نام پژوهشگر: کامران احمدی
حدیث بندگانی مسعود علیزاده
هدف از این پژوهش بررسی خواص فیزیکی، شیمیایی و زیستی (در محیط آزمایشگاهی) سیمان سولفات کلسیم حاوی مقادیر مختلف یون استرانسیم (wt% 2-5/0) و مقایسه آن با خواص نمونه سولفات کلسیم خالص می باشد. پودر سیمان حاوی استرانسیم از طریق گیرش پودر سولفات کلسیم نیمه هیدراته و محلول کلرید استرانسیم، شستشو دادن و عملیات حرارتی برای تبدیل سولفات کلسیم دی هیدراته به نیمه-هیدراته سنتز شد. ویژگی های ساختاری سیمان با استفاده از آزمون های xrd، sem و ftir، رهایش یون ها به درون محلول شبیه سازی شده به مایعات بدن (sbf) از طریق icp و همچنین رفتارهای سلولی با اندازه گیری نرخ تکثیر (به روش mtt) و فعالیت آلکالین فسفاتاز (alp) سلول های سرطانی استخوان انسان بررسی شد. خواص فیزیکی و مکانیکی سیمان شامل رفتار تزریق، دانسیته و استحکام فشاری نیز مورد بررسی قرار گرفت. پارامترهای شبکه بلوری پودر سیمان حاوی sr نسبت به سیمان خالص بزرگتر بود که نشان دهنده وارد شدن sr به درون شبکه بلوری آن می باشد. افزودن sr به ترکیب سیمان بر رفتار تزریق آن تأثیر چندانی نداشت، همچنین استحکام و دانسیته آن را افزایش و نرخ حلالیت و زمان گیرش را کاهش داد. بلورهای کوچک میله ای شکل و در هم فرو رفته سیمان حاوی sr طویل تر و ضخیم تر و ریز ساختار آن نیز متراکم تر از سیمان خالص بود. رهایش پیوسته استرانسیم از نمونه های حاوی sr به درون sbf مشاهده شد. نرخ تکثیر و فعالیت آلکالین فسفاتاز سلول های استخوانی کشت داده شده بر روی نمونه های حاوی sr نسبت به سیمان خالص بهتر بود. به نظر می رسد که سیمان سولفات کلسیم حاوی sr دارای خواص بیولوژیکی و حتی مکانیکی بهتری نسبت به نوع خالص آن می باشد.
مرضیه جلیل پور محمدعلی بهره ور
این پژوهش، سنتز نانوذرات اکسید سریم از طریق هم رسوبی، با استفاده از پیش ماده های مختلف مانند هیدروکسید آمونیوم، کربنات آمونیوم و اگزالات آمونیوم، مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفت.تأثیر عوامل موثری چون غلظت رسوب دهنده، دمای سنتز، زمان و دمای پیرسازی، دمای کلسیناسیون و فعال ساز سطحی، بر ساختار و بافت ذرات سنتز شده، بررسی شد. نمونه های سنتز شده با استفاده از روش های آنالیزی مانند xrd، sta، icp، ft-ir، sem، tem، bet و uv/vis مورد آنالیز و شناسایی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد افزایش غلظت مولی رسوب دهنده در هر سه روش هم رسوبی، کاهش اندازه ی بلورک های اکسید سریم را به همراه دارد و لذا با استفاده از هر سه روش، می توان پودر اکسید سریم حاوی بلورک های نانومتری تهیه نمود. از میان این سه روش نیز، هم رسوبی با استفاده از هیدروکسید آمونیوم منجر به تشکیل مستقیم اکسید سریم می شود. عمل پیرسازی در این نمونه ها، منجر به درشت تر شدن بلورک ها و افزایش بلورینگی می شود. علاوه بر آن، پیرسازی در این روش، باعث افزایش میزان بازیافت سریم از محلول نیز می شود. مطالعات sem پودرهای به دست آمده از سه روش هم رسوبی نشان داد که نوع پیش ماده تأثیر به سزایی در روند آگلومره شدن بلورک ها دارد، به طوری که در پیش ماده های اگزالاتی و کربناتی، اکسیدهای سریم به دست آمده پس از کلسیناسیون، آگلومره های درشت پولکی هم اندازه حاصل می شود، در صورتی که اکسید سریم به دست آمده از هم رسوبی با آمونیا، آگلومره های کروی با اندازه های حدود nm 50-30 ایجاد می کند. مطالعات tem، در مورد تمامی نمونه های اکسید سریم، وجود