نام پژوهشگر: سید مسعود نبوی

تعیین خودکار انواع ضایعات ms مبتنی بر آنالیز فرکتال در تصاویر تشدید مغناطیسی flair
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده فنی و مهندسی 1390
  مهدی محمدخانلو   رسول خیاطی

چکیده مالتیپل اسکلروزیس ( ms)، یکی از بیماری های شایع سیستم اعصاب مرکزی انسان است که باعث تغییرات شکلی و ساختاری در مغز می شود. بررسی کمی این تغییرات، اطلاعات مهمی را برای طرح درمان ارایه می دهد. در سالهای اخیر بیشتر مطالعات انجام شده جهت تعیین نوع ضایعات ms با استفاده از ویژگی شدت روشنایی بوده است. در این پایان نامه، رویکرد جدیدی بر مبنای تحلیل فرکتال در تصاویر تشدید مغناطیسی ( mri) مغز با بررسی flair به منظور دسته بندی انواع ضایعات ms به دو نوع: مزمن و حاد ارائه شده است. در این رویکرد، ابتدا با استفاده از الگوریتم بیشینه یابی امید (em ) مبتنی بر آنتروپی و تئوری مارکوف ، ضایعات ms بصورت کاملا خودکار تقطیع می-شوند. پس از تقطیع ضایعات ms، ویژگی بعد فرکتال ضایعات در تصاویر flair و شدت روشنایی پیکسل های ضایعات در تصاویر mr محاسبه شده و به عنوان داده های ورودی جهت دسته بندی به شبکه ی عصبی اعمال می شوند. برای ارزیابی رویکرد پیشنهادی، نتایج به دست آمده با نتایج تقطیع دستی انواع ضایعات از طریق محاسبه ی حساسیت ( se)، دقت ( acc) و اختصاصی بودن (sp ) مقایسه شدند. در خصوص ضایعات حاد به طور متوسط، حساسیت 8/73%، دقت 7/94% و اختصاصی بودن 9/94% و در خصوص ضایعات مزمن به طور متوسط حساسیت 8/76%، دقت 4/96% و اختصاصی بودن 1/97% حاصل شد. نتایج مطالعات نشان می دهد که ویژگی فرکتال در تعیین نوع ضایعات تاثیر بسزایی دارد. کلمات کلیدی- مالتیپل اسکلروزیس، تصویربرداری تشدید مغناطیسی، بعد فرکتال، دسته بندی، نوع ضایعه.

کمی سازی تغییرات ضایعات ms در تصاویر تشدید مغناطیسی مبتنی بر روش hausdorff distance
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد 1390
  احمد بیجار   رسول خیاطی

بیماری ms از بیماری های شایع سیستم عصبی می باشد. عمده روش تشخیصی این بیماری استفاده از تصاویر mri است. بررسی کمّی و نمایش تغییرات ضایعات مغزی در تصاویر mr به همراه ارزیابی علایم بالینی، درک دقیق تری از روند پیشرفت بیماری ایجاد می کند و می تواند اطلاعات مهمی برای طرح موثر درمان بیماران ارایه دهد تاکنون رویکردهای متفاوتی جهت پیگیری ضایعات ms ارائه شده است. این روشها ابتدا به صورت دستی و سپس به صورت نیمه خودکار ارائه شده اند و تلاش های بسیاری در جهت تمام خودکار نمودن این الگوریتم ها صورت می پذیرد. در این تحقیق روش جدیدی جهت پیگیری تغییرات ضایعات ms در سطح برش و مبتنی بر روش مقایسه ای hd ارائه گردیده است. در این روش ابتدا توالی های مختلف از تصاویر flair? توسط روش صلب تثبیت می شوند. در مرحله ی بعد با ارائه ی الگوریتم em مبتنی بر آنتروپی و تئوری مارکوف ? تقطیع کاملا خودکار ضایعات ms انجام می شود. رویکرد ارائه شده جهت تقطیع ضایعات ms، دارای میانگین شاخص مشابهت ( si) برابر با 7472/0، میانگین کسر همپوشانی (of ) برابر با 7341/0 و میانگین کسر زیادی ( ef) برابر با 2298/0 می باشد که نشانگر همبستگی خوب نتایج حاصل از تقطیع این رویکرد با تقطیع دستی است. پس از تقطیع کاملا خودکار ضایعات ms حجم کلی ضایعات در دوره های مختلف محاسبه و به عنوان پیگیری کمی ضایعات در نظر گرفته می شود. همچنین جهت پیگیری بصری پیشرفت بیماری? مقایسه ی محلی ضایعات تقطیع شده در هر برش? از طریق hd انجام و نتایج حاصل از آن به عنوان یک تصویر ارائه گردیده است. این تصویر مقایسه ای بیانگر بصری نواحی بهبود یافته ( ضایعات کوچکتر شده) و نواحی بدتر شده (ضایعات بزرگتر شده) ، تواماً در یک تصویر می باشد.

