نام پژوهشگر: حسن مجیدی
محسن احمدی محمدعلی طالبی
یکی از دوره های درخشان تاریخ ادبیات عرب، عصر عباسی است که در پی سقوط امویان در سال 132 هـ . ق روی کار آمد. از عوامل سقوط امویان خشونت حکام با عامه مردم، تبعیض نژادی، ظلم و ستم به خاندان رسـول الله (ص) و ... را می توان نام برد. دولت عباسی از لحاظ اقتدار سیاسی به سه دوره تقسیم می شود : دوره قـدرت گرفتن حکومت مـرکـزی ، دوره انقـلابات و دوره تولد دولت های کوچک از دولت مرکزی . از مهمترین این دولت ها، دولت حمدانیان، سامانیان و... و از عوامل پیدایش آنها ضعف دولت مرکزی و قدرت یافتن بیگانگان در این دولت بوده است.نهضت ترجمه باعث افزایش آگاهی مردم نسبت به حکمت و فلسفه یونانی گردید و این معانی عقلانی به همراه عنصر خیال ایرانیان به شعر و نثر عرب رنگ تازه ای بخشید. در نثر نیز تحول گسترده ای پدید آمد، در گذشته خطابه و رساله نویسی رواج داشت اما اینک مقامه نویسی، اخوانیات، تالیفات علمی و ادبی ، ظهور و گسترش یافت. بیت الحکمه ی بغداد نه تنها گنجینه خوبی از کتب موجود را فراهم نمود بلکه به تشویق و ترویج ترجمه آثار دیگر بلاد نیز اهتمام ورزید. تفکر عربی در این دوره علاوه بر رنگ علمی، رنگ فلسفه را نیز به خود گرفت، چرا که مترجمان علاوه بر فلسفه یونان، از هند و ایران آثاری ارزشمند را برای مخاطبین خود ترجمه نمودند. هندسه، ریاضیات، ستاره شناسی و شیمی از جمله این علوم ترجمه شده، بود. از لحاظ ادبی این عصر به دو دوره تقسیم می شود : الف ) عصر تدوین و جمع آوری ب ) عصر بحث و تحقیق و توجه به عقل که از نقش فلسفه در این دوره حکایت می کند. تالیف معجم ها از ویژگی های بارز این عصر است. در عصر ابوالعلاء مجامع علمی و فلسفی و مناظره در بغداد مورد توجه علاقمندان واقع شد. با عنایت به اینکه موضوع رساله مقایسه افکار و آراء دو شاعر عصر عباسی و معاصر است اکنون و پس از نگاهی گذرا به عصر عباسی، به بررسی مختصری از تاریخ دوره معاصر می پردازیم. دوره معاصر تاریخ ادبیات عرب با حمله ناپلئون بناپارت در سال 1798 م به مصر آغاز شد، این حمله بیشتر با هدف توسعه استعمار فرانسه و نفوذ در مستعمرات دیگر رقیبان آن کشور بود از آنجا که ناپلئون با شعار عمران و آبادی این سرزمین را اشغال کرد، در ابتدا از سوی مردم با مقاومت چندانی مواجه نشد ، و مردم مصر از اقدامات فرانسویان خشنود نبودند، لذا فرانسویان مجبور به خروج از این کشور شدند و بعد از آنان خاندان محمد علی پاشا بر مصر حکومت راندند. از جمله حاکمان برجسته این خاندان می توان به محمد علی اشاره کرد که دوره او، دوره نهضت علمی و نظامی و اقدامات سازنده در عرصه فرهنگ و مطبوعات به شمار می آید. بعد از محمد علی، عباس اول روی کار آمد که دوره او دوره توقف اصلاحات و حرکت نهضت به حساب می آید ولی طولی نکشید که اسماعیل که از نوادگان محمد علی بود راه جد خود را در پیش گرفت و با برقراری روابط دوستانه و پرداخت رشوه به صاحبان قدرت در دولت عثمانی در پی استقلال کامل مصر برآمد. در دوره او عمران و آبادانی کشور ادامه یافت و این امر باعث بدهکاری حکومت شد، همچنین پای کشورهای غربی در این دوره به مصر بیش از پیش باز شد ، چنانکه فرانسه و انگلیس به رقابت در این کشور پرداختند و از این رو این دوره را دوره رقابت های دوگانه نامیده اند. درعهد «توفیق» مصر با قیام عرابی پاشا و اشغال شدنش از سوی انگلستان مواجه شد. در اواخر قرن 19 م و اوایل قرن 20 م عباس حلمی دوم بر تخت سلطنت تکیه زد و مقاومت در برابر اشغال انگلستان را در اولویت برنامه های خود قرار داد. هر چند که قیام عرابی پاشا با انگیزه استقلال سیاسی مصر از دولت عثمانی صورت گرفت لیکن اشغال این کشور از سوی انگلیس از تحقق آن جلوگیری کرد و این امر باعث گسترش نا امیدی عمومی در بین اهالی مصر گردید. مصریان نه تنها در عرصه سیاسی موفق نبودند بلکه در فعالیت های اقتصادی نیز به برده و بنده استعمار تبدیل شدند. حزب امت و حزب وطن از جمله احزاب فعال در عرصه سیاسی مصر تلقی می شدند که هر یک برنامه هایی را برای حکومت مصر پیگیری می نمودند و بر سر اینکه مصر مستعمره بماند یا مستقل شود با یکدیگر مبارزه می کردند. عصر سوم نهضت از سال 1952 م با انقلابی شروع شد که به اعلام جمهوریت مصـر وپایان یافتن حکـومت خانـدان محمد علی منجر گردید. از جنبه اجتماعی ورود فرانسویان به مصر باعث بیداری و آگاهی ساکنان این منطقه گردید ، چرا که فرانسـویان گروهی از علماء و متخصصین خود در عرصه های علمی و صنعتی را به مصر آورده تا آن کشور را به سمت پیشرفت سوق دهند. رابطه مصر با اروپا با فرستادن هیأت هایی به فرانسه گسترش یافت و تاسیس مدارس فراوان در این دوره، موجبات رشد حرکت علمی در مصر را فراهم نمود. بعد از محمد علی مدتی این حرکت ها متوقف شد تا آنکه اسماعیل نهضت پدر را ادامه داد و با پیشرفت و آبادانی مصر بخشی از اهالی سوریه و لبنان جهت بهره گیری از موقعیت ویژه مصر به آن سرزمین مهاجرت کردند. جامعه ی مصر از دو طبقه حکام واشراف عثمانی و طبقه محروم که غالبا شامل عامه مردم بود تشکیل می شد. مساله فقر که از مهم ترین مشکلات اجتماعی این دوره است سبب از هم پاشیدگی بسیاری از خانواده ها و بی خانمان شدن فرزندان آنان شد، علاوه بر فقر بیماری ها، خرافه پرستی و بیسوادی گریبانگیر مصریان شده بود. به دنبال اشغال مصر از سوی انگلستان، شورش های زیادی در مقاومت با آنان به پا شد. جمال الدین اسد آبادی و محمد عبده از پرچمداران بیداری مصریان بودند. حمله ناپلئون، انتشار مجلات و روزنامه ها، تاسیس مدارس و مجامع علمی و ادبی و اعزام هیات های علمی به اروپا در عرصه فرهنگ مصر تاثیر بسزایی داشتند. از حیث ادبی، عصر محمد علی دوره شکوفایی شعر و ادب نبود، در عصر اسماعیل صدقی روزنامه ها گسترش پیدا کرد و ارتباط با غرب توسعه یافت. این ارتباط باعث تغییر ذوق ادبی مصری ها شد چرا که ذوق آنان از حالت جمود خارج شده و تازگی و نشاطی جدید پیدا کرد. شعر این عصر تابعی است از آگاهی عرب از افکار و اندیشه ی غرب چرا که شعراء نه تنها آراء غرب را در شعر خود منعکس ساختند بلکه از عاطفه و موسیقی غرب نیز بهره گرفتند. دو جریان مهم در این دوره در مواجهه با شعر و ادب پدید آمد که یک جریان بر پای بندی و تقلید از گذشته تاکید می کرد و جریان دیگر علاوه بر بهره گیری از گذشته در پی نو آوری و تجدید بود. نزاع بر سر جدید و قدیم بدآنجا انجامید که برخی ندای شعر حر را سر دادند و برخی نیز خواهان شعر مرسل بودند. از مهمترین منادیان تجدید می توان به بارودی اشاره کرد. از جمله مظاهر تاثیر فرهنگ و ادب اروپا بر ادبیات عرب باید به ظهور قصه و نمایش نامه نویسی در آن اشاره نمود. توجه ادیب بیشتر متوجه مردم و مشکلات آنان و چگونگی حل و فصل این مشکلات گردید. نقد عرب نیز از اروپا و به خصوص افکار فلسفی آنان بی بهره نماند، مقایسه بین ادبای غربی و شرقی، رابطه شعر با اجتماع و علوم، بررسی شعر و نثر و اختلاف آن دو، خیال شعری و صورتهای آن و ... از مهمترین موضوعات نقد این دوره است. از مهمترین ناقدان این دوره می توان به عباس محمود العقاد، محمد مندور، شوقی ضیف و طه حسین اشاره کرد. آنچه که گذشت شرح موجزی از دو دوره ای بود که معرّی و طه حسین در آن زیستند. اکنون به شرح حال این دو ادیب می پردازیم. ابو العلاء معری شاعر و اندیشمند عرب به سال 363 هـ در معره النعمان چشم به جهان گشود، گر چه او در ابتدای کودکی چشمان خود را از دست داد اما برخورداری از خانواده صاحب علم و فضل و نبوغ و هوش خدادای او را به وادی ادب کشاند. ابوالعلاء در این میدان به زیبایی هنرنمایی نمود و توجه عام و خاص را به خود جلب کرد. در اهمیت او همین بس که بعد از مرگش هفتاد شاعر در فراق او مرثیه سرودند. او به بد بینی و تشاوم مشهور است و البته برای تشاوم او دلایلی ذکر شده است که نابینایی، فقدان پدر و مادر و برخوردهای نامناسب مردم روزگار با او از مهمترین آنها است. کنجکاوی در اعمال مردم و پی بردن به شرارت باطنی آنان و عدم موفقیت در اصلاح خصال زشت ایشان بر تشاوم او افزود این تشاوم به دنبال آشنایی وی با فلسفه هندی به گوشه گیری او انجامید تا آنجا که از ازدواج سر باز زد و حتی در غذا خوردن از مجالست با خادم خود اکراه داشت. او خود را زندانی سه زندان: زندان خانه ، نابینایی و جسم خود می دانست. در زندگی قانع بود و از لحاظ اخلاقی کسی از او در آزار نبود و از حرام پرهیز می نمود. برخی بر این عقیده اند که او به علت فقر از طریق شعر ارتزاق می کرد و برخی این عقیده را رد کرده و برای اثبات رای خود مدایح ابوالعلاء را به عنوان سند مطرح کرده اند و گفته اند از آنجا که در مدایح او اشخاص برجسته مشاهده می شود این ادعا مردود است. در ردّ تکسب او، عزت نفس ابوالعلاء را می توان یادآور شد. از آنجا که اوضاع سیاسی و اجتماعی معره النعمان را موافق حال خود نیافت و اشتیاق شدیدی به کسب علم و ادب در خود مشاهده نمود عزم سفر به بلاد دیگر را در پیش گرفت. علی رغم آنکه شعر و شعراء در روزگار او مورد توجه خلفاء و درباریان بودند از تکسب و نزدیک شدن به خلفاء و امور سیاسی امتناع نمود و در پی کسب مقام و شهرت از این راه برنیامد. به نظر می رسد غرق شدن در شعر و شاعری و علم اندوزی اجازه این کار را به او نمی داد. از خویشاوندان و بیگانگان در حضر و در سفر به کسب علم پرداخت تا آنجا که علاوه بر علوم ادبی با فلسفه یونان و هند و افکار ایرانیان و دین مسیح و یهود آشنا شد و چنان شد که خانه او محل رفت و آمد جویندگان علم گردید و حتی رجال سیاسی ای که به معره النعمان پا می نهادند به دیدن او اشتیاق می ورزیدند. بعد از شرح مختصری از زندگی ابوالعلاء، در اینجا به صورت گذرا به بررسی زندگی طه حسین می پردازیم. طه حسین در سال 1889 م در منطقه صعید در خاک مصر چشم به جهان گشود و طولی نکشید که همچون ابوالعلاء بینایی خود را در سنین کودکی از دست داد. در خانواده ای پرجمعیت رشد و نمو یافت و نابینایی راهی جز تحصیل علم و دانش برایش در پیش نگذاشت و این کار را از رفتن به مکتبخانه آغاز کرد و در مدت کوتاهی نبوغ خود را با حفظ قرآن مجید نمایان ساخت. برای ادامه تحصیل لازم بود تا مقدمات ورود به الأزهر یعنی حفظ الفیّه را شروع نماید بعد از این کار به همراه برادرش که از دانش آموختگان الازهر بود بدانجا وارد شد و در نزد اساتید برجسته ای همچون سید علی مرصفی شاگردی نمود. بعد از الازهر در سال 1908 م وارد دانشگاه ملی مصر گردید. او در زمانی که در دانشگاه مشغول به تحصیل بود با دو مدیر روزنامه یعنی « لطفی ال سید » و « عبدالعزیز جاویش » آشنا شد و از طریق این دو نفر به نویسندگی در روزنامه ها پرداخت . در آنجا توانست با دفاع از رساله خود با عنـوان « ذکـری ابی العلاء » اولین مدرک دکتری خود را اخذ نماید و اولین دانشجویی بود که در دانشگاه ملی مصر موفق به اخذ مدرک دکتری گردید. دولت مصر عده ای از دانشجویان از جمله طه حسین را برای تحصیل به فرانسه فرستاد طه حسین در دانشگاه سوربون با دفاع از رساله اش با عنوان « فلسفه إبن خلدون الإجتماعیه » دومین مدرک دکتری خود را اخذ نمود در آن کشور با زبان فرانسوی آشنا شد و همین امر بعدها در ترجمه آثار فرانسوی به کمک او آمد. در این کشور بود که با سوزان دختر کشیش مسیحی آشنا شد و سپس ازدواج کرد. طه در پیشرفت علمی خود تا حد زیادی مدیون همسرش است. طه حسین که به عنوان « عمید الادب العربی » مشهور است بعد از بازگشت از فرانسه در سال 1919 م ، بر کرسی استادی در دانشگاه مصر تکیه زد و به تدریس تاریخ یونان در دانشگاه مصر پرداخت. او علاوه بر مقام استادی دو بار به عنوان رییس دانشکده ادبیات دانشگاه قاهره در سال های 1928 م و 1934 م منصوب گردید حتی از اینها فراتر رفته و در پست وزارت آموزش و پرورش مصر نیز چندی فعالیت نمود. طه حسین موسس دانشگاه الاسکندریه و عین الشمس در مصر بود و توانست جایزه ویژه دولت مصر را به خاطر فعالیت های گسترده ادبی خود دریافت کند. او وارد دنیای سیاست شد و حضورش در این عرصه بیشتر از طریق نوشتن مقالات در روزنامه ها بود و سرانجام پس از عمری تحصیل و پژوهش خورشید وجودش در سال 1973 م غروب کرد. حال که با عصر و شرح حال