نام پژوهشگر: فرحناز رستمی
مریم نوری حسین آگهی
تحقیق حاضر با هدف "بررسی ارتباط بین سواد اطلاعاتی و سواد رایانه ای دانشجویان کشاورزی و مولفه های تأثیرگذار بر آن ها" انجام گردید. به منظور دستیابی به اهداف تعیین شده برای تحقیق حاضر که جزو تحقیقات کاربردی می باشد از روش تحقیق توصیفی و به روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان کشاورزی در مقطع تحصیلات تکمیلی در شهرستان کرمانشاه تشکیل داده است (355n=) که 185 نفر از آن ها به عنوان نمونه به روش تصادفی چند مرحله ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که اعتبار (روایی) آن با نظر چند تن از متخصصین و اعضاء هیئت علمی ترویج و اموزش کشاورزی مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین قابلیت اعتماد (پایایی) از روش تعیین آلفای کرونباخ استفاده شد که بخش های مختلف پرسشنامه از مقدار مناسب ( بیشتر از 7/0) برخوردار بود. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss در دو بخش توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دانشگاه محل تحصیل، مقطع تحصیلی، جنسیت، تعداد مقالات چاپ شده، تعداد طرح های پژوهشی، میزان شرکت در همایش ها و کنفرانس ها، مهارت در زبان انگلیسی، مهارت در کار با کامپیوتر و اینترنت با سطح سواد اطلاعاتی و سواد رایانه ای دانشجویان ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. در تحلیل رگرسیونی نیز متغیرهای پیش بینی کننده عوامی موثر بر سواد اطلاعاتی دانشجویان در چهار گام وارد شدند که این متغیرها شامل مهارت در زبان انگلیسی، مهارت در کار با کامپیوتر و اینترنت، دانشگاه محل تحصیل و سواد رایانه ای بودند که در مجموع در حدود 58 درصد از واریانس متغیر وابسته ( سواد اطلاعاتی) را تبیین کردند. در تحلیل رگرسیونی متغیرهای پیش بینی کننده عوامی موثر بر سواد رایانه ای دانشجویان در چهار گام وارد شدند که این متغیرها شامل مهارت در زبان انگلیسی، مهارت در کار با کامپیوتر و اینترنت، دانشگاه محل تحصیل و تعداد طرح های پژوهشی بودند که در مجموع در حدود 43 درصد از واریانس متغیر وابسته ( سواد رایانه ای) را تبیین کردند.
فریبا جهان رمضان کیومرث زرافشانی
بدون شک یکی از اهداف توسعه روستایی دستیابی به امنیت غذایی، ارتقاء کیفیت زندکی و تقویت سرمایه اجتماعی روستاییان از طریق پروژه های نوسازی سازی اراضی کشاورزی است. یکی از طرح های توسعه ای پروژه تجهیز، نوسازی و یکپارچه سازی اراضی دهستان میان دربند شهرستان کرمانشاه در سال 1384 بوده است. هدف این طرح بهره برداری مناسب تر از اراضی، تسهیل در ارائه ی خدمات زیر بنایی و ایجاد جاده های دسترسی به مزارع می باشد. اگر چه این پروژه با نیت توسعه همه جانبه روستایی به اجرا درآمده است، اما تا کنون تاثیر آن بر امنیت غذایی، ارتقای کیفیت زندگی بهره برداران و تقویت سرمایه اجتماعی آنان مورد بررسی قرار نگرفته است. لذا هدف از این پزوهش" بررسی اثرات طرح تجهیز، نوسازی و یکپارچه سازی اراضی دهستان میان دربند شهرستان کرمانشاه بر امنیت غذایی، کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی" می باشد. طرح تحقیق در این مطالعه مبتنی بر پارادایم کیفی و با توجه به موضوع تحقیق، چند موردی است و از روش مقایسه قبل و بعد از پروژه استفاده شده است. به منظور جمع آوری اطلاعات از تکنیک های ارزیابی مشارکتی روستایی شامل: نقشه کشی، ماتریس رتبه بندی ، نمودار ون و تقویم فصلی بهره گرفته شد. هم چنین به منظور اعتبار بخشی به یافته ها از روش سه گوشه سازی(درون روشی) بهره گرفته شد. در این رویکرد از سایر روش های جمع آوری داده ها از قبیل، مصاحبه انفرادی( نیمه ساختار یافته)، بحث های گروه متمرکز و منابع اطلاعاتی متفاوت استفاده شد. واحد مورد مطالعه، روستاهای واحد عمرانی d3و d4 شامل؛ جلوگیره سفلی، صفی آباد، سراب شله، خوشینان سفلی(ده کور) و کلاه کبود وسطی بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از هر روستا 8 نفر و در مجموع از 40 بهره بردار که شرایط قبل و بعد از طرح را تجربه کرده بودند مصاحبه به عمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا از نوع ارتباطی و نقشه ذهنی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که از بعد امنیت غذایی این طرح توانسته است دسترسی روستاییان را به مواد غذایی متنوع تر و قدرت خرید آنان را افزایش دهد. بهبود زیرساخت های روستا، افزایش درآمد بهره برداران، مهاجرت معکوس و اشتغال زایی از اثرات طرح بر کیفیت زندگی بوده است. اما برداشت بی رویه از لایه های خاک زراعی، جا به جایی زهکش ها و در نتیجه ماندابی شدن اراضی و بالاخره افزایش مصرف سموم و کودهای شیمیایی، نارسایی های زیست محیطی را پس از اجرای طرح به دنبال داشته است. نهایتا از بعد سرمایه اجتماعی، نتایج نشان داد که اگر چه ارتباط بهره برداران با ارگان های دولتی بیشتر شده است اما به دلیل تقسیم آب، حس اعتماد و انسجام گروهی در بین بهره برداران کاهش یافته است.
