نام پژوهشگر: محمد ربیعی
مریم رجبیان جعفر اصغری
به منظور بررسی تأثیر تراکم بوته بر دوره بحرانی کنترل علف های هرز در کلزا به عنوان کشت دوم، آزمایشی در سال زراعی 88-1387 در زمین های شالیزاری موسسه تحقیقات برنج کشور واقع در شهرستان رشت، به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. فاکتورهای آزمایشی شامل تراکم بوته در دو سطح (80 و 57 بوته در متر مربع) و دوره های رقابت کلزا با علف های هرز بر مبنای مراحل رشدی کلزا (شامل 5 سطح عاری و 5 سطح آلوده به علف های هرز تا پایان مراحل فنولوژیکی سبز شدن، 2 برگی، 4 برگی، 8 برگی و ظهور جوانه گل و دو تیمار کنترل و رقابت کامل به عنوان شاهد) بود. دوره بحرانی کنترل علف های هرز بر مبنای مقادیر 5 و 10 درصد افت مجاز عملکرد و از طریق برازش توابع غیر خطی رگرسیونی گامپرتز و لجستیک به داده های مربوط به عملکرد نسبی، به ترتیب در تیمارهای عاری و آلوده به علف های هرز تعیین شد. نتایج به دست آمده از این آزمایش نشان داد که دوره بحرانی کنترل علف های هرز در تراکم 80 بوته در متر مربع با احتساب 5 و 10 درصد افت مجاز عملکرد، به ترتیب بین مراحل سبز شدن تا ظهور جوانه گل (108,4- 31,5 روز پس از کاشت) و کاشت تا گلدهی (139,4- 13,5 روز پس از کاشت) بود. در تراکم 57 بوته در متر مربع نیز این دوره با در نظر گرفتن مقادیر 5 و 10 درصد کاهش قابل قبول عملکرد، به ترتیب بین مراحل سبز شدن تا گلدهی (115- 25,5 روز پس از کاشت) و کاشت تا گلدهی (143- 4 روز پس از کاشت) تعیین شد. بنابراین، دوره بحرانی کنترل علف های هرز در تراکم 57 بوته در متر مربع نسبت به تراکم 80 بوته، زودتر شروع شده و دامنه آن نیز طولانی تر بود. نتایج همچنین نشان داد که تأثیر تراکم بوته، تیمارهای رقابت و حذف علف های هرز و اثر متقابل این دو فاکتور بر صفاتی همچون ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی در بوته، فاصله اولین شاخه فرعی خورجین دار تا طوقه، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، شاخص برداشت و درصد روغن، معنی دار و بر صفاتی همچون طول خورجین و درصد روغن دانه معنی دار نبود. علاوه بر این، تعداد و وزن خشک علف های هرز نیز به فاکتورهای مورد بررسی و اثر متقابل آن ها واکنش معنی داری نشان داده و بیشترین تعداد و وزن خشک علف های هرز مربوط به تراکم 57 بوته در تیمار رقابت تا مرحله 8 برگی بود. مدت زمان رسیدگی محصول در تراکم 80 بوته در متر مربع نسبت به تراکم 57 بوته به دلیل تعداد کمتر علف های هرز و استفاده بهتر و بیشتر بوته های گیاه زراعی از عوامل محیطی، کوتاهتر بود. در نهایت، نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که کنترل علف های هرز بین مراحل سبز شدن تا ظهور جوانه گل (با احتساب 5 درصد افت مجاز عملکرد) یا بین مراحل کاشت تا گلدهی (با در نظر گرفتن 10درصد افت مجاز عملکرد) در تراکم 80 بوته در متر مربع، بیشترین عملکرد دانه و روغن را به همراه داشت.
محمدرضا جعفرزاده رزمی حبیب اله سمیع زاده لاهیجی
در این پژوهش به منظور تعیین تنوع ژنتیکی، تعداد 14 رقم کلزا با مبدأ جغرافیایی متفاوت از دو طریق، مولکولی و مورفولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. مطالعات مورفولوژیکی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی مجتمع آموزش عالی گنبد در سال 8-1387 انجام شد. در طول فصل زراعی از صفات مهمی نظیر روز تا شروع گلدهی، طول دوره گلدهی، تعداد شاخه های فرعی، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، طول خورجین، ارتفاع بوته، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه و روغن، درصد اسید اروسیکروغن و گلوکوزینالات کنجاله یادداشت برداری شد. بررسی های مولکولی این تحقیق در آزمایشگاه مرکزی دانشکده علوم کشاورزی رشت و آزمایشگاه ژنتیک مولکولی و بیوتکنولوزی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی گنبد انجام شد. بدین منظور پس از استخراج dna از برگ های جوان،کلیه ژنوتیپ ها بوسیله واکنش pcr و نشانگر rapd مورد ارزیابی قرار گرقتند. تجزیه خوشه ای نتایج هر دو روش ، 14 رقم مورد بررسی را در پنج گروه مجزا دسته بندی نمود. ولیکن نتایج این دسته بندی ها مطابقت زیادی با یکدیگر نداشتند.گروهبندی براساس مولفه های اصلی شناسایی شده به روش تجزیه به مولفه های اصلی نتایج قبلی را تأیید نمود.
پرستو مرادی محسن زواره
به منظور تعیین مقدار بذر و تاریخ کاشت مناسب برای کاشت تریتیکاله در رشت، آزمایشی در سال زراعی 1388 -1387به صورت کرت های خرده شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در موسسه تحقیقات برنج کشور اجرا شد. کرت های اصلی آزمایش شامل چهار تاریخ کاشت (31 شهریور، 10، 20، 30 مهرماه) و کرت های فرعی شامل چهار مقدار بذر (110، 140، 170 و 200 کیلوگرم در هکتار) بودند. نتایج آزمایش نشان داد که تعداد پنجه در گیاه تنها تحت تاثیر مقدار بذر کاشته شده قرار گرفته است. بیشترین تعداد پنجه در بوته (13.6 عدد) در تیمار کاشت 110 کیلوگرم بذر در هکتار بدست آمد کهبا افزایش میزان بذر از تعداد آنها کاسته شده و. کمترین تعداد آن در تیمار کاشت 200 کیلوگرم بذر در هکتار(10.9 عدد)بدست آمد. مقدار بذر کاشته شده اگرچه تاثیر معنی داری بر طول سنبله و عملکرد ماده خشک بوته ها نداشت ولی این دو ویژگی تحت تاثیر تاریخ کاشت قرار گرفتند. گیاهان تاریخ کاشت 31 شهریور، در مقایسه با سایر تاریخ ها، بیشترین ماده خشک و طویل ترین سنبله داشتند. در این آزمایش، برهمکنش تاریخ کاشت× مقدار بذر بر عملکرد دانه در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله و همچنین، بر شاخص برداشت گیاهان تاثیر معنی دار داشت. بیشترین تعداد دانه در سنبله در تاریخ کاشت 31 شهریور ماه و در تراکم 140 کیلوگرم به میزان 73.45 سانتی متر و بیشترین شاخص برداشت در تاریخ کاشت 20 مهرماه و تراکم 110 کیلوگرم به میزان 42.86 بدست آمد. بیشترین عملکرد در تاریخ کاشت 31 شهریور و میزان بذر 200 کیلوگرم (5863.2 کیلوگرم در هکتار) و کمترین آن در تاریخ کاشت 20 مهر و میزان بذر 110 کیلوگرم (3351.08 کیلوگرم در هکتار) بدست آمد. تأثیر تاریخ کاشت × زمان نمونه برداری بر تغییرات شاخص سطح برگ، وزن خشک برگ، وزن خشک کل و ارتفاع معنی دار بود و بیشترین آن در 31 شهریور ماه بدست آمد. اما وزن خشک ساقه تحت تأثیر معنی دار میزان بذر × تاریخ کاشت × زمان نمونه برداری قرار گرفت. روند تغییرات سرعت رشد گیاه، سطح ویژه برگ، نسبت سطح برگ و نسبت وزن برگ در تمامی مقادیر بذر و تاریخ های کاشت مختلف در 31 شهریور و میزان بذر 200 کیلوگرم به بیشترین میزان خود رسیدند. ولی سرعت رشد نسبی با تأخیر در تاریخ کاشت و کاهش در میزان بذر به حداکثر خود رسید. نتایج بدست آمده از داده های کمی و کیفی علوفه نشان داد که بیشترین عملکرد علوفه تولیدی خشک و تر متعلق به تاریخ کاشت 31 شهریور ماه و میزان بذر 200 کیلوگرم بوده است. میزان علوفه تولیدی با تأخیر در تاریخ کاشت و کاهش میزان بذر به تدریج کاهش یافته و در تیمار کاشت 110 کیلو گرم بذر در 30 مهر به کمترین مقدار رسید. درصد پروتئین خام، درصد قندهای محلول در آب، درصد فیبرهای محلول در شوینده های اسیدی تحت تأثیر معنی دار تاریخ کاشت × میزان بذر قرار گرفتند. بالاترین مقدار پروتئین خام (18.06 درصد) در 31 شهریور و 140 کیلوگرم بذر در هکتار، بیشترین درصد فیبرهای محلول در شوینده های اسیدی (39.62 درصد) و قندهای محلول در آب (14.35 درصد) به ترتیب در تاریخ کاشت 10 مهر و میزان بذر 170 کیلوگرم و 31 شهریور و 200 کیلوگرم به دست آمد. درصد فیبر خام، ماده خشک قابل هضم و خاکستر تنها تحت اثر تاریخ کاشت قرار گرفت. تاخیر در کاشت سبب افزایش مقدار ماده خشک قابل هضم و خاکستر و کاهش درصد فیبر خام شد که بیانگر افزایش کیفیت علوفه تولیدی است.
پری طوسی کهل مسعود اصفهانی
به منظور بررسی اثر غلظت و زمان محلول پاشی کود نیتروژن مکمل بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد، شاخص های رشد و کارایی مصرف نیتروژن درکلزا (هیبرید هایولا 401) به صورت کشت دوم در شالیزار، آزمایشی به صورت بلوک های کامل تصادفی با 16 تیمار و سه تکرار در سال زراعی 88-1387 در اراضی شالیزاری موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) به اجرا گذاشته شد. دراین آزمایش غلظت نیتروژن خالص (از منبع اوره) در دو سطح (5 و 10 در هزار) در هفت زمان محلول پاشی شامل: 1- محلول پاشی در مرحله 6 تا 8 برگی (کدهای 06/1 تا 08/1 کدبندی سیلوستر- برادلی و میکپیس)، 2- محلول پاشی در مرحله ساقه رفتن (کدهای 01/2 تا 03/2 )، 3- محلول پاشی در مرحله قبل از گلدهی (کد 9/3 )، 4- محلول پاشی در مرحله 6 تا 8 برگی + ساقه رفتن، 5- محلول پاشی در مرحله 6 تا 8 برگی + قبل از گلدهی، 6- محلول پاشی در مرحله ساقه رفتن + قبل از گلدهی، 7- محلول پاشی در مرحله 6 تا 8 برگی + ساقه رفتن + قبل از گلدهی مورد استفاده قرار گرفت و با دو تیمار شاهد شامل بدون مصرف کود نیتروژن و کوددهی متداول خاکی به صورت در زمان کاشت، در زمان ساقه رفتن و قبل از گلدهی به میزان 180 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار مقایسه شد. نتایج نشان داد که بین تیمارهای محلول پاشی نیتروژن شامل غلظت و زمان محلول پاشی، بین شاهدها و نیز بین شاهدها با تیمارهای محلول پاشی از نظر بسیاری از صفات مورد مطالعه از جمله عملکرد دانه، میزان روغن، تعداد خورجین در بوته، عملکرد بیولوژیکی، سرعت رشد محصول، شاخص سطح برگ و دوام سطح برگ، کارایی مصرف نیتروژن، کارایی زراعی نیتروژن، شاخص برداشت نیتروژن اختلاف معنی داری وجود داشت. محلول پاشی با غلظت 10 در هزار در مرحله ساقه رفتن + قبل از گلدهی، بیشترین عملکرد دانه (7/4221 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد روغن (1/1771 کیلوگرم در هکتار)، تعداد خورجین در بوته (7/219)، کارایی زراعی (94/17 کیلوگرم بر کیلوگرم)، کارایی مصرف نیتروژن (45/23 کیلوگرم بر کیلوگرم) و شاخص برداشت نیتروژن (39/77 درصد) را دارا بود. تیمار محلول پاشی در غلظت 10 در هزار در هر سه مرحله رشد گیاه (6 تا 8 برگی + ساقه رفتن + قبل از گلدهی) و زمان ساقه رفتن + قبل از گلدهی، بیشترین بازیافت ظاهری (به ترتیب با میانگین 71/70 و 78/68 درصد) و بیشترین کارایی جذب نیتروژن (به ترتیب با میانگین های 12/87 و 18/85 کیلوگرم بر کیلوگرم) را داشتند. بالاترین شاخص سطح برگ (lai) (به ترتیب87/6 و 57/5)، سرعت رشد گیاه (cgr) (به ترتیب 16/15 و 29/14 گرم بر متر مربع در 10 روز- درجه رشد) و دوام سطح برگ (lad) (به ترتیب 1204 و 1029 سانتی متر مربع در 10 روز- درجه رشد) نیز در تیمارهای محلول پاشی ده در هزار در زمان ساقه رفتن + قبل از گلدهی و 8-6 برگی+ ساقه رفتن + قبل از گلدهی مشاهده شد. همچنین این سه شاخص رابطه نزدیک و مثبتی را با عملکرد دانه داشتند (به ترتیب 67/0=r2، 86/0= r2و 89/0=r2). براساس نتایج این آزمایش به نظر می رسد که محلول پاشی کود نیتروژن مکمل در مراحل ساقه رفتن و گلدهی کلزا باعث تامین نیاز کودی و کمک به افزایش محصول و کارایی مصرف کود نیتروژن در این گیاه می شود.
