نام پژوهشگر: اصغر اصغری مقدم
مهدی بری بوراچالو اصغر اصغری مقدم
محدوده مطالعاتی دشت سلماس یکی از دشتهای حاصلخیز استان آذربایجان غربی است که از نظر جغرافیایی در شمال شهر ارومیه و در شمال غرب دریاچه ارومیه واقع است. در دشت سلماس آب زیرزمینی در اکثر مناطق دشت، منبع اصلی تأمین آب شرب و کشاورزی می باشد. با توجه به اینکه قسمت خروجی دشت منتهی به دریاچه ارومیه می باشد، افت تراز آب زیرزمینی خطر هجوم آب شور دریاچه به مناطق ساحلی را در پی خواهد داشت. بدین جهت مطالعه کمیت و کیفیت آب زیرزمینی این دشت از نظر مدیریت منابع آب اهمیت ویژه ای دارد. در چند سال اخیر به دلیل کمبود بارش و برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی، تراز آب زیرزمینی افت کرده است. بطوری که روند کلی هیدروگراف واحد آب زیرزمینی دشت سلماس یک روند نزولی است که در طی سالهای 83 تا 87 تراز آب زیرزمینی آبخوان 2/24 متر افت کرده است یعنی مقدار 32/57 میلیون متر مکعب در طول این مدت از آبخوان تخلیه شده و آبخوان با بیلان منفی روبرو می باشد. هیدروگراف تراز آب دریاچه ارومیه نشان داد که روند کلی تراز دریاچه نیز در حال کاهش است و حداکثر تراز دریاچه در سال 87 نسبت به سال 84 مقدار 1/24 متر افت و در حداقل تراز خود مقدار 0/69 متر افت داشته است. دریاچه با آبخوان در ارتباط هیدرولیکی می باشد بنابراین برای بررسی اثرات آب شور دریاچه بر آبخوان ابتدا فصل مشترک آب شور- شیرین توسط روابط تحلیلی محاسبه گردید و سپس برای مدیریت بهتر آبخوان، کل دشت سلماس توسط نرم افزارvisual modflow از نظر کمی و کیفی شبیه سازی گردید. محاسبات نشان داد که طول فصل مشترک در سال 87 نسبت به سال 84 کاهش داشته است و عمق فصل مشترک آب شور- شیرین افزایش یافته است و تیغه آب شور از خشکی به سمت دریاچه پسروی کرده است. با توجه به نزدیکی چاههای بهره برداری موجود به ساحل دریاچه، پدیده بالا آمدن مخروطی آب شور در چاههای مذکور اتفاق افتاده و آب چاهها شور شده است که نتایج آنالیز شیمیایی نیز این موضوع را نشان می دهند. ادامه چکیده برای مدل سازی آبخوان از همه اطلاعات زمین شناسی، هیدرودینامیکی و هیدرولوژیکی موجود در دشت بهره گرفته شد. نتایج اولین اجرای مدل کمی برای سال آبی 84- 83 نشان داد پارامترهای اولیه ورودی به مدل از قطعیت لازم برخوردار نبودند. تحلیل حساسیت مدل کمی نشان داد که مدل نسبت به تغییر مقادیر هدایت هیدرولیکی(k) و ضریب ذخیره(s) و ابعاد شبکه بندی بخصوص در محل برخی پیزومترها حساسیت بالا و نسبت به میزان تغذیه و تخلیه و مرزهای هیدرولیکی حساسیت کمی دارد. مرحله واسنجی مدل کمی با تغییر توأم پارامترهای هیدرولیکی و ابعاد شبکه بندی برای سال 84-83 صورت گرفت که نتایج حاصل از آن قابل قبول و میزان خطاها در محدوده مجاز بوده و سطح آب زیرزمینی بخوبی شبیه سازی شده است. با توجه به نبود اطلاعات کافی در مورد پارامترهای کیفی آبخوان، با مراجعه به مقالات علمی و کارهای عملی، مقادیر این پارامترها با دقت برآورد شدند. نتایج حاصل از اولین اجرای مدل کیفی(با یون کلر) نشان داد که مقادیر خطاها در حد قابل قبول بوده و کیفیت آب زیرزمینی به خوبی شبیه سازی شده است این موضوع نشان می دهد که در مرحله تخمین پارامترها موفق عمل شدهاست. تحلیل حساسیت مدل کیفی نشان داد که مدل به تغییرات چگالی ظاهری و نسبت ضرایب پراکندگی حساس نبوده ولی نسبت به تغییرات ضریب پخش مولکولی و پراکندگی طولی حساسیت دارد. نتایج واسنجی مدل کیفی نشان داد که مقادیر اولیه ورودی به مدل درست بوده و می توان گفت که شرایط کیفی آبخوان با توجه به محدویت هایی که در این مورد وجود دارد به خوبی شبیه سازی شده است. با توجه به نبود اطلاعات کافی برای سالهای بعد از بیلان موفق به صحت سنجی و پیش بینی مدل نشدیم. اما با انجام صحت سنجی برای سالهای دارای آمار کافی می توان از این مدل به خوبی در مدیریت آبخوان استفاده کرد.
اسماعیل داودی حسین هلالی
مهمترین زمینه شناخت ما از سیستم های مرتبط با چرخه آب، نمونه ها و داده هایی برداشت شده از آن سیستم ها می-باشند که در عملیاتهای مدلسازی وپیش بینی نقشی کلیدی ایفا می کنند. با افزایش روز افزون حجم داده ها، مشکلات جدیدی نیز در به کارگیری موثر آنها در عملیاتهای مدلسازی و پیش بینی نمایان شده است. در اغلب مطالعات مربوط به علوم زمین از جمله هیدرولوژی و هیدروژئولوژی قسمت عمده ای از زمان و هزینه ها، صرف آماده سازی داده ها به شکل مورد نظر می شود. و تقریبا تمام کسانی که تجربه کار با داده های مکانی را دارند همواره از مواردی چون ناسازگاری فایل ها، متفاوت بودن سیستم های مختصات، گیرها و باگ هایی که در کار با نرم افزارها رخ می دهند و حجم انبوهی از داده های پراکنده در قالبهای مختلف، گله مند می باشند. در نتیجه، عدم یکپارچگی داده ها، عدم ارتباط بین داده ای و گوناگونی محیط های ذخیره، تنوع ابزارها و قالبهای مورد استفاده، موجب شده که عملیاتهای پرس و جو، استخراج، به روزرسانی و به طور کلی مدیریت داده ها و اطلاعات مکانی به منظور تحلیل، تهیه نقشه و مدلسازی به کندی صورت گرفته و با مشکلات مختلفی روبرو باشد. فرآیندهای مدلسازی و درنتیجه برآورد بیلان نیز به عنوان فرآیندهای تحلیل مکانی، دربرگیرنده عوامل و عناصر تشکیل دهنده زیادی به همراه انبوهی از داده ها و اطلاعات مکانی و توصیفی می باشند که با بکارگیری کارآمدتر روشها و ابزارهای gis در ذخیره ، بازیابی و تحلیل اطلاعات، در زمان بسیار کمتری قابل انجام می باشند. حال با توجه به موارد فوق الذکر و مشکلات موجود، هدف این تحقیق، تهیه الگویی استاندارد و کلی جهت ساماندهی و استفاده هرچه بهتر از داده ها و اطلاعات مورد استفاده در مدلسازی و محاسبات بیلان آب زیرزمینی و درنتیجه تسریع و بالابردن دقت این فرآیندها با استفاده از روش ها و ابزارهای جدید gis می باشد. در این تحقیق جهت مدیریت بهینه داده ها و اطلاعات مورد استفاده در مدلسازی و برآورد بیلان آب های زیرزمینی اقدام به طراحی و توسعه یک مدل داده ای براساس مدل داده ای arc hydro groundwater شد. طراحی مدل مورد بحث براساس مراحل معمول در مدلسازی داده ها صورت گرفته و در پیاده سازی الگوی مدل داده ای از نمودارهای uml و ابزارهای casetools بهره گرفته شده است. در مدل داده ای طراحی شده، از انواع قابلیتهای ساختاری gdb بهره گیری و در نهایت به منظور آزمایش مدل داده ای، مجموعه ای از داده های موجود و مرتبط با موضوعات مدل، در الگوی فیزیکی بارگذاری شد. نتایج حاصل از طراحی مدل داده ای و بارگذاری داده های محلی نشان می دهد که علی رغم در دسترس نبودن و یا عدم وجود بعضی از داده ها، امکان توسعه و به روزرسانی پایگاه اطلاعاتی حاصل از مدل داده ای مورد بحث برای داده های موجود در ایران، فراهم می باشد و حتی در نامناسب ترین حالت، وضعیت داده ها در قالب مدل طراحی شده، از وضعیت کنونی مناسبتر خواهد بود و می توان از آن به عنوان الگویی اولیه در ایجاد پایگاه اطلاعات منابع آب استفاده نمود.
اسماعیل داودی حسین هلالی
مهمترین زمینه شناخت ما از سیستم های مرتبط با چرخه آب، نمونه ها و داده هایی برداشت شده از آن سیستم ها می-باشند که در عملیاتهای مدلسازی وپیش بینی نقشی کلیدی ایفا می کنند. با افزایش روز افزون حجم داده ها، مشکلات جدیدی نیز در به کارگیری موثر آنها در عملیاتهای مدلسازی و پیش بینی نمایان شده است. در اغلب مطالعات مربوط به علوم زمین از جمله هیدرولوژی و هیدروژئولوژی قسمت عمده ای از زمان و هزینه ها، صرف آماده سازی داده ها به شکل مورد نظر می شود. و تقریبا تمام کسانی که تجربه کار با داده های مکانی را دارند همواره از مواردی چون ناسازگاری فایل ها، متفاوت بودن سیستم های مختصات، گیرها و باگ هایی که در کار با نرم افزارها رخ می دهند و حجم انبوهی از داده های پراکنده در قالبهای مختلف، گله مند می باشند. در نتیجه، عدم یکپارچگی داده ها، عدم ارتباط بین داده ای و گوناگونی محیط های ذخیره، تنوع ابزارها و قالبهای مورد استفاده، موجب شده که عملیاتهای پرس و جو، استخراج، به روزرسانی و به طور کلی مدیریت داده ها و اطلاعات مکانی به منظور تحلیل، تهیه نقشه و مدلسازی به کندی صورت گرفته و با مشکلات مختلفی روبرو باشد. فرآیندهای مدلسازی و درنتیجه برآورد بیلان نیز به عنوان فرآیندهای تحلیل مکانی، دربرگیرنده عوامل و عناصر تشکیل دهنده زیادی به همراه انبوهی از داده ها و اطلاعات مکانی و توصیفی می باشند که با بکارگیری کارآمدتر روشها و ابزارهای gis در ذخیره ، بازیابی و تحلیل اطلاعات، در زمان بسیار کمتری قابل انجام می باشند. حال با توجه به موارد فوق الذکر و مشکلات موجود، هدف این تحقیق، تهیه الگویی استاندارد و کلی جهت ساماندهی و استفاده هرچه بهتر از داده ها و اطلاعات مورد استفاده در مدلسازی و محاسبات بیلان آب زیرزمینی و درنتیجه تسریع و بالابردن دقت این فرآیندها با استفاده از روش ها و ابزارهای جدید gis می باشد. در این تحقیق جهت مدیریت بهینه داده ها و اطلاعات مورد استفاده در مدلسازی و برآورد بیلان آبهای زیرزمینی اقدام به طراحی و توسعه یک مدل داده ای براساس مدل داده ای arc hydro groundwater شد. طراحی مدل مورد بحث براساس مراحل معمول در مدلسازی داده ها صورت گرفته و در پیاده سازی الگوی مدل داده ای از زبان مدلسازی uml و ابزارهای casetools بهره گرفته شده است. در مدل داده ای طراحی شده، از انواع قابلیتهای ساختاری gdb بهره گیری و در نهایت به منظور آزمایش مدل داده ای، مجموعه ای از داده های موجود و مرتبط با موضوعات مدل، در الگوی فیزیکی بارگذاری شد. نتایج حاصل از طراحی مدل داده ای و بارگذاری داده های محلی نشان می دهد که علی رغم در دسترس نبودن و یا عدم وجود بعضی از داده ها، امکان توسعه و به روزرسانی پایگاه اطلاعاتی حاصل از مدل داده ای مورد بحث برای داده های موجود در ایران، فراهم می باشد و حتی در نامناسب ترین حالت، وضعیت داده ها در قالب مدل طراحی شده، از وضعیت کنونی مناسبتر خواهد بود و می توان از آن به عنوان الگویی اولیه در ایجاد پایگاه اطلاعات منابع آب استفاده نمود.
جعفر ادراکی اصغر اصغری مقدم
چکیده: محدوده مطالعاتی دوزدوزان در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و در 75 کیلومتری جنوب شرق تبریز واقع شده است. بزرگترین ناحیه مسکونی این محدوده شهرستان دوزدوزان و روستاهای آن شامل شربیان، ایوق، خاکی و سرچشمه می باشد. وسعت کل حوضه 217 کیلومترمربع است که حدود 5/88 کیلومترمربع آن را دشت شامل می شود. میانگین بارش ده ساله (1387-1378) منطقه مورد مطالعه 336 میلی متر و متوسط درجه حرارت آن 6/8 سانتی گراد می باشد. بر اساس اقلیم نمای آمبرژه آب و هوای این منطقه در محدوده نیمه خشک سرد واقع شده است. در محدوده مطالعاتی رودخانه ای با جریان دائمی وجود ندارد و همچنین 141 حلقه چاه عمیق (138 حلقه کشاورزی، 2 حلقه شرب و 1 حلقه صنعت) وجود دارد. خشکسالیهای اخیر و به تبع آن افزایش بی رویه بهره برداری از منابع آبهای زیرزمینی باعث افت شدید سطح آب زیرزمینی و همچنین کاهش کیفیت آن شده است. هیدروگراف واحد سالهای آبی 86-85 الی 88-87 نشان از افت 39/2 متری سطح آب زیرزمینی (کاهش 37/7 میلیون متر مکعبی از ذخائر آبخوان) و همچنین کموگراف واحد سالهای آبی 86-85 الی 88-87 افزایش 62 میکروزیمنس بر سانتی مترمربع میزان هدایت الکتریکی آبهای زیرزمینی را نشان می دهد. با توجه به اینکه تخمین صحیح شرایط هیدروژئولوژیکی آبخوان و بررسی کیفیت آبهای زیرزمینی از اهم مسائل به منظور مدیریت صحیح منابع آب زیرزمینی می باشد، اقدام به شبیه-سازی کمی و کیفی آبخوان با استفاده از نرم افزار visual modflow v.3.1 گردید. پس از وارد کردن اطلاعات لازم به مدل برای سال آبی 86-85 مدل با 12 گام اجرا گردید. نتایج به دست آمده در اولین اجرای مدل به دلیل عدم قطعیت داده های ورودی قابل قبول نبود. آنالیز حساسیت مدل کمی نشان داد که مدل به تغییرات k، s و شبکه بندی مکانی حساسیت بالایی نشان می دهد. در نواحی مرکزی دشت که تراکم چاه های بهره برداری و به تبع آن تنش های وارده بر آن زیاد است، نسبت به مناطق دیگر حساسیت بیشتری را دارا می باشد. مرحله واسنجی مدل کمی با تغییر توام پارامترهای هیدرولیکی و ابعاد شبکه بندی برای سال آبی 86-85 صورت گرفت که نتایج حاصل از آن قابل قبول بود. سطح آب زیرزمینی به خوبی شبیه سازی شده است. صحت سنجی مدل کمی برای سال آبی 87-86 نشان داد که مدل به خوبی توانسته است شرایط طبیعی سفره را شبیه سازی کند و می توان به ترکیب پارامترهای بکار رفته در مرحله واسنجی مدل و مرزهای هیدرولیکی آبخوان اطمینان داشت. پس از حصول نتیجه مطلوب از مدل دشت دوزدوزان، با ورود داده های لازم برای یون کلر اقدام به شبیه سازی کیفی آبخوان گردید. مدل برای سال آبی 86-85 با 40 گام اجرا گردید. اولین اجرای مدل نتایج مطلوبی را نشان نداد. تحلیل حساسیت مدل کیفی نشان داد که مدل تهیه شده به تغییرات ابعاد شبکه، پراکندگی طولی و نسبت ضریب عرضی حساسیت بالا نشان می دهد. حساسیت مدل به چگالی ظاهری و جذب خطی در حد کم و یا ناچیز می باشد. واسنجی مدل کیفی با تغییر همزمان پارامترهای کیفی برای سال آبی 86-85 انجام گرفت. نتایج حاصل در حد قابل قبول می باشد. صحت سنجی مدل کیفی در سال 87-86 نشان از شبیه سازی نسبتاً خوب مدل از شرایط سفره می باشد.