شهزاد کرمی زنگیشه محمدرضا همزه ای
درسالهای اخیر گردشگری به ویژه گردشگری روستایی، از اهمیت بسیار زیادی برخوردارشده است تاحدی که به این مسئله به عنوان یک صنعت و محوری اساسی برای توسعه و رشد اقتصادی-اجتماعی نگریسته می شود. ازآنجا که نواحی روستایی منبعی آسیب پذیر ومستعد تغییرات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است، به ویژه تجربه نشان داده است که هرجا گردشگری به طور خودجوش و اتفاقی و بدون برنامه ریزی و مدیریت موثر گسترش یافته، پیامدهای نامطلوبی ببارآورده و در دراز مدت مشکلات آن بیشتر از فواید آن شده است. به همین دلیل شناخت آثارو پیامد های گردشگری درمرحله اول و مدیریت این اثرات درمرحله دوم می تواند پیامدهای مثبت گردشگری برای نواحی روستایی را به حداکثر ممکن و پیامد های منفی آن را به حداقل ممکن کاهش داد. دراین زمینه بابهره گیری ازپارادایم کیفی و نظریه بنیانی مبتنی برمدل پارادایمیک در این پژوهش به مطالعه موردی اثرات اجتماعی-اقتصادی، زیست محیطی گردشگری در روستای نجوبران استان کرمانشاه پرداخته شد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه عمیق،گروه متمرکزهمشاهده مستقیم،تهیه عکس و فیلم،اسنادومدارک کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شد.جهت تایید روایی پژوهش،نتایج بدست آمده ازمصاحبه های انفرادی وگروه متمرکز اولیه دراختیارگروه های متمرکز دوم و سوم قرار داده شد و مورد تاییدآنها قرارگرفت.ازجمله نتایج بدست آمده ازپژوهش می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1-تحولات اقتصادی مثبت، ازجمله افزایش درآمد و ایجاد اشتغال برای اهالی روستا. 2- آسیب های اقتصادی،از جمله افزایش هزینه های زندگی اهالی روستا. 3- تحولات اجتماعی مثبت،ازجمله افزایش قابلیت برقراری روابط اجتماعی. 4- آسیب های اجتماعی، ازجمله کاهش امنیت اجتماعی و گرایشات منفی جوانان روستا. 5- آسیب های زیست محیطی، ازجمله افزایش آلودگی های صوتی و تخریب محیط زیست .
ژیلا مرادی علی اصغر میرک زاده
چکیده توسعه بخش کشاورزی یکی از اهداف کلان هر جامعه ای است که می تواند موجب بالا رفتن استاندارهای زندگی شود و سهم اساسی در رفع فقر و نابرابری روستایی داشته باشد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی وضعیت توسعه یافتگی کشاورزی روستاهای دهستان قراتوره و رتبه بندی این روستاها از لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه کشاورزی و تعین برخوردارترین ومحروم ترین آن ها و نشان دادن اولویت های توسعه در منطقه است. جامعه آماریِ تحقیق انجام شده، کشاورزان تمامی 27 روستای دهستان قراتوره(2800n=) است که با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب نمونه ای به حجم 338 نفر را با استفاده از جدول مورگان در بر می گیرد. در این تحقیق با استفاده از بررسی منابع و مطالعات میدانی، تعداد 47 شاخص توسعه کشاورزی تدوین شد، سپس وزن شاخص ها با استفاده از آنتروپی تعیین و در نهایت به رتبه بندی روستاها با بهره گیری از روشtopsis اقدام شد. نتایج پژوهش نشان داد روستاهای دهستان با توجه به ضریب توسعه (ci+)، به سه سطح توسعه یافته، در حال توسعه وکمتر توسعه یافته(محروم)، طبقه بندی شدند. سه روستا به عنوان توسعه یافته ترین، 11 روستا در حال توسعه و 13 روستا کمتر توسعه یافته(محروم) از لحاظ میزان برخورداری از شاخص های توسعه کشاورزی قرار گرفته اند. که نشان دهنده این واقعیت است که تفاوت ها و نابرابری هایی در سطح توسعه یافتگی کشاورزی روستاها وجود دارد. همچنین، برای تبیین میزان نابرابری در ابعاد مختلفِ توسعه کشاورزی، ضریب پراکندگی مربوط به هر بخش محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که بیشترین نابرابری روستاها به ترتیب مربوط به بخش های منابع آب و آبیاری و دامپروری است. در این راستا باید اولویت سرمایه گذاری به توسعه منابع آبی و افزایش ظرفیت دامپروری در منطقه اختصاص یابد. در ارتباط با موانع توسعه کشاورزی در منطقه مورد مطالعه،30 متغیر که میزان آلفای کرونباخ آن 84/0 به دست آمد، با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی(819/0kmo=) در پنج عامل زیرساختی، اقتصادی- مدیریتی، طبیعی، فرهنگی و آموزشی خلاصه شد. نتایج نشان داد بر اساس دیدگاه کشاورزان، عامل زیرساختی اولین مانع توسعه کشاورزی منطقه می باشد. کلید واژه ها: توسعه کشاورزی، موانع توسعه ، نابرابری توسعه، topsis، دهستان قراتوره