بلورک های نانومتری را نشان داد، اما در مورد ذرات به دست آمده از روش هیدروکسیدی، عوامل موثر در فرآیند سنتز، مانند غلظت رسوب دهنده، زمان پیرسازی و دمای کلسیناسیون، نقش بیشتری در تغییر اندازه ی بلورک ها ایفا می کنند و لذا این امکان فراهم می شود تا بتوان با تغییر این عوامل، کنترل بهتری بر روی اندازه ی بلورک ها اعمال کرد و بلورک های اکسید سریمی از حدود 3 تا بیشتر از nm20 با اعمال تغییرات مناسب بر عوامل موثر سنتز کرد. استفاده از مواد فعال ساز سطحی در حین فرآیند هم رسوبی در هر سه روش، تغییر قابل توجهی در ساختار و بافت ذرات نشان نداد و تنها منجر به کاهش جزئی آگلومراسیون شد. استفاده از (iv) ce به جای (iii) ce در هم رسوبی با آمونیا، از طریق اکسیداسیون ابتدایی توسط پراکسید هیدروژن، منجر به کاهش نسبی اندازه ی بلورک ها، افزایش بلورینگی، کاهش آگلومراسیون و همچنین افزایش مقدار محصول اکسید سریم به دست آمده شد. نتایج آنالیز bet برای هر سه روش هم رسوبی نیز از سنتز نانوپودر اکسید سریم مزوپر با سطح ویژه ی نسبتاً بالا توسط این روش ساده، خبر می دهد، که در نمونه های هیدروکسیدی با افزایش غلظت رسوب دهنده، سطح ویژه نیز افزایش پیدا کرده است. در نهایت، اندازه گیری میزان جذب نور فرابنفش توسط نمونه های اکسید سریم به دست آمده از روش هم رسوبی با آمونیا نشان داد که افزایش غلظت رسوب دهنده، منجر به سنتز نمونه هایی با قابلیت جذب بالاتر نور فرابنفش می شود.
محمدرضا کلایی محمدعلی مشکوه
در این پروژه، با استفاده از روش رسوب گذاری مستقیم و رسوب گذاری از کمپلکس، ابتدا سه پیش ماده هیدروکسیدی، کربناتی و اگزالاتی نیکل، تهیه شد. در ادامه با فرایند کلسیناسیون پیش ماده ها، اکسید نیکل نهایی بدست آمد و تاثیر عوامل موثری چون غلظت رسوب دهنده، دمای واکنش، ph محلول، نوع حلال، نحوه افزودن رسوب دهنده، فعال ساز سطحی و دمای کلسیناسیون بر ساختار و بافت ذرات تهیه شده، بررسی شد. نمونه های تولید شده با استفاده از روش های آنالیزی مانند xrd، ft-ir، icp، fesem، tem، bet و tg-dta مورد آنالیز و شناسایی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد، اندازه ذرات بدست آمده در تمامی پودرهای تولید شده، کوچکتر از 50 نانومتر می باشد. با افزایش غلظت رسوب دهنده در هر سه روش رسوب گذاری، اندازه کریستالیت پودر اکسید نیکل نهایی کاهش یافت. در مورد پیش ماده های هیدروکسیدی و اگزالاتی، حلال آلی نقش فعال ساز سطحی داشت و موجب کاهش آگلومراسیون شد. در پیش ماده هیدروکسید نیکل، از رسوب گذاری مستقیم، ذرات کروی بدست آمد درحالی که از روش شکستن کمپلکس، ذرات پولکی شکل تهیه شد و با انتخاب دمای کلسیناسیون مناسب، ذرات پولکی به گرانول تبدیل شد. افزایش دمای واکنش، در سه پیش ماده موجب افزایش بلورینگی شد. در پیش ماده اگزالاتی، در شرایط غلظت بالای اسید اگزالیک و انجام واکنش در بستر اسید اگزالیک، موجب تولید نیکل فلزی به همراه اکسید نیکل شد. با استفاده از حلال آلی در پیش ماده اگزالاتی، ذرات کروی شکل شده و توزیع یکدستی پیدا کردند. افزایش دمای عملیات حرارتی در هر سه پیش ماده موجب بهبود بلورینگی نانوذرات اکسید نیکل شد. کمترین اندازه ذرات اکسید نیکل و ضریب آگلومراسیون پایین، مربوط به استفاده از پیش ماده هیدروکسیدی و روش رسوب گذاری از کمپلکس است. عملیات حرارتی پایین و عدم استفاده از فعال سازهای سطحی و استفاده از آب، تولید اکسید نیکل از این روش را برای تولید صنعتی مقرون به صرفه می سازد.
