نام پژوهشگر: کریم علی محمدی
رقیه حیدرنژاد کریم علی محمدی
مشاهده می شود که نوع پیشرفت انسان ها، با وجود امکانات همسان، با یکدیگر مختلف است. به این صورت که، شخصی با عمرکوتاه خود، خدمات ارزنده ای به جامعه ارائه می دهد و در زمینه های مختلف- با انجام تحقیقات علمی- گره از کارهای بزرگ می گشاید و از مجهولات جامعه می کاهد، در حالی که دیگری نمی تواند چنین کند. درمورد رزق و روزی نیز این امر به صراحت دیده شده که برخی افراد با درآمدهای اندک، از زندگی بابرکتی برخوردارند؛ ولی عده ای با سرمایه های فراوان، اظهار می کنند که در زندگی شان برکت ندارند. این جاست که انسان با بصیرت کافی، به این نکته می رسد که اسباب برکت در این جهان فقط محدود به مادیات و امور حسی نیست؛ بلکه در پس این مادیات، امور معنوی سهم بسزایی در ایجاد برکت در زندگی انسان ها دارند. پژوهش پیش رو با عنوان "عوامل و موانع برکت در قرآن و روایات"به بررسی جنبه های مختلف"برکت"در آیات قرآن و روایات معصومین (ع) می پردازد. برکت از مهم ترین مسائل فرهنگی بشری است که همه انسان ها، با هر عقیده و اندیشه دینی، خواستار وجود آن در زندگی خود بوده و پیوسته در پی رفع موانع پیش روی آن و زمینه سازی تحقق آن هستند. از سوی دیگر، هدف دین مبین اسلام، رساندن برکت به انسان ها و فراهم نمودن شرایط حصول آن و رفع موانع آن ها است. به همین جهت در تحلیلی که صورت گرفته است، شاهد استعمال مکرر برکت و مشتقات آن در آیات نورانی قرآن کریم و روایات روشنگر معصومین(ع) در زمینه های مختلف اعتقادی و اخلاقی و عملی و اجتماعی و ... بودیم. این موضوع ما را بر آن داشت تا با بررسی پیرامون واژه "برکت"در تفاسیر و کتب معتبر روایی بتوانیم تحقیقی در حد توان، جهت آشنایی هر چه بیشتر با جنبه های مختلف این موضوع مهم( اسباب و مصادیق و موانع آن) ارائه دهیم. لازم به ذکراست که همه آن چه در زمین و آسمان در اختیار انسان ها قرار دارد، دارای برکت هستند. و اگر در متون اسلامی، به برخی از موارد- کعبه، انبیاء، سرزمین های خاص و...- به عنوان مصادیق و کارهای بابرکت اشاره شده، بدان معنی نیست که سایر موارد برکت ندارند؛ بلکه ازآن جهت است که این موارد از برکت بیشتری برخوردار هستند. هم چنین همان گونه که عواملی چون: تقوا، نیکی به پدر و مادر، نماز، امانت داری، صله رحم، صبر، انفاق، صداقت، عدالت و... در به وجود آمدن برکت موثرند، در مقابل، موانعی چون: انجام اعمال ناشایست، تکذیب انبیاء، دروغگویی، عدم پرداخت زکات، بخل، سبک شمردن نماز، کفران نعمت و ... نیز در از بین رفتن برکت نقش بسیار مهمی دارند. بنابراین می توان گفت، همان گونه که ارزش های اعتقادی و اخلاقی در به وجود آمدن برکت موثرند، ضد ارزش ها نیز در از بین بردن برکت، نقش بسیار مهمی دارند. پس باید آن ها را شناخت و از آن ها دوری کرد تا گرفتار عواقب دشوارآن ها نشویم و با اعمال خود برکت را از زندگی نبریم.