سمیه مرادحاصلی غلی اصغر میرک زاده
در پژوهش حاضر به بررسی تحلیل اثر بخشی برنامه های آموزشی ایمنی و بهداشت حرفه ای کشاورزی پرداخته شد؛ این پژوهش از جهت نوع، کاربردی و از لحاظ روش با توجه به ماهیت کار و اهداف مورد نظر غیر آزمایشی (پیمایشی) و آزمایشی (تجربی حقیقی) می باشد. طرح تحقیق حاضر جهت تحلیل اثر-بخشی برنامه های آموزشی ایمنی و بهداشت حرفه ای کشاورزی، طرح آزمودن مقدماتی و نهایی با گروه شاهد و استفاده از گزینش تصادفی بوده که جزء طرح های تجربی حقیقی محسوب می گردد. جامعه آماری این پژوهش کشاورزان شهر ستان ماهیدشت تحت پوشش خانه بهداشت روستای ریزه وند (213 خانوار) بود که حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 140 خانوار تعیین گردید و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند؛ جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه صورت گرفت و روائی ابزار تحقیق توسط برخی از اساتید ( راهنما و مشاور) و کارشناسان بهداشت حرفه ای و متخصص طب کار مورد تأیید قرار گرفت و پس از در نظر گرفتن نظرات آنان، پرسشنامه نهایی تنظیم و جهت سنجش پایایی پرسشنامه از مطالعه راهنما استفاده گردید و برای این منظور 30 خانوار از افراد جامعه آماری که در مرحله نمونه گیری محسوب نگردیدند، مورد نظر قرار گرفت. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و استخراج داده ها، ضریب آلفای کرونباخ برای قسمت های مختلف پرسشنامه که شامل نگرش 77 صدم، اعتماد به نفس 37 صدم، ویژگی های اجتماعی 71 صدم، مراقبت های بهداشتی هنگام سم پاشی 75 صدم و چالش های افراد در زمینه رعایت مسائل ایمنی و بهداشت حرفه ای 81 صدم به دست آمد. نتایج آزمون-های هم بستگی نشان داد که بین دانش زارعان و پایگاه اجتماعی، نگرش، مدت زمان کار روزانه، مدت آموزش، رضایت از کار و وضعیت اقتصادی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت، بین رفتار آنان و پایگاه اجتماعی، نگرش نسبت به بهداشت حرفه ای کشاورزی، رضایت از کار، وضعیت اقتصادی و ریسک پذیری رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت و بین دانش زارعان و دامپروران و نگرش نسبت به بهداشت حرفه ای کشاورزی، پایگاه اجتماعی و وضعیت اقتصادی رابطه معنی داری وجود داشت و نیز بین رفتار آنان و پایگاه اجتماعی، وضعیت اقتصادی و ریسک پذیری رابطه معنی داری وجود داشت. در بررسی چالش های کشاورزان در زمینه ایمنی و بهداشت حرفه ای کشاورزی نتایج نشان داد که سه چالش، قیمت بالای وسایل حفاظتی، نهادینه نشدن فرهنگ استفاده از وسایل حفاظتی در منطقه و عدم دریافت آموزش کافی در رابطه با استفاده از وسایل حفاظتی به ترتیب مهم ترین چالش کشاورزان در زمینه رعایت مسائل ایمنی و بهداشت حرفه ای کشاورزی بود. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد که به ترتیب عامل آموزشی، عامل اقتصادی، عامل فردی، عامل نوع طراحی تجهیزات و وسایل حفاظتی و عامل اجتماعی بیشترین سهم را از دیدگاه نمونه آماری در تبیین عوامل موثر بر چالش دارند که در کل 694/67 درصد از تغییر پذیری (واریانس) متغیر ها را توضیح می دهد. نتایج اثر بخشی برنامه های آموزشی ایمنی و بهداشت حرفه ای کشاورزی نیز نشان داد که تفاوت نمرات گروه آزمایش و گروه گواه قبل از برنامه ها در حد 95 درصد معنی دار و بعد از برنامه ها تا 99 درصد معنی دار شده بود، مقدار سطح اثر به کار رفته قبل و بعد از برنامه ها آموزشی به ترتیب 46/0 و 35/6 بود که بیانگر این است که فاصله بین نمرات گروه آزمایش و گروه گواه بعد از برنامه ها بسیار بیشتر از قبل برنامه ها شده است که حاکی از تأثیر نسبی آموزش بر افراد گروه آزمایش می باشد. واژگان کلیدی: ارزیابی، اثربخشی، بهداشت حرفه ای کشاورزی، ایمنی کشاورزی.