معرّی و طه حسین آشنا گشتیم به ادبیات و اسلوب ادبی این دو ادیب می پردازیم . در اثبات برجستگی و نبوغ ابوالعلاء همین اندازه کفایت می کند که بدانیم او حدود 64 اثر در زمینه های ادبی و فلسفی و اخلاقی برای دوستداران عرصه علم و ادب به یادگار نهاده است؛ از مهمتـرین آثار او می توان به لـزوم ما لا یلزم یا لـزومیات، دیوان سقـط الـزنـد، رسالـه الغفـران، الفصول و الغـایـات، درعیـات و ... اشاره داشت. از حیث اسلوب، ابوالعلاء دارای ویژگی های خاصی می باشد که می توان گفت این ویژگی ها به آثار او رنگ تازه ای بخشیده است. عده ای او را رمز گرا پنداشته اند، شاید این پندار از آنجا ناشی شده است که ابوالعلاء آراء خود را به صورت اشاره و ایماء در شعر و نثر خود آورده است. خود او نیز به این نکته اشاره می کند و بر این عقیده بود که باید سخن را در قالب مجاز بیان نمود علاوه بر این او خود را وحشی الغریزه پنداشته و از کلمات غامض بسیار بهره برده است. گوشه نشینی و دوری از دنیا و اجتماعات و مناصب بر غموض او در کلامش افزوده است. رمزگرایی و غامض بودن کلمات و عبارات موجب دیر فهمی کلام او برای خواننده شده است . یکی از عوامل گرایش ابوالعلاء به غموض ممکن است آن باشد که او استفاده از این شیوه را نشانه تفوق و برتری خود می دانست و در پی آن بود که قدرت و تسلط و علم خود را بر زبان عرب به مخاطبان خود اثبات نماید و از دیگر عوامل غموض کلام او آگاهی از علوم فلسفی و استفاده از اصطلاحات فلسفی است. در ابتدای راه او تقلید کردن را پیش گرفت و از لحاظ مسلک پیرو مذهب شامی بود، از این جهت مشاهده می کنیم که در نوشته هایش به بلاغت و صنایع بدیعی و بیان تمایل فراوانی نشان داده است. کتاب « لزوم ما لا یلزم » به عنوان نمونه ای بارز از تکلف و پیچیدگی ابوالعلاء به شمار می آید، علی رغم آنکه ابوالعلاء از نعمت بینایی محروم بوده در توصیف ، دقت فراوانی را از خود نشان داده است. آنچه تا کنون گفتیم به شعر او مربوط است. البته اسلوب او در نثر چندان تفاوتی با کلام منظومش ندارد، همانگـونه که در شعرش متکلف بود در نثـر نیـز از آن فاصله نگـرفت ، به نظر می رسد چون ابوالعلاء از حس شاعری بالایی برخوردار بوده، در نثر نیز به سجع توجه نموده است و سجع از ویژگی های نثری او به حساب می آید، استفاده از امثال و حکم به کلامش زیبایی خاصی بخشیده است. در کلام ابوالعلاء نشانه ای از رکاکت و غیر اخلاقی بودن نمی بینیم. او در شعر از علوم اکتسابی خود بهره گرفته و در نثر نیز این علوم را به کار برده است و از این رو اصطلاحات علمی بخصوص علم زبان شناسی در نثرش فراوان یافت می شود. ابوالعلاء نه تنها در ادبیات عرب مورد توجه بوده بلکه از سوی غربی ها نیز مورد توجه واقع شده است ، چنانکه دانته در کمدی الهه خود از این شخصیت تقلید نموده است. ابوالعلاء به آثار خود عنایت فراوانی داشته و پیوسته از آن بیم داشته که مبادا با بیان افکار خود مورد اتهام و بغض و کینه ی مردم قرار گیرد، چنانکه این نگرانی ها جامعه حقیقت پوشید و عده ای از آنجا که توان رقابت با ابوالعلاء را نداشتند به حسادت و دشمنی با او پرداختند و برخی نیز چون در فهم آرائش با مشکل مواجه شدند او را به الحاد و خروج از حقایق متهم ساختند. به طور کلی می توان گفت اسلوب ابـوالعلاء از حالت درونی و روحیـات اخلاقی وی تأثیر زیادی پذیرفته است. او همانگونه که از جامعه اش دوری می کند در استفاده از کلمات رایـج نیز دوری می گزیند و اگر در پوشـش از لباس های خشن استفاده می کند در الفاظ نیز این خشونت را به کار می برد. تشاوم او در آثارش به وضوح مشاهده می شود. این تشاوم یا از نابینایی او نشأت گرفته و یا ناشی از مصاعبی است که در طول زندگی همچون فقدان پدر و مادر گریبان او را گرفته و یا به دلیل برخوردهای نامناسب جامعه با او است. از لحاظ فکری ابوالعلاء را فیلسوف معرفی نموده اند البته اینکه او فیلسوف به معنای واقعی کلمه بوده مورد بحث است ولی می توان گفت در مباحث عمومی فلسفه همچون بحث روح ، جاودانی، ماده و جبر و اختیار همان افکار فیلسوفان واقعی را تبعیت کرده است. شاید علت آنکه مخالفان ابوالعلاء او را به الحاد متهم ساخته اند، وجود ابیات متناقضی پیرامون دین و خدا در کتب اوست و از اینجاست که عده ای برای اثبات ایـمان ابوالعلاء به کنـد و کاو در آثـار او پـرداختـه و شـواهـدی را به مخـالفان ارائه نموده اند و از سوی دیگر مخالفان نیـز بیکار ننشسته و هر آنچه را که بوی کفـر و زندقه می دهد، از کلام ابوالعلاء به عنـوان سنـد ادعای خود در معرض دوستـداران ابـوالعلاء قـرار داده اند. نقد ابوالعلاء را در دو بخش می توان بررسی کرد: اول نقد علمی و ادبی و دوم نقدی است که به بررسی اخلاق و عادات رایج در میان مردم می پردازد. او خود را میزان نقد قرار داده است. او خود را از فسق و شرارت مبرا دانسته و با عنوان ادیب، شعراء و ادباء را به فسق و فجور متهم می سازد. از نظر او ادیبان نه تنها خود اهل خیر نیستند بلکه دیگران را نیز به سوی زشتی رهنمون می سازند. عالمان نیز از نگاه تیز بین او در امان نمانده اند و آنان را از آن جهت که برای در امان ماندن از ظلم و ستم حکام و بهره مند شدن از نعمات دنیوی مطیع و تسلیم حکام شده و از انتقاد خودداری می نمایند مورد سرزنش قرار می دهد و آنان را از آن جهت که دلبسته ملوک شده اند مشرک می انگارد. گرچه که خود تا اندازه ای فقیه و متکلم بود از نقد این دو گروه خودداری نکرد. او متدینییــن را به علـت آنکه مـردم را به تـرک دنیا و عبادت دعـوت می کنند و خود در پی کسب مال و مقام اند مورد سرزنش قرار می دهد. متدینین از نظر او گوینده چیزهایی هستند که خود در عمل به آنان اهمال می کنند، ائمه چهارگانه اهل سنت را مصدر و منشأ اختلاف در بین مردم پنداشته است ؛ چرا که بعضی از آنان چیزهایی را حلال دانسته که بعضی دیگر همان چیزها را حرام می دارند. او انسان را موجودی آزاد می داند و اهل دین از آن جهت که به شدت تقلیدگر گذشتگان خود هستند نکوهش می کند. طهـارت درون را بهتـر از طهارت جسـم می داند. معتزله را نیز اهل مکر و بدعت گذاری پنداشته است چون به جای آنکه مردم را به سوی حقیقت راهنمایی سازند به گمراهی و ضلالت می افکنند. از نگاه ابوالعلاء سیاستمـداران شیـاطینی هستنـد که تنها به فکر عیش و نوش اند و بر این عقیده است که قوام سیاست عقل است نه ریاست. همانطوری که مشاهده کردیم بسیاری از گروه های اجتماعی مورد نقد ابوالعلاء قرار گرفته است و تنها طبقه ای که کمتر زیر ذره بین نگاه او قرار گرفته است فلاسفه می باشند. او در پی آن برآمد که اجتماع را از لحاظ مالی مورد تحلیل قرار دهد، چرا که پایه های جامعه ای که در آن می زیست بر دینار و درهم استوار بود او فقر را بر غنی ترجیـح می دهد و ثروت را دام شیطـان و اسباب رنج و زحمت انسان می داند و ثروت را آفت اجتماعی می داند و می گوید: ثروتمندان به علت بی نیازی در برابر مشکلات اجتماعی بخصوص آن بخشی که حکومت مسبب آن است سکوت اختیار می کند. او در ثروت و برخورد با مردم خواستار مساوات و اشتراک است یعنی اگر ثروتی وجود دارد برای همه باشد و شاه و بنده از یک مرتبه انسانی برخوردارند و هیچکدام بر دیگری برتری ندارند. از این رو حکومت ملوک بر مردم را جایز نمی داند و معتقد است حکومت تنها از آن خداست . پس از آشنایی با اسلوب و فکر ابوالعلاء لازم است نگاهی نیز به اسلوب و افکار طه حسین بیندازیم. از او تالیفات و مقالات فراوانی برای ما به یادگار مانده که از آن جمله است : تجدید ذکری أبی العلاء ، الأیام ، فی الأدب الجاهلـی ، المعـذّبون فی الأرض، حدیث الأربــعاء، مستقبـل الثقافـه فی مصـر و .... به طور کلی اسلوب طه حسین بر ویرانی و بنای مجدد استوار است و قوام اسلوب او آزاد اندیشی و عقل گرایی است از آنجا که او تحت تأثیر دکارت اندیشمند غرب قرار داشت لـذا در پـژوهـش های خود پیوستـه برای رسیدن به حقیقت در هــر چیز شک می نمود. بنابراین بسیاری از اسالیب و روش های سنتی را رد کـرد و ایـن امـر اعتـراض عـده ای را به دنبـال داشت. او در نوشته های خود چنان عمل کرده که بین خواننده و نویسنده رابطه ای دائم برقرار می شود و خواننده احساس می کند که نویسنده از زبان او سخن می گویـد، البته عـده ای او را به درون گرایی مفـرط متهم کرده اند. از دیگر ویژگی های اسلـوب او سادگی، جـذابیت و حـرارت در کلمات و تعابیـری است که به کار می گرفت تا آنجا که خوانـنـده از ایـن حـرارت با روحیـات او آشنا می گردد. از دیگر خصال اسلوب او انسجام در بیان افکار و وضوح معانی است. عده ای معتقدند طه حسین در ابتدا به شاعری پرداخته است از اینرو در کلام او بخصوص در کتاب « الأیام » شاهد عباراتی موزون و آهنگی دلنشین هستیم که حکایت از زنده بودن حس شاعری در وجود اوست. خواننده با خواندن آثار او علاوه بر لذت روحی، از آهنگی دلنواز نیز بهره می برد. او اسلوب خود را وسیله ای برای بیان هیجانات و احساسات باطنی خود قرار داده است و در برخورد با مصائب مختلف هم از منظر روانی و هم از منظر اجتماعی بهره می گرفت و در حوزه ادبیات، نمایشنامه، قصه و شعر حماسی را مورد نقد و بررسی قرار می داد. در بررسی اثر ادبی پیش از آنکه به شاعر و تاریخ اثر بپردازد به شعر و خـود متــن می پرداخت. او در پژوهش های ادبی خود گرایش های تاریخی، بیوگرافی و روحی و روانی را یکجا جمع کرده است و مخالف بررسی اثر ادبی بر اساس تقسیم بندی های ادوار سیاسی است. در خلاصه نویسی یک اثر، خطوط اصلی آن را مشخص نموده و عمق فکر نویسنده را برای مخاطب بیان می کرد. آنگاه که به بررسی شعر می پردازد مهمترین مسأله را تحقیق در متن شعر و مطمئن شدن از صحت انتساب آن به شاعر و عدم دخل و تصرف در آن می داند. طه حسین معتقد است که ناقد همچون شیمیدان باید تمام اجزاء یک اثر را تفکیک کرده و سپس مورد بررسی قرار دهد. ناقد و ادیب از نگاه او آیینه ای است که معایب و محاسن را بدون هیچگونه دخل و تصرفی به مخاطب خود می نمایاند. یک اثر باید منعکس کننده حالات درونی و علایق واقعی یک نویسنده باشد. او علاوه بر ذوق، رابطه نویسنده با مردم و آزاد اندیشی را از ویژگی های لازم یک نقد می داند. او از آنجا که تحصیل کرده غرب بود در نقد خود نیز از ناقدان غرب همچون « سانت بیف » و « تین » متأثر شد. عقل گرایی و شکاک بودن روح علمی را در نوشته هایش افزون ساخت. طه حسین در اندیشه اش از سه آبشخور فکری بهره گرفته است؛ اول : ادبیات عرب، دوم : دانشگاه الازهر، سوم : فلسفه یونان و ادبیات غرب. از این جهت او را دارای فرهنگ دو گانه شرقی و غربی دانستـه و پیونـد دهنده فکـر غـرب با شـرق محسـوب نموده اند. طه حسین در زمینه نقد از پیشگامان مقارنه در عصر معاصر است، در مقارنات خود به بررسی اجمالی بین ادبیات و پدیده های خاصی که نویسنده باید آنها را در پژوهش خود بررسی کند ، می پردازد. از نظر او ادبیات زنده و پویا ادبیاتی است که از گوشه گیری در امان، و پیوسته در ارتباط با ادبیات دیگر ملل باشد، که این ارتباط از طریق ترجمه و خلاصه نویسی و شناساندن ادبای ملل دیگر میسر می شود. از این روست که او از ترجمه شاهنامه و غزلیات حافظ و رباعیات خیام که توسط ادبای معاصرش انجام شد استقبال گرمی نمود. از نظر او ادیب فرمانروای ذوق وخیال و متحـرک و متغیـر آن است . ادیب خـود پـدیـده ای اجتماعی است لذا اثر او نیز باید به عنوان یک پدیده اجتماعی خود نمایی کند یعنی اثر او باید مورد استقبال یا رد قرار گیرد و مخاطب را یا به شگفتی وا دارد یا به خشم. ادیب باید در میان مردم و برای آنان زندگی کند . آنچه که در نگاه او برای هر گونه پژوهش ادبی و علمی لازم و دارای اهمیت است توجه به فرهنگ حاکم بر جامعه است که جوینده ی ادب وعلم نمی تواند ادعای بی نیازی از آن را نماید . آنگاه که شعر جاهلی را بر اساس روش دیکارت مورد نقد و بررسی قرار می دهد بر این نکته تأکید می کند که اگر گذشتگان درباره یک موضوع اظهار عقیده کرده اند لازم نیست که آن اظهار نظرها مقدس شمرده و در همان حد خود را محدود سازیم بلکه شایسته است در کنار آن نظر خود را نیز بیان نماییم. چرا که ممکن است نظر ما دقیقتر از گذشتگان باشد یا اینکه آنان چیزهای مهمی را از یاد برده و یاد