از پایان مداخله مجدداً دانش، عملکرد و تصور از خود دختران نوجوان دیابتیک در هر دو گروه آزمون و شاهد اندازه گیری شد. نتایج حاصله پس از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که با آزمون t مستقل و کای دو (p>0/05) دو گروه آزمون و شاهد از نظر گزینه های اطلاعات دموگرافیک ( سن، قد، وزن، شغل پدر و...) همسان بودند. در گروه آزمون در مقایسه بین قبل، بلافاصله و یکماه بعد از پایان مداخله تفاوت معنی داری در جهت افزایش نمره دانش، عملکرد و تصور از خود مشاهده شد (p<0/0001) اما این اختلاف در گروه شاهد معنی دار نشد (p>0/05) و نیز آزمون t مستقل (p>0/05) تفاوت معنی داری در زمینه دانش، عملکرد و تصور از خود بین دو گروه آزمون و شاهد قبل از مداخله نشان نداد. بلافاصله و یکماه بعد از پایان مداخله بین دو گروه با آزمون t مستقل اختلاف معنی داری از نظر میانگین نمره دانش، عملکرد و درک از خود دیده شد (p<0/05). بطور کلی نتایج این پژوهش نشان می دهد که اجرای برنامه خودمراقبتی به شیوه بحث گروهی در بهبود تصور از خود دختران نوجوان دیابتیک موثر بوده است و پیشنهاد می شود آموزش رفتارهای خودمراقبتی به شیوه بحث گروهی به عنوان یک روش موثر جهت بهبود تصور از خود نوجوانان مبتلا به سایر بیماریهای مزمن به کار گرفته شود.
زهرا بیگلی اسداله رجب
چکیده ندارد.
غلامرضا حسین پور علیرضا مرادی
این پژوهش دارای سه فرضیه به ترتیب زیر است . 1- بیماران دیابتی نسبت به افراد غیر دیابتی زمان واکنش طولانی تری برای گفتن نام رنگ کلمات مرتبط با دیابت نسبت به کلمات خنثی در تکلیف استروپ دارند . 2- بین بیماری دیابت و اضطراب رابطه معنا داری وجود دارد . 3- بین بیماری دیابت و افسردگی رابطه معنا داری وجود دارد . نتایج تحلیل داده های این پژوهش حاکی از آن است که بیماران دیابتی به کلمات مربوط به دیابت نسبت به کلمات خنثی واکنش کند تری از گروه گواه داشتند . در رابطه با فرضیه های جانبی بین دیابت و اضطراب و نیز دیابت و افسردگی رابطه معنا داری وجود دارد.