زهرا ملکی حسین آگهی
کارآفرینی اجتماعی مبحث جدیدی است که به تازگی وارد محافل علمی شده و با رویکرد کارآفرینی و با تکیه بر سرمایه اجتماعی، می تواند نقش موثری در حل معضلات اجتماعی داشته باشد. در این میان دانشگاه ها نیز می توانند در تربیت کارآفرینان اجتماعی نقش به سزایی داشته باشند. تحقیق حاضر با هدف" بررسی کارآفرینی اجتماعی دانشجویان کشاورزی با تاکید بر سرمایه اجتماعی" انجام گردید. به منظور دستیابی به اهداف تعیین شده برای تحقیق حاضر که جزء تحقیقات کاربردی می باشد از روش تحقیق توصیفی و به روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان مقطع کارشناسی همه گرایش های پردیس کشاورزی و منایع طبیعی دانشگاه رازی شهرستان کرمانشاه تشکیل داده است ( n=1096)، که 282 نفر از آن ها به عنوان نمونه به روش تصادفی چند مرحله ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که اعتبار(روایی) آن با نظر چند تن از متخصصین و اعضاء هیئت علمی ترویج و آموزش کشاورزی مورد تایید قرار گرفت و هم چنین از روایی همگرا نیز بهره گرفته شد. برای تعیین قابلیت اعتماد (پایایی) از روش آلفای کرونباخ و پایایی مرکب استفاده شد که بخش های مختلف پرسشنامه از مقدار مناسب ( بیشتراز0/7) برخوردار بود. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار ( spss و amos) نسخه 16 آنها، در دو بخش توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور بررسی ارتباط بین ابعاد سرمایه اجتماعی با گرایش به سمت کارآفرینی و کارآفرینی اجتماعی از مدل معادلات ساختاری و تکنیک تحلیل مسیر استفاده شد که نتایج نشان داد که بین خود ابعاد سرمایه اجتماعی ارتباط مستقیم وجود دارد و هم چنین بین ابعاد سرمایه اجتماعی ( رابطه ای و شناختی ) با تمایل و توانایی کارآفرینی و کارآفرینی اجتماعی ارتباط مستقیمی وجود دارد. از میان این ابعاد، بعد رابطه ای بر کارآفرینی تاثیر بیشتر و بعد شناختی بر کارآفرینی اجتماعی تاثیر بیشتری داشتند.
شبنم فیضی خزایی فرحناز رستمی
هدف از آسیب شناسی یک مرکز آموزشی عبارت است از بررسی مشکلات و ناهنجاری های احتمالی که در بلند مدت می توانند موجب انحراف واحد آموزشی از اهداف پیش بینی شده و کاهش قدرت سازگاری آن با شرایط جامعه گردند. در این مطالعه 2 مرکز آموزش کشاورزی در شهرستان سنندج فعالیت دارند آسیب شناسی شده اند. مهمترین اهداف تحقیق عبارت اند: 1ـ تحلیل مسائل، مشکلات و چالش های هنرستان و مرکز آموزش کشاورزی و پتانسیل ها و فرصت ها جهت رفع مسائل و مشکلات و بهبود شرایط موجود، از دیدگاه 6 گروه ( هنرجویان، هنرآموزان، مسئولین هنرستان، دانشجویان، مدرسان و مسئولین مرکز علمی و کاربردی) 2ـ تدوین و تحلیل استراتژی هایی برای تقویت این مراکز با توجه به نتایج آسیب شناسی. جامعه آماری تحقیق عبارت است : 18 نفر هنرجویان، 6 نفر هنرآموزان، 6 نفر مسئولین هنرستان، 18 نفر از دانشجویان، 7 نفر از مدرسان و 4 نفر از مسئولین مرکز. با توجه به ماهیت تحقیق از مصاحبه عمیق استفاده شده است. به منظور افزایش روایی داده ها، از روش های زیر بهره گرفته شده است: - ارتباط طولانی و مشاهده مستمر، تلفیق روش های گردآوری داده ها (مصاحبه، مشاهده و نوشتار)، تلفیق زمانی (بررسی در زمان های مداوم و امکان بازخورد به داده ها)؛ - بازنگری ناظران، استفاده از نظرهای تکمیلی همکاران، مرور دست نوشته ها از جانب مشارکت کنندگان؛ - جست وجوی شواهد مغایر و تحلیل موارد منفی اعتبار و عینیت، ویژگی داده های پژوهشی است و اینکه پژوهشگران مختلف نتایج مشابهی از دست نوشته ها و گزارش های گرفته باشند، درگیری و بررسی مداوم، حسن سلوک و ارتباط مناسب، دقیق بودن در تمام مراحل پژوهش و روشن بودن روش پژوهش داده ها را عینیت می بخشد (صلصالی و همکاران، 1382) و در این پژوهش نیز این موارد مورد توجه محقق قرار گرفته است. در این مطالعه از تحلیل swot استفاده شده است. نتایج تحقیق در گروه هنرجویان نشان می دهد عدم رضایتمندی از مسئولان مهم ترین نقطه ضعف و کیفیت تدریس هنرجویان به عنوان نقطه قوت مطرح شد.موقعیت مناسب استان کردستان در بخش کشاورزی و مشکلات فرهنگی نیز به عنوان نقاط فرصت و تهدید بیان شدند.در گروه هنرآموزان ضعف در فرآیند جذب هنرجویان با بیشترین فراوانی نسبی تجمعی به عنوان مهم ترین نقطه ضعف، کیفیت سیستم مدیریت به عنوان نقطه قوت، بهبود سیاست های آموزش و پرورش به عنوان نقطه فرصت و مشکلات فرهنگی به عنوان نقطه تهدید مطرح شد.در گروه سوم ضعف تجهیزات به عنوان مهم ترین مشکل، رضایت مندی از هنرآموزان به عنوان مهم ترین نقطه قوت، تغییر ساست های آموزش و پرورش به عنوان نقطه فرصت و بی توجهی مسئولان به منابع آموزشی و نارسایی-های فرهنگی به عنوان نقطه تهدید مطرح شدند.در گروه چهارم ضعف محتوی کتابهای درسی به عنوان مهم ترین نقطه ضعف، فعال بودن انجمن های علمی و دانشجویی به عنوان نقطه قوت، کاربردی بودن آموزش های علمی و کاربردی به عنوان نقطه فرصت و مشکلات فرهنگی به عنوان نقطه تهدید مطرح شدند. در گروه پنجم ضعف امکانات و تجهیزات با بیشترین فراوانی نسبی تجمعی به عنوان مهم ترین نقطه ضعف، توانایی مدرسان در تدریس به عنوان نقطه قوت، انعطاف پذیری آموزش های علمی و کاربردی به عنوان نقطه فرصت و تعارض اهداف پیش بینی شده نیز به عنوان نقطه تهدید مطرح شد.در آخر نیز در مصاحبه با گروه ششم، مشکلات مالی به عنوان مهم ترین نقطه ضعف، توانمندی مدرسان به عنوان مهم ترین نقطه قوت، بهبود سیاست های آموزشی به عنوان نقطه فرصت و مشکلات فرهنگی به عنوان نقطه تهدید مطرح شدند. در ادامه نیز پس از ترسیم ماتریس برای هر گروه استراتژیهای ممکن استخراج شد.
