نام پژوهشگر: احمدعلی یزدان پناه
امید سلطانی احمدعلی یزدان پناه
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی رابطه برنامه ریزی راهبردی با انعطاف پذیری موسسات آموزش عالی به اجرا درآمد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران، اعضای هیات علمی و کارشناسان متولی برنامه ریزی راهبردی دانشگاه شهید بهشتی تشکیل دادند. به منظور گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه و جهت تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی،آزمون t و ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده گردید. براساس یافته های پژوهش برنامه ریزی راهبردی بر انعطاف پذیری، و انعطاف پذیری بر عملکرد اثر مثبت و معناداری داشته و نقش واسطه ای انعطاف پذیری در ارتباط مابین برنامه ریزی راهبردی و عملکرد مورد تایید قرار گرفت.همچنین انعطاف پذیری پژوهشی بر عملکرد مالی و ابعاد انعطاف پذیری ساختاری و انعطاف پذیری تکنولوژیکی بر عملکرد غیرمالی تاثیر مثبت و معناداری دارند.اما نتایج حاصل از بررسی ارتباط انعطاف پذیری آموزشی و مالی بر عملکرد مالی و نیز ارتباط عملکرد غیرمالی با عملکرد مالی از تفاوت معناداری برخوردار بوده و رابطه مثبت و معناداری ندارند. براین اساس برنامه ریزی راهبردی دانشگاه شهید بهشتی موجب افزایش انعطاف پذیری و در نهایت بهبود عملکرد آن گردیده است.
حسین گازر احمدعلی یزدان پناه
هدف این پژوهش، بررسی رابطه میان فعالیت های دانشم حور و مشارکتی و فعالیت های نوآورانه اعضای هیئت علمی موسسات آموزش عالی است. با توجه به مدل تحقیق، نقش میانجی دانش در این روابط نیز مورد مطالعه قرار گرفت. در بررسی ادبیات، فصل دوم به پنج بخش تقسیم شد که عبارت اند از: مدیریت منابع انسانی، فعالیت های مدیریت منابع انسانی، دانش و مدیریت دانش، نوآوری، و رابطه میان منابع انسانی، دانش، و نوآوری. برای جمعآوری داده های اولیه از پرسشنامه ای با سی و هفت گویه استفاده گردید. برای اندازه گیری روایی صوری از نظر اساتید دانشگاه استفاده شد و برای روایی سازه، با انجام تحلیل عاملی تمام شاخص ها مورد تایید قرار گرفتند. همچنین پایایی ابزار سنجش نیز با استفاده از آلفای کرونباخ 38.0اندازه گیری شد. در بررسی داده ها آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد استفاده قرار گرفتند. با استفاده از روش تحلیل مسیر در تجزیه و تحلیل دادهه ای بدست آمده از پرسشنامه، روشن شد که از میان اثرات غیرمستقیم فقط رابطه میان فعالیت های دانشی مدیریت منابع انسانی و نوآوری معنادار بودهاست و از میان روابط مستقیم، فقط وجود رابطه میان دانش ارزشمند و نوآوری معنادار نبود. در بررسی فرضیه اصلی تحقیق، وجود رابطه ای معنادار و مثبت میان فعالیت های دانشمحور مدیریت منابع انسانی و نوآوری بدست آمد.