آوری آن را به ما سپرده باشند آزاد اندیشی او در برخورد با موضوعات ادبی باعث انتشار نظریه انتحال شعر جاهلی شد، پس از بررسی دقیق لغوی و معنوی شعر جاهلی بدین نتیجه می رسد که آنچه را به شعرای جاهلی نسبت داده اند صحیح نیست و ساخته و پرداخته راویان و قصه پردازان و متکلمان بعد از اسلام است که به انگیزه های مذهبی، قومی و سیاسی به آنها نسبت داده شده است. او محققان را به این نکته سوق می دهد که به هنگام بحث و تحقیق درباره یک موضوع ادبی باید خود را از دانسته های خود خالی نموده و عواطف و تعصبات را نیز کنار گذاشت، در این صورت است که اثری ارزشمند و خالی از هر گونه تعصب و اشتباهی پدید خواهد آمد. در نگاه او شعر دارای دو ویژگی مهم است و در صورت فقدان این دو، از ارزش ساقط می گردد : اول اینکه شعر نمونه ای از یک جمال مطلق است و از این رو هم متأثر از جامعه زمان خود است و هم تأثیر گذار بر آن، از سوی دیگر شعر آیینه ای از قوت و ضعف، محیط و اثر شاعر است. طه حسین به عنوان یک مصری نسبت به وطن خود بی اهمیت نبوده است و برای پیشرفت آن تحرکات فکری و عملی بسیار از خود نشان داده است. او برای پیشرفت مصر بدین نتیجه رسیده است که باید پیرو غرب شود، در نگاه اول شاید تعجب کنیم که چرا او به عنوان یک ادیب و متفکر خود را در زمره غرب زدگان قرار داده است، اما طه حسین غرب زدگی خود را رد می کند و می گوید: در گذشته، کشور مصر بیشتر با بلاد شام و بین النهرین در ارتباط بوده است و از آنجا که این مناطق در حوزه مدیترانه و تحت سیطره روم بوده است و با توجه به اینکه هم اکنون نیز با غرب ارتباط گسترده ای دارد، مصریان با فلسفه یونان آشنا گشته و از لحاظ عقلی از آبشخور غرب بهره برده اند همانگونه که اروپاییان نیز در فکر و اندیشه مرهون یونانیان می باشند، و بدین جهت مصر از قدیم الایام غربی بوده و باید غربی بماند. طه حسین عوامل موثر بر روح ادبیات مصر را سه چیز دانسته است : الف) میراث مصر قدیم که از گذشته دور به دست ایشان رسیده است. ب) عنصر عربیت که آن را از لغت و دین اسلام و فرهنگ خود گرفته است. ج) عنصر بیگانه که از طریق ارتباط مصر با یونان و روم و فینیقیه در گذشته و اروپا و آمریکا در عصر حاضر حاصل شده است. طه حسین تاریخ بشری را به پنج دوره تقسیم کرده و پیشوایان هر دوره را نیز معرفی نموده است : 1- عصر فکر به پیشوایی سقراط و ارسطو و افلاطون 2- عصر شعر به پیشوایی هومر 3- عصر سیاست به پیشوایی اسکندر و جولیو سزار 4- عصر دین به پیشوایی مسیحیت و اسلام 5- عصر جدید که ترکیبی از چهار دوره قبل است. همانطور که ملاحظه می شود پیشوایان چهار دوره، غربی ها به طور عام و اروپا به طور خاص است و اگر طه حسین در شیفتگی خود نسبت به غرب زیاده روی می کند جای شگفتی نیست. او ادبای هر دوره را در سه گروه مورد بررسی قرار می دهد : 1- گروهی که برای گذشته قداست و حرمت قائل می شوند و از هرگونه اظهار نظر درباره آن خودداری می نمایند. 2- گروهی که در پی ردّ میراث گذشته و ابتکار و نوآوری اند. 3- دسته ای که با بهره گیری از میراث گذشته درصدد افزودن دستاوردهای جدید بر آن هستند. همانطور که می دانیم ابوالعلاء یکی از شخصیت های مهم ادبی است که مورد توجه و عنایت طه حسین قرار گرفته است تا آنجا که سه اثر خود ( تجدید ذکری أبی العلاء، مع أبی العلاء فی سجنه و صوت أبی العلاء ) را به این شخصیت اختصاص داده است. طه حسین به پژوهشگران حوزه ادب پیشنهاد می دهد که فلسفه و ادب ابوالعلاء را به صورت جداگانه در شعر و نثر او مورد بررسی قرار دهند تا فهم دقیق و درستی از او حاصل شود . اکنون می خواهیم بدانیم میان این دو ادیب نابینا چه تفاوت ها و شباهت هایی در مواجهه با مشکلات وجود دارد و آیا طه حسین از ابوالعلاء تأثیری پذیرفته است یا نه؟ یکی از نکات مشترک این دو ادیب مصادر فکر آنان است ؛ همانطور که اشاره شد ابوالعلاء معری با آشنایی از فلسفه یونان و هند و آداب و رسوم فارسی زبانان، افکار و اندیشه های آنان را در آثار خود بیان نمود و خود نیز در عمل بدانها کوشیده است. از یونانیان آموخت که زیبایی روح در حکمت آموزی و روشنی عقل در ادب و عفت سبب رام کردن قوه شهوت است و همچنین برای از بین بردن حسادت باید به زهد پناه آورد. اما فارسی زبانان در ترک ازدواج و ذبح حیوانات بر وی موثر واقع شدند. هندیان نیز ابوالعلاء را به پرهیز از زنان، و فرزند داری و ترک شهوات جسمانی سوق دادند بنابراین از لحاظ فکری هم از غرب و هم از شرق بهره مند شده است، طه حسین نیز مصادر فکری و فرهنگی خود را ادبیات عرب، الأزهر و فرهنگ یونان و روم قدیم و تمدن معاصر غرب معرفی نموده است. چنانکه ندای تدریس ادبیات یونان را در مصر سر داد و خود شش سال در این حوزه به تدریس پرداخت، و از این جهت است که او را دارای فرهنگ دوگانه شرق و غرب دانسته اند. از سوی دیگر ابوالعلاء معری تنها امام و پیشوای رسیدن به حقیقت را عقل انسان می داند و بر نیروی عقل بسیار تکیه می کند. در حل مشکلات تنها عقل را حاکم برتر می داند هر چند گاهگاهی نیز از عجز عقل سخن می راند، و همچنین او شک را وسیله ی رسیدن به حقیقت می داند ولیکن خود نتوانسته از این طریق ـ یعنی شک ـ به حقیقت برسد و در دایره شک دست و پا می زند. طه حسین نیز ادیبی عقل گراست و شک را وسیله حصول حقیقت می داند و مصریان را دارای گرایش عقلی می داند چرا که در گذشته از طریق اسکندریه با عقل و فلسفه یونانی آشنا شده و از آن تأثیر پذیرفته است. و بدین جهت طرفدار تجدید و مخالف تقلید محض است. نکته دیگری که این دو ادیب در آن مشابهت دارند، تردید و عدم ثبات در آراء و متهم شدن به کفر و زندقه است آنگاه که ابوالعلاء در اعتماد بر عقل زیاده روی می کند تردید او افزون می گردد. او گاهی بر وجود خدا و حکمت او تاکید می کند و گاه وجود هرگونه رابطه بین خدا و انسان را نفی می کند، حتی پیامبران را نیز انکار می کند، طه حسین نیز در ابتدای حرکت علمی خود از آنجا که در محیط اسلامی زندگی می کرد و با قرآن و دین سر و کار داشت به ایمان بر آنها شهادت می دهد ، لیکن گاه از انکار بعضی از قصص قرآنی سخن می گوید. او تأثیر اسلام را بر فکر و فرهنگ مصر رد می نماید، و بین دین و علم رابطه تنگاتنگی برقرار می کند و از مخاطب خود می خواهد که به هر دو اهمیت دهند ؛ چرا که دین او را از حرص و یأس دور نگاه می دارد و علم باعث قدرت و توانمندی او می گردد و هیچ انسانی نیست که از این دو نیــــرو بی نیاز باشد. طه حسین پس از انتشار کتاب « فی الشعر الجاهلی » از سوی علمای الأزهر تکفیر گردید و کتاب او جمع آوری و سوزانده شد. ابوالعلاء فیلسوفی جبری مسلک است و معتقد است امور بشر تماماً از سوی خدا مقدر شده است و در حیات و مرگ، شادی و غم از خود اختیاری ندارد. طه حسین نیز به نوعی جبر اجتماعی ورای ادیب اعتقاد دارد، از نظر او ادیب راهی جز اینکه تصویرگر جامعه خود باشد ندارد. همچنین این دو ادیب از جمله اصلاح طلبان جامعه خود بودند چنانکه ابوالعلاء درباره فقر و غنا، رابطه ملوک و رعیت، اخلاق طبقات مختلف مردم اظهار نظرهای گسترده ای دارد. طه حسین نیز گام های بلندی جهت پیشرفت مصر بخصوص در عرصه تعلیم و تربیت برداشته و برای این هدف ، برنامه هایی را مدون نموده است، او در عرصه تعلیم به اصل فرصت های برابر برای همه معتقد است و از آنجا که تعلیم را وسیله تغییر و تحول در یک جامعه می داند خواهان عمومی شدن تعلیم در بین افراد است. شجاعت این دو ادیب را نباید از یاد برد چرا که ابوالعلاء با بیان افکار ضد و نقیض خود درباره مسائل دینی و بیان صریح ظلم و ستم حکام هیچ گونه ترسی از خود نشان نداده است، طه حسین نیز شجاعت خود را در انتقاد از شیوخ الأزهر و روش تدریس ایشان، در هم شکستن قداست میراث ادبی گذشته و آوردن نام پیامبر بدون ذکر صلوات الله و سلامه علیه و آله نشان داده است. اما از زمینه های اختلاف این دو شخصیت می توان به عدم شرکت ابوالعلاء در فعالیت های سیاسی با وجود فراهم بودن شرایط اشاره کرد حال آنکه طه حسین علاوه بر انتشار مقالات در روزنامه های سیاسی در پست های استادی، ریاست دانشکده، و وزارت آموزش و پرورش فعالیت های گسترده ای را انجام داده است. زمینه دیگر اختلاف این دو ادیب در برخورد با مسأله زن می باشد. ابوالعلاء ظالمانه بر زنان می تازد و آنان را از تحصیل علم و دانش منع می کند اما طه حسین طرفدار آزادی زن و خواهان حتی آموزش دختران و پسران به صورت مختلط می باشد. ابوالعلاء به اصل برابری و مساوات چه در ثروت و چه در سیاست معتقد است و در این اعتقاد از افکار یونانی و اندیشه های اسلامی متأثر بوده است حال آنکه طه حسین برابری و مساوات را ردّ کرده و به کمونیسم معتقد است. یکی دیگر از مهمترین اختلافات ابوالعلاء با طه حسین مسأله بدبینی و گوشه گیری ابوالعلاء است، او نه تنها نسبت به مردم روزگار خود بدبین بوده بلکه از فعالیت های اجتماعی و سیاسی نیز کناره گرفته و حتی از ازدواج که اولین و اساسی ترین فعالیت اجتماعی محسوب می شود سرباز زده است، اما طه حسین در صحنه اجتماع و سیاست به صورت فعالانه حاضر می شود و هیچ گونه انزوایی را تحمل نمی کند. عده ای بر این عقیده اند که طه حسین فردی متشائم بوده است و این تشاوم را از محبـوب دیرینه خود ارث بـرده است، همچنیـن او را در شک پیـرو ابوالعلاء می دانند، همچنین طه حسین در پیگیری خلقیات باطنی انسان ها تحت تأثیر ابوالعلاء بوده است.
مریم رضایی مقدم محمد علی طالبی
از میان فارسی زبانان بهترین داستان را در این زمینه در قرن ششم هجری قمری، نظامی گنجوی به نظم درآورد و بسیاری از شاعران و نویسندگان فارس و ترک، کار او را الگوی خود قرار داده و بر اساس آن، داستان پردازی کردند. در حالیکه نخستین نگرش ادبیات عرب به این داستان در دوره ی معاصر بود که شوقی بعد از آشنایی با راه و روش نمایشنامه نویسی،این داستان را موضوع یکی از نمایشنامه هایش با نام مجنون لیلی قرار داد. شوقی و نظامی در نگاشتن اثر خود بر روایت ابو الفرج اصفهانی در کتاب الأغانی تکیه داشته اند ولی باز هم وفاداری شوقی به اصل داستان بیش ازنظامی است.نوآوری ها و افزودن های نظامی بیش ازشوقی بود و می توان گفت؛ این به دلیل تفاوت در ادب و عصر دو شاعر است. مهمترین تفاوتی که بیناین دو اثر بود عذری بودن یکی و صوفی بودن دیگری است و ریشه ی این تفاوت درعصر دو شاعر است چون عصر نظامی عصر برتری تصوّف و اندیشه ی صوفی بود بنابراین او به داستانش رنگ صوفی زده است. کلمات کلیدی: ادبیات تطبیقی، مجنون لیلی، لیلی و مجنون، احمد شوقی، نظامی گنجوی
نعمان آذری حسین میرزایی نیا
چکیده: ابراهیم طوقان شاعر نامدار معاصر عرب در سال 1905میلادی در نابلس دیده به جهان گشود. اگر چه بیماری از همان دوران کودکی همزاد او شد و تا پایان عمر کوتاهش وی را همراهی کرد؛ اما حوادث تلخ پیش بینی فرجام ناگوار فلسطین که سال ها قبل از وقوع، در تفکر شاعر شکل گرفت، بیش از هر دردی وی را آزرده خاطر نمود و رنج داد. شعر ملی گرایانه و وطنی که شعری است پیرامون مسایل و مشکلات سیاسی و اجتماعی وطن در دیوان ابراهیم طوقان، مهم ترین و اساسی ترین ابیات را به خود اختصاص داده است. او با درایت و دوراندیشی که داشت، هموار نسبت به آینده ی دردناک وطن و سرزمینش به هموطنان هشدار می داد و در شعر وطنی خویش آنان را به مقاومت دربرابر توطئه ها و نقشه های شوم استعمار و یهود فرامی خواند. و همین احساس تعهد انسانی و میهنی بود که او را پرچمدار ادبیات ملی گرایانه گردانید و وی را ملقب به شاعر وطن نمود. سبک بیان ابراهیم طوقان در شعر ملی گرایانه اش بسیار آسان و قابل فهم برای همگان و گاهی به شدّت تهکمی و انتقادی است که همواره مزیّن به آرایه های ادبی می باشد. مضامین این نوع از شعر وی فقط به ملت فلسطین اختصاص ندارد، بلکه از تمام کسانی که محبّت و عشق راستین خود را در خدمت وطن قرار داده اند سخن می گوید، آن هایی که همچون گاندی نام خود را با فدا کردن زندگی با ارزش خود در راه آزادی اندیشه ی ملتش بلندآوازه کرد. ابراهیم طوقان در سال 1941میلادی و در سن 36سالگی، پیش از اشغال سرزمین فلسطین چشم از جهان فرو بست. واژه های کلیدی: ابراهیم طوقان، شعر، وطنیات، فلسطین، ادبیات معاصر عرب.