فریبا رفیعی کیا حسین آگهی
چکیده نظام آموزش عالی به عنوان بارزترین نمود سرمایه¬گذاری نیروی انسانی، نقش اصلی را در تربیت نیروی انسانی کارآمد داشته و همچنین نقش تعیین کننده¬ای در توسعه ابعاد گوناگون اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه بر عهده دارد. از این رو، اطمینان از کیفیت مطلوب عملکرد آن به منظور جلوگیری از هدر رفتن سرمایه¬های انسانی و مادی و نیز داشتن توانایی رقابت در دنیای آینده که در آن کیفیت مهم¬ترین مؤلفه برای ادامه حیات هر سازمان است، ضرورتی انکارناپذیر است.با توجه به این مهم بنابراین، هدف کلی این پژوهش، بررسی کیفیت خدمات آموزشی ارایه شده دانشگاهی از دید دانشجویان می¬باشد. ابزار پژوهش پرسشنامه¬ای ساختارمند حاوی سئوالات بسته پاسخ بود که با استفاده از مدل تعدیل یافته کیفیت خدمات سروکوال در پنج بعد تهیه شد و روایی و پایایی آن نیز تأیید گردید. جامعه آماری مورد نظر شامل کلیه دانشجویان (مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا) سال دوم به بالا دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی است. که از این میان تعداد 210 نفر به روش نمونه¬گیری طبقه¬ای با انتساب متناسب و در هر طبقه از نمونه¬گیری تصادفی ساده با استفاده از فرمول کوکران انتخاب و اقدام به جمع¬آوری اطلاعات و تکمیل پرسشنامه¬ها گردید. نتایج نشان داد که بین ادراکات و انتظارات دانشجویان از کیفیت خدمات آموزشی دانشکده کشاورزی، شکاف معنی¬داری وجود داشت. کمترین میزان شکاف مربوط به بعد اطمینان خاطر و بیشترین میزان شکاف مربوط به بعد قابلیت اعتماد بود، لذا در برنامه¬ریزی جهت ارتقای کیفیت خدمات آموزشی و کاهش فاصله و شکاف بین شرایط موجود و شرایط ایده¬آل و مورد انتظار باید در راستای برآورده نمودن انتظارات دانشجویان تلاش نمود. واژگان کلیدی: کیفیت، خدمات، کیفیت خدمات، مدل سروکوال، ابعاد پنجگانه، دانشجویان، دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی
شکوفه علوی فر حسین آگهی
در سال های اخیر لزوم حضور در عرصه¬های جهانی، تمامی سازمانها را با فضای رقابتی جدیدی مواجه نموده و سازمانها در تلاشند تا بعنوان یک سازمان سرآمد معرفی گردند. رقابت پذیری در آموزش عالی، باعث شده است تا دانشگاه ها راهکارهای جدیدی را جستجو کنند تا بتوانند پیچیدگی ها و تنوع خدمات موسسات آموزشی رامدیریت نمایند.یکی از این راهکارها استفاده از مدل های تعالی سازمانی است. از آنجا که کیفیت مفهوم وسیعی است و هدف آن کارایی کل مجموعه است در سال های اخیر توانمندسازی از ویژگی های مهم مدیریت موفق و وسیله¬ای اثربخش برای ارتقا کیفیت خدمات شناخته شده است. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی عملکرد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه بر اساس شاخص توانمندسازی مدل تعالی سازمانی efqm انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی وجزء تحقیقات توصیفی تحلیلی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان، اعضاءهیئت علمی و مدیرا ن دانشکده پردیس به تعداد 127 نفر بود که به دلیل محدودیت در حجم نمونه از سرشماری استفاده شد و از 127 نفر، 100نفر به پرسشنامه¬ها پاسخ دادند. برای گردآوری داده¬ها از روش کتابخانه¬ای و میدانی استفاده شد. در روش میدانی پرسشنامه¬ای با 53 گویه در مقیاس لیکرت تنظیم گردید که معیارهای توانمندساز را مورد سنجش و اندازه¬گیری قرار داده است. ضریب پایایی پرسشنامه¬ها با استفاده از آلفای کرونباخ 95/0 محاسبه شد. نتایج یافته¬ها نقاط قوت و حوزه¬های نیازمند بهبود در هر کدام از معیارهای توانمندساز مدل تعالی سازمانی را در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی نشان داد. نتایج آزمون فریدمن نیز حاکی از این بود که از دیدگاه جامعه آماری تحقیق حاضر معیار خط مشی و استراتژی¬های دانشکده از لحاظ تعالی سازمانی در وضعیت مطلوبی است این در حالی است که معیار رهبری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. نتایج بیانگر این است که عملکرد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی در حد متوسطی قرار دارد.
