نام پژوهشگر: جواد ترکمانی
زینب شکوهی جواد بخشوده
اثر بخشی سیاست های متفاوت قیمتی و غیر قیمتی در بخش کشاورزی بستگی به عکس العمل زارعین و اثر این سیاست ها بر رفتار تولیدی آنها دارد. بنابراین مطالعه عوامل موثر بر رفتار تولید کنندگان در بخش کشاورزی می تواند به عنوان ابزاری کارآمد برای اتخاذ سیاست های مناسب در این بخش باشد. رفتار تولیدی در این مطالعه تحت تأثیر سه عامل که عبارتند از عوامل درونی، عوامل بیرونی و اقدامات دولتی، بررسی شد. اثر عوامل بیرونی با استفاده از تخمین توابع عرضه کل و عرضه چند محصول عمده منطقه شامل گندم، جو، ذرت، برنج و گوجه در چهاچوب مدل تعدیل جزئی نرلاو بررسی شد. برای بررسی اثر عوامل درونی و اقدامات دولتی، عوامل موثر بر پذیرش تسطیح لیزری با استفاده از مدل لاجیت و اثر آن بر الگوی کشت و نهاده های مصرفی با استفاده از مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تغییرات تکنولوژی به جز محصول گندم در دیگر محصولات و عرضه کل اثر به سزایی نداشته، ریسک قیمتی نیز اثر منفی بر عرضه محصولات جو، ذرت، برنج داشته است. همچنین ریسک بارندگی برای محصولات صیفی برنج و ذرت که دارای نیاز آبی بالا هستند معنی دار شده است. به دنبال تخمین مدل لاجیت سطح زیرکشت، تحصیلات، درآمدخارج از مزرعه، دسترسی به وام، وجود دستگاه تسطیح لیزری در روستا و دسترسی به منبع آبی سد نسبت به چاه به ترتیب با اثر نهایی 3/4، 1/2، 4/1، 2، 62 و 47 درصد اثر مثبت بر پذیرش و تعداد نیروی کارخانوادگی با اثر نهایی 1/.- اثر منفی بر پذیرش تسطیح لیزری دارد. نتایج نشان داد که در پی پذیرش این تکنولوژی تمامی نمایندگان گروه های همگن زارعین الگوی کشت خود را به سمت محصولات آب برتر مانند برنج و گوجه فرنگی که محصولات پر درآمدتری نیز هستند، تغییرمی دهند. از طرف دیگر در سه محصول گندم، جو و ذرت که هر یک با چهار تنش آبی وارد مدل شد، الگوی کشت از سمت محصولات پر تنش تر به سمت محصولات با آبیاری کامل حرکت می کند. همچنین به کارگیری نیروی کار در اکثر گروه های همگن زارعین در مجموع کاهش و میزان درآمد در تمامی این گروه ها با پذیرش تسطیح لیزری با افزایش همراه می باشد. بنابراین موفقیت استفاده از این تکنولوژی به عنوان ابزاری برای مدیریت تقاضای آب در سطح مزرعه وابستگی زیادی به شرایط تولیدی کشاورزان در هر منطقه دارد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که چنانچه کشاورزان در دسترسی به آب با شرایطی روبرو باشند که در نتیجه آن سطوح کشت نشده و یا تنش های آبی بالا برای محصولات وجود داشته باشد، کاربرد این تکنولوژی به عنوان ابزاری برای کنترل تقاضای آب در سطح مزرعه کارآمد نخواهد بود. اگرچه گسترش این تکنولوژی را برای افزایش کارآیی نهاده های مصرفی، افزایش تولید در واحد سطح و تسهیل عملیات کشاورزی به عنوان یک ابزار مناسب می توان به کار برد.
عیسی اسدی یوسف آباد بهاالدین نجفی
باتوجه به نقش بیمه درکاهش ریسک ونوسانات درآمد، دراین تحقیق عوامل موثربر تقاضای بیمه محصولات کشاورزی مورد بررسی قرارگرفته است. علاوه بر این عملکرد صندوق بیمه دراستان نیز ارزیابی شده است. در استان کهگیلویه و بویراحمد نمونه ای120نفری از دوگروه کشاورزان بیمه شده و بیمه نشده انتخاب و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از مدل لاجیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته وعوامل موثر برپذیرش بیمه تعیین شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که متغیرهای سن، تحصیلات، سابقه کار کشاورزی، آگاهی از نرخ بیمه، سطح زیر کشت، دریافت اعتبار، سایر هزینه های کشاورزی و سایر درآمدها اثر معنی دار بر تقاضای بیمه محصولات کشاورزی داشته است. یافته های مربوط به ارزیابی عملکرد صندوق بیمه نشان داد که صندوق با خودکفایی فاصله زیادی داشته و میزان غرامت پرداختی به میزان قابل ملاحظه ای بین حق بیمه دریافتی می باشد. در پایان تحقیق، پیشنهاداتی بمنظور بهبود وضعیت موجودآمده است.
محبوبه میراحمدی جواد ترکمانی
هدف از این مطالعه، بررسی اثر اعتبارات بر متغیرهای عمده بخش کشاورزی از جمله صادرات محصولات کشاورزی، درآمد ناخالص تولیدکنندگان، اعتبارات اختصاص یافته در دوره بعد به بخش کشاورزی، قیمت نهاده کود و شاخص قیمت تولید کننده است. بدین منظور از یک الگوی خود رگرسیون برداری (var) استفاده شد. با استفاده از این روش روابط تعادلی و بلندمدت مورد بررسی قرار گرفت و ضرایب بلندمدت بدست آمد. همچنین، تاثیر تکانه ها با استفاده از معیار تابع واکنش ضربه ای ارزیابی شد. سپس، از معیار تجزیه واریانس جهت تعیین سهم هر متغیر در تغییرات سایر متغیرهای مدل استفاده شد. پس از تایید رابطه تعادلی و بلند مدت، روش تصحیح خطای برداری (ecm) به منظور ایجاد ارتباط بین روابط تعادلی بلند مدت میان متغیرها با نوسانات کوتاه مدت به کار گرفته شد. داده های مورد نیاز این مطالعه برای دوره زمانی 1386-1360 از نشریات و سایت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، بانک اطلاعات اقتصادی pds و پایگاه اینترنتی صندوق بین المللی پول به دست آمد. نتایج حاصل نشان داد که در بلند مدت اعتبارات بخش کشاورزی بر شاخص قیمت تولید کننده، صادرات محصولات کشاورزی و درآمد ناخالص تولیدکننده و اعتبارات اختصاص یافته به بخش کشاورزی در دوره بعد، تاثیر مثبت و بر قیمت نهاده کود تاثیر منفی داشته است. همچنین، در کوتاه مدت افزایش اعتبارات بخش کشاورزی بر صادرات بخش کشاورزی، شاخص قیمت تولید کننده و اعتبارات دوره بعد بخش کشاورزی تاثیر مثبت و بر قیمت نهاده (کود) و درآمد ناخالص تولید کننده اثر منفی گذاشته است.
مریم شکوهی محمد بخشوده
نتایج حاصل از بکارگیری شاخص مالم کوئیست و آزمون همگرایی بهره وری نشان داد که به طور متوسط در سالهای 82-1363، اختلاف زیادی در نرخ های رشد بهره وری استانهای تولیدکننده غلات کشور مشاهده شد. نتایج حاصل از آزمون همگرایی حاکی است که تعدادی از استانهای با سطوح اولیه بهره وری پایین این پتانسیل را دارند که سریعتر از استانهای با بهره وری بالا رشد کنند. به عبارت دیگر به سمت میانگین بهره وری کل استانها همگرا می باشند. درحالیکه شکاف در تفاوتهای بهره وری غلات در بعضی استانها عمیق تر شده و این تفاوتها در بلندمدت به صفر نخواهد رسید. در مرود نباتات صنعتی این نتایج بدست آمد که دامنه تغییرات متوسط رشد بهره وری کل عوامل تولید (tfp) پنبه آبی بین 3/0- درصد در استان سمنان و 2/8 درصد در استان فارس می باش.....
سیده صدیقه ابراهیمی بهاءالدین نجفی
چکیده: با توجه به برخی تردیدهای موجود در رابطه با توان پس انداز روستائیان و نتایج برخی مطالعات در کشورهای دیگر که موید توان بالقوه روستائیان در پس انداز و مکان تجهیز پس اندازهای روستایی و انتقال آن به سرمایه گذاری در مناطق روستایی می باشد، این مطالعه با هدف بررسی توان پس انداز روستایی و عوامل موثر بر آن در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شد. داده های مورد نیاز این مطالعه از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه از یک نمونه مرکب از 157 خانوار روستایی در 42 روستا در استان کهگیلویه و بویر احمد جمع آوری گردید. علاوه بر این، آمارهای سری زمانی هزینه و درآمد خانوارهای روستایی طی دوره 1387-1365 بدست آمده است. در این مطالعه، توابع توانی و سیستم مخارج خطی برای تحلیل داده ها مورد است.....