معصومه فرخ حسن مجیدی
«ربّ السجنُ احبُ إلیَّ مما یَدعوننی إلیه ...» «حبسیه» یا «زندان نامه» بانگ وجدان های بیداری است که در برابر بی عدالتی ها و زورگویی ها طنین می اندازد. نهیبی است که از ژرفای تاریک، صفوف زورمندان را شهاب گونه در هم می شکند و می پراکند. سرچشمه ی این نوع ادب را باید در احساسات صادقانه ی بشری جستجو کرد. این ویژگی، نه تنها به ادبیات زندان جذابیتی خاص بخشیده، بلکه آن را فراتر از زمان و مکان، در قلب ادبیات زنده و ارزشمند انسانی قرار داده است. «محمود درویش» یکی از معروف ترین شاعران معاصر عرب است که در طول عمر خود سه بار زندان های رژیم صهیونستی را تجربه کرده و اشعاری که در این زندان ها سروده است جزء پربارترین اشعار او و نماد ادبیات مقاومت در فلسطین است. «مسعود سعد سلمان» نیز در ادبیات فارسی بزرگترین شاعر حبسیه سرا است که حدود بیست سال از بهترین سال های عمرش را در زندان گذراند و اشعاری در این زندان ها سرود که از دل برخاسته و بر دل می نشیند. شعر «محمود درویش» زاییده ی اندیشه ی شخصی و حجره های بسته نیست بلکه نبض صادقانه ای است که ثمره ی پیوند با مردم و محبت و علاقه به آنان است. ناله و فریاد مسعود سعد نیز برخاسته از پندار اغراق آمیز شاعرانه نیست؛ چرا که او درد و رنج را با تمام وجود لمس کرده است. این پژوهش شامل سه فصل است؛ فصل اول به کلیات بحث و اوضاع سیاسی، زندگی و شعر محمود درویش و مسعود سعد سلمان و تطبیق بین این دو مبحث می پردازد. فصل دوم رساله مربوط به حبسیه سرایی، تعریف و پیشینه ی آن و موضوعات حبسیه در زبان و ادبیات عربی و فارسی در دوره ی قدیم و معاصر به همراه شاهدهای شعری است و فصل سوم به تطبیق موضوعی حبسیات محمود درویش و مسعود سعد سلمان و بیان شباهت ها و تفاوت های موضوعی میان حبسیات این دو شاعر با تکیه بر شاهد مثال ها عنایت دارد.
حسن بهادری هادی شعبانی
چکیده توفیق الحکیم(1897م-1987م) در آثار نمایشی خود به ساختار توجه زیادی نموده است، نمایشنامه نویسی عربی با آثار توفیق الحکیم قدم به مرحله ی تازه ای نهاد، به طوری که این جلوه و نمود را می توان در آثار این هنرمند به وضوح مشاهده کرد. در حوزه ی نمایشنامه البته به شکل اصولی و صحیح آن، همواره قواعد و استانداردهایی بسیار بنیادی وجود دارد که بکارگیری هر کدام از آنها با روابط حساب شده و منطقی باعث بوجود آمدن اثری در خور توجه می شود. و از آنجا که ساختار هر نمایشنامه در بر گیرنده ی شکل آن است، آنچه بدنبال می آید در واقع مباحثی است پیرامون برخی مفاهیم در ساختار یک نمایشنامه چون موضوع، درونمایه ، کشمکش ها، تضادها، گره افکنی و گره گشایی و ... این رساله در پی آن است که این شاخص ها را از خلال نمایشنامه ی شهرزاد توفیق الحکیم همراه با ذکر شواهد و نمونه ها مورد تحلیل قرار می دهد .به طوری که این مباحث گزینش برخی از مسائل مهم در ساختار و ساختمان نمایشنامه به شمار می رود و به طور کلی به طرح و بسط و تحلیل و بررسی مفاهیمی که در این ساختار بیشتر حائز اهمیت بوده می پردازد. کلیدواژه ها: توفیق الحکیم، نمایشنامه، شهرزاد، ساختار.
علی رضا رشید صیداباد حسین شمس ابادی
بر این اساس در تحلیل نمودهای پیوند و پیشرفت، روش مقایسه ای را پیش گرفتیم و برای هریک از چهار فصل کتاب، مقدمه ای نوشتیم که ماهیت، حدود و ابعاد موضوعی که بدان پرداخته می شود را بنابر هدف مرسوم، بدون زیاده گویی، بیان می کند، با آگاهی بر اینکه، خلاصه و مفید بودن اصلی است که درتمام فصل ها رعایت شده است.
خدیجه ایرانی هادی شعبانی
تحولات فلسطین که یکی از مهم ترین اتفاقات سیاسی تاریخ معاصر است، توانست در ادبیات معاصر عرب تأثیرات چشمگیری بگذارد. تأثیراتی که برای پیدایش هر یک از آنها نیاز به سپری شدن سالیان متمادی بود. براین اساس ادبیات فلسطین در قالب سه دوره تاریخی بررسی می شود: 1ـ دوره حکومت عثمانی ها 2ـ دوره قیومیت بریتانیا بر فلسطین 3ـ دوره حکومت صهیونیست ها و فلسطین آغاز آوارگی فلسطینیان شعر در دوره اول به علت توجه افراطی به هنرهای بدیعی ، دچار ضعف شد و به علت عدم توجه ترک ها به زبان عربی ، شعر در سراشیبی انحطاط قرار گرفت. شعر فلسطین در دوره دوم حیات خود با صدور اعلامیه بالفور که شرایط را برای تشکیل سرزمین یهود فراهم می کرد مصادف بود. این برهه از تاریخ فلسطین، آکنده از مبارزات مردمی است که گسترده ترین شکل آن در سال 1936 به وقوع پیوست و سه سال به طول انجامید شاعران در این مرحله دیگر برای حاکمان شعر نمی سرودند بلکه برای مردم و همراه آنان زندگی می کردند. در این مرحله، شاعران با کاربرد موضوعاتی نظیر وعده بالفور، مذمت دلالان، غفلت رهبران و... بالاترین نقش را در توسعه بیداری عمومی ایفا می کردند. دوره سوم که با فاجعه 1948 یعنی تأسیس دولت اسرائیل در فلسطین آغاز می شود، تحولی ژرف در ادبیات معاصر این کشور پدید آورد. تلاش های مذبوحانه صهیونیست ها که در سایه حمایت های استعمار پیر بریتانیا هر لحظه گسترش می یافت، توانست تحرکی نوین در موضوعات شعر معاصر فلسطین پدید آورد. در نتیجه تجربه ی تراژدی گونه ای که در این برهه از زمان شکل گرفت، موضوعات جدیدی مثل تبعید، آوارگی، بازگشت، مبارزه طلبی، آزادیخواهی و... به شعر فلسطین راه پیدا کرد. از آن پس شعر پیوندی ناگسستنی با توده مردم برقرار کرد و گام های مبارزان را در پیشبرد جنبش ملی استوار تر ساخت.
عباس ابراهیمی دلبری حسن مجیدی
فرم چکیده ی پایان نامه ی دوره ی تحصیلات تکمیلی دفتر مدیریت تحصیلات تکمیلی نام خانوادگی دانشجو: ابراهیمی دلبری نام: عباس ش دانشجویی: 2342126988 استاد راهنما: دکتر حسن مجیدی استاد مشاور: دکتر عباس گنجعلی دانشکده: الهیات و معارف اسلامی رشته: زبان و ادبیات عرب گرایش: ادبیات مقطع: کارشناسی تاریخ دفاع: تعداد صفحات: عنوان پایان نامه: شرح احوال و بررسی آثار دکتر شوقی ضیف کلیدواژه ها: تاریخ ادبیات معاصر، شوقی ضیف ،شرح حال، آثار. چکیده فعالیت های دکتر شوقی ضیف را می توان به چهار دسته کلی تقسیم کرد: ا- وی کتاب های مختلفی نوشت، در این زمینه حدود پنجاه أثر در زمینه های مختلف ادبیات عربی شامل پژوهش های اسلامی، نقد ادبی،بلاغت، نحو، تاریخ ادبیات، فنون ادبی و...به یادگار گذاشت و به همین خاطر به«سیوطی معاصر» ملقّب گشت. 2- وی نسخه های خطی مختلف زیادی را تصحیح کرد.3-مقالات زیادی در طول زندگی خود نوشت و منتشر کرد. 4- اقدامات مختلفی در زمینه زبان شناسی برای آسان سازی نحو در فرهنگستان زبان قاهره انجام داد و باب بندی جدیدی در این علم ارائه داد. شوقی ضیف تاریخ ادبیات را بر اساس دوره های سیاسی تقسیم کرد و براین اساس معتقد است که تاریخ ادبیات عربی از پنج دوره عصر جاهلی، اسلامی، عباسی، دول و امارات و معاصر تشکیل می شود. وی با تعصب شدیدی که دارد به شیعه حملات بی رحمانه ای می کند و بسیاری از اعتقادات بر حقّ شیعه را زیر سوال می برد. کلید واژه ها : تاریخ ادبیات معاصر، شوقی ضیف،شرح حال،آثار. امضای استاد راهنما
مینا کاویان ریوف حسن مجیدی
در شیوه ی نقد روان کاوانه، به شرایط روانی هنرمند با توجه به مدارک موجود از قبیل مصاحبه ها، نامه ها و آثارش آگاه می شویم؛لذا می توان با مطالعه ی آثار ماغوط به تحلیل خلقیات او پرداخت. محمد الماغوط به عنوان شاعر، دارای خصوصیات اخلاقی چون حزن و اندوه، اضطراب، کناره گیری از اجتماع، نوشیدن شراب و سیگار کشیدن است. این خلقیات ریشه در کودکی ماغوط، ستیزه های تنانی-روانی(psycho-physical conflict) هم چون فقر، زندان، سرزمین مادریش، آداب و رسوم و مرگ عزیزان دارد. در انتها، ناخودآگاه ماغوط با مطالعه تاثیر ناخودآگاه بر به وجود آمدن آثار، انتخاب واژگان، تعابیر اشاره شده مورد بررسی قرار می گیر و از آنجا که ناخودآگاه منبع عقده هاست؛ به عقده های این شاعر چون مهرطلبی دهانی(incorporativ behavior oral) و عقده ادیپ(oedipus complex) پرداخته شده است. این پایان نامه در فصل اول و دوم نظری اجمالی بر زندگی نامه ماغوط و عناصر مهم روان کاوی دارد و در فصل اصلی به تحلیل خلقیات ماغوط می پردازد.
