نام پژوهشگر: محمد صادق ابراهیمی
سوده گلابی محمد صادق ابراهیمی
چکیده تحقیق مورد نظر به بررسی نقش شهرک های صنعتی بر توسعه مناطق روستایی می پردازد. با توجه به این که شهرک صنعتی فراهان نقش موثری بر ایجاد فرصت شغلی برای روستاییان ساکن در اطراف شهرک داشته است. همچنین اشتغال در شهرک صنعتی باعث بهبود کیفیت زندگی و توسعه زیر ساخت های منطقه گشته است. بنابراین هدف از این مطالعه توصیفی بررسی آثار اقتصادی، اجتماعی شهرک صنعتی فراهان بر توسعه مناطق روستایی می باشد. این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و پرسشنامه ای برای افراد روستایی و کارکنان واحدهای صنعتی طراحی شد. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان تأیید و جهت تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (بالای 7/0)، که نشان از پایا بودن ابزار اندازه گیری بود. جامعه آماری این تحقیق روستاییان ساکن در روستاهای اطراف شهرک صنعتی فراهان و کارکنان واحدهای صنعتی مستقر در شهرک صنعتی بودتد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین و روش نمونه گیری تصادفی برای کارکنان شهرک و تعیین حوزه نفوذ برای روستاییان متناسب بود، بطوری که برای جامعه آماری روستائیان 245 نفر و برای جامعه آماری دوم 236 نفر تعیین گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی واستنباطی نظیر درصد فراوانی، میانگین، ضریب تغییرات، تحلیل عاملی و آزمون من ویتنی، مک نمار، ویلکاکسون و کروکسال والیس استفاده گردید. نتایج تحلیل عاملی آثار ایجاد شهرک صنعتی فراهان در منطقه نشان داد که سه عامل آثار اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، 61 درصد از واریانس را تبیین کرده اند. نتیجه این مطالعه برای دست اندر کاران توسعه روستایی پیشنهاد می دهد که ایجاد صنایع دوستار محیط زیست در مناطق روستایی موجب ایجاد توسعه برای روستاییان اطراف آن صنایع می گردد. در بین آثار ایجاد شهرک صنعتی در منطقه فراهان از دیدگاه کارکنان بخش صنعت، ایجاد اشتغال، انگیزش ماندگاری در فرمهین، افزایش درآمد غیرکشاورزی، افزایش درآمد در بخش کشاورزی، گسترش مسافرت، گسترش بیمه، ایجاد اشتغال جنبی، بازسازی منازل، انگیزش ماندگاری در روستا، استفاده از مصالح مقاوم ساختمانی، گسترش خدمات، گسترش مهارت آموزی، گسترش فعالیت هنری، توسعه فعالیت ورزشی، بهبود راه ها به ترتیب اولویت، رتبه بندی شده اند. در صورتیکه از دیدگاه کشاورزان و سایر روستاییان، ایجاد اشتغال، انگیزش ماندگاری در فرمهین، افزایش درآمد غیرکشاورزی، گسترش خدمات، گسترش بیمه، ایجاد اشتغال جنبی، انگیزش ماندگاری در روستا، بازسازی منازل، استفاده از مصالح مقاوم ساختمانی، افزایش درآمد در بخش کشاورزی، بهبود راه ها، گسترش مهارت آموزی، توسعه فعالیت ورزشی، گسترش مسافرت، گسترش فعالیت هنری را به ترتیب اولویت بندی نموده اند. همچنین با مقایسه نظرات دو گروه روستائیان و کارفرمایان با استفاده از آزمون من ویت نی مشخص شد، بین 15 گویه تنها در گویه افزایش درآمد در بخش کشاورزی اختلاف معناداری در سطح 99 درصد وجود دارد و بین دو گویه گسترش مسافرت و ایجاد اشتغال جنبی در سطح 95 درصد اختلاف معناداری وجود دارد. همچنین با وجود اینکه متغیرهای دیگر در بین دو گروه تفاوت معناداری نداشته اند، اما با توجه به میانگین رتبه ای، با احتیاط می توان بیان نمود که، بجز در موارد ایجاد اشتغال جنبی و بازسازی منازل، کارگران بقیه آثار را بیشتر برآورد نموده اند.