مهدی فرزین جواد ترکمانی
در فعالیت های کشاورزی مواجه با شرایط مخاطره آمیز، یکی از دلایل از بین رفتن ثبات تولید، قیمت و درآمد می باشد. در راستای کاهش مخاطرات و جلوگیری از هدر رفت سرمایه های ملی، توجه به راهکارهای مدیریتی می تواند بسیار مفید باشد. ازجمله این راهکارها می توان به بیمه درآمدی محصولات کشاورزی و همچنین بازارهای آتی و اختیار معامله اشاره نمود. در این مطالعه، نخست با طراحی یک الگوی بیمه درآمد، با استفاده از روش آماری bootstrapping، میزان حق بیمه های عادلانه و واقعی به منظور تعیین حق بیمه درآمدی در سطوح مختلف مورد محاسبه قرار گرفت. سپس قیمت های سلف، آتی و حق معامله خرید و فروش در بازارهای اختیار معامله با توجه به پایین بودن فراریت سهام محاسباتی به منظور بررسی امکان ایجاد دو بازار فوق بوسیله روابط بلک- شولز مورد محاسبه قرار گرفتند. همچنین ابزارهای بیمه درآمد، قرارداد های آتی و اختیار معامله جهت کاهش نوسانات درآمدی کشاورزان پنبه کار منطقه مورد مطالعه با استفاده از فاکتور ضریب تغییر، مورد مقایسه قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از نمونه ای شامل 50 نفر از پنبه کاران شهرستان داراب از طریق تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردید. علاوه بر این، به منظور پیش بینی مقادیر آینده متغیرهای مورد مطالعه از داده های سری زمانی که از منابع مختلف از جمله اتحادیه تعاونی پنبه کاران و سازمان جهاد کشاورزی شهرستان داراب جمع آوری گردید، استفاده شد. نتایج مربوط به محاسبه حق بیمه های درآمدی، با دو فرض اعمال مستقیم و غیر مستقیم رابطه قیمت و عملکرد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در نهایت مشخص شد که با توجه به منفی بودن ضریب همبستگی بین قیمت و عملکرد، اعمال مستقیم رابطه قیمت و عملکرد در مقایسه با حالتی که این رابطه به طور غیر مستقیم در نظر گرفته می شود، باعث کاهش مقادیر حق بیمه های درآمدی می گردد. نتایج مربوط به بازارهای آتی و اختیار معامله نشان داد که با در نظر گرفتن قیمت هدف 7435 ریال برای هر کیلوگرم پنبه، حق معامله خرید و فروش به ترتیب برابر 8/5504 و 33/35 ریال بر کیلوگرم است. مقایسه سه طرح بیمه درآمد، بازار آتی و بازار اختیار معامله نشان دهنده برتری طرح بیمه درآمدی در کاهش میزان ریسک پنبه کاران می باشد. در این رابطه، بازارهای اختیار معامله و آتی به ترتیب در اولویت های بعدی قرار می گیرند. در پایان پیشنهاداتی در جهت مدیریت مناسب مخاطرات ارائه شده است.
زهرا زینلی قاسمی بهاالدین نجفی
با توجه به تاثیر نرخ ارز بر بخش کشاورزی، در این مطالعه اثر نرخ موثر واقعی ارز بر تولید ناخالص داخلی و صادرات بخش کشاورزی ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. داده های مورد استفاده در این مطالعه به صورت سری زمانی و برای دوره 1387- 1355 از سالنامه آماری بانک مرکزی ایران، سالنامه آماری بازرگانی و پایگاه اینترنتی بانک جهانی به دست آمد. در این رابطه نخست نرخ موثر واقعی ارز محاسبه و اختلاف نرخ ارز رسمی از نرخ موثر واقعی آن مشخص گردید. جهت بررسی اثر نرخ موثر واقعی ارز و سایر متغیرهای موثر بر تولید ناخالص داخلی و صادرات بخش کشاورزی، دو مدل مجزا با استفاده از روش همجمعی یوهانسن برآورد شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که اثر متغیرهای نرخ موثر واقعی ارز، حجم پول، مخارج دولت و صادرات محصولات کشاورزی بر تولید ناخالص داخلی مثبت است. علاوه بر این الگوی برآوردی جهت بررسی عوامل موثر بر صادرات محصولات کشاورزی نشان می دهد که افزایش تولید ناخالص داخلی بخش کشاورزی، نرخ موثر واقعی ارز، حجم پول و مخارج دولت، موجب افزایش صادرات محصولات این بخش خواهد شد.
مجید پازند بهاءالدین نجفی
مطالعه حاضر با هدف تحلیل کارایی فنی شرکت های تعاونی دامپروری در استان فارس صورت گرفت. داده های مورد استفاده، از طریق تکمیل پرسشنامه از بهره برداران منتخب مناطق مرودشت، شیراز، فسا، ممسنی و جهرم، برای سال 1389 بدست آمد. به منظور بررسی روابط میان متغیرها، از روش های حداقل مربعات معمولی تصحیح شده، حداکثر درستنمایی و تحلیل پوششی داده ها استفاده شد. در بررسی آزمون فرضیات جهت انتخاب مدل مناسب نتایج نشان داد که فرضیه اول ( ) پذیرفته می شود و فرض h0 را مبنی بر رد مدل می پذیریم لذا روش حداقل مربعات معمولی تصحیح شده نسبت به روش حداکثر درستنمایی مزیت دارد. نتایج حاصل از تصریح تابع سود با استفاده از روش حداقل مربعات تصحیح شده نشان داد مخارج کلیه فعالیت های شرکت های تعاونی مهمترین عامل ایجاد تفاوت میان سود واحدها است. تصریح بدست آمده از نظر معیارهای سنجی دارای شرایط مطلوب است، بطوریکه توزیع جملات اخلال، نرمال و عدم ناهمسانی واریانس و عدم همخطی بر تصریح الگو دلالت دارد. نتایج بدست آمده از میزان کارایی نشان می دهد که متوسط کارایی فنی در روش حداقل مربعات معمولی تصحیح شده 63 درصد و دامنه کارایی نیز 100-39 درصد می باشد. در تصریح مجدد الگو جهت بررسی عوامل موثر بر کارایی به روش فوق نیز مشخص شد که تعداد اعضاء، فاصله از مرکز و منطقه از عوامل موثر بر کارایی فنی شرکت ها می باشد. نظر به اینکه احتمال وجود نقص یا مشکلات سنجی می باشد لذا از روش جدید تحلیل پوششی داده ها که مربوط به برنامه ریزی خطی می باشد استفاده نموده ایم. نتایج نشان داد که متوسط کارایی فنی شرکت های تعاونی دامپروری 88 درصد و دامنه کارایی فنی آنها 100-80 درصد می باشد. همچنین تصریح مجدد الگو جهت بررسی عوامل موثر بر کارایی فنی مشخص شد که تعداد اعضا، آموزش و ترویج و منطقه از عوامل موثر بر کارایی شرکت ها می باشند.
ابوذر روستا بهاء الدین نجفی
از مسائل مهم در کشاورزی ریسک بالای این فعالیت نسبت به دیگر فعالیتها می باشد. ایجاد تنوع در محصولات کشاورزی از راههای مقاابله با این مسأله می باشد. برای محاسبه تنوع در استان فارس در این پژوهش از شاخص های آنتروپی، تمرکز اصلاح شده، سسمپسون، بری، مارگالف، منهینیک، هرفیندال استفاده شده و همچنین عوامل موثر بر تنوع بررسی گردید. در این مطالعه از داده های پنج محصول عمده شهرستان های استان فارس شامل گندم، جو،برنج، پنبه، چغندرقند استفاده گردید. به منظور تعیین اثر عوامل تعیین کننده تنوع شامل قیمت ، هزینه تولید سالانه ، بیمه ، میزان صادرات و واردات و متوسط درآمد کشاورزی و غیر کشاورزی از داده های دوره 1388-1374 استفاده گردید این داده ها برای شهرستان های مختلف استان به صورت داده های ترکیبی استفاده گردید. نتایج نشان داد که تنوع زراعی محصولات با قیمت محصولات زراعی رابطه مستقیم و با هزینه تولید رابطه معکوس دارد. همچنین با افزایش متوسط در آمد های کشاورزی و غیر کشاورزی ، تنوع محصولات افزایش می یابد. افزون بر این بیمه محصولات کشاورزی با شاخص آنتروپی رابطه مثبت و معنا داری نشان داد. رابطه میان میزان صادرات و تنوع محصولات مثبت و رابطه میان میزان واردات و تنوع منفی به دست آمد.
