چکیده هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی نقش و جایگاه اقتصاد اخلاقی در سیر اندیشه های اقتصادی می-باشد. پرسش های اصلی تحقیق عبارتند از: نخست، جایگاه اقتصاد اخلاقی در سیر اندیشه های اقتصادی چگونه است؟ و دوم، علت اهمیت یافتن اقتصاد اخلاقی در اواخر دهه 1990 و آغاز هزاره سوم چیست؟ از این رو از روش توصیفی برای بررسی سیر تاریخی رابطه اخلاق و اقتصاد در تاریخ عقاید اقتصادی و تجزیه و تحلیل منابع گردآوری شده در این زمینه برای پاسخ گفتن به دو سوال مزبور استفاده می شود. نتایج حاصل گویای آن است که اقتصاد و اخلاق پیوند دیرینه ای با هم داشته و اقتصاد از ابتدای پیدایش خود علمی اخلاقی بوده است ولی با گذر زمان این دو حوزه از علم از یکدیگر جدا شده اند. از دهه های پایانی قرن بیستم تا کنون گرایش اقتصاددانان به توجه به اخلاق و نقش آن در اقتصاد به طور روزافزون افزایش یافته است که دو علت عمده را می توان برای آن برشمرد: نخست، ناکامی رویکرد مهندسی به اقتصاد در حل مشکلات اقتصادی کشورها؛ و دوم ژرف نگری در مسائل اقتصادی و توجه به روش شناسی علم اقتصاد. نتایج حاصل از بررسی جایگاه اقتصاد اخلاقی نیز بیانگر آن است که اقتصاد اخلاقی را می-توان جزء یکی از مکاتب موضوعی علم اقتصاد جای داد. واژگان کلیدی: اقتصاد، اخلاق، اقتصاد اخلاقی، آدام اسمیت، سیر اندیشه های اقتصادی، آمارتیا سن.