سید حنیف میکاییل امیر مظفر امینی
چکیده علیرغم رشد شتابان شهری و آهنگ کاهش جمعیت نقاط روستایی به دلایل مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی هنوز بسیاری از سکونتگاههای روستایی از نقاط فعال بوده و بخش وسیعی از جمعیت کشور را در خود جای دادند. حفظ قابلیتهای این نقاط در نگهداشت جمعیت و تداوم فعالیت آنها منوط به فراهم سازی زیرساختهای تولید و خدمات و مهیا نمودن شرایط مناسب زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی فضاهای مذکور است که تحقق آن نیازمند به نگرش و برنامه ریزی فرابخشی در حوزه روستایی است. یکی از ابزارهایی که شرایط مناسب تر فوق الذکر را در نقاط روستایی فراهم می سازد ساماندهی فضایی- کالبدی این نقاط است که با تهیه و اجرای طرحهای هادی روستایی زمینه های تحقق آن فراهم می شود. تحقیق مورد نظر به بررسی اثرات اجرای طرح های هادی در روستاهای شهرستان آمل می پردازد. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی آثار کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی اجرای طرح های هادی روستایی در روستاهای شهرستان آمل می باشد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی و تحلیلی است و بخش عمده داده های مورد استفاده بر اساس مطالعه میدانی و تکمیل پرسشنامه از روستاهای نمونه و انجام مصاحبه با مسئولین محلی و دست اندرکاران اجرایی طرح های هادی روستایی بوده است. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان تأیید و جهت تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (بالای 0.7)، که نشان از پایا بودن ابزار اندازه گیری بود. جامعه آماری این تحقیق روستاییان ساکن در روستاهای شهرستان آمل می باشند که طرح هادی در آن اجرا شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین و روش نمونه-گیری تصادفی برای روستاییان متناسب بود به طوریکه برای جامعه آماری روستاییان 260 نفر تعیین گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و استنباطی نظیر درصد فراوانی، میانگین، ضریب تغییرات، آزمون ویل کاکسون، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون استفاده گردید. در بین آثار اجرای طرح هادی از دیدگاه روستاییان، وضعیت هدایت آبهای سطحی، وضعیت جمع آوری زباله، میزان ضابطه مندی ساخت و ساز مسکن، ساماندهی معابر اصلی، میزان تمایل به ماندگاری در روستا، بهبود وضعیت خدمات زیربنایی، میزان افزایش قیمت املاک و زمین، وضعیت مشارکت روستاییان در اجرا و نگهداری طرح ها و تأسیسات عمرانی، بهبود وضعیت خدمات روبنایی، بهبود در دسترسی به نهاده های کشاورزی و بازار فروش برای محصولات کشاورزی، زیبایی روستا، پیاده رو سازی معابر، بهبود میزان درآمد، توسعه فضای سبز روستا، بهبود وضعیت اشتغال، وضعیت دفع فاضلاب خانگی، اقدامات بنیاد برای جلب مشارکت روستاییان و وضعیت کیفیت معابر فرعی به ترتیب اولویت رتبه بندی شده اند. نتایج رگرسیون در روستاهای با دامنه رضایت بالا بیانگر آن است که متغیر وابسته رضایت افراد از اجرای طرح، متأثر از متغیرهایی همچون میزان تأثیر طرح بهبود درآمد و میزان اشتغال روستاییان، زمینه سازی بنیاد مسکن برای مشارکت روستاییان، زیبایی روستا، میزان دسترسی به نهاده های تولید و بازار فروش محصولات کشاورزی، وضعیت مشارکت روستاییان در امور عمرانی، وضعیت خدمات ورزشی، وضعیت هدایت آبهای سطحی، وضعیت دفع فاضلاب خانگی و وضعیت ساماندهی معابر می باشد. مجموع این متغیرها حدود 58.2 درصد از تغییرات متغیر وابسته خود را تبیین کرده است. ضمن اینکه متغیر وابسته رضایت افراد از اجرای طرح در روستاهای با میانگین رضایت پایین، متأثر از متغیرهایی همچون میزان تأثیر طرح در بهبود خدمات فرهنگی، ساماندهی معابر فرعی، وضعیت مشارکت روستاییان در امور عمرانی، میزان دسترسی به نهاده های تولید و بازار فروش محصولات کشاورزی، زیبایی روستا، وضعیت خدمات درمانی و زمینه سازی بنیاد مسکن برای مشارکت روستاییان می باشد. مجموع این متغیرها حدود 64.5 درصد از تغییرات متغیر وابسته خود را تبیین کرده است.