فاطمه بابایی کریم علی محمدی
قرآن کریم در آیه ی 105 سوره ی هود انسان ها را به دو گروه سعید و شقی تقسیم می کند. در مورد این دو واژه تعریف ها و دیدگاه های مختلفی بیان شده است؛ از جمله، علامه طباطبایی فرموده اند: سعادت هر چیزی رسیدن آن به خیر وجودش و شقاوت، محرومیت و نداشتن آن است. امّا چون شکل گیری شخصیت انسان ها بیشتر متاثر از رفتار دیگران می باشد و یکی از شیوه های تربیتی قرآن شیوه ی الگودهی می باشد، بنابراین، لازم است در جهت معرفی الگوهای سعادت و برحذر داشتن از الگوها و چهره های شقاوت، اهمیت ویژه ای داده شود. الگو به معنای " اسوه، مقتدا ، سرمشق و ..." می باشد و تاسّی نیز به معنای اقتدا کردن و پیروی در رفتار و اعمال می باشد. از مزایای اسوه ها این است که اسوه ها عامل تحرک انسان و پویایی حیات انسان می-باشند، همواره و به سهولت در برابر دیدگان مردم قابل مراجعه و دست رسی می باشند. هم چنین با معرفی الگوهای خوب و بد می توان با انحرافات اخلاقی، اجتماعی و کاهش جرایم مبارزه کرد. قرآن کریم، در یک تقسیم بندی، الگوها را به الگوهای مثبت و منفی تقسیم کرده و مومنین را به تبعیت از الگوهای مثبت دعوت و از الگوهای منفی برحذر داشته است که ما از این الگو ها به الگوهای سعادت و شقاوت تعبیر می کنیم و الگوهای سعادت را به دو صورت کلی و مصداقی تقسیم کرده و الگودهی مصداقی را گاهی به صورت فردی و به دو نوع پیامبران از قبیل: محمد(ص)، ابراهیم(ع) و ... و غیرپیامبران مثل: لقمان، طالوت، مریم(س)، ...و گاهی به صورت گروهی مثل: اصحاب کهف، ... هم چنین، چهره های شقاوت را نیز به کلی و مصداقی و الگودهی مصداقی را نیز به دو صورت فردی از قبیل : ابلیس، قابیل، پسرنوح(ع) ... و هم چنین به صورت گروهی مثل: اصحاب فیل، قوم عاد و ... بیان کرده ایم. کلمات کلیدی: سعادت، شقاوت، اسوه، قرآن
حمزه خان بیگی کریم علی محمدی
سخن از سنت پیامبر(ص) در ساختار فکری اسلام به عنوان یکی از منابع شریعت اسلامی اهمیت به سزایی دارد،.اهمیت سنت و جایگاه آن در تشریع اسلامی، از آنجا معلوم می شود که سنت، بیانگر داده های قرآن و شارح مفاهیم و احکام آن است و انکار سنت به عنوان یکی از منابع تشریع، پیامدی جز انکار عملی بسیاری از اصول و احکام مسلّم اسلام را ندارد. در رساله حاضر، با تمسک به آثارفکری و دینی استاد قرضاوی اندیشمند مصری، کیفیت شناسایی سنت اصیل توسط امت اسلامی و نحوه ی تطبیق بینش و رفتار خویش با آن مورد بحث وبررسی قرار گرفته تا در پرتو آن به بهترین روش که همان روش صحابه و تابعین می باشد، در زمینه تعامل با سنت دست یابد؟ از دیدگاه استاد امت اسلامی ما، نیازمند برنامه فراگیر وکامل و نوینی است که در شرایط امروزی مبانی ساختن یک امت نمونه و تمدن جدید اسلامی را قلم بزند. وبرای رسیدن به این مهم، بایداز شروط و مقدمات لازم برای رسیدن به آن موقعیت مطلوب، بهره مند باشد و در نخستیین قدم، به تدوین و تنظیم منظومه فکری و فرهنگی امت بپردازد . و همچنین به نظر ایشان جای تردید نیست که با اتکاء به اندیشه ای پویا، ذهن مسلمان معاصر از عهده مطالبات این مرحله در تدوین منظومه فکری و فرهنگی امت برآمده و چنین خیزشی مستلزم قرائت مجدد از مصادر ثابت اسلام – کتاب و سنت نبوی – از روی خود آگاهی و فهم عمیق و دقیق و صحیح است . استاد قرضاوی با رعایت این اصول و درک ضرورت تدوین منظومه فکری و فرهنگی، در پژوهش های سنت و احادیث نبوی خویش، درصدد تدوین اصول وضوابطی برای تعامل و مواجهه با سنت است . تا هر محققی با در نظر گرفتن این اصول و ضوابط، به فهم صحیح و بهره گیری از سنت اصیل نبوی نائل گردد . وی با نگاهی درون دینی به نقد و بررسی برخی از اسلوب های رایج در پژوهش «سنت» دست می زند.