بیان مساله تحقیق : بنظر میرسد که با پیشرفت آموزش وپرورش پرداختن به موضوع پرورش خلاقیت که شکوفایی آن طبق عقیده روانشناسان به دوران کودکی بر می گردد امری ضروری می نماید. شیوه آموزشهای مربوط به بخش آموزش وپرورش بیشتر بر بالا بردن استعدادهای ریاضی وعلوم تجربی برمیگردد که اینگونه آموزشها نیمکره راست مغز را که بر حافظه ومنطق متکی است پرورش میدهندوکمتربه فعالیتهای خلاقیتی که مربوط به نیمکره راست مغز می شود میپردازند و بنابراین آموزش وپرورش کودکان برای فعالیتهای خلاقانه که به خودشکوفایی کودکان مربوط می شود کمتر توجه می شود. پرسش اصلی تحقیق اینستکه چگونه می توان فضاومحیطی را برای کودکان طراحی نمود که در آن فضا و محیط کودکان به قوه خلاقانه خویش بپردازندودراین قوه نیز در آنان پرورش یابدو به این ترتیب خلاقیت کودکان نیز که مربوط به نیمکره راست مغز می شودمورد توجه قرار گیرد.اینکه طراحی یک محیط و فضا چگونه بر پرورش قوه خلاقیت کودکان تاثیر می گذارد امروزه در موسسات تحقیقاتی روانشناسی مورد بررسی می باشد.آیا قرار گرفتن کودکان قرن 21 در فضایی طبیعی در کنار بازیهای رایانه ای که برای پرورش خلاقیت کودکان طراحی شده است بر تقویت قوه خلاقه آنها تاثیری مثبت دارد از لحاظ جنبه طراحی فضا ومحیط دارد و آیا ارایه طرحی مناسب در این زمینه ممکن می باشد مسایلی اند که ما را در راهنمایی به طراحی فضایی در جهت پرورش خلاقیت و پرسش اصلی تحقیق مد نظر می باشد. سوالات تحقیق : 1- چگونه می توان فضا و محیطی را برای کودکان طراحی نمودکه درآن فضا و محیط کودکان به تقویت قوه خلاقانه خویش بپردازند؟ 2- چگونه تنها طراحی یک فضای آموزشی در پرورش خلاقیت کافی است؟ 3- چگونه استفاده از فرمهای خاص برای این مجموعه تاثیرگذار است؟ 4- آیا کمپوزسیون فضاها در نحوه عملکرد وپرورش قوه خلاقیت کودکان موثراست؟ 1-2 اهمیت موضوع تحقیق : فضا به تنهایی قادر به شکوفا کردن خلاقیت نیست بلکه ساختار آموزش وپرورش نیز در روند خلاقیت موثر است به نحوی بستر مناسب برای شکوفایی خلاقیت کودکان را مهیا می سازد که بسیار حایز اهمیت است این ساختار آموزش و پرورش که منجر به شکل دادن ورشد خلاقیت کودکان می شود در کشور ما ایران سابقه کوتاهی دارد و در حالیکه در اروپا وکشورهای توسعه یافته بسیار مورد توجه و پیگیری می باشدواهمیت طراحی فضایی جهت پرورش خلاقیت کودکان دغدغه فکری نگرشهای آموزشی در قرن 21 می باشدو اینجانب علاقمند به طراحی فضایی می باشم که در آن فضا کودکان قادر به خودشکوفایی وتقویت قوه خلاقه خویش باشند. 1-4 هدفهای تحقیق : طراحی نمونه ای از فضای پرورشی قوه خلاقیت کودکان که بتواند الگویی جهت سازماندهی وطراحی اینگونه فضاها باشد.اهداف فرعی تحقیق عبارت از اصلاح نظام آموزشی و جهت دار کردن شیوه آموزش توام با پرورش وخود شکوفایی کودکان می باشد. 1-5 سوالات یا فرضیه های تحقیق ( بیان روابط بین متغیرهای مورد مطالعه ) : فرضیه اصلی: به نظر میرسد طراحی فضایی که آزادی و حق انتخاب را با در نظر گرفتن علایق فردی به کودکان میدهد در پرورش خلاقیت کودکان وخودشکوفایی آنان تاثیر به سزایی دارد. فرضیه های فرعی عبارتند از: 1-به نظر میرسد که طراحی فضای آزادودادن حق انتخاب فعالیت به کودکان در رشد و پرورش خلاقیت کودکان موثر است. 2- تدارک فضاهای بهینه جهت رشد و پرورش خلاقیت کودکان و تناسب عملکردفضاها با فعالیتهایی که در آنها انجام می گیرند. 3- شکوفایی خلاقیت کودکان می تواند با دکوراسیون ومبلمان فضاهای داخلی با در نظر گرفتن فرم فضاها می تواند در پرورش خلاقیت کودکان موثر باشد.