سهیلا نورائی فرحناز رستمی
چکیده بازارچه های مرزی یکی از راهکار های توسعه تجارت منطقه ای و راه حلی برای پاره ای از مسائل مناطق مرزی مانند مهاجرت، بیکاری، بروز ناامنی ها و غیره بوده که با اهداف ایجاد اشتغال، تثبیت جمعیت در نواحی مرزی، کاهش قاچاق و حل مسائل اجتماعی، سیاسی و مسئله امنیت ایجاد شده است. ایجاد بازارچه های مرزی در پاره ای موارد سبب تحولات اقتصادی و اجتماعی در نواحی مرزی شده است. از طرفی در بعضی از نواحی مرزی با ظرفیت های تولید محصولات کشاورزی و مشکلاتی مانند دوری از بازار فروش، ایجاد بازارچه های مرزی می تواند فرصت مناسبی را برای رشد و توسعه بخش کشاورزی فراهم نماید. لذا این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات بازارچه مرزی پرویزخان بر بخش کشاورزی، همچنین تدوین استراتژی هایی جهت توسعه این بازارچه با تأکید بر بخش کشاورزی انجام شده است. این پژوهش به طور عمده در قالب پارادایم کمّی و به طور کمتر غالب پارادایم کیفی صورت گرفته، مهم ترین ابزار تحقیق در بخش کمّی، پرسشنامه بوده، روایی پرسشنامه توسط پانل متخصصان و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ سنجیده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سه جامعه گروه کشاورزان، کارشناسان و نهادهای مدیریتی روستا (دهیار، اعضای شورای اسلامی روستا) بوده، در مورد جامعه آماری کشاورزان، تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران (160=n) و در دو جامعه دیگر، تمام شماری صورت گرفته است. برای تدوین استراتژی از تکنیک swot استفاده شده که در این مورد با توجه به ماهیت پژوهش، نمونه گیری به صورت هدفمند بوده، در بخش کیفی مصاحبه با صاحب نظران و افراد کلیدی انجام شده است. داده ها از طریق آمار توصیفی (نما، میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات) و استنباطی (ضریب همبستگی، مقایسه میانگین) و به کمک نرم افزار spss مورد پردازش قرار گرفته است. پس از تجزیه و تحلیل دیدگاه های سه جامعه آماری پیرامون اثرات بازارچه مرزی بر هفت مولفه تدوین شده جهت ارزیابی اثرات بر بخش کشاورزی، نتایج نشان داد که از دیدگاه سه جامعه آماری، بازارچه مرزی پرویزخان بر مولفه های آب و خاک، بعد اقتصادی نیروی انسانی، تولید و عرضه محصولات کشاورزی، بعد اجتماعی نیروی انسانی، سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، قوانین و نهادهای مرتبط، اثری افزایشی تا حدودی مثبت و بر مولفه زیرساخت های مرتبط با بخش کشاورزی اثری کاهشی و تا حدودی منفی داشته است. میانگین کل ارزیابی (12/3=?) نشان داد که تأثیر بازارچه بر بخش کشاورزی افزایشی و تا حدودی مثبت بوده است. بر اساس این نتایج، مولفه آب و خاک و بعد اقتصادی نیروی انسانی دو اولویت اول و مولفه زیرساخت های مرتبط با بخش کشاورزی در اولویت آخر قرار دارد. بر اساس نتایج بخش کیفی، بازارچه در افزایش زمینه اشتغال، کاهش نیروی کار مازاد موجود در روستا، کاهش انزوای منطقه، افزایش ارتباطات قومی و فرهنگی بین ساکنان دو سوی مرز و افزایش تصادفات جاده ای موثر بوده است. نتایج آزمون همبستگی وجود رابطه مثبت و بسیار معنی دار بین ارزیابی کلی کشاورزان پیرامون اثرات بازارچه بر بخش کشاورزی و متغیرهای میزان سفر از طریق بازارچه به خارج مرز و میزان درآمد و رابطه منفی و بسیار معنی دار با سن پاسخگویان را نشان داد. مقایسه میانگین ارزیابی دو گروه کشاورز شاغل و غیرشاغل در بازارچه، تفاوت بسیار معنی داری را نشان داد. مقایسه میانگین ارزیابی سه جامعه آماری و نتایج تست lsd وجود تفاوت بسیار معنی دار بین کارشناسان و دو گروه کشاورزان و نهادهای مدیریتی روستا و معنی دار نشدن تفاوت بین دو گروه کشاورزان و نهادهای مدیریتی روستا را نشان داد. نتایج تجزیه و تحلیل swot نشان داد که بازارچه مرزی پرویزخان در زمینه بخش کشاورزی در موقعیت رقابتی قرار دارد و بازارچه می بایست برای توسعه با رویکرد بخش کشاورزی با استفاده از نقاط قوّت از فرصت های پیش رو حداکثر استفاده را بنماید. بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهادهایی چون وضع سیاست های حمایتی و تشویقی برای تولید محصولات به منظور صادرات، برگزاری دوره های آموزشی برای کارشناسان و کشاورزان برای کسب دانش و مهارت در زمینه تولید محصولات صادراتی، یکپارچه سازی اراضی، گسترش کشت های تجاری، ایجاد تعاونی ها به ویژه با عضویت زنان روستایی، ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی در منطقه، توسعه کشت های گلخانه ای، ثبات قوانین و مقررات صادرات محصولات کشاورزی مطرح گردیده است.