فاطمه شمس الدینی لری حسن مجیدی
فرم چکیده ی پایان نامه ی دوره ی تحصیلات تکمیلی دفتر مدیریت تحصیلات تکمیلی نام خانوادگی دانشجو: شمس الدینی لری نام: فاطمه ش دانشجویی: 8823421350 استاد راهنما: دکتر حسن مجیدی استاد مشاور: دکتر مهدی خرمی دانشکده: الهیات و معارف اسلامی رشته: زبان و ادبیات عرب گرایش: ادبیات مقطع: کارشناسی ارشد تاریخ دفاع: پاییز 1390 تعداد صفحات:176 عنوان پایان نامه: بررسی مقایسه ای حکایات احمد شوقی و ابن مقفع (مضمون و محتوا) کلیدواژه ها: بررسی مضامین، مقایسه، حکایت، احمد شوقی، ابن مقفع چکیده در لباس افسانه و قصّه بسیاری از گفتنی ها را که به طرز دیگر، گفتن آنها دشوار و گاه ممتنع است، می توان بیان کرد. این افسانه ها گاه به صورت قصّه ها یا حکایاتی کوتاه از زبان حیوانات بیان می شوند. در این حکایت ها، قهرمانان جانوران هستند و اغلب رفتارهای حیوانات نماد اعمال و رفتار انسانی است. به عنوان مثال شیر تصویرگر شاهان و حاکمان، روباه سمبل فریبکاران یا گلّه نماد وحدت و یکپارچگی اجتماعی است. در میان آثار منثور، کلیله و دمنه و در میان آثار منظوم حکایات احمد شوقی مشهورترین آثاری هستند که تعداد زیادی از این حکایت ها در آن ها نمود پیدا کرده است؛ در این تحقیق بر آن بوده ایم تا با مقایسه ی کلیله و دمنه ی ابن مقفع و حکایات شاعر مصری، احمد شوقی، به بررسی مضامین مشترک موجود در این دو اثر بپردازیم. نتایج به دست آمده نشانگر این مطلب است که آثار یاد شده در مضامینی چون: اخلاق، دین، سیاست و مسائل اجتماعی وجوه مشترکی دارند. کلید واژه ها: بررسی مضامین، مقایسه، حکایت، احمد شوقی، ابن مقفع امضای استاد راهنما: دکتر حسن مجیدی
گلنار مهاجر مشهدی حسن مجیدی
فرم چکیده ی پایان نامه ی دوره ی تحصیلات تکمیلی دفتر مدیریت تحصیلات تکمیلی نام خانوادگی دانشجو: مهاجر مشهدی نام: گلنار ش دانشجویی: 8833421338 استاد راهنما: دکتر حسن مجیدی استاد مشاور: دکتر هادی شعبانی دانشکده: الهیات و معارف اسلامی رشته: زبان و ادبیات عرب گرایش: ادبیات مقطع: کارشناسی ارشد تاریخ دفاع: تیر1390 تعداد صفحات:147 عنوان پایان نامه: بررسی گرایش های فکری و ادبی صلاح عبدالصبور کلیدواژه ها: تاریخ ادبیات معاصر، صلاح عبدالصبور، بررسی گرایش های فکری و ادبی چکیده موضوع پایان نامه بررسی گرایشهای فکری و ادبی صلاح عبدالصبور است در این اثر ضمن پرداختن به اوضاع سیاسی و فرهنگی مصر و تحوّلات حاصل از آن در حوزه ی شعر و نثر و نمایشنامه که عامل اصلی پیدایش شاعران نوگرا در قلمرو ادبیات معاصر عرب به شمار می آید، به زندگینامه شاعر از تولد تا وفات اشاره شود. «صلاح عبدالصبور»از شاعران نسبتاً پر کار عرب به شمار می آید، و تلاش بارزی در تالیف نمایشنامه دارد وی در طول حیات تقریباً کوتاهش، توانست پنج نمایشنامه و پنج مجموعه شعری بنویسد. بدون شک مهمترین اثرش نمایشنامه «مأساه الحلاج» و «الأمیره تنتظر» می-باشد که مورد بررسی قرار خواهد گرفت. و در نمایشنامه مأساه الحلاج به شخصیت حلاج بن منصور پرداخته و آن بزرگ مردی است که جان خود را نثار آزادی می کند.حلاج در این نمایشنامه آن متصوفی نیست که زندگی را در آه و ناله و عبادت شبانه خلاصه کند. بلکه او مصلحی است که خواهان اصلاح جامعه و زدودن فقر و شر از آن است. در یک کلام وی تشنه عدالت و دادگری است. حزن و اندوه از ویژگیهای شعر«صلاح عبدالصبور» است؛ زیرا وی از مشکلات جامعه عرب رنج می برد و خود را مسوول اصلح آن می داند. در طی سال های زندگی خویش اشعار اجتماعی و انتقادی فراوانی سروده است. بسیاری از اشعار وی نمایانگر اوضاع و احوال ملّت عرب در دهه های گذشته است. کلیدواژه ها: تاریخ ادبیات معاصر، صلاح عبدالصبور، بررسی گرایش های فکری و ادبی امضای استاد راهنما: دکترحسن مجیدی جج مف
جواد عابدی چایدره حسن مجیدی
یکی از رویکردهایی که امروزه در نقد ادبی به دلیل پیوند ادبیات با روان شناسی مورد توجه فراوانی قرار می گیرد نقد روان شناختی است. بر مبنای این نوع از نقد قادر خواهیم بود نحوه تکوین ادبیات و مراحل ایجاد آن را تبیین کرده و نیز بر پایه آثار ادبی در مورد حالت روانی و شخصیت خالق آن، به کنکاش پرداخته و به درکی درست نسبت به رازهای درونی اثر ادبی برسیم. این پایان نامه که در مورد تحلیل شخصیت و ادب ابن رومی نگارش شده، بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل اشعار وی و بررسی محتوا، به برخی از حالتها و ویژگیهای شخصیتی او از جمله احساس حقارت، عقده حقارت و مکانیسم های دفاعی ـ روانی بپردازد و شخصیت وی را با استفاده از مفاهیم و نظریه های شخصیت مورد ارزیابی و سنجش قرار دهد. در پایان می توان به این نتیجه رسید که اگر ابن رومی احساس های حقارت خود را بهتر می شناخت و برای جبران آنها از مکانیسم های دفاعی پخته تری استفاده می کرد، می توانست به جایگاهی که درخورش بود، برسد.
محمد قادری کاووس سید امامی
چکیده مفهوم سرمایه اجتماعی به عنوان یک مفهوم کلیدی و انسجام بخش در مباحث جامعه شناسی روز دنیا، اگرچه با اختلاف چند دهه ای در کشور ما مطرح شده است لکن در چند سال گذشته تا حدودی مورد توجه اندیشمندان، سیاستمداران و سیاستگذاران ایرانی قرار گرفته است. این مفهوم که بنابر تعریف علمی به معنای میزان حس اعتماد و مشارکت اجتماعی آحاد جامعه در روند زندگی اجتماعی است، حاوی مولفه هایی چون اعتماد درونی، سیستم شبکه ای، کارآمدی نهادهای مدنی، میزان اخلاق مداری و عملکرد ارزش ها و هنجارها می باشد. بر این مبنا در این تحقیق سعی شده است تا ضمن تبیین و واکاوی مفهوم تئوریک سرمایه اجتماعی از یک سو و تعریف جامع و مانعی از مدل توسعه سیاسی بومی (ایرانی ـ اسلامی) از سویی دیگر، به بررسی نسبت این مفهوم با توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران پرداخته شود. بر این اساس، سوال اصلی که محور کار این پایان نامه قرار گرفته بدین شرح است که «سرمایه اجتماعی در فرآیند توسعه سیاسی جمهوری اسلامی ایران تا چه میزان نقش داشته است؟» علاوه بر آن، در بخش های مختلف کار به دو سوال فرعی «مولفه های سرمایه اجتماعی کدامند؟» و «تناسب و میزان انطباق مفهوم سرمایه اجتماعی با آموزه های اسلامی چگونه است؟» نیز پرداخته شده است. با توجه به سوال اصلی این تحقیق، آنچه به عنوان فرضیه تحقیق در نظر گرفته شده به شرح زیر است: «به رغم انطباق مفهوم سرمایه اجتماعی با آموزه های اخلاقی و روش حکومت داری مطلوب اسلام، استفاده شایسته ای از این مفهوم و افزایش ظرفیت های آن در فرآیند توسعه سیاسی جمهوری اسلامی به عمل نیامده است.» در انجام این تحقیق که قلمرو زمانی آن از ابتدای تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران، قلمرو مکانی آن کشور جمهوری اسلامی ایران و قلمرو موضوعی آن موضوعات مربوط به مفهوم سرمایه اجتماعی و توسعه سیاسی در
نعمت الله عرب پور حسن مجیدی
داستان نویسی آن هم از نوع کوتاه در جهان عرب و فارس رواج گسترده ای داشت، که این نوع داستان بیشتر به بیان حقایق اجتماع و در قالب طنز نمود پیدا کرد،دراروپا تا اواخر قرون وسطی نوول به قصه ها و حکایت هایی گفته می شد که بیشتر جنبه ی شوخی و مطایبه داشتند داستان کوتاه به شکل و الگوی امروزی در قرن نوزدهم ظهور کرد اولین بار آلن پو در سال 1824 اصل انتقادی و فنی خاصی را ارائه داد و پواندرماتیوز اصطلاح داستان کوتاه را پیشنهاد داد آلن پو و گوگول پدران داستان کوتاه به مفهوم امروزی آن هستندکه در این پایان نامه هدف اساسی تطبیق فنون داستان نویسی این دو نویسنده است که بعد از بررسی داستان کوتاه به صورت مختصر و به بررسی آن از دیدگاه دو نویسنده فارسی و عربی به نام های جمال زاده و نجیب محفوظ پرداخته و بعد از بیان مختصری از شرح حال دو نویسنده، به بررسی سبک ادبی دو نویسنده و ساختارهای فکری آن دو پرداختم که ما در بررسی آن دو شاهد شباهت های فکری و فرهنگی و اجتماعی هستیم، با توجه به اینکه هر دو نویسنده بیشتر در داستان هایشان به بیان حقایق جامعه و درد و رنج های مردم آن هم نه به طور صریح، بلکه به حالت طنز گونه پرداختند. ما شاهد نفوذ چشم گیر آن دو در اجتماع و در میان مردم هستیم، چون کسانی که معمولاً از بین خود مردم برخیزند و این چنین بی پرده از حقایق عصرشان در زمینه های سیاسی، اجتماعی و ... سخن بگویند معمولاً در بین مردم محبوبیت خاصی کسب می کنند، که این موارد را می توان در بررسی و ادامه این پژوهش شاهد بود،اما داستان کوتاه به شکل امروزی در قرن نوزدهم ظهور کرد که قصه نویسی در عصر کنونی در ادبیات عرب را می توان با ذکر بزرگانی چون نجیب محفوظ دنبال کرد که راه قصه نویسی را در واقعیت های عصر خودشان گنجاندند او کاتب وادیب مصری که اسم کاملش نجیب محفوظ عبدالعزیز ابراهیم احمد باشا،از جمله کسانی بود که تمام تلاش خود را در راه فن وادب بکار گرفت، کسی بود که بود که خودش را وقف جامعه اش کرده بود و داستان هایش را از زبان مردمش جاری می کرد او در شیوه داستان نویسی اش در ابتدا متأثر از محمودتیمور بود ولی بعد از اینکه کارش شکل گرفت از هیچ یک از نویسندگان متأثر نشد.کما اینکه بزرگانی چون جمال زاده در ادبیات فارسی در این خطه گام نهادند او در روز دوازدهم ژانویه 1892 در اصفهان به دنیا آمد پدرش سید جمال الدین واعظ اصفهانی به خاندان بزرگ مذهبی صدر که در اصل لبنانی بودند تعلق داشت او در وعظ و خطابه یکی از برجسته ترین خطیبان مشروطه خواه در اوایل قرن حاضر به شمار می رفت او در سیر تحول و شکوفایی داستان کوتاه نقش به سزایی را ایفا کرد، که در اینجا بنای پژوهش را تطبیق دو داستان نویس در جهان عربی و فارسی به نام نجیب محفوظ و جمال زاده قرار دادم و امیدوارم که با وجود کاستی های فراوان در این پژوهش توانسته باشم شمه ای از مفاهیم اصلی در تطبیق این دو نویسنده در اختیار خوانندگان این پژوهش قرار دهم و توانسته باشم رضایت استاد و دانشجویان عزیز را در این زمینه کسب کرده باشم.
امیررضا صفاریان حسن مجیدی
انتخابات دهم ریاست جمهوری به جهت شرایط زمانی و ویژگیهای منحصر به فرد آن از اهمیت ویژه ای در تاریخ جمهوری اسلامی ایران برخوردار است. در این انتخابات نیز به مانند انتخابات در ادوار پیشین، نامزدهای مختلف به بیان دیدگاه ها و مواضع خود پرداخته و از طریق تبلیغات، سعی در جذب آراء به نفع خویش داشتند. در پژوهش حاضر نویسنده سعی نموده است تا فعالیت انتخاباتی نامزدها را با تاکید بر دو نامزد اصلی تشریح و با یکدیگر مقایسه نماید. سوال اصلی که نویسنده در طول تحقیق در پی پاسخ به آن بوده این است که «نقاط افتراق و اشتراک فعالیت انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری دهم چه بودند؟» برای این منظور، مروری بر دوره نهم ریاست جمهوری و نیز اوضاع کشور در آستانه انتخابات دهم، مقدمه ای بر مقایسه نامزدها بر اساس مولفه های بدست آمده در بخش اول تحقیق بوده است. برای رسیدن به نتیجه، روش داده بنیاد به کار بسته شده است. وقایع سه ماهه منتهی به زمان انتخابات ریاست جمهوری دهم از تارنمای اینترنتی نامزدها و چند پایگاه هوادار و تعدادی خبرگزاری استخراج و کد گذاری گردیده است. این کدها، مفاهیم و مقوله هایی را به وجود آورده اند که فعالیت انتخاباتی نامزدها در بخش دوم تحقیق بر اساس آن مفاهیم و مقوله های نُه گانه، با یکدیگر مقایسه شده اند. بنابر آنچه گفته شد تحقیق پیش رو، فرضیه آزما نبوده و داده ها، مسیر تحقیق را شکل داده اند. در مجموع فعالیت انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری، تابعی از شخصیت سیاسی آنان و جناح سیاسی برخاسته از آن، ترسیم وضع موجود، ارائه الگویی برای اداره کشور و پیروزی در انتخابات با بهره گیری از روش های متنوع تبلیغاتی، ائتلاف سیاسی، ایجاد واگرایی بین مردم نسبت به اوصاف و ویژگی های نامزد رقیب و مقوله های دیگر بازشناسی شد. انتقاد از وضع موجود مهمترین نقطه اشتراک نامزدها بوده و در بهره گیری از روش های تبلیغاتی، ابزارهای مختلف و شگردهای تبلیغ سیاسی گوناگونی از سوی نامزدها مورد استفاده قرار گرفت. همچنین درحالی که مهمترین اختلاف نامزدها در مسائل سیاسی قابل طرح بود؛ اما نقطه تمرکز تبلیغات انتخاباتی آنان مسائل اقتصادی بوده است.
