نام پژوهشگر: رحیم ملک نیا
حشمت پیران حسن اکبری
امروزه نیاز انسان به تفریح و تفرج ضروری و لازم است، لذا نیاز به توسعه و احداث پارک جنگلی و تفرجگاه های طبیعی برای جذب گردشگر، ایجاد درآمد، گذراندن اوقات فراغت، تمدد اعصاب، حفاظت از منابع و ذخایر بیش از پیش احساس می-شود.در این مطالعه با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis)، عرصه های مناسب برای ایجاد پارک جنگلی در منطقه بدره واقع در استان ایلام شناسایی و مطلوبیت تفرجی آنها مشخص گردید. در اینتحقیقابتدا سلسله مراتب فرآیند ارزیابی تشکیل شد و معیارها و زیرمعیارهای موثر بر مکان یابی پارک جنگلی تعیین شدند و با استفاده نظرات کارشناسان، وزن معیارها و زیرمعیارها بدست آمد. سپس لایه های مربوط به هر کدام از زیرمعیارها تهیه شد و با استفاده از نظرات تعدادی از کارشناسان آشنا به شرایط منطقه مورد مطالعه و نیز با توجه به شرایط منطقه، این نقشه ها طبقه بندی شدند. در نهایت با استفاده از تکنیک ترکیب وزنی خطی در محیط gis، نقشه نهایی طبقات پارک جنگلی منطقه تهیه شد. بر این اساس 6/2765 هکتار از سطح منطقه دارای توان طبقه یک (عالی)، 15794.1 هکتار دارای توان طبقه دو (خوب)، 30537.5هکتار دارای توان طبقه سه (متوسط) و 7930.5 هکتار دارای توان طبقه چهار یا ضعیف برای ایجاد پارک جنگلی می باشد. درنتیجه منطقه دارای توان مناسبی برای تفرج و ایجاد پارک جنگلی است. کلمات کلیدی: پارک جنگلی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، سامانه اطلاعات جغرافیایی، ایلام
نسرین نیازی بابک پیله ور
در این مطالعه به دو هدف کلی تحلیل خواست گروههای ذینفع در اولویت بندی کارکردهای جنگل های زاگرس و رابطه بین نظرات گروههای مختلف ذینفع باهم، با مطالعه موردی جنگل های کاکارضا در استان لرستان پرداخته شده است. برای هدف مورد نظر 5 گروه ذینفع که بیشترین سهم را از جنگلهای مذکور دارند در نظر گرفته شد. همچنین برای این منظور 6 کارکرد و 14 زیر کارکرد متناسب با شرایط منطقه و مطالعات مشابه در نظر گرفته شد. کارکردها و زیر کارکردها در قالب 50 پرسشنامه بین گروههای ذینفع توزیع شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) و تحلیل سلسله مراتبی کلاسیک به عنوان یکی از ابزار تصمیم گیری چندمعیاره برای هدف رتبه بندی کارکردها و با استفاده توسط نرم افزار expert choice تحلیل شد وبا نرم افزار matlab نتایج بدست آمده انجام شد. در نهایت رتبه های بدست آمده از هر گروه ذینفع را با رتبه های بدست آمده از گروههای ذینفع دیگر آزمون همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار spss16 انجام شد. نتایج نشان می دهد که ahp فازی می تواند باعث مشارکت عمومی و افزایش شفافیت و اعتبار در تصمیم گیری شود. و همچنین طبق نتایج بدست آمده رتبه ها اختلاف زیادی باهم داشتند ولی دو گروه ذینفع نمایندگانngo و مدیران و متخصصان جنگل بیشترین شباهت را باهم داشتند.