بررسی ارتباط بین ژن atp5 با بیماری مالتیپل اسکلروزیس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک وزیست فناوری 1390
  آرین میرمیران   محمدحسین صنعتی

بیماری مالتیپل اسکلروزیس که به اختصار به آن ms گفته می شود، شایعترین بیماری خودایمنی درسیستم اعصاب مرکزی (یعنی مغز و نخاع) در سنین جوانی می باشد و سه مشخصه اصلی آن التهاب، تخریب میلین و افزایش سلولهای گلیال است. علت msهنوز مشخص نشده اما برابر اطلاعات موجود، بیماری در افراد با استعداد ژنتیکی، بوجود آمده و احتمالا به محرک های محیطی دیگری نیاز دارد. شباهت های بالینی ms با اختلالات میتوکندریایی بیانگر ارتباط بین این دو می باشد و چنین استنباط می شود که میتوکندری در بروز ms نقش دارد. زنجیره انتقال الکترون میتوکندریایی در سنتز atp اهمیت دارد و آسیب به سنتز atp یک فاکتور مهم درپاتوژنز بیماریهای نورولوژیکال همچون آلزایمر،پارکینسون و ms است. در مطالعه صورت گرفته توسط دکتر صنعتی و همکاران، در مدل موشی، انسفالومیلیت اتوایمیون تجربی به وسیله ماده الیگودندروسیت گلیکوپروتئین القا گردید. پروفایل های بیانی پروتئین های سیستم عصبی مرکزی موش های سالم و موش های مبتلا مطالعه گردید. درنتیجه این تحقیقات هشت پروتئین میتوکندریایی که به صورت متفاوت در سیستم عصبی مرکزی بیان شده بودند، شناسایی شدند که از بین آنها 5 پروتئین متعلق به زنجیره تنفسی میتوکندری شامل سیتوکروم اکسیدازc زیرواحد vbوva ، زیرواحد بتاسنتزکنندهatp، ndufs8،ndufv2 بود. در این تحقیق بررسی سطح بیان ژن atp5? در بیماران مبتلا به ms و مقایسه آن با گروه کنترل انجام شد. بدین منظور، استخراج rna از خون 30 فرد مبتلا به ms و 31 فرد سالم به عنوان گروه شاهد انجام شد و پس از سنتز cdna، بیان ژن با استفاده از تکنیک real-time pcr مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان بیان ژن atp5? در بیماران نسبت به افراد سالم کاهش دارد که این کاهش به لحاظ آماری معنی دار می باشد(p value = 0.021). لذا با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق، می توان این ژن را کاندیدی برای تشخیص زودهنگام بیماری ms درنظر گرفت، هرچند برای اثبات نقش بیومارکری این ژن نیاز به تحقیقات تکمیلی می باشد.

بررسی بیان ژن cox5b در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک وزیست فناوری 1390
  جمشید مطاعی   محمد حسین صنعتی

بیماری مالتیپل اسکروزیس (ام اس) نوعی بیماری خود ایمنی، التهابی و تحلیل برنده نورون هاست. نقص در تأمین انرژی توسط میتوکندری ممکن است بر میلینه شدن و التهاب در نورون ها و بافت های که تحت تأثیر ام اس هستند اثر بگذارد. نورونها و ماهیچه ها وابستگی زیادی به تأمین انرژی توسط متابولیسم اکسیداتیو دارند لذا بدین دلیل ضعف ماهیچه ها در ام اس دیده می شود. در مطالعه ای که برروی موش انسفالومیلیت اتو ایمن تجربی صورت گرفت پس از انالیز پروفایل بیانی پروتئین های سیستم دستگاه عصبی مرکزی، کاهش بیان در زیرواحد cox5b مشاهده شد. در این تحقیق 44 فرد مبتلا به msو 41 فرد سالم به عنوان گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. پس از از استخراج rna از خون بیماران و افراد سالم و سنتز cdna، بیان ژن با استفاده ازتکنیک real-time pcr مورد بررسی قرار گرفت. کاهش بیان در سطح رونویسی این ژن ممکن است منجر به کاهش تولید انرژی، افزایش گونه های اکسیژن فعال، از دست دادن هموستازی یون کلسیم و آپوپتوز یا نکروز سلول می شود. بنابرین کاهش بیان پروتئین های میتوکندری این فرضیه را تقویت می بخشد که ناهم خوانی بین تقاضای انرژی و کاهش تولید atp باعث دمیلینه شدن آکسون ها در بیماران ام اس می شود. لذا با توجه به نتایج حاصل از این پروژه تحقیقاتی پیش بینی می شود که بتوان از این ژن به عنوان یک بیومارکر برای تشخیص زود هنگام بیماری ام اس استفاده کرد. بدیهی است که برای رسیدن به این هدف نیاز به تحقیقات تکمیلی می باشد.