آزاده دوگانی جواد ترکمانی
بخش کشاورزی یکی از مهمترین بخش ها در اقتصاد ایران است. حدود یک چهارم تولید ناخالص داخلی و درآمدهای ارزی حاصل از صادرات کالاهای غیر نفتی و اشتغال کشور و تأمین نزدیک به 80 درصد نیازهای غذایی جامعه از طریق این بخش صورت می گیرد. به طور کلی از میان سرمایه گذاریها در بخش های مختلف اقتصادی، سرمایه گذاری در بخش کشاورزی از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار است. سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، به دلیل افزایش تقاضا برای مواد غذایی و دیگر محصولات کشاورزی، می تواند موجب رشد تولید و اشتغال در این بخش شود، بدین جهت هدف کلی این مطالعه شناسایی عوامل موثر بر سرمایه گذاری در بخش کشاورزی است بدین منظور جهت بررسی روابط بلندمدت و کوتاه مدت بین متغیرهای مستقل و سرمایه گذاری خصوصی و دولتی به عنوان متغیرهای وابسته از مدلهای ardl شرطی (در چهارچوب پسران وشین) و ecm و آمار سری زمانی مربوط به سالهای 1356 تا 1386 استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که سرمایه گذاری دولتی بیشترین حساسیت را به ارزش افزوده و کمترین حساسیت را به درآمدهای نفتی دارد و سرمایه گذاری خصوصی نیز بیشترین حساسیت را به نرخ تورم و کمترین کشش را به مانده تسهیلات اعتباری دارد. در انتها نیز برای افزایش سرمایه گذاری در بخش کشاورزی راهکارهایی پیشنهاد می شود
مسعود مبصری جواد ترکمانی
سوخت از نهاده های مهم مصرفی در بخش کشاورزی است که در سالهای گذشته سهم عمده ای از یارانه پرداختی به کشاورزان را به خود اختصاص داده است. لذا، هدف اصلی این مطالعه بررسی اثر حذف یارانه سوخت بر قیمت تمام شده برنج می باشد. در این راستا، تابع هزینه ترانسلوگ مقید این محصول با استفاده از داده های بدست آمده از بین 10 روستای منتخب، تعداد 60 برنجکار استان فارس (منطقه کامفیروز) در سال1390 انتخاب شدند و با توزیع پرسشنامه بین آن ها اطلاعات زراعی مورد بررسی قرار گرفت. سپس، تقاضای عوامل تولید برآورد گردید و در نهایت اثر حذف یارانه بر قیمت تمام شده محصول برنج منطقه کامفیروز با محاسبه کشش هزینه نهاده های ماشین آلات و آب محاسبه گردید. نتایج نشان داد که، نهاده سوخت بیش ترین سهم از مجموع حمایت ها را به خود اختصاص داده است. در این رابطه، 83 درصد از کل یارانه پرداختی به نهاده ها، بر اساس داده های سال 1384، مربوط به یارانه ی سوخت است. نتایج بدست آمده از تخمین تابع هزینه حاکی از آن است که با حذف 50 درصد یارانه ی سوخت، میزان 46 درصد مصرف سوخت کاهش خواهد داشت که در اثر این کاهش مصرف، میزان تولید و سطح زیر کشت به ترتیب حدود 22و 13درصد کاهش می یابد همچنین هزینه های تولید در هر هکتار رشد 15 درصدی را دارد و با حذف کامل یارانه سوخت، میزان 92 درصد مصرف سوخت توسط شالیکاران کاهش خواهد داشت که بر اثر آن تولید میزان 44 درصد کاهش می یابد. و سطح زیر کشت حدود 26درصد نسبت به حالت با یارانه کاهش می یابد همچنین هزینه های تولید در هر هکتار رشد 37 درصدی را دارد که در نهایت باعث کاهش سود تولیدکنندگان می شود. یافته ها نشان داد که افزایش استفاده از ماشین آلات، کود شیمیایی و آب موجب افزایش مصرف انرژی و افزایش سموم و نیروی کار موجب کاهش مصرف انرژی در تولید برنج میگردد، لذا تعدیل قیمت سوخت بایستی با احتیاط صورت گیرد. کلید واژه: سوخت، تابع هزینه ی ترانسلوگ مقید، قیمت برنج، کشش هزینه، مجموع میزان حمایت داخلی
سیده کلثوم منصوری جواد ترکمانی
چکیده برنج از محصولات مهم استان فارس است و هر گونه نوسان در تولید این محصول بر سطح رفاه تولیدکننده تأثیر می گذارد. نهاده های شیمیایی در افزایش تولید محصولات کشاورزی بویژه برنج اهمیت زیادی دارند. با توجه به سیاست هدفمندی یارانه ها این پژوهش با هدف تحلیل اثرات رفاهی حذف یارانه ی نهاده ی کود شیمیایی در فرآیند تولید محصول برنج در شهرستان ممسنی استان فارس، انجام شد. برای رسیدن به هدف های این پژوهش، تابع تقاضای عوامل تولید و تابع تولید برنج با استفاده از داده های به دست آمده از میان 100 برنج کار در سال 1390 برآورد گردید. نتایج بدست آمده از تخمین تابع هزینه حاکی از آن است که با حذف 50 درصدی یارانه کود، میزان 5/11 درصد مصرف کود کاهش خواهد داشت. در اثر این کاهش مصرف، میزان تولید برنج 22 درصد کاهش می یابد. همچنین، هزینه های تولید در هر هکتار رشد 35 درصدی را نشان داد. یعنی سود شالیکاران برنج 45/0کاهش می یابد. با حذف 100 درصدی یارانه کود، هزینه های تولید در هر هکتار رشد 9 درصدی را دارد و قیمت برنج به 63000 ریال می رسد و سود برنجکاران 37/0 کاهش می یابد. بنابراین در منطقه ممسنی، آزاد سازی قیمت کود شیمیایی باعث کاهش سطح زیر کشت برنج این منطقه می شود. لذا حذف یارانه کود باید با احتیاط و تدریجی انجام پذیرد. کلید واژه: کود شیمیایی، تابع هزینه ترانسلوگ، قیمت برنج، کشش هزینه، تابع تولید
طاهره نورایی جواد ترکمانی
چکیده مطالعه حاضر با هدف بررسی اثراعتبارات بانک کشاورزی بر متغیرهای کلان بخش کشاورزی از جمله ارزش افزوده، سرمایه گذاری و اشتغال صورت گرفته است. بدین منظوراز مدل سیستم معادلات همزمان استفاده شد. دوره زمانی مورد نظر در این مطالعه سال90-1345 درنظر گرفته شده است. با استفاده از روش هم جمعی یوهانسن – جوسی لیوس الگو های بلندمدت وکوتاه مدت برآورد گردیده است. به منظور ایجاد ارتباط بین روابط تعادلی بلند مدت میان متغیرها بانوسانهای کوتاه مدت از الگوی تصحیح خطای برداری(ecm) استفاده شد. علاوه براین، از معیار تابع عکس العمل ضربه ای برای تعیین میزان تأثیر شوک اعتبارات بخش کشاورزی برسایر متغیرها بهره گرفته شد. نتایج حاصل نشان داد که در بلند مدت اعتبارات بخش کشاورزی برارزش افزوده بخش کشاورزی و موجودی سرمایه بخش کشاورزی تأثیر مثبت و بر اشتغال بخش کشاورزی تأثیر منفی دارد. همچنین در کوتاه مدت، اعتبارات بخش کشاورزی بر اشتغال و موجودی سرمایه بخش کشاورزی تأثیر مثبت و بر ارزش افزوده بخش کشاورزی تأثیر معناداری ندارد. وبا توجه به توابع عکس العمل ضربه ای شوک اعتبارات بخش کشاورزی، بر متغیر ارزش افزوده پس از یک دوره روند کاهشی تا چندین دوره روند افزایش خود را داشته وسپس به سمت تعادل حرکت کرد. همچنین این شوک باعث روند افزایش در اشتغال بخش کشاورزی تا دوره سوم شد. ودر دوره های بعدی این متغیر به سمت تعادل پیش رفت. عکس العمل موجودی سرمایه بخش کشاورزی نسبت به شوک وارده متغیر اعتبارات تا دوره چهارم یک روند افزایشی داشت ولی پس از این دوره به دوره پنجم کاهش، سپس به سمت تعادل پیش رفت. کلمات کلیدی: اعتبارات کشاورزی، ارزش افزوده، سرمایه گذاری، اشتغال، معادلات همزمان.
