نام پژوهشگر: کاظم حمادی
فرید شهریاری علی محمد آخوند علی
با توجه به توسعه جوامع انسانی و نیاز به آب بیشتر کمبود منابع آب یکی از مهمترین چالش های پیش روی بشر می باشد.رودخانه ها مهمترین منبع تامین آب مورد نیاز انسان ها در بخش های گوناگون (شرب، کشاورزی و صنعت) می باشند. رودخانه کارون پرآب ترین رودخانه کشور و منبع اصلی تأمین آب مورد نیاز بخش های مختلف در استان خوزستان می باشد و کیفیت آب در آن یکی از عوامل اصلی کنترل کننده منافع کشور می باشد. با توجه به وقوع خشکسالی های اخیر و افزایش برداشت ها و مصارف روزافزون و تخلیه پساب ها به رودخانه و همچنین اجرای طرح های انتقال بین حوضه ای آب، بررسی کیفیت آب در وضع کنونی و تأثیر تغییرات دبی جریان بر کیفیت رودخانه کارون امری ضروری به نظر می رسد. بدین منظور در این تحقیق از مدل ریاضی qual2k برای شبیه سازی کیفی رودخانه کارون در اثر تغییرات میزان آورد استفاده شده است. با در نظر گرفتن این نکته که بیشترین تمرکز جمعیتی در استان در حوضه پایاب کارون وجود دارد این منطقه برای این مطالعه در نظر گرفته شد. نتایج شبیه سازی نشان دهنده وضعیت آلوده و نامطلوب رودخانه در ماه های خشک و کم-آب است. همچنین با ادامه وضع موجود و اجرا شدن طرح های انتقال آب از سرشاخه ها شاهد وقوع این وضع نامطلوب در بیشتر ماه های سال خواهیم بود که در ماه های خشک و کم آب این وضعیت خطرناک تر خواهد بود.
الهه حسینیان محمود کاشفی پور
در دهه های اخیر مطالعه و بررسی روندیابی سیل در رودخانه ها به منظور کاربرد در مسائل مهندسی رودخانه اهمیت زیادی داشته است. در کشور ما نیز با وجود طرح های مختلف و اهمیت آن ها در زمینه ساماندهی رودخانه ها و کنترل سیلاب، تاسیس مخازن آبی و غیره، ضرورت مطالعه در این زمینه احساس می شود. همچنین احداث سازه های کنترل کننده نظیر سد، علاوه بر اینکه توزیع نابرابر زمانی و مکانی آب را تغییر می دهد، نقش موثری در کاهش یا حذف خسارات ناشی از سیلاب را نیز بازی می کند. اما این که سد تا چه اندازه توانسته از عهده ی این نقش برآید مسئله ی قابل تأملی می باشد و باید تاثیر سدهای مخزنی روی کاهش دبی سیلاب ها تعیین گردد. در این تحقیق با استفاده از تحلیل هیدروگراف های سیلاب، رژیم هیدرولوژیکی جریان ورودی به مخزن سد مارون و وقایع سیل بررسی و حجم کنترل سیلاب مخزن با وقایع سیلاب ورودی به طور نسبی ارزیابی شد. نتایج حاصل نشان داد که به لحاظ کمی به راحتی می توان میزان حدود 140 میلیون متر مکعب از حجم کنترل سیلاب را به منظور سایر نیازها تخصیص داد که اعتماد به این حجم در حد 90 درصد مواقع مشاهداتی می باشد. سپس با استفاده از اطلاعات بارش و هیدروگراف های سیل منطقه مورد مطالعه به روندیابی سیل در دوره قبل از احداث سد با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرداخته شد و با به کارگیری این مدل تأثیر احداث سد مخزنی مارون بر میزان کاهش دبی حداکثر سیل بر پایین دست رودخانه مشخص گردید. شبکه های عصبی مصنوعی نشان دادند که می توانند هیدروگراف سیل را در مرحله آموزش و همچنین در مرحله آزمون با (ضریب همبستگی 93% و 7/2rmse=) به خوبی پیش بینی کنند. از مقایسه هیدروگراف پیش بینی شده توسط مدل و هیدروگراف مشاهده شده در ایستگاه بهبهان برای شدیدترین سیل به وقوع پیوسته در دوره بعد از احداث مشخص شد که سد به خوبی توانسته تمامی حجم سیلاب معادل 74/121 میلیون متر مکعب را ذخیره کند. همچنین دبی اوج هیدروگراف در پایین دست سد از مقدار 1975 متر مکعب بر ثانیه به حدود 500 متر مکعب بر ثانیه کاهش یافته است.