حسین سعادتی اصغر اصغری مقدم
محدوده مطالعاتی ورزقان در شمال غرب ایران، در استان آذربایجان شرقی و در 70 کیومتری شمال تبریز واقع شده است. وسعت محدوده مطالعاتی 500 کیلومترمربع بوده که در برگیرنده بخش های غربی حوضه آبریز رودخانه اهرچای می باشد. وجود منابع آب زیرزمینی ارزشمند در منطقه و نبود منابع آب سطحی کافی و مناسب، و تامین آب مورد نیاز بخش های مختلف از این منابع، موجب شده است تا ضرورت مطالعه منابع آب زیرزمینی منطقه مطالعاتی از نظر کیفی و کمی بیش از پیش اهمیت داشته باشد. با توجه به مطالب ذکر شده، هدف اصلی از این کار علمی و تحقیقی، مطالعات هیدروژئوشیمیایی و هیدروژئولوژیکی منابع آب زیرزمینی و کیفیت منابع آب سطحی منطقه ورزقان می باشد. به همین منظور، نمونه برداری از منابع آب منطقه مطالعاتی با پراکندگی مناسب انجام گرفت. به علاوه کلیه اطلاعات موجود در مورد هیدروژئولوژی، هیدروژئوشیمی، هیدرولوژی، زمین شناسی و هواشناسی منطقه نیز از منابع مربوطه جمع آوری گردیده و همراه با نتایج حاصله از آنالیز شیمیایی نمونه های آبی جمع آوری شده به منظور این مطالعه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده از مطالعات هیدرولوژیکی انجام شده، بر اساس آمار 10 ساله(دوره آماری 88- 78) از ایستگاه اهر- ورزقان، منطقه مطالعاتی با داشتن میانگین بارش سالانه 358 میلی متر و متوسط درجه حرارت سالانه 13 درجه سانتی گراد، جزء اقلیم های سرد نیمه خشک محسوب می شود. رودخانه اهرچای با امتداد غربی – شرقی، از ارتفاعات غربی منطقه منشا گرفته و با عبور ازبخش های میانی منطقه، منابع آب موجود را زهکشی می کند. بررسی های زمین شناسی در منطقه گویای این واقعیت است که، وجود و گسترش سیستم های درز و شکاف دار در سنگ های آذرین و در بخش هایی نیز سنگ های آهکی، در تغذیه منابع آب زیرزمینی منطقه بسیار حائز اهمیت می باشد. سازندهای آبرفتی موجود در منطقه که مربوط به رسوبات عهد حاضر می باشند نیز، بخش های اصلی حوضه آبریز رودخانه اهرچای را تشکیل می دهند. به منظور بررسی های هیدروژئوشیمیایی منابع آب منطقه ورزقان، نمونه برداری از این منابع در آبان 89 انجام گرفت. در مجموع تعداد 30 نمونه از منابع آب زیرزمینی و سطحی منطقه و با پراکندگی مناسب، جمع آوری و به منظورآنالیز شیمیایی به آزمایشگاه آبشناسی دانشگاه تبریز منتقل شد. لازم به ذکر است که تعداد 6 نمونه آبی نیز در خرداد ماه 90 به منظور بررسی هر چه بیشتر آنومالی های موجود در منابع آبی منطقه انجام گرفت. پارامترهای فیزیکی و شیمیایی از قبیل هدایت الکتریکی، اسیدیته، کل مواد جامد محلول، دما، و مقادیر غلظت یون های اصلی، عناصر جزئی، و یون های نیترات و فلوراید موجود در نمونه ها تعیین گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد تیپ های غالب منابع آبی منطقه ca-mg-hco3 ,ca-hco3 و ca-na-hco3 بوده و از نظر سختی نیز، اکثر نمونه ها دارای سختی متوسط به بالا می باشند. میزان شوری نمونه ها نیز در حد قابل قبولی بوده و تقریبا تمامی آب های منطقه به منظور مصارف کشاورزی و صنعتی خوب و مناسب می باشند.. هم چنین نتایج بدست آمده از آنالیز شیمیایی نمونه های آبی منطقه بیانگر این مطلب است که، وجود غلظت های بالایی از یون نیترات در منابع آبی، کیفیت این آب را به منظور مصارف آشامیدنی با مشکلاتی مواجه کرده است. به علاوه در بخش هایی از منطقه، وجود غلظت های بیش از حد مجاز یون فلوراید نیز، سلامتی اهالی منطقه را مورد تهدید قرار می دهد. غلظت عناصر جزئی نیز در منطقه پایین تر از حد استاندارد جهانی می باشد و در مورد آلودگی منابع آب زیرزمینی توسط عناصر سنگینی هم چون سرب، آرسنیک و مس، هیچ گونه نگرانی وجود ندارد.
لیدا جلالی اصغر اصغری مقدم
: دشت خوی در شمال غرب کشور و در شمال استان آذربایجان غربی گسترده شده است. شهر خوی مهم ترین شهر در این دشت محسوب می گردد. این منطقه جزء مناطق سرد و خشک محسوب شده و متوسط بارندگی آن 344 میلی متر می باشد. منابع آب سطحی منطقه عمدتأ شامل دو رودخانه ی قطور و الند می باشد. هدف از این پژوهش بررسی کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی دشت خوی و تعیین آلودگی فلزات سنگین در مناطق مختلف دشت می باشد. سفره های تحت فشار و نیمه تحت فشار به صورت ناپیوسته و موضعی در بخش های غربی و مرکزی دشت و سفره های آزاد را در همه نقاط مشخص شدند. جهت جریان آب زیرزمینی با توجه به خطوط هم پتانسیل از جنوب غرب به شمال شرقی دشت می باشد. به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت خوی، علاوه بر جمع آوری اطلاعات صورت گرفته، 36 نمونه آبی از چاه های موجود در دشت نمونه برداری شد. پارامترهای هدایت الکتریکی و ph در محل نمونه?برداری و نیز با یون های اصلی (کلسیم، منیزیم، سدیم، پتاسیم، کلر، سولفات، کربنات و بیکربنات)، یون های فرعی (نیترات و فلوراید) و عناصز جزئی (آرسنیک، آهن و مس) در آزمایشگاه آبشناسی گروه زمین?شناسی دانشگاه تبریز مورد آنالیز قرار گرفتند. ترکیب آب زیرزمینی در منطقه بیشتر از دو تیپ بیکربناته و کلروره تشکیل یافته است. به طور کلی تیپ منابع موجود در بخش های جنوبی و شرقی کلروره است و تیپ آب در بخش های غرب و شمال غربی دشت از نوع بیکربناته می باشد. نتایج حاصل از بررسی هدایت الکتریکی در منطقه نشان می دهد که به طور کلی هدایت الکتریکی از جنوب غرب به شمال شرق و شرق افزایش می یابد که منطبق بر جهت جریان آب زیرزمینی می باشد. در قسمت های شرقی و شمال شرقی (انتهای دشت) به دلیل قرار گرفتن در منطقه تخلیه، تبخیر از سطح آب زیرزمینی، تأثیر سازندهای تبخیری و پمپاژ آب، هدایت الکتریکی آبخوان بیشتر است. در بخش مرکزی نیز به دلیل ریزدانه بودن آبرفت و نفوذپذیری کم میزان هدایت الکتریکی افزایش نشان می دهد. با توجه به نتایج آنالیزهای هیدروشیمیایی مقادیر یون سدیم، کلر، آرسنیک و آهن در بعضی مناطق دارای غلظت بالاتر از حد استاندارد سازمان بهداشت جهانی (who) می?باشد. در کل می توان عامل اصلی این آنومالی ها را سازندهای زمین شناسی دانست. با توجه به آنالیز خوشه ای، نمونه های آنالیز شده در سه خوشه قرار گرفته اند که خوشه اول شامل اکثر نمونه ها بوده و هدایت الکتریکی کم تا متوسط دارند. خوشه دوم دارای هدایت الکتریکی زیاد و خوشه سوم نمونه های با هدایت الکتریکی خیلی زیاد را نشان می دهد. هر کدام از خوشه ها با توجه به محتوی فلزات سنگین و دیگر پارامترها نیز به زیرگروه های دیگری تقسیم شده اند. بر اساس روش آنالیز فاکتوری، سه عامل اصلی موثر بر هیدروشیمی منطقه مورد شناسایی قرار گرفت. عامل های اول و دوم تأثیر سازندهای زمین شناسی و روند تکاملی جریان آب زیرزمینی را نشان می دهند و عامل سوم متأثر از فعالیت های انسانی می باشد. در عامل نخست کلر، سدیم، سولفات، پتاسیم، آرسنیک، مس، آهن و هدایت الکتریکی و در مولفه دوم منیزیم، بیکربنات، فلوراید و اسیدیته موثر می باشد، در حالی که در مولفه سوم کلسیم و نیترات با همدیگر مرتبط بودند. در واقع عامل های اول و دوم منشأ زمین زاد و عامل سوم منشأ انسان زاد دارد.
رقیه تاری اصغر اصغری مقدم
محدوده مطالعاتی قره ضیاءالدین در حوزه آبریز رودخانه ارس و در شمال-شرقی شهرستان خوی قرار دارد. مساحت کل محدوده 1868 کیلومترمربع و مساحت ارتفاعات و دشت ها به ترتیب 1665 و 203 کیلومترمربع می باشد. این دشت دارای یک رودخانه اصلی به نام آق چای است. بزرگترین آبادی این دشت، شهرستان چایپاره(چایپارا) به مرکزیت قره ضیاءالدین است. از لحاظ زمین شناسی واحدهای سنگی سنوزوئیک که از جنس آهک، مارن، ماسه، کنگلومرای سخت نشده و آبرفت می باشد بیش از سایر دوره های زمین شناسی در منطقه رخنمون دارند. این محدوده با میانگین بارش سالانه در طول 35ساله اخیر(88-53) حدود 11/268 میلیمتر و میانگین درجه حرارت 8/10درجه سانتی گراد و متوسط تبخیر سالانه از سطح آزاد آب1/1077 میلیمتر دارای اقلیم نیمه خشک سرد می باشد. با توجه به هیدروگراف تهیه شده، تراز سطح آب زیرزمینی در سال آبی 87-87، 64/0متر بالاآمدگی داشته است. برطبق محاسبات انجام یافته، میزان تغییرات حجم مخزن در سال آبی 88-87 ،24/1 میلیون مترمکعب می باشد. به منظور شناخت دقیق آبخوان از نظر هیدروژئولوژیکی و بهره برداری بهینه از منابع آب زیرزمینی اقدام به تهیه مدل ریاضی آبخوان دشت قره-ضیاءالدین با استفاده از بسته نرم افزاری visual modflow v.3.1 کردیم. در ابتدا با گردآوری اطلاعات مورد نیاز اعم از اطلاعات هواشناسی، هیدرولوژی، هیدروژئولوژی، ژئوفیزیک و سایر اطلاعات صحرایی مدل مفهومی اولیه دشت تهیه گردید. در این مرحله اطلاعاتی راجع به ضخامت آبرفت، شرایط مرزی، پارامترهای هیدرودینامیکی آبخوان، اطلاعات بیلان و .... تهیه شده و به طرز مناسبی به مدل کامپیوتری فراخوانی شدند و مدل کمی آبخوان دشت قره ضیاءالدین، برای سال آبی 88-87 با در نظر گرفتن 4 پریود و 12 گام زمانی اجرا شد. بعد از اولین اجرای مدل دشت قره ضیاءالدین مشخص شد که نتایج حاصل از بار محاسباتی با اعداد وارد شده به مدل به عنوان بار مشاهداتی همخوانی ضعیفی دارد و میزان خطاها در حد قابل قبول نیست از اینرو مدل نیاز به واسنجی داشت. آنالیز حساسیت مدل دشت قره ضیاءالدین نشان داد که مقادیر هدایت هیدرولیکی و ضریب ذخیره آبخوان از قطعیت لازم برخوردار هستند و می توان به مقادیر پیش بینی شده آنها در نقاط مختلف دشت اعتماد کرد. ولی شبکه بندی اولیه جوابگوی دقت موردنیاز مدل نیست و بایستی جهت حصول نتایج بهتر در مناطق پرتنش شبکه بندی را دقیق تر کرد. ضمن اینکه جهت اعمال شرایط مرزی دقیق نیز بایستی فواصل بین خطوط هم-پتانسیل کاهش پیدا کند. در برخی نقاط به علت ایجاد سلول خشک(در بخش شرقی دشت) مجبور به پایین آوردن تراز سنگ کف به شکل مقطعی در نقاط مربوطه و اصلاح ارتفاع آنها بودیم. واسنجی مدل نشان داد که مدل به خوبی توانسته شرایط طبیعی آبخوان را شبیه سازی کند و سطح آب محاسباتی در دو حالت ماندگار و غیرماندگار درست منطبق با سطح آب مشاهداتی است. نتایج حاصل از مدل سازی نقشه های جهت جریان، منحنی-های تراز و سطح آب در چاههای پیزومتری در طول تمام ماههای سال بیلان است. مدل تهیه شده برای سال آبی 88-89 مورد صحت سنجی قرار گرفت و نتایج حاصل از صحت سنجی قابل قبول و رضایت بخش بود. صحت سنجی مدل مذکور نشان داد که مدل می تواند شرایط طبیعی آبخوان را شبیه سازی کند. لذا مدل تهیه شده میتواند با پیش بینی رفتار آبخوان به عنوان یک ابزار مدیریتی در اتخاذ تصمیمات صحیح به مسئولان کمک کنند.
مسعود حیدری محسن موذن
منطقه مورد مطالعه با طول جغرافیایی ?40 ?46 تا ?? 47 ?46 شرقی و عرض جغرافیایی ?55 ?38 تا ?39 شمالی در استان آذربایجان شرقی و شمال غرب شهرستان کلیبر قرار دارد. از دیدگاه زمین شناسی این ناحیه مربوط به زون البرز غربی- آذربایجان می باشد. لیتولوژی این منطقه شامل سنگهای آتش فشانی- رسوبی، سنگ آهک، شیل، گنگلومرا، ماسه سنگ و سنگهای آذرین همچون تراکیت، آندزیت، آندزیت بازالتی و کمی اسپلیت های زیر دریایی می باشد. جهت بررسی کیفیت منابع آب و بررسی عنصر آرسنیک در محدوده مورد نظر، 10 نمونه آب در دی ماه 1389 و 12 نمونه آب در خرداد 1390 از آب های سطحی و آب های زیرزمینی برداشت شد. همچنین نمونه هایی از سنگ و رسوب از منطقه جمع آوری شد. پارامترهای فیزیکی، عناصر اصلی و فرعی در آزمایشگاه آب شناسی گروه زمین شناسی دانشگاه تبریز مورد آنالیز قرار گرفتند. تمام عناصر فرعی با دستگاه جذب اتمی آنالیز شد. اکثر تیپ آب های منطقه بیکربناته کلسیک و کمتر سولفاته سدیک می باشند. آب های منطقه بر اساس سختی جزء آب های سخت و خیلی سخت می باشند. با توجه به نتایج آنالیز، مقادیر غلظت آرسنیک در بیشتر منابع آب منطقه بیشتر از حد استاندارد جهانی (who) و حد استاندارد ایران می باشند. در آب های منطقه مورد مطالعه، از عناصر سنگین فقط مقدار آرسنیک بالامی باشد و دیگر عناصر سنگین کمتر از حد آشکار سازی دستگاه می باشند. بیشترین غلظت آرسنیک مشاهده شده در منطقه مربوط به چشمه روستای مشهدی حسنلو می باشد. متوسط آرسنیک اندازه گیری شده در دو فصل در این چشمه حدود ppm 10 می باشد که هزار برابر استاندارد جهانی است. آب این چشمه از واحد آتش فشانی- رسوبی با سن کرتاسه سرچشمه می گیرد. در قسمتی از رسوبات اطراف چشمه که مواد آلی زیاد می باشد مقدار آرسنیک حدود 5/22 درصد بیشتر می شود. مقدار آرسنیک در این واحد سنگی حدود 3/5 بیشتر از متوسط آرسنیک در شیلها می باشد. در منطقه آثاری از وجود کانی هایی آرسنیک دار مثل رالگار و اورپیمنت وجود ندارد و منشا آرسنیک منطقه، آزاد سازی این عنصر از شبکه سنگ های رسوبی، مخصوصا واحد آتش فشانی – رسوبی منطقه می باشد.
منصور صالحی آذر اصغر اصغری مقدم
وجود منابع آب زیرزمینی غنی در منطقه و تأمین آب مورد نیاز مصارف مختلف از طریق این منابع، ضرورت بررسی های کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی دشت را نشان میدهد. بنابراین هدف از این تحقیق، مطالعات هیدروژئولوژیکی و هیدروژئوشیمیایی آبخوان دشت مهاباد میباشد. به این منظور، علاوه بر نمونهبرداری از منابع آب دشت، کلیه اطلاعات هواشناسی، هیدرولوژی، زمینشناسی، هیدروژئولوژی و هیدروژئوشیمیایی در مورد منطقه، جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس مطالعات هیدرولوژیکی انجام شده، این دشت با میانگین بارش سالانه 915 میلی متر و متوسط درجه حرارت سالانه 17/1 درجه سانتیگراد ) 1951 93 ( جزو اقلیم های سرد نیمه خشک میباشد. رودخانه مهاباد با امتداد جنوبی شمالی از دشت – - عبور میکند و به صورت طبیعی دشت را زهکشی میکند. بررسیهای زمینشناسی نشان می دهد که پوشش رسوبات کواترنری و وجود لایههای آهکی و دولومیتی میوسن و گسترش سیستم درز و شکاف در آن، در تغذیه منابع آب زیرزمینی منطقه تأثیر بسزایی دارد. به منظور بررسی هیدروژئوشیمیایی آبخوان دشت مهاباد، علاوه بر جمع آوری پیشینه آمار کیفی منابع آب دشت، مربوط به سازمان آب منطقه ای آذربایجان غربی، تعداد 79 نمونه آب از منابع آب زیرزمینی در مهر ماه 1931 ، نمونه برداری شده و مورد آنالیز شیمیایی قرار گرفت. پارامترهای فیزیکوشیمیایی هدایت الکتریکی، دما و اسیدیته ) ph ( هم در محل نمونه برداری و هم در شرایط آزمایشگاهی اندازهگیری گردید. نمونههای آب در آزمایشگاه آب شناسی آنالیز شده و مقدار یونهای اصلی، نیترات، 29/ فلوراید و عنصر سیلیس در نمونه ها تعیین گردید. نتایج آنالیز شیمیایی آب زیرزمینی دشت مهاباد نشان میدهد که حدود 3 3 درصد جزء آبهای شور میباشند. / 71 درصد جزو آبهای لبشور، و 9 / درصد آبهای زیرزمینی این دشت جزء آبهای شیرین و 2 از نظر سختی بیشتر نمونههای آنالیز شده دارای سختی کربناته بیش از 51 درصد و غلبه با عناصر قلیایی خاکی و اسیدهای ضعیف می باشد. علاوه بر آنالیز شیمیایی، تعداد 3 نمونه نیز از آب رودخانه مهاباد رود جهت بررسی آلودگیهای میکروبی ناشی از تخلیه فاضلابشهری و همچنین پساب ناشی از تصفیه خانه مهاباد، مورد آنالیز میکروبی قرار گرفت که نشان میدهد که میزان کلیفرمهای مدفوعی در آب افزایش یافته و به مرز خطرناکی نزدیک میشود. کیفیت آبهای زیرزمینی منطقه به جز در نواحی شمالی و شمال- شرقی دشت برای مصارف شرب و کشاورزی خوب و مناسب می باشند.