سمیرا سلطانی جواد ترکمانی
چکیده کشاورزی به خصوص در کشورهای کمتر توسعه یافته، عمدتاً فعالیتی ریسکی است و تصمیم گیری ها و فعالیت های بهره برداران، معمولاً تحت تأثیر پدیده ها و جنبه های مختلف آن قرار دارد. استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک از جمله بیمه کشاورزی، به منظور کاهش اثر ریسک، بسیار مفید می باشد. در راستای دستیابی به اهداف اصلی مطالعه، ابتدا وضعیت بیمه محصول گندم آبی، گندم دیم، کلزا و برنج در شهرستان بهشهر بررسی گردید. سپس الگوی بهینه کشت با استفاده از روش تارگت موتاد و در سه مرحله (مرحله اول با اعمال بیمه قیمت، مرحله دوم با اعمال بیمه عملکرد و در نهایت با اعمال بیمه درآمد) تعیین گردید. داده های سری زمانی که از بانک اطلاعات سری زمانی مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان بهشهر به منظور پیش بینی مورد استفاده قرار گرفت، شامل اطلاعات قیمت و عملکرد محصول گندم آبی، گندم دیم، کلزا و برنج در فاصله سال های 1380 تا 1390 بود. با توجه به اینکه بیمه درآمدی در کشور اجرا نمی شود، بنابراین میزان حق بیمه و غرامت آن بر خلاف بیمه قیمت و عملکرد، از منابع موجود (صندوق بیمه محصولات کشاورزی و بانک کشاورزی) قابل حصول نیست. لذا به منظور محاسبه حق بیمه های واقعی و منصفانه در بیمه درآمدی، از روش شبیه سازی موسوم به روش bootstrapping یا روش خودراه انداز آماری استفاده گردید. پس از برآورد بیمه قیمت ، عملکرد و درآمد، در مرحله بعد تأثیر انواع بیمه بر روی الگوی بهینه کشت بررسی شد. نتایج نشان داد که، اعمال هریک از بیمه های قیمت، عملکرد و درآمد بر روی الگوی بهینه کشت تأثیر گذاشته و آن را تغییر می دهد. با اعمال بیمه قیمت، زارعین بخش بیشتری از زمین زراعی را به کشت گندم دیم، کلزا کشت برنج اختصاص دادند. همچنین با اعمال بیمه عملکرد این الگوی کشت دستخوش تغییرات شده و کشاورزان اقدام به کشت گندم آبی، کلزا و برنج می نمایند. از طرف دیگر با اعمال بیمه درآمدی کشاورزان منطقه مقدار بیشتری از سطح زیر کشت را به برنج اختصاص دادند. با مقایسه بازده و ریسک در این سه طرح، مشخص شد که بیمه درآمدی، سودآوری بالاتری را برای واحد کشاورزی در منطقه به همراه داشته و مفیدتر است. در واقع بیمه درآمدی، کشاورزان را به کشت محصولات با ریسک و نوسانات بالاتر تشویق می نماید. در مراحل مختلف تدوین، داده های مقطعی مورد نیاز، با تکمیل 50 پرسشنامه در میان کشاورزان شهرستان بهشهر و همچنین استفاده از اطلاعات زراعی موجود در بخش آمار مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان جمع آوری گردید. تمامی مراحل تخمین، محاسبه، شبیه سازی و مقایسه با استفاده از نرم افزارهای eviews، spss، minitab، microfit و excel صورت پذیرفت. برای تخمین مدل تارگت موتاد و برآورد محدودیت ها و متغیرها و در نهایت تعیین الگوی کشت از نرم افزار lingo استفاده شد.
نیلوفر پژمان جواد ترکمانی
حاشیه بازار نمایانگر اختلاف بین قیمت تولید کننده و مصرف کننده است که در بازاررسانی محصولات کشاورزی، بویژه زمانی که اثر افزایش( کاهش) قیمت تولید کننده بر قیمت مصرف کننده متقارن نباشد، از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف اصلی این مطالعه بررسی نحوه انتقال قیمت (متقارن یا نامتقارن) در بازار محصول زعفران در استان فارس بود. داده های مورد استفاده شامل قیمت های ماهانه تولید کننده، عمده فروشی و خرده فروشی زعفران طی سالهای 1384 الی 1389 است که از سازمان جهاد کشاورزی استان فارس گردآوری شد. برای بررسی چگونگی انتقال قیمت زعفران از آزمون انتقال قیمت از سطح مزرعه به سطح عمده فروشی و عمده فروشی به سطح خرده فروشی و با بکارگیری مدل تصحیح خطای نامتقارن استفاده شد. نتایج نشان داد که، انتقال قیمت از عمده فروشی به خرده فروشی در کوتاه مدت نامتقارن است با این حال، این انتقال در بلند مدت از سطح عمده فروشی به خرده فروشی متقارن می باشد. به عبارت دیگرحساسیت قیمت خرده فروشی نسبت به کاهش و افزایش قیمت عمده فروش در بلند مدت یکسان نمی باشد. برآورد الگوی انتقال قیمت نشان می دهد که قیمت در سطح خرده فروشی بیشتر متاثر از افزایش و کاهش قیمت در سطح مزرعه، وقفه مقادیر غیرمنفی و جزء اخلال رابطه تعادلی می باشد. با توجه به اینکه درکوتاه مدت انتقال قیمت کامل صورت نمی گیرد، فرصت هایی برای افزایش حاشیه بازار و کسب سود بوسیله واسطه ها وجود دارد، لذا پیشنهاد می شود که با سیاست های حمایتی، قدرت چانه زنی تولیدکنندگان افزایش داده شود اما سیاست های قیمتی به دلیل انتقال نا متقارن قیمت مناسب نیستند، زیرا سود بدست آمده از آنها نصیب واسطه ها می شود. کلمات کلیدی: تقارن، عدم تقارن، انتقال قیمت، زعفران.
محمد رضا الحاوی بهاءالدین نجفی
صنعت دامداری در زمره صنایع پویا و زاینده و اشتغال زاست که پس از صنعت نفت، بیشترین سرمایه را به خود جذب کرده است، ادغام، یکپارچهسازی، خرید، همکاریهای متقابل شرکت های بزرگ و کوچک تولیدی یکی از پیامدهای جهانی شدن اقتصاد است، بدین منظور یکپارچه سازی با هدف کاهش هزینه ها و افزایش درآمد امری غیر قابل اجتناب است. از طرفی بدلیل اینکه بیشترین هزینه در این صنعت مربوط به خوراک دام می باشد، لذا مطالعه حاضر به بررسی بین دو سیستم یکپارچه، دامدارانی که خود اقدام به تهیه خوراک دام می کنند و غیر یکپارچه که خوراک دام مورد نیاز خود را به طرق دیگری تهیه می نمایند، می پردازد. داده های مورد نیاز این مطالعه از دامداری های صنعتی پرواربندی شده استان البرز در دوره زمانی سال های 91-92 از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری و به روش نمونه گیری تصادفی ساده استخراج گردیده است. بدین منظور با طرح فرضیه های لازم و مورد آزمون قرار دادن آنها از طریق رو ش های آماری و همچنین بررسی اثر یکپارچه سازی بر هزینه و درآمد از طریق روش رگرسیون خطی ساده نتایج بدست آمده بدین ترتیب می باشد. دامداران در صورت استفاده از سیستم یکپارچه تولید خوراک دام موجب کاهش هزینه های تولیدی خود شده و به طبع آن درآمد آنها نیز افزایش خواهد یافت. از طرفی به دلیل اینکه در سیستم های غیریکپارچه هزینه های تولیدی به شدت افزایش از خود نشان می-دهد، به مرور زمان اینگونه دامداری ها با ورشکستگی روبرو خواهند شد. بنابراین پیشنهاد می گردد جهت بهبود وضعیت صنعت دامداری، فعالان این بخش با همکاری سایر تلاشگران به ادغام ویکپارچه سازی بنگاه های تولیدی خود کنند.
علی کلینی جواد ترکمانی
یکی از مهمترین عوامل محدود کننده گسترش فعالیتهای کشاورزی کمبود سرمایه است. لذا مساعدت مالی به کشاورزان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تحقیق حاضر عوامل موثر بر تقاضای اعتبارات کشاورزی در شهرستان مرودشت در استان فارس با استفاده از روشهای توبیت و دومرحله ای هکمن بررسی شده است. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از طریق مصاحبه با 275 کشاورز مرودشتی در سال زراعی 90-91 جمع آوری گردیده است. هدف این تحقیق، شناسایی عوامل موثر بر تقاضای کشاورزان برای اخذ اعتبارات رسمی درشهرستان مرودشت و همچنین مقایسه ویژگی های اقتصادی و اجتماعی کشاورزان دریافت کننده وام و بدون وام، در منطقه مورد مطالعه است. سپس با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان و با استفاده از مدل توبیت و هکمن دو مرحله ای اهداف و فرضیات تحقیق مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که زمین و نیروی کار در این مناطق فراوان است ولی سرمایه عامل محدود کننده فعالیتهای کشاورزی است. نیز میزان تقاضا برای اعتبارات رابطه مثبت با نوع آبیاری دارد و با یک واحد افزایش در نوع آبیاری از سنتی به مدرن 36/0 برتمایل کشاورزان به اخذ اعتبارات افزوده می شود، ولی افزایش سن تاثیرمنفی بر روی تقاضای اعتبارات نشان داد به طوری که با یک واحد افزایش در سن کشاورزان به اندازه ی 01/0 بر تقاضا برای اخذ اعتبارات کاهش می یابد. به طور کلی می توان گفت که متغیر های سطح زیر کشت، تحصیلات، آموزش های ترویجی، فاصله زارع تا بانک بر دریافت وام و اعتبار موثر است.