محمد نیکبخت اصل زهرا نیک منش
هدف از پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی (برون گرایی، همسازی، وظیفه شناسی، نوروزگرایی، گشودگی به تجربه) با هوش معنوی در دانشجویان دانشجویان دانشگاه شهرکرد است که از جامعه مذکور 206 نفرکه با روش نمونه گیری طبقه ای در دسترس انتخاب شده بودند، دو پرسشنامه ی ویژگی های شخصیتی (کاستا و مک کری، 1992) و هوش معنوی (کینگ، 2008)را تکمیل کردند. ضرایب همبستگی نشان داد هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی رابطه معناداری با هوش معنوی ندارند، علاوه براین از بین ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی (62/0 =r، 01/0>p)، برونگرایی (43/0 =r ، 01/0>p) و همسازی (51/0 =r ، 01/0>p) رابطه مستقیم و معنادار و همچنین نوروزگرایی (40/0- =r ، 01/0>p) رابطه معکوس و معناداری با هوش معنوی دارند و اما گشودگی به تجربه رابطه معناداری با هوش معنوی ندارد. همچنین تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین ویژگی های شخصیتی تنها سه متغیر برونگرایی، همسازی و وظیفه شناسی توانست 52/0 از واریانس هوش معنوی را تبیین و پیش بینی کنند. بنابراین ویزگی های شخصیتی از عوامل مهمی هستند که در برآورد هوش معنوی و برنامه های آموزشی باید مورد توجه قرار گیرند. کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی، هوش معنوی
محمد ربیعی محمد رضا عابدی
هدف از پژوهش حاضر مشخص کردن ساختار رغبت های شغلی معلمان شهرکرد بر اساس مدل کروی تریسی و هنجاریابی آن بوده است. به این منظور 633 نفر از معلمان دوره های ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. معلمان به پنج پرسشنامه ی سیاهه ی کروی فردی تریسی( فرم مشاغل، توانمندی و تمایل)، اشتیاق شغلی، رضایتمندی شغلی، رضایت بخشی شغلی و عملکرد کاری پاسخ دادند. چهار جنبه شامل ساختار رغبتها، تناسب مدل کروی، رابطه رغبتها با خصوصیات جمعیت شناختی و متغیرهای مسیر شغلی مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات بدست آمده با استفاده از شاخص برازش، جهت بررسی متناسب بودن مدل، تحلیل واریانس جهت بررسی تفاوت رغبتها در دو جنس، رشته تحصیلی و میزان تحصیلات، و رگرسیون جهت بررسی ارتباط رغبتها با متغیرهای مسیر شغلی تحلیل شدند. نتایج نشان داد مدل هشت تیپی، شش تیپی و کروی از برازش مناسب برخوردارند. معلمان بیشتر دارای رغبتهای یاورانه، هنری و جستجوگرانه بوده و همچنین گرایش به عقاید، مردم و پرستیژ بالا دارند. زنان نمره های بالائی مرتبط با امور تجاری، هنری و یاورانه داشتند در حالیکه مردان نمرات بالاتری مرتبط با رغبتهای مکانیکی، طبیعت/فضای باز، کنترل کیفیت، کارهای دستی و ساخت و تعمیر داشتند. تحلیل رگرسیون نشان داد رغبتهای یاورانه و خدمات فردی پیش بینی کننده اشتیاق شغلی، رغبتهای یاورانه، هنری و قراردادی پیش بینی کننده رضایتمندی شغلی و نهایتا پرستیژ، رغبتهای اجتماعی وهنری پیش بینی کننده عملکرد کاری هستند. از آنجا که مدل کروی دارای برازش مناسبی در معلمان بوده و رغبتهای یاورانه پیش بینی کننده ی متغیرهای مسیر شغلی است می توان از این نتایج در سنجش رغبتهای شغلی معلمان و استخدام آنان استفاده نمود. کلید واژه ها: رغبت های مسیر شغلی، مدل کروی فردی تریسی، مدل هشت تیپی، مدل شش تیپی، هنجار یابی، اشتیاق شغلی، رضایتمندی و رضایتبخشی شغلی، عملکرد کاری.
محمد ربیعی نادر فرهپور
هدف این پژوهش بررسی نقش استفاده طولانی مدت از عصا در کینماتیک راه رفتن و کنترل پاسچر در مردان سالمند می-باشد. نمونه آماری تحقیق را 3 گروه تشکیل می دهند. این گروه ها عبارتند از 10 فرد سالمند 60 سال به بالا که طولانی مدت از عصا استفاده می کنند (گروه 3)، 10 سالمند 60 سال به بالا که بدون عصا راه می روند (گروه 2) و 10 فرد میانسال سالم بین 40 تا 45 سال (گروه 1). ابتدا آزمودنی ها در جلوی دوربین فالکان hz240 راه رفتند. راه رفتن شامل یک استراید کامل چپ و راست در طی 10 ثانیه می باشد. سپس با استفاده از سیستم تحلیل حرکتی (motion analysis) پوزیشن، زوایای مفاصل و کینماتیک راه رفتن اندازه گیری شد. سپس افراد در صورت امکان بدون عصا روی دستگاه تعادل سنج ایستاده و با استفاده ازدستگاه تعادل سنج biodex، عملکرد تعادلی افراد در دو بخش انحرافات و نوسانات پوسچری اندازه گیری شد. نتایج پژوهش حاضر کاهش چشمگیری را در میانگین سرعت راه رفتن با افزایش سن، و همچنین هنگام استفاه از عصا مشخص می کند. میزان کدنس بین گروه های 1 و 2 تفاوت قابل ملاحظه ای مشاهده نمی شود، اما گروه 3 نسبت به هر دو گروه سنی 40-45 سال و بالای 60 سال بدون عصا کاهش معناداری را از خود نشان داد. زمان استراید گروه 3 نسبت به دو گروه دیگر دارای افزایش معناداری می باشد. درصد استقرار با افزایش سن افزایش معناداری پیدا می کند، همچنین استفاده از عصا نیز باعث افزایش زمان استقرار می شود. درصد طول استراید گروه 3 نسبت به گروه های 1 و 2 به صورت قابل ملاحظه ای کمتر می باشد، در صورتی که بین دو گروه 1 و 2 تفاوت معناداری وجود ندارد. کاهش معناداری در ارتفاع مچ پا طی راه رفتن در گروه 2 نسبت به گروه 1 مشخص شد. الگوی حرکتی مفصل های هیپ، زانو و مچ پا هنگام راه رفتن در هر سه گروه یکسان است. میزان فلکشن و اکستنشن مفصل هیپ در گروه 3 نسبت به دو گروه دیگر به میزان قابل توجهی کمتر است. با توجه به کاهش در هر دوی حداکثر فلکشن و حداکثر اکستنشن مفصل هیپ، دامنه حرکتی این مفصل طی راه رفتن تغییر قابل توجهی نمی کند. حداکثر اکستنشن زانو در گروه 3 به صورت معناداری نسبت به دو گروه دیگر کمتر می باشد. همچنین گروه 3 نسبت به گروه 2 دارای حداکثر فلکشن بیشتری در زانو است. با توجه به حداکثر فلکشن و حداکثر اکستنشن مفصل زانو، گروه 1 نسبت به دو گروه بالای 60 سال دامنه حرکتی گسترده تری طی راه رفتن استفاده می کند. در مفصل مچ پا حداکثر پلانتارفلکشن و دورسی فلکشن گروه 3 نسبت به دو گروه دیگر به صورت معنا داری کمتر است. با توجه به کاهش در هر دوی پلانتارفلکشن و دورسی فلکشن مفصل مچ پا در گروه 3 دامنه حرکتی استفاده شده طی راه رفتن در این مفصل بین سه گروه تفاوت معناداری ندارد. گروه 3 نسبت به دو گروه دیگر نوسانات بیشتری در بالاتنه داشته اند. با افزایش سن کاهش چشمگیری در زمان تست رامبرگ به وجود می آید، همچنین استفاده از عصا این اختلافات را تشدید می کند. با افزایش سن شاخص کلی تعادل افزایش پیدا کرده است که این نشان دهنده کاهش تعادل می باشد. همچنین گروه 3 کاهش بیشتری را در تعادل از خود نشان دادند. گروه 3در شاخص نوسانات نسبت به دو گروه دیگر به صورت معناداری دارای شاخص بالاتری می باشد که نشان دهنده افزایش نوسانات افراد طی حفظ تعادل می باشد. سالمندانی که از عصا استفاده می کنند در هنگام حفظ تعادل دامنه گسترده تری از دامنه حرکتی سر خود را به کار می گیرند. هنگام حفظ تعادل در دامنه حرکتی تنه بین گروه ها اختلاف معناداری وجود ندارد. افراد گروه 3 نسبت به گروه 1 هنگام تلاش برای حفظ تعادل بر روی دستگاه تعادل سنج biodex به صورت چشمگیری از دامنه حرکتی گسترده تری از مفصل هیپ برای حفظ تعادل استفاده کرده اند. در دامنه حرکتی و حداکثر اکستنشن مفصل زانو بین سه گروه اختلاف معناداری وجود ندارد، در حالی که گروه 3 نسبت به گروه 1 به صورت قابل ملاحظه ای دارای حداکثر فلکشن بیشتری می باشد. در مفصل مچ پا هنگام تلاش برای حفظ تعادل تفاوت معناداری بین سه گروه مشاهده نشد. با توجه به کلیه متغیرهای اندازه گیری شده در این پژوهش می توان اظهار داشت که با افزایش سن تعادل افراد کاهش می یابد و افراد برای حفظ تعادل به استفاده از استراتژی های بیشتری نیاز پیدا می کنند. همچنین در راه رفتن، سرعت کلی و دامنه حرکتی مفاصل کاهش یافته و نسبت استقرار به نوسان افزایش می یابد. استفاده از عصا موجب افزایش تعادل افراد می شود. همچنین استفاده از عصا در کاهش کدنس، طول گام و دامنه حرکتی مفاصل نقش اساسی ایفا می کند. با وجود این هیچ کدام از افزایش سن یا استفاده از عصا الگوی کلی راه رفتن را در افراد سالم تغییر نمی دهند.
محمد باقر مهدیه نجف آبادی معظم حسن پور اصیل
طی قرن ها سیر نقش مهمی را در رژیم غذایی و دارویی انسان داشته است. به منظور بررسی تأثیر خاکپوش های مختلف بر صفات کمی و کیفی سیر، آزمایشی در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در دو سال زراعی در موسسه تحقیقات برنج کشور واقع در رشت انجام گرفت. سه نوع خاکپوش پوسته برنج، پلاستیک پلی اتیلن سیاه و شفاف و کرت های بدون خاکپوش به عنوان شاهد مورد استفاده قرار گرفت. دمای عمق 10 سانتیمتر خاک هر روز اندازه گیری شد. صفات اندازه گیری شده عبارت بودند از عملکرد کل، عملکرد سوخ، زی توده، شاخص برداشت، وزن بوته، تعداد گیاه برداشت شده در مترمربع، ارتفاع بوته، ارتفاع ساقه، تعداد برگ، قطر سوخ، قطر گردن، نسبت قطر سوخ به گردن (شاخص پیش رسی)، وزن سوخ، طول سوخ، تعداد سیرچه، وزن سیرچه، ارتفاع سیرچه، عرض سیرچه، درصد ماده خشک سوخ و برگ، درصد خاکستر سوخ و برگ، درصد چربی، مواد جامد محلول، آنتی اکسیدانت، ویتامین ث، میزان فنول کل، میزان فلاونوئید، میزان عناصر معدنی پر مصرف (نیتروژن، پتاسیم، فسفر، کلسیم، منیزیم، گوگرد)، تجمع نیترات سوخ و برگ، تعداد علف های هرز در متر مربع، وزن تر علف های هرز، زی توده علف هرز. نتایج نشان داد که نوع خاکپوش تأثیر معنی داری بر دمای خاک دارد و بیشترین دمای خاک به ترتیب در خاکپوش پلاستیک شفاف، مشکی، پوسته برنج و کرت های بدون خاکپوش مشاهده شد. اثر متقابل خاکپوش و سال بر عملکرد و اجزاء آن تفاوت معنی داری دارد، بطوری که در سال اول خاکپوش پلاستیک شفاف و در سال دوم خاکپوش پوسته برنج بیشترین عملکرد را داشته و تفاوت معنی داری با بقیه تیمارها نشان دادند. بیشترین پیش رسی در خاکپوش پلاستیک مشکی بود که تفاوت معنی داری با شاهد داشت ولی چون این خاکپوش باعث کاهش عملکرد شد و تفاوت معنی داری با خاکپوش پلاستیک شفاف نداشت، به نظر می رسد خاکپوش پلاستیک شفاف مناسب باشد. همچنین اثر متقابل خاکپوش و سال تأثیر معنی داری بر درصد ماده خشک سوخ، درصد خاکستر برگ، عناصر معدنی پرمصرف، درصد چربی و تجمع نیترات برگ دارد و در اکثر موارد خاکپوش پوسته برنج و پلاستیک شفاف بیشترین مقدار را نسبت به بقیه دارند. نوع خاکپوش تأثیر معنی داری بر درصد خاکستر سوخ، مواد جامد محلول، ویتامین ث، ظرفیت آنتی اکسیدانی و فلاونوئید داشت و در اکثر موارد بیشترین مقدار در خاکپوش پلاستیک شفاف نسبت به بقیه مشاهده شد. تأثیر معنی دار خاکپوش بر تعداد و وزن علف های هرز به طور کامل دیده شد و بیشترین میزان آن در خاکپوش پلاستیک شفاف در اثر حالت گلخانه ای مشاهده شد. همچنین سال اثر معنی داری بر صفات مورد اندازه گیری داشت و در سال دوم با کاهش بارندگی عملکرد و اجزاء آن کاهش یافتند. در کل با در نظر گرفتن همه جوانب می توان خاکپوش پلاستیک شفاف را به عنوان مناسب ترین خاکپوش برای سیر در منطقه معرفی کرد.