سجاد چیت فروش حسن مجیدی
چکیده یکی از مسائل مهم برای حفظ و گسترش اندیشه های یک مکتب پایه ریزی فکری و نظام مندسازی آن مکتب می باشد، نظام فکری شکل گرفته بعد از انقلاب اسلامی سال 1357 درایران نیز از این امر مبری نمی باشد. به نظر نگارنده رسیدن به مبانی فکری یک مکتب بدون داشتن یک روش و نظام فکریِ نظریه پردازی امری محال می باشد. فرض اصلی این پژوهش نیز آن است که برای رسیدن به الگوی بومی در اندیشه های سیاسی می توان از اندیشه ها و فرهنگ اسلامی به همراه اندیشه ها و روش شناسی های غربی استفاده نمود. ازاین رو هدف اصلی این تحقیق پاسخ بدین پرسش است که چگونه می توان از روش نظریه پردازی اندیشمندان اسلامی در قرون گذشته برای ساخت فلسفه ی سیاسی بومی – اسلامی استفاده نمود. در همین راستا در این تحقیق ابتدا به توضیح شیوه ی نظریه پردازی فارابی به عنوان مهم ترین فیلسوف سیاسی اسلامی پرداخته شده،و ابعاد گوناگون شیوه نظریه پردازی فارابی از استفاده ی فراوان فارابی از عقل گرفته تا استفاده وی از اندیشه های یونانی مدنظر قرار گرفته شده است. بعد از این مرحله به سراغ متون بر جای مانده و تاریخ اجتماعی –سیاسی فارابی رفته و روش وی را با استفاده از کتب و شرایط اجتماعی- سیاسی وی استخراج کردیم. در نتیجه گیری نیز با مفروض گرفتن صحت برخی اندیشه های جدید به نقد گذشته پرداختیم(روش گادامری ).در ادامه این تحقیق سه نفر از متفکرانی مورد بررسی قرار گرفتند که دغدغه های آنها به حل این مشکل مربوط می شد.با بررسی اندیشه های دکتر داوری ،عابدالجابری و شهید مطهری به این نتیجه رسیدیم که مدل شهید مطهری مبنی بر حفظ اصول اسلامی بادر نظر گرفتن شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی در اجتهادات سیاسی ،الگوی مناسب برای استفاده از اندیشه های غربی در کنار سنت های اسلامی می باشد.از دیگر نتایج این تحقیق آن بود که مشخص نمودیم برای استفاده از اندیشه های فیلسوفان سیاسی گذشته بایستی به نقد روش مند آنها با معیار برتری برخی اندیشه های جدید پرداخت. کلید واژه ها: فارابی، روش شناسی، فلسفه ی سیاسی اسلام، فلسفه ی مدرن، فلسفه کلاسیک
سکینه صارمی گروی حسن مجیدی
چکیده شعر معاصر، تعهد به مسائل اجتماعی انسانی را سر لوحه مضامین خویش قرار می دهد و شاعرانی را به تاریخ معرفی می کند که در راستای تصویر مفاهیم اجتماعی و حل مشکلات جامعه می کوشند. از برجسته ترین شاعرانی که در این زمینه فعالیت دارند جبران خلیل جبران و نیما یوشیج هستند. جبران و نیما به خاطر شرایط موجود، رویکردی مشابه در قبال دغدغه های اجتماعی مانند فقر، نابرابری اجتماعی، درد و رنج (نوستالژی)، زن، وطن، آزادی و... داشتند. از جمله کسانی بودند که مسائلی اجتماعی ذهنشان را به خود مشغول کرده بود؛ به همین خاطر خود را مدیون توده مردم و مکلّف به هدایتشان می دانستند. آنها عصر جدید را به شکل ملموسی تجربه کرده و به همه خدمت هایی که تمدن جدید به انسان نموده، واقفند اما آنجا که قرار است به خاطر نوگرایی، انسان و حرمت های انسانی تحت الشعاع قرار گیرد، به شدّت ابراز تنفر می کنند و در کنار دیگر پدیده های ناخوشایند و ظالمانه اجتماعی با آن به ستیز بر می خیزند. آنها در دو جامعه با دو شرایط اجتماعی مشابهی زندگی می کنند و با توجه به زمینه های فکری- عقیدتی مشترک، دارای دیدگاه مشترکی در برخورد با مسائل اجتماعی موجود هستند که این نوشته بر آن است تا با نگاهی پژوهشی به شعر آنها، به کشف مصادیق برخاسته از این دیدگاه ها نائل آید. کلید واژگان: ادبیات تطبیقی، فارسی و عربی، انسان، مضامین اجتماعی، جبران خلیل جبران، نیما یوشیج
طیبه شکوهی مهدی خرمی سرحوضکی
یکی از نتایج آشنایی با فرهنگ و تمدّن اروپایی در عصر بیداری در کشورهای عربی و آستانهی مشروطیّت در ایران، انعکاس مسأله ی زن در ادبیّات میباشد. پیشرفت و تحوّل در شوون اجتماعی باعث شد که هم زنان خود به آفرینش آثاری دست بزنند و هم مورد توجّه و اعتراض روشنفکران قرار بگیرند و در این کوشش ها شاعران و نویسندگان در صف اوّل قرار داشتند. از آن جایی که صادق هدایت سازنده ی اصلی ادبیّات داستانی، نقد ادبی و نخستین مترجم با قریحه ی آثار نویسندگان نو آور اروپایی در ایران هم چنین توفیق الحکیم پدر نمایشنامه نویسی معاصر عرب به نوعی با عصر بیداری و مشروطه و تحوّلات آن در ارتباط بودند، آثار این دو منبع خوبی برای بررسی این موضوع قرار گرفت. مهمترین مضامین مطرح شده در داستانهای هدایت و توفیق الحکیم مضامین اجتماعی وفرهنگی به خصوص جایگاه اجتماعی زنان در آن دوره است و گاهی مضامین اصلی حولِ موقعیّت زنان میچرخد؛ زنانی که در نوشتههای هدایت حضور مییابند متأثّر از اوضاع اجتماعی آن دوره، زنانی مغموم، ستمدیده، دور از محیطهای علمی ـ فرهنگی جامعه، محصور در خانهها و در بسیاری از مسائل بیاختیار و تحت سلطهی مردان میباشند که مطابق با هنجارهای آن دوره زندگی میکنند، البتّه در برخی از داستانها، شخصیّت زنان تحت تأثیر تغییرات فرهنگی جامعه، متحوّل میشود و آنها به برخی حقوق از دست رفتهی خود دست مییابند. امّا شخصیّتِ زن در نمایشنامههای توفیق الحکیم اکثراً شخصیّتی منطقی وقانعکننده نیست و بیشتر بر اساس افکار، فرضیّات، حکایتهای دینی یا اسطورههای عامیانه بنا گردیده که به ندرت با شخصیّت واقعی ومنطقی زن مطابق است، لکن برعکس نمایشنامه، او در ترسیم شخصیّتِ زن در رمان، موفقیّت بیشتری داشته، زیرا شخصیّتی که از زن در رمان نشان میدهد به شخصیّت واقعی وی نزدیکتر است این زنان برخی آرمانی، هوشمند و فداکارند وبرخی متجدّد، فاسد و بیبند و بار هستند
آسیه فولادی حسن مجیدی
صلاح عبدالصبور مصری از پیشتازان شعر آزاد و از سمبل های نوگرایی عربی به شمار می رود که از فرهنگ غرب تأثیر بسیاری پذیرفته است. وی از جمله شاعران نادر عرب است که سهم عمده ای در تألیف نمایشنامه دارد و از نظریه پردازان مهم شعر آزاد نیز به شمار می آید. نشانه شناسی، علم بررسی نظام های نشانه ای است. کارکرد این علم غنی سازی خوانش و یا کمک به خوانش ثانوی متن است؛ چرا که ابزاری غنی در اختیار خواننده می گذارد که از طریق آن می توان در بافت های داخلی یا ساختارهای مختلف یک متن وارد شد. اشعار عبدالصبور در سه حوزه ی معناشناسی، سطح برداشت مخاطب و زیبایی شناسی، تحلیل نشانه شناختی می گردد. این اشعار در حوزه ی معناشناسی و در چهار سطح معانی فردی، اجتماعی- سیاسی، کوششی، دینی و قوانین هماهنگ کننده بین این ساختارهای معنایی، بررسی می شود. سطح برداشت مخاطب بر برداشت های جانبی از اشعار صلاح استوار شده است و بررسی در حوزه ی زیبایی شناسی در سه سطح تشابه، آیکون ها و تناص صورت می گیرد. تحلیل اشعار صلاح ما را به این نتیجه می رساند که شاعر از غمی اجتماعی رنج می برد که دامن گیر او و هم وطنانش شده است، به گونه ای که آن ها را به کار و تلاش برای رهایی از آن واداشته و دین و ایمان را از یادشان برده است. صلاح برای بیان این معانی از ترسیم فضاهای قرآنی و روابطی چون تشابهات ادبی، آیکون های مبتنی بر حواس پنج گانه و تناص بهره می گیرد. این پژوهش بر آنست تا به کمک ابزارهای علم نشانه شناسی، برخی از اشعار صلاح عبدالصبور مثل قصاید « الحزن»، « الناسُ فی بلادی»، « هجمَ التتار»، « الحُب»، « رساال? إلی صدیق?» و... را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
سید مجتبی هاشمی حسن مجیدی
در این پایان نامه تمرکز اصلی بر مقوله ی پیشرفت سیاسی در چارچوب گفتمانی مردم سالاری دینی بوده است و سعی شده است با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان لاکلاو موفه به بررسی ابعاد سیاسی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از منظر رهبر انقلاب پرداخته و شاخصه های این گفتمان را در سه ساحت مبانی، نظام سازی و رفتار سیاسی مورد کنکاش قرار دهد. نتایج و یافته های این تحقیق نشان می دهد : 1. گفتمان مردم سالاری دینی از منظر رهبر معظم انقلاب در نگاه کلان دارای سه شاخصه است؛ اول، استقلال طلبی و نفی هرگونه سلطه گری و سلطه پذیری . دوم، نگاه بین المللی و تمدنی مکتب سیاسی اسلام به مسائل . و سوم، اقامه دین حق و استقرار ایمان در جامعه دینی. 2. این گفتمان در ساحت مبانی مبتنی بر پنج مولفه است؛ اول، تلازم و پیوند کامل میان دین و سیاست،اجتماع و زندگی. دوم، اصل ولایت فقیه بعنوان دال مشروعیت بخش نظام سیاسی. سوم، آزادی بعنوان دال معنا بخش به هویت مردم در نظام سیاسی. چهارم، اعتقاد راسخ بر نقش مردم در نظام سیاسی. پنجم، عدالت بعنوان دال تعیین کننده مسیر حرکتی نظام سیاسی. 3. در ساحت نوسازی سیاسی این گفتمان بر پنج مولفه تاکید دارد؛ اول، مساله عدالت بعنوان هدف اصلی نظام سازی ها. دوم، اصول و آرمانهای نظام که دستخوش نوسازی نخواهند شد. سوم، لزوم حفظ و ارتقا جایگاه اراده عمومی در تصمیم سازی ها چه در انتخابات ها و چه در مساله تحزب. چهارم، تاکید بر حاکمیت قانون. پنجم، لزوم مبارزه جدی با فساد و تبعیض در دستگاه های اداری و نظام اقتصادی. 4. رفتار سیاسی مطلوب در این گفتمان مبتنی بر دو مولفه تکلیف محوری و بصیرت سیاسی است فلذا تحقق ایندو در اقشار متعدد مردم، نخبگان و مسئولان وابسته به فاکتورهای زیر خواهد بود؛ در مردم، تقویت پایه های ایمانی و کسب تقوا در جامعه دینی. در نخبگان، اول، هدایت و آگاه سازی دائمی افکار عمومی. دوم، نظارت عمومی بر عملکرد مسئولان نظام بر مبنای اصل امر بمعروف و نهی از منکر. در مسئولین، اول،مسئولیت پذیری و پاسخگویی. دوم، تقوا و دینداری و تقوای سیاسی. سوم، مردمی بودن و روحیه خدمت گذاری. چهارم، اجتناب از تجمل گرایی و دنیا طلبی. 5. موانع اصلی پیشرفت سیاسی از منظر رهبر معظم انقلاب عبارتند از: اول، فقدان چارچوب های تئوریک و نظری مبتنی بر معارف اسلامی و ارزش های انقلابی. دوم، ضعف در تقوای فردی و سیاسی برخی از مسئولین و کارگزاران نظام بوده است. سوم، مولفه های دینداری در فرهنگ جامعه دینی ما که دستخوش لطمات ناشی از فرهنگ های مهاجم شده است. بعبارتی از نگاه ایشان ضعف در نظام سازی مانع اصلی پیشرفت سیاسی نیست تا بگوییم باید قانون اساسی اصلاح شود.
ابراهیم مرادی عباس گنجعلی
با نگاهی به پیشینه زبان و ادبیات عرب در گذر تاریخ، آثار بی شماری به چشم می خورد که نتیجه تلاش های وصف ناپذیر عالمان بزرگ بوده است. در این میان قرآن به دلیل اعجاز شگفت انگیزی که دارد توجه خاصی را به خود جلب کرده و به عنوان یکی از علوم مهم در حوزه زبان و ادبیات عرب مورد بررسی و کنکاش زیادی قرار گرفته است. با تحقیق در آیات قرآن کریم می بینیم که خداوند برای بیان اهداف خود از روش های متفاوتی بهره برده و شیوه های گوناگونی را به کار برده است. برای نمونه می بینیم که در جاهای مختلفی از ضرب المثل استفاده شده است. با این حال پژوهش های زیادی در این زمینه در زبان فارسی انجام نگرفته است. به همین دلیل با توجه به شیوه متفاوت نگارش کتاب التربیه بضرب الامثال تالیف عبدالرحمن النحلاوی در زمینه ی بیان ضرب المثل در قرآن، قصد بر آن شد که ترجمه این کتاب ارزشمند را به عنوان موضوع پایان نامه معرفی نمایم، تا در این زمینه دیدگاهی متفاوت و اسلوبی نو پیش روی فارسی زبانان قرار گیرد. ناگفته نماند مولف کتاب ید طولانی در زمینه پژوهش قرآنی دارد و در این زمینه کتاب های دیگری را تالیف نموده است از جمله: التربیه بالآیات، التربیه بالعبره، التربیه بالحوار، التربیه بالقصه، التربیه بالترغیب و الترهیب و...
محمد صادق میرزایی حسن مجیدی
یکی از مهم ترین موضوعات در زمینه مهدویت، نشانه های ظهور است. شاعران بسیای در این زمینه شعر سروده و هر یک به گونه ای به این علائم پرداخته اند و همه نشانه هایی که از پیامبر اسلام و ائمه معصومین – صلوات الله علیهم – به ما رسیده، را به نظم درآورده اند. برخی از شاعران تقریباً تمام علائم ظهور و برخی دیگر به گوشه ای از این علائم اشاره کرده اند. در این میان سید حسن میرجهانی از شاعران ایرانی است که علاوه بر اینکه اشعار فراوانی به فارسی در مدح اهل بیت – علیهم السلام- سروده، سروده های جالبی هم در این خصوص به زبان عربی دارد. از جمله این اشعار می توان به-منظومه های ایشان در رابطه با نشانه های ظهور اشاره کرد. وی از جمله کسانی است که تقریباً همه نشانه های ظهورِ امام مهدی(ع) را در چهار مبحثِ علائم عام، علائم حتمی، علائم مشروط و علائم مخصوص در اشعار خویش به کار برده است. این پژوهش بر آن است تا ضمن معرفی شخصیت سید حسن میرجهانی و ظهور در میان ادیان و ملل دیگر به بررسی و تحلیل علائم محتوم ظهور از ورای سروده های وی بپردازد.
عبدالرحمن پرستش مهدی خرمی
از آن جا که شعر و ادب محرکی نفسانی است که در انسان موجب لذت و الم می گردد و در او تأثیر می گذارد، توجه به ارزش روان شناسی را منتقدان در فهم آثار ادبی بسیار مهم می شمارند و آن را کلید سایر اقسام نقد به شمار می آورند. و با توجه به اینکه شخصیت عبارت است از سبک ها و روش های ویژه ای که هر انسان در تفکر و رفتار دارد، به عبارت دیگر نحوه ی خاص فکر کردن و رفتار کردن هر شخص منعکس کننده ی شخصیت اوست، ضرورت روانکاوی به عنوان ابزاری برای شخصیت شاعر به منظور فهم هر چه بهتر اشعار او که زاییده ی افکار اوست حقیقتی انکارناپذیر است. بنابراین ضرورت داشت که با تکیه بر علم روان شناسی به تبیین شخصیت شاعر از خلال برخی از اشعارش بپردازم. در این تحقیق سعی شده است ویژگیهای روانی این شخصیت در چارچوب مکانیسم " جبران” ، " تصعید "، " دفاع گریز " و غیره بررسی شود و تیپ شخصیتی او نیز ذکر گردد.