الهام نجفی کاکاوند رضا حق پرست
رویکرد به نژادی مشارکتی با توجه به نقش آن در افزایش تنوع ژنتیکی گیاه، به خصوص ارقام بومی، در مزارع کشاورزی گسترش یافته است. پژوهش حاضر به منظور دستیابی به راهبرد اصلی توسعه به نژادی مشارکتی در استان کرمانشاه، انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل همه کشاورزان و کارشناسان اجرا کننده طرح در کرمانشاه و همچنین کارشناسان این طرح در تهران و سمنان است که به روش هدفمند نمونه ها انتخاب شده اند. این پژوهش مبتنی بر دو روش swot و تحلیل سلسله مراتبس می باشد. از تحلیل روش swot چهار راهبرد به دست آمد: 1) استفاده از کشاورزان پیشرو در اجرای طرح و سازماندهی آن در قالب طرح های نهادینه شده در منطقه، 2) استفاده از پتانسیل های بومی و محلی در افزایش و توسعه مزارع نمایشی، 3) آموزش کشاورزان در زمینه های خودیاری و هم یاری و افزایش اعتماد بخش های دولتی به نتایج ارزنده این طرح، 4) بهره گیری از مکانیزم های منطقی و کارامد در جلب و جذب همه گروه های کشاورزان در طرح و تحت پوشش قرار دادن مناطق بیشتر هدف با مشارکت مراکز تحقیقاتی. تحلیل سلسله مراتبی راهبرد های فوق نشان داد که راهبرد استفاده از کشاورزان پیشرو در اجرای طرح و سازماندهی آن در قالب طرح های نهادینه شده در منطقه، نسبت به سایر راهبرد ها از اولویت بالاتری در راستای دستیابی به هدف پژوهش، برخوردار است.
نصیبه پورفاتح نادر نادری
چکیده بررسی ها نشان میدهد پارکهای علم و فنّاوری و مراکز رشد در فرآیند ایجاد، توسعه و تجاریسازی نتایج تحقیقات نقش مهمی دارند. از این هدف پژوهش توصیفی – پیمایشی با هدف تبیین مدل تجاری سازی نوآورهای کشاورزی در واحدهای فناور مراکز رشد کشاورزی پارک علم و فناوری استان کرمانشاه انجام شده است. این پژوهش جزء تحقیقات کمی است و جامعه آماری آن شامل تمامی کارشناسان موجود در واحدهای فناور مراکز رشد کشاورزی استان کرمانشاه می باشد. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای بوده است که روایی آن توسط پانل متخصصان تأیید شد و ضریب آلفای کرونباخ در قسمتهای مختلف پرسشنامه نیز نشان داد که ابزار از پایایی مناسبی برخوردار است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 16 spss و18 amos استفاده شد. نتایج نشان داد که در زمینه تجاری نمودن یافته های پژوهشی کشاورزی، شکل گیری ایده دارای بیشترین اهمیت می باشند. از طرفی بین تجاری سازی یافته های پژوهشی با تجاری شدن ایده های کشاورزی، رابطهی مثبت و معنی داری وجود دارد. در مورد عملکرد پارک علم و فناوری در تجاری سازی یافته های پژوهشی، بیشترین اهمیت عملکرد پارک در حمایت از شرکت های کوچک و متوسط می باشند و همچنین نقش مثبت و معنی دار هریک از مولفه های موثر در تجاری سازی یافته های پژوهشی کشاورزی در پارک به اثبات رسیده است. در نهایت، تجاری سازی نوآوری های کشاورزی و دستاوردهای آن و پیامدهای مثبتی برای بخش کشاورزی به همراه داشته است.