محدثه لطیف زاده شاهخالی محمدعلی ابوطالبیان
به منظور بررسی اثر پرایمینگ بذر در مزرعه و تاریخ کاشت بر رشد، عملکرد و اجزای عملکرد یک ژنوتیپ لوبیا (پاچ باقلا) بومی استان گیلان در کشت دوم بعد از برنج تحقیقی در مزرعه آزمایشی موسسه تحقیقات برنج رشت در سال زراعی 1389 انجام گرفت. طرح آزمایشی مورد استفاده کرت های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بود، که در آن تاریخ کاشت در سه سطح (20 مرداد، 30 مرداد و 9 شهریور) در کرت های اصلی و پرایمینگ در مزرعه در چهار سطح، شامل بدون پرایم، پرایم با محلول های اوره، سولفات روی و آب معمولی به مدت 5 ساعت در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که پرایمینگ بذر در تاریخ های اول و دوم کاشت به ویژه با استفاده از محلول سولفات روی سرعت ظهور گیاهچه را افزایش داد. استفاده از محلول یاد شده درصد ظهور گیاهچه را نیز 14 درصد ارتقا داد. با تاخیر 20 روزه در کاشت، درصد ظهور گیاهچه، ارتفاع بوته ها، تعداد شاخه های فرعی، طول غلاف ها، تعداد غلاف در متر مربع، و وزن صد دانه کاهش نشان داد. در اولین تاریخ کاشت پرایمینگ بذر با آب و سولفات روی سبب افزایش وزن غلاف ها شد، در تاریخ کاشت اول و دوم، استفاده از سولفات روی سبب افزایش تعداد دانه در غلاف شد. وزن صد دانه نیز در پرایم با سولفات روی افزایش نشان داد. هر سه تیمار پرایم در تاریخ کشت اول عملکرد بیولوژیک را افزایش دادند، که استفاده از محلول سولفات روی این افزایش را به 36 درصد نسبت به شاهد رساند. ولی در تاریخ کشت سوم فقط کاربرد محلول های اوره و سولفات روی این افزایش را موجب شدند. حداکثر شاخص سطح برگ، حداکثر سرعت رشد محصول و حداکثر ماده خشک کل در کشت اول در پرایمینگ با اوره و سولفات روی بدست آمد همچنین در این شرایط شاخص برداشت به طور متوسط 25 درصد افزایش نشان داد، در صورتی که در کشت سوم این صفت تحت تاثیر تیمار های پرایم قرار نگرفت. استفاده از محلول سولفات روی در مقایسه با شاهد در کشت های اول و دوم عملکرد دانه را به طور متوسط 60 درصد افزایش داد که ناشی از افزایش عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در این تیمار ها بود. مقدار پروتئین دانه نیز با پرایمینگ بذر و تاخیر در کاشت کاهش نشان داد.
محمد ربیعی محمود احمدیان عطاری
قرار گرفتن در معرض نویزهای شدید صوتی برای انسان ها هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی مشکلاتی را ایجاد می کند و علاوه بر آن می تواند باعث ایجاد مزاحمت در اجرای وظایف فردی و گروهی گردد. این مشکل در داخل کابین خودرو با وجود تعدد منابع نویز، دو چندان می شود. سیستم های فعال حذف نویز (anc) بر پایه ی اثر حذف کنندگی تداخل دو موج صوتی هم دامنه و هم فرکانس با فاز مخالف ساخته می شوند. این کار با صرف هزینه ی کمتر نسبت به روش های غیر فعال، می تواند میزان نویز صوتی را به مقدار قابل توجهی –خصوصا در فرکانس های پایین- کاهش دهد. سیستم های anc از یک یا چند بلندگو و میکروفون و یک پردازنده تشکیل می شوند و از لحاظ ساختاری دارای انواع مختلفی می باشند (پیش خور، پس خور، ترکیبی، …). تاکنون الگوریتم های متفاوتی نیز برای پیاده-سازی سیستم های anc پیشنهاد شده است. اما به علت متغیر با زمان بودن نویز محیط و تغییرات دائمی مشخصات آماری آن، در تمامی این پیاده سازی ها از الگوریتم های وفقی به عنوان هسته اصلی حذف نویز استفاده می شود (lms و خانواده آن، rls، ap و …). از آن جا که برای این پیاده سازی ها، نیاز به پردازش بلادرنگ سیگنال است، تنها می توان از الگوریتم های با پیچیدگی پایین در آن ها استفاده نمود. با این رویکرد، در این پروژه، در گام اول، الگوریتم nsaf با اندازه گام متغیری طراحی می کنیم که علاوه بر سرعت هم گرایی بالا و خطای emse پایین، از پیچیدگی محاسباتی فوق العاده پایینی نیز برخوردار است. این الگوریتم نه تنها در سیستم های anc، که در هر کاربرد شناسایی یا متعادل سازی دیگری نیز قابل استفاده است. در گام دوم، هدف، معرفی و طراحی سیستمی است که قادر است نویز صوتی داخل کابین یک خودرو را در محدوده سر راننده کاهش دهد. این کار به طور معمول توسط سیستم های پیش خور صورت می گیرد. اما در این پروژه ما قصد داریم شدنی بودن استفاده از یک سیستم فیدبکی را نیز در خودرو مورد بررسی قرار دهیم تا بتوان با استفاده از ساختارهای anc ترکیبی (ترکیب سیستم های پیش خور و پس خور) کاهش نویز بیشتری را ایجاد کرد. به همین منظور، جهت تحت تاثیر قرار ندادن صحبت مسافرین، دو راه حل پیشنهاد می شود: اول جدا نمودن آن از سیگنال نویز و دوم، غیر فعال کردن بخش فیدبکی هنگام صحبت مسافرین. در مورد اخیر، باید از یک سیستم تشخیص وجود گفتار استفاده نمود که در این جا با بررسی و معرفی چند نمونه، برای افزایش کارایی آن نیز، یک سیستم بهبود کیفیت صحبت پیشنهاد شده و مورد بررسی قرار می گیرد. در نهایت، یک سیستم پیش خور باند باریک 2 کاناله را روی بورد dsk شامل پردازنده tms320c6713 و توسط یک میکروفون خطا و دو بلندگو پیاده سازی می کنیم. نتایج این پیاده سازی برای سیگنال نویز موتور شبیه سازی شده، تا حداکثر db40 کاهش را نشان می دهد.
محمدرضا جلالی جعفر اصغری
این آزمایش به منظور بررسی روش های مختلف کنترل علف هرز مزارع کلزا به عنوان کشت دوم در مزارع شالیزاری موسسه تحقیقات برنج کشور در قالب طرح بلوک کاملا تصادفی در سال زراعی 90-89 به مرحله اجرا در آمد. تیمارها شامل 11 تیمار کنترل شیمیایی علف هرز به همراه 2 تیمار شاهد وجین کامل علف هرز و رقابت تمام فصل بودند. علف کش های انتخابی تری فلورالین (پیش رویشی خاک پاش)، هالوکسی فوپ آر متیل (پس رویشی)، کلوپیرالید (پس رویشی) به صورت کاربرد منفرد و ترکیبی در دوز های کامل و کاهشی (50 درصد غلظت توصیه شده) در تیمارها اعمال شد. جهت بررسی اثر تیمارها بر علف های هرز، پس از سبز شدن کلزا به فواصل یک ماهه تا مرحله برداشت از واحد های آزمایشی نمونه گیری علف هرز صورت پذیرفت. صفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه های فرعی خورجین دار، فاصله اولین شاخه فرعی خورجین دار تا طوقه کلزا، تعداد خورجین در بوته، طول خورجین، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، درصد روغن و عملکرد روغن در گیاه کلزا اندازه گیری و مطالعه شدند. در بررسی نتایج بالاترین عملکرد دانه در تیمار کاربرد علف کش تری فلورالین بدست آمد، که در آزمون مقایسه میانگین ها اختلاف معنی داری با تیمار کلوپیرالید به همراه هالوکسی فوپ آر متیل در دوز کاهشی 50 درصد نشان داد، احتمالا کنترل بهتر علف هرز در مراحل اولیه رویش به ویژه در دوره سبز شدن کلزا منجر به استقرار مناسب گیاهچه ها در مزرعه شده، در نتیجه قدرت رقابت با علف هرز در بوته های کلزای این تیمار نسبت به کاربرد علف کش های پس رویشی بالاتر گردیده است. در این پژوهش احتمالا شرایط مدیریتی و تغذیه ای مناسب زمین و همچنین نبوده آلودگی شدید علف هرز در چنین شرایطی باعث شد با وجود درصد کنترل علف هرز متفاوت در بین تیمارها، به دلیل عدم وجود رقابت بین گونه ای شدید (علف هرز با گیاه کلزا) بر سر منابع تغذیه ای، در بسیاری از صفات مورد ارزیابی کلزا اختلاف معنی داری مشاهده نگردد.
طیبه شجاع مجید مجیدیان
به منظور مطالعه تاثیر عناصر روی، بُر و گوگرد بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد، میزان جذب عناصر و فعالیت آنزیم-های آنتی اکسیدانی کلزا (هیبرید هایولا 401)، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار در سال زراعی 90-1389 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) به اجرا گذاشته شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل 1- شاهد (بدون مصرف کود) 2- روی 3- بُر 4- گوگرد 5- روی+ گوگرد 6- روی+ بُر 7- بُر + گوگرد و 8- گوگرد+ بُر+ روی بودند. کود گوگرد به صورت گُل گوگرد، 100 کیلوگرم در هکتار و قبل از کاشت و کودهای روی و بُر نیز به صورت سولفات روی و اسیدبوریک به میزان 30 و 8 کیلوگرم در هکتار به صورت خاکپاش و محلول درآب و در سه مرحله سه برگی، ساقه دهی و ابتدای گلدهی به زمین زراعی اضافه شدند. نتایج نشان داد که تاثیر تیمارهای کودی بر صفت های مورد مطالعه از جمله عملکرد دانه، میزان روغن دانه، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه، عملکرد زیستی، میزان جذب سه عنصر گوگرد، روی، بُر در برگ ها، سرعت رشد گیاه، شاخص سطح برگ، تجمع ماده خشک و میزان فعالیت آنزیم های پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز، اختلاف معنی داری داشت. تیمار (گوگرد+ روی+ بُر)، بیشترین عملکرد دانه (4965 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد روغن (35/2118 کیلوگرم در هکتار)، تعداد خورجین در بوته (7/319)، وزن هزاردانه (74/5 گرم) را دارا بود. بیشترین میزان عنصر روی در برگ ها در تیمار (گوگرد+ روی) به میزان 49/49 میلی گرم بر کیلوگرم و بیشترین تجمع عناصر گوگرد و بُر به ترتیب به میزان 6/802 و 24 میلی-گرم بر کیلوگرم در تیمار (گوگرد+ روی+ بُر) مشاهده شد. بالاترین میزان فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در تیمار (گوگرد+ روی+ بُر) به میزان های iu/g.fw 24/10 و µmol/g fw.min 14/0 و بالاترین میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز در تیمار (روی) به میزان µmol/g fw.min 87/0 مشاهده شد. بنابراین با توجه به نتایج این آزمایش مصرف کودهای روی، بُر و گوگرد همراه با کودهای پایه می تواند به افزایش عملکرد کمی و کیفی گیاه کلزا کمک کند.
مریم حبیبی گنبکی مجید مجیدیان
به منظور بررسی اثر مصرف بُر، روی و گوگرد بر خصوصیات زراعی کمی و کیفی کلزا رقم هایولا 401 در شرایط آب و هوایی شهرستان رشت، آزمایشی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار در سال زراعی 91-1390 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) انجام شد. عوامل مورد مطالعه شامل شاهد، بُر، روی، گوگرد، بُر+ روی، بُر+ گوگرد، روی+ گوگرد و بُر+ روی+ گوگرد بودند. کود گوگرد به صورت گل گوگرد 100 کیلوگرم در هکتار، کودهای روی و بُر به صورت کلات روی و براکس، 5/1 و 5/1 کیلوگرم در هکتار قبل از کشت به خاک اضافه شدند. نتایج نشان داد که تأثیر تیمارهای کودی بر صفت های مورد مطالعه از جمله عملکرد دانه، عملکرد روغن، میزان پروتئین دانه، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه، میزان جذب سه عنصر بُر، روی و گوگرد در دانه، میزان اسیدهای چرب اولئیک، لینولئیک، لینولنیک، پالمیتیک، استئاریک و اروسیک در روغن معنی دار شد. بیشترین عملکرد دانه (6/4157 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد روغن (2/1770)، تعداد خورجین در بوته (92/195 عدد)، تعداد دانه در خورجین (31/34 عدد) و وزن هزار دانه (7/3 گرم) متعلق به تیمار بُر+ روی+ گوگرد بود. بیشترین میزان پروتئین دانه در تیمار روی به میزان 62/24 درصد بدست آمد. بالاترین میزان جذب عناصر بُر، روی و گوگرد در دانه به ترتیب 7/15، 38/26 و 42/577 میلی گرم بر کیلوگرم در تیمار بُر+ روی+ گوگرد مشاهده شد. بالاترین مقدار اسید اولئیک (8/234 میلی گرم بر گرم) و لینولنیک (98/26 میلی گرم بر گرم) مربوط به تیمارهای بُر+ روی+ گوگرد بود. تیمار بُر+ روی بیشترین میزان اسید لینولئیک (98/55 میلی گرم بر گرم) در روغن را داشت. بیشترین مقدار اسید استئاریک و اروسیک در روغن در تیمار شاهد به ترتیب به میزان 5/6 و 01/1 میلی گرم بر گرم مشاهده شد و تیمار گوگرد+ روی و بالاترین مقدار اسید پالمیتیک در روغن (53/15میلی گرم بر گرم) را دارا بود. نتایج این بررسی نشان داد که مصرف کودهای بُر، روی و گوگرد علاوه بر افزایش عملکرد کمی سبب بهبود کیفیت دانه و ترکیب اسیدهای چرب روغن کلزا شد.