زهرا خاکپور امیر مقصودی پور
محلول های جامد بر پایه اکسید سریم ((ceo2 با ساختار مکعبی فلوریت بعنوان موادی که دارای هدایت یونی بیشتری نسبت به زیرکونیای تثبیت شده با ایتریا هستند، شناخته شده می باشند. از این رو، استفاده از این ترکیبات بعنوان الکترولیت های جامد جاذبه بسیاری پیدا کرده است. در این پژوهش، تأثیر اکسید گادلنیم و اکسید ساماریم به صورت تک افزودنی و همین طور تأثیر همزمان این اکسیدها در کنار اکسیدهای دیسپرزیم و ایتربیم بر رفتار سینتر، ریزساختار و هدایت یونی الکترولیت های بر پایه اکسید سریم، با تلاش برای دستیابی به هدایت یونی بالاتر در دماهای متوسط و پایین تر مورد بررسی قرار گرفت. محلول های جامد با ترکیب mol20% و mol30% افزودنی gd و sm و با مجموع mol20% از افزودنی های gd-dy،gd-yb ، sm-dy و sm-yb توسط فرآیند آسیای پر انرژی اکسیدهای اولیه برای اولین بار، با مدت زمان 30 آسیا تهیه شدند. تأثیر زمان آسیا بر روند تشکیل محلول جامد توسط آنالیزهای xrd و رامان از پودرهای آسیا شده انجام گرفت. نوع و مقدار افزودنی بر زمان آسیای لازم برای تشکیل محلول جامد تأثیر گذار بود. انحراف پیک مشخصه ceo2 در آنالیز رامان، نتایج انحراف پیک ها به سمت زوایای بزرگتر (انبساط شبکه) که در نتایج xrd مشاهده شده بود را تأیید کرد. الکترولیت ها به شکل بدنه های بالک با سینتر دو مرحله ای قرص های خام تهیه شدند. به منظور مقایسه و بررسی روش سینتر و ریزساختار بر خواص نهایی الکترولیت ها، نمونه های بالک با ترکیب یکسان به روش سینتر معمولی و بدون فشار نیز تهیه شد و توسط آنالیزهای xrd، sem و eds بررسی شدند. در روش سینتر معمولی، افزودن 20 درصد مولی gdo1.5 و smo1.5 به ceo2، در مقایسه با نمونه خالص ceo2 باعث به تأخیر افتادن فرآیند سینتر و در نتیجه افزایش دمای سینتر (c?1550) شده و از رشد سریع دانه ها نیز در مرحله آخر سینتر جلوگیری کرده است. با کاهش سرعت گرمایش، نمونه ها در دمای پایین تر (c?1400) به چگالی نسبی ? 95% رسیدند. با افزایش درصد افزودنی به 30 درصد مولی، تجمع زیاد کاتیون ها در اطراف مرزدانه به تشکیل فاز ثانویه غنی از افزودنی منجر شده که به سینتر بدنه ها کمک کرده (c?1500) و باعث افزایش چگالی نسبی در این بدنه ها شده است. الکترولیت های چگال با چگالی نسبی ?%98 و متوسط اندازه دانه nm500 تا nm 2000 در نمونه های مختلف با روش سینتر دومرحله ای بدست آمد. هدایت یونی الکترولیت ها با استفاده از آنالیز طیف سنجی امپدانس در هوا و محدوده دماییc?400 تا c? 700 اندازه گیری شد. ریزساختارهای بدست آمده در کنار نتایج بدست آمده مربوط به هدایت یونی بالک و مرزدانه نمونه های مختلف مورد بحث و بررسی قرارگرفتند. هدایت یونی الکترولیت های ceo2:(20-30)gdo1.5 و ceo2:(20-30)smo1.5 بستگی به ریزساختار داشته، به قسمی که تغییر رژیم سینتر و در نتیجه