نام پژوهشگر: مریم محمدی نژاد
مریم محمدی نژاد حسین کلانتری خلیل اباد
جهانی شدن را می توان فرآیند تشدید و تعمیق روابط جهان گستر و جهان گیر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دانست. بروز این پدیده در عصر حاضر موجب تحولات بسیاری در زمینه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی در عرصه بین الملل شده است. در این میان نقش کلان شهرها به علت تمرکز منابع مالی، انسانی و اطلاعاتی مهم تر از سایر سکونتگاه ها بوده است. تهران؛ به عنوان مهم ترین کلان شهر ایران، اولین گزینه ورود ایران به عرصه جهانی شدن است. هرچند تهران در شرایط فعلی شهری جهانی به شمار نمی رود و در شبکه شهرهای جهانی به عنوان سیاهچاله و شهری مقاوم در برابر این فرآیند مطرح است، اما بدیهی است که این کلانشهر نیز مانند سایر نقاط جهان در میان مدت تحت تأثیر آثار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی فرایند فراگیر جهانی شدن قرار خواهد گرفت. با ادامه روند منفعل کنونی، مسائل مختلف کلان شهر تهران که می تواند از طریق پیوستن به شبکه شهرهای جهانی تعدیل گردد همچنان پابرجا خواهند ماند. از میان راهبردهای مختلف پیوستن کلانشهر تهران به شبکه شهرهای جهانی، هدف پژوهش حاضر دستیابی به راهبردهای فضایی ادغام کلانشهر تهران در فرآیند جهانی شدن از طریق سرمایه گذاری بر پتانسیل های فضایی این کلانشهر در جذب کارکردهای شهرهای جهانی است. نتایج پژوهش؛ حاصل از انجام تحلیل های مرتبط براساس معیارها و شاخص های جهانی شدن در محدوده کلانشهر تهران در سیستم اطلاعات مکانی و تحلیل سلسله مراتبی لایه ها و روی هم گذاری آن ها، نشان داده است که کلانشهر تهران از طریق سه کارکرد اصلی جذب شرکت های مالی و خدماتی فراملی، جذب گردشگر خارجی و مهاجران خارجی، قابلیت ادغام در این فرایند را دارد. نتایج نشان داده است مناطق مرکزی شهر تهران شامل مناطق 11، 12، 6 و 7 دارای پتانسیل نسبی بالاتری جهت استقرار کارکردهای شهر جهانی می باشد.
مریم محمدی نژاد علی مصطفوی
مطالعات انجام شده در کار حاضر را می توان از نظر موضوعی به دو بخش تقسیم کرد؛ بررسی برهم کنش اولئوروپئین و رزمارینیک اسید با dna دو رشته ای با استفاده از تکنیک های اسپکتروسکپی و الکتروشیمی و ساخت زیست حسگرهای الکتروشیمیایی برای اندازه گیری اوریک اسید، اولئوروپئین، رزمارینیک اسید و 145-mirna. این زیست حسگرها بر مبنای اصلاح الکترودهای مختلف با dna و ثبت سیگنال الکتروشیمیایی با تکنیک ولتامتری عریان سازی می باشند. عوامل تجربی موثر بر پاسخ حسگرها شامل پارامترهای مربوط به ساخت حسگر، انباشت و عریان سازی ترکیبات بهینه سازی شدند. - سنجش اوریک اسید با الکترود خمیر نانولوله کربنی پوشیده شده با dna دارای منحنی درجه بندی خطی برای غلظت های 7-10×0/7 تا 4-10×10/1 مولار با حد تشخیص 7-10×8/1 مولار بود. - سنجش اولئوروپئین با الکترود خمیر کربن اصلاح شده با چیتوسان و پوشیده شده با dna انجام شد که گستره خطی 7-10×0/6 تا 5-10×20/1 مولار و حد تشخیص 7-10×92/1 مولار به دست آمد. - سنجش رزمارینیک اسید با الکترود خمیر نانولوله کربنی اصلاح شده با چیتوسان و پوشیده شده با dna، محدوده غلظتی خطی 8-10×0/4 تا 6-10×5/1 مولار و حد تشخیص 8-10×40/1 مولار را نتیجه داد. - سنجش 145-mirna بر روی سطح الکترود طلای اصلاح شده با نانوذرات طلا، رشته تیوله شده dna مکمل 145-mirna و هگزادکان تیول و با استفاده از شناساگر الکتروفعال دوکسوروبیسین انجام گرفت که منحنی درجه بندی در محدوده غلظتی 9-10×0/2 تا 8-10×0/8 مولار با حد تشخیص 10-10×7/2 مولار برای آن به دست آمد.