بهمن بهرامی محمد صادق ابراهیمی
در سیاستگذاری و برنامه ریزی توسعه ملی، آموزش عالی همواره بعنوان مهم ترین و سازنده ترین نهاد اجتماعی تلقی می شود. موسسات آموزش کشاورزی باید توانمندی دانش آموختگان را بالا ببرند تا آنها قادر باشند با عدم قطعیت، موقعیت های پیچیده و نامعین و هنجارها، ارزش ها و علایق متضاد یا حداقل متنوع و گوناگون برخورد مناسب نمایند. هدف این تحقیق بررسی اثر آموزش عالی بر توانمندسازی و نقش اجتماعی دانش آموختگان بخش کشاورزی است که به صورت مطالعه موردی از اعضای سازمان نظام مهندسی کشاورزی استان اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. تعداد نمونه گیری تعداد 280 نفر تعیین شد که این تعداد نمونه ها از هشت رشته آبیاری، باغبانی، خاک شناسی، زراعت، صنایع غذایی، علوم دامی، گیاه پزشکی و ماشین های کشاورزی انتخاب گردیدند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای بوده که از سه بخش تخصصی، عمومی، و مدیریتی تشکیل شده بود و میزان نیاز آموزشی و توانمندی دانش آموختگان را ارزیابی می کرد. همچنین تاثیر دروس نظری دانشگاه، دروس عملی دانشگاه، آموزش های غیر رسمی، تجربه کاری، و مطالعات شخصی بر توانمندی دانش آموختگان مورد بررسی قرار گرفت. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید متخصص و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ(98/0) مشخص شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دانش آموختگان توانمندی بعد تخصصی خود را در سطح زیاد ارزیابی کرده اند. ولی میزان توانمندی بعد عمومی و سازمانی را در حد کم مشخص شد. این نتایج نشان دهنده این است که آموزش عالی، توانمندی عمومی و سازمانی دانش-آموختگان را بهبود نداده است. دانش آموختگان میزان نیاز آموزشی خود را در ابعاد تخصصی، عمومی، و مدیریتی خود را در سطح زیادی ارزیابی نمودند. طبق نظر جامعه آماری پژوهش، اضافه کردن دروسی نظیر درس مدیریت نیروی انسانی، درس کارآفرینی و ایجاد اشتغال، درس حقوق و قوانین"حقوق اداری، کار..."، و درس اصول اقتصاد و مدیریت تولید از اهمیت بیشتری در ارتقاء توانمندی مدیریتی- سازمانی دانش آموختگان دارد. همچنین جامعه آماری مهمترین درس های عمومی که با آن نیاز دارند، درس های اطلاعات لازم برای برداشت محصولات، اطلاعات لازم برای داشت محصولات، شناخت و مبارزه با بیماری ها و آفات گیاهان، نگهداری و انبارداری محصولات کشاورزی، و فرآوری محصولات کشاورزی معرفی کردند. دروس نظری و عملی دانشگاه بیشترین تاثیر را بر توانمندی تخصصی دانش آموختگان داشتند. دروس نظری دانشگاه و تجربه کاری مهم ترین عوامل موثر بر توانمندی عمومی دانش آموختگان بودند و تجربه کاری و مطالعات شخصی بیشترین سهم را در افزایش توانایی مدیریتی دانش آموختگان داشتند. بین توانمندی دانش آموختگان فارغ-التحصیل دانشگاه دولتی و آزاد اختلافی وجود نداشت همچنین بین توانمندی دانش آموختگان زن و مرد اختلافی مشاهده نشد ولی نیاز تخصصی دانش آموختگان زن و مرد متفاوت بود.