علی فاضلی پور منوچهر فتحی مقدم
یکی از پروژه های مهم توسعه منابع آب و انرژی در استان خوزستان،طرح سد و نیروگاه دز است که از زمان بهره برداری آن بیش از 45 سال می گذرد.در سالهای گذشته بدلیل نرخ بالای رسوبدهی حوضه آبریز دز، متأسفانه مخزن سد دز دچار رسوبگذاری بیش از حد شده و این معضل در سد تنظیمی پائین دست آن نیز اتفاق افتاده است.در پائین دست سد و نیروگاه دز،سد تنظیمی دزفول احداث شده است که توانایی تولید بار پیک نیروگاه دز وابسته به قابلیت تنظیم آب سد تنظیمی دزفول می باشد و قابلیت تنظیمی سد تنظیمی دزفول نیز بستگی به حجم مفید مخزن آن دارد.علاوه بر روند فعلی رسوبگذاری در سد تنظیمی با توجه به جریانهای سیلابی در فاصله سدهای دز و تنظیمی،اجرای عملیات فلاشینگ بعنوان تنها گزینه علاج بخشی سد دز و انباشت آنها در مخزن سد تنظیمی از جمله خطرات جدی است که آینده و عمر مفید این سد تنظیمی را تهدید می نماید.با توجه به اینکه شبیه سازی روند رسوبگذاری در شرایط رسوبشویی مورد توجه می باشد لذا سناریوی تخلیه رسوبات از مخزن سد دز اجرا می گردد و جریان آب و رسوب در حد فاصل سد دز تا سد تنظیمی دزفول با استفاده از مدل ریاضی mike 11 شبیه سازی می شود.در نتیجه هدف از این تحقیق پیش بینی روند رسوبگذاری در زمان فلاشینگ و در رودخانه دز حد فاصل سد دز و تنظیمی با استفاده از مدلmike 11 می باشد. برای این کار اطلاعات ورودی در مرز بالادست شامل هیدروگراف دبی،منحنی دبی سنجه،دانه بندی،غلظت و دیگر مشخصات رسوبات و در مرز پائین دست منحنی بهره برداری سد تنظیمی و همچنین غلظت و مشخصات رسوبات می-باشد.در مورد سد تنظیمی دزفول که در سالهای آتی عمده رسوبات ورودی به مخازن آن همان رسوبات ریزدانه تخلیه شده از مخزن سد دز هستند، مدل انتشار- پخشیدگی و انتقال رسوب می تواند جوابهای مناسبی بدست دهد که مدل mike11 قابلیت بالائی در حل این معادله دارد و در صورتیکه کالیبراسیون مدل با دقت انجام پذیرد،نتایج قابل اعتمادی از این مدل بدست می آید.در این تحقیق مدل در دو شرایط بهره برداری سد تنظیمی دزفول (رقوم بهره برداری حداقل و حداکثر) اجرا گردبد و نتایج بدست آمده در هر یک جداگانه بررسی و سپس با هم مقایسه گردبد.با توجه به خروجی مدل ابتدا تغییرات پارامترهای هیدرودینامیکی رودخانه از جمله سرعت ، عمق ، دبی و عدد فرود در طول رودخانه مورد ارزیابی قرار گرفت.سپس تغییرات غلظت رسوبات تخلیه شده در مقاطع عرضی بررسی شد که حداکثر غلظت به بیش از 4000 میلی گرم در لیتر هم می رسبد.در نهایت هم میزان رسوبگذاری در زمان فلاشینگ در مقاطعی از بازه و در طول مخزن سد تنظیمی دزفول بررسی گردید و میزان و روند رسوبگذاری و همچنین میزان انتشار و پخشیدگی در رسوبگذاری بدست آمد.با توجه به هدف اصلی این تحقیق جهت بررسی روند رسوبگذاری نتیجه گیری شد که در رقوم بهره برداری حداقل رسوبگذاری در طول مخزن و در رقوم بهره برداری حداکثر رسوبگذاری در ابتدای مخزن رخ می دهد هر چند که میزان رسوبگذاری در رقوم بهره برداری حداکثر بیش از رسوبگذاری در رقوم بهره برداری حداقل می باشد. وزن کل رسوبات ته نشین شده در طول رودخانه، در تراز بهره برداری حداکثر، 684659 تن و در تراز بهره برداری حداقل ، 679440 تن می باشد.از این مقادیر در تراز بهره برداری حداکثر ، 62523 تن و در تراز بهره برداری حداقل ، 57178 تن در مخزن رخ می دهد.با توجه به اینکه وزن مخصوص رسوبات در حدود 15/1 می باشد، در حدود 600 هزار مترمکعب از رسوبات در طی زمان رسوبشویی تخلیه شده است.
