نام پژوهشگر: حسین شاره

بررسی تأثیر پیاده مداری بر حس دلبستگی به مکان در فضاهای شهری؛ نمونه موردی خیابان بیهق شهر سبزوار
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده معماری و شهرسازی 1393
  زهره مولائی رامشه   بهرام سیاوش پور

فضاهای عمومی شهری تنها مکانی برای تأمین نیازهای اولیه ی انسان نیست، بلکه انسان در ارتباط و تعامل با آن، بدان معنا بخشیده و به آن دلبسته می شود، تا جایی که گاه خود را با آن بازمی شناسد. نیاز انسان به تعامل عاطفی با مکانی که در آن زندگی می کند و یا به عبارتی دلبستگی به مکان، ازجمله مهم ترین ابعاد رابطه انسان و مکان است. اما آنچه امروزه در شهرها شاهد آن هستیم، رخنه ی بی چون و چرای اتومبیل ها از فضاهای عمومی شهر تا فضاهای خصوصی مسکونی، فضاهای شهریِ اتومبیل محور و تلقی انسان به عنوان عامل فرعی در طراحی ها و برنامه ریزی ها می باشد، به عبارت دیگر به پیاده در شهر امروز پرداخته نشد و او در میان انبوهی از توده های ساختمانی، اتومبیل ها و مسیرهای حمل ونقل، رها شد. به دنبال این امر و کاهش فضاهای پیاده محور و یا کیفیت نامطلوب فضاهای موجود از این دست، انسان از فضای پیرامونش بیگانه و گسسته شده که این خود، اثرات سوءِ فرهنگی، اجتماعی را به دنبال داشته است. شهر سبزوار که از قدمتی دیرینه نیز برخوردار است، از این قاعده مستثنی نمانده و غلبه فضاهای سواره بر مسیرهای پیاده، عرصه را بر حضور شهروندان در فضای شهری تنگ نموده است. پژوهش حاضر به بررسی نمونه ای از فضاهای عمومی در این شهر پرداخته است. متد پژوهش از نوع متد ترکیبی می باشد که در آن با مطالعه مبانی نظری پژوهش در قسمت کیفی، چارچوب مبانی نظری تحقیق و شاخص های حس دلبستگی به مکان استخراج شده است. در ادامه بخش کمی جهت اعتباردهی پژوهش و نتایج حاصل از بخش کیفی مورد استفاده قرارگرفته و به مطالعه موردی محور خیابان بیهق شهر سبزوار پرداخته شده است. در قسمت گردآوری داده ها تکنیک پرسشنامه مورد استفاده قرارگرفت و برای انتخاب نمونه آماری از فرمول کوکران و برای انجام تحلیل های استنباطی و توصیفی آماری مطالعه حاضر از نرم افزار spss بهره برده است. نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از آن است که سه شاخصه ی تداوم شخصیتی و عزت نفس، رضایتمندی و رغبت به تداوم حضور و تعامل مطلوب با مکان و این همانی با مکان و بروز رفتارهای پیشگیری کننده از جرم، دارای ارتباط معنی داری با پیاده مداری و حضور پیاده ی شهروندان در خیابان بیهق شهر سبزوار به عنوان نمونه موردی می باشد.

آزادی در طراحی مسکن- بررسی تأثیر مداخله ی بهره بردار در شکل دهی به فضای سکونتی، بر ایجاد حس تعلق به مکان (نمونه موردی: شهر ساری)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده مهندسی معماری و شهرسازی 1393
  مهسا حقانی   بهرام سیاوش پور

تقلیل کیفیت مسکن معاصر به سرپناهی موقت، بدون معنا و بی ثمر که کارکرد راستینش- مأوا و مأمن بودن- را از دست داده، منجر به ایجاد بیگانگی و از دست رفتن حس تعلق به مکان گشته است، این درحالیست که مسکن یکی از فضاهای حیاتی می باشد و با ویژگی های خود، می تواند موجب تعالی ابعاد وجودی انسان گردد. بنابراین درخلق این فضا علاوه بر توجه به استانداردهای فیزیکی و نیازهای فیزیولوژیکی، می بایست تمایلات روحی و علایق متنوع انسان ها نیز مدنظر قرار گیرد؛ از این رو بررسی حس تعلق به فضای سکونت به عنوان یکی از عوامل افزایش کیفیت در امر مسکن، بحثی با اهمیت و قابل توجه است. در این راستا پژوهش حاضر آزادی بهره بردار در شکل دهی به فضای سکونت را به عنوان یکی از پیآمد های حس تعلق به مکان به منظور سنجش، مطرح و آن را مورد بررسی قرار می دهد و در انتها راهکارهایی در طراحی را جهت در اختیار گذاردن آزادی به بهره بردار ارائه می دهد. متد پژوهش حاضر از نوع متد ترکیبی می باشد که در آن با مطالعه ی مبانی نظری پژوهش در قسمت کیفی، چارچوب مبانی استخراج شده و در ادامه، در بخش کمی که به منظور اعتباردهی پژوهش و نتایج حاصله از بخش کیفی مورد استفاده قرار گرفته، به مطالعه موردی نه محله شهر ساری پرداخته شد و در نهایت در قسمت گردآوری داده ها، از تکنیک پرسشنامه در باب رابطه ی آزادی بهره بردار و حس تعلق به مکان سکونت سود جسته است. برای انتخاب نمونه آماری از فرمول کوکران و انجام تحلیل های استنباطی و توصیفی آماری مطالعه حاضر از نرم افزارspss بهره برده است؛ نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از این مدعاست که؛ آزادی بهره بردار در شکل دهی به فضای سکونت ارتباط معناداری با حس تعلق در شهر ساری دارد.