صابر امیدی سید احمد خاتون آبادی
چکیده ایجاد روستا ـ شهرها همواره به عنوان یکی از سیاست های عمده در امر برنامه ریزی کشورهای در حال توسعه مدنظر بوده است.در کشور ایران روستا ـ شهرها از طریق سیاست ارتقای روستاهای بزرگ و مستعد به نقاط شهری شکل گرفته اند. هدف از ایجاد ایجاد روستا ـ شهرها، بهبود کیفیت و استانداردهای زندگی در نواحی روستایی، حل مشکلات شهری و روستایی و کاهش مهاجرت به شهرهای بزرگ می باشد. به طور کلی روستا ـ شهرها سکونتگاه های روستایی هستند که به علت تمرکز جمعیت در آن ها، مرکزیت بخش، موقعیت مناسب جغرافیایی و یابه دلایل دیگر معیار شهر شدن را پیدا می کنند، ولی هنوز اکثریت جمعیت شاغل آن ها به فعالیت های کشاورزیمشغول هستند. در این پژوهش با بهره گیری از روش های اسنادی و پیمایشی، پیامدهای توسعه روستا ـ شهری حسن آباد در استان فارس در دو بعد اقتصادی و اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد. در این راستا اقدام بهجمع-آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده گردید. تعداد پرسشنامه ها با استفاده از فرمول کوکران 200 نمونه تعیین گردید و داده های لازم با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده در روستا ـ شهر حسن آباد جمع آوری شد. پایایی ابزار تحقیق با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای دسته شاخص های اقتصادی و اجتماعی به ترتیب 866/. و 832/. بدست آمد. همچنین روایی ابزار تحقیق با استفاده از روش های اعتبار محتوا و اعتبار عاملی صورت گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها این پژوهش از ضریب تغییرات، آزمون ویلکاکسون، ضریب همبستگی اسپیرمن، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی مجذور اتا، تحلیل عاملی و رگرسیون خطی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد، که در مجموع تبدیل حسن آباد به شهر در بهبود خدمات رسانی و توسعه مشارکت بین ساکنین موفق بوده است، اما در ایجاد رونق اقتصادی، اشتغال، کاهش وابستگی به مرکز شهرستان، کاهش مهاجرت و جلب رضایت ساکنین تأثیر چندانی نداشته است. همچنین نتایج نشان داد که استقرار الگوی روستا ـ شهری باعث تغییر کاربری اراضی کشاورزی و مرتعی و کاهش تعداد دام های کوچک شده است. نتایج تحلیل عاملی، عوامل تأثیرگذار استقرار الگوی روستا ـ شهری را به ترتیب اولویت در شش عامل تعلق مکانی (80/10% واریانس)، کالبدی (31/9% واریانس)، وابستگی (03/9% واریانس)،کشاورزی (48/8% واریانس)، مشارکت (31/8% واریانس) و عامل اقتصادی (13/8% واریانس) مشخص کرد. این هشت عامل در مجموع 06/54% از واریانس کل را تبیین کرده اند. طبق نتایج تحلیل رگرسیون،متغیرهای همکاری بین مسولین محلی و دولتی، بهبود خدمات ارتباطی، بهبودخدمات بهداشتی، اهمیت دادن به نظر مردم در تصمیمات، توجه دولت و مسولین به شهر، تمایل به ماندگاری در محل، زیباسازی جاده ها و معابر و نظرخواهی از مردم برای تبدیل روستا به شهر در هشت گام وارد مدل شدند. متغیرهای مذکور در مجموع 80/52% از تغییرات متغیر وابسته رضایت مندی از استقرار الگوی روستا ـ شهری را پیش بینی می کنند.نتایج این پژوهش می تواند جهت آشنایی با پیامد ها، نقاط قوت و ضعف الگوی روستا ـ شهری و سیاست گذاری در زمینه برنامه ریزی منطقه ای مورد استفاده قرار گیرد.