همچنین با استناد به منابع متعدد و پیروی از تسامح و تساهل دینی به پاسخ گویی بعضی شبهات موجود در باب سنت اهتمام می ورزد . استاد قرضاوی بر این باور است که: « سنت وسیله مناسب برای تحقق اهداف شریعت در چارچوب مشخص زمانی و مکانی خود است و با توجه به نقش زمان و مکان و عرف و واقعیت های اجتماعی در صدور برخی از احادیث با تغییر شرایط مشکل و صورت مسئله تغییر و ناگزیر اجتهاد جدیدی را می طلبد و مسئله نو پاسخ جدیدی می یابد.» سعی و تلاش جدی او در آثارشان بر این بوده که اثری علمی وموثق عرضه نمایند، از این رو تمام آرا را به گوینده اصلی نسبت داده و هر ادعایی را با دلیل مناسب،قرین و تایید نموده و در این راستا فقط به حدیث صحیح یا حسن استناد نموده و اطمینان از ثبوت و صحت هر حدیث طبق موازین علمی و دقیق حدیث شناسی و در نظر گرفتن دلالت لغت و سیاق و اسباب ورود و بیان هر حدیث و حصول یقین از عدم تعارض حدیث با قویتر از خودش ( قرآن و احادیث صحیح) را برای فهم صحیح سنت نبوی به عنوان اصولی سرلوحه ی کار و تحقیقات خویش قرار داده، تا آنچه را که برای دیگران مقبول و روا نمی داند، خود مرتکب نگردند . مطالب را به دانشمندان امت – خصوصاً در بهترین قرون – ارجاع داده تا از نور معرفت آنها اقتباس کرده واز نهج و روش آنها بهره وافر برده است . در این رساله، مباحث دامنه داری در زمینه معنا و مفهوم و تعاریف سنت نبوی ازدیدگاه استاد قرضاوی و اندیشمندان قدیم و جدید وهمچنین تبیین ویژگی ها وضوابط فهم صحیح وآسیب شناسی فهم آن،به استناد مکتوبات استاد همراه با برخی از نمونه های پژوهشی احادیث نبوی از ایشان آورده شده که تعامل روشمند خاص ایشان را با سنت نبوی در معرض دیدگان اهل قلم و فکر به نمایش می گذارد .
ناهیدالسادات امامزاده کریم علی محمدی
از مباحث شیرین و زیبای قرآن مثل های وارد در سوره های مختلف آن است. از آن جا که انسان با امور محسوس و ملموس، انس بیشتری دارد، هرگاه یک رشته مفاهیم عقلی و معارف الهی، در قالب مسائل حسی ریخته شود، برای نوع مخاطبان، روشن تر جلوه می کند. بنابراین فلسفه مثل های قرآن، تنزل مسایل بلند و عمیق و بیان آنها در افق فکر مردم است. در واقع مثل با زبانی ساده و بیانی دلچسب، افراد یک جامعه را به فراگرفتن آداب و صفات پسندیده و فروگذاردن عادات و افعال نکوهیده دعوت می کند. به علاوه هر شنونده ای از زیبایی و خوش آهنگی مثلها لذت می-برد. همچنین باید گفت منظور حق تعالی از ذکر مثل آن است که بندگانش را به اندیشه کردن در امور زندگی و طبیعت وادار نماید تا هیچ گاه مسائل اجتماعی را تعبّدی قبول ننمایند؛ بلکه از روی فکر و عقل و استدلال پذیرای آن گردند و در این صورت است که می توان گفت شخص به ایمان واقعی دست می یابد؛چنانکه خداوند متعال در آیات متعدد علت ذکر امثال قرآنی را هدایت مردم، عبرت گرفتن انسان ها و اتمام حجت با مردم بیان فرموده است تا جای هیچ بهانه ای برای انسان ها باقی نماند. این امثال، طیف وسیعی از موضوعات متعدد را دربرمی گیرد؛ از گیاهان و نباتات گرفته تا حیوانات، حشرات، آدم های خوب و بد ،شهرها، پیامبران، زنان خوب و بد و حتی سنگها و ... تا از این طریق انسانها را تحت تأثیر جاذبه شگفت خود قرار داده و آنها را به صحنه عمل آورده و تحوّلی شگرف در نهاد آنها بیافریند.