هادی علی پناهی اصغر اصغری مقدم
چکیده دشت مشهد در شمال استان خراسان رضوی واقع شده است و از شمال به خط الراس ارتفاعات هزار مسجد ، از جنوب به حوضه آبریز جام رود و از شرق به حوضه آبریز رودخانه اترک محدود می شود که دارای وسعتی در حدود 9909 کیلومترمربع و و آبخوانی با وسعت 3787کیلومترمربع می باشد. محدوده مطالعاتی شامل جنوب دشت مشهد که در شمال شرقی کشور و مرکز استان خراسان رضوی و با مساحتی در حدود km21206 و با آبخوانی با وسعت km2856 آزاد unconfined می باشد. دشت مشهد بزرگترین دشت خراسان رضوی می باشد. بطوریکه مقدار1070 میلیون متر مکعب آب به توسط چاههای عمیق و نیمه عمیق برداشت می گردد. در دی ماه سال1345این دشت در لیست دشتهای ممنوعه قرار گرفت. ارتفاع متوسط دشت مشهد 1400 متر از سطح دریاهای آزاد است و از جنوب غربی و غرب و شمال شرقی و شرق محدود به ارتفاعات می گردد. تکتونیک منطقه بسیار فعال بوده و چندین گسل فعال نیز در منطقه شناسایی شده است و مهمترین گسل منطقه شاندیز سنگ بست می باشد. زمین شناسی منطقه دارای سازند های فراوانی می باشد که شیل های سرچشمه، سنگانه،آب تلخ، آبدراز(کرتاسه) و خانگیران از واحدهای سنگی نرم و دره ساز در منطقه می باشند که دره ها، دشت های کوچک و نواحی پست را تشکیل داده است. برخی دیگر از سازندها که تناوب ماسه و شیل یا آهک و مارن تشکیل گردیده(سازندهای شوریجه، پسته لیق، اتامیر) تپه ماهورهای نا هموار(بدلند) را تشکیل داده اند .قدیمی ترین سازندهای زمین شناسی در منطقه مربوط به اواخر کامبرین می باشد، که در ارتفاعات بینالود بیرون زد دارند. مهمترین سازندهای منطقه شامل فیلیت مشهد، سازندهای آهکی و شیلی وهمچنین کنگلومرایی می باشد. میانگین بارش در دشت در حدود 230 میلی متر در سال می باشد. نرمال هوا در گستره حوضه از 5 درجه سانتیگراد در ارتفاعات و 17 در نواحی پست برآورد گردیده است. ریزش برف نیز از اواخر مهرماه تا اواخر فروردین اتفاق می افتد و تقریبا 30 درصد جریانهای سطحی ناشی از ذوب برف می باشد. اقلیم منطقه با روش آمبرژه از نوع خشک و سرد بدست آمده است. مهمترین رودخانه که آب را از حوضه زهکشی میکند رودخانه کشف رود می باشد. آبخوان دشت مشهد دارای وسعتی حدود 3787 کیلومترمربع می باشد. ضریب ذخیره آبخوان 06/0 و قابلیت انتقال نیز250 تا 2500 متر مربع بر روز از داده های پمپاژ بدست آمده است. آخرین کسری مخزن در حدود100 میلیون مترمکعب به دست آمده است. بطور متوسط سطح آب در عمق 45 متری می باشد و بطور میانگین در کل دشت سالانه در حدود 77/0 متر افت داشته است(85-1373). در بعضی از مناطق جنوب شهر مشهد دارای بالاآمدگی در حدود 5 متر، سطح آب زیرزمینی را می توان مشاهده نمود(90-1380). برای بررسی های هیدروژئوشیمیایی منطقه تعداد 24 نمونه از محدوده برداشت گردید و به آزمایشگاه آبشناسی دانشگاه تبریز منتقل گردید. تمامی مقایر یونهای اصلی بدست آمد و نقشه های توزیع یونهای بدست آمده از نمونه های برداشتی توسط نرم افزار gis ترسیم گردید. با توجه به نقشه توزیع بدست آمده، اکثر این یونها از شمال غرب به سمت جنوب شرق افزایش نشان می دهند که در این میان یون نیترات از این روند طبعیت نمی کند و فقط در مناطق جنوبی دشت مشهد دارای آنومالی می باشد. کمترین و بیشترین مقدار tds بدست آمده در دشت به ترتیب 242و 5083 میلی گرم بر لیتر می باشد. کیفیت نمونه های برداشتی از نظر شرب، صنعت و کشاورزی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. از نظر کشاورزی، 29% نمونه ها در منطقه c4s4 ، 7/41% در c3s1و 29% در c2s1 نمودار ویلکوکس قرار گرفتند. از نظر شرب 50% نمونه ها مطلوب ، 17 % مساعد و 33% نامطلوب تشخیص دادهشد. از نظر صنعتی تمامی نمونه ها رسوبگذار می باشند و فقط نمونه شماره 15( واقع در شمال شرق شهر مشهد) خورنده می باشد.
محسن موسوی کیش اصغر اصغری مقدم
هدف از این تحقیق ارزیابی اثرات طرح تغذیه مصنوعی بر کمیت و کیفیت منابع آب زیزمینی آبخوان دشت امامزاده جعفر گچساران بود که دراین راستا، اقدام به بررسی های هیدروژئولوژی و هیدروژئوشیمیایی منطقه و همچنین ارزیابی اثرات طرح گردید. جهت جریان کلی آب زیرزمینی از شمال غربی به سمت جنوب شرقی منطقه است. بیلان آب زیرزمینی دشت امام زاده جعفر در حدود 6/3- میلیون متر معکب از طریق فرمول بیلان برای سال آبی 89- 88 محاسبه شده است. هیدروگراف واحد سطح آب زیرزمینی دشت امام زاده جعفر (برای یک دوره 10 ساله ) نشانگر آنست که به دلیل کاهش بارندگی، برداشت بیش از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی، سطح آب زیرزمینی از سال آبی1380-1379 تا سال آبی 1390-1389 افتی معادل 16 متر را به طور میانگین نشان میدهد. در این تحقیق به منظور بررسی جنبه های افت کیفی و کمی منابع آب زیرزمینی دشت و علل آن، از آمار کمی و کیفی دراز مدت منابع آب دشت، مربوط به سازمان آب منطقه ای استان کهگیلویه و بویراحمد استفاده شد. بر اساس بررسی های صورت گرفته، عوامل موثر بر کیفیت آب زیرزمینی منطقه، به ترتیب اهمیت به سازندهای زمین شناسی، آب برگشتی کشاورزی، شیب هیدرولیکی و دانه بندی رسوبات نسبت داده شد. هم چنین پارامتر های اساسی در رابطه با تغذیه مصنوعی مثل ec و sar در اطراف طرح بررسی گردید. تفسیر نتایج آنالیز های شیمیایی آب زیرزمینی دشت امام زاده جعفر نشان می دهد که آب های زیرزمینی این دشـت عمدتاً جزو آب هـای شیرین و خیلی سخت و دارای تیپ غالب سولفاته کلسیک می باشد. همچنین کیفـیت آب های زیـرزمینی برای مصارف شرب و کشاورزی بجزء در قسمت جنوب غربی در محدوده مناسب قرار می گیرد آب های زیـرزمینی دشت امام زاده جعفر برای مصارف صنعتی نیاز به تصفیه کامل دارند. کیفیت آب زیرزمینی درطی دوره (89-83 ) کاهش پیدا کرده است. اثرات طرح تغذیه مصنوعی بر روی کاهش کمیت وکیفیت دشت مطلوب بوده است.
فرید فضیله اصغر اصغری مقدم
دشت کوهپایه – سگزی با وسعت 6678 کیلومترمربع در مرکز استان اصفهان و شرق شهر اصفهان واقع شده است و جزئی از آبریز باتلاق گاوخونی ایران بشمار می رود. شیب سطح دشت تقریباً ملایم و به سمت شرق (باتلاق گاوخونی) است. متوسط درجه حرارت، بارندگی و تبخیر و تعرق سالانه این منطقه به ترتیب برابر با 4/15 درجه سانتیگراد، 121 میلی متر و 3200 میلی متر می باشد (1360-1390) که از لحاظ اقلیمی در محدوده سرد و خشک قرار دارد. دشت مذکور از لحاظ زمین شناسی در حاشیه غربی فلات مرکزی ایران قرار دارد و بخشی از زون زمین ساختی ایران مرکزی می باشد. بررسی نتایج حفاریها و پیزومترهای منطقه نشان می دهد که دو سفره سطحی و تحت فشار در منطقه وجود دارد که لایه ای مارنی این دو سفره را از هم جدا می کند. جهت جریان و شیب هیدرولیکی آب زیرزمینی از سمت غرب به شرق و شمال و جنوب به مرکز یعنی جایی که رودخانه زاینده رود امتداد دارد، است. ضخامت سفره آزاد دشت از حدود 40 متر در بخشهای غربی دشت یعنی اطراف زیار و دشتی به سمت شرق یعنی هرند و اژیه افزایش یافته و به حدود 130 متر می رسد. ضریب ذخیره سفره سطحی 02/0 است و ضریب آبگذری سفره تحت فشار معادل 47/5 متر مربع بر روز است. در این پایاننامه با نمونه برداری از 26 چاه فعال و آنالیز شیمیایی نمونه های آنها، به بررسی هیدروژئوشیمیایی دشت پرداخته شده است. بدین منظور یونهای اصلی، پارامترهای ec و درجه حرارت و ph اندازه گیری شده اند. بر این اساس سیر تکامل ژئوشیمیایی آب زیرزمینی در آبخوان آزاد از تیپ سولفاته کلسیک به کلرور سدیک تبدیل می شود. بطور کلی میزان املاح آب زیرزمینی در راستای مسیر جریان، افزایش پیدا می کند بطوریکه ec در ابتدای دشت نزدیک به 1000 میکرو زیمنس بر سانتی متر و در قسمتهای انتهایی حدود 18000 میکرو زیمنس است. از نظر قابلیت شرب، هیچکدام از نمونه ها قابل استفاده نبوده است. از لحاظ کشاورزی نیز نمونه ها بیشتر در کلاس c4s3، c4s4 و c3s1 قرار دارند و از تعداد محدودی از چاهها میتوان جهت کشاورزی استفاده کرد و همچنین از لحاظ صنعتی نمونه ها پوسته گذار بوده و در صنعت نیز ناکارامد است. گرچه کیفیت آب زیرزمینی سفره آزاد این دشت بسیار نامطلوب است و موارد استفاده چندانی ندارد ولی با این حال بررسی غلظت نیترات و آلومینیوم نشان می دهد که احتمال وجود آلودگی با این یونها بسیار کم است. مهمترین مشکل این دشت شوری آبهای زیرزمینی است که مهمترین علل آن میتواند نبود تغذیه کافی و هجوم آبهای شور ناشی از لایه های شور و نمکی ریزدانه واقع در شمال شرق دشت و بالا آمدن سطح آب زیرزمینی و در نتیجه افزایش تبخیر سطحی باشد.
مریم آردم اصغر اصغری مقدم
حوضه آبریز تالاب قوریگل در زیر حوضه آجی چای قرار گرفته که حوضه آبریز آجی چای یکی از زیرحوضه های دریاچه ارومیه می باشد. . این منطقه در جنوب شرقی شهرستان تبریز واقع شده و از شمال و غرب به محدوده مطالعاتی تبریز و از شرق و جنوب به محدوده بستان آباد محدود می شود. مساحت کل این حوضه 37 کیلومترمربع است که وسعت دشت آن 61/8 کیلومترمربع و بقیه ارتفاعات می باشد. تنها آبادی در این دشت روستای یوسف آباد می باشد. از لحاظ زمین شناسی منطقه شامل ارتفاعات به سن کرتاسه پسین و جنس آهک مارنی و هم چنین سازندهایی از جنس توف های آذرآواری به سن پلیوسن می باشد. گسل تبریز نقش مهمی در پیدایش فروافتادگی تالاب قوریگل داشته است. این حوضه در سال های 89-1381 با داشتن میاگین بارش 8/316 میلیمتر، میانگین درجه حرارت 2/10 درجه سانتیگراد و متوسط تبخیر از سطح آزاد آب 1110 میلیمتر در سال دارای اقلیم خشک سرد می باشد. هدایت هیدرولیکی در مسیل ها و اطراف دشت زیاد بوده و به سمت مرکز دشت و تالاب کمتر می شود. مرزهای شمالی و جنوبی و غربی آبخوان مرزهای تغذیه کننده بوده و تالاب قوریگل در شرق آبخوان مرز خروج آب زیرزمینی می باشد. باتوجه به هیدروگراف تهیه شده در سال آبی 89-88، 33/0 متر کاهش در تراز آب زیرزمینی وجود دارد. برطبق محاسبات انجام شده میزان تغییرات حجم مخزن 06/0- میلیون مترمکعب بدست آمد. به منظور شناخت دقیق ویژگیهای آبخوان دشت قوریگل اقدام به تهیه مدل ریاضی آبخوان با استفاده ازنرم افزار visual modflow v.3.1 گردید. اطلاعات ورودی به مدل ریاضی جمع آوری و به مدل اعمال شد. سپس اولین مرحله اجرای مدل صورت پذیرفت. در اولین اجرا نتایج مناسبی حاصل نشد. مرحله آنالیز حساسیت و واسنجی صورت گرفت. بیشترین حساسیت برروی شبکه بندی و هدایت هیدرولیکی مشاهده شد و در واسنجی بیشترین تاکید بر کالیبره کردن این پارامترها بود . پس از این مرحله مقدار خطاها در حد قابل قبول بوده و مرحله صحت سنجی صورت پذیرفت. با انجام این مرحله و بررسی بار محاسباتی آب زیرزمینی و بار مشاهداتی و بررسی خطاهای آماری قابل قبول بودن مدل ریاضی آبخوان اثبات شد. مهمترین مرحله برای بررسی های اثرات زیست محیطی توسعه منابع آب زیرزمینی و مدیریت پیامدهای این اثرات مرحله پیش بینی می باشد. در این مرحله سناریوهایی تعریف شد که با افزایش تنش های مشخص در طول یک سال آبی، رفتار هیدروژئولوژیکی در آبخوان، پیش بینی شد. با بررسی این پیش بینی ها مشخص گردید که عواملی همچون افزایش تعداد چاه های بهره برداری از آب زیرزمینی، افزایش برداشت توسط چاه های بهره برداری، افت در تراز آب تالاب قوریگل و وقوع خشکسالی، باعث افت زیادی در تراز آب زیرزمینی آبخوان قوریگل خواهد شد. این افت در تراز آب زیرزمینی باعث بوجود آمدن اثرات منفی در آبخوان و تالاب می شود. با استفاده از ابزار پیش بینی مدل می نوان آبخوان را مدیریت کرد. با حفظ آبخوان قوریگل، تالاب بین المللی قوریگل را از خطر خشکی نجات داد.
