نام پژوهشگر: مهدی منتظرقایم
معصومه شهبندی عبدالله گیویان
پژوهش حاضر در مورد مصرف و دریافت سریال های تلویزیونی غیررسمی است سریال های روز خارجی که نه از طریق تلویزیون داخلی، بلکه به صورت مجموعه ی دی وی دی توزیع و مشاهده می شوند. هدف اصلی این پژوهش شناخت گونه های مواجهه مخاطب در فرهنگ رسانه ای بومی با جریان فرهنگ جهانی است. با مطالعه گونه های مواجهه و مصرف سریال لاست در بین زنان به عنوان بخشی از بینندگان سریال های غیررسمی در ایران، دگرگونی های مصرف رسانه ای در عصر جهانی شدن بررسی شده است. در این پژوهش از نظریه های جهانی شدن، صنعت فرهنگ سازی، آستانگی آئین و آئینی کردن، مفهوم اجتماع و مخاطب فعال استفاده شده است. این مطالعه با روش کیفی اجرا و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از تکنیک مصاحبه عمقی با زنان تحصیل کرده گردآوری شد. سوالهای این پژوهش عبارت بوده اند از:1. زنان از چه طریقی با کانال های غیررسمی توزیع و پخش سریال لاست آشنا می شوند؟2. نقش مخاطبان- زنان- در رواج عرضه این محصولات فرهنگی و رسانه ای چیست؟3. نوع برخورد زنان با سریال ها و نحوه تماشای آنها چگونه بوده است؟4. پیامدهای تماشای سریال های غیررسمی چیست؟5. آشنایی و استفاده از این رسانه ی غیررسمی چه تغییری در نگرش ایشان به محصولات رسانه رسمی دارد؟6. دلایل گرایش و علاقه مخاطبان- زنان- به سریال ها چه بوده است؟ نتایج کسب شده حاکی از آن است که مصاحبه شوندگان بیشتر از طریق گروه دوستان، آشنایان با سریال لاست آشنا شده اند. تماشای سریال های غیررسمی تنها به منظور سرگرمی نبوده است بلکه در عین حال، انتخاب تماشای سریال لاست واجد معنای اجتماعی است: مخاطبان برای ورود به مرزهای یک اجتماع و هویت یابی به تماشای سریال روی می آورند. بررسی نوع تماشای سریال لاست در محیط های خانوادگی و غیرخانوادگی نشان می دهد که الگوی جدید تماشا در تقابل با شیوه سنتی سریال بینی-تماشا در جمع خانواده- قرار دارد؛ مخاطبان به دلایل مختلفی همچون عدم هماهنگی زمان تماشا با دیگری، کشش داستانی، عدم پذیرش تماشای این سریال در جمع خانواده و ... به سمت مصرف شخصی در تماشای مجموعه دی وی دی سریال سوق یافته اند. آنان در مواجهه با سریال لاست که به سبک معماگونه و پررمز و راز است؛ فعالانه ارتباطی عمیق با سریال برقرار کرده اند. تجربه ی تماشای سریال لاست با شخصیت هایی متفاوت و پیچیده که هرکدام نمایندگانی از نژادهای مختلف سراسر دنیا هستند در فضای بهشت گونه ی بدون زمان و مکان، همچون رویای سفر به دنیای آرمان زدایی شده انسان معاصر بوده است.
محمد جواد باقری مهدی منتظرقایم
یکی از مهم ترین مسائلی که در حوزه فرزندآوری در روابط زوجین مطرح است، آزادی اراده افراد در مقوله ممانعت از باروری است. در این تحقیق ابتدا به مسأله مشروعیت ممانعت از باروری از دیدگاه فقه امامیه پرداخته شده است؛ و با رد ادله مخالفان ممانعت از باروری (مانند حرمت عزل و وجوب دیه بر آن، حرمت دخالت در امر خلقت، حرمت اخصاء و حرمت تحریم حلال) و استفاده از دلایل فقهی و حقوقی (مانند اصل اباحه، اصل برائت، قاعده نفی عسر و حرج و قاعده سلطنت) مشروعیت استفاده از روش های ممانعت از باروری استنباط شده است. آزادی اراده هر یک از زوجین در برابر هم در مقوله ممانعت از باروری نیز مسأله مهمی است که به نوعی مهجور مانده و به اندازه کافی به آن پرداخته نشده است. در راستای همین بحث نگارنده به رد دیدگاه هایی که فرزندآوری را مقتضای ذات عقد نکاح یا مقتضای اطلاق عقد نکاح می پندارند پرداخته است و در ادامه چنین نتیجه گرفته است که زوجین می توانند با درج شرط فرزندآوری ضمن عقد نکاح یا تبانی بر آن، استیلاد را دارای پشتوانه قانونی کرده و به یک الزام ضمانت آور تبدیل کنند؛ و با تکیه بر همین دیدگاه به ارائه راهکار هایی برای حل تزاحم حقوق زوجین همت گماشته است. از طرفی صحت درج شرط عدم فرزندآوری در ضمن قرارداد استخدامی با زنان به شرط عدم مخالفت با نظم عمومی و قوانین آمره پذیرفته شده و به تحلیل فرض های مختلف آن پرداخته شده است. همچنین به تبیین قرارداد هر یک از زوجین با پزشک برای انجام عمل تعقیم پرداخته شده و چنین نتیجه گرفته شده است که برای انجام عمل تعقیم هر یک از زوجین نیاز به اجازه همسر خواهد بود؛ حتی اگر زوج، طرف قرارداد با پزشک باشد. البته در دو فرض سوء استفاده از حق و وضعیت اضطراری لزوم اخذ اجازه از همسر منتفی خواهد بود.
مریم ذوالفقاری مهدی منتظرقایم
چکیده ندارد.