مرضیه چهرازی سفیددشتی محمود خدامباشی
چکیده: جهت بهینه سازی شرایط تولید جنین سوماتیکی به روش غیر مستقیم در سیب زمینی (solanum tuberosum l.)، تحقیقی در آزمایشگاه بیوتکنولوژی دانشگاه شهرکرد در سال 91-1390 به انجام رسید. بذور پنج رقم سیب زمینی مورد کشت در ایران به اسامی اگریا، آریندا، سانته، مارفونا و مارادونا در محیط گلخانه کشت شدند. قسمت های برگ و میان گره بوته های سالم انتخاب شده و تحت تیمارهای مختلف گندزدایی با هپیوکلریت سدیم قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده این بود که استفاده از اتانول با غلظت 70درصد و غلظت 1 درصد هیپوکلریت سدیم به مدت 10 دقیقه میزان آلودگی را به میزان زیادی کاهش می دهد. جهت بررسی تأثیر هورمون های مختلف در میزان کالوس دهی و درصد کالوس مورفوژن، غلظت های مختلف هورمون 2,4-d به تنهایی و در ترکیب با kin ، 2,4-d در ترکیب با bap و naa در ترکیب با bap مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد که بیشترین طول و وزن کالوس در محیط کشت حاوی 2,4-d به تنهایی، در غلظت 5 میلی گرم در لیتر حاصل از ساقه مارفونا بدست آمد. همچنین مشاهده شد که میزان رشد کالوس ها در ساقه بیشتر از برگ بود. بالاترین میزان تولید کالوس مورفوژن در محیط کشت-های حاوی 2 میلی گرم در لیتر 2,4-d در ترکیب با 1 میلی گرم در لیتر kin، دیده شد. در بین ارقام مورد استفاده بیشترین کالوس مورفوژن در رقم اگریا مشاهده شد. پس از تولید کالوس-های مورفوژن، آنها به محیط کشت باززایی برای تولید جنین های سوماتیکی انتقال داده شدند. هورمون هایی که برای باززایی استفاده شد عبارت بودند از: kin به تنهایی، ga3 در ترکیب با 2,4-d، bap به تنهایی و در ترکیب با 2,4-d در غلظت-های مختلف. بعد از گذشت دو ماه، بیشترین درصد تولید جنین سوماتیکی 50 درصد بود که در میان گره ارقام آریندا و مارفونا، در محیط کشت حاوی 25 میلی گرم در لیتر bap در ترکیب با 5/0 میلی گرم در لیتر 2,4-d بدست آمد. کلمات کلیدی: سیب زمینی، کالوس مورفوژن، جنین سوماتیکی
سید رضا سیدی حسین امیرشکاری
به منظور حذف هم پوشانی زمان برداشت کلزا و نشای برنج در استان گیلان و ارائه راهکارهای مناسب به منظور کاهش میزان تلفات عملکرد از طریق ریزش دانه کلزا، آزمایشی با عنوان "اثر محلول پاشی اتفون و تاریخ برداشت، بر عملکرد، ریزش و درصد روغن دانه کلزا، رقم هایولا 401" به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در در مزرعه پژوهشی موسسه تحقیقات برنج کشور واقع در شهرستان رشت در سال زراعی 91-90 اجرا شد. فاکتورهای اصلی شامل بر همکنش محلول پاشی اتفون در دو سطح (مصرف280 گرم در هکتار و عدم مصرف) و زمان محلول پاشی در سه سطح (همزمان با خورجین دهی، همزمان با شروع پر شدن دانه وهمزمان با تکمیل پر شدن دانه) و فاکتور فرعی شامل تاریخ برداشت در سه سطح شامل(رسیدن فیزیولوژیک بر مبنای تغییر رنگ ساقه اصلی، 10 روز بعد از رسیدن فیزیولوژیک و 20 روز پس از رسیدن فیزیولوژیک) در نظر گرفته شد. نتایج تجزیه آماری نشان داد که اثرات ساده محلول پاشی و زمان محلول پاشی بر صفات مرتبط با رسیدگی (زمان رسیدن، زمان خورجین دهی تا رسیدن) در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بود، به طوری که محلول پاشی اتفون (با میانگین زمان رسیدن11 /192 روز) دارای اختلاف معنی داری نسبت به تیمار شاهد (03/200 روز) بود. نتایج نشان داد محلول پاشی در زمان خورجین دهی (با میانگین زمان رسیدن 66/194 روز) زمان مناسب تری نسبت به سایر زمان های محلول پاشی از نظر این صفت بود. اثر ساده تاریخ برداشت بر تعداد خورجین در بوته، وزن هزار دانه، صفات مرتبط با رسیدگی، عملکرد دانه، درصد روغن و عملکرد روغن در سطح احتمال 1 درصد و بر قطر دانه در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. اثر متقابل دو گانه زمان محلول پاشی و تاریخ برداشت بر صفات عملکرد دانه و عملکرد روغن در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بود. اثر متقابل دو گانه محلول پاشی و تاریخ برداشت بر صفات درصد روغن و عملکرد روغن در سطح احتمال 1 درصد و بر عملکرد دانه در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. اثر متقابل سه گانه محلول پاشی و زمان محلول پاشی و تاریخ برداشت بر صفت میزان ریزش دانه در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. محلول پاشی اتفون در زمان خورجین دهی با دارا بودن کمترین میزان ریزش دانه (89/202 کیلوگرم در هکتار) و کاهش بیشتر طول دوره رشد و نمو کلزا به عنوان بهترین تیمار آزمایشی در این تحقیق معرفی می گردد.
نازلی گلستانی جعفر اصغری
به منظور بررسی اثر باکتری های محرک رشد در تلفیق با کودهای شیمیایی و آلی بر عملکرد کمی و کیفی سورگوم رقم پگاه، آزمایشی به صورت طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار طی فصل زراعی 91-90 در موسسه تحقیقات برنج رشت انجام شد. تیمارهای مورد استفاده، بدون کود و بدون تلقیح (شاهد)، استفاده از کود شیمیایی و بدون تلقیح، تلقیح بذر باpseudomonas fluorescens strain 12 +azotobacter chroococcum strain 41 + بدون کود شیمیایی، تلقیح بذر با pseudomonas fluorescens strain 12 +azotobacter chroococcum strain 41 + 50 درصد کود شیمیائی، تلقیح بذر باpseudomonas fluorescens strain 12 +azotobacter chroococcum strain 41 + 75 درصد کود شیمیائی، استفاده از ورمی کمپوست (6 تن در هکتار) و بدون کود شیمیایی، استفاده از ورمی کمپوست + 50 درصد کود شیمیائی، استفاده از ورمی کمپوست + 75 درصد کود شیمیائی، تلقیح بذر باpseudomonas fluorescens strain 12 +azotobacter chroococcum strain 41 + 50 درصد ورمی-کمپوست، تلقیح بذر باpseudomonas fluorescens strain 12 +azotobacter chroococcum strain 41 + 75 درصد ورمی کمپوست، تلقیح بذر با pseudomonas fluorescens strain 12 +azotobacter chroococcum strain 41 + ورمی کمپوست بودند. تیمارهای کودی بر ارتفاع بوته، سطح برگ، وزن خشک برگ و ساقه، عملکرد تر و خشک علوفه، درصد قابلیت هضم و درصد پروتئین علوفه خشک و میزان فسفر و روی اثر معنی داری داشت. نتایج نشان داد که استفاده تلفیقی از ورمی کمپوست و ریزجانداران محرک رشد در تمامی صفات به جز قطر ساقه، درصد فیبر نامحلول و درصد الیاف شوینده خنثی دارای بالاترین میزان بود. یافته های این آزمایش نشان داد که این ریزجانداران بر حسب ویژگی های خاک، ژنوتیپ گیاه و به خصوص شرایط اقلیمی، خود را با محیط سازگار می نمایند. بهبود وضعیت تغذیه ای گیاه در تیمار تلفیقی ورمی کمپوست و ریزجانداران محرک رشد سبب افزایش عملکرد کمی و کیفی در مقایسه با تیمارهای غیرتلقیحی شد. در واقع استفاده از کودهای زیستی و آلی به دلیل جذب عناصر غذایی به ویژه فسفر و نیز تحریک رشد گیاه بر اثر ترشح متابولیت های ثانویه منجر به افزایش عملکرد گیاه شد. در مجموع می توان گفت که استفاده از ورمی کمپوست و ریزجانداران محرک رشد گیاه علاوه بر کاهش آلودگی محیط زیست می توانند در افزایش عملکرد سورگوم نقش مثبتی را ایفا کنند.
لادن جلالی محمد ربیعی
اطلاع رسانی پزشکی به هر شکلی که صورت بگیرد می تواند نقش مهمی در ارتقاء سطح سلامت جامعه داشته باشد. با ارتقاء سطح استاندارهای زندگی استفاده از اینترنت برای به دست آوردن اطلاعات پزشکی و بهداشتی روز به روز گسترش بیشتری می یابد. " اختلال کم توجهی/ بیش فعالیadhd " اختلالی است که پرداختن به آن در وب سایت ها به دلیل ویژگی های خاص بیماری اهمیت خاصی دارد. والدین و آموزگاران نیز معمولا درک درستی از وضعیت خاص این بیماری ندارند و این مسیله سبب میشود که کودکان معمولا نتوانند مراقبتها و حمایتهای لازم را از خانواده ، مدرسه و نهایتا جامعه دریافت کنند. از طرفی بیمارانی که وارد دوران بزرگسالی می شوند از حمایت های مورد نیاز و درمانی بی بهره می مانند، بزرگسالان با adhd درمان نشده هزینه بیشتری را به شبکه بیمه برای درمان های بهداشتی به دلیل اختلالات مربوط به سیگار کشیدن، افزایش میزان تصادفات جدی ، سوء استفاده از الکل و مواد مخدر و ناسازگاریهای اجتماعی تحمیل می کنند و باید پژوهش های بیشتری برای تبیین سهم adhd در اختلالات روانپزشکی بزرگسالان صورت بگیرد . لذا وجود وب سایتهایی که والدین و آموزگاران بتوانند با استفاده از آنها کودک خود را ارزیابی نموده و در باره این بیماری اطلاعاتی کسب کنند می تواند در تشخیص زودتر و اقدام به موقع به درمان ، کمک کننده باشد. این پروژه طراحی سیستم چند رسانه ای تعاملی - اطلاعاتی و کمک تشخیصی ، اختلال کم توجهی/ بیش فعالیadhd در قالب وب سایت میباشد ، که به دو زبان انگلیسی و فارسی تهیه شده است. ( البته نرم افزاری برای چند زبانه شدن در بخش لاتین قرار داده شده است .). در این مطالعه ابتدا در مورد مفاهیم فن آوری اطلاعات، نیاز و اهمیت دانش اطلاع رسانی پزشکی، توصیف بیماری و انواع آن، مرور مطالعات انجام شده و بررسی اصول طراحی وب سایت آمده است. در مرحله بعد ضمن توصیف روش انجام پروژه و طراحی وب سایت به بررسی فاکتورهای خطر ساز و موثر در اتیولوژی بیماری در کشور پرداخته ایم ( دستاوردهای حاشیه ای مطالعه) . با توجه به اینکه این وب سایت ، یک وب سایت فارسی زبان برای این بیماری بوده و به صورت اینتراکتیو به ارزیابی بیمار و ارایه توصیه به خانواده ها و آموزگاران می پردازد می تواند گام نخست در ارایه خدمات مناسب به این دسته از کودکان باشد . لازم به تذکر است که این وب سایت تنها یک پایگاه اطلاع رسانی و کمک تشخیصی برای والدین و آموزگاران بوده و نمیتواند به جای تشخیص توسط روانپزشکان و متخصصین محترم به کار رود .
اعظم رومانی سید محمدرضا احتشامی
به منظور بررسی تأثیر باکتری های ازتوباکتر و سودوموناس و سطوح مختلف کود شیمیایی بر کمّیت و کیفیت علوفه شلغم علوفه ای(brassica rapa l.) آزمایشی در سال زراعی 91-1390 در مزرعه ی پژوهشی موسسه ی تحقیقات برنج کشور (رشت) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 14 تیمار و سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد (بدون کود و بدون تلقیح)، کود کامل شیمیایی و بدون تلقیح، تلقیح با azotobacter chroococcum strain 12 + بدون کود نیتروژن، تلقیح با a. chroococcum strain 12 + 50% کود نیتروژن، تلقیح با a. chroococcum strain 12 + 75% کود نیتروژن، تلقیح با a. chroococcum strain 12 + 100% کود نیتروژن، تلقیح با pseudomonas fluorescens strain 41 + بدون کود فسفر، تلقیح با p. fluorescens strain 41 + 50% کود فسفر، تلقیح با p. fluorescens strain 41 + 75% کود فسفر، تلقیح با p. fluorescens strain 41 + 100% کود فسفر، تلقیح با a. chroococcum strain 12 + p. fluorescens strain 41 + بدون کود نیتروژن و فسفر، تلقیح با a. chroococcum strain 12 + p. fluorescens strain 41 + 50% کود نیتروژن و فسفر، تلقیح با a. chroococcum strain 12 + p. fluorescens strain 41 + 75% کود نیتروژن و فسفر، تلقیح با a. chroococcum strain 12 + p. fluorescens strain 41 + 100% کود نیتروژن و فسفر بودند. طبق نتایج حاصل از آزمایش مشخص گردید که کودهای زیستی تأثیر معنی داری بر تمامی صفات اندازه گیری شده به جز درصد ماده ی آلی داشت. به علاوه سودمندی کاربرد تلفیقی باکتری های محرک رشد گیاه و سطوح مختلف کودهای شیمیایی فسفر و نیتروژن بر عملکرد و کیفیت گیاه و هم چنین میزان عناصر مس، آهن، منیزیم، منگنز و فسفر شاخساره و غده نسبت به تیمار شاهد (بدون کود و بدون تلقیح) مشاهده شد. بیش ترین میزان شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته، رنگ دانه های فتوسنتزی، میزان ماده ی تر و خشک برگ و غده (در سه مرحله اوایل گل دهی، گل دهی کامل و غده بندی)، عملکرد تر و خشک علوفه، شاخص های کیفی و عناصر معدنی موجود در شاخساره و غده گیاه شلغم علوفه ای در کاربرد تلفیقی کودهای زیستی و شیمیایی به ویژه تیمار تلفیقی ازتوباکتر + سودوموناس + 50% کود شیمیایی فسفر و نیتروژن به دست آمد. در نهایت می توان تأمین نیتروژن و فسفر مورد نیاز گیاه از طریق سیستم تلفیقی کودهای زیستی و 50% کودهای شیمیایی را به عنوان تیمار برتر و گامی در راستای کاهش مصرف نهاده های شیمیایی و تحقق اهداف کشاورزی پایدار معرفی نمود.