اعظم گلزاری جواد ترکمانی
پسته در بین محصولات باغی ایران از جایگاه خاصی برخوردار است. این محصول رتبه اول صادرات در بخش کشاورزی را به خود اختصاص داده است. هدف اصلی این مطالعه بررسی اثرات استفاده از بیمه فراورده های کشاورزی در ارتقاء سطح درآمد و کاهش نوسانات درآمدی پسته کاران و همچنین استفاده کارا از نهاده ها است. در این مطالعه، نخست کارایی فنی بهره برداران پسته کار با تخمین تابع تولید مرزی تصادفی آنها تعیین شد. بدین منظور از تابع تولید مرزی کاب داگلاس استفاده شد. سپس مطالعه عوامل موثر بر پذیرش بیمه ی پسته در شهرستان سیرجان، با استفاده از مدل لاجیت مورد شناسایی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین نقش بیمه در کاهش نوسانات درآمدی پسته کاران با استفاده از درآمد با و بدون استفاده از بیمه مورد مقایسه قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از نمونه ای شامل 197 نفر از پسته کاران شهرستان سیرجان از طریق تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردید. نتایج مربوط به محاسبه کارایی فنی حاکی از آن بود که کارایی کشاورزان تحت پوشش بیمه بیشتر از کشاورزانی است که تحت پوشش بیمه محصولات کشاورزی قرار ندارند. نتایج حاصل از بررسی عوامل موثر بر پذیرش بیمه ی محصول پسته نشان داد که متغیرهای درآمد، هزینه های کارگری و کلاسهای ترویجی تأثیر مثبت و معنی داری بر تقاضای بیمه محصول پسته دارد. در حالی که عواملی نظیر سابقه و تحصیلات رابطه معکوس با تقاضا داشته است. بررسی نقش بیمه در کاهش نوسانات درآمدی پسته کاران نشان داد که بیمه فرآورده های کشاورزی موجب کاهش نوسانات کشاورزی شده است. لذا پیشنهاد می گردد که با ترغیب و تشویق کشاورزان به تحت پوشش بیمه بردن محصولات، بهره وری عوامل تولید را افزایش دهند.
مرضیه یاوری جواد ترکمانی
فراهم سازی زمینه های لازم برای افزایش سرمایه گذاری در بخش کشاورزی و بسترسازی مناسب برای جلب و جذب سرمایه های خصوصی، از عوامل مهم توسعه پایدار کشاورزی در ایران است. در این رابطه، شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر سرمایه گذاری در بخش کشاورزی ضرورت دارد تا با استفاده از این عوامل بتوان سرمایه گذاری در این بخش را افزایش داد. تحقیق حاضر به منظور بررسی موانع سرمایه گذاری بخش خصوصی در حوزه کشاورزی و تعیین نقش عوامل مختلف در این مسیرطی سالهای 1389-1359 انجام شد. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از داده های کتابخانه ای موجود بهره گرفته شد. در این تحقیق، معادله سرمایه گذاری بخش خصوصی در بخش کشاورزی مدلسازی و معادلات مربوطه با استفاده از روش سیستمی برآورد شد. نتایج نشان دهنده تأثیر مثبت و معنی دار ارزش افزوده بر سرمایه گذاری بخش خصوصی می باشد. اعتبارات اعطایی به بخش کشاورزی نیز دارای اثر مثبت و معنی دار بر سرمایه گذاری بخش خصوصی می باشد. نرخ تورم دارای تأثیر منفی بر سرمایه گذاری بخش کشاورزی ارزیابی شد. با توجه به نحوه تاثیرگذاری عوامل مورد مطالعه بر سرمایه گذاری بخش کشاورزی، پیشنهاد می شود دولت با سرمایه گذاری در زیر ساخت ها تمایل سرمایه گذاران خصوصی بخش کشاورزی را برای سرمایه گذاری افزایش دهد.
محسن گرامی فرد جواد ترکمانی
آنفلوآنزای مرغی یکی از بیماری های نوپدید است که طی سالهای اخیر صنعت دامپروری کشورها را با بحران روبرو نموده است. لذا بررسی آمادگی سازمان های دامپزشکی برای مواجهه با این نوع بیماری از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف از انجام این مطالعه بررسی و مقایسه میزان آمادگی سازمان های دامپزشکی استان های تهران و قزوین در برابر بحران ناشی از آنفلونزای مرغی است. در بررسی میزان آمادگی از روش کتابخانه ای، روش دلفی، روش تحلیل سلسله مراتبی ahp و در تعیین رتبه بندی آمادگی از مدل تاپسیس استفاده شد. آمار و اطلاعات مورد نیاز در مقیاس لیکرت، از 22 نفر از خبرگان دامپزشکی در سال 1391 بدست آمد. نتایج این بررسی نشان داد که 4 معیار اصلی ارزیابی آمادگی به ترتیب، نیروی انسانی و سازماندهی با ضریب اهمیت 0.471565، امکانات و تجهیزات با ضریب اهمیت 0.228006، ممیزی و مانور ها با ضریب اهمیت 0.164703 و روش های اجرائی، دستورالعمل ها با ضریب اهمیت 0.135726 مورد استفاده قرار گرفته اند. در بررسی معیار ها و شاخص ها، میزان آمادگی استان تهران با امتیاز 50.61445 در مقایسه با استان قزوین با امتیاز 42.82835 بیشتر است، بدلیل تاثیر مثبت معنی دار بیشتر دو شاخص بودجه و دانش مدیران در تهران، نسبت به قزوین. در برآورد میزان خسارت ناشی از عدم آمادگی سازمان ها، بر اساس شاخص های مورد مطالعه، استان تهران با میزان خسارت 18 میلیارد ریال در مقایسه با استان قزوین با میزان خسارت 6 میلیارد ریال آسیب پذیرتر است.
علیرضا ملکی جواد ترکمانی
هر ساله بخش نسبتاً وسیعی از ایران شاهد وقوع خشکسالی است، با این حال با برنامه ریزی و مدیریت مناسب می توان خسارت وارده ناشی از آن در بخش کشاورزی را کاهش داد. این برنامه ریزی و سرمایه گذاری در بخش های مختلف به ویژه کشاورزی، نیازمند اطلاع دقیق از آب و هوای منطقه، وضعیت چگونگی پدیده خشکسالی درگذشته، حال و همچنین آینده منطقه می باشد. هدف اصلی این مطالعه پیش بینی خشکسالی شهرستان بجنورد برای مدیریت بهینه منابع آب و بررسی اثرات آن بر تولید محصولات کشاورزی این شهرستان است.آمار و اطلاعات مورد نیاز برای پیش بینی خشکسالی از ایستگاههای هواشناسی سینوپتیک موجود و پیش بینی اطلاعات تعیین الگوی کشت از سازمان جهاد کشاورزی شهرستان بجنورد(مدیریت برنامه ریزی) در سال زراعی 1391 جمع آوری گردید. بررسی و تجزیه و تحلیل داده های بارش و تعیین دوره های خشکسالی برای زمان گذشته و حال به کمک شاخص خشکسالی spi با استفاده از نرم افزار dip انجام شد. به منظور بررسی اثرات خشکسالی بر بخش کشاورزی رابطه میان بارش و درآمد که اثرات کاهش میزان بارش بر عملکرد محصول و در نتیجه کاهش درآمد کشاورزبررسی گردید، در این بخش همچنین خسارت های ناشی از خشکسالی دربخش کشاورزی نیز تعیین گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که مرطوب ترین و خشک ترین سالها، به ترتیب، سالهای 71-1370 و68-1367بوده است. در طی دوره آماری، منطقه مورد مطالعه مجموعاً 10 سال مرطوب و 11 سال خشک را پشت سر گذاشته است. همچنین شدیدترین خشکسالی مربوط به زمستان 1379 با میزان spi تجمعی 2.85- وخفیف ترین خشکسالی مربوط به پاییز 1386 با میزان spi تجمعی 0.54- می باشد براساس بررسی های بعمل آمده حدود 60 درصد از سطح زیر کشت آبی به غلات (گندم و جو ) اختصاص یافته است که علت این امر در انطباق فصل رشد این محصولات با رژیم آبدهی رودخانه ها می باشد. سازگاری محصولات به شرایط اقلیمی، آب و خاک منطقه عامل دیگری است که موجب قبول الگوی کشت منطقه در بین کشاورزان شده است. .
