نام پژوهشگر: محسن درخشان
محسن درخشان کورش حیدری شیرازی
در این پژوهش به طراحی کنترل گر بهینه برای رسیدن به توزیع گشتاور-قدرت مناسب در یک خودروی هیبریدی با ساختار موازی پرداخته شده است. برای این منظور یک خودروی هیبریدی با ساختار موازی با زیر سیستم های موتور احتراقی، موتور الکتریکی و باتری، مبدل گشتاور، سیستم انتقال قدرت نسبت پیوسته، کوپلینگ سرعت گشتاور و چرخ ها (معادلات حرکت طولی خودرو) در نرم افزار متلب/سیمولینک مدل سازی می گردند. برای استخراج داده ها و نگاشت های مورد نیاز از نرم افزار ادوایزر استفاده شده است. یک کنترل گر سه لایه برای توزیع گشتاور و انتخاب حالت عملکردی مناسب خودرو طراحی شده است. در لایه ی اول و دوم از کنترل گر فازی استفاده می شود. کنترل گرهای فازی به کمک الگوریتم زنبور عسل بهینه سازی می شوند. عملکرد کنترل گر فازی بهینه شده و غیر بهینه در چهار سیکل استاندارد رانندگی بررسی و مقایسه شده است. عملکرد کنترل گر از لحاظ انتخاب حالت عملکرد خودرو و همچنین دستورات لازم به زیرسیستم ها در طول سیکل ece مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که کنترل گر بهینه شده در سیکل های مختلف بهتر از کنترل گر غیر بهینه شاخصهای مورد نظر طراح (میزان مصرف سوخت، شرایط شارژ باتری و انتخاب حالت عملکردی خودرو) را برآورده میکند و بهبود قابل توجهی در پارامترهای مهم عملکردی (پیروی سرعت خودرو از سرعت مطلوب در سیکلهای مختلف رانندگی) خودرو ایجاد می کند. نتایج نشان دهنده ی عملکرد مناسب کنترل گر در اجرای قواعد تعریف شده برای آن بر اساس شرایط مختلف می باشد. کنترل گر لایه ی سوم در بهبود پارامترهای عملکردی خودرو، کاهش مصرف سوخت و آلاینده های تولیدی موتور تاثیر بسزایی دارد. نتایج نشان می دهد که خودروی هیبریدی در کنار برآورده کردن خواسته های راننده ( سرعت و شتاب مطلوب خودرو در سیکلهای استاندارد رانندگی) قادر است میزان مصرف سوخت و آلاینده های تولیدی را به مقدار قابل توجهی کاهش دهد.
محسن درخشان زهرا قادری
هدف از پژوهش حاضر تبیین اثر بخشی آموزش مولفه های هوش معنوی بر بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی است که روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری شامل دانشجویان دختر مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشجویی نهاد رهبری دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال1391-1390به تعداد 976 نفر بوده است. حجم نمونه 30 نفر از دانشجویان هستند که به صورت نمونه گیری هدفمند، 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل: الف) مقیاس بهزیستی روانشناختی(ریف، 1989) ب) مقیاس رضایت از زندگی(دینر) بوده است. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مولفه های هوش معنوی باعث افزایش بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی گردیده است. ضمنا آموزش هوش معنوی باعث بهبود شش خرده مقیاس یعنی پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خود مختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی گردیده است.