راضیه خلیفه زاده شهریار حجتی امامی
امروزه محققان به این نتیجه رسیده اند که پیوند مستقیم بین استخوان و سطح ایمپلنتهای حامل بار برای موفقیتهای کلینیکی در استفاده طولانی مدت از آنها بسیار ضروری است روشهای متنوعی برای ایجاد چنین سطوحی که دارای واکنشهای مناسب با سلولها باشند به وجود آمده است در این راستا استفاده از پلیمرهای هادی به دلیل داشتن خاصیت هدایت الکتریکی و نیز تغییر الکتروشیمیایی برای کنترل سطوح از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. پلی پیرول به دلیل داشتن خصوصیات منحصر به فرد در این زمینه بسیار مورد توجه است. از دلایل انتخاب این پیلمر می توان به رشد مستقیم الکتروشیمیایی آن بر روی زمینه با شکل و ابعاد پیچیده و نیز چسبندگی فوق العاده زیاد این ماده به سطح ایمپلنت اشاره کرد. در این تحقیق پوشش پلی پیرول با استفاده از روش ولتامتری چرخه ای و از محلولهای مختلف بر سطح الکترود نایتینول تهیه شده به روش آلیاژسازی مکانیکی پوشش داده شده است. با استفاده از روش آلیاژسازی مکانیکی در محیط آرگون انتظار می رودکه انداره دانه های پودرهای حاصل به محدوده نانومتری کاهش یابد. با انجام فرایند زینترینگ در محدوده گسترده ای از دماها، زمانها و فشارهای زینترینگ که پس از آلیاژسازی مکانیکی در محیط آرگون انتظار می رود که اندازه دانه های پودرهای حاصل به محدوده نانومتری کاهش یابد. با انجام فرایند زینترینگ در محدوده گسترده ای از دماها، زمانها و فشارهای زینترینگ که پس از آلیاژسازی مکانیکی صورت گرفته است. نحوه تغییر مورفولوژی و میزان میکرو تخلخل های موجود در این آلیاژ و نحوه تأثیر آن بر خواص مکانیکی این آلیاژ نانوساختار مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه عملکرد حفاظتی پوششهای حاصل، به روش های پایش پتانسیل مدار باز، پلاریزاسیون و امپدانس الکتروشیمیایی در محلول sbf بررسی شده است همچنین مورفولوژی سطوح پلیمری به وسیله میکروسکوپ الکترونی (sem) و آنالیز afm مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است
مرتضی حایری حسینی فتح الله مضطرزاده
دیابت از مهمترین عوامل تهدیدکننده سلامتی ، معلولیت و مرگ در جهان می باشد. کنترل منظم قند خون نقش بسزایی در کاهش عوارض ناشی از این بیماری در میان مبتلایان به دیابت دارد. دستگاه-های خانگی موجود تست قند خون، به علت سهولت استفاده، قیمت مناسب و سرعت کافی گزینه مناسب و عملی جهت کنترل مداوم قند خون برای بیماران دیابتی به شمار می آید. یک کیت تشخیص گلوکز از یک بخش الکترونیک و تعدادی استریپ یکبار مصرف تشکیل شده است. جهت انجام هر تست مقدار بسیار کمی خون برروی استریپ قرار داده می شود و با اتصال استریپ به قسمت الکترونیک، میزان قند خون برروی صفحه نمایش دستگاه پس از مدت کوتاهی نشان داده می شود. در این تحقیق، ساخت استریپ الکتروشیمیایی آمپرومتریک گلوکز با دو الکترود لایه نازک طلا بررسی شده است. حسگر از مزیت معرفی نمونه از طریق نیروی مویینگی، برخوردار می باشد. الکترودها به طریق تبخیر فیزیکی و سپس با انجام فرآیند لیتوگرافی نوری بر روی زیرپایه ای از جنس پلی اتیلن ترفتالات ایجاد گردیدند. معرف حسگر حاوی گلوگز اکسیداز، فری سیانید پتاسیم هیدروکسی اتیل سلولز بوده که برروی قسمتی از دو الکترود قرار می گیرد. فضای میکرولیتری با چسباندن فاصله انداز و قرار دادن یک روکش پلیمری ایجاد گردید. یک قطره از نمونه حاوی گلوکز به دلیل وجود نیروی مکش مویینگی به درون فضای مذکور راه یافته و معرف را به صورت محلول در می آورد. با اعمال ولتاژ 300 میلی ولت به دو سر الکترودها جریان الکتریکی متناسب با غلظت گلوکز در محلول ایجاد می گردد. بررسی کارایی واسطه فری سیانید پتاسیم برروی الکترود لایه نازک طلا و تاثیر سرعت اسکن و افزودن آنزیم بر شکل منحنی مربوطه با روش ولتامتری چرخه ای انجام گردید. همچنین پارامترهای دیگری چون محدوده خطی اندازه گیری، زمان پاسخ، غلظت بهینه واسطه، آنالیز سرم، تکرار پذیری و پایداری حسگر ساخته شده با استفاده از روش کرونو آمپرومتری بررسی گردید. محدوده خطی اندازه گیری گلوکز بین 30 و 350 میلی گرم بر دسی لیتر بوده و غلظت 1 میلی مولار اسید آسکوربیک اثر تداخلی در عملکرد حسگر ندارد. حسگر از دقت مناسبی در سنجش گلوکز در مقایسه با روش رنگ سنجی برخوردار می باشد. غلظت بهینه واسطه حدود 5 میلی گرم بر میلی لیتر برآورد شده و زمان پاسخ و میزان تکرارپذیری و پایداری در حد قابل قبولی می باشد.
محمد مجملی رنانی مهران صولتی هشجین
ذرات معدنی در مقیاس نانومتر به صورت گسترده در تهیه نانو کامپوزیت های پلیمری به منظور بهبود عملکرد آنها مورد استفاده قرار می گیرند. ژل های پلیمری نیز به عنوان بخش قابل توجهی از محصولات پلیمری می توانند از خواص بی نظیر این ذرات بهره مند شوند. براساس تحقیقات انجام شده معلوم گردیده است که خواص مکانیکی ژل ها با افزودن مواد معدنی به ویژه خاک های رس به صورت چشمگیری بهبود می یابد علاوه بر این حضور لایه های سیلیکاتی خاک رس در داخل شبکه سه بعدی ژل ها رفتار تورمی آنها در محیط های آبی را نیز به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. در این تحقیق با استفاده از پلی وینیل الکل (pva) خاک های رس مونت موریلونیت سد یک اصلاح نشده (mont) و اصلاح شده (omont) و جنتامایسین سولفات زخم بندهای نانوکامپوزیت هیدروژلی برای مراقبت مطلوب از زخم های عفونی و غیرعفونی تهیه شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که نوع و مقدار خاک رس موجود در زخم بندهای نانوکامپوزیت هیدروژلی تاثیر زیادی بر مشخصه های مکانیکی ساختاری تورمی و رهایش دارویی آنها دارد و در اغلب موارد حضور خاک رس موجب بهبود خواص زخم بند می شود. آزمایش تعیین عملکرد زخم بند نانوکامپوزیت هیدروژلی هوشمند در محیط عفونی نشان می دهد که این نوع زخم بند در مقایسه با نتایج ارایه شده در رابطه با زخم بندهای هیدروژلی هوشمند در مقالات از کارایی بهتر و قابل قبول تری برخوردار است.
نگاهی شیرازی محمد ربیعی
مهندسی بافت یکی از جدیدترین علوم در عصر حاضر می باشد و بیش از 50 سال از عمر آن نمی گذرد، با این حال تلاش های فراوانی برای به ثمر رسیدن این علم در حال انجام است. مهمترین رکن مهندسی بافت، پیدا نمودن پلیمرهای مناسب جهت ساخت داربست است که بسته به بافت مورد نظر خواص مکانیکی ویژه ای را طلب می کند در میان مواد نوینی که هر روزه معرفی می شوند. هیدروژل ها جایگاه ویژه ای دارند، چرا که توانایی جذب آب این مواد سبب ساز شرایط مناسب جهت رشد و تکثیر سلولی می باشد. در این پژوهش، تهیه و شناسایی هیدروژل های پایه آکریلاتی پیوند خورده با پلی اتیلن-گلیکول با ویژگی حساسیت به شرایط اسیدی محیط و خصوصیات آبدوستی/آبگریزی آن مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور کوپلیمر تجاری ادراژیت با نسبت مولی 1 به متاکریلیک اسید-متیل مناکریلات، با استفاده از تیوییل کلراید در حضور کاتالیزوری پیریدین، به آسیل کلراید مربوطه تبدیل شده و پس از جدایش مواد واکنش نکرده با استفاده از تبخیر دورانی در فشار کاهیده، مقادیر مناسب پلی اتیلن گلیکول بر اساس نسبت های مولی مختلف مرتبط با ادراژیت به آن افزوده شده و با قرارگیری در ظروف شیشه ای مناسب برای مدت زمان کافی در دمای 40c پخت شد. پس ا ز خالص سازی غشاهای تهیه شده علاوه بر تایید تشکیل پیوندهای شیمیایی با استفاده از آزمون طیف سنجی فروسرخ، ارزیابی های گرمایی و نورمی برتوانمندی هیدروژل های تهیه شده دلالت نموده و با استفاده از سلول های فیبروبلاست موشی کارایی زیست موادی این هیدروژل به اثبات رسید.
عاطفه پورجاهد محمد ربیعی
در این تحقیق پلیمر پلی (وینیل الکل) به دو روش مختلف و با استفاده از عامل شبکه ساز شیمیایی هگزامتیلن دی ایزوسیانات و عملیات فریز-تاو و اعمال هر دو این روشها شبکه شده و تبدیل به ژل گردید. سپس به منظور استریلیزاسیون نمونه ها از پرتو گاما با دوز 25kgy استفاده شد. هدف اصلی این پروژه دستیابی به یک هیدروژل استریل شده با خصوصیات مطلوب و متناسب با بافت منیسک انسان است. سپس تاثیر هر یک از سه فاکتور عامل شبکه کننده شیمیایی، عملیات فریز-تاو و تابش گاما بر خصوصیات شیمیایی، فیزیکی، مکانیکی و بیولوژیکی هیدروژل ها بررسی و نتایج حاصل شده گزارش شد. بررسی طیف ftir هیدروژل های شبکه شده با عامل شیمیایی نشان داد که پیوندهای یورتانی تشکیل شده و مقدار گروههای سمی ایزوسیانات به حداقل رسیده است. در اثر اعمال سیکل های فریز-تاو بلورینگی افزایش یافته است و تابش پرتو گاما نیز موجب افزایش بلورینگی پلیمر شده است. همچنین در طیف xrd مشاهده می شود که ایجاد ساختار شبکه ای و تابش پرتو گاما موجب افزایش بلورینگی پلیمر شده است که تاثیر عملیات فریز-تاو در افزایش بلورینگی بیش از سایرین است. افزایش غلظت عامل شبکه کننده موجب افزایش چگالی پیوندهای عرضی، سختی و کاهش خصوصیات کششی شده است و خصوصیات فشاری هیدروژل را در غلظت های پایین کاهش سپس افزایش داده است. افزایش تعداد سیکل های فریز-تاو نیز موجب افزایش چگالی پیوندهای عرضی و خصوصیات مکانیکی نمونه های تهیه شده گردیده است. تابش پرتو گاما نیز موجب افزایش چگای پیوندهای عرضی و خصوصیات فشاری و کششی و کاهش سختی نمونه ها شده است. مقدار عامل شیمیایی شبکه کننده باقی مانده با افزایش غلظت اولیه آن افزایش و با اعمال تابش گاما کاهش یافته است. هیچ یک از نمونه های تهیه شده سمیت سلولی از خود نشان نداده اند. در نهایت به هیدروژل هایی دست یافتیم که دارای خصوصیات شیمیایی، جذب آب، سختی و استحکام فشاری و خصوصیات بیولوژیکی مناسب بوده اما استحکام کششی کم تر از منیسک طبیعی دارند.