مهری داریونی جواد ترکمانی
محاسبه ارزش اقتصادی کاهش مصرف سموم و شناسایی عوامل موثر بر آن و ارائه راهکارهای مناسب، می تواند کمک فراوانی به تصمیم گیران و سیاستگزاران در انتخاب سیاست های صحیح کشاورزی پایدار نماید. هدف اصلی این مطالعه، ارزش گذاری اقتصادی منافع زیست محیطی کاهش مصرف سموم شیمیایی در شهرستان مرودشت است. اطلاعات لازم برای انجام این تحقیق از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری از 180 بهره بردار کشاورزی شهرستان مرودشت که به روش نمونه گیری تصادفی در سال 1390 انتخاب شدند، فراهم شد. آنگاه با بهره گیری از روش ارزش گذاری مشروط و کاربرد مدل هکمن دو مرحله ای مقدار تمایل به پرداخت کشاورزان جهت کاهش اثرات زیست محیطی سموم، مشخص گردید. نتایج نشان دادند که متغیرهای تحصیلات، درآمد سالیانه، سطح زیر کشت، مالکیت شخصی و آگاهی از خطرات زیست محیطی سموم تاثیر مثبت و متغیرهای سن، تعداد افراد خانوار، سابقه و دارا بودن شغل دیگر تاثیر منفی بر میزان تمایل به پرداخت دارند. میانگین تمایل به پرداخت هر کشاورز جهت کاهش اثرات زیست محیطی سموم 5/229 هزارریال در سال زراعی برآورد گردید. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که ارزش اقتصادی سالیانه منافع زیست محیطی کاهش مصرف سموم 75/2 میلیاردریال است.
محمدحامد شهرکی اصیل جواد ترکمانی
هدف اصلی این مطالعه بررسی میانگین کارایی فنی و اقتصادی تولید عدس در منطقه سیستان و شناسایی عوامل موثر بر ناکارایی تولید عدس در منطقه سیستان میباشد. برای اندازهگیری کارایی فنی و اقتصادی از روش تجزیهوتحلیل مرزی تصادفی استفاده شده است. 120 کشاورز با استفاده از نمونهگیری تصادفی برای جمعآوری دادههای مزارع تولیدکننده عدس مانند ویژگیهای کشاورزان، میزان محصول، هزینه نهادهها و سایر هزینهها طی دوره تولید 1392 تا 1393 انتخاب شدهاند. نتایج نشان میدهد که میانگین کارایی فنی و اقتصادی به ترتیب %64/48 و %80/65 میباشد. کشاورزان میتوانند تولید عدس را به طور متوسط حدود %36 افزایش دهند بدون اینکه سطح نهادههایشان را افزایش دهند. همچنین کشاورزان میتوانند هزینههای مربوط به نهادههایشان را حدود %20 بدون کاهش در سطوح تولید عدس خودشان کاهش دهند. در مدل اثر عدم کارایی پارامترهای برآورد شده نشان میدهد که سطح بالاتر تحصیلات، تجربه، اندازه مزرعه، تماس با مروجین و آموزش منجر به کارایی فنی بالاتر میشود. بهعلاوه تجربه و تماس با مروجین منجر به کارایی اقتصادی بالاتر میشود. با توجه به نتایج بدست آمده میتوان بیان نمود که استراتژیهایی مانند سازماندهی آموزشی توسط بخش ترویج و استفاده از تجربه کشاورزان و انتقال آن به سایر کشاورزان باعث افزایش هر دو کارایی فنی و اقتصادی میشود. کارایی فنی، کارایی اقتصادی، تجزیهوتحلیل مرزی تصادفی، تولید عدس، منطقه سیستان
سیده پروین موسوی جواد ترکمانی
مراتع به عنوان بستر حیات و عامل توسعه کشورها همواره مورد توجه انسان ها بوده است. اما متأسفانه امروزه مراتع در کشورهای مختلف جهان از جمله کشور ما رو به انهدام و نابودی گذاشته است. نقش انسان به همراه عوامل اقتصادی و اجتماعی برخواسته از آن به عنوان مهمترین عوامل تخریب مراتع شناخته شده است. بنابراین انسان به عنوان بک بهره بردار و یا مدیر اجرایی می تواند در تخریب این منابع عظیم و همچنین جلوگیری از آن سهیم باشد. هدف کلی از این تحقیق بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی موثر بر تخریب مراتع شهرستان ممسنی از توابع استان فارس بود. جامعه آماری این تحقیق، بهره برداران از مراتع شهرستان ممسنی بود. بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای متناسب و بر اساس فرمول کوکران به تعداد 360 بهره بردار، نمونه انتخاب شد. از جمله عوامل اقتصادی و اجتماعی که می توانند بر تخریب مراتع تاثیرگذار بوده و در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفته است عبارت اند از میزان درآمد سرانه، میزان مالکیت، میزان اعتبارات دریافتی(وام)، تعداد دام بهره بردار و فرصت-های شغلی موجود در روستا، به عنوان شاخص هایی برای عوامل اقتصادی تأثیرگذار بر تخریب مراتع ( متغیرهای مستقل اقتصادی) و شاخص های میزان استفاده بهره برداران از منابع مختلف کسب دانش در مورد حفاظت از منابع طبیعی، سطح تحصیلات سرپرست خانوار، سابقه فعالیت کشاورزی(تجربه) و بعد خانوار (متغیرهای مستقل اجتماعی) که به نوبه خود بر میزان پس انداز خانوار و صرف هزینه برای بهداشت، آموزش، خوراک و مسکن تأثیرگذار است، به عنوان شاخص هایی برای ارزیابی عوامل اجتماعی موثر بر تخریب مراتع در نظر گرفته شدند. تحلیل با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره انجام شد. نتایج نشان داد تعداد دام بهره بردار، مدت زمان بهره برداری از مراتع، بعد خانوار و سن سرپرست خانوار بر تخریب مراتع تأثیر مثبت و از نظر آماری معنی داری داشته و متغیرهای سطح تحصیلات، درآمد سرانه، مقدار زمین کشاورزی بهره بردار و فرصت های شغلی موجود در نزدیکی محل سکونت بهره بردار بر میزان تخریب مراتع تأثیر منفی و از نظر آماری معنی داری داشتند.
مریم عبودی جواد ترکمانی
در سال های اخیر تعداد واحدهای مرغداری بیضاء افزایش قابل توجهی داشته است لیکن میزان تولید گوشت مرغ در این متطقه متناسب با آن افزایش نیافته است لذا تحقیق حاضر با هدف اندازه گیری کارایی واحدهای مرغ گوشتی شهرستان بیضاء در سال 93-1392 انجام شد. ابتدا مناسب ترین شکل تابع تولید مرغ تعیین شده و وضعیت بکارگیری نهاده های تولید دربررسی گردید. سپس به منظور تعیین کارایی فنی واحدهای بهره برداری و عوامل موثر آن، به تخمین همزمان تابع تولید مرزی و تابع عوامل موثر بر عدم کارآئی تولید مرغ گوشتی اقدام شد. آمار و اطلاعات مورد استفاده، مربوط به مرغداران شهرستان بیضاء، در سال زراعی 93-1392 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی دو مرحله ای از 32 واحد جمع آوری شد
فهیمه تقوی جواد ترکمانی
برنج از محصولات مهم استان فارس و از جمله غلاتی است که منحصراً برای تغذیه و مصارف انسانی کشت می شود. استفاده از نهاده های تولید، به ویژه نهاده های جدید از مهمترین عوامل موثر بر ریسک تولید این محصول می باشد. بر همین اساس این مطالعه با اهداف بررسی آثار نهاده ها برمیانگین و ریسک تولید محصول برنج و همچنین تعیین عوامل موثر بر پذیرش تکنولوژی مکانیکی در مرحله کشت توسط شالیکاران انجام گرفته است. در همین راستا ابتدا از روش سه مرحله ای ارائه شده توسط جاست و پوپ (1978) و سپس از مدل لاجیت استفاده گردیده است
زهرا مظاهری جواد ترکمانی
چکیده ندارد.
سمیه حسن پور کاشانی جواد ترکمانی
چکیده ندارد.
عیسی اسدی یوسف آباد بهاء الدین نجفی
چکیده ندارد.
ابراهیم پناهی جواد ترکمانی
چکیده ندارد.
یدالله نجفی کشکولی جواد ترکمانی
چکیده ندارد.