محسن افشاری محمد صادق ابراهیمی
بدون آب زندگی بر روی کره زمین بی معناست، به همین دلیل قرن حاضر را می توان قرن مبارزه برای مالکیت آب دانست. با توجه به رشد سریع جمعیت و افزایش نیاز آبی اعم از مصارف شرب، صنعت و کشاورزی، برنامه ریزی مناسب در راستای استفاده بهینه از منابع آبی، امری ضروری می باشد. امروزه یکی از پایه های اصلی در توسعه کشور های مختلف جهان آب است. در شرایط کنونی آب به عنوان مسئله اساسی در توسعه و رونق اقتصادی و رفاه اجتماعی محسوب می شود. درهمه کشورهای جهان سدها با اهداف مختلفی مانند ذخیره آب، تولید برق، آبیاری، کاهش سیلاب و غیره ساخته می شوند. تقریباً 60% رودخانه های بزرگ جهان توسط سدها قطع شده و اثرات قابل توجهی بر روی محیط زیست منطقه و جوامع ساکن وابسته گذاشته است. این مطالعه از دیدگاه اهالی شهر حنا از شبکه آبیاری سد به بررسی اثرات احداث سد شامل اثرات اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی سد حنا در شهرستان سمیرم پرداخته است. تعداد ساکنین 4715 نفر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 200 نمونه آماری مشخص شده و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه اطلاعات بدست آمده است. روایی ابزار تحقیق از طریق تایید گروهی از متخصصین مرتبط و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای قسمت های مختلف اقتصادی84%، اجتماعی71% و اکولوژیکی 75% محاسبه شد. همچنین اثرات این پروژه توسط شبکه های بیزین نیز مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در این بررسی برای شناسایی وارزیابی اثرات سد، کلیه ی اثرات اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی پروژه بررسی و روابط علی و معلولی بین این اثرات تعیین شد. برای تشکیل شبکه بیزین از نرم افزار netica، استفاده گردید. با توجه به نتایج حاصل آزمون ویلکاکسون وt تک نمونه ای میزان رضایت مندی نسبتا خوبی در بعد اقتصادی شامل تخصیص تمام آب به بخش کشاورزی، افزایش سطح زیر کشت، بهبود درآمد کشاورزان، افزایش ارزش املاک و زمین ها حاصل شده است. همچنین در بعد اجتماعی عدم رضایت اکثریت بهره برداران از مدیریت دولتی حاکم بر منابع آب و نحوه توزیع آن می باشد. ضمن اینکه در بعد اکولوژیکی نیز تاثیر مثبت در آبدهی قنوات و چشمه ها و بهبود سرسبزی و زیبایی منظر داشته است. همچنین نتایج آزمون همبستگی نشان داد با بالا رفتن اعتماد کشاورزان به مسئولان، رضایت کشاورزان نسبت به احداث سد بیشتر می شود. ضمن اینکه نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که با احتمال 42% قدرت پیش بینی می توان عوامل موثر بر رضایت مندی کشاورزان از اجرای پروژه های تامین آب در منطقه را به ترتیب اهمیت و براساس مقدار beta به افزایش دبی قنات وچشمه ها 255/.، ایجاد تنوع در کشت محصولات 208/.، شاخص کاهش آلودگی آب 206/. و تخصیص منصفانه آب بین کشاورزان 176/. مرتبط دانست. با استفاده از شبکه های بیزین ارزیابی عوامل موثر و میزان تاثیر هر کدام از آنها در اثرات نهایی منطقه، توسط این مدل نمایش داده شد. اثرات منطقه در سه دسته ی بالا، متوسط و پایین طبقه بندی می شوند، نتایج بیانگر این بود که بیشتر اثرات در این منطقه در طبقه ی بالا با ارزش کمی 6/51% جای دارند. همچنین طبقه متوسط با ارزش کمی 4/40% و طبقه پایین با ارزش کمی 05/8 می باشد. در نهایت نتایج آنالیز حساسیت برای گره نهایی منطقه نشان دهنده ی این موضوع بود که اثرات اقتصادی بیشترین تاثیر و پس از آن اثرات اجتماعی و در سطح بعدی اکولوژیکی اثر قابل توجهی روی آثار نهایی ناشی از بهره برداری و احداث سد حنا دارند.