بررسی تأثیر اطلاعات آگاهانه بر روی یادگیری حرکتی تلویحی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1391
  ناهید ظهیری   ایرج عبداللهی

هدف: بررسی و مقایسه یادگیری حرکتی صریح و تلویحی در بیماران مبتلا به ms و مقایسه آن با افراد سالم هدف این تحقیق می باشد. روش بررسی: در این تحقیق که از نوع دو عاملی مختلط بوده، ?? بیمار و ?? فرد سالم شرکت داشتند که هر گروه به دو زیرگروه ??نفری صریح و ??نفری تلویحی تقسیم شدند. جهت اجرای مطالعه، از یک نرم افزار جهت بررسی یادگیری حرکتی استفاده شد، بدین صورت که ? مربع با رنگهای مختلف بر روی صفحه نمایش کامپیوتر ظاهر می شد و داوطلب می بایست به محض مشاهده هر مربع، کلید مربوط به آن را فشار می داد و ?? ساعت بعد آزمون یادآوری از افراد بعمل می آمد. زمان و میزان خطای انجام بلوکهای تحقیق، بعنوان متغیر وابسته اندازه گیری شده و با استفاده از آزمون های کای اسکوئر، t مستقل، مان ویتنی و آنالیز واریانس برای اندازه گیریهای مکرر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: انجام بلوکهای تحقیق در بیماران به صورت معنی داری کندتر از افراد سالم بود(?/??p<). زمان انجام بلوکهای انتهایی نسبت به ابتدایی در هر دو گروه کاهش معنی داری داشت(?/??p<). از لحاظ زمان واکنش، میزان یادگیری حرکتی در افراد سالم بیشتر از افراد بیمار بوده و در بین بیماران، زیرگروه تلویحی یادگیری بیشتری را نشان داد(?/??p<). از لحاظ میزان خطا، اختلاف معنی داری بین میزان یادگیری گروههای سالم و بیمار وجود نداشت(?/??p>). نتیجه گیری: اگرچه گروه بیمار وظیفه حرکتی را کندتر از گروه سالم انجام دادند ولی یادگیری حرکتی در این گروه نیز در هر دو زیرگروه صریح و تلویحی(هم از لحاظ زمان واکنش و هم میزان خطا)، وجود داشت و بیماران تلویحی در مقایسه با بیماران صریح از لحاظ زمان واکنش، یادگیری بیشتری نشان دادند. کلمات کلیدی: مالتیپل اسکلروزیس، یادگیری حرکتی، وظیفه حرکتی واکنش سریالی، زمان واکنش، خطا

تاثیر و ماندگاری یک دوره تمرین هشت هفته ای ریباندتراپی برتعادل ایستا و پویای دانش آموزان دبیرستانی پسر مبتلا به سندرم داون
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1391
  نجمه نژادصاحبی   حیدر صادقی