اندازه دانه ها در هدایت مرزدانه و در نتیجه هدایت کل تأثیر گذاشته است. مقدار هدایت یونی در نمونه ceo2:(20)gdo1.5 سینتر معمولی شده، برابر با s.cm-1 011/0 در دمای c?700 بود. تغییر رژیم پخت با سینتر دومرحله ای منجر به افزایش مقاومت مرزدانه در اثر مهاجرت بیشتر کاتیون های gd به سمت مرزدانه در این نمونه شده است. بیشترین مقدار هدایت یونی در نمونه ceo2:(20)smo1.5 مربوط به نمونه سینتر دومرحله ای شده و برابر با s.cm-1 012/0 در دمای c?700 بود. با افزایش درصد افزودنی، بدلیل افزایش حامل های بار و همین طور انتروپی سیستم، هدایت یونی در دمای متوسط افزایش یافت (s.cm-1 024/0 و 022/0 در دمای c?700) ولی تجمع بیشتر عیوب در مرزدانه ها با افزایش درصد افزودنی انرژی اکتیواسیون هدایت را افزایش می دهد و در نتیجه باعث می شود مقاومت سیستم در دماهای پایین کاهش پیدا نکند. نتایج بدست آمده نشان داد که استفاده از دو افزودنی همزمان gd-dy و sm-dy به افزایش هدایت یونی و کاهش انرژی اکتیواسیون کل این نمونه ها نسبت به نمونه های دارای تک افزودنی در دماهای متوسط و پایین تر منجر می شود. هدایت یونی ترکیبات ce0.8(gd0.15dy0.05)o1.9 و ce0.8(sm0.15dy0.05)o1.9 به ترتیب برابر با s.cm-1 03/0 و s.cm-1 037/0 در دمای c ?700 و s.cm-1 0034/0 و s.cm-1 0032/0 در دمای c?500 بود. عملکرد تأثیر استفاده از دو افزودنی همزمان در هدایت یونی دانه و مرزدانه بحث و بررسی شده است.
رضا صیاد کامران احمدی
در این تحقیق پودر محلول جامد (mo,w)si2 به کمک روش سنتز احتراقی خودگستر با موفقیت سنتز گردید. برای این منظور مواد اولیه شامل پودر مولیبدن، تنگستن و سیلیکون با نسبت های استوکیومتری مختلف برای حصول به محلول جامد مورد نظر با یکدیگر مخلوط شده و تحت فشارهای مختلف پرس شده و پس از پیش گرمایش در راکتور احتراق به کمک یک رشته فیلامان تنگستنی در محیط خلا و آرگون سنتز شدند. ترکیب و میکروساختار پودر سنتز شده با استفاده از آنالیزهای xrd و sem مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده بیانگر تشکیل محلول جامد mosi2-20%vol wsi2 بدون حضور فازهای جانبی و مواد اولیه واکنش نکرده است. با افزایش درصد w در مواد اولیه مقدار فازهای جانبی و واکنش نکرده در محصول نهایی افزایش می یابد. افزایش دمای پیش گرمایش به ?c400 منجر به انجام بهتر واکنش از طریق افزایش دمای احتراق و تولید محصولی با همگنی یکنواخت تر شد. فعالسازی مواد اولیه از طریق آسیاکاری باعث افزایش واکنش پذیری مواد اولیه از طریق ریزدانه شدن این مواد و افزایش دمای احتراق واکنش گردید و محصول نهایی نانو ساختار بوده و همگنی یکنواخت تری دارد. محصول بدست آمده از سنتز به روش انتشار موج نسبت به محصول بدست آمده به روش انفجار حرارتی متخلخل تر بوده و از نقطه نظر تشکیل محصول نهایی به شکل پودر مطلوب تر است.
