نام پژوهشگر: علی شینی دشتگل
مصطفی قهرمان نژاد مجید بهزاد
نفوذپذیری به عنوان فرایندی که انتقال و توزیع آب از سطح به پروفیل خاک را انجام می دهد، بیشترین تأثیر را در راندمان و یکنواختی آبیاری دارد. استفاده از روش های مستقیم اندازه گیری نفوذ مانند روش موازنه ی حجم اولاً مستلزم صرف وقت و هزینه بالا و اندازه گیری های دقیق مزرعه ای بوده و ثانیاً قبل از آماده سازی زمین و در زمان انجام مطالعات، استفاده از این روش میسر نیست. روش usda-nrcs اصلاح شده برای تبدیل پارامترها از شرایطی به شرایط هیدرولیکی جدید کاربرد دارد. در این تحقیق پارامترهای نفوذ و متوسط نفوذ تجمعی 6 ساعته برای سیستم های آبیاری جویچهای مزارع نیشکر کشت و صنعت امیر کبیر به چهار روش usda-nrcs اصلی با لحاظ کردن نسبت محیط خیس شده به عرض جویچه، usda-nrcs اصلی بدون لحاظ کردن نسبت محیط خیس شده به عرض جویچه، usda-nrcsاصلاح شده برای آبیاری جویچهای و usda-nrcs اصلاح شده با لحاظ روابط مربوط به آبیاری کرتی یا نواری برآورد شد و با مقادیر اندازه گیری شده در مزرعه (روش ورودی- خروجی) مقایسه گردید. جهت تعیین مقدار خطای هر یک از مدل ها از چهار شاخص آماری متوسط خطای پیش بینی مدل (er) و متوسط خطای مطلق (ea)، توزیع نسبت به خط 45 درجه (?) و ضریب تبیین (r2) استفاده شد. بر طبق نتایج حاصل، روش اصلاح شده با لحاظ روابط مربوط به آبیاری نواری با متوسط مقادیر ?، r2 و ea به ترتیب برابر 95/0، 84 درصد و 4/5 درصد، بهترین برآورد را از مقدار نفوذ تجمعی دارد و روش اصلاح شده با لحاظ روابط جویچه با متوسط مقادیر ?، r2 و ea به ترتیب برابر 45/1 ، 80 درصد و 45 درصد دارای بیشترین مقدار خطا بود. به منظور اصلاح ضرایب روش اصلاح شده برای شرایط آبیاری جویچه ای کشت و صنعت امیر کبیر روابط تجربی جدیدی برای تعیین پارامترهای مرجع ارائه شد. مقایسه ی نفوذ به دست آمده از روابط ارائه شده نسبت به نفوذ اندازه گیری شده در مزرعه نشان داد که این روابط با ? برابر با 95/0 و r2 و ea به ترتیب برابر با 91 و 5/4 درصد، مقدار نفوذ را با دقت خوبی برآورد می کنند. همچنین ضریب مربوط به فاکتور شرایط آبیاری (icf) نیز برای منطقه ی مورد نظر تعیین شد که مقدار آن به طور متوسط برابر 82/0 است. در این تحقیق تغییرات زمانی و مکانی برای سه پارامتر شماره منحنی نفوذ (fn)، ضریب icf و متوسط نفوذ تجمعی 6 ساعته (z) بررسی شد که طبق نتایج حاصل تغییرات مکانی fn در سطح 5 درصد معنی دار نیست. تغییرات زمانی fn در سه آبیاری اول در سطح 5% معنی دار است و این پارامتر در طول فصل آبیاری روند کاهشی دارد. تغییرات مکانی ضریب icf در سطح 1 درصد معنی دار است و تغییرات زمانی ضریب icf در ابتدا و انتهای دوره ی آبیاری در سطح 5 درصد معنی دار است. تغییرات مکانی نفوذ در طول جویچه در سطح 5% معنی دار نشده است ولی تغییرات زمانی مقدار نفوذ در سطح 1% معنی دار شده است. طبق نتایج حاصل تا آبیاری چهارم مقادیر نفوذ تجمعی روند کاهشی دارد و پس از آن تقریباً ثابت بوده و با شدت کمی افزایش می یابد
فرزاد حق نظری مجید بهزاد
در این پژوهش برای بررسی تاثیر محیط خیس شده، سرعت نفوذ پایه و فرصت نفوذ بر مقدار نفوذ در آبیاری جویچه ای در طول فصل زراعی برای گیاه نیشکر آزمایش های نفوذ در طول فصل رشد گیاه برای چهار آبیاری به روش ورودی- خروجی در مزرعه arc-2 واحد کشت و صنعت امیر کبیر واقع در 50 کیلومتری جنوب اهواز انجام پذیرفت. برای بررسی میزان تاثیر این سه پارامتر بر مقدار نفوذ از معادله انشعابی کوستیاکف – لوییس استفاده شد. همچنین تغییرات مکانی و زمانی محیط خیس شده، سرعت نفوذ، نفوذ تجمعی و ضریب b در معادله نفوذ برای تعیین تغییرات آن در طول جویچه محاسبه شد. نتایج حاکی از آن است که تغییرات مکانی و زمانی سرعت نفوذ در طول جویچه هم راستای تغییرات مکانی و زمانی نفوذ تجمعی است که تغییرات در سطح 5% معنی دار است. ولی تغییرات مکانی و زمانی محیط خیس شده با تغییرات مکانی و زمانی مقدار نفوذ هم راستا نیست که عدم هم راستا بودن این دو از تاثیر محیط خیس شده بر مقدار نفوذ می کاهد. همچنیین تغییرات زمانی و مکانی ضریب b دارای روند کاهشی بوده و در سطح 5% معنی دار است. که کاهش این ضریب از مقدار تاثیر محیط خیس شده بر مقدار نفوذ می کاهد. همچنین برای تعیین تاثیر سه پارامتر محیط خیس شده، سرعت نفوذ پایه و فرصت نفوذ بر مقدار نفوذ از آزمون لوین استفاده شده که این آزمون در سطح 5% معنی دار بوده وضریب تاثیر آن برای پارامترهای محیط خیس شده، سرعت نفوذ پایه و فرصت نفوذ به ترتیب برابر 017/0 و 72/0 و 474/0 بوده است که نشان می دهد پارامتری که بیشترین تاثیر را بر مقدار نفوذ تجمعی دارا می باشد، سرعت نفوذ نهایی است.