سندرم داون اختلالی است ژنتیکی که در آن کروموزوم بیست و یکم یا قسمتی از آن سه تایی شده که به آن تریزومی نیز می گویند. افراد با ضایعه معلولیت ذهنی اغلب درگیر بی ثباتی مفصل اطلس – آسه هستند. بی ثباتی در سندرم داون به دلیل سستی رباط عرضی استخوان اطلس یا بد شکلی زائده ای دندانه ای استخوان آسه می باشد و بسیاری از مولفان به شیوع بالای این بی ثباتی در سندرم داون اشاره نموده اند. یکی از نتایج این آسیب عدم تعادل در راه رفتن افراد با معلولیت ذهنی است. ریباند تراپی استفاده درمانی از ترامپولین برای افراد با نیازهای خاص است. محدوده افراد از ناتوانی های فیزیکی خفیف به شدید و از ناتوانی های یادگیری چندگانه خفیف به عمیق شامل معلولیت حسی دوطرفه، معلولیت ذهنی و اوتیسم است. ریباندتراپی برای تسهیل حرکت، بهبود تعادل، بهبود افزایش یا کاهش درتون عضلانی تمدداعصاب، بهبود یکپارچگی- حسی ، تناسب اندام، تحمل تمرین، و برای بهبود مهارت های اجتماعی استفاده میشود . هدف از انجام این پژوهش تاثیر یک دوره تمرین ریباندتراپی بر تعادل دانش آموزان پسر مبتلا به سندرم داون بود. 26 نفر دانش آموز، شامل13 نفر گروه کنترل و 13 نفر گروه تجربی مبتلا به سندرم داون به طورداوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. دامنه سنی مبتلایان به سندرم داون بین 15-22 سال بود. . جهت اندازه گیری تعادل ایستا و پویا، قبل و پس ازتمرین با ریباندر ، از آزمون استاندارد(برگ) و آزمون استاندارد(تی.جی.یو.جی) استفاده شد. از آمار توصیفی، میانگین و انحراف استاندارد و از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای نرمال سازی گروه ها و در قسمت آمار استنباطی، از تی همبسته جهت مقایسه درون گروهی در سطح معناداری 5./0استفاده شد. جلسات تمرین مبتلایان به سندرم داون شامل برنامه تمرین تعادلی به مدت 8 هفته، 3 نوبت تمرین در هرهفته و هرنوبت شامل 20 دقیقه تمرین اختصاصی بر روی ریباندر با 15 دقیقه برنامه گرم کردن قبل از شروع تمرینات بود. نتایج نشان داد که تمرین ریباندتراپی موجب بهبود تعادل ایستا و پویای دانش آموزان پسر دبیرستانی مبتلا به سندرم داون می گردد ولی موجب ماندگاری بهبود تعادل ایستا و پویا در این دانش آموزان نمی گردد.

تأثیر هشت هفته تمرین ریباندتراپی و پیلاتس بر تعادل ایستا و پویای زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با تأکید بر تیپ بدنی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1391
  سیده زهرا حسینی سیسی   حیدر صادقی

): ام اس یا همان مولتیپل اسکلروزیس بیماری دستگاه عصبی است که باعث تخریب پیش رونده مغز و نخاع می شود و شیوع نسبتاً زیاد و سیر طولانی بیماری باعث شده تا ام اس مورد توجه بسیاری از محققان و پزشکان قرار بگیرد. از عوارض ام اس کاهش تعادل، اسپاسم عضلات، کاهش دامنه حرکتی مفاصل و ضعف عضلانی است که با روش های درمانی و مکمل قابل بهبود است. ریباندرتراپی، استفاده درمانی از ترامپولین برای افراد با نیازهای ویژه و قابلیت های خاص است و تمرین پیلاتس، از مجموعه تمرین های ورزشی تخصصی تشکیل یافته است که جسم و ذهن را به گونه ای درگیر می کند که قدرت و استقامت تمام اعضای بدن را به طور هم زمان افزایش و عمیق ترین بخش عضلات بدن را مورد هدف قرار می دهد. مروری بر تحقیقات نشان می دهد پژوهشی که تأثیر ریباندتراپی و پیلاتس را بر تعادل زنان مبتلا به ام اس بررسی نموده باشد یافت نشد. از این رو هدف از انجام این تحقیق تاثیر هشت هفته تمرین ریباند تراپی و پیلاتس بر تعادل ایستا و پویای زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با تاکید بر تیپ بدنی بود.45 بیمار به صورت تصادفی(15 نفر در گروه ریباندتراپی، 15 نفر در گروه پیلاتس و 15 نفر در گروه کنترل) انتخاب شدند و به مدت هشت هفته و هفته ای سه جلسه به تمرین پرداختند. تعادل ایستا(تست برگ) و تعادل پویا(تست تی.جی.یو.جی) قبل و بعد از اعمال دوره برنامه تمرین ارزیابی شد و از روش هیث کارتر جهت بررسی تیپ بدنی استفاده شد. با استفاده از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف نرمال بودن داده ها بررسی و آن گاه آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی شامل t همبسته برای مقایسه درون گروهی و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه جهت مقایسه برون گروهی در سطح 0.05 اجرا شد. نتایج نشان داد که هشت هفته تمرین ریباند تراپی و پیلاتس بر تعادل ایستا و پویای زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با تأکید بر تیپ بدنی تأثیر گذار است.