سمیه اکبری محمد ربیعی
به منظور بررسی اثر متقابل بین ژنوتیپ و محیط و هم چنین ارزیابی پایداری 9 ژنوتیپ بزرک، دو آزمایش جداگانه به منظور ایجاد 6 محیط مختلف به صورت طرح کرت های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در آزمایش اول تاریخ کاشت کرت های اصلی، ارقام کرت های فرعی و تراکم کاشت کرت های فرعی فرعی را تشکیل دادند. در آزمایش دوم دو سطح مختلف آبیاری کرت های اصلی، ارقام کرت های فرعی و تراکم کاشت کرت های فرعی فرعی را تشکیل دادند. برای برآورد اثر متقابل ژنوتیپ و محیط عملکرد دانه و روغن، تجزیه واریانس مرکب در مجموع 6 محیط و با فرض ثابت بودن اثر ژنوتیپ ها، و تصادفی بودن اثر محیط ها انجام شد. تجزیه واریانس مرکب تفاوت های معنی داری بین ژنوتیپ ها و اثر متقابل ژنوتیپ و محیط را برای عملکرد دانه و روغن نشان داد. جهت بررسی دقیق تر و پی بردن به اثر متقابل و تعیین پایداری ژنوتیپ ها از آماره پایداری امی (روش تجزیه اثرات اصلی جمع پذیر و اثرات متقابل ضرب پذیر) استفاده گردید. این روش مشتمل بر تشکیل جدول تجزیه واریانس امی، تعیین مدل مناسب و برآورد میزان نویز (باقی مانده)، محاسبه مقادیر مولفه های اصلی ژنوتیپ × محیط و پارامتر های اثر متقابل ژنوتیپ × محیط برای ژنوتیپ ها و محیط ها و محاسبه آماره های پایداری در مدل ammi به نام های sipc و ev است. هم چنین تجزیه خوشه ای ژنوتیپ ها و محیط ها و تجزیه الگوی واکنش ژنوتیپی در آماره های پایداری مدل ammi انجام گردید. تجزیه پایداری در مورد عملکرد دانه مشخص کرد که آثار ژنوتیپ، محیط و اثر متقابل ژنوتیپ ×محیط بسیار معنی دار هستند و سه مولفه اول در مجموع بیش از 99% از مجموع مربعات اثر متقابل را بیان نمود. بر مبنای اولین مولفه اصلی اثر متقابل و میانگین عملکرد ژنوتیپ ها و هم چنین نتایج تجزیه خوشه ای ارزش های ژنوتیپی و محیطی نتیجه گیری شد که ژنوتیپ های l22 (7c) و l18 (8c) دارای کمترین اثر متقابل ژنوتیپ و محیط هستند. ژنوتیپ l22 (7c) با عملکرد بالاتر از میانگین به عنوان ژنوتیپ پایدار و پرمحصول ارزیابی شد. در ضمن ژنوتیپ l18 (8c) ژنوتیپ پایدار ارزیابی شد ولی با عملکرد پایین تنها از نظر پایداری مطلوب شناخته شد. هم چنین مشاهده شد که محیط های مورد ارزیابی همگی در ایجاد اثر متقابل سهم داشتند. تجزیه پایداری عملکرد روغن نیز نشان داد که آثار ژنوتیپ، محیط و اثر متقابل ژنوتیپ × محیط بسیار معنی دار هستند و سه مولفه اول در مجموع بیش از 98% از مجموع مربعات اثر متقابل را تبیین نمودند. بر مبنای اولین مولفه اصلی اثر متقابل و میانگین عملکرد ژنوتیپ ها، ژنوتیپ های کردستان (1c)، l22 (7c) و l18 (8c) دارای کمترین اثر متقابل ژنوتیپ و محیط هستند. و ژنوتیپ های کردستان (1c)، l22 (7c) با عملکرد بالاتر از میانگین به عنوان ژنوتیپ پایدار و پرمحصول معرفی شدند ولی بر مبنای آماره های پایداری فقط l22 (7c) به عنوان ژنوتیپ پایدار شناخته شد. با نتایج به دست آمده ژنوتیپ l22 (7c) با عملکرد بالا و واکنش پایدار به عنوان رقم مناسب برای تولید دانه و روغن و یا ورود به برنامه های اصلاحی معرفی می گردد.
بتول رحیمیان فرادنبه محمد ربیعی
این تحقیق به منظور بهینه سازی باززایی مستقیم ارقام مختلف سیب زمینی شامل آریندا، اگریا، سانته، مارادونا و مارفونا به صورت یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. آزمایش ضدعفونی نشان داد غلظت 1 درصد هیپوکلریت سدیم در مدت زمان 5 و 10 دقیقه به ترتیب بهترین نتیجه را در استریل کردن ریزنمونه برگ و میانگره ارقام مختلف سیب زمینی به همراه دارد. در آزمایش باززایی، هورمون bap در غلظت های 1، 2، 5، 10 و 15 میلی گرم در لیتر و هورمون kin در غلظت های 0/5، 1، 2، 5، 10 و 15 میلی گرم در لیتر در ترکیب با هم استفاده شدند. ارزیابی نتایج به دست آمده در محیط in vitro بر روی صفات سرعت باززایی، نوع باززایی و طول اندام باززایی شده نشان داد هورمون bap بیشترین تاثیر را بر باززایی ارقام مختلف سیب زمینی دارد و هورمون kin تاثیر کمتری بر صفات اندازه گیری شده در این آزمایش نشان داد. غلظت 1 و 2 میلی گرم در لیتر هورمون bap بیشترین تاثیر را در تولید ساقه و ریشه دارد و در غلظت های 5، 10 و 15 میلی گرم در لیتر این هورمون بییشترین میزان جنین تولید شد. طول ساقه ها و ریشه های تولید شده نیز در غلظت های پایین bap بیشتر بود و با افزایش غلظت کاهش می یافت امّا سطوح غلظتی bap در طول جنین تاثیری نداشت. هر چند در غلظت های 5/0 و 5 میلی گرم در لیتر هورمون kin بیشترین میزان ساقه زایی و بلندترین ساقه ها به دست آمد، امّا این هورمون در میزان ریشه زایی و جنین زایی و طول ریشه ها و جنین های به دست آمده تاثیری نداشت. ارقام مورد مطالعه در اکثر صفات اندازه گیری شده اختلاف معنی داری نشان دادند که در این میان رقم مارفونا در تمامی صفات اندازه گیری شده پاسخ بهتری به شرایط in vitro نشان داد. با استفاده از تجزیه کلاستر ارقام و صفات دارای شرایط مشابه در این آزمایش در گروه های یکسان قرار گرفتند.
محمد ربیعی محمد رضا عبدلی
هدف اصلی این تحقیق بررسی ارتباط برخی ویژگی¬های شرکت¬ها با میزان دارایی¬های نقد نگه داری شده در شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1386 تا 1390 می باشد. در این تحقیق اندازه شرکت، اهرم مالی، ریسک عملیاتی، سود تقسیمی و نسبت کیو توبین به عنوان متغیرهای مستقل و میزان دارایی¬های نقد نگهداری شده به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. جامعه¬ی آماری تحقیق حاضر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1386 تا 1390 و روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک(غربالگری) بوده که تعداد نمونه نهایی برابر با 110 شرکت می باشد.
سپیده میرزازاده بلگوری محمدرضا احتشامی
بهمنظور بررسی اثر توأم باکتری تیوباسیلوس و گوگرد بر روی صفات مورفوفیزیولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد کلزا آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار و چهار عامل در سال زراعی 91-1390 در مزرعه پژوهشی موسسه تحقیقات برنج کشور (شهرستان رشت) اجرا گردید. عامل¬ها شامل گوگرد پودری (استفاده یا عدم استفاده)، باکتری اکسیدکننده گوگرد (استفاده یا عدم استفاده از تیوباسیلوس)، کود فسفر (استفاده یا عدم استفاده از 80 کیلوگرم در هکتار) و رقم (هایولا 401 و آر.جی.اس 003) بودند. نتایج نشان داد که اثر گوگرد پودری، باکتری تیوباسیلوس،کود فسفر و رقم بر صفات مورد مطالعه از جمله ارتفاع بوته، قطر ساقه، فاصله اولین شاخه فرعی خورجین¬دار تا زمین، تعداد شاخه فرعی در بوته، طول خورجین، شاخص سطح برگ، وزن خشک گیاه، عملکرد دانه، عملکرد زیستی، شاخص برداشت، تعداد خورجین در ساقه اصلی و تعداد خورجین در ساقه فرعی و تعداد خورجین در کل بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه و جذب عناصر غذایی (آهن، مس، منگنز، منیزیم و فسفر)، درصد روغن، عملکرد روغن، کلروفیل a و کلروفیل b در سطح یک درصد معنی¬دار شد. بیشترین وزن هزار¬دانه (5/3 گرم) در تیمار سه¬گانه باکتری تیوباسیلوس+کود فسفر+رقم هایولا و بیشترین تعداد دانه در خورجین (5/28) در تیمار سه¬گانه باکتری تیوباسیلوس+گوگرد پودری+رقم هایولا حاصل شد. همچنین بیشترین تعداد خورجین در کل بوته (2/197) و عملکرد دانه (5/4119 کیلوگرم در هکتار) در برهمکنش چهار¬گانه باکتری+ فسفر+گوگرد+ رقم هایولا و بیشترین عملکرد روغن (69/1134 کیلوگرم در هکتار) از تیمار باکتری+گوگرد+ رقم هایولا به دست آمد. باکتری تیوباسیلوس باعث افزایش اکسایش گوگرد و کاهش اسیدیته خاک و افزایش تولید سولفات خاک می¬ شود، بنابراین افزایش جذب بعضی از عناصر مغذی خاک به¬ویژه فسفر را به دنبال دارد.
بهارک بهمنی فتح الله مضطرزاده
در این پژوهش، سنتز نانوذرات سولفید روی ذوب شده توسط مس به روش هم رسوبی و تاثیر ماده پایدار کننده سدیم تری پلی فسفات بر اندازه ذرات بررسی گردید. در بررسی پراش اشعه ایکس نمونه ها مشخص گردید که نانوذرات حاصل دارای ساختار کریستالین بلند روی می باشند اما به دلیل کوچک شدن اندازه ذرات، پیک ها پهن تر گردیده اند. در بررسی توسط میکروسکوپ الکترونی رویشی مشخص گردید که ذرات کاملا کرئی شکل هستند. اندازه ناوذرات در بررسی توسط میکروسکوپ الکترونی عبوری در محدوده 30-6 نانومتر تخمین زده شد. مقایسه خواص نوری نمونه ها با ماده بالک بیانگر انتقال گسیل نوری این نانوذرات به طول موج های کمتر به دلیل کوچک شدن اندازه آن ها می باشد. سپس جهت بررسی خواص نوری نانوذرات در تماس با عوامل بیولوژیک، اتصال با گروه های فعال سطحی تیوگلایکولیک اسید برقرار گردید. بررسی خواص نوری کمپلکس حاصل پس از اتصال با بیوتین مشخص ساخت که با افزودن مقادیر بسیار کم بیوتین، شدت گسیل نانوذرات کاهش می یابد و با ادامه افزودن بیوتین، روند کاهش گسیل ادامه می یابد.
مژده افتاده واجاری مجید مجیدیان
چکیده به منظور بررسی تاثیر محلول¬پاشی و خاک¬پاشی عناصر کم مصرف آهن و روی بر عملکرد کمی و کیفی گیاه لوبیا، آزمایشی در سال 1392 در موسسه تحقیقات برنج کشور در رشت، به¬صورت طرح بلوک¬های کامل تصادفی با 10 تیمار در سه تکرار مورد بررسی قرارگرفت. تیمارهای مورد آزمایش شامل خاک¬پاشی 20 کیلوگرم در هکتار سکوسترین، خاک¬پاشی 30 کیلوگرم در هکتار سولفات روی، خاک¬پاشی توام آهن و روی، محلول¬پاشی دو در هزار آهن، محلول¬پاشی سه در هزار سولفات روی، محلول¬پاشی توام آهن و روی، محلول¬پاشی و خاک¬پاشی توام آهن و روی، محلول¬پاشی آهن و خاک¬پاشی روی، خاک-پاشی آهن محلول¬پاشی روی و یک تیمار شاهد (n, p, k) بود. صفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه¬های فرعی، قطر ساقه، تعداد غلاف در بوته، طول غلاف، تعداد دانه در غلاف، تعداد دانه در بوته، وزن صد دانه، عملکرد دانه، عملکرد زیستی، شاخص برداشت، میزان جذب عناصر آهن و روی و درصد پروتئین مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تیمار¬های کودی بر صفات ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، عملکرد دانه، عملکرد زیستی، میزان جذب عناصر آهن و روی و درصد پروتئین در سطح یک درصد و در صفات وزن صد دانه و شاخص برداشت در سطح پنج درصد معنی¬دار شد، اما در صفات تعداد شاخه¬های فرعی، قطر ساقه، طول غلاف و تعداد دانه در غلاف افزایش معنی¬داری دیده نشد. بیشترین میزان صفات در تیمار محلول¬پاشی و خاک¬پاشی توام آهن و روی و کمترین مقدار آن در تیمار شاهد مشاهده شد. واژه¬های کلیدی: روی، سکوسترین، عملکرد دانه، لوبیا، محلول¬پاشی.
