نام پژوهشگر: مریم نوری زاده
مریم نوری زاده علی حیدری
چکیده داستان رستم و سهراب اثر فردوسی، یکی از بهترین نمونه های داستان های حماسی غم انگیز است، که در ادبیات بیشتر ملت ها، داستان هایی شبیه به آن دیده می شود. یکی از آنها « نمایشنامه ی کوهولین» اثر ویلیام باتلرییتز است. مضمون این دو داستان در مورد دو پهلوان است که با دستان خود، ندانسته فرزندان خویش را می کشند. هدف ما در این رساله بررسی تطبیقی این دو اثر است؛ لذا این رساله در شش فصل طبقه بندی شده است. در فصل اول آن تعاریف و کلیات تحقیق آمده که شامل: ادبیات تطبیقی و تاریخچه ی آن و حماسه، عناصر و ویژگی های آن است؛ همچنین اسطوره، تراژدی، نام پوشی، رجز خوانی، پورکشی و... در این فصل به تفصیل شرح و بیان شده است. در فصل دوم خلاصه ی حماسه ی «رستم و سهراب» و حماسه های شبیه به آن در ملتهای دیگر، به خصوص داستان کوهولین از افسانه های باستانی ایرلند، شاهنامه و اهمیت آن و مختصری در مورد ویلیام باتلرییتز نگاشته شده و در فصل سوم به تحلیل پاره ای از مباحث مربوط به حماسه شامل: عقده ی ادیپ، قضا و قدر، شخصیت پردازی و ... در دو داستان پرداخته شده است. فصل چهارم به بیان شباهت های دو اثر مورد بحث اختصاص داده شده و در فصل پنجم هم تفاوتهای این دو اثر ذکر شده است و در نهایت فصل ششم مربوط به نتیجه گیری است. پس از بررسی و تحلیل جزیی دو داستان این نتیجه به دست آمد که تفاوت های این دو اثر در مقایسه با اشتراکات آنها بسیار ناچیز است؛ یعنی بیشترین تشابه و کمترین تفاوت را در ساختار و مضمون دارند و همین امر گواه بر این است، که دو اثر از میراث مشترکی برخوردارند. اگر چه این فرضیه که ویلیام باتلرییتز صد در صد از فردوسی متأثر شده و هسته ی اصلی قصه ی خود را از او گرفته باشد، در مظان شک است، ولی تردیدی نیست که دو روایت هم مأخذ و دارای خاستگاهی مشترکند و این احتمال وجود داردکه ویلیام باتلرییتز با عنایت به تقدم زمانی فردوسی، مضمون داستان را از او اقتباس کرده و با ادغام آن با اساطیر قدیم ایرلند، این نمایشنامه را آفریده باشد. ولی به طور قطعی نمی توان گفت که او از فردوسی تأثیر پذیرفته است. واژه های کلیدی : ادبیات تطبیقی، فردوسی، ویلیام باتلر ییتز، حماسه، اسطوره