سکینه خلج امیر مظفر امینی
چکیده تسلط رویکرد درآمد محوری بر جنبه های مختلف توسعه یکی از دلایل عدم موفقیت بسیاری از برنامههای کاهش فقر و نابرابری در کشورهای در حال توسعه عنوان شده است. بنابراین، علت اصلی فقر کمبود یا نبود درآمد نمی باشد، بلکه فقدان قابلیت لازم برای خروج از وضعیت فقر برای افراد فقیر است. بر همین اساس، دفتر عمران ملل متحد از سال 2010، شاخص فقر چند بعدی جدیدی را مبتنی بر روش آلکایر و فوستر ارائه می نماید. هدف این پژوهش اندازه گیری شاخص فقر چند بعدی و عوامل موثر بر آن در مناطق شهری و روستایی ایران، با استفاده از داده های خام سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار ایران سال 1385 می باشد. نتایج نشان داد که توزیع و شدت فقر در کشور به ترتیب 3/12 و 6/30 درصد است. همچنین فقر در مناطق روستایی در مقایسه با مناطق شهری شایع تر است؛ به طوری که 4/21 درصد خانوارهای روستایی و 86/5 درصد خانوارهای شهری فقیرند. فقیرترین استان کشور استان سیستان و بلوچستان می باشد و خانوارهای استان های جنوب شرقی فقر بیشتری دارند. بررسی عوامل موثر بر فقر خانوارها با استفاده از رگرسیون لجستیک نشان داد که سواد، جنسیت، تحصیلات، وضع زناشویی، شغل و سن سرپرست خانوار؛ منبع تأمین آب آشامیدنی، نوع فاضلاب توالت و نحوه تملک واحد مسکونی؛ تعداد فرزندان، بار تکفل و تعداد افراد باسواد خانوار؛ موقعیت جغرافیایی و نوع تابعیت خانوار تأثیر معنی داری بر فقر خانوارها دارد.
پرنیا مشرف قهفرخی محمد صادق ابراهیمی
به موازات استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تمامی ابعاد حیات بشری، جهان به سرعت درحال تبدیل به یک جامعه اطلاعاتی است. امروزه امکان دستیابی به اینترنت و استفاده از منابع اطلاعاتی در تمامی جوامع بشری روندی تصاعدی را طی می نماید و جوامع مختلف هر یک با توجه به زیرساخت های متعدد ایجاد شده، از مزایای فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده می نمایند. کشور ایران همگام با بسیاری از کشورهای پیشرو جهان نسبت به توسعه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی اقدام کرده و تلاش می کند با استفاده از این فناوری خدمات دولتی را به دورترین نقاط کشور منتقل نماید. در این راستا اقدامات متعددی صورت گرفته که از مهمترین آنها می توان به اجرای پروژه «تجهیز ده هزار روستای کشور به دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی» اشاره نمود. بنابراین هدف کلی از این پژوهش ارزیابی چگونگی ایفای نقش دفاتر خدمات ict روستایی در راستای تحقق اهداف دولت الکترونیک می باشد. تحقیق حاضر بر اساس نوع هدف در دسته تحقیقات کاربردی و اکتشافی قرار دارد. در این پژوهش از روش ترکیبی شامل روش های کمی (پیمایش) و کیفی (مشاهده، مصاحبه) به فراخور مراحل و اهداف تحقیق بهره گرفته شده است. جامعه و نمونه ی آماری تحقیق حاضر شامل دو بخش است، بخش اول مسئولین دفاتر ict روستایی با جمعیت 125 نفر که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 80 نفر به عنوان نمونه ی اول انتخاب گردیدند و بخش دوم نیز روستائیان روستاهای نمونه ی اول با جمعیت 84836 نفر که با استفاده از فرمول کوکران و روش طبقه ای متناسب، تعداد 240 نفر به عنوان نمونه ی دوم مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار کمّی پژوهش، مصاحبه ی ساختارمند با استفاده از پرسش نامه ای حاوی سئوالات باز و بسته بود که روائی آن تأیید و پایایی آن نیز با انجام یک مطالعه ی راهنما و مقدار آلفای کرونباخ 73/0 تا 97/0 برای متغیرهای گوناگون بدست آمد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد عملکرد کلی دفاتر در ارائه خدمات به روستائیان متوسط رو به پایین بوده و دفاتر در ارائه خدمات بانکی رتبه اول و در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی رتبه آخر را دریافت کرده است. ادامه کار پژوهش نشان داد