مسعود خسروی کامران احمدی
هدف از این تحقیق تهیه نانوذرات و همچنین پوشش های نانوساختار تیتانات باریم- استرانسیم می-باشد. سنتز نانوذرات توسط روش سل- ژل سیتراتی با استفاده از پیش ماده های ایزوپروپوکسید تیتانیم، اتیلن گلیکول، اسید سیتریک، آب، نیترات باریم، نیترات استرانسیم و استیل استون و در دمای c°750 انجام شد. بررسی فازی پودر حاصل شده توسط xrd مورد تایید قرار گرفت. بررسی ها نشان داد که به منظور بدست آوردن سل پایدار جهت سنتز نانوذرات، باید ph سل خنثی یا قلیایی باشد. همچنین نتایج حاصل از میکروسکوپ sem و tem نشان داد که افزایش ph سل، افزایش نسبت مولی اسید سیتریک در سل و همچنین افزایش نسبت استرانسیم به باریم در ساختار، باعث کاهش اندازه ذرات می شود. خواص اپتیکی ذرات سنتز شده توسط آنالیز uv-vis بررسی شده و مشخص شد که با افزایش درصد استرانسیم در ساختار، گاف انرژی افزایش می یابد. در بخش دیگر این تحقیق، لایه های نازک تیتانات استرانسیم- باریم توسط روش سل- ژل و با استفاده از تکنیک غوطه-وری و پوشش دهی چرخشی بر روی ویفر سیلیکون (111) نشانده شد. نتایج حاصل از میکروسکوپ نوری و همچنین میکروسکوپ sem سطح لایه های تهیه شده توسط روش پوشش دهی چرخشی را یکنواخت و عاری از ترک ولی سطح لایه تهیه شده به روش غوطه وری غیر یکنواخت و دارای ترک نشان داد. همچنین نانوساختار بودن لایه ها توسط میکروسکوپ sem مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از آنالیز بیضی سنجی و میکروسکوپ afm نشان داد که با افزایش دمای پخت لایه های نازک از c?600 به c?900 گاف انرژی آن ها ازev 26/4 بهev 02/4 کاهش و زبری سطح آن ها از nm21/4 بهnm 72/6 افزایش می یابد.
بهروز فلاح کاووس فلامکی
این پژوهش در چهار قسمت انجام شده است: ساخت پایه کاتالیست α-al2o3 ; نشاندن نانو کاتالیست 2li2o/mgo ; طراحی و ساخت راکتور ویژه دمای بالا و در نهایت آزمایش کاتالیست در راکتور ساخته شده برای واکنش کاتالیستی دمای بالای زوج شدن اکسایشی متان( ocm) . در قسمت ساخت پایه، انواع آلفا آلومیناهای تجاری با اندازه های مختلف و روشهای گوناگون تولید که در دسترس قرار داشتند، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و سپس آلفا آلومینای بهینه از نوع ذوب شده(fused) با 60و46،36mesh = با آنالیز معین انتخاب و برای مراحل بعدی آزمایشها مورد استفاده قرار گرفتند. آلومینای انتخاب شده توسط روشهای اکستروژن و پرس تک محوره شکل دهی شدند که در مراحل بعدی آزمایشها روش پرس تک محوره به دلایل مختلف، بخصوص استحکام بالای نمونه های ساخته شده با آن به روش اکستروژن ترجیح داده شد. نمونه ها در دماهای مختلف تا حداکثر °c 1475 مورد عملیات حرارتی، کلسیناسیون و تف جوشی (زینترینگ) قرار گرفتند. در مرحله اول به منظور ساخت پایه کاتالیستی مناسب، تغییرات تخلخل، استحکام فشاری، نفوذپذیری گاز نیتروژن با دمای پخت بررسی شد و پایه کاتالیستی α-al2o3 با شرایط بهینه(در محدوده عوامل و آزمایشهای انجام گرفته) با خواص ویژه برای اولین بار برای واکنش دمای بالای ocm طراحی و ساخته شد. نتایج بدست آمده نشان می دهند که در مرحله ابتدایی زینترینگ یک محدوده انتقالی وجود دارد (°c 1250-900)که در انتهای آن استحکام فشاری به مقدار مناسبی می رسد. در قسمت ساخت پایه کاتالیست آلومینایی از نظر بررسی ویژیگیهای نمونه ها از روشهای میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) ، آنالیز اشعه ایکس تفرقی(xrd)، اندازه گیری نفوذپذیری و اندازه گیری استحکام فشاری استفاده گردیده است. در مرحله دوم بر اساس بررسی و مطالعات بعمل آمده ترکیب 2li2o/mgo برای نشاندن بر پایه مذکور برای واکنش دمای بالای ocm مناسب تشخیص داده شد. برای نشاندن کاتالیزور مذکور روشهای مختلف مورد بررسی، تحقیق و آزمایش قرار گرفتند. به منظور افزایش سطح ویژه کاتالیست ، نشاندن نانوذرات کاتالیزور مذکور بر روی سطح هدف قرار گرفت. بدین منظور برای اولین بار از روش غوطه وری پایه در محلول میکروامولسیون استفاده شد. توسط روش مذکور ترکیب2 li2o/mgo بهمراه مواد افزودنی لازم با روشهای مختلف عملیات مخلوط کردن و عملیات حرارتی بعدی با مورفولوژیی قابل کنترل ذرات نانو کاتالیست به شکل نانو میله ساخته شد. در مرحله سوم راکتور کاتالیستی با طراحی ویژه جهت جریان (cross flow) برای اضافه کردن تدریجی اکسیژن به سیستم ، به صورت (shell and tube) از جنس آلیاژهای مقاوم در دمای بالا طراحی و ساخته شد. در مرحله آخر پروژه، پایه کاتالیست با شرایط بهینه تهیه و به تعداد زیاد برای انجام آزمایشها کاتالیستی، ساخته شدند. تاثیر دمای متوسط فرآیند، دبی جریان متان/آرگن و غلظت متان بر در صد تبدیل، گزینش پذیری اتان، گزینش پذیری اتیلن و بازده تولید اتان و اتیلن درسیستم راکتوری جدید مورد بررسی قرار گرفت. در شرایط بهینه، می توان به بازده 25 % برای محصولات c2+ در دمای 750 °c دست یافت.