بهارک رمضانی عاقله سید محمد رضا احتشامی
به منظور بررسی تلفیق باکتری های محرک رشد و کود شیمیایی بر عملکرد و کیفیت شلغم علوفه ای، آزمایشی در مزرعه پژوهشی موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سال زراعی90- 1389 انجام شد. تیمارهای مورد بررسی در این تحقیق شامل تیمار بدون کود و بدون تلقیح (شاهد)، استفاده از کود کامل شیمیائی و بدون تلقیح، تلقیح با azotobacter chroococcum strain 41 و بدون کود نیتروژن، تلقیح با a. chroococcum strain 41 و100% کود نیتروژن، تلقیح با pseudomonas fluorescens strain 12 و بدون کود فسفر، تلقیح با p. fluorescens strain 12 و 100% کود فسفر، تلقیح با p. fluorescens strain 12 + a. chroococcum strain 41 + بدون کود، تلقیح با p. fluorescens strain 12 + a. chroococcum strain 41 + 50% کود n. p.، تلقیح با p. fluorescens strain 12+ a. chroococcum strain 41 + 100% کود n. p. بودند. صفات مورد بررسی شامل ارتفاع بوته، قطر ساقه، سطح برگ در مرحله گلدهی، میزان عناصر (فسفر و نیتروژن) در بافت گیاه، وزن خشک برگ و غده، عملکرد علوفه تر و خشک و کیفیت علوفه بودند. نتایج نشان داد که تلفیق کودهای زیستی و شیمیایی اثر معنی داری بر صفات مورد مطالعه داشت. همچنین اثر این تلفیق بر درصد نیتروژن، فسفر و عملکرد علوفه خشک معنی دار بود. تلقیح با دو باکتری به همراه سطح کودی 50% و100% باعث افزایش وزن خشک اندام هوائی و ریشه گردید. درصد فسفر و نیتروژن بافت گیاهی در تیمارهای تلفیقی نسبت به شاهد افزایش یافت. بهترین کیفیت علوفه از لحاظ میزان ماده خشک قابل هضم، درصد کربوهیدرات محلول در آب و درصد پروتیین در تیمار50% کود شیمیایی به همراه تلقیح بذر با دو باکتری به دست آمد. تیمار شاهد از لحاظ میزان فیبر و خاکستر نسبت به بقیه تیمارها بالاترین مقدار را دارا بود. نتایج آزمایش نشان داد که مدیریت تلفیقی کود نقش به سزائی در افزایش عملکرد کمی و کیفی شلغم علوفه ای دارد و تلقیح بذر با دو باکتری و 50% کود شیمیائی مناسب ترین روش کوددهی شلغم علوفه ای می باشد
محدثه موسوی محمود خدام باشی امامی
خشکی یکی از مهم¬ترین تنش¬های غیر زیستی است که رشد و تولید گیاهان زراعی را تحت تاثیر قرار می¬دهد. این پژوهش با هدف بررسی خصوصیات جوانه¬زنی و بنیه، خصوصیات فیزیکی و هندسی، میزان عصاره و ماده موثره تریگونلین در بذور حاصل از شش توده گیاه شنبلیله که در شرایط بدون تنش، تنش ملایم، تنش متوسط و تنش شدید (به ترتیب آبیاری پس از تخلیه 20، 40، 60 و 80 درصد رطوبت قابل استفاده خاک) تولید شده بودند، به اجرا درآمد. نتایج نشان داد که اثر محیط رطوبتی و اثر ژنوتیپ برای صفات مرتبط با جوانه¬زنی و بنیه بذر و صفات عصاره بذری و تریگونلین در سطح احتمال یک درصد معنی¬دار بود. در بررسی خصوصیات فیزیکی و هندسی اثر محیط رطوبتی برای اکثر صفات به جز قطر معادل دانه، دانسیته واقعی، ظرفیت آبگیری، شاخص ظرفیت آبگیری و وزن مخصوص ظاهری معنی¬دار بود. میانگین درصد جوانه¬زنی با کاهش 30 درصدی از 99 درصد در شرایط نرمال به 69 درصد در شرایط تنش خشکی کاهش یافت. همچنین سرعت جوانه ¬زنی با کاهش 32 درصدی از 15 بذر جوانه¬زده در روز در شرایط نرمال به 10 بذر جوانه¬زده در روز در شرایط تنش متوسط کاهش نشان داد. میانگین ضریب کرویت دانه با اعمال تنش خشکی افزایش یافت بطوریکه با افزایش 5 درصدی از 59 درصد در شرایط عدم تنش به 64 درصد در شرایط تنش خشکی شدید افزایش نشان داد. صفت آماس دانه در گذر از شرایط نرمال به شرایط تنش خشکی 60 درصد (متوسط)، کاهش 20 درصدی و در گذر از شرایط نرمال به تنش خشکی 80 درصد، کاهش 36 درصدی داشت. میانگین صفت تریگونلین در گذر از شرایط نرمال به شرایط تنش، در تنش رطوبتی 40 درصد (ملایم)، افزایش 5 درصدی و در تنش رطوبتی 60 درصد، افزایش 41 درصد و در تنش رطوبتی 80 درصد، افزایش 21 درصدی را نشان داد. بیشترین میزان تریگونلین را ژنوتیپ یزد در هر دو شرایط تنش رطوبتی 60 و 80 درصد (به ترتیب با میزان 90/0 و 78/0 میلی¬گرم/گرم) به خود اختصاص داد. کمترین میزان تریگونلین را ژنوتیپ شیراز در هر چهار محیط رطوبتی نشان داد. نتایج همبستگی صفات در بررسی جوانه¬زنی بذور نشان داد که در شرایط عدم تنش شاخص تنش جوانه¬زنی (gsi) با سرعت و درصد جوانه¬زنی رابطه معنی¬داری نشان نداد؛ اما در شرایط تنش خشکی متوسط، بین gsi و سرعت جوانه¬زنی و درصد جوانه¬زنی همبستگی مثبت و معنی¬داری (**98/0) مشاهده شد. همبستگی صفات فیزیکی و هندسی نشان داد که در شرایط عدم تنش، ضریب کرویت دانه با صفات قطر دانه، میانگین حسابی قطر، میانگین هندسی قطر و وزن هزار دانه همبستگی منفی و معنی¬داری و با صفات آماس دانه، ظرفیت آبگیری و شاخص ظرفیت آبگیری همبستگی مثبت و معنی¬دار نشان داد. در شرایط تنش رطوبتی 60 درصد، ضریب کرویت دانه با صفات قطر و ضخامت دانه همبستگی منفی و بالایی داشت و با صفات میانگین حسابی قطر (**99/0)، میانگین هندسی قطر (**98/0)، سطح جانبی دانه (**98/0) و سطح مقطع دانه (**98/0) همبستگی مثبت و بالایی نشان داد. در تنش رطوبتی 80 درصد، ضریب کرویت دانه با هیچ صفتی همبستگی مثبت نداشت و با صفات میانگین حسابی و هندسی قطر دانه، سطح جانبی و سطح مقطع دانه همبستگی منفی و معنی¬دار نشان داد. نتایج گروه¬بندی ژنوتیپ¬های مورد بررسی براساس صفات مرتبط با جوانه¬زنی بذور نشان داد که در شرایط عدم تنش و تنش خشکی متوسط ژنوتیپ¬ها به سه کلاستر تقسیم¬بندی شده¬اند. گروه¬بندی ژنوتیپ¬ها براساس خصوصیات فیزیکی نشان داد که در شرایط عدم تنش و در شرایط تنش رطوبتی 60 درصد ژنوتپ¬ها به سه گروه تقسیم بندی شده¬اند، در شرایط رطوبتی 80 درصد ژنوتیپ¬های شنبلیله در دو گروه قرار گرفتند. تلاقی بین ژنوتیپ¬های دارای حداکثر فاصله ژنتیکی به عنوان والد مناسب، جهت بهبود ژنتیکی تحمل به تنش قابل توصیه می¬باشد.
بهنام غلامی بروجنی بهنام قاسمی
پیش زمینه و هدف: عقب ماندگی ذهنی یکی از رایج ترین معلولیت های ذهنی است که حدود 3 درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهند. هدف از این تحقیق مقایسه تاثیر برنامه تمرینی ثبات مرکزی و برنامه تمرینی زنجیره حرکتی بسته بر تعادل دانش آموزان کم توان ذهنی بود. مواد و روشها: در این مطالعه که بر روی 45 دانش آموز پسر کم توان ذهنی در سه گروه (کنترل، 15 کم توان ذهنی با میانگین سنی 11/3 ± 23/11 سال، قد 51/7 ± 148 سانتی متر، وزن 13/5 ± 26/35 کیلوگرم)، (ثبات مرکزی، 15 کم توان ذهنی با میانگین سنی 25/2 ± 53/11 سال، قد 02/7 ±150 سانتی متر، وزن 08/7 ± 12/42 کیلوگرم) و (زنجیره حرکتی بسته، 15 کم توان ذهنی با میانگین سنی 25/2 ± 53/11 سال، قد 02/7 ±150 سانتی متر، وزن 08/7 ± 12/42 کیلوگرم) گروه های تجربی 8 هفته و هفته ای سه بار برنامه تمرینی ثبات مرکزی و زنجیره حرکتی بسته را انجام دادند. در پیش آزمون و پس آزمون تست شارپند رومبرگ برای اندازه گیری تعادل ایستا و تست برخاستن و رفتن برای اندازه گیری تعادل پویای سه گروه مورد بررسی قرار گرفت. از آزمون تحلیل واریانس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: بین تعادل ایستا با چشم باز (005/0p=) و تعادل ایستا با چشم بسته (000/0p=) گروه تمرینی ثبات مرکزی و گروه کنترل تفاوت معنی داری مشاهده شد. همچنین بین گروه زنجیره حرکتی بسته و کنترل در تعادل ایستا (چشم باز (007/0p= ) و چشم بسته (002/0 p=)) تفاوت های معنی داری مشاهده شد؛ اما بین گروه های ثبات مرکزی و زنجیره حرکتی بسته در تعادل ایستا (چشم باز (910/0p=) و چشم بسته (420/0 p=)) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در آزمون تعادل پویا بین گروه های ثبات مرکزی و کنترل (000/0p=)، زنجیره حرکتی بسته و کنترل (006/0p=) و همچنین گروه های ثبات مرکزی و زنجیره حرکتی بسته (002/0p=) تفاوت معنی دار مشاهده شد. بحث و نتیجه گیری: برنامه تمرینی ثبات مرکزی و زنجیره حرکتی بسته تعادل ایستا و پویای دانش آموزان کم توان ذهنی را بهبود می بخشند و از این برنامه ها می توان برای بهبود تعادل دانش آموزان کم توان ذهنی استفاده کرد. واژه های کلیدی: کم توان ذهنی، ثبات مرکزی، زنجیره حرکتی بسته، تعادل ایستا، تعادل پویا
علی مرادی سرتشنیزی خدامراد مومنی
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه گروهی فرزند پروری مثبت بر میزان ابراز خشم مادران کودکان 6 تا 12 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی / کمبود توجه و کاهش مشکلات رفتاری این کودکان انجام گرفت. طرح پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گمارش تصادفی و روش آماری به کار برده شده تحلیل کواریانس یک متغیری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه مادران کودکان بیش فعال / کمبود توجه دبستان های دولتی پسرانه شهرکرد می باشد که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد 24 نفر از مادران کودکان بیش فعال / کمبود توجه به عنوان نمونه انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش مقیاس حالت – صفت خشم اسپیلبرگر و پرسش نامه مشکلات رفتاری کانرز ( فرم والدین ) بود. در قالب روش پژوهش آزمایشی ابتدا پیش آزمون در دو گروه اجرا گردید، سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش برنامه گروهی فرزند پروری مثبت قرار گرفتند که این جلسات به صورت گروهی و هفتگی برگزار شد. پس از پایان جلسات از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که برنامه گروهی فرزند پروری مثبت موجب کاهش ابراز خشم مادران کودکان بیش فعال / کمبود توجه شده است و بین گروه آزمایش و کنترل در کاهش ابراز خشم مادران تفاوت دیده شد. از طرفی آموزش برنامه گروهی فرزند پروری مثبت اثر معنا داری بر کاهش نمره کلی مشکلات رفتاری کودکان در مقیاس کانرز والدین نداشته است و تفاوت معناداری بین میانگین مشکلات رفتاری گروه آزمایش و کنترل دیده نشد و در بین زیر مقیاس ها نیز فقط در زیر مقیاس مشکلات بیش فعالی – تکانشگری تفاوت معنادار بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل دیده شد. همچنین نتایج فرضیه های فرعی نشان داد که اثربخشی آموزش برنامه گروهی فرزند پروری مثبت بر کاهش ابراز خشم بیرونی و درونی و افزایش کنترل خشم بیرونی و درونی مادران گروه آزمایش معنادار بوده است اما اثربخشی این آموزش بر کاهش مشکلات سلوک، مشکلات یادگیری، مشکلات اضطرابی و مشکلات روان تنی معنادار نبود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت آموزش برنامه گروهی فرزند پروری مثبت مداخله ای است که ابراز خشم مادران کودکان بیش فعال / کمبود توجه را کاهش می دهد و نیز می تواند باعث کاهش مشکلات بیش فعالی – تکانشگری در کودکان گردد.
طاهره طاهری توبن سید محمد رضا احتشامی
به منظور بررسی اثر باکتری تیوباسیلیوس بر جذب عناصر غذائی و صفات کمی و کیفی دو رقم شلغم علوفه ای آزمایشی به صورت فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. عوامل مورد بررسی شامل گوگرد پودری(استفاده یا عدم استفاده)، باکتری اکسید کننده گوگرد(استفاده از تیوباسیلوس یا عدم استفاده)، کود فسفره(استفاده یا عدم استفاده)و دو رقم شلغم علوفه ای بودند. نتایج نشان داد که کاربرد تلفیقی کود زیستس به همراه کود فسفره و گوگرد پودری موجب افزایش شاخص سطح برگ و همچنین صفات مورفولوزیک طی فصل رشد شلغم علوفه ای گردید.
بهناز کچوئیان محمد ربیعی
هدف از انجام این پروژه، ساخت نانوزیست حسگر تشخیص پنی سیلین جی به روش چاپ صفحه ای بود تا بتوانیم ابزاری کوچک، قابل حمل با زمان پاسخ دهی کوتاه جهت بررسی آلودگی مواد غذایی داشته باشیم. در این مطالعه، تکنیک استفاده از پیرول به عنوان پلی مر رسانا در زیست حسگر تشخیص پنی سیلین جی که به روش چاپ صفحه ای فلز بر روی ورقه نازک شیشه ای و به دام اندازی پنی سیلیناز در شبکه پلی مری پیرول تهیه شد، مورد بررسی قرار گرفت. به این صورت که ابتدا نوار های فلز تهیه شد، محلول آنزیم و پیرول به روش تثبیت به دام اندازی، بر روی پایه قرار گرفت و با افزودن سوبسترا بر روی نوار پوشیده از محلول آنزیم وپیرول و اعمال ولتاژ اولیه، ولتاژ خروجی ثبت شد. نتایج آزمایشات با طراحی فاکتوریل جزئی برای سه فاکتور مقدار پیرول، مقدار آنزیم و غلظت سوبسترا نشان می دهد که با انتخاب مقادیر 4/0 و 8/0 میلی لیتر برای پیرول، 2/0 و 4/0 میلی لیتر برای آنزیم و محلول های g/lit1 و g/lit2برای سوبسترا، با افزایش مقدار پیرول، در مقادیر ثابت آنزیم و سوبسترا، ولتاژ خروجی افزایش می یابد.با افزایش مقدار آنزیم در مقادیر ثابت پیرول و سوبسترا به ترتیب برابر 4/0میلی لیتر و g/lit 1، ولتاژ خروجی افزایش یافت. از طرف دیگر در مقایسه دو غلظت g/lit1 و g/lit2 از سوبسترا، نتایج نشان می دهد که افزایش غلظت سوبسترا، کاهش ولتاژ خروجی را به همراه دارد.