سحر پلنگی امید بهمنی
نیاز فزاینده به تولید محصولات کشاورزی با توجه به نرخ رو به رشد جمعیت و نیز کاهش منابع آبی به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک از جمله ایران، باعث شده است تا کیفیت منابع آبی پایدار نبوده و سیر نزولی داشته باشد. لذا با توجه به مصرف بالای آب در بخش کشاورزی، برای جلوگیری از تشدید بحران آب، اتخاذ راهکارهای مدیریتی برای افزایش بهره وری مصرف آب و رسیدن به ثبات در عملکرد محصول را اجتناب ناپذیر کرده است. از جمله این راهکارها تکنیک های کم آبیاری و نیز استفاده از آب های شور است. مطالعات مزرعی و صحرایی به منظور بررسی مدیریت آبیاری و شوری و تأثیر آن بر عملکرد محصول بسیار سودمند هستند اما محدودیت های قابل توجهی دارند از جمله اینکه نتایج حاصل از این مطالعات به شرایط فیزیکی و مدیریتی که بررسی در آن انجام می شود محدود می گردد. در این راستا، استفاده از مدل های شبیه سازی، محدودیت های موجود در مطالعات صحرایی را تا حد قابل ملاحظه ای کاهش می دهد.در این پژوهش از مدل opdm برای بررسی عملکرد محصول نیشکر تحت سناریو های مختلف شوری و تنش آبی در شبکه آبیاری و زهکشی امیرکبیر اهواز طی سال های 1381 تا 1387 استفاده گردید. اصول عملکرد مدل opdmایجاد ارتباط بین داده های مربوط به مشخصات شبکه ی آبیاری و زهکشی ، ویژگی های مرتبط با گیاهان الگوی زراعی ، شرایط خاک و ویژگی های آب آبیاری می باشد. در این پژوهش، تیمارها با تغییر در حجم آب آبیاری، به صورت تیمار اول (i1) 100% و تیمار دوم و سوم، به ترتیب، (i2)، 85% و(i3)، 70% نیاز آبی نیشکر بوده است. همچنین تیمارهای شوری آب آبیاری به ترتیب (s1)، میانگین شوری اولیه ی رودخانه ی کارون،(ds/m)، s2=s1+2 و s3=s1+4 می باشد. نتایج آنالیزآماری نشان داد که شاخص rmse با مقدار 04/0 خطای کمی را در برآورد عملکرد محصول ارائه داده است. همچنین شاخص تطبیق d و کارایی مدل ef، به ترتیب از میزان 71/0 و 65/0 برخوردار بوده که حاکی از دقت بالای مدل در شبیه سازی عملکرد است. در بررسی تأثیر سطوح مختلف آبیاری بر عملکرد محصول، اختلاف در سطح 70% نیاز آبی بیشتر از سطح 85% نیاز آبی نسبت به آبیاری کامل بوده است. نتایج تأثیر توأمان تنش شوری و کم آبی بر عملکرد محصول نیشکر نیز با استفاده از مدل opdm حاکی از آن بود که بین سطوح مختلف آبیاری، تفاوت معنی داری در میزان عملکرد محصول نیشکر وجود دارد اما این تفاوت در سطوح مختلف شوری، کمتر است. همچنین با رسم تابع عملکرد محصول نیشکر، مشاهده شد که همبستگی بالایی بین مقادیر مختلف تبخیر و تعرق و میزان عملکرد محصول وجود دارد بطوری که افزایش در میزان تبخیر و تعرق باعث افزایش عملکرد می گردد.