مینا قلی زاده کامران احمدی
سنتز نانوذرات مواد گوناگون از طریق روش های ساده وارزان مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است و تلاش های زیادی در این زمینه در جریان است . روش مکانیکی شیمیایی یکی از این موارد است که با استفاده از آسیاب مکانیکی مخلوطی از واکنشگرهای مناسب ، نانوذرات ترکیب موردنظر بطور مستقیم و یا از طریق تهیه نانوذرات یک ماده واسطه و عملیات حرارتی متعاقب آن ، تهیه می شود. در کار تحقیقاتی حاضر ، که بعنوان اولین تلاش ها در این زمینه ، سنتز نانوذرات اکسید نیکل ، که کاربردهای بسیار متنوعی در زمینه های گوناگون صنعتی دارد، به روش مکانیکی شیمیایی مورد تحقیق قرار گرفت. هدف از کار در این زمینه علاوه بر ارزیابی این روش در سنتز نانوذرات اکسید نیکل ، مطالعه و بررسی روند انجام واکنش ها از طریق شناسایی محصولات واسطه طی عملیات مختلف ، که تقریبا برای اولین بار انجام می گیرد، می باشد. لذا بجای بررسی تاثیر پارامترهای گوناگون متداول بیشتر سعی شد تا تاثیر عملیات مختلف صورت گرفته مانند آسیاب ، شستشو وعملیات حرارتی و ترتیب آنها در مسیر فرآیند سنتز مکانیکی شیمیایی، مورد مطالعه واقع شود تا از این طریق ضمن انتخاب صحیح ترتیب عملیات و شناسایی محصولات واسطه مسیر واکنش ها بسوی محصول نهایی یعنی اکسید نیکل مشخص شود. این کار با استفاده از دو مسیر واکنشی متفاوت زیر: 223246()niclnaconaclnionaclcog++?++ 22()66()niohnaclnionaclhog+?++ در هر دو واکنش فوق بعنوان رقیق کننده و عامل جلوگیری از اگلموراسیون ذرات ، استفاده شده است. nacl. صورت گرفت ft- وtg-dsc وxrd وtem طیف سنجی فرابنفش)و )uv-vis محصولات واکنش فوق در هر مرحله با استفاده از روش های تحت آنالیز و شناسایی قرار گرفتند. aas وsem وir نتایج نشان داد که طی مسیر اول، واکنش شیمیایی صورت گرفته و هیدروکسید نیکل بعنوان محصول نهایی تشکیل می شود ، در صورتی که در مسیر دوم ، انرژی آسیاب عمدتا صرف ریز کردن ذرات واکنشگر اصلی یعنی هیدروکسید نیکل و به تعبیری فعال سازی آن می شود. در هر دو مورد فوق ، عملیات حرارتی محصولات آسیاب مکانیکی، بعنوان مرحله نهایی، منجر به سنتز نانوذرات اکسید نیکل گردید. فاز هیدروکسید نیکل بدست آمده از که از نظر ساختار کریستالی دارای نظم بیشتری می باشد و بمقدار جزئی ? -- ni(oh) مسیر واکنشی اول ، عمدتا از نوع 2 که اصولا بعنوان فاز فعال ، ناپایدارو از نظر ساختاری نامنظمتر هیدروکسید نیکل شناخته شده است ، بود، ?–ni(oh) فاز 2 بطور مشخص ?–ni(oh) بعنوان فاز اصلی و فاز فرعی 2 ? -ni(oh) در صورتیکه از مسیر واکنشی دوم ترکیبی از فاز 2 ،حاصل شد. زمان آسیاب پس از نیم ساعت تاثیر قابل توجهی در اندازه کریستالیت ها ی محصول نهایی یعنی اکسید نیکل ،در هر دو 11 نانومتر برای واکنش دوم بدست آمد. - 10 نانومتر برای واکنش اول و 9 - واکنش فوق نداشت و تقریبا در محدوده 8 نکته جالب توجه در این کار توزیع یکنواخت اندازه محصولات اکسید نیکل از هر دو روش است که بوضوح از طریق مطالعه