محمد رستم پور حسن مجیدی
چکیده: شناخت مناسبات دولت و طبقات اجتماعی از موضوعات مهم و اساسی در جامعه شناسی سیاسی معاصر است که مطالعاتی از این دست در دوره جمهوری اسلامی کمتر صورت گرفته است. این پایان نامه به بررسی مناسبات دولت (قوه مجریه) و طبقه متوسط در سال های پس از جنگ (1368-1388) می پردازد. سوال اصلی این پژوهش این است که سیاست های دولت های پس از جنگ (دولت های هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد) چه تأثیری بر طبقه متوسط داشته و در مقابل، طبقه متوسط چه جهت گیری نسبت به دولت های مذکور داشته است؟ این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و می کوشد با استفاده از روش «تبیین علّی» تأثیر متغیر مستقل یعنی سیاست های دولت های پس از جنگ تحمیلی را بر متغیر وابسته یعنی شکل طبقه متوسط در جمهوری اسلامی ایران روشن سازد. فرضیه پژوهش این است که گفتمان مسلط در دولت های پس از جنگ، ویژگی های شخصیتی روسای دولت، تأثیر اجرای برنامه های توسعه و شرایط عمومی کشور متأثر از تحولات جهانی، سیر مناسبات طبقه متوسط و دولت ها را به صورت سینوسی و بانوسان همراه ساخته است. این پایان نامه در دو بخش اصلی سامان یافته که بخش اول به طرح تحقیق و مباحث نظری با تأکید بر جایگاه طبقه متوسط و اقشار اجتماعی در رابطه با دولت و بخش دوم به مناسبات دولت های پس از جنگ تحمیلی و طبقه متوسط اختصاص یافته است. با توجه به خصلت تحصیلدار بودن دولت و شخصی بودن سیاست در ایران، رویکرد دولت به طبقه متوسط در جمهوری اسلامی متأثر از سه عامل کلی درآمدهای نفتی، ویژگی های شخصی و منش های رفتاری روسای دولت و شرایط جهانی بوده که در این میان تمامی دولت ها از خصلت تحصیلداری و وابستگی به درآمدهای نفتی برخوردار بوده اند. اما دولت آقای هاشمی، به دلیل خصلت اعتدالی و توسعه گرایی، سیاست بازسازی و بازگشایی دروازه های اقتصادی کشور، و تنش زدایی در سیاست خارجی، توسعه آموزش، استخدام کارمندان و ایجاد طبقه مدیران، طبقه متوسط جدید را احیاء کرد. آقای خاتمی به دلیل روحیه روشنفکری، و اعتقاد به توسعه سیاسی در بستر جامعه مدنی و تمایل بیشتر به جذب مالیات برای تأمین درآمدها به دلیل کمبود درآمدهای نفتی و ایجاد ثبات ارزی، اثرات متفاوتی بر طبقه متوسط به جای گذاشت. دولت نهم به دلیل روحیه خاص آقای احمدی نژاد در توجه به عدالت، نسبت به طبقه مدیران و اقشار بالایی طبقه متوسط نگاه بدبینانه ای داشته و در مقابل، به طبقات محروم توجه ویژه ای داشت و با برنامه هایی همچون سفرهای استانی، تخصیص سهام عدالت و کمک به تکمیل و توسعه طرح های عمرانی در روستاها در مجموع توجه کمتری به طبقه متوسط داشت. با این حال، برآیند رفتارهای سیاسی این دولت به نفع طبقه متوسط تمام شده است. واژگان کلیدی: طبقه متوسط، دولت سازندگی، دولت اصلاحات، دولت عدالتخواه
عبدالباسط عرب یوسف آبادی حسین میرزایی نیا
نمایشنامه از مهم ترین گونه های ادبیات عرب به شمار می آید به طوری که در بیشتر کشورهای عربی به ویژه سوریه مورد استقبال ادبا قرار گرفت. پس از جنگ جهانی دوم نمایشنماه یکی از مهم ترین گونه های ادبی سوریه به شمار آمد، و نمایشنامه نویسان زیادی در این دوره روی کار آمدند که گاه آثار نمایشی ایشان از نمایشنامه نویسان مصر نیز برتر می باشد. با بررسی نمایشنامه های سوریه در این دوره مشخص می گردد که این نمایشنامه ها در درونمایه و تکنیک با هم اشتراکاتی دارند، که این پژوهش تحت عنوان «رویکردهای نمایشنامه سوریه پس از جنگ جهانی دوم (1945-2000م)» در پی استخراج این مشترکات می باشد. از جمله رویکردهای مشترک نمایشنامه معاصر سوریه می توان به رویکرد سیاسی، تاریخی، اجتماعی و اندیشه گرا اشاره کرد و از جمله تکنیک های مشترک آن نیز می توان به نمادگرایی، نمایشنامه کودک و کارکرد سنت اشاره نمود. در حقیقت این فن ادبی و رویکردهای مرتبط با آن مورد بی توجهی شدید ناقدان و پژوهشگران قرار گرفته، و پژوهش هایی که در این زمینه نیز انجام پذیرفته، اندک است و گاها نادر. علت انتخاب این موضوع به خاطر نو بودن آن می باشد و همچنین کسی که قصد مطالعه نمایشنامه های معاصر سوریه را دارد بتواند تصویری کامل از رویکردها و تکنیک های نمایشی سوریه را پیش رو داشته باشد، و در حقیقت تبیین این موضوع به خواننده، از جمله اهداف اصلی این پژوهش می باشد. نویسنده در این پژوهش از روش های مختلف پژوهشی بهره برده و سعی نموده در تحلیل نمایشنامه های معاصر سوریه، با تکیه بر اسلوبی کاملا علمی و آکادمیک، از روش های پژوهشی بهره ببرد؛ از جمله روش های به کار رفته در این پژوهش می توان به روش تاریخی، روش فنی، روش زیباشناختی، روش اجتماعی، روش روانکاوی اشاره نمود.
فرشته رهبر حسن مجیدی
عصر معاصر آغاز تحولاتی شگرف در سطح جامعه ی انسانی است که این تحولات در عرصه ی روابط انسانی به صورت برجسته آشکار گشته و شعر را تحت تأثیر خود قرار داده است.شعر دوران معاصر،پژواک همه ی جریاناتی است که انسان آن را تجربه نمود و به عنوان اصلی ترین شاخصه انتخاب گردید. حافظ ابراهیم و ملک الشعرای بهار هر دو به مضامین اجتماعی چون فقر، زن، حجاب، وطن، دین، ظلم ستیزی و... و مضامین سیاسی مانند جنگ، تاجگذاری شاه، ظلم حاکمان و سوءسیاست آنان و محکوم سازی سیاست انگلیس در اشعار خود پرداخته اند. آن دو هر چند در دو جامعه ی مختلف زندگی کرده اند اما شرایط اجتماعی و سیاسی مشابهی را تجربه نموده اند؛ آن ها در برخورد با مسائل اجتماعی و سیاسی در بیش تر موارد دیدگاهی مشترک و یکسان دارند و در بعضی موارد دیدگاه آن ها با هم متفاوت می باشد که این پژوهش سعی دارد با روش تطبیقی، دیدگاه هایی که در شعر دو شاعر معاصر مصری و ایرانی نمود یافته است را کشف نماید.
حمزه حسینی حسن مجیدی
امثال و حکم یک جامعه نقش مهمی در حیات و ماندگاری آن جامعه دارد.بسیاری از رفتار های اخلاقی،اجتماعی و سیاسی را می توان از ضرب المثل ها و حکم آنها به دست آورد.امثال و حکم ابزاری برای شناخت بهتر یک فرهنگ محسوب می گردد. صالح بن عبدالقدوس از شعرای عصر عباسی اول است.وی بصورت فراوان از امثال و حکم استفاده کرده به طوری که در مورد او گویند در دیوانش هزار مثل از عرب و هزار مثل از ایرانیان وجود دارد.بیشتر اشعار صالح در قالب حکمت،مثل،دعوت بسوی خدا و اطاعت وی و در یک کلمه، در قالب نصیحت های ارزشمند می باشد. در این پژوهش سعی داریم با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی امثال و حکم موجود در اشعار صالح بن عبدالقدوس بپردازیم.
طاهره رستمی حسن مجیدی
: در تاریخ ادبی هر ملتی سرآمدانی هستند که دارای ابتکار بوده و به پیشرفت ادبیات کمک کرده اند. در عرصه ی داستان نویسی نیز پیشگامانی هستند که مسیر را در ادبیات عربی هموار کرده اند؛ از این رو قالب های داستانی متنوع در مکتب های مختلف ادبی ظهور کرد. رئالیسم (واقعگرایی) از جمله مکتب هایی است که با توجه به اوضاع و احوال جامعه، وارد عرصه ی ادبی و داستان نویسی شد. نجیب محفوظ از بزرگان داستان نویسی مصر است که قالب داستانی را برای بیان اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه برگزیده و در میدان مکتب واقعگرایی، اسلوبی جدید و مضامینی نو را به تصویر کشیده است. از رمان های نجیب محفوظ که آکنده از واقعگرایی است «بینَ القَصرَین» ، «زُقاق المَدَق»، «اولاد حَارَتِنا»، و از میان داستان های کوتاه وی، داستان کوتاه «الجبار» را انتخاب کرده ایم زیرا این داستان ها سرشار از مضامین اجتماعی و سیاسی جامعه ی مصر هستند. این داستان ها حلقه ی مهمی از تاریخ روایی – داستانی مصر است. بیان ضعف اقتصادی و سیاسی مصر که سرچشمه ی مشکلات اجتماعی و اخلاقی است از شاخصه های مکتب واقعگرایی است که نجیب محفوظ به زیبایی در این داستان ها بیان کرده؛ این رساله با روش تحلیل رئالیستی و هدف کشف مولفه های رئالیسم به بررسی داستان های نجیب محفوظ می پردازد. ویژگی های بارز رئالیسم آن ها انعکاس مضامین اجتماعی فقر، فساد اخلاقی، استعمار، طبقه ی متوسط، وطن پرستی و محافظه کاری در دو قالب رئالیسم اجتماعی-سیاسی و رئالیسم بورژوا است.
جنگی بهادرزهی ملک آبادی محمد علی طالبی
ابوالحسن علی حسنی ندوی (متوفای1999م) نویسنده ی برجسته ی هندی است که در زبان عربی، اردو و فارسی صاحب قلم است. وی نزدیک به یک قرن با قلم و بیان خویش به اسلام، زبان و ادبیات عربی خدمت کرد و بیش از 150 کتاب تألیف نمود. بخش بزرگی از این کتاب ها مانند کتاب «نظرات فی الادب»، «مختارات من أدب العرب» و «القراءه الراشده» در موضوع زبان و ادبیات عربی نگاشته شده است. هدف از این پژوهش شرح حال ندوی، معرفی آثار عربی وی و بررسی دو کتاب «نظرات فی الادب» و «مختارات من ادب العرب» (قسم النثر) با تأکید بر أسلوب ادبی ایشان است. ایشان در کتاب «نظرات فی الادب» با ارائه دیدگاه ها و پیشنهادات خود افق های جدیدی در ادبیات عربی، پیش روی ادب دوستان گشودند. کتاب «مختارات» را بر اساس نظریاتش از بهترین متون ادبیات عربی اسلامی برگزیدند. ندوی یکی از هزاران عالم و ادیبی است که در هند زندگی کرد و آثار ادبی درخشانی خلق نمود. در این پژوهش به معرفی برخی از ادیبان هند و آثارشان پرداخته شده است. به نظر نگارنده، موضوع زبان و ادبیات عربی در هند از جالب ترین موضوعات است و جادارد در این باره، پژوهش های زیادی صورت گیرد.
مهدی خزاعی گسک حسن مجیدی
امروزه دموکراسی بیش از پیش مورد توجه مردم جهان قرار گرفته است به طوری که می توان خیزش های اخیر در کشور های عربی اسلامی را نیز به عنوان تلاشی در جهت نیل به الگویی از حکومت دانست که در آن ضمن پذیرش دموکراسی، آموزه های اسلامی نیز عملیاتی شود. جمهوری اسلامی ایران به عنوان نمونه عملی مردم سالاری دینی در دوران کنونی که بر پایه منظومه فکری امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب است، برخوردار از مبانی، مضامین، روش ها و سازوکار هایی است که بسیاری از آن ها مورد توجه متفکران اهل سنت معاصر است. این پایان نامه درصدد مقایسه میان مردم سالاری دینی در آراء رهبران جمهوری اسلامی (امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب) و متفکران اهل سنت معاصر (رشیدرضا، مودودی، قرضاوی، غنوشی) در سه ساحت مبانی نظری، اصول و مولفه های مردم سالاری دینی و نیز اصول تحقق عملی مردم سالاری دینی می باشد و در پی یافتن نقاط اشتراک و افتراق در اندیشه ایشان به منزله راهکاری درجهت برقراری ارتباط و گفتگو میان الگوی حکومتی مردم سالاری دینی در ایران با مطالبات و خواسته های مردم کشورهای عربی یعنی پیوند میان اسلام و مردم سالاری است. این تحقیق به علت اکتشافی بودن فاقد فرضیه است و از روش توصیفی- مقایسه ای بهره گرفته است؛ بدین معنی که ابتدا به توصیف مردم سالاری دینی در اندیشه متفکران دو نحله شیعی و سنی و سپس به تحلیل مقایسه ای سویه های مختف اندیشه متفکران اهل سنت با اندیشه رهبران جمهوری اسلامی می پردازد. یافته های مقاله نشان می دهد در سطح مبانی نظری مردم سالاری دینی، رابطه دین با سیاست و مردم سالاری، حق حاکمیت و مشروعیت نقاط مورد اتفاق نظر میان دو نحله فکری و دینی بسیار است. (البته قرضاوی مشروعیت را تک رکنی می پندارد.) در عین حال با وجود تاکید بر آزادی اما برداشت از کرامت انسانی و خلیفه اللّهی انسان در میان این دسته از متفکران یکدست نیست. در آراء اندیشمندان مذکور در سطح مولفه های نظام مردم سالاری دینی اشتراک کامل دارند به صورتی که ایشان مشارکت مردم، مشارکت زنان، انتخابات، شورا، قانون گرایی، نظارت بر قدرت، تفکیک قوا، حزب و تحزب و حقوق اقلیت ها را جزو مولفه های نظام مردم سالاری دینی می دانند. در سطح سوم (بایسته ها و اصول تحقق عملی مردم سالاری دینی) برخی از اوصاف حاکمان، عدالت و ارزش محوری از موارد مشترک است و ولایت فقیه، برخی دیگر از اوصاف حاکمان، خدمتگزاری به مردم، تکیه به ظرفیّت درون زای کشور و خلافت از موارد اختلافی می باشد. بنابراین بیشترین اشتراک در اندیشه این متفکران، در مولفه ها و برخی مبانی نظری مردم سالاری دینی است و در سطح اصول تحقق عملی مردم سالاری دینی در اندیشه ایشان، اشتراک کمتری وجود دارد.