فریبا صادقی اقدم اصغر اصغری مقدم
منطقه مورد مطالعه در شمال غرب ایران، در استان آذر بایجان شرقی و محدوده دامنه جنوب شرقی کوه سهند و غرب شهرستان هشترود واقع شده است. اقلیم منطقه با متوسط میزان بارش سالیانه 350 میلی متر و براساس اقلیم نمای آمبرژه جزو آب و هوای نیمه خشک سرد تقسیم بندی می گردد. از لحاظ هیدرولوژیکی در محدوده حوضه سفیدرود و جزوی از زیرحوضه دریای خزر می باشد. سد سهند در محل تلاقی دو رودخانه دائمی آلمالو و قرنقو احداث گردیده است. این منطقه جزو ساختار زمین شناسی البرز غربی- آذربایجان بوده و مهمترین سازندهای زمین شناسی منطقه شامل سازند قرمز فوقانی و نهشته های آذرآواری کوه آتشفشانی سهند است که موجب تأثیرگذاری بر روی ترکیب شیمیایی آب های موجود در منطقه می شوند. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات زمانی و مکانی کیفیت منابع آب ورودی به سد سهند هشترود با تأکید بر آنومالی آرسنیک در منطقه می باشد. جهت بررسی کیفیت منابع آبی، نمونه برداری از 50 ایستگاه شامل آب های سطحی و زیرزمینی در شهریور ماه 1390 صورت پذیرفت. نمونه های مذکور در آزمایشگاه آب?شناسی گروه زمین?شناسی دانشگاه تبریز مورد آنالیز قرار گرفتند. همچنین به منظور مطالعه تغییرات زمانی آنومالی ها، از داده های سازمان آب منطقه ای استان آذربایجان شرقی استفاده گردید. براساس مطالعات انجام یافته، عمده ترین عوامل تأثیرگذار بر کیفیت منابع آبی منطقه مطالعاتی، آنومالی آرسنیک و شوری می باشد. بیشترین مواد محلول و شوری آب از دره عین آباد و ناشی از انحلال تشکیلات گچی و نمکی سازند قرمز فوقانی می باشد. بالاترین غلظت آرسنیک مشاهده شده در محدوده مطالعاتیmg/l 01/2 بوده که حدود 200 برابر بیش از مقادیر حد مجاز استاندارد who ( mg/l 01/0) می باشد. بیشترین آنومالی های آرسنیک در مکان های روستای قوپوز، ذولبین و شوردرق می باشد. همچنین مقایسه مقادیر آرسنیک در رودخانه ها، نشان می دهد که مقادیر آرسنیک در رودخانه آلمالو به مراتب بیشتر از قرنقو می باشد. براساس تحلیل خوشه ای به روش سلسله مراتبی نمونه های برداشت شده از منطقه از لحاظ ترکیبی در 2 خوشه تفکیک شدند که نمونه های قرار گرفته در هر خوشه دارای قرابت ترکیبی بوده و احتمال منشأ مشترک را نشان می دهند. بر پایه روش تجزیه به عوامل، 3 عامل موثر بر هیدروشیمی منطقه تعیین گردید که دارای بیشترین واریانس کل داده ها می باشند. عامل اول: عامل زمین زاد مربوط به روند عمومی آب های زیرزمینی و واکنش آب- سنگ، عامل دوم: عامل مربوط به آنومالی آرسنیک، فلوئور و نیترات (عامل انسان زاد مربوط به استفاده از کود و سموم شیمیایی) و عامل سوم: نشانگر تغییرات دیگر عناصر موثر در هیدروشیمی منطقه است. با توجه به اینکه هیچگونه فعالیت آلوده کننده شهری و صنعتی در منطقه دیده نمی شود و عامل انسان زاد به دلیل استفاده محدود از سموم در منطقه، عامل اصلی آلودگی محسوب نمی شود، بر اساس شواهد، آلودگی منطقه از نوع زمین زاد است. مدل توزیع مکانی آرسنیک در محدوده مطالعاتی به وسیله روش های تخمین زمین آمار تهیه گردید که نتایج قابل قبولی درپی داشت. بررسی تغییرات زمانی پارامترهای مختلف در مکان های متفاوت صورت پذیرفت. تغییرات زمانی غلظت آرسنیک و شوری در طول مسیر رودخانه ها نسبت به دبی های مختلف نشان داد که با افزایش دبی رودخانه مقادیر آرسنیک و شوری کاهش می-یابد.
عطاالله ندیری اصغر اصغری مقدم
مدیریت آبخوان همانند هر سیستمی نیاز به شناخت کامل آن و پیش بینی شرایط آیند? آن دارد که این کار با مدلسازی سیستم مورد نظر امکان پذیر است. امروزه روش معمول در مدلسازی منابع آب استفاده از مدلهای عددی است. در دهه های اخیر به سبب پیچیدگی و خصوصیات غیرخطی سیستمهای آب زیرزمینی مدلهای هوش مصنوعی در مدلسازی و مدیریت آبخوانها مورد آزمایش قرار گرفته اند. هدف این تحقیق استفاده و مقایسه مدلهای عددی و هوش مصنوعی در مدلسازی و مدیریت آبخوانها (مطالعه موردی آبخوان تسوج) است. در قدم اول اقدام به شناخت هیدروژئولوژی آبخوان تسوج شد و هیدروژئوشمی آبخوان با استفاده از روشهای گرافیکی و روشهای چند متغیره بررسی شد. سپس مدلهای هوش مصنوعی برای پیش بینی هدایت هیدرولیکی و سطح آب زیرزمینی و بهینه سازی برداشت از آب زیرزمینی با استفاده حداکثری از منابع آب سطحی مورد استفاده قرار گرفت. برای پیش بینی هدایت هیدرولیکی در آبخوان تسوج از مدلهای شبکه های عصبی مصنوعی و فازی و نروفازی با استفاده از داده های ورودی که شامل داده های ژئوفیزیکی، هدایت الکتریکی و موقعیت هر نقطه بود، سود برده شد. سپس برای سود جستن همزمان از توانایی های هر یک از این مدلها از مدل هوش مصنوعی مرکب نظارت شده برای پیش بینی هدایت هیدرولیکی استفاده شد و با مدل هوش مصنوعی مرکب که از روشهای الگوریتم ژنتیک و الگوریتم جامعه ذرات برای بدست آوردن وزنهای هر یک از مدلها استفاده می کند، مقایسه شد، که مدل هوش مصنوعی مرکب نظارت نتایج نسبتاً بهتری در پی داشت. در مرحله بعد برای پیش بینی سطح آب زیرزمینی در آبخوان تسوج ابتدا اقدام به دسته بندی پیزومترهای موجود در دشت شد. سطح آب در هر دسته از پیزومترها به عنوان خروجی برای هر یک از مدلهای هوش مصنوعی مذکور تعریف شد و ورودی این مدلها نیز شامل دما یک زمان قبل t0-1، بارش یک زمان قبلt0-1، و سطح آب زیرزمینی در یک زمان قبل در پیزومترهای مربوطه، بود. در این مرحله نیز با استفاده از مدل هوش مصنوعی مرکب ارائه شده در این تحقیق، نتایج پیش بینی تدقیق شد. در مرحله بعد اقدام به بهینه سازی برداشت از آب زیرزمینی با استفاده حداکثری از منابع آب سطحی با استفاده از سه روش بهینه سازی الگوریتم ژنتیک، نورد شبیه سازی شده و الگوریتم جامعه ذرات، شد. که نتایج بدست آمده نشان داد که در صورت استفاده بهینه از منابع آب سطحی که عموماً به صورت سیلاب در دشت ظهور پیدا می کند می تواند از کاهش سطح آب زیرزمینی در آبخوان دشت تسوج جلوگیری کرد. آخرین مرحله این تحقیق استفاده از مدل gms 9.0.3 برای مدلسازی آبخوان تسوج بود تا بتوان نتایج آن را با مدل های هوش مصنوعی ارائه شده، مقایسه کرد. لذا مدل عددی مذکور برای شرایط پایدار و ناپایدار ارائه شد. در نهایت با توجه به نقاط ضعف و قوت مدلهای هوش مصنوعی و مدلهای عددی می توان چنین نتیجه گرفت که هر یک از این مدلها در زمینه های خاصی برتری داشته و می توانند کارایی بالاتری داشته باشند و لذا می توان در راستای تدقیق و افزایش بازده و کارایی مدل های آبهای زیرزمینی از این دو مدل به صورت ترکیبی استفاده نمود و از توانایی هر کدام از این روشها در قسمتی از یک مدل چندگانه یا ترکیبی که کارایی بالاتری دارند سود جست.
الهام فیجانی اصغر اصغری مقدم
محدودیت منابع آبهای سطحی و بهره برداری بیش از اندازه از آبخوانها و همچنین ورود آلاینده های از طریق فعالیتهای کشاورزی، صنعتی و شهری باعث تحمیل خسارات جبران ناپذیری به منابع آبهای زیرزمینی کشور می شود. جلوگیری از افت کمّی و کیفی، مدیریت بهره برداری و حفاظت از آبهای زیرزمینی نیاز به شناخت کامل آن و پیش بینی شرایط آیند? آن دارد که این کار با مدلسازی سیستم مورد نظر ممکن است. هدف از این تحقیق، بررسی هیدروژئولوژی و هیدروشیمی منطقه،? خصوصیات آبخوان دشت مراغه- بناب، تشخیص کیفیت آب زیرزمینی منطقه از نظر ماهیت و عوامل موثر بر آن، بررسی آلودگیهای موجود در آبهای زیرزمینی، مدلسازی کمّی و کیفی آب زیرزمینی، بررسی آسیب پذیری آب زیرزمینی و در نهایت ارائه راهکارهای مدیریتی در منطق? مورد مطالعه می?باشد. نتایج روشهای گرافیکی مانند نمودارهای استیف و پایپر به ترتیب نشان دهنده 9 منشأ مختلف و نیز سه تیپ کلی بیکربنات کلسیم، کلرید سدیم، و تیپی که هیچ آنیون وکاتیونی غالب نیست، برای منابع آب زیرزمینی منطقه می-باشند. بر اساس شاخص کیفی آب محاسبه شده از 54/25 تا 35/194، 3 دسته کیفی در دشت مراغه- بناب مشخص شد. 22 درصد نمونه های آب زیرزمینی در دسته عالی (86 کیلومتر مربع)، حدود 58 درصد در دسته خوب (200 کیلومتر مربع) و 20 درصد آنها در دسته ضعیف (45 کیلومتر مربع) قرار گرفته اند. با استفاده از روش خوشه بندی مرتبه ای داده های هیدروشیمیایی به پنج گروه تقسیم شده اند و همچنین روش تجزیه به عوامل، سه عامل موثر بر هیدروشیمی منطقه را شناسایی کرد که اصلی ترین عامل نشان دهنده تأثیر پسابهای صنعتی است (anthropogenic factor)، است. در مرحله بعدی پس از تهیه مدل مفهومی منطقه با استقاده از مدل femwater در نرم افزار9.0.3 gms، مدلسازی کمی آبخوان مراغه-بناب انجام شد. مرحله واسنجی این مدل نشان داد که با تلفیق دو روش واسنجی خودکار می توان به دقت مطلوبتری دست یافت. در نهایت پس از انجام آنالیز حساسیت برای پارامترهای هدایت هیدرولیکی و عمق سنگ کف، با استفاده از روش مونت کارلو اقدام به بررسی عدم قطعیت مدل شد و میزان احتمال قطعیت مدل 99 درصد بدست آمد. بررسی سناریوهای مختلف نشان داد که با افزایش 25 درصدی میزان پمپاژ ازآبخوان میزان بیلان منفی خواهد شد لذا می بایست در جهت جلوگیری از افزایش برداشت اقدامات جدی صورت گیرد. شبیه سازی انتقال آلودگی با استفاده از مدل mt3dms در منطقه، نشان داد که پس از گذشت 2000 روز غلظت شبیه سازی شده کلر در محل توده تا 5000 میلی گرم در لیتر و تا شعاع 3000 متری در جهت جریان گسترش می یابد. همچنین با استفاده از برنامه کامپیوتری modpath اقدام به محاسب? خطوط مسیر ردیابی آلاینده های موجود در آبخوان گردید به طوری که با استفاده از این روش مسیر حرکت الاینده ها در محیط اشباع قابل پیگیری است. به منظور ارزیابی پتانسیل آلودگی در آبخوان، از ترکیب روش دراستیک و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شد و نقشه نهایی با داده های غلظت نیترات مقایسه شد و نتایج نشان داد که همبستگی نسبی بین غلظت نیترات و شاخص دراستیک وجود دارد. سپس، بهینه سازی مدل دراستیک با استفاده از روشهای هوش مصنوعی شامل فازی ساجنو، فازی ممدانی، شبکه عصبی و نروفازی انجام شد. ضریب تعیینی بین شاخص آسیب پذیری و مقادیر نیترات هر یک از مدلهای هوش مصنوعی برای مدلهای فازی ساجنو، فازی ممدانی، شبکه عصبی و نروفازی به ترتیب 97/0، 76/0، 89/0 و 98/0 محاسبه شد. با توجه به نتایج بدست آمده از مدلهای مختلف، روش نروفازی به عنوان مدل بهینه انتخاب شد. بر اساس مدل نهایی، حدود 4/74 درصد منطقه مطالعاتی در دسته آسیب پذیری کم، 9/24 درصد در دسته آسیب پذیری متوسط و بقیه در دسته آسیب پذیری بالا قرار می گیرند که بیشتر نواحی غربی آبخوان را شامل می شوند.
زیبا حسینی علی کدخدایی
یکی از نگارهای مهم ژئوشیمیایی در اکتشافات نفتی، نگار مقدار کل کربن آلی (toc) می باشد که جهت ارزیابی پتانسیل هیدروکربن زائی سنگ منشأ استفاده می شود. اندازه گیری toc، مستلزم انجامِ آزمایشات ژئوشیمیاییِ پر هزینه و وقت گیر است، که روی تعداد محدودی نمونه صورت می-گیرد. از این جهت، این پژوهش به برآورد نگار ژئوشیمیاییِ toc با استفاده از نگار های پتروفیزیکی که امروزه از تمامی چاه های حفاری تهیه شده و کم هزینه تر هستند، پرداخته و از روش سیستم کلونی مورچه پیوسته (cacs) جهت تخمین آن بهره گرفته است. در این مطالعه عملکرد این روش با هر یک از روش های پرکاربرد الگوریتم ژنتیک و شبکه عصبی مصنوعی مقایسه شده و تأثیر آنالیز خوشه بندی مورد تحلیل قرار می گیرد. این محاسبات عددی برای تمامی چاه های نفتی قابل بررسی و به صرفه هستند. کد سیستم کلونی مورچه که به صورت پیوسته طراحی شد، برای توزیع فرومون از تابع توزیع احتمال نرمال استفاده می نماید. در الگوریتم ژنتیک نیز، معیار توقفِ محدودیت واماندگی نسلی 500 تنظیم گردید که بیشتر از پیش فرض است تا الگوریتم فرصت یافتن جواب قابل قبول را داشته باشد. شبکه عصبی مورد استفاده دارای یک لایه پنهان با تعداد نرون های مختلف است. در مطالعه موردی سه چاه از میدان نفتی اهواز، ضرایب وزنیِ داده های پتروفیزیکی برای تابع غیرخطی پیشنهادی توسط سیستم کلونی مورچه پیوسته و الگوریتم ژنتیک محاسبه شد. با استفاده از این ضرایب و داشتن داده های پتروفیزیکی، می توان نگار toc را برای سایر چاه هایِ این میدان تهیه نمود. مقایسه عملکرد روش ها نشان می دهد که اگرچه شبکه عصبی پیرو آموزش شبکه توانایی بهتری در برآورد نگار toc نشان داده، اما با اعمال شرایط یکسان و درجه آزادیِ برابر برای همه روش ها، سیستم کلونی مورچه پیوسته و الگوریتم ژنتیک موفق تر عمل می نمایند. تحلیل برآورد toc پس از بکارگیری آنالیز خوشه بندی k-means تأیید کننده ی تسریع در ارزیابی پتانسیل سنگ منشأ بود. در این زمینه مقایسه تعداد خوشه ها کاهش خطا همراه با افزایش تعداد خوشه را نشان داد. این پژوهش بیان می نماید که سیستم کلونی مورچه پیوسته روشی است که در هر بازه ی سنگ شناسی قابل استفاده بوده و بنابراین قابل تعمیم به سایر چاه های میدان مورد مطالعه می باشد.