وهاب بدری آذغان کریم علی محمدی
قرآن مجید، برترین و آخرین پیام خداوند و ارزشمندترین گوهر گران بهایی است که از پیامبر اکرم(ص)به جا مانده است. حجیت آن به دلیل این که کلام صاحب شریعت است، ذاتی است و هم چنین بیانگر حجیت سنت معصوم نیز هست. سنت به معنای قول، فعل و تقریر معصوم، تکیه گاهی است که همواره در فهم دین به آن استناد شده است و در ردیف قرآن از آن یاد کرده اند و به دلیل شأن و مرتبت خاصی که خداوند برای پیامبر خواسته و به ایشان عطا نموده، دارای حجیت ذاتی است. با توجه به پژوهش های بسیار و بررسی دیدگاه های گوناگونی که در این زمینه انجام گرفته، براساس نظریه ی برگزیده «اصالت توأمان قرآن و حجیت سنت»، رابطه و پیوند میان این دو منبع معرفت شناسی، رابطه ای دوسویه است. گرچه ظاهر قرآن حجت است، اما تمسک به آن، به فحص از دلیل متصل و منفصل یعنی قرآن و سنت نیازمند است. برای تبیین آموزه های دینی، یکی به کلیات می پردازد و دیگری وارد جزئیات می شود. گاهی قرآن به کمک سنت می آید و گاهی سنت به کمک قرآن. نتیجه ی این تعامل آن است که برای شناخت دین، وجود هر دو منبع در کنار هم ضروری است و هر یک بدون حضور دیگری نمی تواند تبیین کننده ی معارف دینی باشد.
عاطفه عبداله زاده کرمجوان کریم علی محمدی
در بررسی ملاک ها و معیار های موثر در سنجش اخلاق از منظر امام علی (ع) به مواردی دست یافتیم که توجه به آن ها جهت اصلاح امور اخلاقی کارساز و ضروری می نماید. از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد: نسبت قرابت با اعتدال، رابطه نیت و عمل، انطباق با شرع و عقل، حب و بغض ها، لازم و ملزو م ها، نسبت ارزش گذاری با موقعیت های ظاهری، تاثیر عامل زمان در حسن و قبح رفتارها، بهره مندی از حکمت، سیاست در گزینش، مصلحت اندیشی، توجه به کیفیت نه کمیت. از سوی دیگر عواملی چون فقدان بصیرت، بدعت ها، شبهات، فتنه های ایجاد شده در جوامع به گسترش رذایل دامن می زنند که شناخت آن ها و آشنایی با نحوه مقابله با آن ها می تواند به رفع رذایل کمک کند. از جمله شیوه های کسب فضایل و رفع رذایل را می توان تقوا، یاد مرگ، جهاد دانست که در نهایت باعث تبدیل رذایل به فضایل خواهند شد. در ادامه بحث به مصادیق کلی و جزیی متخلقین به فضایل و رذایل اخلاقی که در نهج البلاغه به طور واضح و صریح بیان شده؛ توجه شده است. برای تبیین مرزهای فضایل و رذایل ابتدا قوای چهار گانه که در وجود انسان نهادینه شده است، مورد توجه قرار گرفت و در نهایت حد افراط و تفریط هر کدام بررسی شده؛ و سرانجام به حد وسط و اعتدال هر کدام اشاره شد؛ که این حد وسط، همان مرز تبدیل فضایل به رذایل می باشد. که باید مورد توجه جدی قرار گیرد. کلید واژه ها: اخلاق، امام علی(ع)، فضایل اخلاقی، رذایل اخلاقی، مرزهای اخلاقی.