شادمان ویسی هادی معاضد
امروزه یکی از مشکلات موجود در کشور ما، کمبود آب می باشد و این مسئله لزوم استفاده از مدیریت مناسب منابع آب را می-طلبد. با توجه به لزوم خودکفایی در بخش کشاورزی و نیاز زیاد این بخش به آب، می بایست قوانین مناسبی برای بهره برداری از مخازن سدها به عنوان مهم ترین منابع آب سطحی اتخاذ شود تا از مخزن در هر دوره زمانی با اطمینان به ایجاد کمترین کمبود، بهره برداری صورت گیرد. برای همین منظور از تکنیکی به نام تکنیک بهینه سازی استفاده می شود. روش های مختلفی برای بهینه-سازی عملکرد سدها مورد استفاده قرار گرفته است. اما روشی که در سال های اخیر مورد توجه محققان قرار گرفته روش الگوریتم ژنتیک است. در مطالعه حاضر با در نظر گرفتن افق دید برنامه ریزی یکساله و بازه های زمانی ماهانه، این الگوریتم برای سد جره در رامهرمز که وظیفه تامین آب شبکه آبیاری و زهکشی رامهرمز را دارد اجرا گردید. در طی انجام این تحقیق از میزان دبی های ورودی از ایستگاه هیدرومتری رود زرد به مخزن سد جره در طول 40 سال آماری استفاده شد، سپس با در نظر گرفتن احتمال وقوع دبی های مختلف در مورد میزان آورد رودخانه در ماه های مختلف با احتمال های مختلف 50، 60، 70، 80 و 90 درصد، میزان بهینه خروجی و حجم مخزن برای ماه های مختلف محاسبه شد. نتایج حاصل نشان داد که در بهترین و بدترین حالت سد جره در تامین نیاز شبکه آبیاری و زهکشی رامهرمز دارای قابلیت اعتماد به ترتیب 72/90 و 45/63 درصد می باشد. از طرفی مقادیر آسیب-پذیری وارده به سیستم در بهترین و بدترین حالت 95/30 و 87 میلیون متر مکعب می باشد. همچنین مقادیر تبخیر از سطح دریاچه مخزن سد به ازای احتمال دبی های وقوع 50 و 90 درصد به ترتیب برابر 85/12 و 75/11 میلیون متر مکعب بدست آمد و تنها در ماه دی بطور کامل توانایی تامین نیاز پائین دست را دارد. با توجه به نتایج بدست آمده سد جره به تنهایی توانایی تامین نیاز آبی فعلی شبکه را نداشته و با توجه به میزان خروجی در ماه های مختلف و به ازای احتمال دبی های مختلف الگوی تراکم کشت بهینه مطابق با میزان خروجی ها از سد جره پیشنهاد گردید.