سازمان بهداشت و درمان تعداد خدمات کمتری را به دفاتر ict روستایی برای ارائه به مردم واگذار کرده و سازمان پست تعداد خدمات بیشتری. از نتایج تحقیق این چنین استنباط شد که میزان نیاز و میزان ارائه خدمات در شش شهرستان استان به یک اندازه نبوده است به نحوی که ارائه خدمات در شهرستان بروجن بیش از سایر شهرستان ها بوده است. در آخر اینکه شغل روستائیان، میزان تحصیلات و تعداد اعضای خانواده آنها بر میزان استفاده از خدمات دفاتر ict روستایی تاثیر دارد. بنابراین برای ارائه ی هرچه بیشتر و بهتر خدمات مختلف توسط دفاتر ict روستایی، موارد زیر توصیه می گردند: فراهم کردن زمینه حضور متخصصان فناوری اطلاعات در روستا با ارائه تسهیلات از جانب دولت، تشویق بخش خصوصی به منظور سرمایه گذاری در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد عرصه ی رقابت برای ارائه خدمات بیشتر، واگذاری خدمات بیشتر از جانب سازمان های دولتی و غیر دولتی به دفاتر برای کاهش تردد روستائیان به مرکز شهرستان، انتخاب و آموزش افراد علاقه مند و متخصص بومی جهت پشتیبانی و سرویس این دفاتر
ایمان صیادمنصور محمد صادق ابراهیمی
در سال های اخیر، کنترل شیمیایی علف های هرز به روش غالب کنترل علف های هرز تبدیل شده است و استفاده زیاد از این مواد شیمیایی اثرات منفی بر محیط زیست و سلامت انسان داشته است. از همین رو تحقیق حاضر با هدف بررسی دانش کشاورزان در مدیریت پایدار علف های هرز مزارع گندم و برنج در شهرستان دوره چگنی انجام گرفته است. روش تحقیق بصورت توصیفی - پیمایشی بوده و از دو شیوه اسنادی و میدانی برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان تأیید و جهت تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (بالای 7/0) که نشان از پایا بودن ابزار اندازه گیری داشت. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق، کشاورزان شهرستان دور? چگنی هستند که توأمان به زراعت گندم و برنج می پردازند که 23 روستا را شامل می شود و بنابر آخرین سرشماری در سال 1390 دارای 1650 خانوار می باشند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 198 نفر تعیین گردید. که به روش انتساب متناسب و به صورت صادفی بین پاسخ دهندگان توزیع گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که دریافت اطلاعات در زمینه مدیریت پایدار علف های هرز از طریق فروشندگان سموم و علف کش ها، کشاورزان خبره و نمونه و همسایگان در اولویت قرار دارد. اولویت بندی دیدگاه پاسخگویان در زمینه تأثیر به کارگیری مدیریت پایدار علف های هرز بر افزایش میزان تولید،کاهش هزینه های تولید و گرایش نسبت به بکارگیری مدیریت پایدار علف های هرز به منظور کاهش هزینه های تولید محصول و کاهش آلودگی اراضی و سلامت محصول در سطح "متوسط تا زیاد" بود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مستقل میزان آگاهی به استفاده از شخم مناسب، میزان آشنایی با به کارگیری تناوب زراعی، اعتقاد به فعالیت های گروهی، میزان آشنایی به استفاده از بذور خالص، میزان آشنایی به استفاده از غلتک زنی و دریافت اطلاعات از همسایگان و نزدیکان 4/39 درصد از میزان دانش مدیریت پایدار علف های هرز کشاورزان در گندم را تبیین کردند. همچنین متغیرهای مستقل میزان آشنایی به استفاده از بذور خالص، میزان آشنایی با به کارگیری تناوب زراعی، اعتماد به گفتگو با سایر کشاورزان در زمینه مدیریت پایدار علف های هرز، دریافت اطلاعات از کشاورزان خبره و نمونه، میزان آشنایی با استفاده از روش غرقاب و نگرش کشاورزان نسبت به تأثیر مدیریت پایدار علف های هزر در افزایش میزان تولید 7/37 درصد از میزان دانش کشاورزان در مدیریت پایدار علف های هرز برنج را تبیین کردند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که از دیدگاه کشاورزان کانال های ترویجی گروهی بیشترین تأثیر را در تبیین دانش آن ها در مدیریت پایدار علف های هرز گندم و برنج داشته است.