نوشین برزوئی رحیم ملک نیا
امروزه تخریب¬های شدیدی در سطح جنگل¬های زاگرس مشاهده می¬شود اما با توجه به نقش مهمی که در حفاظت آب و خاک دارند، تفرج جنگلی بهترین سیاست در مدیریت این جنگل¬ها است. در این پژوهش ارزیابی توان تفرج متمرکز سامان عرفی تاف ، با استفاده از تجزیه و تحلیل چند معیاره و با کمک سسیستم اطلاعات جغرافیایی انجام شد. بنا به نظر متخصصان و شرایط طبیعی منطقه تعداد 6 معیار و 14 زیر معیار موثر بر تفرج متمرکز انتخاب شدند. نقشه زیرمعیارها در مقیاس 50000 :1 با کاربرد اطلاعات و نقشه¬های موجود و برداشت¬های زمینی تهیه و طبقه¬بندی شدند. براساس نتایج بدست آمده مهم¬ترین معیارها برای کاربری تفرج متمرکز در این منطقه به ترتیب شیب، تراکم پوشش گیاهی، جاذبه¬های طبیعی و دسترسی به منابع آب بودند. نقشه توان تفرج متمرکز منطقه با تلفیق نقشه زیرمعیارها با اوزان مختص به خود توسط روش wlc ، تولید شد. نتایج نقشه توان اکولوژیکی تفرج متمرکز منطقه نشان داد که از سطح کل منطقه 975 هکتار توان عالی (88/21 %)، 1712 هکتار توان خوب (42/38 %)، 1095 هکتار توان متوسط (58/24 %) و 674 هکتار توان ضعیف (12/15 %) برای کاربری تفرج متمرکز دارد.
مسلم جمشیدی ضیاءالدین باده یان
بدون شک زادآوری و تضمین استمرار جنگل یکی از مهم ترین جنبه های مدیریت پایدار جنگل هاست که باید در اولویت طرح های جنگل داری قرار گیرد. از طرفی با توجه به اهمیت جنگل های زاگرس، لزوم انجام مطالعات جامع و گسترده به دلیل بحران زادآوری موجود در این جنگل ها بسیار اهمیت می یابد. در بررسی حاضر سعی شده است میزان زادآوری غیرجنسی (جست دهی) گونه بلوط ایرانی در شرایط مختلف فیزیوگرافی مطالعه شود. به منظور بررسی و مقایسه تراکم جست های گونه بلوط ایرانی در رابطه با عوامل فیزیوگرافی در جنگل های زاگرس، منطقه ای به مساحت 548 هکتار از این جنگل ها در جنوب شهر خرم آباد در منطقه شهنشاه انتخاب شد. 39 قطعه نمونه ی 10 آری (1000 مترمربع) دایره ای شکل به صورت تصادفی در این منطقه پیاده گردید و تعداد جست ها در فرم های آماربرداری ثبت شد. داده های آماری با استفاده از نرم افزارهای excel و spss تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که به طور متوسط در هر جست گروه بلوط در جنگل منطقه تعداد 68/6 زادآوری شاخه زاد و تعداد 08/4 جست وجود دارد و حداقل و حداکثر تعداد زادآوری شاخه زاد موجود در هر جست گروه به ترتیب 70/2 و 25/12 و حداقل و حداکثر تعداد جست موجود در هر جست گروه بلوط به ترتیب 84/1 و 98/12 می باشد. در مطالعه انجام شده اختلاف میان تعداد جست پایه های شاخه زاد بلوط در شیب، ارتفاع از سطح دریا، جهت و واحدهای همگن شکل زمین معنی دار است، به طوری که بیشترین تعداد جست مشاهده شده مربوط به شیب های کمتر از 20 درصد، ارتفاع از سطح دریای کمتر از 1400 متر و جهت شمالی و کمترین تعداد جست مربوط به شیب های 60-40 درصد، ارتفاع بیشتر از 1400 متر و جهت جنوبی می باشد.