سمیرا فولادوند کاظم حمادی
تالاب هورالعظیم در جنوب غربی ایران در استان خوزستان در مرز ایران و عراق قرار گرفته است. وسعت تالاب از رژیم رودخانه ها و شاخه های ورودی و تامین آن تبعیت می کند. بدین ترتیب که هور العظیم تحت تاثیر رژیم سیلابی رودخانه های کرخه در ایران و دجله و فرات عراق می باشد. در سال 1377، ایران شروع به بهره برداری از بزرگ ترین سد بر روی رودخانه ی کرخه نموده، این رودخانه یکی از بزرگ ترین منابع آبی مرداب هورالعظیم است. آبگیری از سد باعث افت کمی و کیفی آب ورودی به حوضه مذکور و به دنبال آن کاهش قابل ملاحظه وسعت تالاب شده است. وقوع طوفان های شن و تحت تأثیر قرار گرفتن مناطق وسیعی از کشور های همسایه از جمله ایران از پیامد های منفی این مدیریت نامناسب بود. اگرچه مطالعات مختلفی در مورد تخریب تالاب هورالعظیم و وسعت آن انجام شده است ولی تاکنون مطالعه ای که دو جنبه اثر وضعیت کمی و کیفی آب ورودی به تالاب را در نظر بگیرد، صورت نگرفته است. این مطالعه با هدف بررسی تحوّلات کمی (آبدهی و بارندگی) و همچنین تحولات کیفی (کل املاح محلول، هدایت الکتریکی، مجموع کاتیون ها و مجموع آنیون ها)، آب ورودی به تالاب هورالعظیم در طول یک دوره ی آماری مشخص در سه ایستگاه هیدرومتری حوضه آبریز کرخه (هوفل، نیسان، حمیدیه) صورت گرفت. به منظور دسترسی به اهداف این تحقیق ضمن استفاده از آمار و اطلاعات ثبت شده حدود 40 سال اخیر سازمان آب و برق استان خوزستان از نرم افزارهای rs، gis و spss بهره گرفته شد. همچنین تاثیر این تحولات بر وسعت تالاب و در نهایت ایجاد گرد و غبار در شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که عامل اصلی کاهش وسعت تالاب، کاهش آب ورودی به آن ناشی از آبگیری سد کرخه و همچنین نزول کیفیت آب ورودی به تالاب می باشد. با توجه به اینکه میزان بارندگی در سال های اخیر تغییر چندانی نداشت، ولی مقدار آب ورودی به تالاب به میزان قابل توجهی کاهش یافت. طبق نتایج حاصله وسعت تالاب از 900 کیلو مربع در سال 1370 به حدود 300 کیلومتر مربع در سال 1387 رسیده است، همچنین این کاهش وسعت با افزایش گرد و غبار در منطقه همراه بود.
نسیم رمضانی علی محمد آخوندعلی
ایران جزء سرزمین های خشک و نیمه خشک و کم آب به حساب می آید و توزیع مکانی منابع آب نیز در آن یکنواخت نمی باشد. در برخی حوزه ها آب کافی وجود دارد و برخی مناطق با کمبود شدید مواجه است؛و خشکسالی های دوره ای نیز از عوامل تاثیرگذار و تشدیدکننده کم آبی در این مناطق می باشد. از سوی دیگر به دلیل توزیع نامناسب آب، خاک و جمعیت که موجب عدم توزیع یکنواخت زمانی و مکانی منابع و مصارف آبی شده است، انتقال آب از حوزه ای به حوزه دیگر برای برای برقراری این توازن و توزیع همگن تر منابع و نیازها می تواند یکی از مهمترین و موثرترین راه های تامین نیاز آبی در منطقه مقصد باشد.با توجه به وقوع خشکسالی های اخیر و افزایش برداشت ها و مصارف روزافزون و تخلیه پساب ها به رودخانه و همچنین اجرای طرح های انتقال بین حوضه ای آب از سرچشمه های رودخانه های کارون و دز، بررسی کیفیت آب در وضع کنونی و تاثیرات تغییرات دبی جریان بر کیفیت رودخانه کارون امری ضروری به نظر می رسد. بدین منظور در این تحقیق از مدل ریاضی qual2kبرای شبیه سازی کیفی رودخانه کارون در اثر تغییرات میزان آورد در چهار ماه از سال 87 استفاده شده است. و بازه ای به طول 110 کیلومتر از ایستگاه گتوند تا ایستگاه ملاثانی مورد ارزیابی کمی و کیفی قرار گرفت. نتایج شبیه سازی نشان دهنده وضعیت آلوده و نامطلوب رودخانه در ماه های خشک و کم آب است. همچنین با ادامه وضع موجود و اجرا شدن طرح های انتقال آب از سرشاخه ها شاهد وقوع این وضع نامطلوب در بیشتر ماه های سال خواهیم بود که در ماه های خشک و کم آب این وضعیت بحرانی تر خواهد بود.