زهرا خاکی راوندی احمدعلی یزدان پناه
در حوزه تکنولوژی اطلاعات و خدمات دولت الکترونیک مدل و ساختارهای بسیاری تعریف شده است. در این بین توجه به کارایی و ایجاد ارزش کسب و کار نگاه خاصی است که ضرورت توجه بیشتر به دولت الکترونیک را در این زمینه مورد توجه قرار می دهد. در این تحقیق که باهدف سنجش تاثیر تئوری ساختاری(قانونی، وظیفه ای و فرهنگی) از طریق به همانند سازی(assimilation) و همچنین تاثیر رهبری مدیریت سازمان، فلسفه به کارگیری it، شایستگی کاربر it، امنیت و کارایی، حمایت از کاربر و امنیت با اندازه نمونه 100 نفر و با استفاده از پرسش نامه در آموزش و پرورش ناحیه 10 صورت گرفت؛ پس از جمع آوری پرسش نامه و تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار های spss و lisrel و همچنین تکنیک های آماری تحلیل عامل تاییدی ، مدل سازی معادلات ساختاری و رگرسیون تک متغیره، تاثیر تئوری ساختاری و ابعاد آن از طریق همانند سازی بر ایجاد ارزش کسب و کار مورد تایید و همچنین تاثیر رهبری مدیریت سازمان، کارایی، حمایت از کاربر و امنیت برهمانند سازی مورد تایید قرار گرفت. واژگان کلیدی: دولت الکترونیک، ایجاد ارزش کسب و کار، همانند سازی، امنیت، رهبری مدیریت ارشد، فلسفه به کارگیری it، شایستگی کاربرit، حمایت از کاربر، تاثیر بررضایت عمومی، تاثیربرشفافیت در اجرا، تاثیر براثر بخشی
مجتبی محمدزاده احمد اکبری
نظر به اینکه ارائه خدمات مطلوب تخلیه و بارگیری در بنادر از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد و همچنین در رقابت های نقش بسزایی ایفا می کند، از این رو تعیین معیار های مناسب و استفاده از سیستم های پشتیبانی تصمیم کارآمد جهت ارزیابی و انتخاب شرکت هایی که چنین خدماتی را به صاحبان کالا در بنادر ارائه میکنند یکی از اولویت ها و ضرورت های مقامات بندری میباشد. در این پژوهش تلاش شده تا ضمن بررسی اثرات کاربرد سیستم های پشتیبانی تصمیم جهت ارزیابی و انتخاب پیمانکاران راهبری پایانه های بندری، استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در این خصوص نیز مورد بررسی و امکان سنجی قرار گیرد. در این تحقیق از هفت پرسشنامه استفاده شده است که یک پرسشنامه جهت بررسی اثرات کاربرد سیستم های پشتیبانی تصمیم بر ارزیابی و انتخاب پیمانکاران راهبری پایانه های بندری، سه پرسشنامه جهت تعیین معیارهای انتخاب، دو پرسشنامه جهت تعیین وزن معیارها و یک پرسشنامه جهت دریافت اطلاعات متقاضیان می باشد. پس از گردآوری اطلاعات، داده های پرسشنامه اول از طریق آزمون های 2 ? و t با استفاده از نرم افزارهای spss و minitab تحلیل گردید. که با توجه به نتایج حاصل در سطح اطمینان 99% و درجه آزادی 4 تأثیر dss بر ارزیابی و انتخاب پیمانکار راهبری پایانه های بندری از ابعاد کاهش هزینه، کاهش زمان و افزایش دقت مورد تأئید قرار گرفته است. آلفای کرونباخ این پرسشنامه نیز معدل 958/0 می باشد که موید پایایی آن می باشد. همچنین در نتیجه اجرای روش ahp، سه معیار «مشخصات مالی و شرکتی متقاضیان»، «ظرفیت سرمایه گذاری در امکانات، تجهیزات و سیستم ها » و «طرح عملیاتی امکانات» به ترتیب به عنوان معیارهای اصلی انتخاب شدند. و شرکت های b، a و c به ترتیب به عنوان شرکت های برتر انتخاب شدند. از سوی دیگر با توجه به اینکه نسبت های سازگاری کلیه ماتریس های مقایسات زوجی کمتر از 1/0 می باشند لذا پایایی آنها مورد تأئید قرار گرفته است.
افخم باقرزاده جیرهندهی احمدعلی یزدان پناه
در تحقیق حاضر عوامل موثر بر استقرار سیستم هوش تجاری شناسایی و اولویت بندی شد و اثر این سیستم بر پیش بینی فروش نیز بررسی شد.جامعه آماری این پژوهش مدیران و سرپرستان شرکت پدکس می باشند.برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش حداقل مجذورات جزئی و نرم افزارهایsmartpls و spss انجام شده است.در بررسی های انجام شده عوامل سازمانی، فرایندی و فنی شناسایی شد.عوامل سازمانی شناسایی شده عبارتند از:حمایت مدیریت و مشارکت کاربران،عوامل فرایندی عبارتند از:ترکیب تیم پیاده سازی و همراستایی استراتژیک،عوامل فنی عبارتند از:زیرساخت و کیفیت منابع.یافته ها نشان می دهد شرکت پدکس از نظر وجود تمامی عوامل استقرار هوش تجاری در وضعیت بالاتر از حد متوسط قرار دارد.اولویت بندی عوامل نشان داد تفاوتی میان عوامل سازمانی،فرایندی و فنی از نظر میزان تاثیرگذاری بر موفقیت هوش تجاری در پدکس وجود ندارد.در اولویت بندی متغیرها ترکیب تیم پیاده سازی در رتبه اول، کیفیت منابع هوش تجاری در رتبه دوم و مشارکت کاربران در پیاده سازی هوش تجاری در رتبه سوم قرار گرفتند.از نظر مدیران شرکت پدکس عوامل سازمانی،فرایندی و فنی اثر مستقیم مثبت و معناداری بر موفقیت هوش تجاری دارند و موفقیت سیستم هوش تجاری نیز اثر مستقیم مثبت و معناداری بر پیش بینی فروش دارد
علی ساریخانی احمدعلی یزدان پناه
محیط های کاری به طور قابل ملاحظه ای در حال تغییر هستند و تقاضا برای کالا و خدمات با کیفیت بالا در حال افزایش است برای آنکه سازمان ها در مقابل چنین فشارهایی موضع رقابتی خود را حفظ کنند و رقابت جو باقی بمانند کیفیت عامل حیاتی محسوب می شود. شاید اولین قدم برای رقابتی بودن بنگاه ها در ارتقای کیفیت خدمات باشد از این رو، این پایان نامه سعی دارد تا روابط علی و معلولی بین هوش عاطفی، توانمندسازی و کیفیت خدمات بانک سینا را به عنوان یک بانک فعال در حوزه خدمات مورد بررسی قرار دهد.