الیاس خضری حسین زینی وند
خشک سالی یکی از پدیده های جوی است که هر ساله در سراسر دنیا رخ می دهد و خسارتهای مالی فراوانی به بار می آورد. برای بیشتر محقیقین در زمینه های مختلف علمی، این پدیده هنوز معنی و تعریف خاصی ندارد، ولی با این وجود یکی از بلایای طبیعی است که از گذشته دور انسان با آن سروکار دارد. لذا به منظور ارزیابی حساسیت به خشکی حوزه آبخیز کشکان لرستان از تکنیک فرآیند سلسله مراتبی به خشک سالی استفاده گردید. برای انجام این مطالعه ابتدا عوامل تاثیرگذار در پدیده خشک سالی شناسایی شدند، برای شناسایی معیارهای مرتبط از مطالعات مشابه صورت گرفته در زمینه خشک سالی در ایران و در خارج استفاده شده و نهایتا با توجه به موقعیت جغرافیای منطقه و شرایط محیطی و اقلیمی منطقه شش معیار و نوزده زیرمعیار شامل فیزیوگرافی (شیب،جهت و ارتفاع) کاربری زمین (جنگل، مرتع، آب) خاک (رسی، رسی لومی، رسی شنی لومی، شنی لومی ماسه ای و غیره)، پوشش گیاهی (درصد تاج پوشش، تیپ)، هیدرواقلیم (دما، بارندگی، آبهای سطحی، آبهای عمقی) و مراکز جمعیتی (شهر و روستا) انتخاب گردید. در گام بعد اقدام به تهیه پرسشنامه شدو معیارها و زیرمعیارهای انتخاب شده در قالب پرسش نامه و به طریق تحلیل سلسله مراتبی با یکدیگر مقایسه شدند. تعداد 25 پرسشنامه بین متخصصان توزیع گردید و از این بین به 20 پرسشنامه پاسخ داده شدند. برای تحلیل و ارزیابی نتایج پرسشنامه ها نشان داد که در بین معیارها، هیدرو- اقلیم، پوشش گیاهی و فیزیوگرافی با وزنهای (29539/0، 1883/0 و 18785/0) به ترتیب دارای بیشترین وزن و معیارهای کاربری زمین، مراکز جمعیتی و خاک به ترتیب دارای کم ترین وزن هستند. در گام بعد لایه های مختلف هر یک از زیرمعیارها تهیه و طبق بندی شدند. سپس وزنها به روش تلفیق خطی وزنی (wld) مختص به هر لایه از زیرمعیارها در محیط نرم افزار gis تلفیق گردید، درگام نهایی تلفیق نقشه ها به منظور تهیه نقشه مناطق حساس به خشک سالی در حوزه کشکان صورت گرفت. نتایج نشان داد که حدود 87/2 درصد (14/27027 هکتار) از منطقه مورد مطالعه در معرض خشک سالی شدید، 1/4درصد (38562 هکتار) با احتمال وقوع خشک سالی بالا و 52/39 درصد (82/371521 هکتار) از منطقه مورد مطالعه احتمال کمی برای دچار شدن به خشک سالی را دارند.
سمانه رزم آهنگ رحیم ملک نیا
با توجه به اهمیت فوق العاده جنگل های شمال (هیرکانی) کشور چه از نظر اکولوژیک و چه از نظر مسائل اقتصادی-اجتماعی و همچنین تأثیرات فراوان جاده های جنگلی بر این میراث گران بها، تحقیق حاضر با هدف ارزیابی میزان تطابق جاده های موجود در بخش گرازبن جنگل خیرود با توان اکولوژیک منطقه با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) انجام گرفت. در این راستا پس از بررسی های متعدد و طبق اطلاعات موجود، چهار معیار و 11 زیرمعیار تعیین و در قالب پرسش نامه بین متخصصین توزیع شدند تا برای اولویت بندی بین معیار های مختلف به آن ها وزن داده شود تا درجه اهمیت هر معیار در تعیین توان منطقه محاسبه شود. وزن دهی به روش مقایسه زوجی انجام شد. برای محاسبه وزن نهایی این عوامل از نرم افزار expert choice و برای تهیه و تلفیق نقشه های مورد نیاز از نرم افزار arc gis 10 استفاده شد. نتایج نشان داد که معیارها به لحاظ اهمیت و وزن نهایی، به ترتیب عبارت اند از فیزیوگرافی (409/0)، پوشش گیاهی (210/0)، خاک (195/0) و زمین شناسی (187/0). با تلفیق این عوامل نقشه توان تهیه، و مشخص شد که 166 هکتار از سطح این بخش دارای توان اکولوژیک خوب، 452 هکتار دارای توان متوسط و 383 هکتار هم جز طبقه فاقد توان قرار دارد. در بخش گرازبن دو جاده اصلی ساخته شده وجود دارد و یک مسیر جاده نیز طراحی شده است. جاده r1 که از قسمت پایین دست (جنوبی) گرازبن می گذرد دارای دو انشعاب است که مسیر اول در مرز پارسل های حمایتی قرار دارد. این جاده اغلب از مناطق فاقد توان عبور می کند. در حالی که جاده r2 که مانند کمربندی در وسط بخش گرازبن قرار دارد، تطابق بیش تری با توان اکولوژیک منطقه دارد. جاده طراحی شده (r3) علی رغم تطابق بیش تر با مناطق با توان خوب در انتهای مسیر خود از لکه ای فاقد توان می گذرد که لازم است در صورت امکان تغییراتی در مسیر آن اعمال شود.