محسن رضائی حصاری علی محمد آخوندعلی
افزایش نیازها، کمبود منابع آب قابل دسترس، خشکسالی های اخیر و آسیب های وارده به محیطزیست که ناشی از فعالیتهای اقتصادی و ... بوده است باعث بروز مشکلاتی، در دسترسی به منابع آب گردیده است. در نظام ارزیابی سنتی آب، منابع آب صرفاً به عنوان زیرساختی که وظیفه تأمین نیازهای یک طرح را بر عهده داشت، مورد توجه قرار می¬گرفت، در حالی که در چشم¬انداز «مدیریت یکپارچه منابع آب» ارزیابی منابع آب مفهوم وسیع¬تری را دنبال کرده و عوامل اقتصادی و اجتماعی را به پایداری منابع آب و اکوسیستم¬های در ارتباط با آن پیوند میدهد. تحقیق حاضر به بیان چارچوب «حسابداری آب» (پیشنهاد شده توسط سازمان ملل) پرداخته، و با استفاده از این روش به تبیین وضعیت سیستم منابع آب با رویکرد مدیریت یکپارچه خواهد پرداخت. در این تحقیق پس از مطالعه منابع و کاربری¬های مختلف و استفاده از چارچوب مذکور، جداول حسابداری آب برای دشت دزفول تهیه گردید. همچنین به منظور بررسی وضعیت مناطق واقع در حوضه مطالعاتی با استفاده از اطلاعات جداول، شاخص¬هایی برآورد گردید. با توجه به آمارهای موجود و تجزیه و تحلیل نتایج، آب سطحی نسبت به سایر منابع آبی اهمیت بسزایی در تأمین نیاز آبی بخش کشاورزی در منطقه داشته، به طوریکه نزدیک به 80 درصد از نیاز آبی این بخش از آب سطحی تأمین می¬گردد. همچنین بخش کشاورزی با سهم 13 درصدی در تولید ناخالص داخلی در منطقه و با مصرف بیش از 94 درصد از منابع آبی موجود و تولید ارزش افزودهای بالغ بر 1340 ریال بر متر مکعب، کمترین ارزش افزوده را به إزای بیشترین مقدار آب مصرفی در بین دیگر بخشهای اقتصادی همچون صنایع و خدمات دارا میباشد. بین محصولات تولید شده در بخش کشاورزی نیز محصولات گروه نخود و یونجه به ترتیب با ارزش افزودهای برابر با 420 و 850 ریال بر متر مکعب و محصولات گروه گوجهفرنگی با ارزش افزودهای برابر با 8940 ریال بر متر مکعب به ترتیب کمترین و بیشترین ارزش افزوده را به ازای مقدار آب مصرفی دارا میباشد، که دلیل آن تفاوت در نیاز ناخالص و سطوح کشت بالا میباشد. در نهایت با توجه به نتایج بدست آمده و آشکار شدن کاستیهای مدیریت منابع آب به روش سنتی در حوضه مورد مطالعه در این تحقیق الگوی تطبیقی«حسابداری آب» برای منطقه مطالعاتی پیشنهاد گردید.