محمدنوید وزیری حسین حاتمی
مدل تعالی efqm یکی از علمی ترین و کاربردی ترین مدل های تعالی می باشد که امکان دستیابی سازمان به تعالی و آگاهی از نقاط ضعف و قوت خود را فرآهم می آورد و با محاسبه روابط علی بین اجزاء و انجام ممیزی و تجزیه و تحلیل معیار های نه گانه این مدل،سازمان را بطور عملی به تعالی رهنمون می سازد.هدف این تحقیق ارزیابی مجتمع فنی تهران واحد البرز بر اساس معیارهای مدل efqm بود.جامعه آماری این تحقیق تمامی مدیران و کارکنان مجتمع می باشند.در این پژوهش از پرسشنامه استاندارد مدل تعالی استفاده شد که روایی آن مورد تایید قرار گرفت.نوع تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و از شاخه پیمایشی می باشد.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل 75 پرسشنامه جمع آوری شده نشان می دهد که معیارهای نه گانه مدل efqm در مجتمع فنی تهران واحد البرز با توجه به ترتیب اولویت عبارتند از: رهبری – نتایج کلیدی عملکرد – شراکت ها و منابع – نتایج مشتری - نتایج جامعه – فرآیندها – استراتژی و خط مشئ – منابع انسانی – نتایج منابع انسانی.کل امتیاز کسب شده مجتمع فنی از 1000 امتیاز 522 امتیاز می باشد و درصد دستیابی به اهداف کل بیمارستان 52 درصد است که با در نظر گرفتن درصد دستیابی به اهداف سازمان های معمولی 20% و سازمان های خوب در حدود 50% و سازمان های با کلاس جهانی حدود 75% ، این مجتمع جزء سازمان های خوب می باشد.اما در مورد نتایج کارکنان پیشرفت مناسبی نداشته است.
امین صبوری محمد ربیعی
امروزه بیوسرامیکها به دلیل پایداری حرارتی و شیمیائی، استحکام و مقاومت به سایش بالا، ظاهر زیبا و مناسب و زیست سازگاری عالی از جایگاه رفیعی در کاربردهای ارتوپدی و دندانی، برخوردار هستند و در شکل های مختلفی نظیر تک کریستال، پلی کریستال، کامپوزیت و پوشش مورد استفاده قرار می گیرند. شیشه های بیواکتیو دسته بسیار مهمی از بیوسرامیکها را تشکیل می دهند. یک ماده بیواکتیو یا زیست فعال ماده ای است که توانایی تشکیل یک لایه پیوندی واسطه بین خودش و بافت زنده را دارد. در حقیقت حالت بیواکتیو یک حدواسط بین حالتهای انحلال وغیر فعال بودن سرامیک ها در محیط بیولوژیک می باشد. ترکیب شیمیائی شیشه های بیواکتیو اغلب دارای دو جزء ثابت cao و sio2 می باشند. ترکیبات دیگری نیز می توانند به جای این ترکیبات قرار گیرند. همچنین اجزاء گوناگون و مفید بسیاری نیز در کنار این ترکیبات به بهبود و افزایش قدرت بیواکتیویته شیشه های بیواکتیو کمک می کنند و یا در موضع مورد درمان، خواص درمانی مفیدی تولید می نمایند. در این میان ترکیبات منیزیم دار مثل اکسید منیزیم می تواند در انواع درمان ها و ترمیم های ارتوپدی و دندانی کاربرد مناسبی را به همراه خواص درمانی عالی، ایجاد نمایند. منیزیم از عناصر بسیار مفید در جلوگیری از پوکی استخوان می باشد که مکان های آسیب دیده استعداد بالایی برای ابتلا به آن را دارند. در این تحقیق از میان روش های مرسوم تهیه شیشه های بیواکتیو، روش سل-ژل، به دلیل ویژگی های منحصر به فرد روش، و خواص مطلوبی که به محصول نهایی می بخشد انتخاب گردید. ترکیبات بر اساس sio2-cao-p2o5 انتخاب شدند و مقادیر مختلفی از اکسید منیزیم (mgo) به آنها اضافه شدند و بیواکتیویتی بررسی گردید. بررسی ها بر اساس آنالیزهای ftir,xrd,sem و dta و tga انجام گرفتند. در نهایت مشاهده گردید حضور منیزیم تاثیر مخربی بر خواص بیواکتیویته و سینترینگ شیشه های بیواکتیو ندارد و تنها تشکیل فازهای کریستالین هیدروکسی آپاتیت را در فصل مشترک شیشه –محیط بیولوژیک با تاخیر روبه رو می سازد. با توجه به نیاز به حضور منیزیم در ترکیب شیشه های بیواکتیو، این تاخیر قابل تحمل و اغماض می باشد.
الهام محقق پور فتح الله مضطرزاده
در این پروژه نانوکریستال نیمه هادی فسفرسنت سولفید روی دوپ شده با منگنز (zns:mn) جهت ساخت یک سنسور بیولوژیکی برای تعیین غلظت یک جزء بیولوژیک (آویدین) ساخته شده است. ساخت این نانو ذرات در سیستم میکروامولسیون آب در روغن (w/o) یا میسل معکوس انجام شده است. از تریتون ایکس-صد به عنوان پایدار کننده و ان-هگزانول به عنوان کمک پایدار کننده استفاده شده است. نانوکریستال های فسفر سنت به یک گروه فعال مثل مرکاپتواتانول متصل می شوند تا یک کمپلکس که توانایی برقراری اتصال با یک جزء بیولوژیکی قابل اندازه گیری مثل بیوتین را داشته باشد ایجاد شود. این کمپلکس از خود خصوصیات گسیلی مواد فسفرسنت را نشان می دهد و با افزایش غلظت بیوتین گسیل آن کاهش می یابد. البته ناگفته نماند که تاثیر دو نوع سطح فعال (مرکاپتواتانول و تیوگلیکولیک اسید) و دوپنت منگنز در غلظتهای متفاوت بر خصوصیات این نانو کریستال نیز مورد بررسی قرار گرفته است. آنالیز فازی نانوکریستالهای حاصل توسط دستگاه تفرق اشعه ایکس، آنالیز ریزساختاری آن توسط میکروسکوپ الکترونی عبوری و خصوصیات نوری توسط دستگاه لومینسانس انجام گرفته است.
عاطفه نمازی مجید مجیدیان
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف کود شیمیایی نیتروژن و کود دامی بر برخی خصوصیات خاک، عملکرد علوفه و صفات کیفی ذرت رقم سینگل کراس 704 اجرا شد. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با ده تیمار و سه تکرار انجام شد. عوامل مورد مطالعه شامل مقادیر و ترکیبات مختلف کود نیتروژن { (92، 184 و 276 کیلوگرم در هکتار نیتروژن از منبع اوره)، تلفیقی (46 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره + 5 تن کود دامی، 92 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره + 10 تن کود دامی و 138 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره + 15 تن درهکتار کود دامی) و کود دامی (10، 20 و 30 تن در هکتار کود دامی از نوع کود گاوی)} و یک تیمار شاهد بدون کود بود.نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از کود تلفیقی مناسب تر از سایر تیمارهای نیتروژن برای افزایش عملکرد کمی و کیفی گیاهان زراعی است.
متین فروزی فشالمی سید محمد رضا احتشامی
به منظور بررسی اثر اندازه بذر بر شاخص های جوانه زنی، رشد گیاهچه، عملکرد و اجزای عملکرد چهار رقم گندم نان، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در پاییز سال زراعی 92-1391 در مزرعه پژوهشی موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) و آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه زراعت دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان انجام شد. تیمار های مورد بررسی در این تحقیق شامل اندازه قطر بذر در چهار سطح (25/2 تا 5/2 میلی متر، 5/2 تا 75/2 میلی متر، 75/2 تا سه میلی متر و بزرگ تر از سه میلی متر) و چهار رقم (کوهدشت، مغان3، مروارید و ژنوتیپ بومی) بودند. نتایج آزمایش مزرعه حاکی از آن بود که استفاده از بذر های با اندازه یک-نواخت، موجب ظهور هم زمان گیاهچه می شود. بذر های با اندازه 25/2 تا 5/2 میلی متر، کم ترین سرعت ظهور گیاهچه در مزرعه (6/4 عدد در روز در متر مربع)، سرعت ظهور تجمعی گیاهچه در مزرعه (4/9 عدد در روز در متر مربع)، میزان انتقال مجدد ماده خشک (5/127 گرم در متر مربع)، کارایی انتقال مجدد ماده خشک (8/14 درصد)، سهم انتقال مجدد ماده خشک (5/44 درصد)، ارتفاع بوته (2/104 سانتی متر)، قطر ساقه (2/3 میلی متر)، طول پدانکل (1/39 سانتی متر)، وزن هزار دانه (7/30 گرم)، عملکرد زیستی (10542 کیلو گرم در هکتار)، عملکرد دانه (3/3101 کیلو گرم در هکتار) و شاخص برداشت (2/30 درصد) را به خود اختصاص دادند. در حالی که بیش ترین عملکرد زیستی (16729 کیلو گرم در هکتار) و عملکرد دانه (9/5617 کیلو گرم در هکتار) در اندازه بذر 75/2 تا سه میلی متر مشاهده شد. در بین ارقام، ژنوتیپ بومی بیشترین عملکرد دانه را به خود اختصاص داد (3/5753 کیلو گرم در هکتار). در بذر های با اندازه 25/2 تا 5/2 میلی متر، مواد پرورده حاصل از فتوسنتز جاری سهم بیش تری در پر شدن دانه داشت، در حالی که در بذر های با اندازه بزرگ تر از سه میلی-متر، سهم انتقال مجدد بیش تر بود. نتایج بررسی های آزمایشگاه نشان داد، بذر های با اندازه 25/2 تا 5/2 میلی متر، کم ترین میزان وزن خشک ریشه چه (6/3 میلی گرم)، وزن خشک گیاهچه (5/15 میلی گرم)، ضریب آلومتریک (65/0)، سرعت رشد گیاهچه (5/15 میلی گرم)، میزان استفاده از ذخایر بذر (7/16 میلی گرم) و محتوای آب بافت گیاهچه (3/90 درصد) را به خود اختصاص دادند. افزایش میزان فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز در بذر های بزرگ تر، نشان دهنده نقش موثر این آنزیم در جوانه-زنی است. بذر های با اندازه بزرگ، از ذخایر غذایی غنی تری برای جوانه زنی و رشد گیاهچه برخوردارند. بنابراین اندازه بذر می تواند تغییرات عملکرد و سرعت رشد گیاهچه را به صورت مطلوبی تبیین و توصیف نماید. اندازه بذر 75/2 تا سه میلی متر و رقم بومی مناسب تر بودند
حمیده ملکوتی مجید مجیدیان
به منظور بررسی اثر کاربرد خاکی و محلول¬پاشی آهن و روی بر صفات کمی و کیفی دو رقم سویا آزمایشی مزرعه¬ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار در بهار سال 1392 در مزرعه پژوهشی موسسه تحقیقات برنج کشور در رشت اجرا شد. تیمارها شامل، محلول¬پاشی آهن، کاربرد خاکی آهن، محلول¬پاشی روی، کاربرد خاکی روی، محلول¬پاشی آهن و روی، کاربرد خاکی روی + محلول¬پاشی آهن، کاربرد خاکی آهن + محلول¬پاشی روی، کاربرد خاکی آهن و روی، کاربرد خاکی و محلول¬پاشی آهن و روی و شاهد بود. نتایج حاصل نشان داد که محلول¬پاشی آهن + کاربرد خاکی روی، ارتفاع ساقه و عملکرد زیستی را افزایش داد، با میانگین¬های به ترتیب 137.31 و 55001.2. در صفات تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن صد دانه، عملکرد دانه، شاخص برداشت و پروتئین دانه تیمار خاک¬کاربرد روی بهترین نتیجه را داشت، با میانگین¬های به ترتیب 73.85، 152.40، 16.53، 8285. 88، 43.01 و 65.25. هم¬چنین نتایج نشان داد که روغن دانه با کاربرد خاکی آهن افزایش یافت. غلظت آهن دانه در تیمار خاک¬کاربرد آهن و غلظت روی در دانه در تیمار خاک¬کاربرد روی و محلول¬پاشی روی افزایش یافت. کاربرد تیمارها تأثیر قابل توجهی بر صفات بذری نداشت. کاربرد توأم آهن و روی در تیمارهایی اثر مثبت داشت که مقدار آهن به کار رفته بیش از مقدار روی به کار رفته بود و در غیر این صورت عنصر روی مانع از جذب آهن شده و اثر منفی بر صفات مورد نظر داشت.
معصومه نادری جگرلویی علی محمد فلاح زاده
چکیده قانون اساسی با توجه به شرایط و مقتضیات زمان خود به تصویب رسیده است و به مانند یک موجود زنده می باشد که باید متناسب با تحولات زمانه بتواند تکامل یابد و تغییراتی را در خود پذیرا باشد. برای این امر در همه قوانین اساسی فرایند خاصی برای بازنگری پیش بینی شده است.اما علی رغم این امرموراد در قوانین اساسی همه ی کشورهای جهان اصولی از شمول بازنگری مستثنی شده و به منزله خطوط قرمز حاکم برآن نظام اند. در اینجا بررسی ما بر روی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکاست، که چگونه با وجود این اصول مردم می توانند حق تعیین سرنوشت خود را اعمال کنند در حالی که مردم به عنوان واضع قانون اساسی حق دارند قانون اساسی را تغییر و اقدام به وضع قانون جدید نمایند؟ واژگان کلیدی: حق، تعیین سرنوشت، اصول غیر قابل بازنگری، خطوط قرمز
فاطمه سعادت محمدرضا احتشامی
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر پوششدار کردن بذر با باکتریهای محرک رشد ( ازتوباکتر و سودوموناس) و عناصر ریزمغذی (روی، بور، مولیبدن، مس، آهن و منگنز) بر شاخص های جوانه زنی، عملکرد کمی و کیفی ذرت علوفه ای (zea mays l.) رقم ns640 به اجرا درآمد. بر اساس نتایج حاصل از بخش مزرعه ای تیمار پوشش بذر با باکتری سودوموناس و عناصر ریزمغذی در اکثر صفات مورد بررسی دارای بالاترین میزان بود.نتایج بدست آمده از بخش آزمایشگاهی هم نشان داد که پوشش بذر با مخلوطی از باکتری های سودوموناس و ازتوباکتر و عناصر ریزمغذی و پوشش بذر با باکتری سودوموناس و عناصر ریزمغذی در اکثر صفات بهترین تأثیر گذاری را در بین تیمارهای به کار برده شده داشتند.
محمد ربیعی حبیب تجلی
چکیده ندارد.
مهرزاد فردی کلورزی جعفر اصغری
چکیده ندارد.
سیدجلال هاشمی گیتی رستمی
چکیده ندارد.