بررسی پلی مورفیسم -1514t>c ژن tbx21 در بیماران ایرانی مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1392
  فاطمه اکبریان   محمدحسین صنعتی

بیماری مالتیپل اسکلروزیس (ms) از جمله بیماری های خود ایمنی با واسطه سلول های t در سیستم عصبی مرکزی است که استعداد توارثی، فاکتورهای محیطی و نقص های ایمنی نقش کلیدی را در بیماری زایی آن ایفا می کنند. سیستم ایمنی بدن و ژن های دخیل در آن در پاتوژنز بیماری ms نقش دارند، به طوری که یکی از علل بیماری فعالیت خود بخودی سلول های th1 می باشد. یکی از فاکتور های رونویسی دخیل بر روی مسیر تمایز این سلول ها t-bet است که از طریق القا ایجاد اینترفرون گاما، در تمایز سلول های cd4+ t به سلول هایth1 ضروری است. بیان ژن tbx21 موجب ایجاد فاکتور t-bet می شود که تنظیم کننده کلیدی و فعال کننده برنامه ژنتیکی سلول th1 است. با توجه به حضور پلی مورفیسم ویژه -1514t>c در بیماری-های خود ایمنی مشابه ms و تاثیر بسزای آن بر روی القا یا کاهش بیان ژن tbx21از ناحیه پروموتری، در این پژوهش به بررسی حضور این پلی مورفیسم در بیماری ms پرداخته شد. در تحقیق حاضر، جهت بررسی فرکانس آللی و درصد هتروزیگوسیتی پلی مورفیسم -1514t>c، از 248 بیمار مبتلا به ms و 163 فرد کنترل نمونه گیری صورت گرفت. سپس با بکارگیری تکنیک sscp-pcr، الگوهای شکل گیری تک نوکلئوتیدی ناحیه پروموتری تکثیر یافته مقایسه و توالی یابی شدند. طبق این بررسی، فراوانی آلل -1514t با افزایش بیماری ms ارتباط معنی داری دارد (6/99% در جمعیت بیمار در برابر 1/95% در افراد کنترل، 002/0p=). بنابراین ژنوتیپ cc اثری محافظتی در ابتلا به بیماری ms را گزارش می کند (014/0p=). بطور کلی، نتایج حاصل از این مطالعه می تواند بیان کننده ارتباط بین پلی مورفیسم -1514t>c واقع در پروموتر ژن tbx21 و بیماری خود ایمنی ms در جمعیت ایرانی باشد، اگر چه جهت شناخت نقش ژن tbx21 در بیماری ms نیاز به تحقیقات بیشتری می باشد.

ترجمه، بومی سازی و ارزیابی پایایی و روایی نسخه فارسی مقیاس coop wonca در افراد مبتلا به بیماری مالتیپل اسکلروزیس فارسی زبان ایرانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1392
  مرتضی تقی پور   مهیار صلواتی

هدف: تهیه ی نسخه ی فارسی مقیاس coop wonca و بررسی ویژگی های روانسنجی آن درافراد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس فارسی زبان ایرانی روش:197 بیمار مبتلا به ام اس در این طرح شرکت داشتند که مقیاس coop wonca توسط آنها تکمیل شد. 50 نفر به صورت داوطلبانه به فاصله ی چهار هفته، مجدداً به پرسشنامه جواب دادند. به منظور ارزیابی اعتبار سازه، نمره ی آیتم های این پرسشنامه با پرسشنامه ی کیفیت زندگی sf-36 و نمره ی ناتوانی (edss) آنها مورد بررسی قرار گرفت. بررسی اتباط نمره ی آیتم های مقیاس coop wonca با جنسیت و میزان تحصیلات این افراد نیز بررسی شد. یافته ها: تکرار پذیری این پرسشنامه در حد قابل قبولی برای هر یک از آیتم های آن بود و همچنین ارتباط بین پرسشنامه ی sf-36 و نمره ی ناتوانی(edss) افراد با نمره ی coop wonca نیز در 6 آیتم از 9 آیتم در حد بالا بود. این پرسشنامه توانست تفاوت کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس را با جنسیت، میزان تحصیلات و نمرات edss متفاوت ، نشان دهد. نتیجه: نسخه ی فارسی مقیاس coop wonca از ویژگی های روانسنجی خوبی برای ارزیابی سطح عملکردی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس فارسی زبان ایرانی برخوردار می باشد و این قابلیت را دارد که در کلینیک ها و همچنین فعالیت های پژوهشی آینده مورد استفاده قرار گیرد.