زهرا هراتی زهرا ایزدپناه
شهر اهواز یکی از شهرهای آلوده ایران و جهان،همواره در کانون توجهات قرار گرفته است.این شهر در دهه های اخیر شاهد گسترش صنایع بدون توجه به اصل توسعه پایدار بوده است. در این میان رودخانه کارون به عنوان اصلی ترین شریان حیاتی منطقه و با عبور از شهر اهواز از اهمیت بسزایی برخوردار است.این رودخانه که در گذشته نه چندان دور محل عبور کشتی ها بوده به عللی از جمله احداث سدهای متوالی در بالادست این رود،برداشت آب از بالادست برای تامین نیاز های دیگر مناطق ایران ،قرار گرفتن صنایع مختلف در کنار این رود خانه و تخلیه انواع فاضلاب ها به آن امروزه شاهد شرایط وخیمی است.در این مطالعه سعی شده روشی برای مدیریت کیفی آب های سطحی که در معرض پسابها و فاضلابهای مختلف صنعتی،شهری و کشاورزی قرار دارند ارائه گردد. در این پژوهش با در نظر گرفتن پارامترهای کیفی و با استفاده از مدل qual2kw و با توجه به استانداردهای کیفی آب به ارزیابی کیفت آب برای استفاده در کشاورزی پرداخته شد،از این رو دو پارامتر نیترات و آمونیوم به عنوان پارامترهای شاخص برای ارزیابی انتخاب شدند، سپس مدل با استفاده از داده های اندازه گیری شده در شش ماه اول سال 1391 کالیبره شدو با داده های سه ماه زمستان 1391 صحت سنجی و در نهایت با داده های خرداد و مرداد 1392اعتبار سنجی انجام شد.نتایج این تحقیق نشان داد رودخانه از نظر میزان نیترات و آمونیوم در شرایط مناسبی می باشد،همچنین پارامترهای عمده کیفی آب رودخانه کارون برای آبیاری شامل) cl، co3,hco3-,fe,mn,ca,mg,no3-،ec، (sar با توجه به استانداردهای موجود در بازه بند قیر-اهواز از سال 1391-1382 مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج حاکی از آن است که میزان آهن در هر سه ایستگاه بالاتر از حد استاندارد و برای آبیاری قطره ای مناسب نمی باشد ولی از نظر منگنز مشکل ساز نمی باشد، همچنین در بازه مورد مطالعه با توجه به تحلیل های انجام شده بحرانی ترین نقطه حوالی بندقیر بود. نتایج نشان می دهد که آب رودخانه کارون در ابتدای بازه در کلاسc4s1 بوده و مناسب برای کشاورزی نمی باشد و در انتهای بازه در کلاس c?s2 قرار دارد که از نظر کشاورزی مناسب می باشد.نتایج حاصل از شبیه سازی نشان داد بیشترین بار آلودگی رودخانه از نظر نیترات و آمونیوم برای ماه مرداد در ایستگاه بند قیر به ترتیب 5600 و 490 میکرو گرم بر لیتر است که از نظر استاندارد آب رودخانه ها در حد قابل قبول می باشد.
کاظم حمادی عبدالکریم بهنیا
طرح های توسعه منابع آب به منظور تأمین کلیه اهداف مورد نظر، برنامه ریزی دقیق و منسجمی لازم دارند. در نظر داشتن کلیه جوانب فنی طرح ها و نیز پیامدهای آن، پیچیدگی خاصی داشته که با آگاهی از مسایل، خصوصیات حاکم بر سامانه، بکارگیری ابزار مناسب و نگرش سیستمی قابل تجزیه و تحلیل هستند. موضوع ارزیابی سیلاب طرح از مدت ها پیش مورد بحث و مجادله علمی قرار گرفته است. این مسئله موضوعی دشوار، مهم و نگران کننده است. طرح ناقص سرریزها اغلب به دلیل تخمین های نادرست سیلاب طرح می باشد. ایمنی هیدرولوژیکی سد نیز توسط کافی بودن ظرفیت سرریز برای خروج جریان سیل کنترل می شود. تحلیل های آماری سدهای