رامین مددلو کاووس سیدامامی
در زمینه علل و دلایل مشارکت رأی دهی شهروندان، چگونگی و چرایی تغییرات در میزان رأی دهی و نیز بررسی تأثیر متغیرهای فردی و اجتماعی بر اشکال مشارکت در انتخابات در ایران تلاش های اندکی صورت پذیرفته است. جامعه شناسی سیاسی در ایران اسلامی از فقر مطالعات تجربی رنج می برد. این رنج، در مطالعات تجربی کیفی نمود بیشتری دارد. انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و پیروزی آقای روحانی برخلاف تصورات پیش از برگزاری انتخابات در عرصه سیاسی بهانه ای گردید تا نگارنده به این حوزه ورود پیدا کند. هدف اصلی از پژوهش یافتن انگیزه های رأی دهی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و تلاش برای تاسیس الگوی نظری رأی دهی مردم ایران بود. جهت دستیابی به این هدف از روش مصاحبه نیمه ساختند بهره گرفته شد و محدوده مطالعه مردم شهر خوی انتخاب گردید. با تحلیل داده ها نگارنده متوجه شد که می توان با توسعه نظریه چارچوب دیوید اسنو به هدف بیان شده دست یافت. بر اساس یافته های این پژوهش مردم شهر خوی مردمی غیرسیاسی، محافظه کار و با گرایش های مذهبی – سنتی اند که در کل بر مبنای رویکرد انتخاب عاقلانه در انتخابات رأی می دهند، اما انتخاب عاقلانه آنان در چارچوب وضعیت خاص و گفتمان های اقناعی خاص دوره انتخابات صورت می پذیرد.
مطهره محسن بیگی حسن مجیدی
با توجه به اهمیت سیاستهای جنگی امام سجاد (ع) در دعا، این نوشتار به بررسی این موضوع در دعاهای ایشان و به طور ویژه در دعای بیست و هفتم صحیفه –دعا برای مرزداران-، پرداخته است. در واقع تحقیق حاضر تلاشی است تا به گوشههایی از سیاستهای جنگی امام سجاد (ع) در قالب دعا بپردازد؛ از آنجا که تعداد کتابهای فارسی موجود در این زمینه بسیار محدود است، این امر ایجاب میکند تا برخی از کتابهایی که در این زمینه به زبان عربی موجود میباشد، به زبان فارسی ترجمه گردد. لذا در این رساله، کتاب «سیاسه الحرب فی دعاء أهل الثغور» اثر سید جعفر مرتضی عاملی مبنای کار قرار گرفت و به زبان فارسی ترجمه گردید. نویسنده کتاب سعی دارد تا از لا به لای این دعاها، سیاستهای جنگی امام سجاد (ع) را بیان کند و بر همگان مشخص نماید که گرچه امام سجاد (ع) به طور مستقیم وارد جنگ سرد نشدند اما در قالبی دیگر یعنی دعا به مبارزه با حکومتهای جائر وقت پرداختند.
جمشید قاسمی رزدابی حسین میرزایی نیا
مصطفی صادق رافعی از شاعران و ادیبان قرن نوزدهم میلادی در ادب عربی می باشد که در اغلب فنون شعری قدیم، طبع آزمایی کرده است. وی از معدود شاعرانی است که با تقلید آگاهانه از پیشینیان به سرودن شعر کلاسیک پرداخته است و اگر چه از لحاظ شکل و ظاهر مقلد آنان بوده است، ولی از حیث مضامین و معانی و محتوا، صاحب اندیشه ای نو می باشد. در این پژوهش ضمن بررسی مراحل زندگی ادبی و بحث پیرامون آثار و اندیشه های وی پیرامون مسائل مختلف، به بررسی اغراض شعری وی که عبارتند از: تهذیب و حکمت، وصف، غزل، مدح، مرثیه و نسائیات پرداخته ایم. علاوه بر این به بحث تأثیر پذیری وی از قرآن کریم توجه کرده و میزان بهره گیری وی را از آیات مشخص ساخته ایم.
رعنا مروی مهدی خرمی
عبدالمحسن کاظمی ملقب به ابوالمکارم از نسل امام موسی کاظم( ع) و مالک اشتر نخعی، ملقب به« شاعر عرب» در بغداد متولد شد. در جایگاه ادبی او همین بس که جزء طبقه ی اوّل شاعران مصری و در ردیف حافظ و بارودی قرار داشته است از ویژگی های منحصر به فرد او، قصاید طولانی شاعر، بدیهه سرایی و سیر کردن در سبک شعرای قدیم است. کاظمی در کاظمین نزد ابراهیم طباطبائی شاگردی نمود و با پیوستن به سید جمال الدین اسدآبادی به مصلحی اجتماعی- سیاسی مبدل گردید از آن پس توسط مأموران دولت عثمانی مورد تعقیب واقع شد و ناچار با مهاجرت از عراق به مصر رفت و به حزب محمد عبده پیوست و کاظمی در بدو ورودش به مصر با قصایدی بلند که در مدح پیامبر( ص)، اهل بیت، سامی بارودی، محمد عبده و دیگرشخصیت های ادبی و سیاسی سروده است با استقبال گرم مردم و اهل ادب آن دیار واقع گردیده است از آنجایی که کاظمی شاعری مردمی و سیاسی بوده است مضامین اجتماعی و سیاسی در این مدایح بیداد می کند و آشکارا مردم را به آزدی و اصلاح طلبی دعوت می کند و از ظلم و ستم حاکمان عثمانی شکوه می کند و کاظمی تا آخر عمر که ستاره اش افول کرد در مصر ماند تا اینکه در غربت و تنهایی در مصر جدید جهان را وداع گفت
ربابه طاهری دوست آباد حسن مجیدی
بدون شک هر آغازی را پایانی است و مطابق کلام وحی و أقوال پیشینیان دین، خصوصا پیامبر اکرم(ص) پایان جهان نیز اتفاق خواهد افتاد. مسلماً روایاتی گوناگون از پیامبر(ص) و علماء دین در موضوع نشانه های قیامت صغری و کبری وارد شده است. همانطور که شاهد هستیم در جهان کنونی برخی از این نشانه ها ظاهر شده و برخی دیگر نیز به وقوع نپیوسته است. اما قبل از پایان جهان و در این دنیای سرشار از فتنه و فساد و ظلم، مهدی منجی که تنها امید برگرداندن عزّت و قدرت به جامعه اسلامی است، ظهور خواهد کرد. مولف در ابتدای این پژوهش به پیشگویی های کتب مقدس پیرامون آینده جهان از جمله نابودی آمریکا که خود از نشانه های آخرالزمان است، پرداخته است. سپس به برخی از نشانه های قیامت صغری و کبری اشاره نموده و در ذیل هر کدام از این نشانه ها به علایمی از برپایی قیامت با استناد به روایاتی از پیامبر(ص) اشاره کرده است و در پایان نیز مختصری از احوال مهدی منجی(ع) و نشانه هایی از ظهور آن حضرت را پیش روی مخاطب قرار می دهد.
مهدی نادری باب اناری فرشاد شریعت
چکیده رابطه اخلاق و سیاست و ایجاد یک نوع تعامل میان نظریه اخلاقی و نظریه سیاسی ، یکی از مسائل علمی در حوزه فلسفه سیاسی است . خواجه نصیرالدین طوسی و نیکولو ماکیاولی ازجمله فیلسوفان و مردان سیاسی هستند که در دو سنت فکری متفاوت (اسلام و غرب) ، در مطالعات فلسفی و سیاسی خود به تعیین ، تنظیم و تعدیل رابطه اخلاق و سیاست پرداخته اند . این رساله، صرف نظر از تفاوتهای ضروری و خاص دو سنت فکری، با توجه به مشترکات عمومی و مبتنی بر مسائل مشترک اجتماعی- سیاسی ضمن تحلیل روزگار پرآشوب و نابه سامان ِ هر دو متفکر و مقایسه نظریات اخلاقی و سیاسی آنها ، بر آن است تا نشان دهد که چرا و چگونه خواجه نصیر و ماکیاولی نظریه خود را با غایاتی متفاوت ، یکی آرمان گرایانه ِ معطوف به جامعه اسلامی و فرا این جهانی و دیگری واقع گرایانه ِ معطوف به ایتالیا و این جهانی ارائه می دهند. افزون براین، در این نوشتار تلاش شده است با عطف به ارائه چارچوب تئوریک و مبتنی بر هرمنوتیک اسکینر به کالبد شکافی آراء اخلاقی و سیاسی هر یک از دو متفکر اسلام و غرب، از طریق تحلیل مبانی اخلاقی و سیاسی پرداخته شود. از منظر هرمنوتیکی ، نظریه اخلاقی خواجه نصیر در مقایسه با نظریه سیاسی وی ، فربه تر بوده و در راستای غایت انگاری ِ جهان وطن آرایی مسلمانان و نیل به حیات طیبه و آرمانی آنها تنظیم شده است . چنین امری سبب شده است طرح جامعه آرمانی خواجه نصیر ، بیشتر با نام" سیاست اخلاقی " عنوان گیرد . حال آنکه ، نظریه سیاسی ماکیاولی در مقایسه با نظریه اخلاقی فربه تر بوده و در راستای ناسیونالیسم ایتالیایی و بازگشت شکوه و صلابت فلورانس تنظیم شده است . چنین امری سبب شده است طرح بازسازی جامعه آرمانی ماکیاولی بیشتر با نام " اخلاق سیاسی" عنوان گیرد. واژگان کلیدی : خواجه نصیر الدین طوسی ، نیکولو ماکیاولی ، اخلاق ، سیاست .
سید حسین عربشاهی حسن مجیدی
در این پایان نامه که با عنوان بررسی مضامین دیوان اشعار سید حیدر حلی انجام گرفته است، سعی بر آن است موضوعات مختلف این دیوان، زندگی، حیات ادبی و مضامین اشعار وی بررسی شود. در این راستا اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اوضاع ادبی عراق در قرن سیزدهم هجری، زندگی شخصی و اندیشه های ادبی، مضامین دینی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، حکمت ها، تاریخیات، تقاریض و... با روش تحلیلی ـ ادبی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. اشعار پس از دسته بندی و تعیین موضوع به همراه لغات و مفردات ترجمه شده و با استناد به برخی آیات و روایات به شرح آن ها پرداخته شده است.
فاطمه عرب مهدی خرمی
کودکان این غنچه ها و شکوفه های زندگی که حدود نیمی از افراد بشر را تشکیل می دهند، همواره چشم امید پدران و مادران خود بوده اند، زیرا که آینده ی هر ملت و کشوری به دست این نوباوگان می باشد، و آنچه به این عزیزان کودک و نوجوان مربوط می شود امری مهم و ارزشمند است. ادبیات کودکان نیز که از دیرباز به گونه ای تدوین نایافته وجود داشته است، در اواخر سده ی بیستم ناشناخته شد، به نقطه ی آفاز رسید و اکنون به یک جنبش بزرگ فرهنگی، اجتماعی و ... تبدیل شده است. بنابراین در این برهه ی حساس زمانی بر اندیشمندان ، فرهیختگان، نویسندگان و ... جهان اسلام است که در تحقق بخشیدن به هدفهای والای دین مبین اسلام، از همه ی توانمندیهای موود برای جان بخشیدن به ادبیات اسلامی کودکان بهره گیرند، تا کودکان و خانواده هایمان را از یورش فرهنگی،اجتماعی، ارزشی و ... حفظ شوند. این کتاب که پژوهشی نقدی تحلیلی درباره ی ادبیات کودکان در جهان معاصر است، در برگیرنده ی پنج بخش می باشد. در بخش های این کتاب، حوزه های تعبیر و معیارهای ادبیات معاصر کودکان شناسانده شده و گرایش های معاصر در نقد ادبیات کودکان بررسی شده است. نگارنده نمونه هایی از ادبیات کودکان در میهن عربی و ادبیات معاصر کودکان در جهان غرب را نیز تحلیل و بررسی نموده است و در پایان درباره ی صنعت کتاب و مجله کودک مطالبی را نگاشته است.
غلامحسین جوادی حجت الله فسنقری
عظمت و جایگاه سلمان فارسی در اسلام بر هیچ کس پوشیده نیست اما این که رسول خدا او را که یک تازه مسلمان غیر عرب است از اهل بیت خویش می خواند، موضوعی است که تأمل و دقت نظر بیشتری را می طلبد. مجموعه حاضر ترجمه ای است از کتاب «سلمان منّا اهل البیت» اثر محمد علی اسبر، نویسنده برجسته و مشهور که زندگی سلمان فارسی را از دوران نوجوانی تا وفاتش، سفرهای سخت و طاقت فرسایش در پی یافتن حقیقت و در نهایت رسیدن به رسول خدا (ص) و سایر حوادث صدر اسلام را با نگاهی به نقش آفرینی های سلمان در آن حوادث در پنج فصل با قلمی شیوا، مستند، دقیق و موشکافانه به تصویر کشیده است.
عسگر شیرغلامی مهدی خرمی
آئین ها، آداب و رسوم هر ملّت، سازنده عناصر فرهنگی جامعه محسوب می شوند.تنوّع و تعدّد آئین و آداب و رسوم، دلیل غنای فرهنگی یک جامعه است.در روزگار بحران هویت، یکی از راه های حفظ هویت فرهنگی بازگشت به آئین و آداب و رسوم سنتی است. بنابراین آداب و رسوم و آئین ها نقش مهمی در ساختار فرهنگی هر جامعه دارند. درقسمت دوم کتاب «النجف الأشرف عاداتها و تقالیدها» نوشته طالب علی الشرقی به بررسی آئین ها و آداب و رسوم مردم نجف در زمینه پوشش مردم، بازی و سرگرمی ها، مراسم و مناسبت های دینی پرداخته شده است تا آداب و رسوم و فرهنگ آن جامعه به دیگران معرفی گردد. این کتاب در قالب هشت فصل به معرفی شهر نجف و آداب و رسوم مردم آن پرداخته است که در این رساله، چهار فصل آخر کتاب ترجمه خواهد شد.در فصل پنجم درباره پوشش و لباس مردم شهر نجف و تأثیر محیط اجتماعی بر تفاوت پوشش و همچنین تأثیر پوشش بر رفتار مردم توضیحاتی بیان شده است. فصل ششم به بازی و سرگرمی های رایج در شهر نجف که برگرفته از آداب و رسوم آنها می باشد اختصاص دارد. در فصل هفتم مراسم و آئین های مذهبی موجود در شهر نجف ذکر شده و در فصل هشتم، دیگر آداب و رسوم و برخی اعتقادات مردم شهر نجف که امکان ذکر آن در ضمن فصل های گذشته نبوده، بیان شده است.