آیا یک معمار قادر است مدرسه ای طراحی کند که کالبد آن به بسط قوت خلاقیت و کاهش ناهنجاری های اجتماعی و درونی دانش آموزان کمک کند؟ آیا فضاهای معماری امروز پاسخگوی این نیازند؟ آیا معماری سنتی می تواند پاسخگوی این نیازها باشد؟ یک فضا چقدر می تواند در روحیات افراد تاثیرگذار باشد؟ آیا با طراحی یک مدرسه مناسب می توان آینده ی روشن برای نسل جدید رقم زد؟ پاسخ به این سوالات نیاز به درکی صحیح و آگاهانه از عوامل تاثیرگذار بر موضوع ( طراحی مدرسه) نظیر معنای خلاقیت، آشنایی با تئوری های جدید یادگیری، شناخت همه جانبه ی کاربران مدرسه و ... دارد. تا ضمن سازماندهی و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوطه بتوان با ارائه ی فکری نو و متفاوت راه حل مناسبی عرضه نمود. دراین پایان نامه تلاش خواهد شد تا با آشنایی اجمالی با موضوعات فوق، همچنین ارائه ی نظریاتی در باب اهمیت شناخت کافی از موضوع مورد طراحی، نقش تعاملی محیط فیزیکی مدارس در پیشبرد یا سرکوب خلاقیت کودکان و همچنین بهره جستن از این تعامل صحیح به عنوان یکی از ابزارهای آموزش و عوامل موثر بر یادگیری به بحث اصلی این پایان نامه تحت عنوان طراحی مدرسه با هویت ایرانی - اسلامی پرداخته شود.

تحقیق حاضر به بررسی گذشته مدارس ایران که به نسبت زمان حال از پویایی و مطلوبیت بیشتری برخوردار بودند می پردازد و به منظور پاسخگویی به تحولات گسترده روش های آموزشی دنیای امروز، ضرورت بهره گیری از عامل انعطاف پذیری در محیط های یادگیری را مورد تاکید قرار داده، در این راستا برای تبیین دقیق این ایده، برخی از مطالعات در زمینه روند شکل گیری مدارس و همچنین سیر تحول آموزش نمایش و نقاشی که دو موضوع اصلی این تحقیق می باشد و سیر طراحی محیط های یادگیری به سمت محیط های انعطاف پذیر، مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه ضمن بررسی نیازهای یک فضای آموزشی انعطاف پذیر در مقیاس های متفاوت، الگوی کلاسی انعطاف پذیر به عنوان "ساختاری پاسخگو" ارائه می گردد. در نهایت چنین استنتاج می شود که خلق یک محیط یادگیریِ انعطاف پذیر، که همیشه در حال طراحی توسط کاربران آن است، به نوعی، سازگاری با ذات هنری نوجوانان و همسویی با تغییرپذیری روش های آموزشیِ نو به نو را سبب می گردد.