یوسف محبی قره اوغلان اصغر اصغری مقدم
دشت کهریز در شمال غرب ایران و در استان آذربایجان غربی واقع شده است. این منطقه در شمال شهر ارومیه و به فاصله 55 کیلومتری از آن قرار دارد و از طریق جاده آسفالته ارومیه - سلماس قابل دسترسی می باشد. اقلیم منطقه با متوسط میزان بارش سالیانه 264 میلی متر و براساس اقلیم نمای آمبرژه جزو آب و هوای خشک سرد تقسیم بندی می گردد. حوضه آبریز منطقه مورد مطالعه فاقد رودخانه بزرگ و دائمی بوده و مسیل های آن تنها در روزهای محدودی از سال یعنی در مواقع بارانی دارای آب بوده و رودخانه شیواسان چای به صورت فصلی در این حوضه جریان دارد. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های هیدروژئولوژیکی و هیدروژئوشیمیایی منابع آب زیرزمینی آبخوان دشت کهریز و تعیین آلودگی فلزات سنگین در مناطق مختلف دشت می باشد. آبخوان دشت کهریز از نوع آزاد بوده و وسعت آن در حدود 74/67 کیلومتر مربع می باشد. جهت جریان آب زیرزمینی با توجه به خطوط هم پتانسیل از غرب به شرق دشت می باشد. به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی آبخوان دشت کهریز علاوه بر جمع آوری اطلاعات اولیه، 18 نمونه از منابع آب زیرزمینی شامل چاه های بهره برداری، چشمه و قنات در شهریور ماه 1391 برداشت گردید. پارامترهای هدایت الکتریکی، ph، یون های اصلی و فرعی در آزمایشگاه آب شناسی گروه زمین شناسی دانشگاه تبریز و عناصر جزئی نیز جداگانه در آزمایشگاه آب و فاضلاب استان آذربایجان شرقی مورد آنالیز قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی هدایت الکتریکی در منطقه حاکی از آن است که به طور کلی هدایت الکتریکی از غرب به شرق در جهت جریان آب زیرزمینی افزایش می یابد. در بخش مرکزی دشت در اراضی قولنجی به دلیل تأثیر سازندهای تبخیری(نمکی - رسی)، پدیده بالا آمدگی آب شور، پمپاژ بی رویه آب، ریز دانه بودن آبرفت-های کواترنری و نفوذ پذیری کم میزان هدایت الکتریکی افزایش می یابد. با توجه به نتایج آنالیز های هیدروشیمیایی مقادیر یون سدیم، کلر، سرب و کادمیم و نیترات در بعضی نمونه ها دارای غلظت بالاتر از حد استاندارد جهانی(who) می باشد. که عامل اصلی آنومالی نیترات منشأ انسان زاد داشته و بقیه یون ها عمدتاً منشأ زمین زاد دارند. نمودار خوشه ای رسم شده برای متشکله های شیمیایی نمونه های آب زیرزمینی دشت کهریز نشان از سه خوشه دارد. براساس نمودارهای استیف رسم شده برای گروه های حاصل از تجزیه خوشه ای، تیپ آب زیرزمینی برای گروه یک از نوع بی کربناته کلسیک بوده و برای گروه دو و سه از نوع کلروره سدیک می باشد. براساس روش تحلیل عاملی، سه عامل اصلی موثر بر هیدروشیمی منطقه مورد شناسایی قرار گرفت. عامل یک را می توان به فرآیندهای شیمیایی انحلال نمک و بالا آمدگی آب شور نسبت داد. عامل دوم را می توان نتیجه فرسایش و هوازدگی شیمیایی سنگ های مافیک و الترامافیک دانست. پارامترهای عامل سوم نشان دهنده تأثیر فاضلاب های خانگی، فعالیت های کشاورزی و استفاده از کودهای شیمیایی نیترات دار می باشد. عامل چهارم را نیز می توان نتیجه هوازدگی شیمیایی سنگ های دگرگونی و آذرین حاوی کانی های آپاتیت و آمفیبول در منطقه دانست. شاخص دراستیک در آبخوان دشت کهریز بین 63 تا 94 متغیر است. بنابراین میزان آسیب پذیری آن در دو گروه آسیب پذیری خیلی کم و آسیب پذیری کم قرار می گیرد. کلید واژه ها: فلزات سنگین، دشت کهریز، دریاچه ارومیه، تحلیل عاملی، نیترات، تجزیه خوشه ای، هدایت الکتریکی، شاخص دراستیک
رقیه شایق عباس آباد اصغر اصغری مقدم
هدف اساسی از این مطالعه ارزیابی تأثیر بهره برداری از سد قلعه چای بر کمیت و کیفیت آب های زیرزمینی دشت عجب شیر می باشد. دشت عجب شیر، با وسعت تقریبی 120 کیلومتر مربع، در جنوب شرق تبریز واقع شده است. این دشت که جزء حوضه آبگیر دریاچه ارومیه محسوب می شود از جمله مناطق مهم کشاورزی استان آذربایجان شرقی است که با بحران آب زیرزمینی روبروست. به این ترتیب که به علت برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی، ارتفاع سطح آب زیرزمینی در طی 20 سال (از سال 1360 تا 1380) حدود 6 متر افت داشته است. پایین افتادن سطح آب های زیرزمینی به ویژه در نواحی مجاور دریاچه ارومیه منجر به تقلیل شدید کیفیت آبهای زیرزمینی شده است. سد قلعه چای در قسمت های ابتدایی دشت بر روی رودخانه قلعه چای احداث شده که از سال 1388 مورد بهره برداری قرار گرفته است. با بررسی های انجام شده در این تحقیق مشاهده گردید که تقریباً سطح تراز آب زیرزمینی در بیشتر قسمتهای دشت، بعد از بهره بردای سد قلعه چای روند افزایشی داشته است. به این ترتیب که میانگین شیب سطح آب زیرزمینی بعد از بهره برداری سد از 04/0- به 05/0 افزایش یافته است. در هر حال، بعد از بهره برداری سد در تعدادی از پیزومتر ها میانگین شیب سطح آب زیرزمینی یا تقریباً ثابت بوده و یا اندکی کاهش یافته است. در مورد چشمه ها و قنات ها نیز با توجه به اینکه تنها آمار تعداد معدودی از این منابع در دست بود در مورد همین منابع معدود نیز بعد از بهره برداری سد قلعهچای آبدهی منابع مذکور کاهش معنیداری را نشان داده است. دلیل این مطلب از این قرار است که چشمهها و قنات های مذکور در آبرفتهای درشت دانه مجاور رودخانه قلعهچای واقع شده اند و با توجه به کاهش جریان رودخانه بعد از احداث سد، تغذیه به آبخوان آن ها کاهش یافته است. در مورد ارزیابی کیفی منابع آب دشت عجب شیر با توجه به اینکه کیفیت آب های زیرزمینی رابطه مستقیمی با کمیت منابع آب دارد در قسمتهای بالایی دشت هدایت الکتریکی آب های زیرزمینی تغییر محسوسی نسبت به سال های قبل از بهرهبرداری سد نداشته است در صورتیکه در قسمت های انتهایی دشت هدایت الکتریکی آب های زیرزمینی نسبت به قبل از بهره برداری سد افزایش چشمگیری داشته است. به این ترتیب که قبل از بهره برداری سد هدایت الکتریکی در پایین دشت حدود 4200 میکروزیمنس بر سانتی متر بوده و بعد از بهره برداری سد به حدود 4800 میکروزیمنس بر سانتی متر افزایش یافته است. همچنین هدایت الکتریکی چشمه ها و قنات ها نیز بعد از بهره برداری سد نسبت به قبل از بهره برداری افزایش داشته است.
مهری تبرمایه عبدالرضا واعظی
در بسیاری از موارد آلودگی آب¬های زیرزمینی، بعد از آلوده شدن چاه¬های آب شرب شناسایی می شوند. رفع آلودگی آب¬های زیرزمینی بسیار پرهزینه و فرآیندی طولانی است و اغلب زمانی آلودگی تشخیص داده می شود که رفع آلودگی آبخوان تقریبا غیرممکن می گردد. به¬ همین دلیل، تلاش¬های زیادی در جهت جلوگیری، کاهش و محدود کردن آلودگی آب¬های زیرزمینی صورت گرفته است. تهیه نقشه آسیب پذیری آبخوان به عنوان راه حل مناسبی برای توسعه برنامه ریزی و تصمیمات مدیریتی ، به منظور جلو گیری از آلودگی آب¬های زیر زمینی می باشد. با توجه به این مسئله که بخش عمده¬ای از منابع مهم آب از آبخوان زیرزمینی تامین می¬شود و از طرفی دیگر وجود منابع آلاینده شهری، صنعتی و کشاورزی که باعث ورود یون¬های آلاینده به آبخوان می¬شود، ضرورت تهیه نقشه خطر آسیب پذیری آبخوان چندین برابر می¬شود. از مهم¬ترین اهداف این تحقیق ¬شناسایی نواحی آسیب پذیر آب¬های زیرزمینی آبخوان دشت تبریز و نواحی اطراف آن، در استان آذربایجان شرقی واقع در شمال شرقی ایران با استفاده از مدل drastic و معرفی مدل جدید draia برای بررسی پتانسیل ویژه آبخوان می¬باشد. هفت پارامتر هیدروژئولوژیکی موثر بر آلودگی آب¬های زیرزمینی ( عمق تا سطح ایستابی، تغذیه خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، محیط غیراشباع و هدایت هیدرولیکی) به کار رفته در مدل drastic و پنج پارامتر مناطق مسکونی (چگالی جمعیت)، تاسیسات غیر مسکونی(صنعتی)، مناطق کشاورزی، تاثیر نواحی چاه¬های پمپاژ و تاثیر رودخانه¬ها در تغذیه و تخلیه آبخوان در مدل draia، برای تهیه نقشه¬های آسیب پذیری ذاتی و ویژه آبخوان استفاده می¬شود. برای ارزیابی مدلdrastic، مدل¬هایsintacs و siنیز برای تهیه نقشه آسیب پذیری آبخوان دشت تبریز استفاده شد و سپس همبستگی بین لایه نیترات و نقشه¬های آسیب پذیری مدل¬های یاد شده محاسبه گردید. با توجه به سطح معنی داری ضریب همبستگی محاسبه شده برای مدل drastic واسنجی صورت گرفت و ضرایب پارامترهای آن تصحیح شد و مدل drastic اصلاحی با ضریب همبستگی 724/0 به عنوان بهترین مدل برای ارزیابی آسیب پذیری آبخوان منطقه انتخاب شد. در نهایت نقشه آسیب پذیری ذاتی (drastic اصلاحی) با نقشه آسیب پذیری ویژه جهت تهیه نقشه خطر آسیب پذیری تلفیق گردید. بر اساس نقشه حاصل نواحی شمال شرقی و شرق محدوده مطالعاتی آسیب پذیرتر از سایر نواحی آن می¬باشد. جهت صحت -سنجی نتایج ¬بدست آمده از مدل در 73 نکته از رده¬های مختلف آسیب پذیری نمونه تهیه شد و بر اساس نتایج حاصل، پراکندگی مقادیر نیترات در بخش شمال شرقی و شرق محدوده مورد مطالعه بیشتر از سایر نواحی آن می¬باشد بنابرین مقادیر پراکندگی نیترات و رده¬های آسیب پذیری از هم خوانی خوبی بر خوردار بوده و نتایج حاصل از مدل¬ها را تایید می¬کند. لازم به ذکر است نتایج آنالیز حساسیت مدل drastic به روش حذف تک نقشه و تک پارامتری نشان داد که مهم¬ترین پارامتر تاثیر گذار بر روی اندیس آسیب پذیری پارامتر عمق سطح ایستابی می¬باشد.
الهام عظیمیان مجید بغدادی
آلوده شدن محیط زیست به ترکیبات نفتی از بدو استخراج نفت، مصرف و انباشته شدن آن در محیط می¬تواند سلامتی منابع آب و خاک را تهدید نماید. نفت خام ترکیبات بی نهایت پیچیده¬ای از هیدرو کربن¬ها می-باشد، که معمولا دارای مقادیر ناچیزی از عناصر می¬باشد. از جمله این عناصرمی¬توان به نیتروژن، اکسیژن، سولفور و فلزاتی همچون نیکل و وانادیوم اشاره کرد. از سویی بسیاری از این ترکیبات برای سلامتی انسان و اکولوژی خاک مضر است. با توجه به حضور میدان-های نفتی عظیمی در جنوب کشور، آلوده شدن محیط با ترکیبات نفتی بسیار رایج است. از اینرو تکنولوژی¬های مختلفی برای پاکسازی خاک¬های آلوده شده توسط ترکیبات نفتی توسعه یافته است. روش¬هایی که تنها به انتقال آلاینده از فازی به فاز دیگر اکتفا نکرده بلکه آلاینده¬ها را به ترکیباتی با خطر کمتر تبدیل می¬کند. همچنین قادر به حذف با راندمان بالا می-باشند. روش¬های شیمیایی می توانند باعث اکسید و معدنی شدن آلاینده¬ها ¬شوند. اکسایش پیشرفته نه تنها هدف تخریب آلاینده¬های محیط را دارند بلکه باعث کاهش تبدیل آنها به مواد با سمیت کمتر و قابل پاکسازی زیستی به وسیله میکروارگانیسم¬های بومی در محیط شود. تکنولوژی¬های اکسایش پیشرفته مبتنی بر تولید گونه¬های اکسید کننده قوی از قبیل رادیکال¬های هیدروکسیل و رادیکال¬های سولفات می¬باشند. که به طور گسترده ای در دهه¬های اخیر برای حذف آلاینده¬های پایدار در آب و خاک استفاده شده¬اند. در کشور ما اکثر مطالعاتتوسط این روش¬ها در بخش¬های آلودگی آب صورت گرفته است، و در بخش خاک فعالیتی محدودی صورت گرفته است. این پژوهش به صورت تلفیقی از هر دو علم زمین شناسی و شیمی برای کاهش آلودگی مواد نفتی می¬باشد، که می¬تواند پایه¬ای برای تحقیقات بعدی نیز باشد. بنابراین هدف ما بررسی تاثیر فرایند اکسایش پیشرفته بر حذف آلاینده¬ها نفتی از خاک¬های آلوده منطقه مسجد سلیمان می باشد. در این پژوهش شهرستان مسجد سلیمان واقع در استان خوزستان انتخاب گردیده است. این شهر بر روی میدان نفتی واقع شده است. و چشمه¬های نفتی در مناطق مسکونی (سی برنج و نفتون) باعث آلودگی خاک¬ها در این مناطق گردیده است. دو نوع خاک آلوده و غیر آلوده برای آزمایش از محدوده مورد مطالعه نمونه برداری شده است. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک مورد بررسی قرار گرفته اند. استخراج ترکیبات نفتی در خاک به روش سوکسله و اندازه گیری به روش وزن سنجی انجام گردید. میزان ترکیبات نفتی در خاک نمونه برداری شده 8/6 درصد تعیین شد. همچنین از روش کروماتوگرافی در این پژوهش استفاده شده است. بر مبنای آزمایش طراحی شده، به ازای هر نمونه 4گرمی خاک cc4 آب اکسیژنه به اضافه 15/0گرم پتاسیم پرسولفات به همراه cc 5 اضافه شده است و در دمای 50 درجه در آون قرار داده شده سپس به وسیله دستگاه اسپکتروفتومتری مقدار کل ترکیبات آلی آنها اندازه گیری گردیده سپس با مقایسه با نمونه آلوده اولیه مقدار حذف ترکیبات نفتی مشخص شد. نتایج حاصل از آزمایش نشان می¬دهدکه فرایند اکسایش پیشرفته قادر به حذف ترکیبات نفتی از خاک¬های مورد مطالعه¬ای می-باشد. همچنین بهترین روش حذف برای افزایش راندمان توسط روش اکسایش پیشرفته مشخص شده است با توجه به نتایج بدست آمده از این پژوهش می تواند از آن به عنوان روش قابل اجرا در سطح وسیع تری استفاده نمود.نتایج نشان داده است که درحدود 50 درصد از کل آلودگی ترکیبات نفتی در طی سه روز به وسیله این روش قابل حذف بوده است
جمیل روزرخ عطاالله ندیری
دشت هرزندات یکی از دشت¬های استان آذربایجان شرقی به شمار می¬آید که در حد فاصل بین شهرستانهای مرند و جلفا واقع شده است. این منطقه جزء مناظق نیمه خشک محسوب شده و بارندگی سالانه آن در سال 1391 معادل 247 میلی متر می¬باشد. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی¬های هیدروژئوشیمیایی منابع آب زیرزمینی دشت هرزندات و تعیین آنومالی¬ها در مناطق مختلف دشت می¬باشد. سفره تحت فشار به صورت موضعی در بخش شمالی دشت و سفره آزاد در همه نقاط دشت تشکیل شده¬اند، جهت جریان آب زیرزمینی با توجه به خطوط هم پتانسیل از جنوب شرقی به سمت شمال دشت می¬باشد. به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت هرزندات، علاوه بر جمع آوری اطلاعات صورت گرفته، 16 نمونه از منابع آب مختلف موجود در دشت هرزندات نمونه¬برداری شد. پارامترهای هدایت الکتریکی، درجه حرارت و ph در محل نمونه¬برداری و در آزمایشگاه اندازه¬گیری شدند و نیز با یون¬های اصلی (کلسیم، منیزیم، سدیم، پتاسیم، کلر، سولفات، کربنات و بیکربنات) و یون¬های فرعی (نیترات و فلوراید) در آزمایشگاه آبشناسی بخش علوم زمین دانشگاه تبریز مورد آنالیز قرار گرفتند. ترکیب آب زیرزمینی در منطقه بیشتر از تیپ سولفاته تشکیل یافته است. نتایج حاصل از بررسی هدایت الکتریکی در منطقه نشان می¬دهد که به طور کلی هدایت الکتریکی از جنوب و جنوب شرقی به سمت شمال افزایش می¬یابد که منطبق بر جهت جریان آب زیرزمینی می¬باشد. در قسمت¬های شمال و شمال¬غربی (انتهای دشت) به دلیل قرار گرفتن در منطقه تخلیه، تبخیر از سطح آب زیرزمینی، تأثیر سازندهای تبخیری، پمپاژ آب،ریزدانه بودن آبرفت و نفوذپذیری کم میزان هدایت الکتریکی آبخوان افزایش نشان می¬دهد. با توجه به نتایج آنالیز هیدروشیمیایی مقادیر یون سدیم، کلر، نیترات و فلوراید در بعضی مناطق دارای غلظت بالاتر از حد استاندارد سازمان بهداشت جهانی (who) می¬باشد. در کل می¬توان عامل اصلی این آنومالی¬ها را سازندهای زمین شناسی دانست. با توجه به آنالیز خوشه¬ای، نمونه¬های آنالیز شده در پنج خوشه قرار گرفته¬اند که خوشه اول شامل اکثر نمونه¬ها بوده و هدایت الکتریکی کم دارند، خوشه دوم هدایت الکتریکی متوسط، خوشه سوم هدایت الکتریکی متوسط تا زیاد، خوشه چهارم هدایت الکتریکی زیاد و خوشه پنجم که شامل فقط یک نمونه می¬باشد هدایت الکتریکی خیلی زیاد را نشان می¬دهند. هر کدام از خوشه¬ها با توجه به محتوی نیترات و دیگر پارامترها نیز به زیرگروه¬های دیگری تقسیم شده¬اند. بر اساس روش آنالیز فاکتوری، چهار عامل اصلی موثر بر هیدروشیمی منطقه مورد شناسایی قرار گرفت. عامل¬های اول، دوم و سوم تأثیر سازندهای زمین شناسی و روند تکاملی جریان آب زیرزمینی را نشان می¬دهند و عامل چهارم متأثر از فعالیت¬های انسانی می¬باشد. در عامل نخست کلر، سولفات، منیزیم، کلسیم و هدایت الکتریکی و در عامل دوم سدیم، درصد سدیم و نسبت جذب سدیم و در مولفه سوم بیکربنات و پتاسیم موثر می¬باشند، در حالی که در مولفه چهارم کربنات با نیترات و اسیدیته مرتبط بودند. درواقع عامل¬های اول، دوم و سوم منشأ زمین زاد و عامل چهارم منشأ انسان زاد دارد.