تخریب شده جهان نشان می دهد که بسیاری از سدها به دلیل ظرفیت نامناسب سرریزها دچار زوال و تخریب شده اند. بیش از 40 درصد سدهای تخریب شده دنیا به دلیل عدم توانایی سرریز های آن ها در عبور جریان سیل می باشد. محاسبه سیل طرح سدهای بزرگ، یکی از مهم ترین مراحل در مطالعات مهندسی سد محسوب می گردد. برای محاسبه سیل طرح روش های متعددی پیشنهاد شده است که مهم ترین این روش ها تحلیل فراوانی، تحلیل منطقه ای، مدل های بارش- رواناب، فرمول های تجربی، منحنی پوش سیلاب و استفاده از سیلاب های تاریخی می باشند. سیلاب طرح با استفاده از قوانین احتمال و داده های موجود، توسط تحلیل فراوانی قابل برآورد می باشد. طول سری آماری کوتاه و یا داده مفقود موجب بروز عدم قطعیت های برون یابی برآورد مناسب سیلاب طراحی می گردد. پس از انجام مطالعات سد مخزنی جره در حوضه آبریز رودخانه الله رامهرمز؛ سیلاب های بزرگ و در حد دبی طراحی سرریزهای آن به وقوع پیوسته است. اعمال این داده ها در سری سیلاب باعث تغییرات قابل توجهی در سیلاب طرح شده است. از سویی دیگر مدیریت مجزا یا جزیی نگری در منابع آب می تواند باعث زیان های اقتصادی, اجتماعی و زیست محیطی شوند. مدیریت جامع یا به هم پیوسته منابع آب به عنوان رژیم مدیریت منابع آب برای قرن بیست و یکم پذیرفته شده است. فقدان جامع نگری در مسائل حوضه آبریز باعث می شود تا طرح ها اهداف مختلف طراحی را تامین ننماید. از اهدف این تحقیق برآورد و ارزیابی سیلاب طرح سرریزهای سد مخزنی جره بر مبنای تکمیل سری آماری سیل در فاصله زمانی طراحی تا تدوین این تحقیق می باشد. همچنین با توجه به گستردگی موضوع جامع نگری در منابع آب، در این تحقیق سعی شده تا بخش مدیریت به هم پیوسته سیلاب در یک سامانه دارای مخزن و زیرحوضه های غیر تنظیمی و اندازه گیری نشده مورد بررسی قرار دهد. منطقه مورد مطالعه از سه زیر حوضه اعلاء، رودزرد و تلخ و نیز یک سامانه رودخانه ای بنام الله تشکیل شده است. رودخانه های اعلاء و تلخ در حال حاضر فاقد ایستگاه هیدرومتری و غیر تنظیمی می باشند و اطلاعی از چگونگی عملکرد هیدرولوژیکی، ترکیب و انتقال هیدروگراف سیل آن ها به پایین دست در دسترس نمی باشد. رواناب زیر حوضه رودزرد توسط سد مخزنی جره قابل تنظیم است. در این تحقیق ابتدا داده های مفقود و مشکوک سری آماری حداکثر لحظه ای سیلاب، تکمیل و اصلاح گردید. سپس از روش تحلیل فراوانی به منظور برآورد دبی های اوج استفاده شد. به منظور تحلیل سیلاب در زیرحوضه های فاقد آمار از تحلیل منطقه ای سیلاب و فرمول های تجربی استفاده شد. جهت تعیین هیدرو گراف سیلاب و سیل طرح از روش شاخص سیلاب استفاده گردید. با استفاده از تحلیل فراوانی، منطقه ای و روش هیدروگراف شاخص، هیدروگراف های سیل با دوره بازگشت مختلف برای زیرحوضه های مورد مطالعه محاسبه گردید. با مشخص شدن هیدروگراف های ورودی به سد مخزنی، نسبت به روندیابی سیل در مخزن با استفاده از مدل روندیابی hydrorout و متعاقب آن درسامانه رودخانه ای توسط مدل هیدرودینامیک mike11 در چهار سناریو مختلف اقدام گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که افزایش اندازه نمونه آماری سیلاب، علاوه بر تغییر نوع توزیع آماری