فریبا فرهادی محمد صادق ابراهیمی
فناوری اطلاعات و ارتباطات می¬تواند ضمن فراهم آوردن امکان دسترسی بیشتر و سریع¬تر به منابع اطلاعاتی، فرصت-های نوینی برای توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی زنان روستایی و نیز بهبود وضعیت شاخص¬های کیفیت زندگی در روستاها ایجاد کند. این پژوهش با هدف بررسی نقش ict در توسعه¬ی اجتماعی زنان روستایی شهرستان شهرضا انجام شده است. جامعه و نمونه¬ی آماری تحقیق حاضر شامل سه بخش است. بخش اول به منظور سنجش سطح توسعه¬یافتگی دهستان¬های شهرستان شهرضا بوده است که شامل چهار دهستان است. بخش دوم به منظور بررسی رضایت روستاییان از خدمات ارائه شده در دفاتر ict روستایی بوده که شامل روستاییان ساکن در روستاهای دارای دفاتر ict است که با استفاده از فرمول کوکران و روش طبقه¬ای متناسب، تعداد 188 نفر به عنوان نمونه¬ مورد مطالعه قرارگرفتند. بخش سوم به منظور بررسی آثارict بر توسعه¬ی اجتماعی زنان روستایی بوده است که شامل زنان روستایی باسواد و بالای 15 سال، ساکن روستاهای دارای دفاتر ict که با استفاده از فرمول کوکران و روش طبقه¬ای متناسب، تعداد190 نفر به عنوان نمونه¬ی سوم مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج تاکسونومی عددی بیانگر این است که دهستان اسفرجان توسعه¬یافته¬ترین و دهستان منظریه توسعه-نیافته¬ترین بوده است. نتایج مدل سروکوال نشان می¬دهد، بیشترین میزان شکاف بین انتظارات و ادراکات از خدمات دفاتر ict به ترتیب در بعد فیزیکی(6/0)، بعد پاسخگویی(53/0)، بعد اطمینان(48/0)، بعد همدلی(29/0) و بعد تضمین(1/0) مشاهده شد. همچنین تفاوت در بعد فیزیکی، بعد پاسخگویی، بعد اطمینان درسطح 99 % و در بعد همدلی در سطح95 %معنی¬دار است. در حالی که در بعد تضمین تفاوت معنی¬داری بین انتظارات و ادراکات روستاییان از خدمات ارائه شده وجود ندارد. بیشترین آگاهی و استفاده¬ی زنان روستایی از خدمات پایه می¬باشد. بیشترین تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه¬ی اجتماعی زنان روستایی در چهار بعد به ترتیب اولویت درآگاهی و مشارکت اجتماعی زنان روستایی، بهبود کیفیت خدمات ارائه شده در روستا، برقراری عدالت اجتماعی و رضایت زنان روستایی از موقعیت و شرایط خود بوده است. همچنین توسعه¬ی اجتماعی¬ زنان روستایی با مراجعه زنان روستایی به دفاتر، آگاهی از خدمات دفاتر ict و درصد استقلال مالی زنان روستایی رابطه¬ی مثبت و معنی¬دار دارد. نتایج رگرسیون و تحلیل توابع چند بخشی و تحلیل عاملی نشان دهنده آن است که سه متغیر درصد استقلال مالی زنان روستایی، آگاهی زنان روستایی از خدمات دفاتر ict و استفاده¬ی زنان روستایی از خدمات دفاتر ict متغیرهای هستند که بیشترین تاثیر را بر میزان توسعه¬ی اجتماعی زنان روستایی مورد مطالعه در این تحقیق داشته است. به عبارتی می¬توان گفت افزایش درصد استقلال مالی زنان روستایی، افزایش آگاهی از خدمات خدمات دفاتر ict و استفاده از این خدمات بوده است که می¬تواند موجب بهبود توسعه¬ی اجتماعی زنان روستایی گردد.