محمد دردی محمودی عطااله ندیری
منطقه شیرامین در شمال غربی کشور، غرب استان آذربایجان شرقی و در 20 کیلومتری شهر آذرشهر و غرب کوه سهند واقع شده است. محدوده مطالعاتی شیرامین، بخشی از شهرستان آذرشهر به شمار می رود که از نظر تقسیمات هیدرولوژیکی، این محدوده قسمتی از حوضه آبریز ارومیه محسوب می شود. بر اساس داده های آماری سال آبی 87-88، در محدوده مطالعاتی شیرامین، 168حلقه چاه بهره برداری، و تعداد 14 دهنه چشمه و 11 رشته قنات وجود دارد. تنها منبع تامین آب شرب دشت شیرامین منابع آب زیرزمینی می باشند، و افزایش برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی، کمبود بارندگی و کاهش تغذیه به آبخوان در چند سال اخیر باعث افت شدید سطح آب زیرزمینی (تغییر با فصول مختلف و میانگین 2 الی 4 متر) و به طبع آن کاهش کیفی منطقه مورد مطالعه گردیده است. و با توجه به اهمیتی که کیفیت آب در سلامتی انسان و یا کاربرد در مصارف مختلف دارد می بایستی مطالعات علمی، اصولی و هدفمند و جامعی از منابع آب منطقه و بررسی های دقیق بر روی کیفیت آب صورت گیرد تا مقدمات لازم برای مدیریت و استفاده بهینه از منابع آب، مقابله با خطرات و بهبود کیفیت صورت گیرد. منطقه حاضر از نظر ساختار زمین شناسی جزء ساختار زمین شناسی البرز غربی-آذربایجان است و مهمترین سازندهای زمین شناسی منطقه شامل سازندهای کربناته لار، روته، نسن، دورود و ... می باشد که مهمترین اثر را بر ترکیب شیمیایی آب¬های موجود در منطقه داشته اند. بر اساس مطالعه صورت گرفته، مهمترین عوامل تاثیر گذار بر آب زیرزمینی منطقه موردمطالعه سازندهای زمین شناسی و عوامل بشر زاد هستند. بر اساس تحلیل خوشه بندی سلسله مرتبه ای، آب زیرزمینی منطقه به دو گروه تقسیم شده، این تقسیم¬بندی بافرایندهای شناسایی شده توسط دیاگرام پایپر و دوروو بسط داده شده نیز مورد تایید قرار گرفته است. خوشه اول بیشتر در مناطق تغذیه آبخون قرار داشته و خوشه دوم در قسمت انتهای دشت و منطقه تخلیه (حاشیه دریاچه) قرار دارد. خوشه اول از نظر بیشتر تقسیم بندی ها آب زیرزمینی مناسب بوده و هدایت الکتریکی آن هم زیر 5000 میکروزیمنس بوده و برای خوشه دوم برعکس آن است. از نظر تحلیل مولفه های اصلی مولفه موثر بر کیفیت آب زیرمینی منطقه شناسایی شده که مولفه اول، مولفه ناشی از سازندهای کربناته، دومی مولفه ناشی از تغذیه، سومی ناشی از سنگ های آذرین (مولفه فلوراید) و چهارمی مولفه ناشی از عوامل بشرزاد (مولفه نیترات) می باشد.
رحیم برزگر اصغر اصغری مقدم
در محدوده مطالعاتی، تیپ اصلی آب زیرزمینی na-cl می باشد. بررسی دیاگرام شولر نشان می دهد که کیفیت آب اکثر نمونه ها از نظر آشامیدن در رده متوسط تا کاملا نامطبوع قرار دارد و تنها یک نمونه در رده خوب می باشد. همچنین تمامی نمونه¬ها از نظر مصارف صنعتی دارای خاصیت خورنده می باشند. دیاگرام ویلکوکس نشان می دهد که کیفیت آب کشاورزی نمونه های آب زیرزمینی دشت تبریز در رده متوسط تا نامناسب قرار دارند. بررسی نمودارهای ترکیبی مختلف نشان می دهد که فرایندهای انحلال سنگها، تعویض یونی و تبخیر با نسبتهای مختلف در کیفیت آب زیرزمینی آبخوان دشت تبریز موثر است. منشا نیترات در آب زیرزمینی دشت تبریز ناشی از فعالیتهای انسانی می باشد. بیشترین غلظت نیترات نیز در انتهای محدوده ی شهر تبریز در منطقه قراملک است که اولا در منطقه شهری قرار گرفته و ثانیا تراکم کشاورزی در آن زیاد است. در بخش جنوبی رودخانه آجی چای غلظت نیترات در مقایسه با بخش شمالی آن به مراتب خیلی بیشتر است که این امر می تواند بعلت تمرکز مراکز صنعتی، نوع آبخوان و عمق کم آب زیرزمینی مربوط گردد. مقدار غلظت آرسنیک در آبخوان آزاد و در محل تغذیه از مرزهای دشت کم و در آبخوانهای تحت¬فشار و عمیق زیاد می باشد. نقشه¬های آسیب¬پذیری آب زیرزمینی منطقه نشان می¬دهند که عمده¬ترین قسمت دشت که دارای پتانسیل آلودگی بیشتری است در قسمتهای شرقی و جنوبی دشت می¬باشد. محدوده از نظر تقسیمات هیدروژئولوژیکی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه می باشد. رودخانه های مهم منطقه شامل رودخانه تلخه رود(آجی چای)، مهران رود و زینجناب رود است.رودخانه آجی چای با حجم آبی 144 میلیون مترمکعب مهمترین رودخانه منطقه است که در ابتدای مسیر خود شیرین بوده ولی بعلت عبور از سازندهای تبخیری و طبقات گچ و نمکدار بتدریج شور می شود بر اساس مطالعات انجام شده دشت تبریز دارای سیستم آبخوان چند¬لایه ای و سفره آزاد است که سفره¬های آب شور و شیرین در بعضی جاها کاملاً از هم مجزا هستند. نتایج بدست آمده از مطالعات قبلی نشان می دهد که تخلیه فاضلاب چرمشهر و اطراف آن به رودخانه آجی¬چای سبب بالا رفتن غلظت عناصر سنگین از قبیل آرسنیک ، کرم ، مس ، روی و ... در این رودخانه شده و به دلیل تغذیه سفره¬های آب زیرزمینی از این رودخانه سبب آلودگی سفره شده است ، همچنین برداشت بی¬رویه از آب زیرزمینی توسط پمپاژ برای کشاورزی نیز همین امر را برای سفره¬های این منطقه در پی داشته است. در محدوده مطالعاتی سفره¬های سطحی که از رودخانه آجی¬چای تغذیه می شوند دارای آب شور بوده و سایر سفره های عمقی که از جریان های سطحی و رواناب¬های دامنه¬های سهند تغذیه می شوند از آب شیرین برخوردار می باشند.
شعله قبادی علمداری اصغر اصغری مقدم
دشت دهلران در استان ایلام واقع است، مساحت کل این محدوده در حدود km2 2729 می باشد که از این مقدار km2 2180 مربوط به ارتفاعات و km2 549 مربوط به دشت می باشد. رودخانه میمه یکی از رودخانه های مهم این منطقه می باشد که از سمت شمال غربی به جنوب شرقی دشت جریان دارد. رودخانه فصلی شکراب در محدوده مورد مطالعه به این رودخانه می پیوندد. شهر مرکزی و بزرگترین شهر واقع در این منطقه شهر دهلران می باشد. از نظر زمین شناسی منطقه مورد مطالعه جزء واحد ساختاری زاگرس چین خورده محسوب می شود. روند عمومی این منطقه تقریبا شمال غربی_جنوب شرقی است و در آن رسوبات پالئوزوئیک، مزوزوئیک و ترسیر به طور هم شیب روی هم قرار دارند. این رسوبات پوشش های حاشیه قاره ای پلاتفرم عربستان را تشکیل داده اند که در پلیوسن تغییر شکل داده و چین خورده اند. متوسط ریزش های جوی در یک دوره مشترک 48 ساله (38-1337 الی 85-1384) معادل 243/6 میلیمتر، متوسط دمای سالانه 26/1 درجه سانتیگراد و متوسط رطوبت نسبی سالانه حدود 38 درصد می باشد که بنابه تقسیم بندی ها دارای اقلیم خشک می باشد. با توجه به هیدروگراف رسم شده، تراز سطح آب زیرزمینی در سال آبی 90-89، 0/47 متر افت داشته است بنابراین، میزان تغییرات حجم مخزن در سال آبی 90-89، 12/88- میلیون متر مکعب برآورد شده است. به منظور شناخت دقیق تر آبخوان از نظر هیدروژئولوژیکی و بهره برداری بهینه از منابع آب سطحی و زیرزمینی، مدل ریاضی آبخوان دشت دهلران با استفاده از نرم افزار gms9.1 تهیه شده است. در ابتدا تمام اطلاعات مورد نیاز شامل اطلاعات هواشناسی، هیدرولوژی، هیدروژئولوژی، ژئوفیزیک و سایر اطلاعات صحرایی گردآوری شده و سپس با استفاده از آنها مدل مفهومی اولیه دشت تهیه شد. در این مرحله با استفاده از نرم افزار gis، اطلاعاتی در خصوص ضخامت آبرفت، شرایط مرزی، اطلاعات بیلان و ... تهیه گردید و به کامپیوتر و مدل ریاضی آبخوان دشت دهلران وارد شد. این مدل برای سال آبی 90-89 با اعمال 4 پریود و 12 گام زمانی اجرا شد. هنگامی که مدل برای اولین بار اجرا شد نتایج حاصل از بار محاسباتی با بار مشاهداتی در محدوده قابل قبولی قرار نداشت، از اینرو کالیبراسیون مدل برای شرایط ماندگار و غیرماندگار به دو صورت دستی و خودکار(با استفاده از pest) انجام شد. سپس آنالیز حساسیت مدل انجام شد که نشان داد مقادیر هدایت هیدرولیکی و ضریب ذخیره آبخوان از قطعیت لازم برخوردار هستند و می توان به مقادیر پیش بینی شده آنها اطمینان کرد. مدل تهیه شده برای سال آبی 91-90 مورد صحت سنجی قرار گرفت و نتایج حاصل از صحت سنجی نیز قابل قبول و رضایت بخش بود و نشان داد که مدل می تواند شرایط طبیعی آبخوان را شیبه سازی کند. درنهایت سناریوی استفاده هماهنگ از آب سطحی و زیرزمینی بر روی مدل اعمال شد که نشان داد روش مناسبی برای بهره برداری بهینه از منابع آب سطحی و زیرزمینی دشت می باشد.
حسین بیگدلی علی کدخدایی
محتوی کل کربن آلی در سنگ¬های منشا و مخزن یکی از پارامترهای مهمی است که می¬تواند برای ارزیابی پتانسیل تولید و بررسی خصوصیات ژئوشیمیائی واحدهای هیدروکربنی مورد استفاده قرار گیرد. در کل، سنگ¬های غنی از مواد آلی بوسیله تخلخل بالا، زمان عبور امواج صوتی بالا، چگالی پایین، پرتو گاما و مقاومت ویژه بالا نسبت به سنگ¬های دیگر مشخص می¬شوند. مطالعه اخیر یک مدل مفید و بهینه برای برآورد toc از داده¬های لرزه¬ای در سازندهای غار و آسماری، پابده، جهرم و ایلام-گورپی در میدان نفتی هندیجان را نشان می¬دهد. در این مطالعه این پارامتر با استفاده از تلفیق داده¬های لرزه¬ای دو بعدی با داده¬های پتروفیزیکی و داده¬های مقدار کل کربن آلی در محل چاه¬های 3و 4 هندیجان تخمین زده شد. در ابتدا با استفاده از لاگ¬های چگالی و صوتی لرزه¬نگاشت مصنوعی در محل هر چاه ساخته شد و در مرحله¬ی بعدی با داده¬های لرزه¬ای منطبق گردید و موجک لرزه¬ای میانگین مورد استفاده در وارون¬سازی با استفاده از دو چاه استخراج گردید. سپس داده¬های لرزه¬ای به امپدانس صوتی وارون¬سازی و به عنوان نشانگر خارجی به همراه نشانگرهای داخلی در طی فرآیند تخمین مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله¬ی بعدی به¬کمک دو روش رگرسیون خطی چندنشانگری و شبکه¬های عصبی مصنوعی، تخمین مقدار کل کربن آلی صورت گرفت و نتایج بدست آمده از دو روش با یکدیگر مقایسه گردید. و در مرحله آخر داده های لرزه ای با استفاده از تکنیک کلونی مورچه نیز تخمین زده شد و با نتایج بدست آمده از دو روش رگرسیون خطی چندنشانگری و شبکه های عصبی مقایسه گردید.