صابر حسن پور حسین آگهی
امروزه جهان با مشکل بزرگی به نام رشد جمعیت مواجه است که یکی از پیامدهای آن کمبود غذا می باشد از سویی بخش عمده ای از تأمین غذای این جمعیت رو به رشد به بخش کشاورزی مربوط می شود، در همین راستا افزایش تولیدات بخش کشاورزی ضرورتی انکارناپذیر بوده است. اما همواره این افزایش تولید با مشکلات زیست محیطی متعددی روبه رو شده است . در این راستا برنامه های همانند مدیریت تلفیقی آفات که یکی از روش ها دستیابی به کشاورزی پایدار است مطرح گردید. اما با چالش ها و موانع زیادی نیز مواجه است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی چالش های به کارگیری فناوری مدیریت تلفیقی آفات با رویکرد مدرسه در مزرعه می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تحقیق را باغداران شرکت کننده در کلاس های (ipm/ffs)، که تعداد آن ها 130 نفر می باشد و با استفاده از سرشماری موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه بود. روایی محتوایی آن با کمک متخصصان جهاد کشاورزی و اعضای هیئت علمی گروه ترویج دانشگاه رازی تأیید گردید. به منظور تعیین پایایی، پرسشنامه تدوین شده در بین 30 نفر از افراد جامعه موردمطالعه در منطقه پاوه که جزو نمونه انتخاب شده نبودند مورد پیش آزمون قرار گرفت و ضریب اعتبار (کرونباخ آلفا) برای وضعیت به کارگیری، چالش های به کارگیری و دلایل حضور و عدم حضور باغداران برای شرکت در این کلاس ها به ترتیب (73/.، 87/.، 91، و 92/.) به دست آمد. یافته ها نشان داد که از دیدگاه باغداران موردمطالعه چالش های به کارگیری عبارتنداز: مشکلات مربوط به زیرساخت ها، مشکلات دانشی، نگرشی و مهارتی باغداران و نیز مشکلات طبیعی وجود دارد.
عطیه حسین آبادی حسین آگهی
برنامه های توسعه با هدف توانمندسازی افراد برای غلبه بر فقر و سایر عوامل بازدارنده نظیر معلولیت طراحی و اجرا میشوند. پدیده معلولیت و عواقب منفی جسمی، روانی و اجتماعی ناشی ازآن، یکی از موانع رشد و توسعه یک کشور قلمداد میگردد. عدم شناخت صحیح نسبت به معلولیت و توانایی های افراد دارای معلولیت و به دنبال آن نادیده گرفتن و در حاشیه گذاشتن این افراد و یا ترحم نسبت به آنان به جای رفتارهای انسانی و منطقی موجب به وجود آمدن پیامدهای منفی خواهد شد که در نهایت جامعه نیز از آسیب آن در امان نخواهد بود. مطالعه ی حاضر با هدف واکاوی اثربخشی برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه (cbr) در توانمندسازی گروه هدف در شهرستان کرمانشاه انجام گرفت. رویکرد کلی تحقیق حاضر از نظر پارادایم، کیفی و از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش پژوهش پدیدارشناسانه می باشد. جامعه مورد مطالعه 25 نفر از افراد معلول تحت پوشش برنامه cbrشهرستان کرمانشاه بودند. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. روش نمونه گیری، نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک گلوله برفی اجرا گردید. در پایان جهت تحلیل داده ها از روش تجزیه و تحلیل مکس ون منن و نرم افزار atlas.ti استفاده گردید. روایی تحقیق با تکنیک های تثلیث، کنترل اعضا و کسب اطلاعات دقیق موازی مورد تایید واقع شد. در پایان مدل واکاوی اثربخشی برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه (cbr) در توانمندسازی گروه هدف در شهرستان کرمانشاه ارایه شد. نتایج حاصل از مصاحبه نشان میدهد: که 7 مولفه آموزش، مولفه سلامت، مولفه امرار معاش، مولفه اجتماعی، مولفه توانمند سازی، جامعیت و کفایت زمانی و مکانی، سرویس دهی و مشتری مداری در اثربخشی برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه (cbr) در توانمندسازی گروه هدف در شهرستان کرمانشاه موثر بوده اند.
مجید غلامی فرحناز رستمی
بحران بازار کار و فقر کاری یکی از مسائلی است که اکثر کشورهای جهان در حال حاضر با آن مواجه هستند. افزایش روند بیکاری و بحران بازار کار به عنوان یک مساله بسیار مهم مورد توجه برنامه ریزان در برنامه توسعه چهارم و پنج کشور قرار گرفته است. از این رو هدف تحقیق حاضر تحلیل اثرات دوگانگی جغرافیایی بازار کار در مناطق روستایی شهرستان هرسین می باشد. در این راستا اطلاعات مورد نیاز، از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند با ?? نفر از کسانی که از بازارکار اولیه به بازارکار ثانویه منتقل شده اند، انجام گرفته است. روایی و پایایی نتایج، توسط روش تکثرگرایی داده ها و بازخور به مشارکت کنندگان مورد تائید قرار گرفت. کد گذاری متن مصاحبه ها نشان داد که، مشکلات جسمی و روحی، کاهش آزادی فردی، مشکلات رفاهی و مالی، بروز مشکلات خانوادگی، مهاجرت و رها شدن امور روستا، تحلیل رفتن رفتار و فرهنگ اجتماعی، کاهش ارتباطات اجتماعی، مشکلات شخصی و خانوادگی، مشکلات مالی و کمبود پس انداز و مشکلات حفاظتی را به عنوان مشکلات و چالشهای دوگانگی بازارکار می باشد و ثبات درآمدی، اثرات مثبت اجتماعی، بهبود وضعیت خانواده، ازبین رفتن افسردگی و افزایش اعتماد بنفس را به عنوان فرصت ها و مزیت های دو گانگی بازارکار می باشد. این تحقیق با توجه به چالش ها و مشکلات دوگانگی بازارکار راهکارهای را برای از بین بردن این مشکلات ارائه داده است.
فرحناز رستمی سیاوش صحت
چکیده ندارد.