مختار رنجبر عباسعلی حاجی کریمی
چکیده ندارد.
شهرام خلیل نژاد محمدرضا حمیدی زاده
چکیده ندارد.
محمدجواد ناییجی احمدعلی یزدان پناه
چکیده ندارد.
لیلا نوایی -
چکیده ندارد.
رضا صدری احمدعلی یزدان پناه
چکیده ندارد.
خلیل دهنوی محمدرضا حمیدی زاده
چکیده ندارد.
حسین حاجی آقابزرگی احمدعلی یزدان پناه
چکیده ندارد.
محمدرضا عباسی ازغدی احمدعلی یزدان پناه
چکیده ندارد.
حسن محمدزاده احمدعلی یزدان پناه
چکیده ندارد.
مسیح الله کشاورز محمدی احمدعلی یزدان پناه
امروزه مدیریت عنصری شناخته شده و اساسی در طراحی و هدایت سیستمها می باشد. در واقع، اعمال صحیح مدیریت تاثیری مستقیم در بهبود روشها، تقلیل هزینه ها، افزایش بازدهی، رشد کمی و کیفی و کاهش زمان اجرای طرحها و برنامه ها دارد. اعمال صحیح مدیریتی، در زمانیکه مدیران با حجم عظیمی از کارهای روزمره، عدم دستیابی به اطلاعات کافی، دقیق و مناسب جهت تصمیم گیری کارا مواجه هستند تنها با ورود فن آوریهای جدید به سازمان و بکارگیری سیستمهای اطلاعاتی امکان پذیر خواهد بود. مدیریت طرحهای عمرانی از مواردی است که در کشور ما کمتر مورد توجه قرار گرفته و اغلب متون مربوط به این رشته، در مقالات و رساله ها و کتب مختلف پراکنده است. در تحقیق ارائه شده سعی بر آن بوده که مجموعه ای از مقررات، آئین نامه ها، روابط کاری، تجربیات، اعمال تدابیر لازم مدیریتی، روشهای برنامه ریزی کنترل پروژه و بعضی دیگر از موارد مربوط ارائه شود تا خواننده بتواند نقش های مختلف را در جریان شکل گیری و اجرا یک پروژه عمرانی بخوبی بشناسد. با بررسی پژوهش و تحقیقات مرتبط انجام شده سعی در مشخص شدن وضعیت پیشینه نموده، سپس با انجام همه پرسی توسط پرسشنامه بدلیل توصیفی بودن پژوهش اطلاعات بصورت برآوردی و ارزشیابی بمنظور تائید و یا رد وضعیت موجود سیستم اطلاعات دستی، تجزیه و تحلیل های لازم انجام و این نتیجه که سیستمهای اطلاعات موجود سهولت در فرآیند عملیات کاربرات، افزایش سرعت تصمیم گیری در زمینه تخصیص منابع به پروژه ها، افزایش دقت محاسبات در فرآیند عملیات و اجرا پروژه و نهایتا موجب کاهش هزینه ها در اجرا پروژه ها می شود حاصل شد. در فصل پایانی با استفاده از روش ساخت یافته تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم ها ضمن ارائه پیشنهاداتی، طراحی مفهومی مدیریت فنی و نظارت بر طرحهای عمرانی بر اساس تجزیه و تحلیل عملیات سیستم و مسایل جاری و مشخصات نیازمندیها را ارئه شده است.