میرسجاد فخری اصغر اصغری مقدم
دشت مرند با مساحت 1871 کیلو مترمربع در60 کیلومتری شمال غرب تبریز و در شمال آذربایجان شرقی واقع شده است.که 589 کیلومتر مربع آنرا پهنه های آبرفتی (دشت) تشکیل می دهد. دشت مرند ازشمال شرق به منطقه جلفا دوزال از جنوب به حوضه آبریز دریاچه ارومیه و از غرب به خروجی زنوز چای و زیلبیرچای و حوضه آبریز قطورچای محدود می شود. این منطقه جزء مناطق سرد و خشک محسوب شده و متوسط بارندگی آن 243 میلی متر در سال می باشد. بررسی نتایج حفاری های اکتشافی، پیزومترها و نیز وجود چند حلقه چاه آرتزین، موید سه نوع آبخوان آزاد، محبوس و نیمه محبوس در منطقه می باشد. جهت و شیب هیدرولیکی به تبعیت از وضعیت توپوگرافی عمدتاً از شرق و جنوب شرق به سمت غرب و شمال غرب می باشد. هدف این پژوهش بررسی هیدروژئوشمی و هیدروژئولوژی منابع آب زیرزمینی دشت مرند می باشد. به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت مرند، علاوه بر جمع آوری اطلاعات هیدروشیمیایی مطالعات قبلی صورت گرفته، نمونه 48 نمون? آبی از چاه، چشمه و قنات برای یونهای اصلی و 25 نمونه برای فلزات سنگین برداشت شد. پارامترهای هدایت الکتریکی و ph در محل نمونه برداری و نیزبا یونهای اصلی (ca، na، mg، k، hco3، co3 و so4)، یونهای فرعی (نیترات ، سیلیس و فلوراید) در آزمایشگاه آب شناسی دانشگاه تبریز مورد سنجش قرار گرفتند. و فلزات سنگین (as، fe، al، mn، cd،pb، cr و ba) نیز جداگانه در آزمایشگاه آب و فاضلاب شهری آذربایجان شرقی مورد سنجش قرار گرفتند. بر این اساس سیر تکامل ژئوشیمیایی آب زیرزمینی در آبخوان دشت مرند از تیپ بی کربناته در مناطق تغذیه شروع و به تیپ کلروه در مناطق تخلیه ختم می شود. نتایج حاصل از بررسی هدایت الکتریکی در منطقه نشان می دهد که به طوریکه هدایت الکتریکی از شرق و جنوب شرق به سمت غرب و شمال غرب و از جنوب به سمت شمال افزایش می یابد که منطبق بر جهت جریان آب زیرزمینی است. در منطقه تخلیه، تبخیر از سطح آب زیرزمینی، تأثیر سازندهای تبخیری و نمکی هدایت الکتریکی بیشتر است. بطور کل میزان املاح محلول آب زیرزمینی از حواشی شرق و جنوب شرقی به سمت مرکز دشت و در نهایت خروجی دشت افزایش می یابد. از نظر قابلیت شرب اغلب آبهای منطقه دردسته خوب تا قابل قبول قرار دارند. از لحاظ کشاورزی نیز نمونه ها بیشتر در کلاس که جزء رده های c2s1 و c3s1 که جزء رده های خوب تا متوسط می باشند قرار دارند. با توجه به نتایج آنالیزهای هیدروشیمیایی فلزات سنگین در بعضی از مناطق بخصوص مناطق شمالی و جنوب شرقی دشت دارای غلظت بالاتر ازحد استاندارد سازمان بهداشت جهانی (who) می باشد. در کل می توان عامل اصلی این آنومالی ها فعالیت های گسترده کشاورزی و سازندهای زمین شناسی دانست. با توجه به آنالیز خوشه ای، نمونه های آنالیز شده در دو خوشه قرار گرفته اند که خوشه اول شامل اکثر نمونه ها بوده و هدایت الکتریکی کم تا متوسط دارند. خوشه دوم دارای هدایت الکتریکی خیلی زیاد می باشد. هرکدام از خوشه ها با توجه به محتوی فلزات سنگین و دیگر پارامترها نیز به زیرگروه های دیگری تقسیم شده اند. براساس روش آنالیز فاکتوری، سه عامل اصلی موثر بر هیدروشیمی منطقه مورد شناسایی قرار گرفت. عامل اول و دوم را که تحت تأثیر سازندهای زمین شناسی منطقه بر هیدروشیمی دشت است، زمین زاد می باشد. و عامل سوم که از یک طرف تحت تأثیر سازندهای زمین شناسی و از طرف دیگر حاصل تآثیر فعالیت های انسانی یا فعالیت کشاورزی است، زمین زاد و انسانزاد می باشد. ارزیابی آسیب پذیری آبخوان دشت مرند با روشهای avi، god، gods و drastic نشان داد که قسمت های شرق و جنوب شرق دشت به دلیل آزاد بودن آبخوان، دانه درشت بودن رسوبات و کاربرد گسترد? کودهای کشاورزی دارای آسیب پذیری بیشتری نسبت به مناطق غربی و شمال غربی دشت که دارای مواد دانه ریز و آبخوان تحت فشار است، می باشد. آب زیرزمینی، هیدروژئوشیمی، فلزات سنگین ، نیترات، تحلیل عاملی، تجزیه خوشه ای، آسیب پذیری ،دشت مرند
لیلا فتحعلی زاده اصغر اصغری مقدم
به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت ایواوغلی علاوه بر جمع آوری اطلاعات هیدروشیمیایی مطالعات قبلی صورت گرفته، تعداد ?? نمون? آبی از چاه، چشمه و قنات برای یونهای اصلی و ?? نمونه برای فلزات سنگین برداشت شد. پارامترهای هدایت الکتریکی و ph در محل نمونه برداری و نیز یونهای اصلی (ca، na، mg، k، hco3، co3 و so4) و یونهای فرعی (نیترات ، سیلیس و فلوراید) در آزمایشگاه آب شناسی دانشگاه تبریز مورد سنجش قرار گرفتند. و فلزات سنگین (as، fe، al، mn، cd،pb، cr و ba) نیز بصورت جداگانه در آزمایشگاه آب و فاضلاب شهری آذربایجان غربی اندازه گیری شدند. بر اساس بررسی های انجام گرفته تیپ آب در اکثر موارد کلروره می باشد. از لحاظ کاتیونی اکثریت مناطق و نیز بخش های جنوب و غربی منطقه رخساره ها از نوع سدیک می باشد. آب های این منطقه از نوع آب های شور بوده و مقادیر هدایت الکتریکی در این دشت و به خصوص از بخش های شرقی به غربی و در بخش های جنوب غربی دشت بالا می باشد. به طور کلی مقادیر املاح محلول در بخش های جنوب غربی دشت به علت عبور رودخانه شور زیلبر از آن منطقه و ارتباط آن با آبخوان و نیز حضور سازندهای تبخیری و نمکی و انحلال آن ها در آب زیرزمینی بالا می-باشد. یون های سدیم و کلر و سولفات و نیترات و منیزیم و بیکربنات مقادیر بالاتری از استاندارد جهانی را نشان می دهند. از نظر قابلیت شرب اکثریت نمونه ها در گروه قابل قبول و متوسط تا نامناسب قرار دارند. از لحاظ کشاورزی بیشتر نمونه ها از کیفیت پایین تا متوسط جهت کشاورزی برخوردارند. نتایج آنالیزهای هیدروشیمیایی فلزات سنگین نشان دهنده بالا بودن مقادیر آرسنیک در بعضی از مناطق بخصوص مناطق شرقی و مرکزی دشت بیش از استاندارد سازمان بهداشت جهانی (who) می باشد. در کل می توان عامل اصلی این آنومالی ها را ارتباط بین رودخانه زیلبرچای با آبخوان و کشاورزی در منطقه و ارتباط سازندهای زمین شناسی و ارتباط یافتن فاضلاب های خانگی روستائیان با آب های زیرزمینی دانست. با توجه به نتایج آنالیز خوشه ای، نمونه های آنالیز شده درچهار خوشه قرار گرفته اند. براساس روش تحلیل عاملی، چهار عامل اصلی موثر بر هیدروشیمی منطقه مورد شناسایی قرار گرفت. از بین عوامل، عامل اول (یون های کلر، پتاسیم، سدیم، منیزیم و هدایت الکتریکی(ec) موثرترین عامل بر تغییر کیفیت آب می باشد.
ایوب رحمانی اصغر اصغری مقدم
محدوده مطالعاتی بوکان، در جنوب استان آذربایجان غربی و جنوب دریاچه ارومیه واقع شده است. مساحت محدوده مطالعاتی بوکان 2900 کیلومترمربع می باشد که از این مقدار سهم ارتفاعات 2638 کیلومتر مربع و دشت بوکان تنها 262 کیلومترمربع از مساحت کل محدوده را به خود اختصاص داده است. متوسط ارتفاع محدوده مطالعاتی بوکان 1381 متر از سطح دریاهای آزاد است. در گذشته رودخانه سیمینه رود نقش زهکش محدوده را ایفا می کرد و رواناب سطحی و آب زیرزمینی به محدوده مطالعاتی میاندوآب و در نهایت به دریاچه ارومیه تخلیه می کرد ولی امروزه به علت برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی این رودخانه به عنوان یک رود تغذیه کننده آب زیرزمینی عمل می کند. آب و هوای منطقه بوکان سرد و کوهستانی است و متوسط بارش دراز مدت سالانه آن در حدود 350 میلی متر در سال می باشد. بر اساس آمار سال آبی 89-1388 در محدوده مطالعاتی بوکان تعداد 239 حلقه چاه عمیق با تخلیه سالانه 24/13 میلیون مترمکعب، 3447 حلقه چاه نیمه عمیق با تخلیه سالانه 65/97 میلیون متر مکعب، 48 رشته قنات با تخلیه 25/2 میلیون مترمکعب و 52 دهنه چشمه با تخلیه سالانه 63/11 میلیون مترمکعب در آبخوانهای آزاد دشت بوکان دایر بوده است.
محمدحسن حبیبی عطاالله ندیری
دشت هادیشهر که بخشی از محدوده مطالعاتی جلفا ـ دوزال است در شمال غربی استان آذربایجان شرقی و در فاصله 110 کیلومتری شمال شهر تبریز قرار گرفته است. منطقه مورد مطالعه یکی از زیر حوضه های رودخانه ارس و در حوضه آبریز دریای خزر قرار دارد.
کبری پنجه علی کدخدائی
در این مطالعه از داده های سازند کنگان و دالان میدان گازی پارس جنوبی برای شبیه سازی توزیع سه بعدی توریوم و پتاسیم استفاده شده است. سازند کنگان به زونهای k1 و k2 و سازند دالان به زونهای k3 و k4 تقسیم بندی شده است. داده های مورد استفاده مربوط به سه چاه می باشند که در قسمت مرکزی میدان قرار دارند. فواصل بین چاهی توسط نرم افزار پترل شبیه سازی شده اند. با استفاده از نرم افزار پترل و روشهای شبیه سازی زمین آماری توزیع فضایی داده ها در فواصل بین چاهی بدست آمده است. در این مطالعه با استفاده از روش های زمین آماری کریجینگ و شبیه سازی گوسین متوالی توزیع عناصر رادیواکتیو 40k و 233th بدست آمده و به گرید سه بعدی متصل شده اند. کریجینگ نتایج شبیه به میانگین را تولید کرده است و در فواصل دور از نقاط معلوم نتایج هموار است. در حالیکه نتایج حاصل از شبیه سازی گوسی متوالی با هموار سازی همراه نیست و همه داده ها را برای شبیه سازی در نظر گرفته شده اند. چندین تحقق از مدل تهیه شده بدست آمده است و در نهایت میانگین تحقق ها به عنوان مدل نهایی ارائه شده است. نتایج نشان می دهد روش شبیه سازی گوسی متوالی نسبت به کریجینگ در تخمین توزیع سه بعدی توریوم و پتاسیم موفقتر و منطقی تر عمل نموده است.
وحیده عزیزان آلانق عبدالرضا واعظی هیر
وجود مخازن انبار نفت خوی با داشتن مواد نفتی خطرناک نظیر بنزین قرار گرفتن محدوده انبار نفت خوی در بالادست مناطق مسکونی و زمین های کشاورزی که دارای 53 حلقه چاه بهره برداری هستند. لزوم اطلاع از جهت و سرعت حرکت آلاینده های نفتی در اثر وقوع نشت احتمالی بر اساس اطلاعات بدست آمده عمق آب زیرزمینی در محدوده انبار نفت درحدود 14متر می باشد که آن را در برابر آلودگی های سطحی به شدت آسیب پذیر می کند.
نعیمه اسماعیل نیا عبدالرضا واعظی هیر
سد خاکی آغ چای در استان آذربایجان غربی و در 45 کیلومتری شهرستان خوی واقع شده است. این سد که یک سد خاکی قوسی با هسته ی رسی است به منظور مهار آبهای سطحی و سیلابی رودخانه آغ چای و استفاده از آن در توسعه و بهبود کشاورزی دشتهای پایین دست در بخش شمال و شمال شرقی قره ضیاءالدین احداث شده است. بلندی سد از پی 111/5 متر بوده و گنجایش مخزن به 179/5 میلیون متر مکعب می رسد. این سد بر روی آهکهای مرجانی، مارن و مارنهای ماسه ای سازند قم مربوط به دوره الیگو- میوسن ساخته شده است. قرار گرفتن گسل آغ چای در مجاورت ساختگاه و نیز وجود توالی رسوبی مربوط به سازند قم در تکیه گاههای این سد احتمال بالا بودن نفوذپذیری در بخشهایی از تکیه گاهها را محتمل می سازد. دو سال بعد از آبگیری این سد نشت هایی در جناح راست و چپ و در دو طرف سازه سرریز و دره مجاور مشاهده گردید که در مجموع آبدهی متوسط 16 لیتر در ثانیه دارند. طی نمونه برداری های فصلی که از پاییز 92 به مدت یک سال از نقاط نشتی و آب پشت مخزن انجام شد و آنالیزهای هیدروشیمیایی که روی نمونه ها صورت گرفت معلوم شد آب چشمه های موجود در تکیه گاههای سد، قرابت هیدروشیمیایی بسیار نزدیکی با آب مخزن دارد و تغییرات دبی آنها با تراز آب مخزن رابطه مستقیم دارد که نشان می دهد اولاً چشمه ها مربوط به نشت از تکیه گاهها بوده و تغییرات بارهیدرولیکی ناشی از تغییرات تراز مخزن بر دبی نشت و محل ظهور آن موثر بوده است. محل نشت از حدفاصل یکی از واحدهای کنگلومرا و مارن مربوط به سازند قم در تراز بین 1250 تا 1270 متر می باشد. تحلیل نتایج آنالیز نمونه ها در بررسی شاخص اشباع کانی ها مشخص گردید که آب نشتی از نظر کانی های کلسیت و دولومیت به حد فوق اشباع و از نظر هالیت و گچ زیراشباع می باشد که می-تواند در مورد توسعه آینده مجاری نشتی نگران کننده باشد. در این تحقیق به منظور پیش بینی رفتار نشت و علاج بخشی آن از مدل عددی المان محدود seep/w استفاده شد. نتایج این شبیه سازی نشان داده که پرده تزریق 30 متری فعلی هیچ تاثیری بر آب بندی این بخش از تکیه گاه نداشته است ولی با ایجاد یک پرده تزریق مکمل تا لایه نشتی می توان دبی نشت در واحد عرض لایه را از 2/63 به 1/3 لیتر در ثانیه کاهش داد. ولی درصورتی که پرده تزریق به کف دره دوخته شود دبی نشتی به 0/15 لیتر در ثانیه کاهش خواهد یافت برای این منظور یک پرده تزریق 96 متری باید در تکیه گاه چپ اجرا گردد.
صدیقه شکور عطاالله ندیری
چکیده: دشت بیلوردی یکی از دشت های استان آذربایجان شرقی به شمار می آید که در45 کیلومتری شمال شرق تبریز واقع شده است و یکی از زیر حوضه های دریاچه ارومیه است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های هیدروژئوشیمیایی منابع آب زیرزمینی دشت بیلوردی و تعیین آنومالی ها در منطقه است. به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت بیلوردی، علاوه بر جمع آوری اطلاعات صورت گرفته، 15 نمونه از منابع آب مختلف موجود در دشت نمونه برداری شد. پارامترهای هدایت الکتریکی، درجه حرارت و ph در محل نمونه برداری و همچنین یون های اصلی و یون های فرعی (نیترات و فلوراید) در آزمایشگاه آبشناسی بخش علوم زمین دانشگاه تبریز مورد آنالیز قرار گرفتند. با توجه به اهمیت تأثیر املاح محلول در آب بر بدن انسان و عدم قطعیت همراه با اندازه گیری در مراحل نمونه برداری و آنالیز نمونه ها، استفاده از روش های مرسوم برای ارزیابی کیفیت آب شرب، مناسب به نظر نمی رسند و بهتر است از روشی استفاده شود که این عدم قطعیت ها را پوشش دهد، بدین منظور مهم ترین پارامترهای موثر بر کیفیت آب شرب مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به اهمیت وجود آلودگی نیترات در آب شرب در این دشت از انواع روش های درون یابی شامل: معکوس فاصله (idw)، تابع شعاعی (rbf)، تخمینگر عام (gp)، تخمینگر موضعی (lp)، کریجینگ k)) و کوگریجینگ (cok) در محیط نرم افزار arc gis برای پیش بینی مقادیر نیترات استفاده شد.
سامان صوفی احمدی عطالله ندیری
هدف این تحقیق ترکیب راه حل تایس و مدلهای هوش مصنوعی و همچنین مقایسه مدلهای مختلف هوش مصنوعی (شبکه های عصبی مصنوعی و منطق فازی) و کارایی این مدلها نسبت به روشهای انطباقی ترسیمی (تایس و ژاکوب) برای مدلسازی، تخمین پارامترهای آبخوان تحت فشار و نقطه انطباق بهینه است. در این تحقیق از 400 داده مصنوعی جهت آموزش استفاده شد، برای تست مدل از داده های آزمون پمپاژ واقعی چاه سفره تحت فشار واقع در شهرستان پیورا مربوط به ایالت ایلینویز استفاده شد. داده های منحنی تیپ (1/u, w(u)) بعنوان ورودی های شبکه عصبی مصنوعی و منطق فازی و ?1/u?_m بعنوان خروجی مدل انتخاب شد. در مرحله آخر تمامی مراحل فوق را جهت بدست آوردن ضرایب هیدرودینامیک آبخوان تحت فشار اعمال کردیم. سپس نتایج حاصل از روشهای هوش مصنوعی با نتایج حاصل از روشهای انطباقی ترسیمی (منحنی تیپ تایس و ژاکوب) مقایسه شده است. برای مدلسازی، داده های ورودی و هدف به دو دسته آموزش و آزمایش تقسیم شدند. به طوری که 80? داده ها برای مرحله آموزش و 20 ? داده ها برای مرحله آزمایش و validation انتخاب شد.
زهرا جوانمرد اصغر اصغری مقدم
دشت مهربان با مساحت 219 کیلومترمربع در60 کیلومتری شرق تبریز و در مرکز استان آذربایجان شرقی واقع شده است. این دشت بخشی از محدوده مطالعاتی بیلوردی- دوزدوزان به شمار می رود که از نظر تقسیمات هیدرولوژیکی، قسمتی از حوضه آبریز دریاچه ارومیه و زیر حوضه های میانی رودخانه تلخه رود (آجی چای) محسوب می شود. این منطقه جزء مناطق نیمه خشک سرد محسوب شده و متوسط بارندگی آن درسال 1391در ایستگاه مهربان9/304 میلی متر در سال می باشد. جریان آب های سطحی محدوده مطالعاتی بیلوردی – دوزدوزان از شمال شرقی و شمال توسط رودخانه های فرعی چکی چای، آتمیان چای، هرزه ورز، زورچای و آری چای و از جنوب به وسیله دو مسیل فصلی به نام های یونجالی چای و کرمجوان چای جمع آوری گردیده و در قسمت میانی محدوده به رودخانه آجی چای می ریزد. اصلی ترین سازندهای اطراف منطقه مورد مطالعه دشت مهربان رسوبات مربوط به دوره نئوژن شامل مارن های گچ دار و نمک دار، ماسه، سیلت- مارن، کنگلومرا و آهک می باشد. بررسی نتایج حفاری های اکتشافی و پیزومترها موید این است که آبخوان دشت از نوع آزاد بوده و جهت و شیب هیدرولیکی به تبعیت از وضعیت توپوگرافی عمدتاً از شمال به جنوب و شرق به غرب می باشد. هدف این پژوهش بررسی ویژگی-های هیدرولوژی و هیدروژئوشیمیایی منابع آب زیرزمینی دشت مهربان می باشد. به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت مهربان، علاوه بر جمع آوری اطلاعات هیدروشیمیایی مطالعات قبلی صورت گرفته، تعداد 22 نمون? آبی از منابع آبی منطقه با پراکندگی مناسب برداشت شد. پارامترهای هدایت الکتریکی و ph در محل نمونه برداری، یونهای اصلی ( ca2+,na+ ,mg2+ ,k+ ,hco33- ,co3- and so42-) و یونهای فرعی (نیترات و فلوراید) در آزمایشگاه آب شناسی دانشگاه تبریز مورد سنجش قرار گرفتند. این دشت در مقایسه با دیگر دشتهای آذربایجانشرقی از نظر کمیت و کفیت منابع آب از بحرانی ترین مناطق به حساب می آید. بطوریکه چندین روستای پرجمعیت این دشت آب شرب خود را از آب شیرین کن (ممبرانس) نصب شده در روستای اربطان، بطور جیره بندی شده دریافت می دارند، لذا پایش و ارزیابی کیفیت آن بسیار با اهمیت است. قسمت های انتهایی دشت به دلیل تاثیر سازندهای گچی و نمکی، ورود رودخانه شور آجی چای و تبخیر از سطح آب زیرزمینی، مقدار هدایت الکتریکی بیشتر است و به 10000 میکروموس برسانتی متر نیز می رسد. سیر تکامل ژئوشیمیایی آب زیرزمینی در آبخوان دشت مهربان از تیپ سولفاته در مناطق تغذیه شروع و به تیپ کلروه در مناطق تخلیه ختم می شود. از نظر قابلیت شرب اغلب آبهای منطقه در دسته قابل قبول تا غیرقابل شرب قرار دارند. از لحاظ کشاورزی نیز، اکثر نمونه های آب زیرزمینی در کلاسc3s1 و c4s2 یعنی شور و خیلی شور قرارگرفته اند. با توجه به نتایج آنالیز خوشه ای، نمونه های آنالیز شده در سه خوشه قرار گرفته اند که خوشه اول و دوم دارای کیفیت متوسطی است و تیپ بیشتر نمونه ها سولفاته کلسیک است و عمدتاً در قسمت های شرقی و مرکزی دشت دیده می شود. در خوشه سوم، بیشتر نمونه ها کلروه- سدیک می باشد و عمدتاً در قسمت های غربی دشت قرار دارند. براساس روش آنالیز فاکتوری، سه عامل اصلی موثر بر هیدروشیمی منطقه مورد شناسایی قرار گرفت. عامل اول را که تحت تأثیر فعالیت های انسانی و کشاورزی می باشد انسانزاد می نامیم و عامل دوم و سوم که تحت تأثیر سازندهای زمین شناسی منطقه هستند، زمین زاد می نامیم. بررسی های انجام گرفته بر پایه شاخص های کیفی آب gqi , fgqi)) و براساس استانداردهای who و isiri نشان داد، که مقدار شاخص gqi بین 53 تا 78 درصد برای استاندارد who و مقدار 57 تا 82 درصد نسبت به استاندارد isiri متغیر است که در رده های متوسط تا قابل قبول قرار میگیرند. نتایج fgqi نیز براساس هر دو استاندارد who و isiri بین 0 تا 100 درصد متغیر است و آب های زیرزمینی از نظر کیفیت، بین رده های کاملاً نامطلوب تا مناسب قرار می گیرند.