آیت اله کرمی کالوس بهاءالدین نچفی
در این مطالعه اثرات سیاستهای اصلاح یارانه غذا در ایران بر رفاه خانوارها و متغیرهای کلان اقتصادی در قالب مدل تعادل عمومی قابل محاسبه (cge) بر پایه ماتریس حسابداری اجتماعی اقتصاد ایران در سال 1380 مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا به منظور بررسی وضعیت فعلی پرداخت یارانه غذا در ایران منافع حاصل از یارانه غذا برای مناطق مختلف شهری و روستایی و همچنین بیستکهای مختلف درآمدی در ایران بر اساس اطلاعات درآمد و هزینه خانوار و اطلاعات یارانه ای سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان تعیین گردید. نتایج حاصل از بررسی وضعیت فعلی پرداخت یارانه نشان می دهد که منافع حاصل از یارانه نان در شرایط فعلی در مناطق مختلف و همچنین گروه های مختلف بیش از دو کالای دیگر مورد بررسی (روغن خوراکی و قند و شکر) می باشد. این امر می تواند ناشی از پرداخت یارانه بیشتر از سوی دولت برای نان و همچنین مصرف سرانه بیشتر این کالا باشد. از طرف دیگر توزیع یارانه و منافع حاصل از آن در مناطق و گروه های مختلف درآمدی نشان می دهد که سیستم فعلی پرداخت یارانه در برخی موارد به سمت گروه های غیر هدف انحراف داشته که در مقایسه با گروه های نیازمند از بهره مندی بیشتری برخوردار شده اند. سیاستهای اصلاح یارانه غذا در قالب ده سناریوی مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی نشان داد که اعمال سیاستهای مختلف حذف یارانه (حذف تدریجی سه و پنج ساله و یکباره) در هر سه حالت منجر به کاهش مخارج دولت به میزان 8/5 درصد می شود، اما رفاه کل خانواها در حالتهای مختلف نابرابری گریزی کاهش می یابد. در نتیجه اعمال این سیاستها، تجارت خارجی بهبود می یابد، به عبارت دیگر صادرات خالص مثبت می باشد. همچنین سیاست مذکور بر تولید و درآمد عوامل تولید تأثیر منفی دارد. لذا در صورتی که دولت به دنبال کاهش یا حذف یارانه است پیشنهاد می شود که سیاست مذکور به صورت تدریجی و در یک دوره پنج ساله انجام شود. گروه دیگری از سیاستها، هدفمندی یارانه غذا برای گروه های نیازمند جامعه به شکل کالایی و نقدی می باشد. نتایج حاصل از اعمال سیاست هدفمندی کالایی نشان داد که با اعمال سیاست اخیر مخارج دولت به میزان 4/4 درصد کاهش می یابد و رفاه خانوارها همانند سیاستهای ذکر شده قبلی کاهش می یابد. اما میزان کاهش رفاه خانوارهای هدف به نسبت قابل ملاحظه ای کمتر می باشد، بگونه ای که رفاه بیستک اول روستایی( فقیرترین گروه) در حالتهای مختلف نابرابری گریزی افزایش می یابد. در نتیجه اعمال این سیاست تجارت خارجی بهبود یافته ولی تولید و درآمد عوامل تولید کاهش می یابد. نتایج حاصل از بررسی هدفمندی نقدی یارانه غذا نشان داد که در نتیجه این سیاست، مخارج دولت به میزان 148/3 درصد کاهش یافته ولی رفاه کل خانوارها افزایش می یابد. این افزایش در نتیجه افزایش رفاه گروههای هدف در مناطق شهری و روستایی می باشد، زیرا رفاه گروههای غیرنیازمند کاهش می یابد. اجرای سیاست اخیر باعث بهبود تجارت خارجی و کاهش تولید در بخشهای مختلف و همچنین کاهش درآمد نیروی کار و افزایش درآمد عامل سرمایه می شود. بنابراین با توجه به اثرات سیاستهای هدفمندی پیشنهاد می شود که گروه های هدف در جامعه شناسایی شود و یارانه به سمت گروه های هدف سوق داده شود. سیاست پرداخت نقدی یارانه به شکل غیرهدفمند نیز در قالب سه سیاست مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی نشان داد اگر یارانه به چهار بیستک جامعه معادل دریافت فعلی آنها پرداخت شود، مخارج دولت به میزان 98/0 درصد کاهش می یابد، همچنین باعث افزایش رفاه کل خانوار ها خواهد شد، بگونه ای که تنها بیستک پنجم در مناطق شهری و روستایی رفاه آنها کاهش می یابد و رفاه سایر گروهها افزایش می یابد. سیاست دیگر مورد بررسی پرداخت یارانه به چهار بیستک معادل پرداخت فعلی دولت می باشد، اجرای این سیاست منجر به افزایش مخارج دولت به میزان 11/0 درصد می شود، همچنین رفاه خانوارها مطابق سیاست ذکر شده قبلی افزایش می یابد، که در این حالت افزایش رفاه اندکی بیشتر می باشد. پرداخت نقدی به شکل پلکانی معکوس نیز باعث افزایش مخارج دولت و رفاه چهار بیستک اول جامعه می شود و در مقایسه با دو سیاست دیگر پرداخت نقدی رفاه بیشتری را برای کل خانوارها ایجاد می نماید. اجرای سیاستهای پرداخت نقدی باعث بهبود تجارت خارجی و تولید کالاهای مختلف به استثنای کالاهای غیرکشاورزی می شود. همچنین اجرای سیاستهای پرداخت نقدی غیرهدفمند باعث کاهش درآمد نیروی کار و افزایش درآمد سرمایه می شوند. مقایسه سه سیاست حذف، هدفمندی و پرداخت نقدی یارانه غذا نشان می دهد که سیاستهای هدفمندی کالایی و نقدی یارانه غذا منجر به کاهش هزینه های دولت و توجه بیشتر به گروه های کم درآمد می گردد. هدفمندی کالایی در مقایسه با هدفمندی نقدی به میزان بیشتری مخارج دولت را کاهش می دهد، ولی از نظر رفاه مصرف کنندگان هدفمندی نقدی مناسبتر است، لذا از نظر سیاستگزار برای افزایش رفاه گروه های هدف، هدفمندی نقدی مناسب می باشد.
حمید محمدی جواد ترکمانی
گوشت به عنوان یک ماد غذایی مهم واساسی اهمیت ویژه ای در اغذیه مردم دارد. به نحوی که بیشتر افراد تمایل دارند بخشی از پروتئین مورد نیاز خود را از مصرف آن تامین کنند. از اینرو مقدار و کیفیت مصرف گوشت به عنوان شاخص کلی سلامت و توسعه اقتصادی ذکر شده است . افزایش روزافزون تقاضا، محدودیت ها و تنگناهای فراوان موجود بر سر راه عرضه لذا لازم است تنگناها و عوامل موثر بر عرضه آن شناسایی شود. استان فارس با دارا بودن بیش از 1048 واحد فعال و نیمه فعال پرواربندی از جایگاه ویژه ای در تولید گوشت قرمز برخوردار است . میزان تولید گوشت قرمز در این استان بالغ بر 58 هزار تن است . این در حالی است که در سالهای اخیر تعداد قابل ملاحظه ای از واحدهای پرواربندی گوساله، بدلایل عمدتا اقتصادی، متوقف شده است . در تحقیق حاضر سعی بر آن است که با بررسی وضعیت تولیدی و اقتصادی و پیشنهاد اعمال سیاست های مدیریتی مناسب آنها را به ادامه فعالیت تشویق نموده در این مطالعه ابتدا، توابع تولید واحدهای پرواربندی گوساله در مناطق مختلف استان فارس تخمین زده شد و، بررسی کشش و نواحی تولید پرداخته شد. سپس کارایی فنی واحدهای پرواربندی گوساله با استفاده از تخمین تابع تولید مرزی تصادفی متعالی مصاحبه گردید و نحوه تاثیر عوامل اقتصادی - اجتماعی موثر بر آن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت . همچنین جیره های غذایی بهینه و نسبتا بهینه با استفاده از روش mga برای گوساله های پرواری تعیین گردید. داده های مورد بررسی با استفاده از روش پیمایشی و مصاحبه حضوری و بصورت مقطعی در سال 1376 از شهرستان های شیراز، مرودشت و کازرون به عنوان مراکز عمدتا تولید گوشت قرمز در استان جمع آوری گردید. نتایج حاصل از این مطالعه می توان بصورت زیر خلاصه نمود: -1 اکثر واحدهای پرواربندی گوساله در شهرستان مورد مطالعه از نهاده های تفاله چغندرقند، علوفه ذرت و کاه سفید به صورت غیراقتصادی متعالی نشان می دهد که واحدهای مورد مطالعه در استفاده از نهاده های تولید یکسان عمل نمی کنند. -2 میانگین کارایی فنی واحدهای پرواربندی گوساله، سه شهرستان شیراز، مرودتش و کازرون به ترتیب 0/75 و 0/94 و 0/69 برآورد گردید. بنابراین، پتانسیل نسبتا زیادی برای افزایش تولید گوشت قرمز از طریق بهبود کارایی فنی و مسدود ساختن شکاف بین بهترین تولیدکنندگان و سایر تولیدکنندگان وجود دارد. -3 جیره غذایی بهینه با استفاده از مدل برنامه ریزی ریاضی نشان داد که ترکیب این جیره ها برای گوساله های 100، 200، 350 و 450 کیلوگرمی شامل سبوس و تفاله چغندرقند می باشد -4 جیره های غذایی تقریبا بهینه با استفاده از مدل mga برآورد گردید که نشان می دهد این جیره ها دامنه انتخاب مدیران واحدهای پرواربندی را انتخاب جیره های غذایی زیادی می کند. در پایان با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاداتی ارائه گردید.
علیرضا نیکویی جواد ترکمانی
چکیده ندارد.