داده ها، مقادیر برآوردی سیلاب را به شدت تحت تاثیر گذاشته است. در این مطالعه دبی اوج طراحی سرریز ها تا حد 97 درصد افزایش نشان می دهد. عمده اختلاف به افزایش تعداد مشاهدات و بزرگی وقایع سیلاب به وقوع پیوسته بعد از دوره طراحی سد بر می گردد. نتایج علاوه بر استفاده در سد جره، در برآورد سیلاب طرح سایر طرح های توسعه سدسازی درون حوضه ا ی و حوضه های آبریز مجاور کمک می نماید. دیگر نتایج تحقیق، نشان می دهند که سد مخزنی واقع در یکی از زیرحوضه ها، وظیفه کنترل سیلاب خود را به صورت محلی و به خوبی انجام می دهد. اما به دلیل عدم تحلیل سامانه حوضه آبریز به عنوان یک واحد هیدرولوژیکی و جامع نگری در مطالعات حوضه، برآیند کنترل سیلاب در خروجی سامانه در حد صفر می باشد. به عبارتی اگر همین مخزن در شاخه اعلاء اجرا و مورد بهره برداری قرار گیرد کارآیی سیستم به طور قطع مثبت خواهد بود. در هر حال مخزن به طور محلی وظایف خود را در خصوص کاهش دبی اوج و تأخیر در وقوع زمان اوج را به خوبی انجام می دهد؛ لیکن تأخیر ایجاد شده باعث می شود که هیدروگراف خروجی از مخزن سد با شرایط اوج هیدروگراف زیر حوضه مجاور (اعلاء) ترکیب شده و شرایط حاد تری از حالت طبیعی و بدون مخزن ایجاد نماید
کاظم حمادی مهدی قمشی
سد شهید عباس پور (کانون) در 490 کیلومتری مصب رودخانه کارون و در 50 کیلومتری شمال مسجدسلیمان با مختصات جغرافیایی 32 درجه و 15 دقیقه عرض شمالی و 42 درجه 42 دقیقه طول شرقی احداث گردیده است . سطح حوضه آبریز سد 27092 کیلومتر مربع و حجم دریاچه آن حدود 3 میلیارد مترمکعب می باشد. این تحقیق با هدف بررسی روند رسوبگذاری در مخزن سد شهید عباس پور ضمن بهره گیری از مدل ریاضی hec-6 و استفاده از مجموعه اطلاعات مرتبط با ژئومتری، هیدروگرافی و رژیم جریان آب و روسوب ورودی پس از یک دوره بهره برداری 20 ساله ابتدا به بررسی کارآیی و کالیبراسیون مدل آب پرداخته سپس ارزیابی هندسه اولیه مخزن پیش دید میزان ته نشست رسوبات و هندسه مخزن در دوره های زمانی آتی مورد توجه قرار گرفته است . مفاد تحقیق شامل کلیاتی راجع به هیدرولوژی رودخانه کارون، مروری بر تحقیقات مرتبط با شبیه سازی روند رسوبگذاری در مخازن، مبانی تئوری مدل hec-6، چگونگی آماده سازی اطلاعات مورد نیاز مدل، مراحل کالیبراسیون مدل و ارائه نتایج می باشد. از نتایج حاصل از کالیبراسیون مدل در این تحقیق ضریب زبری مانینگ (n) بین 0/023 - 0/025 در طول مخزن بدست آمده است . ضرایب افت تنگ شدگی و باز شدگی مقاطع بترتیب برابر 0/1 و 0/3 حاصل شد، همچنین از بین توابع انتقال رسوب مختلف ، تابع انتقال رسوب یانگ (1973) بهترین تابع و از معادلات سرعت سقوط، معادله توفالتی بعنوان معادله برتر برگزیده شد. از بررسی وضعیت تغییرات حجم رسوبات نسبت به زمان چنین استنباط گردید که در فاصله زمانی حدود 90 سال از عمر بهره برداری سد کارون، حجم رسوب ته نشین شده در مخزن حدود 52 درصد حجم اولیه می باشد به عبارتی دیگر سالیانه بطور متوسط 0/58 درصد حجم اولیه مخرن کاسته می شود. چنانچه تمهیداتی برای خروج یا کنترل رسوبات مخزن صورت نگیرد سد کارون تا 75 سال بعد از بهره برداری به وظایف خود برای تولید انرژی ادامه خواهد داد.