وحید پاک نیا عطاالله ندیری
هدف از این پژوهش، ارزیابی کیفی منابع آب زیرزمینی دشت بستان آباد و تعیین آسیب پذیری آب زیرزمینی در منطقه می باشد. این دشت دارای یک آبخوان از نوع آزاد می باشد که در بخش ها ی جنوب غربی (منطقه تغذیه) دارای کیفیت خوب و با حرکت به سمت جنوب غرب منطقه مورد مطالعه از کیفیت آب کاسته می شود. جهت جریان آب زیرزمینی در منطقه مورد مطالعه از جنوب غرب به سمت شمال شرقی می باشد.
بهزاد زینال زاده عطااله ندیری
تالاب قوروگل یکی از منابع زیست محیطی بسیار مهم استان آذربایجان شرقی می باشد که به عنوان یکی از تالاب های بین المللی حفاظت شده کشور به ثبت رسیده است.هدف از این پژوهش بررسی کارایی تکنیک سری های زمانی در پیش بینی سطح ایستابی آب زیرزمینی منطقه قوروگول می باشد.از بین مدل های مختلف، مدل arima و مدل های جدید simple seasonal و winters additive به دلیل قدرت پیش بینی بالا و دقت بیشتر برای پیش بینی سطح آب زیرزمینی که توسط نرم افزار spss انتخاب شدند، استفاده گردید. ضـرایب همبـستگی(r2)، جذر میانگین مربعات خطا(rmse)، درصد میانگین خطـای مطلق(mape)، میـانگین خطـای مطلـق (mae) و bic برای بررسی ارتباط داده های مشاهداتی و پیش بینی شـده مـورد بررسی قرار گرفت.
عطاالله ندیری اصغر اصغری مقدم
چکیده ندارد.
مریم رنجبریاری نژاد اصغر اصغری مقدم
چکیده ندارد.
لیلا قره بگلو اصغر اصغری مقدم
چکیده ندارد.
اسماعیل صادقی اصغر اصغری مقدم
چکیده ندارد.
نسرین جاهدان اصغر اصغری مقدم
چکیده ندارد.
احمد محمدنژاد اصغر اصغری مقدم
محدوده مطالعاتی دستگردان (کد 4715) از نظر تقسیمات هیدرولوژیکی یکی از حوضه های آبریز مرکزی ایران بوده که پس از الحاق شهرستان طبس به استان یزد یکی از دشتهای شمال شرقی یزد به حساب میآید. با توجه به وجود روستاهای زیاد در منطقه و وابستگی اقتصاد آنها به کشاورزی، برداشت از منابع آب زیرزمینی به عنوان منبع تامین کننده آب مورد نیاز، شناخت ویژگیهای هیدروژئولوژیکی و مدیریت صحیح منابع آب زیرزمینی اهمیت ویژه ای پیدا می کند. اقلیم منطقه براساس داده های هواشناسی خشک سرد است.میانگین متوسط تبخیر و. بارندگی منطقه به ترتیب 3738 میلی متر (80-1355) و 110 میلی متر(86-1380) است. اغلب بارندگی مربوط به فصل زمستان بوده و تقریبا تابستان در کل منطقه دارای بارش صفر میباشد. اختلاف درجه حرارت شبانه روز، ماهیانه و سالانه زیاد می باشد. توالی چینه شناسی محدوده ستون نسبتا کاملی را از لیتولوژی ایران مرکزی به نمایش می گذارد. سازندهای محدوده مورد مطالعه دارای درز و شکستگی های متعدد طولی بوده که همروند با گسلهای اصلی منطقه است که در تغذیه منابع آب زیرزمینی نقش موثری دارد. بخشهای جنوب، شرق و غرب محدوده با مناطق کوهستانی مرتفع دارای دامنه های پرشیب پوشیده شده درحالیکه بخش شمالی با رسوبات پلایا با مورفولوژی یکنواخت وسیع که بیشتر شبیه به فلات نمک است پوشیده شده است. سازندهایی شامل جمال، شتری، اسفندیار و آهکهای کرتاسه نفوذپذیر بوده و می توانند در تغذیه آبخوان آبرفتی موثر باشند. جهت جریان کلی آب زیرزمینی از جنوب-جنوب شرق به سمت شمال-شمال غرب منطقه است. براساس هیدروگراف واحد دشت برای سال آبی 87-86 مقدار افت سطح آب زیرزمینی 8 سانتی متر در سال است. پارامترهای هیدروشیمیایی اندازه گیری شده در نمونه های برداشتی، شامل هدایت الکتریکی(ec)، کل مواد جامد محلول(tds)، ph، دما، یون های اصلی می باشد علاوه بر این موارد مقدار یون های فرعی فلوئور، سیلیس و نیترات نیز اندازه گیری شده است. ترکیب غالب مواد محلول منطقه کلر،سدیم و سولفات است که همبستکی بالایی میان غلظت کلر، سدیم، سولفات وجود دارد. دامنه نوسانات مکانی هدایت الکتریکی در نیمه جنوبی نسبتا کم ولی در بخش شمالی به سبب برداشت زیاد آب زیرزمینی از چاههای منطقه و نفوذ آب شور کویر، بسیار بالاست. از 32 نمونه آب، 34 درصد آب شیرین و 66 درصد از نوع آب لب شور است. از نظر سختی 19 درصد نمونه ها دارای آب سبک، 41 درصد نسبتا سخت، 34 درصد سخت و 6 درصدخیلی سخت می باشند. کیفیت آب منطقه از نظر مصارف کشاورزی خیلی مناسب نیست و آب های منطقه از نظر صنعتی و پایداری در رده آبهای رسوبگذار قرار می گیرند.
مارال دوانقی اصغر اصغری مقدم
محدوده مطالعاتی مشگینشهر با وسعتی بالغ بر 3593 کیلومتر مربع در استان اردبیل شمالغرب ایران قرار دارد . بخشی از حوضه مطالعاتی در استان اردبیل و بخشی در استان آذربایجانشرقی قرار دارد. این محدوده با میانگین دارای اقلیم نیمه خشک سرد می باشد . در سالهای اخیر کاهش 333/3 میلیمتر ( 1378-1386بارش سالانه بارندگی و افزایش بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی، باعث افت سطح آب زیرزمینی شده است . به طوری که 0 سانتیمتر افت داشته / هیدروگراف واحد دشت نشان میدهد، طی سالهای 83 تا 87 سطح آب زیرزمینی حدود 0 میلیون متر مکعب کاسته شده است. ، حدود0/87 است و از میزان ذخیره آبخوان در سال آبی از اینرو به منظور مطالعه آبخوان و ارزیابی پتانسیل منابع آب زیرزمینی، از مدل ریاضی استفاده گردیده است . در همین راستا کلیه اطلاعات هواشناسی، هیدرولوژیکی، هیدروژئولوژیکی، ژئوفیزیکی و زمین شناسی منطقه جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با تعیین ابعاد آبخوان، تعریف توپوگرافی و سنگ کف وتعیین خواص هیدرودینامیکی آبخوان و دیگر پارامترهای لازم، مدل تفهیمی آبخوان تهیه شده و اقدام به ارائه مدل کمی آبخوان گردید. مدل طی یک دوره زمانی یکساله برای سال آبی visual modflow v 3. با استفاده از نرم افزار 1 84 با در نظر گرفتن 4 پریود و 12 گام زمانی اجرا و واسنجی گردید . پس از واسنجی مدل برای شرایط -85 ماندگار و غیرماندگار، نتایج حاصله نشان داد که اولین اجرای مدل به دلیل عدم قطعیت دادههای ورودی قابل قبول بدلیل نبود ،(k,s) نبود. علت اصلی عدم مقبولیت مدل، عدم قطعیت دادههای ورودی از جمله خواص هیدرولیکی آزمایشات پمپاژ در منطقه و وجود خطا در ارتفاع سنگ کف درغرب آبخوان تشخیص داده شد. آنالیز حساسیت مدل نشان داد که مدل نسبت به تغییرات سنگ کف ، هدایت هیدرولیکی، ضریب ذخیره حساسیت بالا و به تغییرات تغذیه و تخلیه و مرزهای هیدرولیکی حساسیت جزئی دارد. واسنجی مدل بصورت دستی با تغییر توأم پارامترهای حساس برای دو حالت ماندگار و غیرماندگار صورت گرفت. نتایج واسنجی مدل نشان داد مدل بخوبی توانست شرایط طبیعی آبخوان را شبیهسازی کند به طوری که سطح آب محاسباتی و مشاهداتی کاملاً بر هم منطبق شدند. 85 مورد صحتسنجی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از صحتسنجی مدل رضایتبخش - مدل برای سال آبی 86 بود و نشان داد که میتوان به ترکیب پارامترهای واسنجی شده اطمینان داشت و از آن برای اهداف پیش بینی استفاده کرد. در همین راستا برای پیش بینی شرایط طبیعی آبخوان یک مرحله با عنوان سناریوی مدلسازی انجام گرفت که نشان داد با افزایش بهرهبرداری از منابع آبی بخصوص در مناطقی که دارای تراکم زیاد منابع برداشت از آب زیرزمینی وجود دارد افت سطح آب زیرزمینی با ادامه روند برداشت در طی سالهای آتی حدوداً 10 برابر می شود . بنابراین باید با اعمال مدیریت صحیح بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی در منطقه مقدار برداشت از آب زیرزمینی کنترل و مدیریت شود تا از افت زیاد سطح آب زیرزمینی تا حد امکان جلوگیری به عمل آید.
ماندانا احمدپور اصغر اصغری مقدم
تاقدیس سبزپوشان واقع در جنوب شهر شیراز در استان فارس جزئی از چین خوردگی زاگرس است و رخنمون کاملی از آهکهای آسماری -جهرم می باشد و یک سفره کارستی در خود تشکیل داده است. بیلان اجمالی این تاقدیس نشان می دهد که سفره کارستی سبزپوشان همواره منابع اطراف خود را تغذیه می نماید. همچنین ذخیره خوبی از آبهای مناسب کارستی دارد که می تواند در تامین آب مورد نیاز شهر شیراز و دشتهای مجاور مورد استفاده قرار گیرد. دشت قره باغ واقع در مجاورت یال شمالی این تاقدیس ، توسط آبهای کارستی این تاقدیس تغذیه شده و توسط زهکش قره باغ به دریاچه مهارلو واقع در جنوب شرق شیراز زهکشی می شود. جهت عمومی جریان آب در این دشت از شمال غرب به جنوب شرق است.
علی همتی اصغر اصغری مقدم
دشت میاندوآب با وسعتی بالغ بر 1000 کیلومتر مربع در محل دلتای مشترک زرینه رود و سیمینه رود در جنوب شرق دریاچه ارومیه واقع شده است. این دشت بخشی از حوضه آبریز دریاچه ارومیه است که با میانگین بارش سالیانه حدود 250میلی متر و درجه حرارت سالیانه 9/10 درجه سانتیگراد جز مناطق نیمه خشک محسوب می شود.
محمدعلی حسنپور اقدم اصغر اصغری مقدم
دشت شبستر یکی از زیرحوضه های حوضه آبریز دریاچه ارومیه است که در قسمت شمالی آن قرار گرفته و دارای وسعتی بالغ بر 3/1293 کیلومتر مربع می باشد. این دشت از نظر اقلیمی در منطقه نیمه خشک سرد قرار گرفته و طبق اطلاعات موجود دارای متوسط بارش سالانه ای حدود 284 میلیمتر می باشد. با توجه به شرایط حاکم و حاصلخیزی دشت، این منطقه به عنوان یکی از قطبهای کشاورزی استان آذربایجان شرقی به شمار می آید که عمده منبع تامین کننده آب کشاورزی آن نیز منابع زیرزمینی می باشند. طی سالهای اخیر به دلیل کاهش نزولات جوی و نیز افزایش برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی توسط چاههای بهره برداری باعث ایجاد افت زیادی در سطح آب زیرزمینی شده که نتیجه آن اعلان حالت ممنوعه برای دشت از لحاظ حفر و بهره برداری از منابع جدید زیرزمینی بوده است. با توجه به این مسئله در این پایان نامه مطالعه کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی و تهیه مدل ریاضی آبخوان با استفاده از نرم افزار v.modflow v2-6 به عنوان ابزاری کارآمد مورد تاکید قرار گرفته است. در همین راستا داده های ژئوفیزیکی ، زمین شناسی ، هیدرولوژیکی، هیدرودینامیکی آبخوان جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردیده است.
علی شهسواری اصغر اصغری مقدم
نتایج حاصل از تهیه مدل ریاضی دربخش های جنوب غربی دشت و در فصول کم آبی ، جریان معکوس ( از سمت دریاچه به طرف آبخوان ) را نشان می دهند . کمبود و توزیع نامناسب چاههای مشاهداتی در دشت و در نتیجه درونیابی نادرست بار هیدرولیکی از این نقاط و همچنین شرایط مرزی درنظر گرفته شده برای نواحی غربی دشت ، همجوار با دریاچه ارومیه ، موجب ایجاد اختلاف در مقادیر بار هیدرولیکی شبیه سازی شده و مشاهداتی می گردد .فقدان پیزومتر در امتداددریاچه ارومیه موجب شده تا در چگونگی وضعیت واسنجی در این مناطق اطلاع چندانی در دست نباشد . بابروز نگه داشتن پایگاه اطلاعاتی تهیه شده برای دشت عجب شیر میتوان با دقت زیاد و باصرف حد اقل زمان تا اندازه زیادی بر نفوذ آب شور دریاچه ارومیه به آبخوان دشت عجب شیر که از منابع اصلی تهیه آب درمصارف مختلف می باشد نظارت ، کنترل و مدیریت لازم به عمل آورد.
عباس مزروعی اصغر اصغری مقدم
دشت آذرشهر در شمال غربی ایران، شرق دریاچه ارومیه و 45کیلومتری جنوبغرب شهر تبریز واقع شده است. وسعت محدوده مطالعات 142 کیلومتر مربع می باشد. بهره برداری بیش از حد از منابع آب زیرزمینی به علت افزایش جمعیت و توسعه مناطق کشاورزی و همچنین کاهش نزولات جوی طی سالیان اخیر نه تنها باعث افت شدید سطح آب زیرزمینی شده است بلکه باعث نفوذ آب شور سواحل شرقی دریاچه ارومیه و مسیر رودخانه تلخه رود به سمت سفره آب شیرین گشته است.وجود بیش از 750 حلقه چاه بهره برداری و نزدیک به 150 رشته قنات در محدوده ای کوچک و محدود بودن منابع آبهای سطحی ضرورت اهمیت فراوان مطالعه آبهای زیرزمینی را در این دشت مشخص می سازد. بنابراین به منظور مطالعه آبخوان دشت آذرشهر و بهره برداری بهینه از آبهای زیرزمینی از مدل ریاضی استفاده گردید.در همین راستا ، داده های کمی و کیفی آبخوان و همچنین اطلاعات زمین شناسی، هواشناسی ، هیدرولوژیکی و جغرافیایی جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.