عباس عبدشاهی جواد ترکمانی
هدف از مطالعه جاری بررسی اقتصادی تولید مرکبات استان فارسی و وضعیت صادرات مرکبات استان است . آمار و اطلاعات بررسی تولید مرکبات استان فارس با روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای از باغداران مناطق داراب و جهرم جمع آوری گردید. آمار و اطلاعات بررسی وضعیت صادرات مرکبات ایران از گمرک ، بازرگانی، کشاورزی و سازمانهای ذیربط جمع آوری شد. بمنظور بررسی تولید از توابع تولید متعالی و لگاریتمی-خطی استفاده گردید. کارآیی فنی با استفاده از تابع مرزی تصادفی محاسبه شد. میزان تاثیر عوامل مختلف بر روی عرضه صادرات مرکبات ایران با تخمین تابع صادرات مشخص گردید. نتایج نشان داد که بهره برداران لیموشیرین جهرم نهاده های آب ، نیروی کار، کود حیوانی و کود شیمیایی را در ناحیه اقتصادی تولید استفاده می نمایند. بهره برداران پرتقال جهرم نهاده های تعداد درخت ، کود آهن و آب را در ناحیه دوم تولید استفاده می نمایند. بهره برداران پرتقال داراب نهاده های سم و کود حیوانی را در ناحیه سوم، و بقیه نهاده ها را در ناحیه دوم تولید مصرف می نمایند. مقایسه بهره وری متوسط نهاده ها بین پرتقال کاران داراب و جهرم نشان داد که بهره برداران فوق این بهره برداران از نظر بهره وری درخت ، کود آهن تفاوت معنی دار دارند اما، از نظر بهره وری متوسط سایر نهاده ها تفاوت معنی دار آماری بین آنها مشاهده نگردید. نتایج کارایی فنی نشان داد که برای بهره برداران پرتقال و لیموشیرین جهرم این نوع کارایی غیرقابل محاسبه است . میانگین کارایی فنی بهره برداران پرتقال داراب 75 درصد محاسبه شد. بنابراین، با بهبود شیوه های مدیریت می توان تولید پرتقال داراب را تا 25 درصد افزایش داد. در تابع عرضه صادرات لیموشیرین متغیرهای شاخص بهای عمده فروشی کالاها، تولید ناخالص ملی و تولید داخلی لیموشیرین معنی دار شده اند. در تابع عرضه صادرات پرتقال نیز متغیرهای قیمت صادراتی پرتقال، تولید ناخالص ملی و تولید داخلی پرتقال به عنوان عوامل موثر بر صادرات پرتقال شناخته شدند. در تابع عرضه کل صادرات مرکبات متغیرهای قیمت صادراتی مرکبات ، تولید ناخالص ملی، تولید داخلی مرکبات و نرخ ارز به عنوان عوامل موثر بر عرضه صادرات مرکبات شناخته شدند. میزان ناپایداری در درآمد صادراتی لیموترش 0/92 بدست آمد که، نوسانات مقدار و قیمت صادراتی به ترتیب ، 55 و 35 درصد تغییرات درآمد صادراتی این محصول را توضیح می دهد. ناپایداری در درآمد صادراتی پرتقال معادل 3/69 است که، مقدار و قیمت صادراتی به ترتیب ، 75 و 17 درصد تغییرات درآمد صادراتی این محصول را تفسیر می کند. ناپایداری در درآمد صادراتی مرکبات 31/22 محاسبه شد که، مقدار و قیمت صادراتی به ترتیب 69 و 21 درصد تغییرات درآمد صادراتی کل مرکبات را توضیح می دهد. کواریانس بین قیمت و مقدار در هر سه مورد حاکی از آن است که تقاضای صادرات عامل اصلی نوسان درآمد صادراتی بوده است . محاسبه شاخص هرفیندال نشان داد که صادرات مرکبات دارای تخصص و تولید آن با تنوع همراه بوده است .
وحید یعقوبی جواد ترکمانی
به لحاظ اهمیت سرمایه و منابع تامین کننده آن در بخش کشاورزی در مطالعه حاضر به بررسی بازارهای مالی روستایی دراستان فارس پرداخته شده است .
جعفر عزیزی غلامرضا سلطانی
زیتون (olea europa) از قدیمی ترین گیاهانی است که در جهان مورد بهره برداری قرار گرفته است. استان گیلان یکی از استانهای مساعد برای کشت زیتون می باشد. از بین شهرستانهای استان گیلان، در شهرستان رودبار که در جنوب غربی استان گیلان قرار دارد زیتون کشت می شود. در این تحقیق برای تعیین بهره وری عوامل تولدی زیتون از تابع تولید چند جمله ای و برای تعیین مقیاس اقتصادی باغ زیتون از تابع هزینه ترانسلوگ استفاده گردید. ارقام زیتون از نظر اقتصادی مورد مقایسه قرار گرفتند و دلیل عدم پذیرش ارقام پرمحصول اصلاح شده توسط کشاورزان تعیین گردید. همچنین برای تعیین مزیت نسبی روغن زیتون در استان گیلان از معیارهای drc, scb و nsp با دو قیمت ppp نسبی و مطلق استفاهد شد و برای تحلیل اقتصادی احداث باغ زیتون از سه معیار npv,b/c و irr در سه سناریو نرخ بهره 18، 20 و 25 درصد مورد بررسی قرار گرفت. مسیر بازاریابی، حاشیه بازاریابی و ضریب هزینه بازاریابی روغن زیتون در گیلان مورد مطالعه قرار گرفت. از تجزیه و تحلیل داده هایی که از طریق پرسشنامه بدست آمد نتیاج زیر حاصل شد:1- بهره وری نهایی کود حیوانی، نیروی کار، ماشین آلات و آب بترتیب برابر 376/1، 575/2، 256/0 و 064/0 و همچنین بهره وری متوسط آنها نیز بترتیب 112/13، 196/23، 07/0 و 1347/0 محاسبه گردید و مشخص شد امکان افزایش بهره وری بعضی از عوامل تولید وجود دارد. 2- برای مقایسه اقتصادی ارقام زیتون مشخص گردید که ارقام اقتصادی برای کشت بترتیب مانزانیلا، زرد زیتون، شنگه زیتون و سویلانا می باشند. 3- اندازه بهینه باغ زیتون 2/11 هکتار می باشد که فقط 6 درصد باغداران نمونه در این سطح بهینه باغ فعالیت دارند.4- کشاورزان دلیل عدم پذیرش ارقام پرمحصول اصلاح شده را ناآگاهی از وجود ارقام پرمحصول، عملکرد کم ارقام معرفی شده و کاشت از قبل درخت ذکر کرده اند، همچنین بررسی نشان داد که 9/60 درصد افرادی که ناآگاهی را دلیل عدم پذیرش خود ذکر کرده اند بیشتر از 60 سال سن دارند و 4/81 درصد از افرادی که ناآگاهی را دلیل عدم پذیرش خود می دانند بی سواد هستند. 5- استان گیلان در تولید روغن زیتون نسبت به ارمنستان دارای مزیت نسبی و نسبت به آرژانتین فاقد مزیت نسبی است.6- برای تحلیل اقتصادی، یک طرح زیتونکاری با 11 هکتار و دوره تحلیل 54 سال، نشان داده شد که احداث باغ زیتون اقتصادی است.7- بررسی بازاریابی روغن زیتون در گیلان نشان داد که کشاورزان پس از برداشت زیتون، آنرا براس استحصال روغن به کارخانه روغن کشی حمل می کنند و سپس روغن زیتون را با توجه به شرایط از مسیرهای مختلفی به بازار عرصه می کنند. حاشیه بازاریابی برای عمده فروشی، خرده فروشی و حاشیه کل بترتیب 2500، 1500 و 4000 ریال محاسبه شد که حاشیه عمده فروشی بدلیل انجام مراحل بسته بندی از حاشیه خرده فروشی بیشتر است. ضریب هزینه بازاریابی برابر 18/18 درصد محاسبه گردید. همچنین مسیر بازاریابی که شامل تولیدکننده، خرده فروش و مصرف کننده است دارای بیشترین کارایی می باشد.
شهلا کریمی جواد ترکمانی
در میان عواملی که در تولید محصولات کشاورزی نقش دارند، علاوه بر زمین و سرمایه از نیروی کار بعنوان یکی از عوامل مهم نام برده می شود که در همه مراحل تولید یک محصول، نقشهای متعدد و ویژه ای را ایفا کرده و می تواند موثر واقع شود. بنابراین بکارگیری صحیح و مطلوب نیروی کار، شناسایی عوامل موثر بر تقاضای نیروی کار دراین بخش و لزوم استفاده بهینه از این منبع تجدیدشدنی از اهمیت فراوانی برخوردار است .لذا در این مطالعه به منظور تعیین بهره وری نیروی کار از روش تابع تولید و محاسبه بهره وری نهایی و متوسط استفاده شد.