نمونه ها قابل مشاهده بود. tem بررسی تاثیر ترتیب شستشو وعملیات حرارتی بر اندازه نانوذرات اکسید نیکل نشان داد که جداسازی عامل رقیق کننده یعنی کلرید سدیم قبل از عملیات حرارتی منجر به درشت تر شدن ذرات نسبت به حالتی که عملیات حرارتی با حضور عامل رقیق کننده انجام شده است ، می شود. در نهایت با بررسی نتایج بدست آمده که اکثر آنها برای اولین بار گزارش می شود، نتیجه گیری می شود که روش مکانیکی شیمیایی با استفاده ار مسیرهای واکنشی ذکر شده ، قابلیت تولید نانوذرات اکسید نیکل کوچکتر از 10 نانومتر با توزیع یکنواخت ذرات را دارد که با توجه به سادگی و هزینه های پائین تولید از این روش ، از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. در محصولات بدست آمده از مسیر دوم ، از اهمیت ?–ni(oh) در پایان ذکر این نکته بسیار ضروری است که مشاهده فاز 2 زیادی برخوردار است چرا که این ماده قابلیت های زیادی را بعنوان ماده فعال واسطه در بسیاری از فرآیندهای زیربط بخصوص باتری ها دارد
کامران احمدی مهدی عربی
با گذشت زمان و توسعه روز افزون رواج شهرنشینی و هم چنین بالا رفتن سطح توقعات مردم از زندگی های امروزی، بالتبع ساختارهای شهری که بستر زندگی افراد می باشد، می بایست دست خوش تغییراتی گردد که جواب گوی نیازهای مردم در تعامل با شهر ها باشد. این تغییرات به دلیل رغبت زیاد مردم به سمت زندگی در کلان شهرها به مراتب بیشتر از دیگر شهرهاست. طراحان و مدیران شهری اگر قرار باشد در آینده با مشکلی در زمینه طراحی های خود در گسترش شهرها برخورد نکنند می بایست با شناخت تغییرات کاربری ها در دوره های قبلی منطقه به یک مدل جامع از تغییرات منطقه دسترسی داشته باشند. در این تحقیق سعی بر آن ست با بررسی تغییرات کاربری در منطقه کیانپارس اهواز که بنا به تفکر عمومی مهم ترین منطقه از نظر سرمایه¬گذاری در کلان شهر اهواز می باشد به مدلی برای تغییرات کاربری اراضی با استفاده از سیستم های اطلاعات مکانی زمان مند برای این منطقه دست یافت. برای دست یافتن به این مدل از تغییرات رخ داده در پارسل های این منطقه طی دوره سی سال گذشته با استفاده از داده های زمانی برداشت شده استفاده گردیده است. برای داده های این پایان نامه از نقشه های موجود در اداره ثبت اسناد و املاک و هم چنین نقشه های موجود در مدیریت نقشه برداری شهرستان اهواز بعنوان پایه مکانی و از داده های جمع آوری شده به روش پرسش¬نامه ای بعنوان داده های زمانی و توصیفی این پایان نامه استفاده شده است. این داده ها در نرم افزار arcmap با هم تلفیق شده و نتایج آتی حاصل گردیده است نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که تغییرات کاربری در این منطقه در بازه های زمانی برداشت شده دارای شتاب های متفاوتی بوده و از تغییرات یکنواختی برخوردار نبوده است.و همچنین بیشترین تغییرات کاربری در بازه سی ساله برداشت شده مربوط به کاربری بایر با 43/03% از تغییرات کل منطقه در بازه مورد نظر می باشد.
بی تا جانفشان محمدعلی بهره ور
چکیده ندارد.